دلم برای اینجا تنگ شده و بیشتر دلم برای کیبورد سامسونگ تنگ شده که پشت هم یه متن بلند بالا رو تو سه دقیقه تایپ میکردم
حالا با این کیبورد شیائومی در حد سلام و خدافظم.
حالا با این کیبورد شیائومی در حد سلام و خدافظم.
اخیرا متوجه شدم جایی که بم خوش بگذره به گوشی دست نمیزنم و تازه گوشیو از بقيه هم میگیرم.
کلا فهمیدم علاقه ای به گوشی ندارم مگر اینکه کاری داشته باشم توش.
کلا فهمیدم علاقه ای به گوشی ندارم مگر اینکه کاری داشته باشم توش.
به لطف عقد کردنم متوجه شدم آدمایی که خودشون رو دوست معرفی میکنن از صدتا دشمن بدترن و چقدر حسود و بی معرفتن.
دقیقا رفتارایی که از خیلیا انتظار داشتم رو ادمایی براورده کردن که یه اپسیلون ازشون انتظار نداشتم.
میگن ادمارو تو سختیا بشناسین غلطه
ادما رو تو خوشی و ناخوشی باید شناخت نه فقط ناخوشی.
[میگه برنده شو ببین کی برات دس میزنه]
دقیقا رفتارایی که از خیلیا انتظار داشتم رو ادمایی براورده کردن که یه اپسیلون ازشون انتظار نداشتم.
میگن ادمارو تو سختیا بشناسین غلطه
ادما رو تو خوشی و ناخوشی باید شناخت نه فقط ناخوشی.
[میگه برنده شو ببین کی برات دس میزنه]
حالا این هیچی. الحمدالله به کتف گرفتن رو یادگرفتم. اینارو بیانش کردم ولی اهمیتش تا همین چند روز پیش بود..
حرفهایی برای هیچ!
امشب میره و من تنهاترین ادم شهر میشم.
دیشبم بخاطر من موند. و همین چندساعت پیش حرکت کرد. دوشب پیش از شدت ناراحتی هق هق میکردم و بالاخره با حرفاش اروم شدم. اینکه دیرتر رفت باعث شد امادگی پیداکنم که رفتنش رو تحمل کنم :(
ولی امروز موقع خداحافظی بازم اشک تو چشمام جمع شد =) ای بابا.
ولی امروز موقع خداحافظی بازم اشک تو چشمام جمع شد =) ای بابا.
چند شب پیش هم منو برد این کافه =)
شام خوردیم و حرف زدیم و خنديديم و..
بهم گفت یبار زمستون میایم اینجا، دقیقا روزی که میدونیم فرداش برف میباره و تا صبح میخوابیم و صبح از پنجره ی آبی همین خونه کوچولوهای گلی، زندگی رو بازهم شروع میکنیم.
[چشم هاش برق میزد]
#nemo
شام خوردیم و حرف زدیم و خنديديم و..
بهم گفت یبار زمستون میایم اینجا، دقیقا روزی که میدونیم فرداش برف میباره و تا صبح میخوابیم و صبح از پنجره ی آبی همین خونه کوچولوهای گلی، زندگی رو بازهم شروع میکنیم.
[چشم هاش برق میزد]
#nemo
طرف یبار ازدواج کرده بعد طلاق گرفته، برام استوری تیکه دار میذاره؛ واقعا نود درصد متولدین 78 تا 84 به فکر ازدواج نیستیم ها.
تو یبار تو انتخابت ریدی قطعا و فعلا نباید بخوای ازدواج کنی که.
تو یبار تو انتخابت ریدی قطعا و فعلا نباید بخوای ازدواج کنی که.
باورم نمیشه وام ازدواجم رو بریزن باس برم جهزیه بخرم
اصلا باورم نمیشه بچها
اصلا باورم نمیشه بچها
اضافه وزن گرفتم بازم زحمتام تقریبا پوچ داره میشه، ایشالا که از فردا خودمو میبندم به ورزش. چون یادت نره که باید پارچه بخری برای عروسی تو تیرماه و خیاط که اندازتو زد نباید ده کیلو شکم داشته باشی بدمصب.
از روز عقد تا الان دارم سرفه میکنم. و تازه فهمیدم مشکلم ریه هام نیست این بار، مشکل اینه گلوم عفونت کرده و من هی چیزای شیرین میخوردم و الان متاسفانه حس میکنم گلوم چارپنج کیلو سنگین شده..
رو آوردم به جوشونده گل ختمی.
رو آوردم به جوشونده گل ختمی.
خوابم میاد شدید. از اینور نمیدونم اگه بخوابم تا ده بیدار میشم یا چی. تازه گرسنمم هست
نیمرو میخوام با خیار و فلفل کنارش. لعنت به این گلو. دوستان خدافظ من خیلی خراب-
نیمرو میخوام با خیار و فلفل کنارش. لعنت به این گلو. دوستان خدافظ من خیلی خراب-
نیاز به ارامش روانی دارم، نیاز به دیدن سریال the 100 دارم برای بار چهارم :)، نیاز به ورزش مرتب و انرژی کنترل شده دارم، نیاز به رشد فردی در خفا دارم، نیاز به خودداری و پخته شدن بیشتر هم دارم و بعدش میخوام کارهام رو شروع کنم. نمیدونم این وسط میتونم اینارو بین درس خوندنام بگنجونم یا چی /=
یکاریش باید کرد بهرحال. ای وای از دانشگاه. ای وای از پشت کنکور بودن که من سه سال از زندگیم عقبم. ای وای که به خاطرش باید خیلی کارها کنم و خیلی کارها نکنم. ای وای.. =)
یکاریش باید کرد بهرحال. ای وای از دانشگاه. ای وای از پشت کنکور بودن که من سه سال از زندگیم عقبم. ای وای که به خاطرش باید خیلی کارها کنم و خیلی کارها نکنم. ای وای.. =)
جزوه روانشناسی سازمانی رو گذاشتم جلوم و نمیخوام بخونم. میل به درس خوندنم از بین میره وقتی میبینم پشت کنکور موندنم چه ضربه هایی در گذشته و حال و آینده به من زده، میزنه و خواهد زد.