WPI حزب کمونیست کارگری ایران
1.26K subscribers
14.4K photos
19.1K videos
684 files
26K links
کانال رسمی تلگرام حزب کمونیست کارگری ایران.

https://telegram.me/wpi_hkki
Download Telegram
راههای_پیشروی_انقلاب_حمید_تقوایی_.pdf
380 KB
راههای پیشروی انقلاب
حمید تقوایی
کارگر کمونیست ۷۹۵

تدوین شده بر مبنای مصاحبه در برنامه سازمانده در کانال جدید 
 
شهلا دانشفر: جامعه بسیار پر جنب و جوش است و اعتراض در بخش های مختلف جامعه گسترده است. از یک طرف حکومت سرکوب هایش را شدت داده و از طرف دیگر مردم صف اعتراض شان را سازمان یافته تر کرده اند و خودشان را برای برآمد تازه ای در سالگرد انقلاب آماده میکنند. تبیین شما از این شرایط چیست؟ به نظر شما اوضاع به کدام طرف میرود؟ 
 
حمید تقوائی: نکته اول این است که انقلابی که یک سال قبل آغاز شد هیچ وقت عقب ننشست، هیچوقت بر خلاف ادعای جمهوری اسلامی نه آرام گرفت، نه شکست خورد، و نه مردم مرعوب شدند. این اتفاقات نیفتاد. الان می بینیم که در ابعاد مختلفی اعتراض و مبارزه ادامه دارد. منتهی سالگرد انقلاب موقعیت ویژه ای است. موقعیت ویژه به چند معنی.

یکی اینکه یکسال از شروع انقلاب گذشته و در این یک سال مردم در عرصه های زیادی به پیش رفته اند. از جمله مهمترین اش مبارزه گسترده علیه حجاب و پیروزی مردم در این عرصه است.

(متن کامل را از فایل دریافت کنید)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
٢٥ شهریور روز باز ایستادن همه چرخها و تسخیر خیابانها است
 
خود را برای روزی قدرتمند علیه حکومت فرتوت اسلامی آماده کنیم. روز قتل مهسا (ژینا) را به روز تعطیل عمومی در سراسر کشور تبدیل کنیم و به تجمعات و تظاهراتهای خیابانی بپیوندیم. شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی و ده‌ها تشکل دیگر فراخوان به تسخیر خیابان‌ها و شعارنویسی و پرفورمنس‌های اعتراصی داده‌‌اند. به این فراخوان‌‌ها بپیوندیم و همه جا شبکه‌ها و تشکل‌های خود را ایجاد کنیم. روز ۲۵ شهریور خیابان‌ها مال ما است.  
 

#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#همه_باهم_هستیم

پیامگیر تلگرام:   @wpi_tamas
و یا با ارسال پیام به شماره 0046700447425  سيگنال ، واتساپ و
تلگرام. https://t.me/wpi_hkki
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«روسریتو در بیار، عطر تو هوا رو خوب میکنهههههه»!

ارسالی از اردبیل در حمایت از #مهدی_یراحی

👈گزارش تصویری از اقدامات میدانی و فعالیتهای خود را به انقلاب زنانه ارسال کنید

🚩این انقلاب زنانه است کل نظام نشانه است

#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
شابلون جانباختگان انقلاب برای فراخوان ۲۵ شهریور؛ سالگرد قتل حکومتی مهساژینا امینی و آغاز انقلاب زن زندگی آزادی

شابلون برای استفاده در سراسر ایران؛ محلات و شهرها، مدارس و دانشگاهها و همه اماکن عمومی

🚩این انقلاب زنانه است کل نظام نشانه است

#همه_باهم_هستیم
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی

پیامگیر تلگرام:   @wpi_tamas
و یا با ارسال پیام به شماره 0046700447425  سيگنال ، واتساپ و
تلگرام. https://t.me/wpi_hkki
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نطنز
تجمع مردم طرقرود، طار، نطنز، کمجان در اعتراض به تخریب های معادن در محیط زیست

پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#همه_باهم_هستیم

آیدی پیامگیر تلگرام
https://t.me/kanaljadidtv_tamas

واتساپ، تلگرام و سیگنال: 0046722807052

کانال تلگرام:
https://t.me/kanaljadid1
🌍 بیانیه
زندانی سیاسی، شجاعت و استقامتش، پتک محکم دیگری بر پیکر لرزان جمهوری اسلامی!

ربودن زندانی سیاسی هم جمهوری اسلامی را نجات نخواهد داد!
https://wp.me/p9yWrK-3Ax

صبح روز یکشنبه ۱۲ شهریور، ۱۳ زندانی سیاسی شامل #جعفر_ابراهیمی، #کامیار_فکور، #لقمان_امین‌‌پور، #سعید_ماسوری، #افشین_بایمانی، #سپهر_امام‌‌جمعه، #زرتشت_احمدی‌راغب، #محمد_شافعی، #سامان_صیدی(یاسین)، #حمزه_سواری، #احمدرضا_حائری، #رضا_سلمانزاده و #مسعود_رضا_ابراهیمی‌نژاد بدون اطلاع قبلی و هیچگونه توضیح قضایی با توسل به خشونت به زندان قزل‌حصار تبعید شدند.

سعید ماسوری طی نامه ای با جهنم نامیدن این زندان و اینکه شهریورها در راه است، زرتشت احمدی راغب با گفتن اینکه ما نمیترسیم و مردم شما هم نترسید و رضا سلمانزاده با افشای جزئیات ربودن زندانیان و شرایط بسیار غیر انسانی و وحشتناک آنان و اعلام اعتصاب غذایشان، کیوان مهتدی با پیامی در حمایت از جعفر ابراهیمی و کامیار فکور، امیر سالار داووی با گفتن «سرنوشت همه ما به هم گره خورده است»، همگی در اتحادی بی نظیر بار دیگر پرچم «زندانی سیاسی صدای اعتراض جامعه است» را برافراشتند و پیشاپیش صف اعتراض جامعه به وضع موجود ایستادند.

در آستانه سالگرد قتل عمد حکومتی مهسا ( ژینا) امینی، حکومت به هر اقدام و تحرک غیر انسانی و متحجرانه ای برای خاموش کردن صدای مردم، دست زده است. احضار دانشجویان، اخراج اساتید و بازداشت وکلا تا احضار و بازداشت خانواده های دادخواه و امروز ربودن زندانیان سیاسی خوش نام و محبوب جامعه در آستانه سالروز قتل حکومتی عمد مهسا( ژینا) امینی تماما تلاشهای رنگ باخته و مذبوحانه رژیمی است که هر روز نزدیک شدن به سالروز انقلاب زن زندگی آزادی، رعشه بر وجود لرزانش انداخته است.

در مقابل توحش رژیمی که از دست دادن قدرت را هر روز بیشتر حس میکند، جوانان، زندانیان سیاسی، خانواده هایشان، خانواده های دادخواهی ایستاده اند که هر روز اعلام میکنند؛
"بین ما با تن بی‌جان جگرگوشه‌هایمان بر دوش‌ و شما با زندان‌ها و شلاق‌ها و تهدیدهایتان، تنها یک جمله باقی‌ست: قسم به خون یاران، #ایستاده‌ایم_تا_پایان"

کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی ضمن محکوم کردن اقدام «ربودن زندانی سیاسی»،«تبعید زندانی»،«عدم تفکیک جرائم»،«عدم توضیح قضایی انتقال زندانی» و «عدم اطلاع زندانی از انتقال» را «زیر پا گذاشتن امنیت سلامت و جان زندانی» و مثابه با «قتل عمد خاموش زندانی» میداند و خواستار «بازگشت سریع این زندانیان به زندان اوین»، «امکانات درمان و دارو برای جعفر ابراهیمی و زرتشت احمدی راغب»،«تحقیق در رابطه با استفاده از خشونت بمثابه شکنجه در انتقال این زندانیان» و «آزادی فوری و بدون قید و شرط آنان» میباشد.

ما از مردم شریف، آزادیخواه وانساندوست میخواهیم در آستانه سالروز انقلاب زن، زندگی ازادی صدای زندانیان سیاسی ربوده شده و خانواده هایشان به هر طریق ممکن باشند.

کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
۱۷ شهریور ۱۴٠۲
۸ سپتامبر ۲٠۲۳
«ژینای کوردستان در قلب بلوچستان»
زنان آزادیخواه بلوچستان با این پلاکارد به استقبال سالروز انقلاب در ۲۵ شهریور میروند.

پیش بسوی تعطیل عمومی و تسخیر خیابان‌‌ها در سالروز قتل حکومتی مهسا (ژینا)
جامعه تشنه تغییر است – اصغر کریمی

فضایی از تحرکی چشمگیر سراسر کشور را فراگرفته است. صدها گروه محلی و شهری دارند با شعارنویسی و تراکت و فراخوان خود را برای روزهای سالروز انقلاب آماده میکنند. فراخوان‌های متعدد در شهرهای مختلف منتشر میشود. شعارنویسی گسترش یافته است. شبکه سراسری زن زندگی آزادی و تشکل‌های مختلف دیگر مردم را به حضور در خیابان‌ها فراخوان داده‌ اند. در کردستان مردم خود را برای تعطیل عمومی سراسری و تجمع بر مزار ژینا آماده میکنند. خانواده‌‌های جانباخته علیرغم دستگیری و تهدید و احضار مراسم میگیرند و به حکومتیان کوبنده پاسخ میدهند و فراخوان داده‌‌اند که «کارهایمان را تعطیل میکنیم و مزار و محل کشته‌شدن عزیزانمان را گلباران میکنیم». فراخوان‌های متعددی نیز از جانب تعدادی از تشکل‌های کارگران و بازنشستگان و نهادهای حقوق زن منتشر شده است. فضایی از جنب و جوش و آمادگی وسیع و عمومی در سراسر کشور شکل گرفته است.

انعکاس این فضا در حکومت بسیار گویا است. مقامات و ارگان‌‌های رژیم از همه چیز میترسند و به هر چیزی چنگ میزنند. از خانواده‌‌های جانباخته تا معلم و کارگر و بازنشسته، از دانشجو و دانش‌آموز و زنان و جوانان تا هنرمندان و خوانندگان، از وکلا تا مردم معترض بلوچستان و کردستان و فعالین حقوق زن در گیلان، از فعالین مختلف اجتماعی و هر کس و از هر طیف جامعه را این روزها دستگیر و تهدید و احضار کرده‌اند، اما از همه پاسخ درخور میگیرند. در مقابلِ توده‌ عظیم زنان بی‌حجاب تماما زمینگیر و ناتوان شده‌‌اند. حتی دیگر توان همان مدیریت احمقانه ارگان‌های خود را هم ندارند. آشفتگی، استیصال و ناامیدی و بی‌دورنمایی از سر و روی مقامات میبارد. و در کنار همه اینها نارضایتی بخش اعظم بدنه نیروهای سرکوب نیز، که تنها اتکای حکومت برای بقای خود میباشد، به فاکتوری مهم و خردکننده برای حکومت تبدیل شده است.

جامعه به طرف اعتلای انقلابی میرود و همه چیز دور دیگری از برآمد انقلاب را گواهی میدهد. فضای جامعه به نقطه بی‌بازگشتی رسیده است. جامعه تشنه زیر و رو کردن اوضاع و تحولات بنیادی است. هیچگاه جامعه اینگونه امیدوار و حکومت اینگونه درمانده و مستاصل نبوده است. نباید این فرصت تاریخی را از دست داد و جالب است که توده‌های وسیع مردم بویژه در طول یکسال اخیر به اندازه چهل سال گذشته تجربه سیاسی اندوخته‌اند، اوضاع را بخوبی رصد میکنند و بعنوان اولین قدم خود را برای ۲۵ شهریور آماده میکنند.
 
سردبیر این شماره نشریه ژورنال: سوسن صابری

*سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com
آستارا در مقابل مسجد
دختر و پسری دلداده هم روی یک نیمکت نشسته بودند. دلم نیامد عکسی به یادگار از آنها نگیرم. وسایلم را روی نیمکت پشت سر آنها گذاشتم و به احترام آنها از پشت سرشان عکس گرفتم. مسجدی ها هم آمدند و رد شدند اما جرات نکردند چیزی بگویند.

شما هم از اتفاقات شهرتان، از صحنه های بیحجابی و عبور مردم از حکومت، از شعارنویسی ها و هر اتفاق مبارزاتی دیگری عکس و فیلم و گزارش بفرستید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مژگان افتخاری مادر #مهسا_امینی کلیپی از عکسهای زنده یاد #مهسا را در نزدیکی سالگرد قتل حکومتی او منتشر کرد.



#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی
در نفت چه میگذرد
نوروز  صداقتی

فضای کارگران نفت مصداق واقعی آتش زیر خاکستر است. همکاران رسمی و پیمانی نفت قبلا طی بیانیه هایی اولتیماتومهایی داده بودند اما در مورد خواستهایشان هیچگونه پاسخی نگرفته اند و این جو را بشدت ملتهب کرده است. اما اوضاع برای کارگران مستمر غیر رسمی نفت بکلی فرق دارد. وعده حذف پیمانکاران تامین نیروی انسانی نفت  که نمایشی  تبلیغاتی بیش نیست، با وجود رأی آوردن کلیاتش در صحن علنی مجلس، در پیچ و خم شورای نگهبان جهت تطبیق با قانون به شورای مصلحت نظام رفت. در آنجا  نیز ضمن اشاره به بار مالی استخدام مستقیم کارگران مشمول این مصوبه، مغایر با اصل ۴۴ قانون اساسی تشخیص داده شد. اصل ۴۴ نیز  اشاره اش به کوچک نمودن بخش دولتی و واگذاری امور در سطح کلان به بخش خصوصی است که قطعا با این تفسیر استخدام دولتی چندین هزار کارگر نفتی و حذف پیمانکاران بخش خصوصی، طبق تعریف مغایر با قوانین بوده و منتفی است. حال در نظر بگیرید رد موضوعیت این اصلی ترین خواسته کارگران غیر رسمی مستمر نفت که بعضاً تا ۲۰ سال سابقه کار در زیر مجموعه نفت را دارند، چه التهابی را ایجاد نموده و کارگر را در چه شرایطی قرار داده است.

در این رابطه شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث) واکنش نشان داد و با درج خبر نقش مخرب  عوامل سازشکار به اسم اتحادیه صنفی کارگری و زیر ساختهای قانونی که تماما در خدمت صاحبان کار و تعرض هر روز بیشتر به کارگران هستند را بر ملا کرد.  در متن چنین شرایطی از خشم و اعتراض است که اخیرا رئیسی به عسلویه سفر کرد. بدون اینکه کوچکترین رویی به کارگران نشان دهد. مجموعه این شرایط دست در دست هم داده و اکنون زمزمه برپایی اعتصابات کارگری در نفت وسیع است. و این چیزی است که حکومت  از آن بشدت وحشت دارد. از همین رو هرچه به تاریخ سالگرد مهسا و انقلاب زن زندگی آزادی، نزدیکتر می‌شویم عملاً سرعت اینترنت که اصلی ترین ابزار ارتباط همگانی برای انسجام و اتحاد عمومی است، کاهش پیدا می‌کند.   حتی خطوط مخابراتی هم دچار اختلال میشوند در حدی که ارتباطات تلفنی و مسیج هم مشکل میشود.

دستپاچگی رژیم تا حدی است که این کاهش سرعت اینترنت و اختلال شبکه ای را به قیمت بهم ریختگی سیستم بانکی کشور و سیستم شبکه ای داخلی ارتباطی اداری ( مانند سیستم ایمیل و پست الکترونیک داخلی نفت) به جان میخرد. کارگران هم میدانند موضوع از چه قرار است. و با پوزش بگویم که  در میان کارگران نفتی عسلویه باب هست که وقتی سرعت اینترنت کاهش پیدا میکند رو به همدیگر میگویند: "احتمالا یک «خری» آمده به منطقه!".  و طبعا منطور از "خر"  نیز فردی از سران حکومت است. یا میگویند: "احتمالا آقا سقط شد!. یا اینکه: "احتمالا در جایی سروصدا بالا گرفته است که اشاره شان به تحرکات خیابانی یا اعتصابات کارگری است. و این فضای جا افتاده در مراکز نفتی بخصوص بعد از خیزش سرنگونی اخیر است.  

بطوریکه با هر اختلال شبکه ای اینترنتی رژیم  مجبور به توضیح میشود و از طریق رسانه ها اعلام میکند که دلیل اختلال در شبکه، فلان مسئله بوده است. معنی این خبر  نیز برای عموم این است که رژیم دارد وانمود میکند که "اخلال" در شبکه است و جایی خبری نیست!...البته اقدامات رژیم به کاهش سرعت اینترنت ختم نمی‌شود ، افزایش پستهای انتظامی و بسیج و گشت‌های روزانه و شبانه نیز در این ایام بسیار ملموس است. و همه میدانیم که دغدغه رژیم برای ماندن در یکسال و یک ماه دیگر نیست، بلکه برای ماندن در همین روز و همین ساعت است.  این را میتوان از اقدامات امنیتی و دست به کار شدنهای ارگانهای امنیتی حکومت فهمید. این فضایی از وضع و حال نفت در دل فضای پر التهاب جامعه است. یک خواست فوری کارگران در نفت برچیده شدن بساط پیمانکاران مفتخور و بهبود شرایط معیشتی و کاری آنهاست. و این خواستی سراسری است. گران تر شدن هر روز بیشتر قیمت ها و کاهش قدرت خرید کارگران و مشکلات کاری دیگر و وضع وخیم کمپ ها بشدت فضا را اعتراضی کرده است. بدین گونه است که نفت آبستن اعتصابات بزرگی است . اعتصاباتی که میتواند تحول ساز باشد.

زنده باد اعتصاب

https://bitly.ws/UcE9

منتشر شده در کارگر کمونیست ۷۹۵
مدیر خانه هنر شهر بوروس در سوئد باید استعفا بدهد!
حسن صالحی

زنی هنرمند از ایران، صدف احمدی، در قراردادی با خانه هنر بورس در سوئد قرار بود به مناسبت سالگرد انقلاب ژینا و قتل حکومتی وی نمایشگاهی متشکل از ۴۰ تابلو و حدود ده مجسمه‌ آویخته بتونی از زنان پوشیده در چادر به نمایش بگذارد ولی با حذف بخشی از این نمایشگاه از سوی مدیر فرهنگی شهر بوروس روبرو شد. آن بخشی که که مورد حذف و سانسور قرار گرفته است از قضا همان ده مجسمه ای است که قرار بود توضیح دهد که چگونه زنان با تحمیل حجاب اسلامی بدنشان به کنترل درآمد تا آزادانه نگردند، ورزش نکنند، به ورزشگاه نروند، دوچرخه سواری نکنند، انتخاب نکنند و حق دیده شدن نداشته باشند و در بتونی از قوانین و مقررات متحجر اسلامی اسیر باقی بمانند. قرار بود این مجسمه ها در سرسرای عمومی خانه فرهنگ شهر بوروس به نمایش گذاشته شود ولی خانم "ایدا بورن"، مدیر فرهنگی شهر بورس، با این استدلال که "به نمایش گذاشتن مجسمه ها در سرسرای عمومی می تواند با توجه بحران‌های ناشی از قرآن‌سوزی تحریک کننده باشد و برای عموم خطر بیا فریند" آنها را سانسور کرد.

این تصمیم با انتقادهای زیادی در سوئد روبرو شد و "ایدا بورن" برای خنثی کردن اثرات این افتضاح سیاسی پیشنهاد محل دیگری را برای دایر کردن این قسمت از نمایشگاه ارائه داد که به دلیل نامناسب بودن محل مورد قبول هنرمند قرار نگرفت.

بدون شک تصمیم برای حذف بخشی از نمایشگاه صدف احمدی برای آنکه در معرض انظار عمومی قرار نگیرد مصداق مسلم سانسور و کرنش شرم آور در مقابل جریانات اسلامی است. زنان در ایران برای مقابله با حجاب اجباری اسلامی روزانه هزینه های زیادی می پردازند و اینجا در سوئد "آزاد و دمکراتیک" مدیر فرهنگ یک شهر به دلیل ترس از اسلامی ها حاضر نمی شود حتی در قالب به نمایش گذاشتن عمومی چند مجسمه نمادین به چالش حجاب اجباری برود. مدیر فرهنگی شهری که نمی تواند حافظ آزادی بی قید و شرط هنر باشد و از قدرت چالش برانگیز هنر وحشت دارد مفت هم نمی ارزد و باید کنار گذاشته شود.لازم است که گفته شود که در بهار سال جاری این نمایشگاه در سه شهر فرانسه بدون هیچگونه محدودیتی به نمایش گذاشته شده بود. در سوئد نیز خوشبخته افکار عمومی و شخصیتهای سیاسی زیادی با تصمیم مدیر امور فرهنگی شهر بورس شدیدا به مخالف برخاسته اند. از این رو تصمیم خانم "ایدا بورن" که علیرغم این انتقادات گسترده همچنان می خواهد دل کسانی را بدست بیاورد که از ارتجاع اسلامی و حجاب دفاع می کنند، مخالف ارزش های سکولار و دمکراتیکی است که شهروندان سوئدی بدان باور دارند.

خانم "ایدا بورن" اینجا سوئد است و نه جمهوری اسلامی ایران. سانسور و کار ممیزی کار حکومت های دیکتاتور و سرکوبگر است. حق ندارید به این شیوه های دیکتاتورمنشانه متوسل شوید. یا تصمیم خود را پس بگیرید و اجازه دهید نمایشگاه طبق توافق قبلی بدون هیچ اما و اگری برگزار شود و یا از پست خود استعفا دهید!

https://bitly.ws/Uhb7
از کشتار تابستان 67 تا امروز
یاشار سهندی
کارگر کمونیست ۷۹۵


از کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 67 ، سی و پنج سال گذشت. کشتاری برای اطمینان یافتن از دوام و قوت قلب گرفتن جمهوری اسلامی که می تواند به حیات نکبت بار خود ادامه دهد. کشتاری که آرزوهای زیادی را کشت، اما در عین حال نتوانست آرزوی سرکوب یک جامعه را برای بورژوازی محقق سازد. در آن تابستان شوم نیز حکومت از ترس عکس العمل جامعه، کشتار زندانیان را در خفا صورت داد به طوری که حتی خود زندانیان به مدت طولانی متوجه نشدند چه تصمیم جنایتکارانه در مورد آنها گرفته شده و در حال اجرا است. بعد از آن کشتار و برملا شدن موضوع و بالا گرفتن اعتراضات خانواده های زندانیان سیاسی، حکومت مجبورشد در آن مقطع دست از ادامه اعدامها بکشد.

"خاوران" گورستانی در جنوب شرقی تهران در کنار یکی از جاده های پر رفت و آمد ایران، روزگاری مکانی پرت بیرون از شهر بود. اکنون در دل شهر در میان هیاهوی دهها کارگاه صنعتی، پیکر هزاران زندانی سیاسی به قتل رسیده را در خود جا داده است. این مکان به همت خانواده های زندانیان قتل و عام شده، بخصوص مادران جان باختگان به جایی برای اعتراض به کشتار و اعدام تبدیل شد، و جنبش دادخواهی در ایران قد علم کرد. جنبشی که علیرغم سرکوب بی نهایت خشن جمهوری اسلامی سال به سال قوی تر شد. و"خاوران" نام جنبشی شد علیه فراموشی.
جانیان اسلامی زندانیان سیاسی بی خبر از همه جا را به دار کشیدند به این امید که شاید ریشه اعتراض را در ایران بخشکانند. اما اعتراض علیه سیه روزی و تبهکاری رژیم اسلامی سرمایه هیچگاه متوقف نشد؛ و در مقاطعی، فوران این اعتراضات چشم جهانیان را خیره ساخت.

شورش کوی طلاب مشهد در سال 71، شورش محله اسلامشهر تهران در سال 74 ، قیام دانشجویی درتابستان 78 طلایه های اعتراضات گسترده مردمی بود. بعد از آن خیزش مردمی در تابستان 88 را داشتیم که با اعتراضات به انتخابات سربلند کرد و اصل نظام را هدف گرفت و به انقلابی نیمه تمام منجر شد. سپس قیام دی ماه 96 در سراسر ایران به بهانه گرانی سریعا به اعتراضات علیه جمهوری اسلامی تبدیل شد. بعد از آن اعتراضات در تابستان 97 بوقوع پیوست و این اعتراضات از اصفهان شعله ور شد و به سرعت دامنه اش به کرج و تهران و رشت و نیشابور و کرمانشاه و قرچک و همدان و شیراز کشیده شد. بعد از آن در آبان 98، قیامی سراسری و این بار به بهانه گران شدن بنزین شکل گرفت .

خیزشی که آتش به جان کل حاکمیت جمهوری اسلامی انداخت. قابل توجه  اینکه در کنار و همراه همه اینها، اعتراضات و اعتصابات بی وقفه کارگران در سراسر ایران که بزرگترین و مهمترینشان اعتصابات طولانی مدت نیشکر هفت تپه، فولاد اهواز، هپکوی اراک، اعتراضات قدرتمند معلمان، مبارزات کارگران معادن و شهرداریها، اعتراضات پرستاران و کارگران پیمانی نفت را شاهد بودیم و این لیست بلند بالاست. و نهایتا با قتل مهسا (ژینا) امینی درشهریورسال 1401؛ شعله انقلاب بار دیگر در ایران بالا گرفت. در تمام این وقایع جمهوری اسلامی از هیچ جنایتی فروگذاری نکرد که شاید بتواند اعتراض علیه شرایط بردگی را خاموش سازد. اما به واقع آنچه رخ داد این بود که سال به سال این جمهوری اسلامی بود که ضعیف تر شد.

در بطن انقلاب جاری و بر زمینه بستر مبارزات بی وقفه چهار دهه گذشته، سی و پنجمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 67  گویایی این است که آن کشتار شاید در ابتدا تخم وحشت را کاشت اما به سرعت همان کشتار و مبارزه برای زنده نگهداشتن یاد آن عزیزان موجب شکل گرفتن جنبش دادخواهی شد. و این خود به یک محرک مهم برای مبارزه علیه جمهوری اسلامی سرمایه تبدیل شد. جنبش دادخواهی خاوران (هر چند مادران جان باختگان تابستان 67 عمرشان کفاف نداد که چنین روزی را ببینند،) به جنبش دادخواهی انقلاب زن زندگی آزادی متصل شد و این توان این جنبش را بسیار قوی تر ساخته است. جنبش دادخواهی در ایران، تنها یک جنبش برای اجرای عدالت نیست، مانند آنچه در آرژانتین گذشت. بلکه این جنبش بر متن یک جنبش عظیم چپ اجتماعی دوام و قوام یافته است و از همین رو بسیار قوی تر و عمیق تر است.

به محاکمه کشاندن آمران و عاملان کشتارهای چهار دهه گذشته با توجه به تحولات عمیق جامعه عملا به محاکمه آن نظامی منجر میشود که از ضروریاتش کشتار وسرکوب است که حتی اپوزسیون راست بر خلاف سال 57، نمی تواند "خدعه" کند. این اپوزیسیون خود را مجبور می بیند تو چشم جامعه نگاه کند، تاریخ را در سطح وسیعی تحریف کند و نهایتا وعده زندان و اعدام و جلوگیری از انتشار هر عقیده و تشکیلاتی را بدهد که رنگ ضد سرمایه داری دارد.
این چنین است که یاد بود کشتار سال 67 ، در بطن مبارزات جاری معنایی بسیار متفاوت از سالهای پیش دارد. از سویی نیروهایی هستند که در اشکالی وعده تکرار آنرا میدهند.

(متن کامل را لینک دریافت ‌دارید)

https://bitly.ws/UcES
فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران محکومیت الناز محمدی و نگین باقری به زندان را محکوم کرد

فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران روز پنجشنبه ۱۶ شهریور، محکومیت حبس الناز محمدی و نگین باقری، دو روزنامه‌نگار را محکوم و از صدور چنین احکامی علیه روزنامه‌نگاران در ایران ابراز نگرانی کرد. این فدراسیون همچنین خواهان آزادی همه روزنامه نگاران و فعالان رسانه‌ای زندانی در ایران شد. این نهاد پیشتر نیز خواستار آزادی فوری هفت خبرنگار زندانی نیلوفر حامدی، الهه محمدی، فرخنده آشوری، نازیلا معروفیان، مارال دارآفرین، ریبوار سیدمحمدی و کامیار فکور شده بود.
بیانیه تشکلها به مناسبت یک سالگی انقلاب

"زن، زندگی، آزادی" و سالروز قتل مهسا امینی
دوباره به خیابان می آییم، فقط کف خیابون بدست میادحقمون

روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ مهسا امینی توسط مأموران گشت ارشاد نیروی انتظامی به قتل رسید و قتل این زن جوان سرآغاز انقلابی عظیم و انسانی علیه هر گونه تبعیض و نابرابری جنسی، جنسیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، قومی و مذهبی گردید.

اتقلاب "زن، زندگی، آزادی" ایران به خاطر ویژگیهای ذکر شده خیلی سریع مورد حمایت بشریت آزادیخواه و مترقی در سراسر جهان قرار گرفت تا حدی که دولتهای مماشاتگر غربی مجبور به تغییر لحن شدند و انقلاب مردم ایران را به رسمیت شناختند.

انقلاب "زن، زندگی، آزادی" برآمد بیش از چهل سال مبارزات مردم ایران علیه فقر، تنگدستی و انواع تبعیضات، به ویژه تبعیض جنسی، جنسیتی و تمام سنن و قوانین ارتجاعی ضد زن است که در این راه دهها هزار انسان معترض و آزادیخواه  در زندانها و در دیگر میدانهای مبارزاتی توسط حکومت به قتل رسیده اند.

انقلاب "زن، زندگی، آزادی" یک واقعه و حرکت تحول ساز در تاریخ مبارزات جهانی علیه همه تبعیضات و نابرابریها است و به همین خاطر مورد حمایت هر انسانی که به هر گوشه ای از تبعیضات موجود معترض است، قرار گرفته است.

ما تشکل‌های امضاء کننده این بیانیه اعلام می داریم که روز ۲۵ شهریور، روز به قتل رسیدن مهسا امینی، تاریخ شروع انقلاب "زن، زندگی، آزادی" است.

۲۵ شهریور یاد مهسا امینی نماد انقلاب "زن، زندگی، آزادی" و یاد همه جانباختگان راه آزادی طی ۴۴ سال گذشته را گرامی بداریم. وسیعا به خیابان بیاییم و این روز را به روز اعتراض سراسری خود تبدیل کنیم.
بر مزار مهسا امینی جمع شویم و یاد او را گرامی بداریم.

با گرامیداشت یاد تک تک جانباختگان و با بلند کردن فریاد دادخواهی، شعار "زن، زندگی، آزادی"  را هر چه رساتر سر دهیم و با اعلام اعتصاباتمان شروع دوباره ای را رقم بزنیم.

ما همچنین ضمن تاکید بر توقف اعدامها و لغو مجازات اعدام، آزادی فوری همه بازداشت‌شدگان انقلاب و زندانیان سیاسی، منشور خواستهای حداقلی بیست تشکل را همچنان منشور اتحاد مردمی در انقلاب "زن، زندگی، آزادی" میدانیم. به دور این منشور متحد شویم.

در تاریخ مبارزات جهانی علیه مواردی از تبعیضات و نابرابریها، نقاط عطف ها، برآمدها و وقایع تعیین‌کننده ای مانند فراخوان به اعتصاب کارگران آمریکا در روز اول می ۱۸۸۶ با خواست ۸ ساعت کار در روز و اعتصاب ۸ مارس ۱۸۵۷ زنان کارگر نساجی نیویورک علیه تبعیض در پرداخت دستمزد میان زنان و مردان رخ داده اند و این روزها در تقویم جهانی به عنوان روز جهانی کارگر و روز جهانی زن تعطیل عمومی اعلام و به ثبت رسیده اند.  با قدرت مبارزه مان ۲۵ شهریور سالروز انقلاب زن زندگی آزادی را به روز تعطیل عمومی هر  ساله خود و در فردا روز تبدیل خواهیم کرد.

امضاء کنندگان:
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث)
ندای زنان ایران
انجمن برق و فلز کرمانشاه
نهاد دادخواهان
کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری
سندیکای نقاشان البرز
صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد

شهریور ۱۴۰۲
https://bit.ly/3qXga3X
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مهاباد

تهیه تراکت های دستنویس فراخوان ۲۵ شهریور توسط زنان انقلابی و پیشرو

🚩این انقلاب زنانه است کل نظام نشانه است


#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی