خاطف
910 subscribers
1 photo
2 links
📚
Member of @TheFaryasGroup
x690 Mohammad Roshaniyan
Download Telegram
Channel created
🪤
برای درک این موضوع که هنرهای مختلف روی اقشار مختلف جامعه تأثیرگذار هستند لازم نیست از فلسفه‌ی هنر سر دربیاوریم یا تاریخ آن را مطالعه کرده باشیم. همین‌که (به‌طور مثال) می‌بینیم بسیاری از افراد با آهنگ‌های خوانندگان موردعلاقه خود زندگی می‌کنند کافی است تا درک درستی از تأثیرگذاری آن داشته باشیم.
افراد و جریان‌های قدرتمند هم بهتر از من و شما این را می‌دانند و توسط تحلیلگران حرفه‌ای خود، این موضوع را واکاوی و دنبال می‌کنند؛ اما به چه منظور؟ به این منظور که در بزنگاه‌های تاریخی و حیاتی برای حفظ قدرت و رسیدن به اهداف دیگر خود، با کنترل و جهت‌دهی مستقیم یا غیرمستقیم هنرمندان، به اهداف خود برسند.
این حرف که «اگر کسی معتقد است نظام‌های قدرت توسط هنر و هنرمندان به دنبال تاثیرگذاری روی اقشار مختلف جامعه هستند؛ دچار توهم توطئه است.» سطحی‌ترین و خنده‌دارترین حرفی است که در این مبحث می‌شود بیان کرد.
اگر سال‌‎ها است که می‌گوییم قدرت‌ها با استفاده از رسانه‌ها در حال کنترل جوامع هستند؛ باید دانست که هنر و در امتدادش هنرمند هم یک رسانه هستند و آن‌هم رسانه‌ای که چاشنی برانگیختگی احساسی را درون خود دارند.
هر شخص که به‌طورجدی آثار هنرمند موردعلاقه‌ی خود را دنبال می‌کند پس از مدتی عِرقی به او پیدا می‌کند و از او تأثیر می‌گیرد. حالا اگر هنرمند آگاهانه درصدد رساندن قدرتمندان به اهدافشان باشد یا از روی ناآگاهی به نفع آن‌ها عمل کند، فرقی نمی‌کند؛ درهرحال بخشی از چرخه‌ی سوءاستفاده‌گری توسط نظام قدرت است.
بسیاری از هنرمندان جوان در ایران هم بازیچه‌ی همین جریانات هستند. بله همه‌ی آن‌ها بازیچه هستند. چه هنرمندانی که آگاهانه وارد زمین بازی قدرتمندان می‌شوند چه آن‌هایی که ناآگاهانه وارد بازی آن‌ها می‌شوند. تکلیف گروه دوم که مشخص است؛ اما گروه اول تازه پس از گذشت چند سال و وقتی کار از کار گذشته خواهند فهمید که وارد چه باتلاقی شده‌اند و طبیعتاً آن زمان برای نجات دیر خواهد بود. آن‌ها وارد یک بازی می‌شوند که از قوانین و حقه‌ها و تقلب‌های بازیکنان آن سر درنمی‌آورند و این ترسناک‌ترین روی ماجرا است.
اغوا
شنونده در ابتدا که سعل شروع به خواندن می‌کند، با یک گذر مقطعی به یک فضای شاعرانه، لطیف و حتی اروتیکی تمامیت‌خواه دعوت می‌شود؛ تا آنجا که رپکن می‌گوید: <<من اصلاً احساسی نیستم>> و با تغییر خوانش و جنس کلام در متنش، مخاطب را با مکشی سریع و لحظه‌ای وارد دنیای جدیدی در اثرش می‌کند.
این اثر بیشتر به یک خواب یا حتی تجربه‌ای فراواقعی می‌ماند و در عین حال که از مفاهیمی رئال حرف می‌زند، فضایی سورئال را درون خود حمل می‌کند.
اغوا به معنای واقعی کلمه اغوا‌کننده است؛ چه در بطن شعرش و چه در ساختار کلی اثر که توسط معمارش سعل چیگینی خلق شد.
فحش‌هایی که در پوشیده‌ترین حالت ممکن نثار شده‌اند، بازی با کلماتی که سعل نام آن را پوست کندن کلمات می‌گذارد، قدرت اجرای فوق‌العاده رپکن در هر دو فضای احساسی و گنگ و حفظ تعادل آن‌ها در اثر، آهنگسازی حرفه‌ای، تنظیم قدرتمند و نماهنگ بسیار زیبا و کمک‌کننده به درک بهتر تکست، همه در کنار هم اثر ماندگاری به نام اغوا را رقم زدند.
به تمام دوستانم که سهمی در خلق این اثر داشتند تبریک می‌گویم
اگر سعل دوستم نبود و این اثر از تیم فریاس منتشر نشده بود شاید خیلی راحت‌تر می‌توانستم از اغوا برایتان بنویسم؛ ولی از تعریف دقیق آنچه در ذهنم می‌گذرد دست می‌کشم چون بیم آن دارم که به تعریف از  آثار خلق شده توسط تیم خود متهم شوم.
ارادت
عبور از لبه‌ی زبر حیات در این بعد از هستی که اسیرش هستیم مانند خندیدن در حالی است که در جهنم سوزانِ وعده‌داده‌شده، داریم کباب می‌شویم.
قسم به روح پاک مبارزان راه انسانیت و آزادی که به دست دژخیمان عالم خودکشی شدند؛ باید گریست و در محفل عشاق رانده‌شده از درگاه هنر به سوگ نشست و ضجه زدن ادبیات را نظاره کرد و پیراهن چاک داد و لطمه به‌ صورت زد و فریاد برآورد که این چه بزم شومی است که تمامیت‌خواهان دنیا برای بشر ضعیف و آسیب‌پذیر تدارک دیده‌اند.
زندگی برای آنکه سکوت و اندیشه‌اش زودبه‌زود باهم هم‌بستر می‌شوند آن‌قدرها صاف و ساده و آسان نیست. پیچیدگی‌های ذهنی و افکار ازهم‌گسیخته‌ آن‌هم وقتی با چند اختلال روانی درگیر هستی، باعث کشیده شدن رُس روحت شده و تو را بدجور در مضیقه قرار می‌دهد؛ آن‌وقت است که دوست داری کله‌ی کسانی که با زدن برچسب داشتن اختلال‌ها و بیماری‌ها به خود قصد خاص جلوه دادن خویش را دارند را از جا بکنی.
وقتی فشار در ناحیه‌ی سرم زیاد می‌شود و هرلحظه فکر می‌کنم الآن است که مغزم متلاشی شود؛ چاره‌ای جز پناه آوردن به این صفحه‌کلید ساده‌ی پنج‌دلاری ندارم.
پس می‌نویسم، می‌نویسم و می‌نویسم تا راهی باشد برای حفظ تعادل روانی‌ام...
یه بار یکی بهم گفت چقدر پول به یاس دادی تا حمایتت کنه؟
اون موقع یه نگاه سرد کردم و رفتم؛ ولی امروز جواب اون آدم رو می‌دم: من پولی ندارم که بخوام به یاسر بدم؛ ولی اگه پول‌دارترین آدم دنیا هم بودم، یه اشاره کافی بود تا هر چیزی رو دارم به نامش بزنم؛ چون این مرد زمانی به هنرم بها داد و به تعبیر عامیانه کشفم کرد که حتی خودم به استعداد و تبحرم تو نویسندگی و باقی تخصصام باور نداشتم.
پس پول که هیچ؛ برای این آدم جون باید بدم.
تولدت مبارک یاسر
قرارگاه
«قرارگاه» از «سعل» یک اثر رپ داستانی است که از جنبه‌ی ساختار روایی و ادبی تراز و کامل است؛ اما چرا می‌گویم تراز و کامل؛ برای جواب این سؤال باید دو نقص مهم که در بسیاری از آثار داستانی در رپ فارسی وجود دارد را بررسی کنیم.
اولین حالت به این شکل است که رپکن، اثر را فقط از جنبه‌ی روایت موردتوجه قرار می‌دهد و با این کار بخش تکنیکی کار تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و شنونده فقط در دفعه‌ی اول که کنجکاو ادامه‌ی داستان است، آن را با لذت گوش می‌کند و دفعات بعد به خاطر ضعف در تکنیک و گوش‌نوازی، آن را رها می‌کند.
در حالت دیگر آثاری هستند که در روایت غرق‌شده و به‌اصطلاح عامیانه کار با داستان خفه می‌شود و به شنونده مجالی برای فکر کردن به مفهوم و محتوا داده نمی‌شود. نمونه دیگر خفه شدن اثر، آثاری هستند که با آرایه‌های ادبی خفه می‌شوند و عملاً شور استفاده از آن‌ها درآورده می‌شود. این موضوع به عدم درک درست هنرمند از چگونگی خلق اثر برمی‌گردد.
اما در قرارگاه همه عناصر به میزان لازم استفاده‌شده و اثر به همان تعبیری که در ابتدا گفتم تراز و کامل است. کار با یک مقدمه که سعل خصوصیات شخصیت زبر و جنگنده خود را در آن بازگو می‌کند شروع می‌شود و در ادامه به سمت لطافت مختص به خودش کشیده شده و آرام‌آرام مخاطب را کنجکاوتر کرده و با یک شیب ملایم وارد فضای داستانش می‌کند و آن را بدون اضافه‌گویی‌ روایت می‌کند و به انتها می‌رساند؛ طوری که مخاطب در هر ثانیه از اثر، آرامش را لمس کرده و در هیچ کجای آهنگ احساس کلافگی نمی‌کند.
در متن بالا قصد نداشتم اثر را تحلیل کنم؛ زیرا با این کار فرصت فکر کردن از مخاطب گرفته می‌شود و ازآنجایی‌که سهیل هم‌تیمی من است، این امکان وجود دارد که مخاطبان برداشت‌ها و تحلیل‌های من را به‌عنوان مفهوم قطعی برداشت کنند که این موضوع برای من خوشایند نیست پس برای همین به تحلیل و تفسیر اثر نپرداختم و به اشاراتی کلی که در مورد ساختار اثر بود بسنده کردم.
ارادت
خاطف ۳۰ خرداد ۱۴۰۳
وبسایت خاطف
xaatef.com

اینستاگرام
instagram.com/xaatef

ایکس (توییتر)
x.com/xaatef

تردز
threads.net/xaatef

ساندکلود
soundcloud.com/xaatef

پینترست
pinterest.com/xaatef

واتس‌اپ
whatsapp.com/channel/0029VagdWxyGU3BJ2aCt6t1G
خاطف pinned a photo
این لینک گروه کاناله؛ امکان ارسال پیام توش وجود نداره و فقط به جهت قرار گرفتن لینک‌ها و فایل‌ها و فعالیت‌هایی که تو چنل قرار نمی‌گیره ایجاد شده. دوست داشتید عضو بشید.
t.me/+nXqBU1O8PHFjNjA0
به نظر من شجاع‌ترین آدم کسیه که نمی‌ترسه از ترس‌هاش حرف بزنه!
هنر یه جهان مجزا ولی در هم آمیخته با دنیای واقعیه؛ تو این جهان مجزای در هم آمیخته با دنیا؛ چندتا هم‌خون دارم؛ یکیش چیگینیه
تولدت یکم زودتر مبارک هیولا ❤️