بخاطر انتخاب واحد قشنگم، آخر هفتهها بیشتر شبیه زهرماریه که سرویست میکنه.. نمیدونم از استاتیکی بگم که هرچی بیشتر گوش میکنی بیشتر نمیفهمی، یا از خستگیای که بدنم هر دقیقه آلارم میده که داره خاموش میشی..
۱۳ اُردیبهشت ۴۰۳
۱۳ اُردیبهشت ۴۰۳
مثل مورچه ای که از طبقه آخر ساختمان افتاد اما هیچکس متوجه شکستن عضو به عضو تنش نشد .
کلاسای استاتیک جور دیگهای داره میگذره، استادی که داره برام آدم مهمی میشه، داره تبدیل میشه به یه سمبل... و با حرفایی که میزنه، من رو در خودم درگیر میکنه..
۱۷ اُردیبهشت ۴۰۳
۱۷ اُردیبهشت ۴۰۳
اِمروز تونستم برای اولین بار یه گزارش از عملیات بنویسم.. در ادامه تونستم خودم رو به چالش بکشم و دست به تغییر در خودم بزنم.. در آخر هم که امروز اولین تجربهی بتن ستون رو کسب کردم که پر از چالشهای سخت و جدید بود.
۱۸ اُردیبهشت ۴۰۳
@with_by_sin
۱۸ اُردیبهشت ۴۰۳
@with_by_sin
روزهای چهارشنبه آدمو درگیر کار گروهی میکنه، اونم برای منی که همیشه تکرو و تکنفره کارامو انجام میدادم تجربهی جدید و قشنگیه..
۱۹ اُردیبهشت ۴۰۳
@with_by_Sin
۱۹ اُردیبهشت ۴۰۳
@with_by_Sin
بعضی وقتا لازمه از همه دنیا دور شی و یکم با خودت تنها باشی، ببین واقعا از زندگی چی میخوای.