خودت را تمام نکن ؛
برایِ کسانی که ظاهراً رفیقند و باطناً ، رقیب !
کسانی که هیچ اعتباری به حرف هایشان نیست .
تمامت را برایِ خودت نگه دار .
من آدم هایِ این حوالی را خوب می شناسم ،
از معما و مشغولیتِ ذهنی بیزارند ...
آمده اند خودت را برایشان حل کنی تا با خیالِ راحت بروند ...
عمیق باش ،
عجیب باش ،
شبیهِ بِرمودایی ناشناخته ؛
که در گردابِ ابهام ، غرقت می کند !
حواست باشد ؛
آدم هایِ اینجا ، بدجور تنوع طلب و کنجکاوند ،
فقط دنبالِ اکتشافاتِ تازه می گردند !
#نرگس_صرافیان_طوفان
@yavaashaki ✍
برایِ کسانی که ظاهراً رفیقند و باطناً ، رقیب !
کسانی که هیچ اعتباری به حرف هایشان نیست .
تمامت را برایِ خودت نگه دار .
من آدم هایِ این حوالی را خوب می شناسم ،
از معما و مشغولیتِ ذهنی بیزارند ...
آمده اند خودت را برایشان حل کنی تا با خیالِ راحت بروند ...
عمیق باش ،
عجیب باش ،
شبیهِ بِرمودایی ناشناخته ؛
که در گردابِ ابهام ، غرقت می کند !
حواست باشد ؛
آدم هایِ اینجا ، بدجور تنوع طلب و کنجکاوند ،
فقط دنبالِ اکتشافاتِ تازه می گردند !
#نرگس_صرافیان_طوفان
@yavaashaki ✍
نارنجیِ من
با دلم چه کرده ای
که پسری چموش،
کودکی بازیگوش
از ذوق دیدنت در من
بال در می آورد؟
#عباس_معروفی
@yavaashaki 🍃🌺
با دلم چه کرده ای
که پسری چموش،
کودکی بازیگوش
از ذوق دیدنت در من
بال در می آورد؟
#عباس_معروفی
@yavaashaki 🍃🌺
#تووييت🌐
دقت کردین جمله:
(با تمام احترامی که واستون قائلم)
استارتی است برای ریدن به طرف مقابل؟
@yavaashaki ✍
دقت کردین جمله:
(با تمام احترامی که واستون قائلم)
استارتی است برای ریدن به طرف مقابل؟
@yavaashaki ✍
عشق یعنی مرا جغرافیا در کار نباشد ،
یعنی تو را تاریخ در کار نباشد
یعنی تو با صدای من سخن گویی
با چشمان من ببینی
و جهان را با انگشتان من کشف کنی !
#نزار_قبانی
@yavaashaki 🍃🌺
یعنی تو را تاریخ در کار نباشد
یعنی تو با صدای من سخن گویی
با چشمان من ببینی
و جهان را با انگشتان من کشف کنی !
#نزار_قبانی
@yavaashaki 🍃🌺
من هنوز خیال میکنم
که تو هر شب
به من فکر میکنی
قطعا من خیالبافترین
فراموش شده جهانم
#شبتون_عاشقانه✨❤️✨
@yavaashaki 🍃🌺
که تو هر شب
به من فکر میکنی
قطعا من خیالبافترین
فراموش شده جهانم
#شبتون_عاشقانه✨❤️✨
@yavaashaki 🍃🌺
#به_سرخی_لبهای_یار
#به_قلم_فاطمه_بامداد
#قسمت_183
_باشه چشم حتما
سرتکون دادم و باهاش دست دادم
_جلسه بعدخودم هماهنگ میکنم کی میام فعلا خدافظ
ازش فاصله گرفتم و ازعمارت خارج شدم سوارماشین شدم گوشیم رواز تو کیفم دراوردم
وشماره حدادی روگرفتم که بااولین بوق برداشت
_بله
_سلام جناب حدادی تماس گرفتم اگه الان امکانش هست بیام سالن باهم صحبت کنیم
_سلام بله خیلیم عالی
_پس من الان راه م یوفتم
_منتظرتونم
گوشی روقطع کردم وماشین روبه حرکت دراوردم همینکه خواستم دوربزنم بایه
لامبورگینی قرمز برخوردکرد برخورد که چه عرض کنم دکور ماشینم که اومد پایین هیچ
ماشین اونم ناقص کردم محکم کوبیدم تو پیشونیم خدای ا ازاین افتضاح تر داریم مگه
دلم میخواست جیغ بزنم نه جیغ معمولی ها جیغ فرابنفش اما خب نمیشد جوری لبمو
گاز گرفتم که حس کردم گدشت لبم کنده شد اماخشمم فرو کش نکرد که نکرد چاره ای
نبود ماشی ن روخاموش کردم و با اعصاب داغون ازماشین پیاده شدم که یه پسر هی کلی
مثل امیرصدرا ازماشین پیاده شد با اخم نگاهم کرد و بافریاد گفت
_چیکار کردی تو کوری
اخمام بدجور رفت توهم این الاغ چی فکر کرده نه من دیگه ازهیچ مردی حرف نمیخورم
بنابرا ین تمام خشم این سالهام رو فری اد زدم
کور هفت جدوابادته بیشعور
با قدمهای بلند خودش رو رسوند بهم که یک سانت هم از جام تکون نخوردم میخواستم
ببینم چه گوهی می خواد بخوره
بافاصله کم جلوم ایستاد
_میزنم فکتو میارم پایین
پوزخند صداداری زدم
_زارت بزنم ببینم حاجی
ازصورت قرمزشده اش می شد فهمید چقدر عصبیه اما برام مهم نبود گوشیم رو از جیبم
دراوردم به لیست شماره هام نگاه کردم نمیتونستم به بابا زنگ بزنم وای خدا من ازکجا
یکی مثل همین برای این گورخرپیداکنم چاره ای نیست
نگاهش کردم بانفرت وانزجار
_یه ادرس بهت میدم برو اونجا یکی عین همین بگیر
پوزخند زد
_ازا ین فقط یکی بود که تو با عقل ناقصت زدی نابودش کردی
نتونستم خودمو کنترل کنم پریدم سمتش و یقه اش رو چنگ زدم
بابهت وچشمای گردشده نگاهم کرد که توصورتش دادزدم
_یابو فکر کرد یکی هستی هان من صدتای تورومیخرم میذارم توجیبم پس برای من
قیافه نگیر این ماشین که چیزی نیست برو هرکدوم که ارزوته سفارش بده بگیر
صورتش از خشم به کبودی می رفت که یقه اش رو ول کردم از کیفم دفترچه ام رودراوردم
و ادرس بابا رونوشتم
#ادامه_دارد
@yavaashaki 📚
#به_قلم_فاطمه_بامداد
#قسمت_183
_باشه چشم حتما
سرتکون دادم و باهاش دست دادم
_جلسه بعدخودم هماهنگ میکنم کی میام فعلا خدافظ
ازش فاصله گرفتم و ازعمارت خارج شدم سوارماشین شدم گوشیم رواز تو کیفم دراوردم
وشماره حدادی روگرفتم که بااولین بوق برداشت
_بله
_سلام جناب حدادی تماس گرفتم اگه الان امکانش هست بیام سالن باهم صحبت کنیم
_سلام بله خیلیم عالی
_پس من الان راه م یوفتم
_منتظرتونم
گوشی روقطع کردم وماشین روبه حرکت دراوردم همینکه خواستم دوربزنم بایه
لامبورگینی قرمز برخوردکرد برخورد که چه عرض کنم دکور ماشینم که اومد پایین هیچ
ماشین اونم ناقص کردم محکم کوبیدم تو پیشونیم خدای ا ازاین افتضاح تر داریم مگه
دلم میخواست جیغ بزنم نه جیغ معمولی ها جیغ فرابنفش اما خب نمیشد جوری لبمو
گاز گرفتم که حس کردم گدشت لبم کنده شد اماخشمم فرو کش نکرد که نکرد چاره ای
نبود ماشی ن روخاموش کردم و با اعصاب داغون ازماشین پیاده شدم که یه پسر هی کلی
مثل امیرصدرا ازماشین پیاده شد با اخم نگاهم کرد و بافریاد گفت
_چیکار کردی تو کوری
اخمام بدجور رفت توهم این الاغ چی فکر کرده نه من دیگه ازهیچ مردی حرف نمیخورم
بنابرا ین تمام خشم این سالهام رو فری اد زدم
کور هفت جدوابادته بیشعور
با قدمهای بلند خودش رو رسوند بهم که یک سانت هم از جام تکون نخوردم میخواستم
ببینم چه گوهی می خواد بخوره
بافاصله کم جلوم ایستاد
_میزنم فکتو میارم پایین
پوزخند صداداری زدم
_زارت بزنم ببینم حاجی
ازصورت قرمزشده اش می شد فهمید چقدر عصبیه اما برام مهم نبود گوشیم رو از جیبم
دراوردم به لیست شماره هام نگاه کردم نمیتونستم به بابا زنگ بزنم وای خدا من ازکجا
یکی مثل همین برای این گورخرپیداکنم چاره ای نیست
نگاهش کردم بانفرت وانزجار
_یه ادرس بهت میدم برو اونجا یکی عین همین بگیر
پوزخند زد
_ازا ین فقط یکی بود که تو با عقل ناقصت زدی نابودش کردی
نتونستم خودمو کنترل کنم پریدم سمتش و یقه اش رو چنگ زدم
بابهت وچشمای گردشده نگاهم کرد که توصورتش دادزدم
_یابو فکر کرد یکی هستی هان من صدتای تورومیخرم میذارم توجیبم پس برای من
قیافه نگیر این ماشین که چیزی نیست برو هرکدوم که ارزوته سفارش بده بگیر
صورتش از خشم به کبودی می رفت که یقه اش رو ول کردم از کیفم دفترچه ام رودراوردم
و ادرس بابا رونوشتم
#ادامه_دارد
@yavaashaki 📚
خورشید هر صبح یادآور
این نکته است که میشود
از اعماق تاریکی دوباره طلوع کرد
#صبحتون_عاشقانه ❤️✨❤️
@yavaashaki 🍃🌺
این نکته است که میشود
از اعماق تاریکی دوباره طلوع کرد
#صبحتون_عاشقانه ❤️✨❤️
@yavaashaki 🍃🌺
بعضی دوست دارما یه حال عجیبی دارن.
بعضی دوست دارما یعنی : همه چیز منی.
یعنی: باهات آروم میشم.
یعنی: میشه فردا دوباره ببینمت!؟؟میشه تا صبح کنار هم باشیم!؟؟
اصلا کاش همیشه ماله هم باشیم...
"ولی" یه دوست دارمایی هم هستن که
دیگه دوست نداری بشنوی.
تو رو یاد یه چیزایی میندازه که مدت هاست
داری فراموششون میکنی.
یاد یه کوچه، یه خیابون، یه کافی شاپ، یه گل مخصوص، یه عطر خاص، کنار یه ادمی که یه روزی تو رو میخواست.
بعضی دوست دارما خیلی نامردن،
خیلی، خیلی، خیلی
#حسین_سلیمانی
#صبحتون_عاشقانه ❤️✨❤️
@yavaashaki ✍
بعضی دوست دارما یعنی : همه چیز منی.
یعنی: باهات آروم میشم.
یعنی: میشه فردا دوباره ببینمت!؟؟میشه تا صبح کنار هم باشیم!؟؟
اصلا کاش همیشه ماله هم باشیم...
"ولی" یه دوست دارمایی هم هستن که
دیگه دوست نداری بشنوی.
تو رو یاد یه چیزایی میندازه که مدت هاست
داری فراموششون میکنی.
یاد یه کوچه، یه خیابون، یه کافی شاپ، یه گل مخصوص، یه عطر خاص، کنار یه ادمی که یه روزی تو رو میخواست.
بعضی دوست دارما خیلی نامردن،
خیلی، خیلی، خیلی
#حسین_سلیمانی
#صبحتون_عاشقانه ❤️✨❤️
@yavaashaki ✍
اینکه چند ساله باشی و تا چه اندازه جسور و مقتدر باشی فرقی نمی کند ؛ جنس زن ، حمایت شدن را دوست دارد و جهان برایش خواستنی تر و زنانگی هایش دوست داشتنی تر می شود وقتی بداند هوای بیقراری و ظرافت های زنانه اش را دارند .
#نرگس_صرافیان_طوفان
@yavaashaki ✍
#نرگس_صرافیان_طوفان
@yavaashaki ✍