این متن، طنز نیست!
✍️ محمدجواد اکبرین
کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در مصاحبه با سایت رهبری:
✅پیشنهاد شد که نامزدهای ریاست جمهوری مشاورینشان را هم معرفی کنند… شورای نگهبان هم مصاحبهای از نامزدها داشته باشد و آنها به سؤالات اعضای شورا پاسخ بدهند.
✅همه چیز را نمیتوانیم با ابزار حقوق و مراجع نظارتی رسمی راستیآزمایی یا نظارت بکنیم و جلو ببریم.
✅اگر به دههی ۶۰ برگردیم، کسانی که خودشان را در این معرض [ریاست جمهوری] قرار میدادند…کسانی که در این حوزه میآمدند واقعاً جزء رجال سیاسی مذهبی بودند.
ترجمه:
در همه جای دنیا مردم به دهها سال کارنامهی یک نامزد ریاست جمهوری نگاه میکنند ولی در کودکستانِ جمهوری اسلامی، نامزد ریاست جمهوری انگار تازه امروز از راه رسیده! خودش و همفکرانش تازه باید بروند مصاحبه تا معلوم شود کی هستند. «ابزار حقوق و مراجع نظارتی» و این لوسبازیها که در قانون اساسی آمده هم کافی نیست.
✅میگوید در دهه ۶۰ نامزدها «واقعا رجال سیاسی مذهبی» بودند؛ اگر منظورش، نامزدهای ریاست جمهوری در دهه اول انقلاب است جالب است یادآوری کنیم جمهوری اسلامی بر سر آن «واقعا رجال» چه آورد؟ از میان نامزدهای ریاست جمهوری دوره اول، بنیصدر به خیانت متهم شد و مجبور شد از کشور خارج شود. داریوش فروهر و همسرش در خانهشان تکه تکه شدند. صادق قطب زاده اعدام شد. کاظم سامی ترور شد. سرنوشت دو نخستوزیرِ دهه اول انقلاب (بازرگان و موسوی) هم جلوی چشم ماست؛ اولی مجبور به استعفا شد و دومی ۱۰ سال است که در حصر خانگی است.
@yaser_arab57
✍️ محمدجواد اکبرین
کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در مصاحبه با سایت رهبری:
✅پیشنهاد شد که نامزدهای ریاست جمهوری مشاورینشان را هم معرفی کنند… شورای نگهبان هم مصاحبهای از نامزدها داشته باشد و آنها به سؤالات اعضای شورا پاسخ بدهند.
✅همه چیز را نمیتوانیم با ابزار حقوق و مراجع نظارتی رسمی راستیآزمایی یا نظارت بکنیم و جلو ببریم.
✅اگر به دههی ۶۰ برگردیم، کسانی که خودشان را در این معرض [ریاست جمهوری] قرار میدادند…کسانی که در این حوزه میآمدند واقعاً جزء رجال سیاسی مذهبی بودند.
ترجمه:
در همه جای دنیا مردم به دهها سال کارنامهی یک نامزد ریاست جمهوری نگاه میکنند ولی در کودکستانِ جمهوری اسلامی، نامزد ریاست جمهوری انگار تازه امروز از راه رسیده! خودش و همفکرانش تازه باید بروند مصاحبه تا معلوم شود کی هستند. «ابزار حقوق و مراجع نظارتی» و این لوسبازیها که در قانون اساسی آمده هم کافی نیست.
✅میگوید در دهه ۶۰ نامزدها «واقعا رجال سیاسی مذهبی» بودند؛ اگر منظورش، نامزدهای ریاست جمهوری در دهه اول انقلاب است جالب است یادآوری کنیم جمهوری اسلامی بر سر آن «واقعا رجال» چه آورد؟ از میان نامزدهای ریاست جمهوری دوره اول، بنیصدر به خیانت متهم شد و مجبور شد از کشور خارج شود. داریوش فروهر و همسرش در خانهشان تکه تکه شدند. صادق قطب زاده اعدام شد. کاظم سامی ترور شد. سرنوشت دو نخستوزیرِ دهه اول انقلاب (بازرگان و موسوی) هم جلوی چشم ماست؛ اولی مجبور به استعفا شد و دومی ۱۰ سال است که در حصر خانگی است.
@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حتی اجازه ندادند دست بزنیم!🙃
@yaser_arab57
@yaser_arab57
ما مردم ایران اما در این بن بست معرفتی حاصل از استبداد نظام سیاسی به تدریج معنایی عمیق را در میابیم؛
«موفقیت شخصی» سرابی است که دیر نمیپاید! پس یا عبور از منیت و «خوشبختی جمعی» برای همه ی سلایق و عقاید، یا زوالِ زندگی برای همه!
@yaser_arab57
«موفقیت شخصی» سرابی است که دیر نمیپاید! پس یا عبور از منیت و «خوشبختی جمعی» برای همه ی سلایق و عقاید، یا زوالِ زندگی برای همه!
@yaser_arab57
تقلیل سطح انتقادات به ضعف رسانهای و توان اقناع، چرتترین و پرتکرار ترین آسیبشناسی ساختاری و حرفهای ترین مرحله ماله کشی است.
(سید سجاد)
@yaser_arab57
(سید سجاد)
@yaser_arab57
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
⭕️اگر امروز و در عصر ارتباطات، کسانی به راحتی فریب اخبار جعلی را میخورند؛ در باره اعتبار استفاده آنان از اخبار و احادیث ۱۴۰۰ سال پیش، چه باید گفت؟
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
📝📝📝بیانیه سیدمصطفی تاجزاده
در اعتراض به مهندسی انتخابات و ردصلاحیتهای فلهای
📌ملت بزرگوار ایران
✅به استحضار میرساند شورای نگهبان صلاحیت اینجانب و بسیاری از دیگر نامزدهای شناخته شده را برای انتخابات ریاست جمهوری احراز نکرد و مرا و آنها را از حق قانونی خود برای کاندیداتوری محروم کرد و انتخابات را غیررقابتی و بیمعنا کرد.
✅من با تکیه بر اصولی از قانون اساسی نامزد شدم که به همهی دیدگاهها حق میدهد نماینده خود را در انتخابات داشته باشد تا هر شهروندی خود را در حکومت سهیم ببیند و حق حاکمیت ملت معنا یابد. همانطور که در انتخابات مجلس و رئیس جمهور اول، که هر دو پس از رفراندوم قانون اساسی برگزار شدند، همهی گروهها و گرایشها به معرفی نامزدهای اختصاصی خود پرداختند و آنان را در معرض رای مردم قرار دادند.
✅من با استناد به اصول ۶ و ۹ و ۵۶ و ۱۱۵ آن، ردصلاحیت خود را غیرقانونی میدانم، و همانگونه که احکام دادگاههای غیرصالح و بدون حضور هیئت منصفه را علیه خود غیرقانونی خواندم و درباره آنها ساکت ننشستم، ردصلاحیت غیرقانونی خود و دیگر نامزدها را نیز برنمیتابم و تا آنجا که در توان دارم، در جهت لغو نظارت استصوابی و پایان بخشیدن به مهندسی انتخابات توسط حزب پادگانی و آزادکردن انتخابات خواهم کوشید.
✅باوجود تاکید قانون اساسی بر حق حاکمیت ملی، متاسفم که بگویم بزرگترین مانع انتخابات آزاد که تجلیگاه حضور و حاکمیت ملت است، شورایی است که اعضایش از ملت حقوق میگیرند تا از قانون اساسی کشور نگهبانی کنند، اما به حقوق ملت تجاوز میکنند.
✅رسیدگی به صلاحیت نامزدهای انتخاباتی در این دوره چنان ناموجه و امنیتی بوده که صدای اعتراض عضو بیست ساله شورای نگهبان را درآورده است. سوگمندانه باید گفت در دوره انتقال کار از مهندسی انتخابات گذشته و به انتصابات رسیده است.
✅روشن است که من و هیچ شهروند مسئولی نباید تسلیم تفاسیر ساختارشکنانه شورای نگهبان از قانون اساسی و عملکرد مردمستیز اعضایش شویم و به یاری خداوند نمیشویم؛ تفسیرها و تصمیمهایی که هدفشان بسترسازی برای حکومت اقلیت، انقیاد اکثریت و هدم جمهوریت نظام است.
📌مردم شریف
✅من قصد داشتم با نامزدی خود به سهم خویش به نهاد انتخابات معنا بخشم، بدان امید که مانع فاصله گرفتن بیش از پیش حکومت از ملت شوم و اصل مهم تناسب اختیارات و مسئولیتها را در ساختار سیاسی کشور زنده کنم، تا به این ترتیب رئیسجمهور و دولت قانونی بتوانند با جلب اعتماد و همکاری مردم مشکلات اقتصادی را مهار کنند و به مصاف فساد و بیعدالتی و نیز تبعیض و خودسری بروند.
✅هدف من دفاع از ضرورت و فوریت اصلاحات ساختاری به منظور جلوگیری از یکنفرهشدن سیاستورزی در جمهوری اسلامی و به بن بست رسیدن کشور بود، تا جمهوری اسلامی مانند رژیم گذشته تکنفره و تکصدا نشود و انقلاب اسلامی همچون انقلاب مشروطه به شکست نینجامد.
📌متن کامل را در INSTANT VIEW بخوانید
bit.ly/3yCcIKK
🆔@MostafaTajzadeh
در اعتراض به مهندسی انتخابات و ردصلاحیتهای فلهای
📌ملت بزرگوار ایران
✅به استحضار میرساند شورای نگهبان صلاحیت اینجانب و بسیاری از دیگر نامزدهای شناخته شده را برای انتخابات ریاست جمهوری احراز نکرد و مرا و آنها را از حق قانونی خود برای کاندیداتوری محروم کرد و انتخابات را غیررقابتی و بیمعنا کرد.
✅من با تکیه بر اصولی از قانون اساسی نامزد شدم که به همهی دیدگاهها حق میدهد نماینده خود را در انتخابات داشته باشد تا هر شهروندی خود را در حکومت سهیم ببیند و حق حاکمیت ملت معنا یابد. همانطور که در انتخابات مجلس و رئیس جمهور اول، که هر دو پس از رفراندوم قانون اساسی برگزار شدند، همهی گروهها و گرایشها به معرفی نامزدهای اختصاصی خود پرداختند و آنان را در معرض رای مردم قرار دادند.
✅من با استناد به اصول ۶ و ۹ و ۵۶ و ۱۱۵ آن، ردصلاحیت خود را غیرقانونی میدانم، و همانگونه که احکام دادگاههای غیرصالح و بدون حضور هیئت منصفه را علیه خود غیرقانونی خواندم و درباره آنها ساکت ننشستم، ردصلاحیت غیرقانونی خود و دیگر نامزدها را نیز برنمیتابم و تا آنجا که در توان دارم، در جهت لغو نظارت استصوابی و پایان بخشیدن به مهندسی انتخابات توسط حزب پادگانی و آزادکردن انتخابات خواهم کوشید.
✅باوجود تاکید قانون اساسی بر حق حاکمیت ملی، متاسفم که بگویم بزرگترین مانع انتخابات آزاد که تجلیگاه حضور و حاکمیت ملت است، شورایی است که اعضایش از ملت حقوق میگیرند تا از قانون اساسی کشور نگهبانی کنند، اما به حقوق ملت تجاوز میکنند.
✅رسیدگی به صلاحیت نامزدهای انتخاباتی در این دوره چنان ناموجه و امنیتی بوده که صدای اعتراض عضو بیست ساله شورای نگهبان را درآورده است. سوگمندانه باید گفت در دوره انتقال کار از مهندسی انتخابات گذشته و به انتصابات رسیده است.
✅روشن است که من و هیچ شهروند مسئولی نباید تسلیم تفاسیر ساختارشکنانه شورای نگهبان از قانون اساسی و عملکرد مردمستیز اعضایش شویم و به یاری خداوند نمیشویم؛ تفسیرها و تصمیمهایی که هدفشان بسترسازی برای حکومت اقلیت، انقیاد اکثریت و هدم جمهوریت نظام است.
📌مردم شریف
✅من قصد داشتم با نامزدی خود به سهم خویش به نهاد انتخابات معنا بخشم، بدان امید که مانع فاصله گرفتن بیش از پیش حکومت از ملت شوم و اصل مهم تناسب اختیارات و مسئولیتها را در ساختار سیاسی کشور زنده کنم، تا به این ترتیب رئیسجمهور و دولت قانونی بتوانند با جلب اعتماد و همکاری مردم مشکلات اقتصادی را مهار کنند و به مصاف فساد و بیعدالتی و نیز تبعیض و خودسری بروند.
✅هدف من دفاع از ضرورت و فوریت اصلاحات ساختاری به منظور جلوگیری از یکنفرهشدن سیاستورزی در جمهوری اسلامی و به بن بست رسیدن کشور بود، تا جمهوری اسلامی مانند رژیم گذشته تکنفره و تکصدا نشود و انقلاب اسلامی همچون انقلاب مشروطه به شکست نینجامد.
📌متن کامل را در INSTANT VIEW بخوانید
bit.ly/3yCcIKK
🆔@MostafaTajzadeh
Telegraph
بیانیه سیدمصطفی تاجزاده در اعتراض به مهندسی انتخابات و ردصلاحیتهای فلهای
به نام خدا ملت بزرگوار ایران به استحضار میرساند شورای نگهبان صلاحیت اینجانب و بسیاری از دیگر نامزدهای شناخته شده را برای انتخابات ریاست جمهوری احراز نکرد و مرا و آنها را از حق قانونی خود برای کاندیداتوری محروم کرد و انتخابات را غیررقابتی و بیمعنا کرد.…
گروه نه به فساد برگزار میکند:
«پیرنگهای نامرئی توسعه در ایران»
گفتگویی با حضور یاسر عرب فعال فرهنگی، اجتماعی
یاسر عرب. متولد ۱۳۵۷. پژوهشگر و مستندساز حوزههای توسعه روستایی، محرومیت، زیست جنسی، و آسیبهای اجتماعی است. دغدغهی اساسی او اما در تمام این سالها جستار در لایهی زیرین امور اجتماعی و فهم مفهوم، چیستی و چگونگی «توسعه» در ایران بوده است. او معتقد است اندیشمندان ایرانی به پیرنگهای توسعه در ایران کمتر پرداخته و روبنای توسعهیافتگی همواره محل جدال گفتمانهایی بوده که رویای مشترکی برای ایران ندارند!
پنجشنبه ۶ خرداد ساعت ۲۴-۲۲
لینک گروه:
https://t.me/joinchat/RKOZALoQSSIcQ40r
💠
@NaBeFesad
«پیرنگهای نامرئی توسعه در ایران»
گفتگویی با حضور یاسر عرب فعال فرهنگی، اجتماعی
یاسر عرب. متولد ۱۳۵۷. پژوهشگر و مستندساز حوزههای توسعه روستایی، محرومیت، زیست جنسی، و آسیبهای اجتماعی است. دغدغهی اساسی او اما در تمام این سالها جستار در لایهی زیرین امور اجتماعی و فهم مفهوم، چیستی و چگونگی «توسعه» در ایران بوده است. او معتقد است اندیشمندان ایرانی به پیرنگهای توسعه در ایران کمتر پرداخته و روبنای توسعهیافتگی همواره محل جدال گفتمانهایی بوده که رویای مشترکی برای ایران ندارند!
پنجشنبه ۶ خرداد ساعت ۲۴-۲۲
لینک گروه:
https://t.me/joinchat/RKOZALoQSSIcQ40r
💠
@NaBeFesad
Forwarded from محمد درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻نکتهای که در ماجرای دوغ یا نوشابه مغفول ماند!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ نکتهای که در ماجرای جنجالی دوغ یا نوشابه مورد عنایت بایسته قرار نگرفته، این است که این سکانس مشهور از سریال نون خ - اثر سعید آقاخانی - آشکارا دارد نشانی غلط میدهد!
2️⃣ چه اغلب مشاورین و متخصصین علم تغذیه مدتهاست تاکید میکنند که هنگام صرف ناهار یا شام نهتنها از آشامیدن دوغ یا نوشابه که حتی از آب شرب معمولی هم استفاده نکنید!
3️⃣ شاید بپرسید پس اگر لقمه گیر کرد، چه کنیم؟ پاسخ علم این است که با درنگ در جزییات وعده غذایی و تکیه بر راهبرد آهستگی، به نحوی تناول بفرمایید که چیزی گیر نکرده و نیاز به کاتالیزوری به نام دوغ، نوشابه، دلستر، آب و ... نداشته باشید. کلاً وقت دانایی و عصر آگاهی فرا رسیده و یکبار برای همیشه باید به انتخاب بین بد، بدتر و بدترتر و بدترین پایان دهیم.
#دوغ_یا_نوشابه
#نون_خ
#سعید_آقاخانی
#انتخاب_بین_بد_و_بدتر
https://www.instagram.com/p/CPTjps1hu-g/?utm_medium=copy_link
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ نکتهای که در ماجرای جنجالی دوغ یا نوشابه مورد عنایت بایسته قرار نگرفته، این است که این سکانس مشهور از سریال نون خ - اثر سعید آقاخانی - آشکارا دارد نشانی غلط میدهد!
2️⃣ چه اغلب مشاورین و متخصصین علم تغذیه مدتهاست تاکید میکنند که هنگام صرف ناهار یا شام نهتنها از آشامیدن دوغ یا نوشابه که حتی از آب شرب معمولی هم استفاده نکنید!
3️⃣ شاید بپرسید پس اگر لقمه گیر کرد، چه کنیم؟ پاسخ علم این است که با درنگ در جزییات وعده غذایی و تکیه بر راهبرد آهستگی، به نحوی تناول بفرمایید که چیزی گیر نکرده و نیاز به کاتالیزوری به نام دوغ، نوشابه، دلستر، آب و ... نداشته باشید. کلاً وقت دانایی و عصر آگاهی فرا رسیده و یکبار برای همیشه باید به انتخاب بین بد، بدتر و بدترتر و بدترین پایان دهیم.
#دوغ_یا_نوشابه
#نون_خ
#سعید_آقاخانی
#انتخاب_بین_بد_و_بدتر
https://www.instagram.com/p/CPTjps1hu-g/?utm_medium=copy_link
الجار ثم الدار یعنی به فرایند #نظارت_استصوابی
معترض باشید نه رد شدن گزینه خودتان!
چرا تا وقتی نوبت تحقیر خودمان نرسیده چشم به روی ظلم در حق دیگران میبندیم بدون اینکه فکر کنیم این آسیاب به نوبت است؟
اینکه برخی فقط درد حذف شدن خودشان را دارند اسمش «سهم خواهی» است نه عدالتخواهی!
@yaser_arab57
معترض باشید نه رد شدن گزینه خودتان!
چرا تا وقتی نوبت تحقیر خودمان نرسیده چشم به روی ظلم در حق دیگران میبندیم بدون اینکه فکر کنیم این آسیاب به نوبت است؟
اینکه برخی فقط درد حذف شدن خودشان را دارند اسمش «سهم خواهی» است نه عدالتخواهی!
@yaser_arab57
✅واکنش شیخ حسین انصاریان به کنار گذاشتهشدن مردم در انتخابات
قرآن کریم میفرماید: «لاَ تَخُونُواْ»(انفال/27) به حق مردم، مال مردم، ملک مردم، زمین مردم، اخلاق مردم و رفتار مردم خیانت نکنید.
@yaser_arab57
قرآن کریم میفرماید: «لاَ تَخُونُواْ»(انفال/27) به حق مردم، مال مردم، ملک مردم، زمین مردم، اخلاق مردم و رفتار مردم خیانت نکنید.
@yaser_arab57
نمونه بارز یک سایبری مزد بگیر...
بی ادب، وقیح و بی منطق...
نه جسارت تثبیت موضع خود را با تصویر پروفایل حقیقی شان دارند نه پاسخی مستدل به نقدهای طرف مقابل...
شعبان بی مخهایی که عقیدهی پر عقده شان را با ساختن اکانت فیک به نمایش میگذارند و عربده جویانی که با زبان شان، شأن گاو و گوسفند را روا ندارند...
در فضای واقعی بی شرم، چماق به دست و زورگو در فضای مجازی هتاک، بی پرنسیب و بی آبرو ...
اینان مدافعان شورای نگهبان و شورای نگهبان محافظ گفتمانِ ایشان است...
شکر خدا پس از سالها که ما میگفتیم از نقشه حذف «جمهوریت» بالاخره باطن به ظاهر آمد و دولت پنهان خود را با انسداد سیاسی برای تودهی مردم عیان کرد تا عارف و عامی شهادت بدهند حق با کسانی است که میگفتند مشکل این کشور نظارت استصوابی و ایدئولوژی منحطِ پشت و پی آن است...
حقا که پستهی بی مغز چون لب واکند رسوا شود و صد البته آب دریا به این سادگی نجس نشود...
#از_چه_نگهبانی_میکنید؟
#تخریب_تاجزاده
@yaser_arab57
بی ادب، وقیح و بی منطق...
نه جسارت تثبیت موضع خود را با تصویر پروفایل حقیقی شان دارند نه پاسخی مستدل به نقدهای طرف مقابل...
شعبان بی مخهایی که عقیدهی پر عقده شان را با ساختن اکانت فیک به نمایش میگذارند و عربده جویانی که با زبان شان، شأن گاو و گوسفند را روا ندارند...
در فضای واقعی بی شرم، چماق به دست و زورگو در فضای مجازی هتاک، بی پرنسیب و بی آبرو ...
اینان مدافعان شورای نگهبان و شورای نگهبان محافظ گفتمانِ ایشان است...
شکر خدا پس از سالها که ما میگفتیم از نقشه حذف «جمهوریت» بالاخره باطن به ظاهر آمد و دولت پنهان خود را با انسداد سیاسی برای تودهی مردم عیان کرد تا عارف و عامی شهادت بدهند حق با کسانی است که میگفتند مشکل این کشور نظارت استصوابی و ایدئولوژی منحطِ پشت و پی آن است...
حقا که پستهی بی مغز چون لب واکند رسوا شود و صد البته آب دریا به این سادگی نجس نشود...
#از_چه_نگهبانی_میکنید؟
#تخریب_تاجزاده
@yaser_arab57
سوال مهمی از رئیس سابق قوه قضاییه که در عین حال عضو شورای نگهبان و معتقد است دستگاه های امنیتی در حال پرونده سازی و دروغ پردازی در مورد کاندیدها هستند!
@yaser_arab57
@yaser_arab57
واکنش جناب «مرتضی کیا» به نقد و اعتراض صادق آملی لاریجانی به رفتار شورای نگهبان و ....
پ.ن:
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست!
@yaser_arab57
پ.ن:
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست!
@yaser_arab57
Forwarded from کانال رسمی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #کلیپ
🔰 شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در مراسم نماز جمعه اهلسنت زاهدان:
🔹حکومتها و دولتهای دنیا حقوق تمام ادیان، مذاهب، اقوام و اقلیتها را رعایت کنند
🔹 بنده آن حکومت و دولت و مسئولی را قبول دارم که مخالف خودش را تحمل کند، با او بنشیند و حرفش را بشنود
🗓 31 اردیبهشت 1400
🆔 t.me/molanaabdolhamid
🔰 شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در مراسم نماز جمعه اهلسنت زاهدان:
🔹حکومتها و دولتهای دنیا حقوق تمام ادیان، مذاهب، اقوام و اقلیتها را رعایت کنند
🔹 بنده آن حکومت و دولت و مسئولی را قبول دارم که مخالف خودش را تحمل کند، با او بنشیند و حرفش را بشنود
🗓 31 اردیبهشت 1400
🆔 t.me/molanaabdolhamid
Forwarded from رخداد تازه(مصطفی مهرآیین) (Mostafa Mehraeen)
مرگ تفکر،مرگ سیاست و افسردگی ملی
۱.بیش از یک سال است که همه جا سخن از تحریم سیاست در ایران می رود و همه تحلیل گران از قهر مردم با سیاست سخن می گویند و شعار مردم در خصوص تمام شدن دوگانه اصلاح طلب و اصول گرا را نشانی از پایان سیاست در ایران می دانند. در عین پذیرش نارضایتی های اقتصادی و حتی سیاسی مردم از نظام جمهوری اسلامی معتقدم ریشه این ماجرا را باید اندکی عقب تر به "بحران فرهنگ" از دهه دوم جمهوری اسلامی تاکنون برگرداند و در کنار معضلات اقتصادی و سیاسی متغیر مرگ اندیشه و تفکر را نیز باید به مجموع متغیرهای تاثیر گذار بر کنش سیاسی جامعه افزود.
۲.دیوید کیشیک در شرح عالی خود بر اندیشه های آگامبن معتقد است آگامبن تحت تاثیر هانا آرنت باور دارد " هر جا فکری خودش را نمایان می کند در آنجا سیاست دوباره زاده می شود".به تعبیری دیگر،از نگاه آگامبن و آرنت، فکر کردن و خرد ورزیدن قوه هایی نه تنها معرفت شناسانه بلکه اخلاقی و سیاسی هستند.بنا به این دیدگاه،آنچه ما را کنار هم گرد می آورد نه یک مکان،یا یک قانون،یا یک رهبر،"بلکه کوشش مشترک ما برای فهمیدن است".ما زمانی همبودگی را تجربه می کنیم که در تلاشی مشترک به موضوعاتی مشترک بیندیشیم و راه خود را در آن میان مشخص سازیم.تفکر همان سیاست است،تفکر صرفا در خود فرو رفتن دکارتی نیست،تفکر یعنی امید و خلق جهان تازه.
۳.جمهوری اسلامی از آغاز خود کوشید این ادعا را به اثبات برساند که اندیشه نزد ما حاضر است و ما در حوزه اندیشه نیازی به شرق یا غرب نداریم.این ادعا تا آنجا که از ته مانده های فکری انقلاب پنجاه و هفت تغذیه می کرد تا حدودی درست بود.اما با محو ساختن و از بین بردن رگه های باقی مانده از اندیشه های نوگرایان دینی و لیبرال ها و جریان های چپ و خاموش کردن نوگرایان دینی از دهه هفتاد به بعد،جامعه کل توان خود در حوزه تفکر و اندیشه را از دست داد.اگر ساده سخن بگویم،آنچه در این سالها بیش از هر کالایی در جامعه ما نایاب شده است، "مفهوم و واژه تازه" است.ما سالهاست دیگر هیچ مفهوم تازه ای که خود آن را آفریده باشیم و با آفریدن آن به فکر ایجاد پیوند میان آن با سیاست باشیم را از دست داده ایم.آنچه اکنون باعث مرگ سیاست شده است نه ناتوانی این گروه و آن گروه ،بلکه سر شدن و منجمد شدن توانمندی تفکر این جامعه است که دیگر هیچ قصه تازه ای خلق نمی کند و هیچ روایت تازه ای از زندگی در برابر چشمان ما قرار نمی دهد.
۴.آنچه بیش از هر چیز ما را زنده نگه می داشت تلاش های فکری حسین بشیریه،یوسف اباذری،مراد فرهادپور،عبدالکریم سروش،سعید حجاریان،عزت الله فولادوند،جواد طباطبایی،بابک احمدی،موسی غنی نژاد،باقر پرهام،علی شریعتی تفسیر شده،مجتهد شبستری،مصطفی ملکیان،امید مهرگان،هاله لاجوردی،حسن مرتضوی و.....بود.سیاست مرده است چون ما جریان تفکر این عزیزان اهل فرهنگ را نابود کردیم و پیوند میان جامعه و حیاتی که این بزرگان به جامعه ایران می بخشیدند را نابود ساختیم.تراز یک جامعه همان توان آن جامعه در مفهوم سازی و قصه سازی است.قصه ها که گفته نشوند جامعه نشان می دهد که مرده است.ما قصه گویان خود را گم کرده ایم یا آنان را آواره ساخته ایم.جامعه ای که رمان و شعر نخواند هرگز نمی تواند سیاست بورزد.آنچه می بینیم سیاست نیست که بازی زشت انسان های لال در یک جهان بسته است.
http://t.me/mostafamehraeen
۱.بیش از یک سال است که همه جا سخن از تحریم سیاست در ایران می رود و همه تحلیل گران از قهر مردم با سیاست سخن می گویند و شعار مردم در خصوص تمام شدن دوگانه اصلاح طلب و اصول گرا را نشانی از پایان سیاست در ایران می دانند. در عین پذیرش نارضایتی های اقتصادی و حتی سیاسی مردم از نظام جمهوری اسلامی معتقدم ریشه این ماجرا را باید اندکی عقب تر به "بحران فرهنگ" از دهه دوم جمهوری اسلامی تاکنون برگرداند و در کنار معضلات اقتصادی و سیاسی متغیر مرگ اندیشه و تفکر را نیز باید به مجموع متغیرهای تاثیر گذار بر کنش سیاسی جامعه افزود.
۲.دیوید کیشیک در شرح عالی خود بر اندیشه های آگامبن معتقد است آگامبن تحت تاثیر هانا آرنت باور دارد " هر جا فکری خودش را نمایان می کند در آنجا سیاست دوباره زاده می شود".به تعبیری دیگر،از نگاه آگامبن و آرنت، فکر کردن و خرد ورزیدن قوه هایی نه تنها معرفت شناسانه بلکه اخلاقی و سیاسی هستند.بنا به این دیدگاه،آنچه ما را کنار هم گرد می آورد نه یک مکان،یا یک قانون،یا یک رهبر،"بلکه کوشش مشترک ما برای فهمیدن است".ما زمانی همبودگی را تجربه می کنیم که در تلاشی مشترک به موضوعاتی مشترک بیندیشیم و راه خود را در آن میان مشخص سازیم.تفکر همان سیاست است،تفکر صرفا در خود فرو رفتن دکارتی نیست،تفکر یعنی امید و خلق جهان تازه.
۳.جمهوری اسلامی از آغاز خود کوشید این ادعا را به اثبات برساند که اندیشه نزد ما حاضر است و ما در حوزه اندیشه نیازی به شرق یا غرب نداریم.این ادعا تا آنجا که از ته مانده های فکری انقلاب پنجاه و هفت تغذیه می کرد تا حدودی درست بود.اما با محو ساختن و از بین بردن رگه های باقی مانده از اندیشه های نوگرایان دینی و لیبرال ها و جریان های چپ و خاموش کردن نوگرایان دینی از دهه هفتاد به بعد،جامعه کل توان خود در حوزه تفکر و اندیشه را از دست داد.اگر ساده سخن بگویم،آنچه در این سالها بیش از هر کالایی در جامعه ما نایاب شده است، "مفهوم و واژه تازه" است.ما سالهاست دیگر هیچ مفهوم تازه ای که خود آن را آفریده باشیم و با آفریدن آن به فکر ایجاد پیوند میان آن با سیاست باشیم را از دست داده ایم.آنچه اکنون باعث مرگ سیاست شده است نه ناتوانی این گروه و آن گروه ،بلکه سر شدن و منجمد شدن توانمندی تفکر این جامعه است که دیگر هیچ قصه تازه ای خلق نمی کند و هیچ روایت تازه ای از زندگی در برابر چشمان ما قرار نمی دهد.
۴.آنچه بیش از هر چیز ما را زنده نگه می داشت تلاش های فکری حسین بشیریه،یوسف اباذری،مراد فرهادپور،عبدالکریم سروش،سعید حجاریان،عزت الله فولادوند،جواد طباطبایی،بابک احمدی،موسی غنی نژاد،باقر پرهام،علی شریعتی تفسیر شده،مجتهد شبستری،مصطفی ملکیان،امید مهرگان،هاله لاجوردی،حسن مرتضوی و.....بود.سیاست مرده است چون ما جریان تفکر این عزیزان اهل فرهنگ را نابود کردیم و پیوند میان جامعه و حیاتی که این بزرگان به جامعه ایران می بخشیدند را نابود ساختیم.تراز یک جامعه همان توان آن جامعه در مفهوم سازی و قصه سازی است.قصه ها که گفته نشوند جامعه نشان می دهد که مرده است.ما قصه گویان خود را گم کرده ایم یا آنان را آواره ساخته ایم.جامعه ای که رمان و شعر نخواند هرگز نمی تواند سیاست بورزد.آنچه می بینیم سیاست نیست که بازی زشت انسان های لال در یک جهان بسته است.
http://t.me/mostafamehraeen
Telegram
رخداد تازه(مصطفی مهرآیین)
ما فقیر شده ایم.ما از میراث انسانی یکی پس از دیگری دست
برداشته ایم.(والتر بنیامین)
@mostafamehraeen1975
برداشته ایم.(والتر بنیامین)
@mostafamehraeen1975
یادداشت جناب مصطفی مهر آیین را با دو تبصره تایید میکنم؛
۱
اسامی نام برده شده (و بسیاری نام نبرده) هر چند ایده پردازی هایی داشته و خرده گفتمان هایی خلق کردند اما آنها نیز همچون نظام مسلط لزوما نسبتی روشن و قابل اتکا با «امر واقع» (ملی و جهانی) بر قرار نکردهاند. از این رو سنت روشنفکری اگر دستش باز بود هم قادر به خلق ابر گفتمانی «تازه» در اینجای جغرافیا و این مقطع از تاریخ ما نبود و همچنان هم نیست!
۲
فقدان جهان، روان، زبان، بیان و بنان نو نه درد چهل سال که مشکلی حداقل صد و پنجاه ساله است. و اینک در زیست جهان سرمایه داری ارزش تفکر است که به چالش کشیده می شود. وقتی خواست بقا، تثبیت و تداوم سیاسی همهی هم و غم سیاستگذارانی باشد که تمام شئون فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی را قبضه کرده اند، تفکر به ساحت فرو مایگی می افتد به این شکل که یا این تفکر در استخدام نظام سیاسی در میآید یا در زیستی واکنشی تمام دغدغه اش می شود تقابل با ایدهای سخت نظامِ حاکم... اینجاست که متفکران به زیست روزمره و اورژانسی بسنده می کنند و شبه ژورنالیست میشوند.
یادداشت خوب جناب مصطفی مهر آیین؛
https://t.me/yaser_arab57/6725
@yaser_arab57
۱
اسامی نام برده شده (و بسیاری نام نبرده) هر چند ایده پردازی هایی داشته و خرده گفتمان هایی خلق کردند اما آنها نیز همچون نظام مسلط لزوما نسبتی روشن و قابل اتکا با «امر واقع» (ملی و جهانی) بر قرار نکردهاند. از این رو سنت روشنفکری اگر دستش باز بود هم قادر به خلق ابر گفتمانی «تازه» در اینجای جغرافیا و این مقطع از تاریخ ما نبود و همچنان هم نیست!
۲
فقدان جهان، روان، زبان، بیان و بنان نو نه درد چهل سال که مشکلی حداقل صد و پنجاه ساله است. و اینک در زیست جهان سرمایه داری ارزش تفکر است که به چالش کشیده می شود. وقتی خواست بقا، تثبیت و تداوم سیاسی همهی هم و غم سیاستگذارانی باشد که تمام شئون فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی را قبضه کرده اند، تفکر به ساحت فرو مایگی می افتد به این شکل که یا این تفکر در استخدام نظام سیاسی در میآید یا در زیستی واکنشی تمام دغدغه اش می شود تقابل با ایدهای سخت نظامِ حاکم... اینجاست که متفکران به زیست روزمره و اورژانسی بسنده می کنند و شبه ژورنالیست میشوند.
یادداشت خوب جناب مصطفی مهر آیین؛
https://t.me/yaser_arab57/6725
@yaser_arab57