چگونه کمتر حس اضطراب داشته باشیم:
افکار رو سرکوب نکنید بلکه خودتون رو درگیر زمان حال کنید (چیزهایی که می بینید، می شونید، بو میکنید)
بهش توجه کنید و وجود عوامل رو در زندگی خودتون بپذیرید!
قبل از هر چیزی به خودتون فشار نیارید که اضطراب کمتری داشته باشید!
هر چقدر بیشتر با آن درگیر شوید انرژی بیشتری از شما می گیرد!"
@we_live
افکار رو سرکوب نکنید بلکه خودتون رو درگیر زمان حال کنید (چیزهایی که می بینید، می شونید، بو میکنید)
بهش توجه کنید و وجود عوامل رو در زندگی خودتون بپذیرید!
قبل از هر چیزی به خودتون فشار نیارید که اضطراب کمتری داشته باشید!
هر چقدر بیشتر با آن درگیر شوید انرژی بیشتری از شما می گیرد!"
@we_live
سلام بر تویی که آنقدر قوی حسابت کردند که نه کسی همراهیات کرد و نه کسی نگرانت شد و همیشه خودت تک و تنها زخمهات را بستی و اشکهات را پاک کردی و مقتدرانه به پیش رفتی و ادامه دادی، جوری که با وجود آنهمه زخم، حتی احتمال هم ندادند که تو در خلوتت چقدر شکنندهای و چقدر نیاز به حمایت داری!
تو خواستی قوی باشی و این قوی بودن تو را از محبتهای بسیاری محروم کرد، در حالی که به آنها نیاز داشتی...
سلام بر تو... تویی که همیشه به خودت تکیه دادهای، روی پای خودت ایستادهای و روی تلاش و پشتکار خودت حساب کردهای.
نرگس صرافیان طوفان
@we_live
تو خواستی قوی باشی و این قوی بودن تو را از محبتهای بسیاری محروم کرد، در حالی که به آنها نیاز داشتی...
سلام بر تو... تویی که همیشه به خودت تکیه دادهای، روی پای خودت ایستادهای و روی تلاش و پشتکار خودت حساب کردهای.
نرگس صرافیان طوفان
@we_live
نمیتونید دائما از دیدن و شنیدن چیزهایی که بهتون حس خشم، غم و اضطراب میده فرار کنید.
نمیتونید تا ابد به آدمها، موقعیتها و رفتارها نگاه کنید و این احساسات رو تجربه کنید و بعد یا انکار کنید یا فرار کنید.
یه جایی مکث کنید.
یه جایی به خودتون زمان بدید که موقعیت و آدم و احساس خودتون رو تحلیل کنید.
که ببینید چرا آدمی که اصلا نمیشناسید یا موقعیتی که بارها تکرار شده، برای شما خشم رو بالا آورده.
یکم عمیق بشید، بگردید، دلیلش همونجاست.
وسط همون دائم فرارکردنها. اولین قدم شناختن الگوییه که داره بهت خشم میده. (یا غم یا اضطراب یا شرم…)
دومین قدم پیدا کردن شباهت بین موقعیتهاست.
سومی اینکه این چه چیزی رو در درون شما بیدار میکنه. چه چیزی رو نشونه میگیره. بعدش؟
فقط مهر و عشق و حمایت از خودتون. بعدش فقط در آغوش گرفتن خودتون.
بعدش تکرار اینکه این موقعیت یا این آدم هیچ کاری نکرده که من رو تحریک کنه.
این به من و گذشتهم مرتبطه.
و این گاهی تنهایی نتیجه نمیده، نیاز به کمک کسی داری که از تو حرفهای تر و با تجربهتره.
ولی قدمهای اول رو خودت بردار. از تجربه و تحلیل و عمیق شدن توی احساساتت فرار نکن.
@we_live
نمیتونید تا ابد به آدمها، موقعیتها و رفتارها نگاه کنید و این احساسات رو تجربه کنید و بعد یا انکار کنید یا فرار کنید.
یه جایی مکث کنید.
یه جایی به خودتون زمان بدید که موقعیت و آدم و احساس خودتون رو تحلیل کنید.
که ببینید چرا آدمی که اصلا نمیشناسید یا موقعیتی که بارها تکرار شده، برای شما خشم رو بالا آورده.
یکم عمیق بشید، بگردید، دلیلش همونجاست.
وسط همون دائم فرارکردنها. اولین قدم شناختن الگوییه که داره بهت خشم میده. (یا غم یا اضطراب یا شرم…)
دومین قدم پیدا کردن شباهت بین موقعیتهاست.
سومی اینکه این چه چیزی رو در درون شما بیدار میکنه. چه چیزی رو نشونه میگیره. بعدش؟
فقط مهر و عشق و حمایت از خودتون. بعدش فقط در آغوش گرفتن خودتون.
بعدش تکرار اینکه این موقعیت یا این آدم هیچ کاری نکرده که من رو تحریک کنه.
این به من و گذشتهم مرتبطه.
و این گاهی تنهایی نتیجه نمیده، نیاز به کمک کسی داری که از تو حرفهای تر و با تجربهتره.
ولی قدمهای اول رو خودت بردار. از تجربه و تحلیل و عمیق شدن توی احساساتت فرار نکن.
@we_live