کل کابینه را خود آقا بسته، رأی بدهید برویم.....

مهران محبی

سرانجام بعد از ۵ روز نمایش مسخره بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی پزشکیان موسوم به "کابینه وفاق ملی"، در مجلس، همه وزراء رأی اعتماد گرفتند. 

نتیجه روز پنجم بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت پزشکیان نه این روز (۳۱ مرداد ۱۴۰۳) بلکه همان وقتی که خامنه ای قبل از برگزاری مضحکه انتخاباتی گوش کاندیداهای ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس را پیچاند، تعیین شده بود و آنچه که این پنج روز در صحن مجلس اسلامی به نمایش گذاشته شد، شعبده بازی ها و معرکه گیری های مشمئز کننده و حال به هم زنی بیش نبودند.

در روز رأی صلاحیت دادن به وزرا، پزشکیان در مجلس اسلامی حاضر شد و از نمایندگان خواست تا رأی بی خاصیت تأیید صلاحیت خود را بدهند. پزشکیان در واقع حامل دستورات خامنه ای به نمایندگان مجلس بود.

در مدت پنج روز بررسی صلاحیت وزارء پیشنهادی پزشکیان در مجلس، تعدادی از نمایندگان مخالفت های خود را با برخی از وزراء پیشنهادی مانند عراقچی، نصیرزاده، کاظمی، اسکندر مؤمنی، خطیب و سیمائی صراف به خاطر به زعم خودشان گوش نکردن به توصیه های خامنه ای و زاویه گرفتن با ولایت و عمل نکردن به فرامین او  و موجب مشکلاتی در حوزه اقتصاد شدن از جمله بر سر مساله هسته ای و تشدید تحریم ها و غیره ابراز داشتند. پزشکیان هم از طرف خامنه ای آمده بود که بگوید مسخره بازی ها و نمایشات پایان یافته و زیادی حرف مفت نزنید، رأیتان بدهید و قال قضیه را بکنید.

اما بعضی از نمایندگان که زیادی زبان نفهم بودند، زبان حال رئیس جمهور که بازتاب دهنده نگرانی ها و اضطراب های خود آقا از اوضاع حکومت بود را نمی فهمیدند.  پزشکیان نیز که نتوانسته بود مخالفان را با رجوع به نصایح خامنه ای در زمان قبل از انتخابات که بر همراهی و همسوئی مجلس و دولت تأکید می کرد کاری کند، باز هم نتوانست آنها را متوجه اوضاع بحرانی کند و مجبور شد بند را آب دهد و کلیت آنچه که در جلسات پنهانی با خامنه ای طی روزهای گذشته حول کابینه دولت رخ داده بود را اینگونه بر ملا  کرد. او  پیش از اعلام رأی نمایندگان چندین بار خطاب به مخالفانی که بر مخالفت خود با وزرای پیشنهادی ای که بنابر ادعایشان از عوامل فتنه 88 و از کسانی بوده اند که فرامین آقا را نادیده گرفته بوده اند، اصرار می ورزیدند، هشدار داد که فهرست کابینه چهاردهم را با رهبر هماهنگ کرده است.

او در دفاع از شش وزیرش یعنی عراقچی، نصیرزاده، کاظمی، اسکندر مؤمنی، خطیب و سیمائی صراف که بیشتر از همه مورد مخالفت نمایندگان مجلس بودند، گفت که ورود این وزراء به کابینه دولت بدون هماهنگی نبوده و چه با پائین و چه با بالا با کسانی که باید هماهنگی می کردیم، هماهنگی کردیم! و همچنین در دفاع از دو وزیر پیشنهادی دیگر، سیدعباس صالحی و فرزانه مالواجرد صادقی گفت: من میخواهم بگویم هماهنگ شدیم اینجا آمدیم، شما این را از من بپذیرید. همه وزراء هماهنگ شدند و آمدند. برخی ها  را هم تفاهمی نبود وارد لیست نکردیم.

ادامه مطلب در لینک زیر

https://tinyurl.com/2arytu7s

عقب‌نشینی سفیر رژیم در اتریش از دفاع از حزب‌الله – سیاوش آذری

عباس باقرپور سفیر جمهوری اسلامی در اتریش به‌خاطر انتشار پیام “حزب‌الله پیروز خواهد شد” همراه با بنر حزب‌الله لبنان در شبکه ایکس (توییتر) از سوی وزارت خارجه اتریش احضار شد. هر چند در واکنش به اعتراض گسترده احزاب مختلف اتریش باقرپور این پیام خود را حذف کرد؛ اما وزارت خارجه اتریش اقدام باقرپور در استفاده از پرچم حزب‌الله را به‌شدت محکوم کرد.

همچنین “اداره حفاظت از قانون و خدمات اطلاعاتی” که بالاترین نهاد اطلاعاتی اتریش است علیه سفیر جمهوری اسلامی شکایت رسمی به ثبت رسانده است.

عقب‌نشینی سفیر رژیم از موضع دفاع از تروریست‌های حزب‌الله نشانه حال زار جمهوری اسلامی و تو خالی بودن رجزخوانی‌های مقامات ریزودرشت رژیم مبنی بر “انتقام سخت” از اسرائیل و “خون‌خواهی قطعی هنیه” است. وعده پیروزی حزب‌الله و عقب‌نشینی در مقابل واکنش‌های سیاسی، بازتاب سیاست جنگی موشک‌پراکنی و حمله‌های پهپادی بی‌اثر رژیم و نیروهای نیابتی آن به اسرائیل و ادعای هدف قراردادن مراکز نظامی و خودداری از حمله به افراد و اماکن غیرنظامی اسرائیل به دلائل انسان‌دوستانه است.

این صورت خود را با سیلی سرخ نگه‌داشتن رژیمی است که کارنامه‌اش مملو از کشتار انسان‌ها، شکنجه و اعدام‌های علنی و پنهانی و حمایت سیاسی، مالی و تسلیحاتی از گروه‌های ریزودرشت تروریستی اسلامی در منطقه و جهان است. رژیمی که موجودیتش به ایجاد بحران گره‌خورده است اکنون با بحران خودداری از ایجاد بحران مواجه شده.

مسلماً فشار دولت‌های جهان به‌ویژه غرب بر جمهوری اسلامی و تشدید انزوای سیاسی و دیپلماتیک حکومت و انزجار افکار عمومی بخش قابل‌توجهی از مردم جهان از آن نقش بسزایی در وضعیت کنونی رژیم ایفا می‌کند. اما این تغییر سیاست غرب و نفرت مردم جهان از حکومت الله بازتاب نیروی انقلاب زن زندگی آزادی است. موضع طلبکارانه‌تر غرب از موقعیت شکننده رژیم و در آستانه ازهم‌پاشیده شدن شیرازه آن به یمن انقلاب مردم سرچشمه می‌گیرد.

شبح انقلاب زنانه همچنان بر فراز ایران در گردش است و رود خروشان آن در اعماق جامعه جاری است. مردم در ایران می‌توانند با برافراشتن پرچم انقلاب به حیات منحوس بختک رژیم اسلامی پایان دهند و خود و تمامی مردم جهان را از شر این جانیان آزاد نمایند.
 
مندرج در ژورنال شماره ۸۱۹ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

https://journalfarsi.com/2024/08/27/20964/

بیانیه ۶۸ سازمان و نهاد حقوق بشری در حمایت از «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»

در حمایت و همبستگی با «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ایران

در ۲۰ روز نخست ماه اوت به‌طور میانگین هر شش ساعت، یک نفر در زندان‌های ایران اعدام شده است. از سال ۲۰۲۱ میلادی، آمار اعدام‌ها هر سال افزایش یافته؛ تا جایی که در سال ۲۰۲۳ میلادی دست‌کم ۸۳۴ تن به دار آویخته شدند.

سازمان حقوق بشر ایران در سال جاری میلادی، تا روز ۲۶ اوت، دست‌کم ۳۹۵ اعدام را ثبت و تأیید کرده است. اعدام‌هایی که برای اتهام‌های مرتبط با مواد مخدر اجرا می‌شوند، کماکان بیشترین تعداد را دارند. گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده و اقلیت‌های اتنیکی، به‌ویژه کردها و بلوچ‌ها، نسبت به جمعیتشان، درصد بالایی را در میان اعدام‌شدگان تشکیل می‌دهند.  

جمهوری اسلامی از مجازات مرگ به عنوان ابزار سرکوب سیاسی استفاده می‌کند و احکام اعدام در دادگاه‌هایی بدون رعایت حداقل‌های استاندارد دادرسی و روند قضایی صادر می‌شوند.

در پی اجرای اعدام‌های جمعی در کرج و اعدام‌ زندانیان سیاسی، در ژانویه ۲۰۲۴ گروهی از زندانیان سیاسی شجاع در زندان قزل‌حصار کرج علیه اعدام‌ها اعتراض کردند؛ اعتراضی که با خشونت سرکوب شد. این گروه از زندانیان سیاسی با عقاید و گرایش‌های مختلف از روز ۳۰ ژانویه، هفته‌ای یک بار اعتصاب غذا می‌کنند که به عناوین «سه‌شنبه‌های سیاه» و «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» نامیده شده است. روز سه‌شنبه از این جهت انتخاب شده که معمولا در این روز محکومان به مرگ در زندان قزل‌حصار را برای اعدام به سلول انفرادی منتقل می‌کنند.
 
این اعتصاب غذای هفتگی اکنون سی‌ویکمین هفته‌ی خود را می‌گذراند و به ۱۷ زندان دیگر در ایران گسترش یافته است. شرکت‌کنندگان در این اعتصاب‌ها به رغم سرکوب خشونت‌بار بر خواسته‌ی خود برای لغو اعدام پای می‌فشارند.
ما امضاکنندگان این بیانیه، همبستگی و حمایت خود را از جنبش «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در زندان‌های ایران اعلام می‌کنیم. ما خواستار توقف تمامی اعدام‌ها در ایران هستیم و از جامعه‌ی بین‌الملل می‌خواهیم تا جنبشِ رو به رشد «لغو اعدام» در ایران را حمایت کند. 

زندانیانی که این کارزار را آغاز کردند به ترتیب الفبا: جعفر ابراهیمی، زرتشت احمدی‌راغب، سپهر امام جمعه، لقمان امین‌پور، احمدرضا حائری، میثم دهبانزاده، رضا سلمان‌زاده، حمزه سواری، سعید ماسوری و رضا محمدحسینی

امضاکنندگان:
۱. سازمان حقوق بشر ایران 
۲. ائتلاف جهانی علیه مجازات اعدام
۳. ایمپکت ایران
۴. باهم علیه مجازات اعدام
۵. کانون مدافعان حقوق‌ بشر (شیرین عبادی)
۶. سازمان بین‌المللی کاهش آسیب
۷. سازمان جهانی علیه شکنجه 
۸. فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر
۹. ﺷﺒﮑﻪ ﺿﺪ ﻣﺠﺎزات اﻋﺪام ﺁﺳﻴﺎ 
۱۰. موسسه حقوق بشر کانون وکلای بین‌المللی

ادامه اسامی در لینک زیر

https://tinyurl.com/2xpxk42h

چهارمین هفته  اعتراضات کارگران ارکان ثالث در پالایشگاههای گاز پارس جنوبی 

امروز ۶ شهریور ماه چهارمین سه شنبه اعتراضی کارگران ارکان ثالث بود. در این روز این کارگران علیرغم گرمای شدید تابستانی در پالایشگاههای سوم، پنجم، ششم، هفتم، نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم مجتمع گاز پارس جنوبی تجمع کردند و پیگیر مطالباتشان شدند. 

بنا بر گزارش شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث) اهم مطالبات این کارگران عبارتند از: حذف کامل شرکتهای پیمانکاری، حق ایجاد تشکل و برپایی تجمع و اعتراض، بازگشت به کار فوری و بی قید و شرط کارگران اخراجی، حجت رضایی از پارس جنوبی و یاسر احمدی نژاد از ملی حفاری و کارگران اخراجی پروژه ای، اجرای توافقات قبلی بویژه مرخصی استحقاقی و پرداخت حق کمپ (هزینه قطع امکانات رفاهی) که به صورت یکجانبه توسط برخی از مسئولان مجتمع دچار تغییراتی شده است، اجرای صحیح طرح طبقه بندی مشاغل و  نظام پرداخت عادلانه و بدون تبعیض با نیروهای رسمی و قراردادی پیرو توافقات قبلی با وزارت نفت، اجرای طرح طبقه بندی مشاغل برای رانندگان غیرمالک خودروهای استیجاری، ساماندهی تردد و ایجاد امنیت شغلی برای آنان، اجرای بدون تبعیض ۱۴ روز کار، ۱۴ روز استراحت برای همکاران اداری و پشتیبانی.

اعتراضات گسترده در نفت در آستانه دومین سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی و در متن فضای انقلابی جامعه، موج اعتراضات کارگران و پرستاران و تجمعات گسترده بازنشستگان، نشانگر زمینه های حرکت برای  اعتصابات سراسری است. از مبارزات کارگران نفت وسیعا حمایت کنیم.

پیش بسوی اعتصابات سراسری

حزب کمونیست کارگری ایران
۶ شهریور  ۱۴۰۳، ۲۷ اوت  ۲۰۲۴



https://tinyurl.com/284pssdq

مادر زنده یاد #مهسا_امینی، در پاسخ به رئیس دانشکده علوم اجتماعی:

تاریخ با افتخار از «مهسا ژینا» یاد خواهد کرد

مژگان افتخاری، مادر مهسا امینی، در پاسخ به علی انتظامی، رییس دانشکده علوم اجتماعی، که از لغت «نفله» درباره مهسا استفاده کرده نوشت:

«آقای علی انتظاری

اظهارات شما در خصوص دخترم ژینا مهسای عالمتاب توهین به همه ایرانیان است.

این توهین نشانه‌ای از بی‌احترامی به کرامت انسانی و حقوق شهروندی است. شما بعنوان رییس دانشکده علوم اجتماعی باید بیش از هر کسی به اهمیت کرامت انسانی و حقوق بشر آگاه باشید. ما انتظار داشتیم که شما بعنوان یک مقام دانشگاهی از اظهارات نادرست و توهین آمیز خودداری کنید ولی انگار نفرت در ذهن شما نهادینه شده. اگر واقعا به علم و دانش متعهد هستید به جای تخریب شخصیتها به بررسی مشکلات و نارسایی‌های اجتماعی بپردازید.

در نهایت جامعه ما به احترام همدلی و درک متقابل نیاز دارد، نه به کلمات زهر آگینی که تفرقه و دشمنی را تشدید کند.

تاریخ با افتخار از مهسا ژینا یاد خواهد کرد»

امجد امینی، پدر ‎مهسا‌امینی، نیز روز پنجم شهریور با انتشار استوری در صفحه اینستاگرام خود به اظهاراتِ علی انتظاری در برنامه‌ تلویزیونی «شیوه» که کشته شدن مهسا امینی را «نفله شدن یک دختر خانم کرد سنی» خوانده بود واکنش نشان داد و نوشت: «نفله نامیدن مهسا دختر اهل سنت کرد برخاسته از ذهن یک سفله است»

#مهسا_امینی #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی_ادامه_دارد
#ایستاده‌ایم_تا_پایان

برکناری رئیس دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبائی بدلیل توهین به مهسا امینی

اعتراض وسیع و فوری به صحبت توهین‌آمیز علی انتظاری رژیم را چنان به وحشت انداخت که فورا دستور برکناری‌اش صادر شد. از این غلط‌ها و غلط‌های بیشتر را خیلی از مسئولین و غیره هم همیشه کرده‌اند و اتفاقی نیفتاده یا حداکثر با یک معذرتخواهی آبکی که منظورم این نبوده رفع و رجوع شده است.

اما اینبار آنهم در آستانه سالروز انقلاب زن زندگی آزادی رژیم نگران بود که در فضای اعتراضی جامعه این توهین ممکن است به یک جرقه در انبار باروت خشم و نارضایتی مردم تبدیل شود و فورا به دستور مقامات بالای حکومت او را برکنار کردند.

#مهسا_امینی #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی_ادامه_دارد
#ایستاده‌ایم_تا_پایان

جمهوری اسلامی، قطع برق و اعتراض مردم – رضا درویش

بر اساس گزارش‌های رسانه‌ها قطع برق در برخی مناطق صنعتی تهران منجر به اعتراض خیابانی شده است.

هر سال با ورود به فصل گرما قطع برق زندگی مردم در ایران را مختل می‌کند. نبود برق در زندگی شهری و روستایی معنایش این است که مردم از ابتدایی‌ترین امکانات برای برآورده‌ساختن نیازهای اولیه خود در زندگی روزمره محروم‌اند. نیازهای اولیه همچون نگهداری مواد غذایی فاسدشدنی گرفته تا وسایل خنک‌کننده که اگر پاسخ بگیرند می‌تواند از مرگ افراد آسیب‌پذیر همچون سالمندان و کودکان خردسال جلوگیری کند. این موارد مخصوصاً در مناطق جنوبی کشور بسیار بیشتر مطرح هستند.

تأمین روشنایی یکی دیگر از نیازهای اولیه زندگی مردم است که از اوایل قرن گذشته به واقعیت پیوست. اما جمهوری اسلامی علی‌رغم همه ادعاهای توخالی سرنوشت دیگری برای مردم رقم زده است. رژیم میلیاردها دلار طی چند دهه گذشته برای انرژی هسته‌ای تحت عنوان اهداف صلح‌آمیز نظیر تأمین برق و مصارف پزشکی هزینه کرده است اما مردم از قطع برق رنج می‌برند و حق دارند علیه این وضعیت اعتراض کنند.

حکومت اسلامی برای تأمین تسلیحاتی نیروهای تحت حمایت خود در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین سالانه صدها میلیون دلار کمک مالی کرده و با افتخار می‌گوید که این کمک‌ها قطع نخواهد شد. مردم حق دارند برای تغییر این وضعیت به خیابان بیایند.

مردم حق دارند بر سر مسئولین پرمدعا و ریاکار که رسوایی‌هایشان در دزدی و فساد مالی و غارت منابع کشور در هر کوی و برزن ورد زبان‌هاست داد بزنند که دولت در سراسر دنیا موظف به تأمین نیازهای زندگی مردم است. تأمین برق یکی از همین نیازهای اولیه زندگی در شهر و روستاست. مردم حق دارند بر سر مسئولین فاسد و چپاولگر فریاد بزنند: پس شماها چه غلطی می کنید؟

اگر جمهوری اسلامی به‌غلط تصور می‌کند که با توسل به زور و ادامه سیاست سرکوب و خفقان می‌تواند از پاسخگویی به نیازهای اولیه مردم در زندگی روزمره طفره برود و نسبت به این‌گونه نیازها بی‌اعتنا بماند باید بداند با این کار فقط اعتراضات مردم را گسترده‌تر می‌کند. مردم حق دارند علیه این وضعیت به خیابان بیایند و به‌موازات سایر مطالباتشان فریاد سر دهند: معیشت و منزلت حق مسلم ماست.
 
مندرج در ژورنال شماره ۸۱۹ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

https://journalfarsi.com/2024/08/27/20966/

جناب وزیر، این گوی و این میدان!

یاشار سهندی

پزشکیان همانگونه که گفتند راستی راستی آدم صادقی است! ایشان به اندازه یک مثقال هم از این حرفش عدول نکرده که هیچ برنامه ای ندارد الا اجرای منویات رهبری و هرآن چیزی که آقا خوشش بیاید. پزشکیان در روز رای اعتماد مجلس تبهکاران اسلامی به کابینه دولت که وظیفه اجرای قوانینی را دارد که نتیجه ای جز سیه روزی بیشتر توده مردم را ندارد ، به وضوح و شفافیت تمام گفت همه چیز زیر نظر شخص خود آقاست. و تک تک وزرای پیشنهادی یا با پیشنهاد آقا و یا نهادهای امنیتی  که زیر نظر آقا هستند تعیین شدند. یکی از این وزرا "احمد میدری"، وزیر "تعاون و کار و رفاه  اجتماعی" است. عنوان پر طمطراق برای وزارت خانه ای که وظیفه اش درست خلاف جهت نامش است. و اینگونه که بود تلاش خانه کارگریها برای اینکه علیرضا محجوب، سر دسته سرکوبگران کارگر در کسوت کارگر را به وزارت برسانند، ناکام ماند. فعلا "نظر آقا" به کسان دیگری نزدیک است. 

خانه کارگریها درحسرت این ماندن با وجود سرکوب مستقیم کارگران با چماق و چاقو، و نقش غیر مستقیم با پرونده سازی و همکاری با نهادهای امنیتی  برای حفظ کارگر ارزان و خاموش، دست شان از وزارت کوتاه ماند. هر چند در دولت اول روحانی، ربیعی که از جنس خود ایشان بود وزیر شد، اما بیشتر بواسطه "برادر عباد" بودن (نامی که به هنگام خدمت در کسوت یک شکنجه گر معروف بوده) برای خود "حُسن شهرت" بهم زده بود. یا "حسین کمالی" در دولت رفسنجانی که ثمره وزارت این اشخاص چیزی نبوده جز مصیب و باز هم مصیبت برای کارگر.

یکی بابایی، "محمد رضا فرزعلیان" که عضو یک نهاد سرکوبگر کارگران به نام "کانون شوراهای اسلامی تهران" است، بعد از انتصاب میدری، در مصاحبه ای ضمن اظهار گلایه که حیف شد محجوب وزیر نشده است، در عین حال گفت شکایت زیادی هم ندارد،  چرا که  احمد میدری را "خیرالموجودین" میداند. و از آنجا که بنده ناشکر خدا نیست، و احمد میدری گزینه دوم این جماعت بوده است؛ فرمودند: "برای ما جای شکر است که دولت چهاردهم فردی را در درون خانواده وزارت کار و تامین اجتماعی به‌عنوان وزیر معرفی کرده که هم سال‌ها تجربه دارد و هم نگاهی عدالتخواهانه (!!)  در این عرصه نیز داشته است." احمد میدری در دولت روحانی معاون وزیر کار بوده است.

"سمیه گلپور" که خود را  رئیس "کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران" (نامی دهان پر کن برای رد گم کردن،) میداند، در نامه‌ای خطاب به احمد میدری نوشتند: " خدا را شاکریم که زین پس آقای احمد میدری به عنوان مردی عالم و مجرب در حوزه مسایل کار و رفاه اجتماعی که از جنس این حوزه پرچالش است، بر مسند وزارت ... می‌نشیند. ... و ما تشکل‌های کارگری (!!) آماده هستیم تا به عنوان شرکای اجتماعی وزارت کار ( منظور شریک در استثمار کارگر)، جنابعالی را در برداشتن بار سنگینی که بر عهده گرفته‌اید، یاری نماییم و از هر گونه پیشنهاد همفکری و همکاری استقبال می‌کنیم." 

خود وزیر هم از خدا شاکر است! ایشان در نامه ای به نمایندگان مجلس تبهکاران اینگونه نوشتند: "خداوند باری تعالی را شاکرم ... برای تصدی پست خطیر و حساس وزارت ... و لطف و همراهی دلسوزانه و بی‌منت بسیاری از شرکای اجتماعی، کارشناسان، متخصصان و بویژه جامعه هدف و ذینفعان گرانقدر این حوزه،( منظور جماعت استثمارگر و حامیان سرکوب کارگران) با رای اعتماد ارزشمند و معنادار ...  بار سنگین مسئولیت  به عهده اینجانب نهاده شد."

ادامه مطلب در لینک زیر

https://tinyurl.com/224ad5ao

چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳

تجمع اعتراضی دانش آموزان و والدینشان در مقابل شورای عالی انقلاب فرهنگی
در اعتراض به مصوبات این شورا:

مافیای "نهائی" نابود باید گردد

#زن_زندگی_آزادی
#همه_باهم_هستیم
#مهسا_امینی

#حزب_کمونیست_کارگری_ایران حزب شما است. به آن بپیوندید.
تقاضای عضویت و همکاری، ارسال پیام و گزارش از طریق:
پیامگیر تلگرام حزب https://t.me/wpi_tamas
و یا شماره واتساپ 0046700447425
تلگرام حزب.  https://t.me/wpi_hkk