مراسـم عـزادارى شـب هفتم محرّم
حسينيه اميرالمومنين عـــليه الـسلام
چهارشنبه ٥ مـــــهــــر ١٣٩٦
بـــراى دريــافـت صـوت مراسـم
به سايت ( مير )مـراجـعه نماييد.
همچنـين مى توانيد بـراى دسترسى سريع تر
به كانـــال تلگــرام مير مراجــعه نمــاييد.
WWW.MIR.IR
حسينيه اميرالمومنين عـــليه الـسلام
چهارشنبه ٥ مـــــهــــر ١٣٩٦
بـــراى دريــافـت صـوت مراسـم
به سايت ( مير )مـراجـعه نماييد.
همچنـين مى توانيد بـراى دسترسى سريع تر
به كانـــال تلگــرام مير مراجــعه نمــاييد.
WWW.MIR.IR
سوال شب هفتم محرم : هدف پیامبران و امامان از تبلیغ دین و کشیدن سختی ها برای امر تبلیغ در زندگی چیست؟
۱_ خدامحوری مردم
۲_عاقبت بخیری مردم
۳_ محبت ورزیدن به مردم
۴_ عزاداری و شناخت اهل بیت
مهلت ارسال پاسخ تا فردا قبل از شروع هیات می باشد
گزینه صحیح رابه ایدی زیر ارسال نمایید
@Mir313ir
۱_ خدامحوری مردم
۲_عاقبت بخیری مردم
۳_ محبت ورزیدن به مردم
۴_ عزاداری و شناخت اهل بیت
مهلت ارسال پاسخ تا فردا قبل از شروع هیات می باشد
گزینه صحیح رابه ایدی زیر ارسال نمایید
@Mir313ir
#امام_صادق علیه السلام:
همه ی ما اهل بیت کشتی نجاتیم؛ اما کشتی جدم حسین وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعتر است
بحار، ج ۲۶، ص ۳۲۲
➥ @Wwwmir_ir
همه ی ما اهل بیت کشتی نجاتیم؛ اما کشتی جدم حسین وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعتر است
بحار، ج ۲۶، ص ۳۲۲
➥ @Wwwmir_ir
آیا ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی، عین زیارت امام حسین (ع) است؟ مثلا تمام گناهان گذشته زوار بخشیده میشود؟ (نکات مهمی در باب زیارت)
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8841.html
@Wwwmir_ir
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8841.html
@Wwwmir_ir
#پيامبر_اکرم صلى الله عليه وآله:
روز قيامت هرچشمى گريان است؛ مگرچشمى كه درمصيبت وعزاى حسين گريسته باشد،كه آن چشم در قيامت خندان است وبه نعمتهاى بهشتى مژده داده مےشود
بحار، ج۴۴، ص۲۹۳
➥ @Wwwmir_ir
روز قيامت هرچشمى گريان است؛ مگرچشمى كه درمصيبت وعزاى حسين گريسته باشد،كه آن چشم در قيامت خندان است وبه نعمتهاى بهشتى مژده داده مےشود
بحار، ج۴۴، ص۲۹۳
➥ @Wwwmir_ir
مراسـم عـزادارى شـب هشتم محرّم
حسينيه اميرالمومنين عـــليه الـسلام
پنجشنبه ٦ مـــــهــــر ١٣٩٦
بـــراى دريــافـت صـوت مراسـم
به سايت ( مير )مـراجـعه نماييد.
همچنـين مى توانيد بـراى دسترسى سريع تر
به كانـــال تلگــرام مير مراجــعه نمــاييد.
WWW.MIR.IR
حسينيه اميرالمومنين عـــليه الـسلام
پنجشنبه ٦ مـــــهــــر ١٣٩٦
بـــراى دريــافـت صـوت مراسـم
به سايت ( مير )مـراجـعه نماييد.
همچنـين مى توانيد بـراى دسترسى سريع تر
به كانـــال تلگــرام مير مراجــعه نمــاييد.
WWW.MIR.IR
و باز هم دل ها را به طوفان کربلا باید سپرد،
آنجا که امام عشق،شمشیر بر کمر"علی اکبر" بست
و پاره تن خویش را به میدان فرستاد
@Wwwmir_ir
آنجا که امام عشق،شمشیر بر کمر"علی اکبر" بست
و پاره تن خویش را به میدان فرستاد
@Wwwmir_ir
وقایع روز هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
از مشهورترین وقایع روز هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری، دیدار 🌹امام حسین (ع)🌹 با عمربن سعد و ارشاد او بود. اما طمع حکومت ری وی را فریفته بود
در روز هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری بود که قحط آب در خیمههای 🌹حسینی 🌹موج میزد. امام 🌹حسین(ع) 🌹در این روز با عمر بن سعد ملاقات کرد و بسیار با او سخن گفت و او را ارشاد فرمود اما طمع حکومت ری او را فریفته بود. 🌹امام حسین (ع) 🌹به او فرمود: بدان که تو از گندم ملک ری نخواهی خورد
✳️💠✳️💠✳️💠
✳️تشنگی در خیمهها
گویند در این روز تشنگی 🌹حسین (ع) 🌹و اصحابش را آزار میداد. 🌹حسین (ع) 🌹تیری برگرفت و پشت خیمه زنها آمد و نُه گام به سوی قبله پیمود و آنجا را کند و چشمه آب شیرینی جوشید و همه اصحاب نوشیدند و مشکها را پر کردند و آن چشمه فرو رفت و اثرش نهان گردید. این خبر به ابن زیاد رسید. پس پیکی به سوی عمر بن سعد فرستاد و برای او چنین نوشت: «به من خبر رسیده 🌹حسین 🌹چاه میکند و خود و اصحابش آب مینوشند، چون نامهام به تو رسید ملتفت باش و تا توانی نگذار که آنها چاه بکنند و آبی بنوشند، بر آنها تنگ بگیر.» عمر بن سعد در این جا نهایت سخت گیری را به آن ها کرد.
✳️وقتی لبان کوچک تو بیجواب شد
✳️مادر به جای آب ز شرم تو آب شد
✳️دیدار زید بن حصین همدانی از یاران امام با عمر بن سعد
چون تشنگی بر 🌹امام و یارانش 🌹سخت شد، یکی از 🌹اصحاب حسین (ع) 🌹به نام زید بن حصین همدانی که مردی زاهد بود به 🌹حسین (ع) 🌹عرض کرد: 🌹یابن رسول الله! 🌹اجازه بده نزد ابن سعد بروم و با او درباره آب سخن بگویم؛ شاید از این مخالفت برگردد. همدانی بر عمر وارد شد و سلام نکرد، عمر گفت: ای همدانی! مگر مرا مسلمان ندانی که سلام ندادی؟!
همدانی در جواب گفت: اگر چنان که میگویی مسلمان بودی، پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفتهای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مینوشند از آنان مضایقه میكنی؟ و گمان بری که خدا و رسولش را میشناسی!
عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من میدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حساسی قرار گرفتهام و نمیدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش میسوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه میدانم كیفر این كار آتش است. ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمیبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. زید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
✳️💠✳️💠✳️💠
✳️دیدار 🌹امام حسین (ع) 🌹با عمر بن سعد
✳️طبری گوید:🌹 حسین (ع) 🌹عمرو بن قرظه انصاری را نزد عمر بن سعد فرستاد که شبانه میان دو لشکر مرا دیدار کن. عمر بن سعد با بیست سوار آمد و 🌹حسین (ع) 🌹نیز با بیست سوار آمد. در این ملاقات عمربن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا میخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: میترسم خانهام را خراب كنند! 🌹امام علیه السلام 🌹فرمود: من خانهات را میسازم. ابن سعد گفت: میترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو از ملک خود در حجاز میدهم. عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناكم و میترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🌹حضرت 🌹هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمیگردد از جای برخاست در حالی كه میفرمود: تو را چه میشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من میدانم كه از گندم ملک ری نخواهی خورد! عمر سعد با تمسخر گفت: جو مارا بس.
💚🍃🙏🏻💚🍃🙏🏻💚🍃
@wwwmir _ir
از مشهورترین وقایع روز هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری، دیدار 🌹امام حسین (ع)🌹 با عمربن سعد و ارشاد او بود. اما طمع حکومت ری وی را فریفته بود
در روز هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری بود که قحط آب در خیمههای 🌹حسینی 🌹موج میزد. امام 🌹حسین(ع) 🌹در این روز با عمر بن سعد ملاقات کرد و بسیار با او سخن گفت و او را ارشاد فرمود اما طمع حکومت ری او را فریفته بود. 🌹امام حسین (ع) 🌹به او فرمود: بدان که تو از گندم ملک ری نخواهی خورد
✳️💠✳️💠✳️💠
✳️تشنگی در خیمهها
گویند در این روز تشنگی 🌹حسین (ع) 🌹و اصحابش را آزار میداد. 🌹حسین (ع) 🌹تیری برگرفت و پشت خیمه زنها آمد و نُه گام به سوی قبله پیمود و آنجا را کند و چشمه آب شیرینی جوشید و همه اصحاب نوشیدند و مشکها را پر کردند و آن چشمه فرو رفت و اثرش نهان گردید. این خبر به ابن زیاد رسید. پس پیکی به سوی عمر بن سعد فرستاد و برای او چنین نوشت: «به من خبر رسیده 🌹حسین 🌹چاه میکند و خود و اصحابش آب مینوشند، چون نامهام به تو رسید ملتفت باش و تا توانی نگذار که آنها چاه بکنند و آبی بنوشند، بر آنها تنگ بگیر.» عمر بن سعد در این جا نهایت سخت گیری را به آن ها کرد.
✳️وقتی لبان کوچک تو بیجواب شد
✳️مادر به جای آب ز شرم تو آب شد
✳️دیدار زید بن حصین همدانی از یاران امام با عمر بن سعد
چون تشنگی بر 🌹امام و یارانش 🌹سخت شد، یکی از 🌹اصحاب حسین (ع) 🌹به نام زید بن حصین همدانی که مردی زاهد بود به 🌹حسین (ع) 🌹عرض کرد: 🌹یابن رسول الله! 🌹اجازه بده نزد ابن سعد بروم و با او درباره آب سخن بگویم؛ شاید از این مخالفت برگردد. همدانی بر عمر وارد شد و سلام نکرد، عمر گفت: ای همدانی! مگر مرا مسلمان ندانی که سلام ندادی؟!
همدانی در جواب گفت: اگر چنان که میگویی مسلمان بودی، پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفتهای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مینوشند از آنان مضایقه میكنی؟ و گمان بری که خدا و رسولش را میشناسی!
عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من میدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حساسی قرار گرفتهام و نمیدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش میسوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه میدانم كیفر این كار آتش است. ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمیبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. زید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
✳️💠✳️💠✳️💠
✳️دیدار 🌹امام حسین (ع) 🌹با عمر بن سعد
✳️طبری گوید:🌹 حسین (ع) 🌹عمرو بن قرظه انصاری را نزد عمر بن سعد فرستاد که شبانه میان دو لشکر مرا دیدار کن. عمر بن سعد با بیست سوار آمد و 🌹حسین (ع) 🌹نیز با بیست سوار آمد. در این ملاقات عمربن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا میخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: میترسم خانهام را خراب كنند! 🌹امام علیه السلام 🌹فرمود: من خانهات را میسازم. ابن سعد گفت: میترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو از ملک خود در حجاز میدهم. عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناكم و میترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🌹حضرت 🌹هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمیگردد از جای برخاست در حالی كه میفرمود: تو را چه میشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من میدانم كه از گندم ملک ری نخواهی خورد! عمر سعد با تمسخر گفت: جو مارا بس.
💚🍃🙏🏻💚🍃🙏🏻💚🍃
@wwwmir _ir
سوال شب هشتم:سه چیز که شیطان از انجام دادنش خوشحال میشود؟
مهلت ارسال پاسخ تا قبل از شروع هیات می باشد
گزینه صحیح رابه ایدی زیر ارسال نمایید
@Mir313ir
مهلت ارسال پاسخ تا قبل از شروع هیات می باشد
گزینه صحیح رابه ایدی زیر ارسال نمایید
@Mir313ir
عمريست كه از حضور او جا مانديم
در غربت سرد خويش تنها مانديم
او منتظرست تا كه ما برگرديم
ماييم كه در غيبت كبری مانديم
اللّهم عجّل لولیّک الفرج 🌹
➥ @Wwwmir_ir
در غربت سرد خويش تنها مانديم
او منتظرست تا كه ما برگرديم
ماييم كه در غيبت كبری مانديم
اللّهم عجّل لولیّک الفرج 🌹
➥ @Wwwmir_ir