خـیرِ کـثـــیر
571 subscribers
124 photos
1 video
78 links
روان‌نویس.

میتونید این‌جا پیام بدید📬
@xeyrkasir_bot
Download Telegram
که چرا غافل از احوال دلِ خویشتنم؟
لطفاً موقع خرید محصولات پلاستیکی، به
علامت تجزیه پذیر توجه بفرمایید، با تشکر.
کاش آرایشگرها تو بلایی که می‌خوایم سر موهامون بیاریم دخالت نکنن.
Forwarded from قس‌علی‌هذا
همه‌مون یه‌سری پست و ریلز توی اینستا ذخیره کردیم واسه اینکه یه‌روز براش بفرستیم؛ ولی اون «یه‌روز» هیچ‌وقت نرسید.
برای اولین‌بار یکی بهم گفت: به به، چه حجابی،
عه چادری هستی آفرین
وزنه‌های سنگین‌تری می‌زنم چون خودکشی کار خوبی نیست.
بچه‌ها، مارشمالو وقتی میسوزه طعم وینستون میده
تا کشفیات دیگر به درود
این پست حاوی نفرت پراکنی نسبت به دورهمی‌های زنانه می‌باشد.
بهشون بگو پس رژیمت چی؟ بذار با عذاب وجدان غذا بخورن🤡
ماهِ امشب به زیباییِ دخترهای غزه‌س.
Forwarded from رضوان؛
من خیلی به مشهد تمایل دارم،
متاسفانه مشهد به من تمایل نداره.
یه بابابزرگی رو دیدم که صندلی گذاشته نشسته تو کوچه، چون فقط حوصله‌ی نوه‌ی اندازه‌ی یه کف دستش سر رفته بوده.
+ گفتم حالا مگه چی می‌خواد بشه، یه نظر که عیبی نمی‌کنه؛
آروم سرمو گرفتم بالا جوری که معلوم نباشه چرخیدم سمتش تا زیر چشمی دیدش بزنم
ولی نشد بشه یه نظر، نشد بشه یه لحظه؛
آخه تو خودتو بذار جای من، چطوری وقتی دیدم با اون دوتا سیاهیِ چشم‌هاش زل زده بوده بهم رومو ازش می‌گرفتم؟ اصلا مگه چندبار پیش میومد که نگاهم کنه؟ نه نه نمی‌خوام بهونه بیارم بابا خب زشت بود دیگه دور از ادب بود با نگاهم جواب سلامِ چشم‌هاشو ندم؛ ..... آره، آره راست میگی آخه نفهمیدم چی‌شد، یهو به خودم اومدم دیدم دقیقه‌هاست که غرق شدم تو اون دریای طوفانی، مثل یه سیاهچاله منو می‌کشید سمتِ خودش، جونِ تو به زور جلو خودمو گرفتم که نرم بوسه بکارم گوشه‌ی اون کشیدگیِ چشم‌هاش،
خیلی خب بسه دیگه این‌قدر هی نگو چشم‌هاش چشم‌هاش، دلم یه جوری میشه، اصلا حالی به حالی می‌شم، ببینم گفتی علائم دریازدگی چی بود؟
وقتی از من سوالی رو می‌پرسی که نباید،
جوابی رو می‌شنوی که نباید.
تب و لرز هم پدیده‌ی جالبیه، فکر کن هم‌زمان که خودت داغی و محیط اطراف گرمه گرمه، از تو بدنت سوز میاد
دلم اون انسانِ خوبِ ماه رمضون رو می‌خواد.
تجربه‌ش کن،
تا بازی نکنی برنده نمیشی.
حالا تعطیلیِ شنبه برا ما نون و آب میشه؟
صندلی داغ؟ اون نیم ساعتِ آخری که با رفیقت تنها میشی و پیچت شل شده و می‌دونی قراره تا چند روز نبینیش.
راه درستو نشونش دادم ولی خب کور بود نخواست ببینه، حالا نشسته تو کانالش پشت من بد میگه و از خدا می‌خواد راه درستو نشونش بده، عزیزم خدا مسؤل خریت آدم‌ها نیست.