به بهانه رفع تحریم تسلیحاتی
قسمت پنجم
محمود احمدپور: 10 رو پيش بچه ها داشتند كار [انتقال هواپيماها] را انجام مى دادند.
محسن رضايى: زمان بندى تحويل چه طور است؟ چه قدر طول مى كشد؟ آيا با كشتى بياوريمشان؟
محمود احمدپور: از نظر حمل و نقل مشكل داريم. اگر بخواهيم با كشتى بياوريم دنيا را بايد دور بزنيم و از لحاظ زمينى مشكل كشورهای[ درمسير] را داريم با هواپيما آسانتر است. اما مشكلى
كه در بخارست (پايتخت رومانى) داشتيم، اين بود كه [در فرودگاه هاى آن] هواپيما 747 نمیتواند بنشيند، رومانى كشور خيلى فقيرى است خيلى وضعشان خراب است ولى صنايع هوايى خوبى داشتند يعنى مدرن بود. كارخانه موتورسازی اش خيلى عالى بود.
طبق بررسى كه كرديم آن جا يك بندرى به نام "كوامن تانتا" است كه هواپيما می تواند آن جا بنشيند.
میخواهيم هواپيماهاى آموزشى را با هواپيماى C-130 بياوريم يک [هواپيماى باربرى] C-130 می خواهيم كرايه میکنيم كه البته بايد ارز بدهيم.
محسن رفيق دوست: C-130 از خودشان؟
محمود احمدپور: نه از كشور ديگر.
محسن رفيق دوست: چرا از خودمان نمى دهيم؟
محمود احمدپور: C-130 خودمان نظامى است نمی شود، بايد رنگ بزنيم [كه هويت نظامى نداشته باشد].
محمود احمدپور: نه. مشكل حمل هواپيماها را داريم. ان شاءالله حمل مى كنيم.
محسن رضايى: يعنى الان ما يك 25 تا، يك 10 تا، يك 15 تا هواپيما قرارداد بستيم، مى شود 50 تا؟
محمود احمدپور: بله.
غلامعلى رشيد: اين 50 تا چه قدر مى شود؟
محمود احمدپور: حدود 200 ميليون دلار [هواپيماهاى] توكانو هم حاضر است عين قارقاركى هاست هواپيماى خوبى است آرژانتينى ها نمى دادند ولى حالا حاضر شدند، در مقابل نفت است. توكانو هم كه قراردادش را در مقابل نفت بستيم 30 به 70 است يعنى 70 درصد تهاترى است. اكثر قراردادهاى ما نفتى است الحمدالله.
محسن رضايى: پس با آقاى آقازاده (وزير نفت) بيشتر كار كنيد با ايشان جلسه بگذاريد راهش بياندازيد.
محسن رفيق دوست: ما با ايشان مشكلى نداريم. بايد سقفى بالاتر از ارز [مصوب] را از يك جايى به ما اجازه بدهند كه هزينه كنيم. هر سقفى به ما بدهند عمل مى كنيم. نه كه [بگويند] ارز. [فقط] همين [مقدار] است. يعنى بالاتر از سهميه ارز ما بگويند [مثلاً]
شما حق داريد 500 ميليون دلار [يا] يك ميليارد دلار [يا] هزينه كنيد.
افشار: اين [پيشنهاد اگر] بيايد شوراى عالى پشتيبانى جنگ، تصويب می شود و مسئل هاش حل می شود.
محسن رفيق دوست: خوب بايد آقاى هاشمى [رفسنجانى] و ديگران قانع بشوند.
افشار: خُب، اين مبلغ اضافه تر، نفت مى خواهند، قانع شدن نمى خواهد، زود جا مى افتد.
محمود احمدپور: توكانو هم خيلى هواپيماهاى تميزى هستند مى گويند با "ام.كيو" ها با هم مى دهيم.
محسن رضايى: ام كيو چى هست؟
محمود احمدپور: يعنى هواپيماهاى بدون خلبان.
محسن رضايى: ما گفتيم به جاى تعدادى كه اين ها مى گفتند يک سايت سبكى را انتخاب كنيد.
محمود احمدپور: سبك كردند ديگر.
رضايى: قيمت آن چه قدر است؟
محسن رفيق دوست: 17 ميليون دلار.
@warhistory1
L.t
قسمت پنجم
محمود احمدپور: 10 رو پيش بچه ها داشتند كار [انتقال هواپيماها] را انجام مى دادند.
محسن رضايى: زمان بندى تحويل چه طور است؟ چه قدر طول مى كشد؟ آيا با كشتى بياوريمشان؟
محمود احمدپور: از نظر حمل و نقل مشكل داريم. اگر بخواهيم با كشتى بياوريم دنيا را بايد دور بزنيم و از لحاظ زمينى مشكل كشورهای[ درمسير] را داريم با هواپيما آسانتر است. اما مشكلى
كه در بخارست (پايتخت رومانى) داشتيم، اين بود كه [در فرودگاه هاى آن] هواپيما 747 نمیتواند بنشيند، رومانى كشور خيلى فقيرى است خيلى وضعشان خراب است ولى صنايع هوايى خوبى داشتند يعنى مدرن بود. كارخانه موتورسازی اش خيلى عالى بود.
طبق بررسى كه كرديم آن جا يك بندرى به نام "كوامن تانتا" است كه هواپيما می تواند آن جا بنشيند.
میخواهيم هواپيماهاى آموزشى را با هواپيماى C-130 بياوريم يک [هواپيماى باربرى] C-130 می خواهيم كرايه میکنيم كه البته بايد ارز بدهيم.
محسن رفيق دوست: C-130 از خودشان؟
محمود احمدپور: نه از كشور ديگر.
محسن رفيق دوست: چرا از خودمان نمى دهيم؟
محمود احمدپور: C-130 خودمان نظامى است نمی شود، بايد رنگ بزنيم [كه هويت نظامى نداشته باشد].
محمود احمدپور: نه. مشكل حمل هواپيماها را داريم. ان شاءالله حمل مى كنيم.
محسن رضايى: يعنى الان ما يك 25 تا، يك 10 تا، يك 15 تا هواپيما قرارداد بستيم، مى شود 50 تا؟
محمود احمدپور: بله.
غلامعلى رشيد: اين 50 تا چه قدر مى شود؟
محمود احمدپور: حدود 200 ميليون دلار [هواپيماهاى] توكانو هم حاضر است عين قارقاركى هاست هواپيماى خوبى است آرژانتينى ها نمى دادند ولى حالا حاضر شدند، در مقابل نفت است. توكانو هم كه قراردادش را در مقابل نفت بستيم 30 به 70 است يعنى 70 درصد تهاترى است. اكثر قراردادهاى ما نفتى است الحمدالله.
محسن رضايى: پس با آقاى آقازاده (وزير نفت) بيشتر كار كنيد با ايشان جلسه بگذاريد راهش بياندازيد.
محسن رفيق دوست: ما با ايشان مشكلى نداريم. بايد سقفى بالاتر از ارز [مصوب] را از يك جايى به ما اجازه بدهند كه هزينه كنيم. هر سقفى به ما بدهند عمل مى كنيم. نه كه [بگويند] ارز. [فقط] همين [مقدار] است. يعنى بالاتر از سهميه ارز ما بگويند [مثلاً]
شما حق داريد 500 ميليون دلار [يا] يك ميليارد دلار [يا] هزينه كنيد.
افشار: اين [پيشنهاد اگر] بيايد شوراى عالى پشتيبانى جنگ، تصويب می شود و مسئل هاش حل می شود.
محسن رفيق دوست: خوب بايد آقاى هاشمى [رفسنجانى] و ديگران قانع بشوند.
افشار: خُب، اين مبلغ اضافه تر، نفت مى خواهند، قانع شدن نمى خواهد، زود جا مى افتد.
محمود احمدپور: توكانو هم خيلى هواپيماهاى تميزى هستند مى گويند با "ام.كيو" ها با هم مى دهيم.
محسن رضايى: ام كيو چى هست؟
محمود احمدپور: يعنى هواپيماهاى بدون خلبان.
محسن رضايى: ما گفتيم به جاى تعدادى كه اين ها مى گفتند يک سايت سبكى را انتخاب كنيد.
محمود احمدپور: سبك كردند ديگر.
رضايى: قيمت آن چه قدر است؟
محسن رفيق دوست: 17 ميليون دلار.
@warhistory1
L.t
پ.ن: از بین تمام خرید های تسلیحاتی که مطرح شد هواپیمای IAR-93 Vultur و هواپیمای آموزشی IAR 823 و بالگرد Mi-2 هیچ کدام به ایران نرسید و تنها توکانو راه خود را به ایران باز کرد و خود را در نیروی هوایی سپاه جا داد.
@warhistory1
L.t
@warhistory1
L.t
به بهانه رفع تحریم تسلیحاتی
قسمت ششم
وضعيت توليد مهمات در داخل كشور
اكبر غمخوار: توليد [مهمات خمپاره] 120 پايين آمده است.
محمود احمدپور: [ميزان توليد] الان 3000 گلوله است.
اكبر غمخوار: الان به علت تعطيلات [نوروز] نمى توانيم
آمار دقيق بدهيم. البته آمار مصرف در اين دوره پايين بوده است.
محسن رضايى: موجودى [مهمات خمپاره] 120 در انبارها چه قدر است؟
اكبر غمخوار: الان بايد حدود 30 هزار [گلوله] داشته باشيم. البته اين چند روزه را توليد حساب نمى كنيم توليد از اول هفته پيش شروع شده و مينى كاتيوشا را در روز 3000 [موشك] مرتب توليد و تحويل مى دهد. [گلوله خمپاره] 120 ميلى مترى هم 2000 تا 3000 [عدد].
محسن رضايى: [توليد موشك] كاتيوشا وضع بهترى داشته و از اول خوب بوده است يعنى فراز و نشيب خمپاره را نداشته است، چرا؟
اكبر غمخوار: اشِكال يا توليد را [مى گوييد]؟
محسن رضايى: هر دو، هيچ اشكالى نداشته است؟
اكبر غمخوار: براى اين كه همه اش مال خودمان[سپاه] است.
محمود احمدپور: نه! علت اساسى اش اين است
كه مواد "ناريه" آن را كلان خريد كرده بودند و آمده [وارد ايران شده] بود. مواد ناريه 120 از اسپانيا خريد شده بود. اما كشتى اسپانيا مسئله دار شد. [اما مواد ناريه مينى كاتيوشا] از چين خريدارى شد و اين مواد قبلاً آمده بود.
اكبر غمخوار: يعنى ما در مواد ناريه 107 [مينى كاتيوشا] هيچ مشكلى نداريم ضمن اين كه كل قطعات آن را خودمان تهيه مى كنيم مونتاژ آن هم دست خودمان است كارخانه اش دست خودمان است. حسن آن اين است كه صنعت اصلى آن در صنايع مملكت، دست خودمان است.
عليرضا افشار: يعنى كارخانه توليدكننده از (وزارت) صنايع نيستند دست خودمان (وزارت سپاه) است.
اكبر غمخوار: اين مهم است، آن ها اذيت مى كنند كيفيت را بالا و پايين مى برند ولى حالا [گلوله] خمپاره 60 را مثلاً آقاى كى و يا [خمپاره] 81 را كارخانه تبريز عشقش بكشد مى تراشد و اگر دلش
نخواهد نمى تراشد، ولى همه چيز 107 دست خودمان است نازل خودمان درست مى كنيم، لوله آن را خودمان مى زنيم.
محمود احمدپور: اساس اين كه توليد [خمپاره] 120 ما بالا نرفت [مشكل توليد] موادِ فشنگ پرتاب بود كه آن را شروع كردند. الان [وزارت] صنايع روزى 2 تا 3 هزار عدد توليد مى كنند. اما گلوله خمپاره 60 ، كشتى اسپانيايى 15000 تا در دى , ماه رسيد؛ و مواد ناريه آن هم [ براى توليد] 000 500 گلوله يك جا رسيد.
اكبر غمخوار: الان [در توليد خمپاره] 60 مشكلى نداريم.
اكبر غمخوار: باشد ما تازه مهمات فاو را دست نزديم در اين عمليات (والفجر 10 ) مهمات فاو را كه داده ايم، هنوز هم هست. مهمات اين جا [اشاره به منطقه حلبچه] هم همه يگان ها دارند و مصرف نكردند. توى بنه ها هم مهمات داريم.
@warhistory1
L.t
قسمت ششم
وضعيت توليد مهمات در داخل كشور
اكبر غمخوار: توليد [مهمات خمپاره] 120 پايين آمده است.
محمود احمدپور: [ميزان توليد] الان 3000 گلوله است.
اكبر غمخوار: الان به علت تعطيلات [نوروز] نمى توانيم
آمار دقيق بدهيم. البته آمار مصرف در اين دوره پايين بوده است.
محسن رضايى: موجودى [مهمات خمپاره] 120 در انبارها چه قدر است؟
اكبر غمخوار: الان بايد حدود 30 هزار [گلوله] داشته باشيم. البته اين چند روزه را توليد حساب نمى كنيم توليد از اول هفته پيش شروع شده و مينى كاتيوشا را در روز 3000 [موشك] مرتب توليد و تحويل مى دهد. [گلوله خمپاره] 120 ميلى مترى هم 2000 تا 3000 [عدد].
محسن رضايى: [توليد موشك] كاتيوشا وضع بهترى داشته و از اول خوب بوده است يعنى فراز و نشيب خمپاره را نداشته است، چرا؟
اكبر غمخوار: اشِكال يا توليد را [مى گوييد]؟
محسن رضايى: هر دو، هيچ اشكالى نداشته است؟
اكبر غمخوار: براى اين كه همه اش مال خودمان[سپاه] است.
محمود احمدپور: نه! علت اساسى اش اين است
كه مواد "ناريه" آن را كلان خريد كرده بودند و آمده [وارد ايران شده] بود. مواد ناريه 120 از اسپانيا خريد شده بود. اما كشتى اسپانيا مسئله دار شد. [اما مواد ناريه مينى كاتيوشا] از چين خريدارى شد و اين مواد قبلاً آمده بود.
اكبر غمخوار: يعنى ما در مواد ناريه 107 [مينى كاتيوشا] هيچ مشكلى نداريم ضمن اين كه كل قطعات آن را خودمان تهيه مى كنيم مونتاژ آن هم دست خودمان است كارخانه اش دست خودمان است. حسن آن اين است كه صنعت اصلى آن در صنايع مملكت، دست خودمان است.
عليرضا افشار: يعنى كارخانه توليدكننده از (وزارت) صنايع نيستند دست خودمان (وزارت سپاه) است.
اكبر غمخوار: اين مهم است، آن ها اذيت مى كنند كيفيت را بالا و پايين مى برند ولى حالا [گلوله] خمپاره 60 را مثلاً آقاى كى و يا [خمپاره] 81 را كارخانه تبريز عشقش بكشد مى تراشد و اگر دلش
نخواهد نمى تراشد، ولى همه چيز 107 دست خودمان است نازل خودمان درست مى كنيم، لوله آن را خودمان مى زنيم.
محمود احمدپور: اساس اين كه توليد [خمپاره] 120 ما بالا نرفت [مشكل توليد] موادِ فشنگ پرتاب بود كه آن را شروع كردند. الان [وزارت] صنايع روزى 2 تا 3 هزار عدد توليد مى كنند. اما گلوله خمپاره 60 ، كشتى اسپانيايى 15000 تا در دى , ماه رسيد؛ و مواد ناريه آن هم [ براى توليد] 000 500 گلوله يك جا رسيد.
اكبر غمخوار: الان [در توليد خمپاره] 60 مشكلى نداريم.
اكبر غمخوار: باشد ما تازه مهمات فاو را دست نزديم در اين عمليات (والفجر 10 ) مهمات فاو را كه داده ايم، هنوز هم هست. مهمات اين جا [اشاره به منطقه حلبچه] هم همه يگان ها دارند و مصرف نكردند. توى بنه ها هم مهمات داريم.
@warhistory1
L.t
به بهانه رفع تحریم تسلیحاتی
قسمت هفتم
محسن رضايى: به خطوط دفاعى بايد مهمات 60 بدهند.
اكبر غمخوار: سهميه [مهمات] جبهه جنوب را اضافه كرديم [مهمات خمپاره] 60 را دو برابر كرديم. در خطوط پدافندى شان 60 كه كنترلشان دست خودمان است، اگر بخواهيم اضافه تر هم مى كنيم.
اكبر غمخوار: [يگان هاى پدافندى] 120 را ممكن است نتوانند بزنند ولى محدويت [خمپاره] 60 را برداشتيم. خمپاره 60 روزى 10 هزار تا فشنگ مى زنيم يعنى هيچ مشكلى نداريم كيفيت آن هم خوب شده است.
غلامعلى رشيد: سهميه پدافند را بيشتر كنيد.
اكبر غمخوار: ما به نتيجه رسيده ايم كه خمپاره 60 و 80 ديگر به درد عمليات ما نمى خورد. بايد برويم روى [خمپاره] 120 و 170 [مينى كاتيوشا] كار كنيم، 107 از همه مهم تر است. تجربه نشان داد كه اگر در توليدات به جايى وابسته باشيم، قدرت مانور را نداريم.
محسن رضايى: بايد بخشى از يك چيز دست خودمان باشد و بقيه اش را از كشورهاى ديگر استفاده كنيم اشكال اين است كه هيچ چيز دست خودمان نيست.
اكبر غمخوار: غير از اين، استاندارد هم نيست. مثلاً صد جا پوسته [گلوله] زدند، هيچ كدام به هم نمى خورد.
افشار: مگر كنترل كيفيت نمى شود وقتى تحويل مى گيريد.
اكبر غمخوار: چرا! آخر مملكت استاندارد ندارد.
محمود احمدپور: اين ها عملاً در اين فاز هستند كه بچه هاى ما با آن ها دعوا مى كنند.
افشار: مثلاً آقاى على زاده (معاون صنايع وزارت سپاه) مى رود يك طرحى مى آورد كه مديريت فلان كارخانه را بدهند به سپاه، خيلى خوب است بدهند سپاه.
محسن رفيق دوست: هر چه اتكاى ما كمتر شود بهتر مى توان عمل كرد.
محسن رضايى: ما پول نياز داريم، همه چيز [نياز ها] كه خمپاره نيست براى گرفتن خمپاره جانمان به لب مى رسد.
محمود احمدپور: ما وابسته ايم.
اكبر غمخوار: هر چيز جديدى كه بخواهيم توليد كنيم دو سال وقت مى خواهد.
محمود احمدپور: تا زمانى كه مواد اوليه و [نيازها را] در داخل توليد نكنيم وابسته هستيم، مگر وابستگى چيست؟ مواد دمپايى پلاستيكى، كبريت و همه چيز كه در اطراف شما مى باشد خارجى است.
محسن رفيق دوست: ان شاءالله كارخانه اى كه مى آوريم، مواد منفجره – كارخانه گردن كلفتى داريم – تهيه مى كند. يعنى تى.ان.تى، باروت، سوخت موشك را خودمان درست مى كنيم.
محمود احمدپور: از دو سال ديگر خودكفا می شويم.
محسن رفيق دوست: حداكثر تا دو سال.
محسن رضايى: كارخانه ى چيست؟
محسن رفيق دوست: اين كارخانه نزديك 10 هزار تن تى.ان.تى، 1500 تا خرج كاتيوشا، 107 و 122 درست مى كند.
محمود احمدپور: يك تأسيسات دانماركى است.
@warhistory1
L.t
قسمت هفتم
محسن رضايى: به خطوط دفاعى بايد مهمات 60 بدهند.
اكبر غمخوار: سهميه [مهمات] جبهه جنوب را اضافه كرديم [مهمات خمپاره] 60 را دو برابر كرديم. در خطوط پدافندى شان 60 كه كنترلشان دست خودمان است، اگر بخواهيم اضافه تر هم مى كنيم.
اكبر غمخوار: [يگان هاى پدافندى] 120 را ممكن است نتوانند بزنند ولى محدويت [خمپاره] 60 را برداشتيم. خمپاره 60 روزى 10 هزار تا فشنگ مى زنيم يعنى هيچ مشكلى نداريم كيفيت آن هم خوب شده است.
غلامعلى رشيد: سهميه پدافند را بيشتر كنيد.
اكبر غمخوار: ما به نتيجه رسيده ايم كه خمپاره 60 و 80 ديگر به درد عمليات ما نمى خورد. بايد برويم روى [خمپاره] 120 و 170 [مينى كاتيوشا] كار كنيم، 107 از همه مهم تر است. تجربه نشان داد كه اگر در توليدات به جايى وابسته باشيم، قدرت مانور را نداريم.
محسن رضايى: بايد بخشى از يك چيز دست خودمان باشد و بقيه اش را از كشورهاى ديگر استفاده كنيم اشكال اين است كه هيچ چيز دست خودمان نيست.
اكبر غمخوار: غير از اين، استاندارد هم نيست. مثلاً صد جا پوسته [گلوله] زدند، هيچ كدام به هم نمى خورد.
افشار: مگر كنترل كيفيت نمى شود وقتى تحويل مى گيريد.
اكبر غمخوار: چرا! آخر مملكت استاندارد ندارد.
محمود احمدپور: اين ها عملاً در اين فاز هستند كه بچه هاى ما با آن ها دعوا مى كنند.
افشار: مثلاً آقاى على زاده (معاون صنايع وزارت سپاه) مى رود يك طرحى مى آورد كه مديريت فلان كارخانه را بدهند به سپاه، خيلى خوب است بدهند سپاه.
محسن رفيق دوست: هر چه اتكاى ما كمتر شود بهتر مى توان عمل كرد.
محسن رضايى: ما پول نياز داريم، همه چيز [نياز ها] كه خمپاره نيست براى گرفتن خمپاره جانمان به لب مى رسد.
محمود احمدپور: ما وابسته ايم.
اكبر غمخوار: هر چيز جديدى كه بخواهيم توليد كنيم دو سال وقت مى خواهد.
محمود احمدپور: تا زمانى كه مواد اوليه و [نيازها را] در داخل توليد نكنيم وابسته هستيم، مگر وابستگى چيست؟ مواد دمپايى پلاستيكى، كبريت و همه چيز كه در اطراف شما مى باشد خارجى است.
محسن رفيق دوست: ان شاءالله كارخانه اى كه مى آوريم، مواد منفجره – كارخانه گردن كلفتى داريم – تهيه مى كند. يعنى تى.ان.تى، باروت، سوخت موشك را خودمان درست مى كنيم.
محمود احمدپور: از دو سال ديگر خودكفا می شويم.
محسن رفيق دوست: حداكثر تا دو سال.
محسن رضايى: كارخانه ى چيست؟
محسن رفيق دوست: اين كارخانه نزديك 10 هزار تن تى.ان.تى، 1500 تا خرج كاتيوشا، 107 و 122 درست مى كند.
محمود احمدپور: يك تأسيسات دانماركى است.
@warhistory1
L.t
به بهانه رفع تحریم تسلیحاتی
قسمت هشتم
محسن رفيق دوست: ان شاءالله وضعمان روز به روز بهتر مى شود اما سپاه بايد براى نگه دارى ابراز، برنامه ريزى اساسى كند. بايد فكر و برنامه ريزى كنيم.
محسن رضايى: صياد مى گفت ارتش 900 تا توپ 122 [ميلى مترى] خريده است.
اكبر غمخوار: نه نخريده است.
محسن رفيق دوست: چه قدر؟ ما برايشان خريديم 100 تاست. خريدند و آوردند، حالا مهماتش را ندارند.[درخواست] دادند آقاى روحانى و ايشان نامه نوشت به من.
محمود احمدپور: يك مسئله مهمى كه شما بايد توجه كنيد [ميزان] ارز ارتش است كه امسال يك ميليارد و 300 [ميليون دلار است]. به هر حال يك ميليارد بيشتر گذاشتند براى ارتش
محسن رفيق دوست: 450 [ميليون دلار آن] فقط پول پدافند است
محسن رضايى: يعنى از سال قبل بيشتر است.
محمود احمدپور: نه، از سال قبل بيشتر نيست.
محسن رفيق دوست: يك خورده كمتر است.
محمود احمدپور: از ما [سپاه پاسدران] بيشتر است.
محسن رفيق دوست: ما سال قبل يك ميليارد و پنجاه [ميليون دلار] داشتيم سه تا [ 300 ميليون دلار] از ارتش كمتر بود.
محمود احمدپور: مگر چه قدر مى جنگند.
محسن رضايى: شما با آقاى هاشمى صحبت كنيد كه هر كس مى جنگد به او ارز دهند. پدافند را هم شما حساب كرديد؟
محمود احمد پور: نه، بدون پدافند. 350 ميليون بودجه پدافند دست آقاى روحانى است.
اكبر غمخوار: البته همه اش را به ارتش مى دهد.
محمود احمدپور: (خطاب به فرمانده كل سپاه) نه با ايشان صحبت كرديم قرار شد سهم خودمان را جدا كنيم. قرار بود با آقاى رفيق دوست و آقاى رفان برويم جلسه بگذاريم ولى اگر شما باشيد تأثير دارد.
رضايى: من گفتم خودم مى روم با ايشان صحبت مى كنم چون مى ارزد.
اكبر غمخوار: [آقاى حسن روحانى] گفت بياييد جلسه بگذاريد صحبت كنيم.
محمود احمدپور: هزار تا [قبضه ضد هوايى] 23 را قبول كرد ولى بايد سيستم بخريم.
محسن رضايى: 23 چيست؟
محمود احمدپور: آقاى هاشمى به ايشان [حسن روحانى] گفته بود براى بچه هاى سپاه [پول] 1000 تا [قبضه ضدهوايى] 23 [ميلى مترى] را كنار بگذار، اين را هم قبول كرده بود گفتم بحث سيستم با شما داريم بحث موشك را داريم گفت؛ چه موشك هايى؟ گفتم؛ حالا اطلاعاتش را بعداً مى گوييم، قرار شد با آقاى رفان جلسه بگذاريم كه هنوز جلسه برگزار نشده است.
@warhistory1
L.t
قسمت هشتم
محسن رفيق دوست: ان شاءالله وضعمان روز به روز بهتر مى شود اما سپاه بايد براى نگه دارى ابراز، برنامه ريزى اساسى كند. بايد فكر و برنامه ريزى كنيم.
محسن رضايى: صياد مى گفت ارتش 900 تا توپ 122 [ميلى مترى] خريده است.
اكبر غمخوار: نه نخريده است.
محسن رفيق دوست: چه قدر؟ ما برايشان خريديم 100 تاست. خريدند و آوردند، حالا مهماتش را ندارند.[درخواست] دادند آقاى روحانى و ايشان نامه نوشت به من.
محمود احمدپور: يك مسئله مهمى كه شما بايد توجه كنيد [ميزان] ارز ارتش است كه امسال يك ميليارد و 300 [ميليون دلار است]. به هر حال يك ميليارد بيشتر گذاشتند براى ارتش
محسن رفيق دوست: 450 [ميليون دلار آن] فقط پول پدافند است
محسن رضايى: يعنى از سال قبل بيشتر است.
محمود احمدپور: نه، از سال قبل بيشتر نيست.
محسن رفيق دوست: يك خورده كمتر است.
محمود احمدپور: از ما [سپاه پاسدران] بيشتر است.
محسن رفيق دوست: ما سال قبل يك ميليارد و پنجاه [ميليون دلار] داشتيم سه تا [ 300 ميليون دلار] از ارتش كمتر بود.
محمود احمدپور: مگر چه قدر مى جنگند.
محسن رضايى: شما با آقاى هاشمى صحبت كنيد كه هر كس مى جنگد به او ارز دهند. پدافند را هم شما حساب كرديد؟
محمود احمد پور: نه، بدون پدافند. 350 ميليون بودجه پدافند دست آقاى روحانى است.
اكبر غمخوار: البته همه اش را به ارتش مى دهد.
محمود احمدپور: (خطاب به فرمانده كل سپاه) نه با ايشان صحبت كرديم قرار شد سهم خودمان را جدا كنيم. قرار بود با آقاى رفيق دوست و آقاى رفان برويم جلسه بگذاريم ولى اگر شما باشيد تأثير دارد.
رضايى: من گفتم خودم مى روم با ايشان صحبت مى كنم چون مى ارزد.
اكبر غمخوار: [آقاى حسن روحانى] گفت بياييد جلسه بگذاريد صحبت كنيم.
محمود احمدپور: هزار تا [قبضه ضد هوايى] 23 را قبول كرد ولى بايد سيستم بخريم.
محسن رضايى: 23 چيست؟
محمود احمدپور: آقاى هاشمى به ايشان [حسن روحانى] گفته بود براى بچه هاى سپاه [پول] 1000 تا [قبضه ضدهوايى] 23 [ميلى مترى] را كنار بگذار، اين را هم قبول كرده بود گفتم بحث سيستم با شما داريم بحث موشك را داريم گفت؛ چه موشك هايى؟ گفتم؛ حالا اطلاعاتش را بعداً مى گوييم، قرار شد با آقاى رفان جلسه بگذاريم كه هنوز جلسه برگزار نشده است.
@warhistory1
L.t
به بهانه رفع تحریم تسلیحاتی
قسمت نهم
مشكل خريد خودرو از ژاپن و پاى بند نبودن چين به تعهدات تسليحاتى خود
محمود احمدپور: از ارديبهشت [امسال ورود] 2600 [دستگاه] وانت جديد كمك دار شروع مى شود.
اكبر غمخوار: پاترول مى آيد [اما] اصلاً سيستم نگه دارى و قطعه نداريم.
محمود احمدپور: بالاخره مشكل شما را حل می كند.
اكبر غمخوار: حل مى كند، اما خيلى زود همه خراب مى شوند.
محسن رضايى: كيفيت آن ها مثل پاترول است. پاترول ها كه اصلاً به درد نمى خورند.
محمود احمدپور: به تويوتا نمى رسد ولى يك درجه پايين تر از تويوتاست اما در جاهايى مثل حلبچه جواب مى دهد. 1000 تا وانت تويوتا (راهش) را باز كرديم. راضى شدند و دادند. اين ها در ژاپن بارگيرى شده است
محسن رضايى: بالاخره كى مى رسد؟
محمود احمدپور: يك ماه ديگر، اواخر ارديبهشت و حداكثر تا خرداد مى رسد 1000 دستگاه آمبولانس خريديم. اتوبوس، 911 و مينى بوس هيچ مشكلى نداريم وانت پيكان همه حل شده. 100 دستگاه جرثقيل 10 تن خريديم كه بحران داشتيم
محسن رفيق دوست: امسال سال لجستيكى است. امسال الحمدالله خوب بوده است. البته تا 2 سال پيش هيچى دستمان را نمى گرفت.
احمدپور: آقا محسن! ببينيد ژاپنى ها به ما تويوتا نمى دهند. آن ها 500 تا 500 تا مى دهند ما آن روز با آقاى قاسمى در بانك مركزى دعوا كرديم. حاج آقاى رفيق دوست هم لطف كردند تا بالاخره [اعتبار] باز شد در ضمن [اعتبار] 500 تاى ديگر را هم چند روز پيش باز كرديم البته 500 تا نداد و 395 دستگاه دادند. يعنى اين قدر ما را اذيت كنند جمعاً ما توانستيم هزار دستگاه وانت بياوريم.
محسن رضايى: قيمت را كه افزايش نداده اند؟
محمود احمدپور: قرار بود مقدارى تخفيف بدهد اما ديگر نمى دهد چون مى گويد قرار بود 10 هزار تا بخريد.
اكبر غمخوار: هزار دستگاه را تخفيف نمى دهند.
غلامعلى رشيد: يعنى شما حاضريد بخريد اما آن ها نمى دهند؟
اكبر غمخوار: غرب ىها به او [ژاپن] اجازه نم ىدهند.
محمود احمدپور: بله، ما حاضريم بخريم و اصلاً
مشكلى نداريم.
اكبر غمخوار: قرار شد حاج آقا [رفيق دوست] يك سفر به ژاپن برود.
محمود احمدپور: اين [ژاپن] هم ما را معطل كرد، تا بازار را از دست ندهد.
محسن رفيق دوست: خيلى از قراردادها را كه مى بنديم مى گويند مشروط به اين است كه شما تحريم نشويد. فقط كره شمالى است كه با ما هيچ مشكلى ندارد.
محسن رضايى: كره شمالى تا به حال چيزى از طرف شوروى ها [به ما] نگفته؟
محسن رفيق دوست: نه! اصلاً هيچى نگفته اند. مى خواهيم در مورد ميگ 23 با آن ها [چينى ها] صحبت كنيم تا ببينيم به كجا مى رسد.
غلامعلى رشيد: البته او پول مى خواهد، دلار مى دهيد؟
محسن رفيق دوست: تا حالا 2 ميليارد دلار خريد كرده ايم.
محسن رضايى: ما [سپاه] و ارتش؟
محسن رفيق دوست: فقط ما [سپاه پاسدران]
اكبر غمخوار: به ارتش هم 500 [ميليون دلار] دادند.
محسن رفيق دوست: ما و ارتش در عرض دو سه سال گذشته از چين 2.5 ميليارد خريد كرده ايم 1.800 ما خريد كرده ايم بقيه را ارتش.
محمود احمدپور: چين به عربستان [تجهيزات] داده و ما را به بازى گرفته اند.
غلامعلى رشيد: [چينى ها] به عراق هم همه چيز فروختند.
محمود احمدپور: عراق كه ديگر هيچى [همه چيز از چين دريافت كرده است].
محسن رفيق دوست: [خوددارى فروش سلاح به ايران را] به امريكا گران فروخته و فايده اش را بردند البته ما را هم از هر گونه قرارداد دعوت كردند. در جا به ايران آمدند و وزير خارجه شان هم رفت امريكا و گفت يا تكنولوژى مدرن بدهيد يا به ايران اسلحه مى دهيم بعد هم دعوتشان را [از ما] پس گرفتند و گفتند نياييد. (با خنده)
محمود احمدپور: انبوه ترين جا هستند ولى همه را نقد مى فرشند.
@warhistory1
L.t
قسمت نهم
مشكل خريد خودرو از ژاپن و پاى بند نبودن چين به تعهدات تسليحاتى خود
محمود احمدپور: از ارديبهشت [امسال ورود] 2600 [دستگاه] وانت جديد كمك دار شروع مى شود.
اكبر غمخوار: پاترول مى آيد [اما] اصلاً سيستم نگه دارى و قطعه نداريم.
محمود احمدپور: بالاخره مشكل شما را حل می كند.
اكبر غمخوار: حل مى كند، اما خيلى زود همه خراب مى شوند.
محسن رضايى: كيفيت آن ها مثل پاترول است. پاترول ها كه اصلاً به درد نمى خورند.
محمود احمدپور: به تويوتا نمى رسد ولى يك درجه پايين تر از تويوتاست اما در جاهايى مثل حلبچه جواب مى دهد. 1000 تا وانت تويوتا (راهش) را باز كرديم. راضى شدند و دادند. اين ها در ژاپن بارگيرى شده است
محسن رضايى: بالاخره كى مى رسد؟
محمود احمدپور: يك ماه ديگر، اواخر ارديبهشت و حداكثر تا خرداد مى رسد 1000 دستگاه آمبولانس خريديم. اتوبوس، 911 و مينى بوس هيچ مشكلى نداريم وانت پيكان همه حل شده. 100 دستگاه جرثقيل 10 تن خريديم كه بحران داشتيم
محسن رفيق دوست: امسال سال لجستيكى است. امسال الحمدالله خوب بوده است. البته تا 2 سال پيش هيچى دستمان را نمى گرفت.
احمدپور: آقا محسن! ببينيد ژاپنى ها به ما تويوتا نمى دهند. آن ها 500 تا 500 تا مى دهند ما آن روز با آقاى قاسمى در بانك مركزى دعوا كرديم. حاج آقاى رفيق دوست هم لطف كردند تا بالاخره [اعتبار] باز شد در ضمن [اعتبار] 500 تاى ديگر را هم چند روز پيش باز كرديم البته 500 تا نداد و 395 دستگاه دادند. يعنى اين قدر ما را اذيت كنند جمعاً ما توانستيم هزار دستگاه وانت بياوريم.
محسن رضايى: قيمت را كه افزايش نداده اند؟
محمود احمدپور: قرار بود مقدارى تخفيف بدهد اما ديگر نمى دهد چون مى گويد قرار بود 10 هزار تا بخريد.
اكبر غمخوار: هزار دستگاه را تخفيف نمى دهند.
غلامعلى رشيد: يعنى شما حاضريد بخريد اما آن ها نمى دهند؟
اكبر غمخوار: غرب ىها به او [ژاپن] اجازه نم ىدهند.
محمود احمدپور: بله، ما حاضريم بخريم و اصلاً
مشكلى نداريم.
اكبر غمخوار: قرار شد حاج آقا [رفيق دوست] يك سفر به ژاپن برود.
محمود احمدپور: اين [ژاپن] هم ما را معطل كرد، تا بازار را از دست ندهد.
محسن رفيق دوست: خيلى از قراردادها را كه مى بنديم مى گويند مشروط به اين است كه شما تحريم نشويد. فقط كره شمالى است كه با ما هيچ مشكلى ندارد.
محسن رضايى: كره شمالى تا به حال چيزى از طرف شوروى ها [به ما] نگفته؟
محسن رفيق دوست: نه! اصلاً هيچى نگفته اند. مى خواهيم در مورد ميگ 23 با آن ها [چينى ها] صحبت كنيم تا ببينيم به كجا مى رسد.
غلامعلى رشيد: البته او پول مى خواهد، دلار مى دهيد؟
محسن رفيق دوست: تا حالا 2 ميليارد دلار خريد كرده ايم.
محسن رضايى: ما [سپاه] و ارتش؟
محسن رفيق دوست: فقط ما [سپاه پاسدران]
اكبر غمخوار: به ارتش هم 500 [ميليون دلار] دادند.
محسن رفيق دوست: ما و ارتش در عرض دو سه سال گذشته از چين 2.5 ميليارد خريد كرده ايم 1.800 ما خريد كرده ايم بقيه را ارتش.
محمود احمدپور: چين به عربستان [تجهيزات] داده و ما را به بازى گرفته اند.
غلامعلى رشيد: [چينى ها] به عراق هم همه چيز فروختند.
محمود احمدپور: عراق كه ديگر هيچى [همه چيز از چين دريافت كرده است].
محسن رفيق دوست: [خوددارى فروش سلاح به ايران را] به امريكا گران فروخته و فايده اش را بردند البته ما را هم از هر گونه قرارداد دعوت كردند. در جا به ايران آمدند و وزير خارجه شان هم رفت امريكا و گفت يا تكنولوژى مدرن بدهيد يا به ايران اسلحه مى دهيم بعد هم دعوتشان را [از ما] پس گرفتند و گفتند نياييد. (با خنده)
محمود احمدپور: انبوه ترين جا هستند ولى همه را نقد مى فرشند.
@warhistory1
L.t
تمامی مطالب به بهانه رفع تحریم تسلیحاتی از متن پیاده سازی شده نوار 29268 از جلسه خاتم الانبيا در تاریخ 20 فروردین 1367 می باشدکه در شماره 41 فصلنامه نگین ایران منتشر شده است.
@warhistory1
L.t
@warhistory1
L.t
مطلب پایانی بحث های خرید های تسلیحاتی ایران در گذشته با بخشی از خاطرات ناصر نوبری به پایان می برم:
در جلسه خصوصی بین گورباچف و هاشمی که من هم حضور داشتم، گورباچف گفت امروز صبح جلسه پولیتبورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست) بود، آنجا تصویب کردم آنچه شما بخواهید از تسلیحات نظامی در اختیار شما بگذاریم. ورقه سفیدی را نشان داد که پائین آن امضای تمام ۱۳ عضو پولیتبورو بود؛ گفت از همه امضا گرفتم، شما فقط در جای خالی بالا بنویسید چه چیزی میخواهید؟ من و آقای هاشمی به هم نگاه کردیم، هاشمی گفت چی بگوییم، گفتم وقت بگیرید تا فردا جواب بدهیم. شب هیات ایرانی ریخته بود بهم، حتی اعضای هیات نظامی هم نمیدانستند چه اقلام روسی سفارش بدهند. طوری شد که فردا وقتی با گورباچف جلسه خصوصی گذاشتیم، لیست درخواستهای ما را که می دید میگفت اینکه قدیمی است، الان نام آخرین مدل این است و... لیست را اصلاح میکرد. بزرگترین قرارداد نظامی تاریخ ایران با رقمی بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار در این سفر امضا شد. ما توانستیم آخرین تکنولوژی روسی مثل سوخوی ۲۴، میگ ۲۹ و... برای اولین بار برای کشور زیردریایی بگیریم.
@warhistory1
L.t
در جلسه خصوصی بین گورباچف و هاشمی که من هم حضور داشتم، گورباچف گفت امروز صبح جلسه پولیتبورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست) بود، آنجا تصویب کردم آنچه شما بخواهید از تسلیحات نظامی در اختیار شما بگذاریم. ورقه سفیدی را نشان داد که پائین آن امضای تمام ۱۳ عضو پولیتبورو بود؛ گفت از همه امضا گرفتم، شما فقط در جای خالی بالا بنویسید چه چیزی میخواهید؟ من و آقای هاشمی به هم نگاه کردیم، هاشمی گفت چی بگوییم، گفتم وقت بگیرید تا فردا جواب بدهیم. شب هیات ایرانی ریخته بود بهم، حتی اعضای هیات نظامی هم نمیدانستند چه اقلام روسی سفارش بدهند. طوری شد که فردا وقتی با گورباچف جلسه خصوصی گذاشتیم، لیست درخواستهای ما را که می دید میگفت اینکه قدیمی است، الان نام آخرین مدل این است و... لیست را اصلاح میکرد. بزرگترین قرارداد نظامی تاریخ ایران با رقمی بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار در این سفر امضا شد. ما توانستیم آخرین تکنولوژی روسی مثل سوخوی ۲۴، میگ ۲۹ و... برای اولین بار برای کشور زیردریایی بگیریم.
@warhistory1
L.t
برخورد نزدیک از نوع سوم
تصویری از بررسی یک تانک T-72 منهدم شده عراقی توسط محسن رضایی و یحیی رحیم صفوی بعد از پایان عملیات فتح المبین
@warhistory1
L.t
تصویری از بررسی یک تانک T-72 منهدم شده عراقی توسط محسن رضایی و یحیی رحیم صفوی بعد از پایان عملیات فتح المبین
@warhistory1
L.t
War History
برخورد نزدیک از نوع سوم تصویری از بررسی یک تانک T-72 منهدم شده عراقی توسط محسن رضایی و یحیی رحیم صفوی بعد از پایان عملیات فتح المبین @warhistory1 L.t
اهمیت زرهی در جنگ و بیان مشکلات
بسمه تعالی
فرماندهی محترم قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)
شماره : 350
تاریخ: 64/5/28
پیوست: دارد
سلام علیکم
با درود به رهبر کبیر انقلاب و شهدای انقلاب اسلامی و به امید پیروی نهایی لشکریان اسلام مطالبی که ذیلاٌ به استحضار میرسد مسائلی در مورد رسته زرهی میباشد که ضرورت داشت خدمتتان عرض شود.
در چند دهه اخیر اگرچه ماهیت نبرد کاملا درگرگون نشده لیکن تغییرات آن در این زمان به طور قابل ملاحظهای زیاد بوده است. به طوری که در چند سال اخیر جنگهای منطقهای چنان ابعاد گسترده ای یافتهاند که امثال آنها در گذشته فقط در حد توانایی کشورهای قدرتمند قابل توجه، بوده است.
امروزه تمام ارتش های بزرگ جهان شالوده قدرت رزمی زمینی خود را بر تانک بنا نهادهاند و ارتش های پیمان ورشو که مصرف کننده تسلیحات شوروی میباشند در سازمان خود از انبوه تانک و پشتیبانی بیدریغ موسسات صنعتی که قادر به تولید بسیار زیاد خودروهای زرهی مرغوب هستند برخوردار میباشند و در هر حال روز به روز در مورد پیشرفت در ادوات زرهی برای رزمهای زمینی فعالیت میکنند و تانکهایی که امروز به کار میروند به مراتب از خودروهای زرهی جنگهای گذشته پیشرفتهتر و نابود کنندهتر میباشند.
خلاصه امروز توانایی تانک تا جایی که دامنه دید تیرانداز اجازه بدهد افزایش یافته است، به این معنی که هر کجا را که میتواند ببیند میزند و هر کجا را که بزند، منهدم نیز مینماید، چنین ابزار نظامی با قابلیت عبور خارج از جاده، حفاظت زرهی کافی و قدرت آتش فوق العاده همچنان چون گذشته مقام خود را به عنوان بهترین جنگ افزار رزمی زمینی حفظ کرده و احتمالا نیز آن را نگه خواهد داشت.
بد نیست حرف از قدرت زرهی در جهان زده شد، مطالبی هم در مورد زرهیای که با ما در جنگ است داشته باشیم. اگر توجه کنیم به وضوح به ما ثابت میشود که عراق تمام موفقیتهایی را که تا به حال در مورد خنثی کردن عملیاتهای ما داشته توسط تانکها . زرهی قویای که دارد، بوده است. کلیه پاتک های دشمن توسط تانک بوده و ما غالبا به علت زره قوی و یا امکان پذیر نبودن آوردن تانک در صحنه عملیات، ناچار به عقب نشینی شدهایم.
و همچنین مشاهده میفرمایید که عراق زرهی خود را چند برابر قویتر از ایران کرده به طوری که در حال حاضر نیروی متجاوز از 120 گردان زرهی دارد. با این حال نگاهی به وضعیت زرهی در کشور خودمان به خصوص زرهی در سپاه بیاندازیم:
الف) زرهی در سپاه پس از عملیات فتح المبین پایه ریزی شد اول با یک گردان و بعد با یک تیپ و بعد از مدتی دیگر به صورت گردانهایی به صورت یک لشکر سازماندهی شد و بعد از عملیات به صورت گردانهایی در اختیار لشکرهای پیاده قرار گرفت و بعد از مدتی دیگر قرار شد در قالب سه تیپ مستقل سازماندهی شوند. وقتی قرار بر این شد که تشکیلات زرهی به این صورت سازماندهی شود زرهی سپاه شروع به سازماندهی این تیمها کرد. و در حین اینکه سه تیپ مستقل و یک گردان مستقل به اضافه آموزشگاه زرهی در شیراز تکمیل شد، مشکلاتی به جود آمد که به استحضار خواهد رسید.
بسمه تعالی
فرماندهی محترم قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)
شماره : 350
تاریخ: 64/5/28
پیوست: دارد
سلام علیکم
با درود به رهبر کبیر انقلاب و شهدای انقلاب اسلامی و به امید پیروی نهایی لشکریان اسلام مطالبی که ذیلاٌ به استحضار میرسد مسائلی در مورد رسته زرهی میباشد که ضرورت داشت خدمتتان عرض شود.
در چند دهه اخیر اگرچه ماهیت نبرد کاملا درگرگون نشده لیکن تغییرات آن در این زمان به طور قابل ملاحظهای زیاد بوده است. به طوری که در چند سال اخیر جنگهای منطقهای چنان ابعاد گسترده ای یافتهاند که امثال آنها در گذشته فقط در حد توانایی کشورهای قدرتمند قابل توجه، بوده است.
امروزه تمام ارتش های بزرگ جهان شالوده قدرت رزمی زمینی خود را بر تانک بنا نهادهاند و ارتش های پیمان ورشو که مصرف کننده تسلیحات شوروی میباشند در سازمان خود از انبوه تانک و پشتیبانی بیدریغ موسسات صنعتی که قادر به تولید بسیار زیاد خودروهای زرهی مرغوب هستند برخوردار میباشند و در هر حال روز به روز در مورد پیشرفت در ادوات زرهی برای رزمهای زمینی فعالیت میکنند و تانکهایی که امروز به کار میروند به مراتب از خودروهای زرهی جنگهای گذشته پیشرفتهتر و نابود کنندهتر میباشند.
خلاصه امروز توانایی تانک تا جایی که دامنه دید تیرانداز اجازه بدهد افزایش یافته است، به این معنی که هر کجا را که میتواند ببیند میزند و هر کجا را که بزند، منهدم نیز مینماید، چنین ابزار نظامی با قابلیت عبور خارج از جاده، حفاظت زرهی کافی و قدرت آتش فوق العاده همچنان چون گذشته مقام خود را به عنوان بهترین جنگ افزار رزمی زمینی حفظ کرده و احتمالا نیز آن را نگه خواهد داشت.
بد نیست حرف از قدرت زرهی در جهان زده شد، مطالبی هم در مورد زرهیای که با ما در جنگ است داشته باشیم. اگر توجه کنیم به وضوح به ما ثابت میشود که عراق تمام موفقیتهایی را که تا به حال در مورد خنثی کردن عملیاتهای ما داشته توسط تانکها . زرهی قویای که دارد، بوده است. کلیه پاتک های دشمن توسط تانک بوده و ما غالبا به علت زره قوی و یا امکان پذیر نبودن آوردن تانک در صحنه عملیات، ناچار به عقب نشینی شدهایم.
و همچنین مشاهده میفرمایید که عراق زرهی خود را چند برابر قویتر از ایران کرده به طوری که در حال حاضر نیروی متجاوز از 120 گردان زرهی دارد. با این حال نگاهی به وضعیت زرهی در کشور خودمان به خصوص زرهی در سپاه بیاندازیم:
الف) زرهی در سپاه پس از عملیات فتح المبین پایه ریزی شد اول با یک گردان و بعد با یک تیپ و بعد از مدتی دیگر به صورت گردانهایی به صورت یک لشکر سازماندهی شد و بعد از عملیات به صورت گردانهایی در اختیار لشکرهای پیاده قرار گرفت و بعد از مدتی دیگر قرار شد در قالب سه تیپ مستقل سازماندهی شوند. وقتی قرار بر این شد که تشکیلات زرهی به این صورت سازماندهی شود زرهی سپاه شروع به سازماندهی این تیمها کرد. و در حین اینکه سه تیپ مستقل و یک گردان مستقل به اضافه آموزشگاه زرهی در شیراز تکمیل شد، مشکلاتی به جود آمد که به استحضار خواهد رسید.
War History
برخورد نزدیک از نوع سوم تصویری از بررسی یک تانک T-72 منهدم شده عراقی توسط محسن رضایی و یحیی رحیم صفوی بعد از پایان عملیات فتح المبین @warhistory1 L.t
این تشکیلات تا بعد از عملیات بدر حفظ شد. بعد از این که عملیات بدر انجام شد فرماندهی دستور ادغام تیپ 28 صفر با لشکر 25 کربلا را دادند. ادغام صورت گرفت، بعد از مدتی دیگر دستور ادغام تیپ 25 رمضان 27 حضرت رسول (ص) را دادند و در حال حاضر ما سازمانی به شکل دو محور زرهی در لشکر های 25 و 27 به اضافه تیپ مستقل 72 محرم و گردان مستقل 28 ذوالفقار داریم. لازم به توجه است که تعداد 4 گردان مکانیزه ( نفربر خشایار) در این 4 یکان سازمان داده شده است علاوه بر نفربرهایی که داشتند.
ب) وقتی فکر میکنیم که در آینده باید چه کنیم به نتایجی میرسیم و این نتایج را که بررسی میکنیم به این به این واقعیت میرسیم که در هر منطقه بخواهیم عمل کنیم احتیاج به ادوات و وسایل زرهی مختص به آن منطقه را داریم. مثلا در هور به قایق، سطحی، خشایار و غیره احتیاج داریم.
در کوهستان، ادوات و وسایل دیگری مورد استفاده قرار میگیرد و اما در دشت و زمین هموار، این زرهی است که کاربرد شایانی دارد. با این حال که ما کلا به این مسئله واقفیم که تعیین کننده مسئله جنگ، منطقه جنوب است و تانک در این منطقه به علت آب گرفتگی قابل استفاده نیست. اما بلاخره از آب که بیرون میآییم و در دشت درگیر میشویم چه دشت جنوب و چه دشت مندلی و مناطق دیگر، سلاحی که در این مناطق استفاده شایانی دارد تانک میباشد. نیروهای پیاده در پناه تانک میتوانند پیشروی کنند. یا در پاتک ها، تانک است که با تانک مبارزه کند و آتش مستقیم را خاموش کند و ماموریتهای دیگری که خود شما واقف هستید.
وقتی این نیاز را در زمانی که درگیر شدیم احساس کردیم به این فکر میافتیم که در زمان خیلی کمی به بازسازی و سازماندهی زرهی جهت ماموریت های که پیش آمده اقدام کنیم.تجربه به ما ثابت کرده است که اگر بخواهیم یک رسته تخصصی را در یک زمان کوتاه سازماندهی کنیم بازدهی ندارد.
با ذکر مسائل فوق و با اینکه در سپاه چند سالی است که زرهی بنیان گذاشته شده و به چند صورت زیر سازمان داده شده ولی به عللی که ذیلا خدمتتان عرض میشود نتوانسته شکل خاصی به خود بگیرد و سازمان مشخصی داشته باشد:
1- تصمیمات مکرر در مرد سازمان: این مسئله مهمترین عامل است چون زرهی یک رسته تخصصی میباشد و اگر هرچند وقت یکبار سازمانش را به هم بزنیم و به صورت دیگر سازماندهی کنیم، تا سازمان جدید بخواهد شکل بگیرد زمان خیلی یادی را خواهد برد. پیامد دیگر این تصمیمات مکرر، تردید را که بدترین آفت یک رزمنده در جنگ است در آنها به وجود میآورد.
2- ثابت نبودن نیروها در یکان ها: قبل ا سال 1362 مشکل اساسی که ما داشتیم تثبیت نیرو بود که این مشکل کماکان باقی مانده، به این صورت که در آن زمان یک نیروی بسیجی میآمد و آموزش چند ساعته که میدید شروع به کار میکرد. این موضوع باعث از بین رفتن ادوات و وسایل زرهی میشد و کارایی آن نیز صفر بود. ولی الان بحمدا... با تعلق گرفتن نیروی مشمول به یکان های زرهی، این مشکل تقریبا در شرف حل شدن است ولی مشکل نیروی کادر سپاهی هنوز حل نشده و یکان های زرهی با کمبود خیلی زیادی در این زمینه مواجه هستند. قابل ذکر است که رسته تخصصی مثل زرهی باید از نیروهای کادر ورزیده زبده برخوردار باشد تا بتوان به صورت مطلوب از آن استفاده کرد.
3-نداشتن یک پشتیبانی قوی تعمیر و نگهداری هماهنگ با زرهی: چند سال است که زرهی به استحضار فرماندهی محترم رسانده و هنوز هم این مشکل حل نشده در حال حضار پشتیبانی زرهی برای یکان های زرهی کاری به آن صرت انجام نداده و نمیدهد. ناهماهنگ بودن با زرهی: چون زرهی هماهنگ کننده پشتیبانی زرهی، آموزشگاه زرهی و یکان های رزمی زرهی میباشد، ولی پشتیبانی زرهی از این امر مستثنی میباشد و از این گذشته یکی از وظایف پشتیبانی زرهی تامین تعمیرات تیپ ها و گردان های زرهی می باشد که تا به حال این کار نیز به خوبی صورت نگرفته است.
4-بها ندادن به زرهی: این مسئله مهمترین مسئله ای است که مسائل بالا هم معلول همین علت است. اگر سپاه به رسته زرهی خود بها میداد مسائل بالا به وجود نمیآمد. از مسئولین محترم تقاضا میشود که توجه کردن به گسترش این رسته که ضرروی میباشد در فکرشان باشد. عرض دیگری که داریم این است، همان طوری که در بالا ذکر شد مقطعی فکر نکنیم باید آینده را نیز در دراز مدت در نظر بگیریم و همان فرمایش امام که فرمودند:" جنگ، چنگ تا رفع فتنه از عالم" را با عمل تحقق بخشیم.
و اما پیشنهاداتی که در مورد زرهی داریم:
1)سازمان: ما از همین حالا باید طرح های داده شده را تنظیم و یک سازمان را انتخاب و بر مبنای آن سازمان زرهی را گسترش و سازماندهی کنیم. پیشنهادی که ما داریم همان سازمان یکان های مستقل زرهی است با این تفاوت که به هر یکان چند گردان پیاده داده شد که در عملیات آفندی شرکت کنند.
ب) وقتی فکر میکنیم که در آینده باید چه کنیم به نتایجی میرسیم و این نتایج را که بررسی میکنیم به این به این واقعیت میرسیم که در هر منطقه بخواهیم عمل کنیم احتیاج به ادوات و وسایل زرهی مختص به آن منطقه را داریم. مثلا در هور به قایق، سطحی، خشایار و غیره احتیاج داریم.
در کوهستان، ادوات و وسایل دیگری مورد استفاده قرار میگیرد و اما در دشت و زمین هموار، این زرهی است که کاربرد شایانی دارد. با این حال که ما کلا به این مسئله واقفیم که تعیین کننده مسئله جنگ، منطقه جنوب است و تانک در این منطقه به علت آب گرفتگی قابل استفاده نیست. اما بلاخره از آب که بیرون میآییم و در دشت درگیر میشویم چه دشت جنوب و چه دشت مندلی و مناطق دیگر، سلاحی که در این مناطق استفاده شایانی دارد تانک میباشد. نیروهای پیاده در پناه تانک میتوانند پیشروی کنند. یا در پاتک ها، تانک است که با تانک مبارزه کند و آتش مستقیم را خاموش کند و ماموریتهای دیگری که خود شما واقف هستید.
وقتی این نیاز را در زمانی که درگیر شدیم احساس کردیم به این فکر میافتیم که در زمان خیلی کمی به بازسازی و سازماندهی زرهی جهت ماموریت های که پیش آمده اقدام کنیم.تجربه به ما ثابت کرده است که اگر بخواهیم یک رسته تخصصی را در یک زمان کوتاه سازماندهی کنیم بازدهی ندارد.
با ذکر مسائل فوق و با اینکه در سپاه چند سالی است که زرهی بنیان گذاشته شده و به چند صورت زیر سازمان داده شده ولی به عللی که ذیلا خدمتتان عرض میشود نتوانسته شکل خاصی به خود بگیرد و سازمان مشخصی داشته باشد:
1- تصمیمات مکرر در مرد سازمان: این مسئله مهمترین عامل است چون زرهی یک رسته تخصصی میباشد و اگر هرچند وقت یکبار سازمانش را به هم بزنیم و به صورت دیگر سازماندهی کنیم، تا سازمان جدید بخواهد شکل بگیرد زمان خیلی یادی را خواهد برد. پیامد دیگر این تصمیمات مکرر، تردید را که بدترین آفت یک رزمنده در جنگ است در آنها به وجود میآورد.
2- ثابت نبودن نیروها در یکان ها: قبل ا سال 1362 مشکل اساسی که ما داشتیم تثبیت نیرو بود که این مشکل کماکان باقی مانده، به این صورت که در آن زمان یک نیروی بسیجی میآمد و آموزش چند ساعته که میدید شروع به کار میکرد. این موضوع باعث از بین رفتن ادوات و وسایل زرهی میشد و کارایی آن نیز صفر بود. ولی الان بحمدا... با تعلق گرفتن نیروی مشمول به یکان های زرهی، این مشکل تقریبا در شرف حل شدن است ولی مشکل نیروی کادر سپاهی هنوز حل نشده و یکان های زرهی با کمبود خیلی زیادی در این زمینه مواجه هستند. قابل ذکر است که رسته تخصصی مثل زرهی باید از نیروهای کادر ورزیده زبده برخوردار باشد تا بتوان به صورت مطلوب از آن استفاده کرد.
3-نداشتن یک پشتیبانی قوی تعمیر و نگهداری هماهنگ با زرهی: چند سال است که زرهی به استحضار فرماندهی محترم رسانده و هنوز هم این مشکل حل نشده در حال حضار پشتیبانی زرهی برای یکان های زرهی کاری به آن صرت انجام نداده و نمیدهد. ناهماهنگ بودن با زرهی: چون زرهی هماهنگ کننده پشتیبانی زرهی، آموزشگاه زرهی و یکان های رزمی زرهی میباشد، ولی پشتیبانی زرهی از این امر مستثنی میباشد و از این گذشته یکی از وظایف پشتیبانی زرهی تامین تعمیرات تیپ ها و گردان های زرهی می باشد که تا به حال این کار نیز به خوبی صورت نگرفته است.
4-بها ندادن به زرهی: این مسئله مهمترین مسئله ای است که مسائل بالا هم معلول همین علت است. اگر سپاه به رسته زرهی خود بها میداد مسائل بالا به وجود نمیآمد. از مسئولین محترم تقاضا میشود که توجه کردن به گسترش این رسته که ضرروی میباشد در فکرشان باشد. عرض دیگری که داریم این است، همان طوری که در بالا ذکر شد مقطعی فکر نکنیم باید آینده را نیز در دراز مدت در نظر بگیریم و همان فرمایش امام که فرمودند:" جنگ، چنگ تا رفع فتنه از عالم" را با عمل تحقق بخشیم.
و اما پیشنهاداتی که در مورد زرهی داریم:
1)سازمان: ما از همین حالا باید طرح های داده شده را تنظیم و یک سازمان را انتخاب و بر مبنای آن سازمان زرهی را گسترش و سازماندهی کنیم. پیشنهادی که ما داریم همان سازمان یکان های مستقل زرهی است با این تفاوت که به هر یکان چند گردان پیاده داده شد که در عملیات آفندی شرکت کنند.
War History
برخورد نزدیک از نوع سوم تصویری از بررسی یک تانک T-72 منهدم شده عراقی توسط محسن رضایی و یحیی رحیم صفوی بعد از پایان عملیات فتح المبین @warhistory1 L.t
2) نیرو: اگر پرسنل سپاهی کوشش کند که یک عده نیروی زبده کاردان را به یکان های زرهی بدهد و سهمیه مشمولین را از بین مشمولین لایق و خوب جدا کند، در این صورت مسئله نیرو نیز حل خواهد شد.
3) تمرکز سلاح: وقتی سازمان مشخص شد این مسئله حل خواهد شد، که چگنه باید سازماندهی شود به صورت تمرکز یا وابسته به لشکر های پیاده باشد.
4) پشتیبانی: همان طور که در بالا عرض شد این مسئله حادترین مسئله زرهی تا به حال بوده است اگر برادران مسئول این مسئله را حل کنند یک هماهنگی کلی بین زرهی و پشتیبانی به وجود بیاید و کلا خط کاری را از زرهی بگیرد مسئله پشتیبانی نیز حل خواهد شد.
@warhistory1
L.t
3) تمرکز سلاح: وقتی سازمان مشخص شد این مسئله حل خواهد شد، که چگنه باید سازماندهی شود به صورت تمرکز یا وابسته به لشکر های پیاده باشد.
4) پشتیبانی: همان طور که در بالا عرض شد این مسئله حادترین مسئله زرهی تا به حال بوده است اگر برادران مسئول این مسئله را حل کنند یک هماهنگی کلی بین زرهی و پشتیبانی به وجود بیاید و کلا خط کاری را از زرهی بگیرد مسئله پشتیبانی نیز حل خواهد شد.
@warhistory1
L.t
به او گفتم
جنگ!
و بیرون زدم از پیراهنم
به او گفتم
با بوسه اگر میشد آدم کُشت
صلح تراژدی بزرگی بود
به او گفتم
مرگ حرفهای بزرگی برای گفتن دارد
به او گفتم
تفنگها به ترجمه مشغولاند
او اما چارطاق دراز کشیده بود
نه به تفنگ فکر میکرد
نه به بوسهای عمیق
.
.
.
ما مرده بودیم!
من
دیر فهمیدم
@warhistory1
L.t
جنگ!
و بیرون زدم از پیراهنم
به او گفتم
با بوسه اگر میشد آدم کُشت
صلح تراژدی بزرگی بود
به او گفتم
مرگ حرفهای بزرگی برای گفتن دارد
به او گفتم
تفنگها به ترجمه مشغولاند
او اما چارطاق دراز کشیده بود
نه به تفنگ فکر میکرد
نه به بوسهای عمیق
.
.
.
ما مرده بودیم!
من
دیر فهمیدم
@warhistory1
L.t
تصویری از یک فروند کبرای هوانیروز ارتش مسلح به موشک هدایت تلویزیونی ماوریک
ماوریک بر علیه اهداف زمینی مانند تانک بسیار کارا بود و جهت افزایش توان کبراهای نان تاو بر روی آنان لود شد
اما بخاطر مشکلات فراوانی که به همراه داشت از ادامه پروژه صرف نظر شد و کنار رفت
@warhistory1
L.t
ماوریک بر علیه اهداف زمینی مانند تانک بسیار کارا بود و جهت افزایش توان کبراهای نان تاو بر روی آنان لود شد
اما بخاطر مشکلات فراوانی که به همراه داشت از ادامه پروژه صرف نظر شد و کنار رفت
@warhistory1
L.t
War History
تصویری از 3 عراده Type-69 سپاه پاسدران در جریان عملیات کربلای 5 دی ماه 1365 @warhistory1 L.t
زرهی، اژدهایی پولادین یا فرزندی نامشروع؟!
قسمت اول
رسته زرهی در ایران از دسته رسته های زمینی است کمتر اهمیتی از نظر فرماندهان نظامی در ایران داشته است. از گذشته تا به امروز زرهی بیشتر به مانند فرزندی نامشروع به چشم آمده است تا قدرتی سهمگین
از مشکلات بزرگ عملیات های آفندی سپاه تکیه بر نیروهای پیاده بود و کمتر پیش میآمد به یکان های زرهی تکیه کنند. نطفه زرهی در سپاه در عملیات ثامن الائمه شکل گرفت. تا قبل از آن ذهن فرماندهان سپاه به رسته های سنگین نرفته بود زیرا مسائلی عدم تامین مهمات و قطعات برای زرهی وجود داشت.
همچنین وفور نیروی پیاده و هدایت آسان نیروی پیاده باعث میشد تا کمتر توجهی به آن شود. حتی با تشکیل یکان های زرهی در سپاه باز هم عدم اعتقاد راسخ به زرهی تا پایان جنگ در فرماندهی سپاه باقی ماند، زیرا بخاطر مشکلات زرهی، فرماندهی کل و فرماندهان تیپ ها و لشکر ها به یک عدم باور رسیدند که نمیشود از زرهی استفاده کرد.
اما فقط این عدم باور به اینجا ختم نمیشد. در جریان سمینار فرماندهان لشکرها و تیپ های مستقل سپاه در سال 66 فرماندهان یکان های زرهی حتی دعوت نشدند. عباس سرخیلی از فرماندهان زرهی سپاه روایت میکند: گفتند به پادگان اسلام آباد غرب بیایید، جلسهای هست. ما به همه تشکیلات تیپ، چون گفته بودند به رده بیایید به پادگان آمدیم. فکر کنم آقای صیاف بود که به من گفت: گفتهاند که یکان های زرهی نباید حضور داشته باشند. من قضیه را به بچه ها نگفتم تا ناراحت نشوند. گفتم: ظاهرا جلسه ملغی شده است.
تلاش های زیادی انجام شد که مجموعه بچههای زرهی بتوانیم این انگیزه را در فرماندهی کل اعم از آقا محسن و آقا رحیم و برادران دیگر ایجاد کنیم. خاطرم هست آقای عرب نژاد به پیشنهاد آقای پاکپور تانک ها را به تهران در بیابانی نزدیک قم بردند و یک ماه در آن سرما منطقه ای درست کردند و تاسیسات زدند تا به فرماندهی قدرت تانک را نشان بدهند. اما آقای هاشمی، اقا محسن یا آقا رحیم هیچکدام نیامدند تنها یکی از نیروهای ستاد، آقای مبلغ یا آقای محتاج آمد. من خودم که به عنوان مهمان آمده بودم انقدر ناراحت شدم و گفتم خدایا این بندگان خدا این قدر زحمت کشیدند آن وقتی یکی نیامد بگوید دستتان درد نکند.
یکبار دیگر هم آقای عرب نژاد در منطقه بین پادگان خمید و مقر خودشان، سنگرهایی را ایجاد کرد و در هر سنگر یک چراغ فانوس گذاشت و از فاصله 3 کیلومتر، تانک هایش را آرایش داده بود. آقا رحیم را با خواهش التماس دعوت کردند و ایشان آمد. من و آقای پاکپور و آقای جعفری هم بودیم. از فاصله 3 کیلومتری دقیقا این فانوس ها را زدند بعد با آقا رحیم داخل هم سنگر که رفتیم دیدیدم دو به دو نه فانوس را زدند، گفتم آقا رحیم ببین این قدرت تانک است!
به هر حال تمام این مجاهدت ها و تلاش ها نتیجه نداد.
@warhistory1
L.t
قسمت اول
رسته زرهی در ایران از دسته رسته های زمینی است کمتر اهمیتی از نظر فرماندهان نظامی در ایران داشته است. از گذشته تا به امروز زرهی بیشتر به مانند فرزندی نامشروع به چشم آمده است تا قدرتی سهمگین
از مشکلات بزرگ عملیات های آفندی سپاه تکیه بر نیروهای پیاده بود و کمتر پیش میآمد به یکان های زرهی تکیه کنند. نطفه زرهی در سپاه در عملیات ثامن الائمه شکل گرفت. تا قبل از آن ذهن فرماندهان سپاه به رسته های سنگین نرفته بود زیرا مسائلی عدم تامین مهمات و قطعات برای زرهی وجود داشت.
همچنین وفور نیروی پیاده و هدایت آسان نیروی پیاده باعث میشد تا کمتر توجهی به آن شود. حتی با تشکیل یکان های زرهی در سپاه باز هم عدم اعتقاد راسخ به زرهی تا پایان جنگ در فرماندهی سپاه باقی ماند، زیرا بخاطر مشکلات زرهی، فرماندهی کل و فرماندهان تیپ ها و لشکر ها به یک عدم باور رسیدند که نمیشود از زرهی استفاده کرد.
اما فقط این عدم باور به اینجا ختم نمیشد. در جریان سمینار فرماندهان لشکرها و تیپ های مستقل سپاه در سال 66 فرماندهان یکان های زرهی حتی دعوت نشدند. عباس سرخیلی از فرماندهان زرهی سپاه روایت میکند: گفتند به پادگان اسلام آباد غرب بیایید، جلسهای هست. ما به همه تشکیلات تیپ، چون گفته بودند به رده بیایید به پادگان آمدیم. فکر کنم آقای صیاف بود که به من گفت: گفتهاند که یکان های زرهی نباید حضور داشته باشند. من قضیه را به بچه ها نگفتم تا ناراحت نشوند. گفتم: ظاهرا جلسه ملغی شده است.
تلاش های زیادی انجام شد که مجموعه بچههای زرهی بتوانیم این انگیزه را در فرماندهی کل اعم از آقا محسن و آقا رحیم و برادران دیگر ایجاد کنیم. خاطرم هست آقای عرب نژاد به پیشنهاد آقای پاکپور تانک ها را به تهران در بیابانی نزدیک قم بردند و یک ماه در آن سرما منطقه ای درست کردند و تاسیسات زدند تا به فرماندهی قدرت تانک را نشان بدهند. اما آقای هاشمی، اقا محسن یا آقا رحیم هیچکدام نیامدند تنها یکی از نیروهای ستاد، آقای مبلغ یا آقای محتاج آمد. من خودم که به عنوان مهمان آمده بودم انقدر ناراحت شدم و گفتم خدایا این بندگان خدا این قدر زحمت کشیدند آن وقتی یکی نیامد بگوید دستتان درد نکند.
یکبار دیگر هم آقای عرب نژاد در منطقه بین پادگان خمید و مقر خودشان، سنگرهایی را ایجاد کرد و در هر سنگر یک چراغ فانوس گذاشت و از فاصله 3 کیلومتر، تانک هایش را آرایش داده بود. آقا رحیم را با خواهش التماس دعوت کردند و ایشان آمد. من و آقای پاکپور و آقای جعفری هم بودیم. از فاصله 3 کیلومتری دقیقا این فانوس ها را زدند بعد با آقا رحیم داخل هم سنگر که رفتیم دیدیدم دو به دو نه فانوس را زدند، گفتم آقا رحیم ببین این قدرت تانک است!
به هر حال تمام این مجاهدت ها و تلاش ها نتیجه نداد.
@warhistory1
L.t
تصویری از چیفتن های واگذار شده به سپاه
از اولین یکان های سپاه که چیفتن را در خدمت گرفت گردان المهدی به فرماندهی کاظم جعغر زاده بود.
@warhistory1
L.t
از اولین یکان های سپاه که چیفتن را در خدمت گرفت گردان المهدی به فرماندهی کاظم جعغر زاده بود.
@warhistory1
L.t
War History
تصویری از چیفتن های واگذار شده به سپاه از اولین یکان های سپاه که چیفتن را در خدمت گرفت گردان المهدی به فرماندهی کاظم جعغر زاده بود. @warhistory1 L.t
زرهی، اژدهایی پولادین یا فرزندی نامشروع؟!
قسمت دوم
ناکامی ها و شکست هایی که در سال اول جنگ بذری را در ذهنیت فرماندهان کاشت که ثمره آن سالهای سال باقی ماند. شکست های واحدهای زرهی ارتش در برابر عراق نوعی بدبینی را نسبت به استفاده از زرهی ایجاد کرده بود.
کمتر فرماندهانی اعتقاد به زرهی داشتند و به علت آنکه پیاده به راحتی در اختیار قرار می گرفت و آموزش و تامین آن ساده تر بود همچنین پیاده از لحاظ لجستیکی برای سپاه بار کمتری داشت و لجستیک آن با اتوبوس ها و کامیون ها به سادگی حل میشد و نیازی به ادواتی مانند تانکبر نبود
و از لحاظ مخابرات و ارتباطات نیز پیاده شرایطی ساده تر داشت لذا همین مسائل باعث شد بود این تصور به وجود آید که با نیروی پیاده بهتر می شود عمل کرد.
احمد کاظمی از معدود فرماندهانی در سپاه بود که درک بهره گیری از زرهی را در عملیات های طرح ریزی شده داشت و می گفت: " برد RPG ما 300 متر و فوق اش 600 است در حالی که زرهی دشمن در 1 کیلومتری ما مستقر است و نمی توانیم آن را بزنیم و یک سلاحی میخواهیم که بردمان را بلند کند."
تجربه رمضان نتوانست در انتقال درس به فرماندهان موفق باشد درسی که مفهوم آن این بود که با توجه به مهندسی رزمی عراق و موانع ایجاد شده در خط تماس عملکرد پیاده در خط لجمن به سرعت محدود شده و زمینگیر می شود و سرعت در تحرک و پیشروی امری مهم و حیاتی است. یکی از دلایل عدم توجیه فرماندهان نسبت به اهدافی بود که زرهی برای آن طراحی شده است.
از طرف دیگر یک چالش دیگر برای زرهی نیز وجود داشت. بروز تفکر توپخانه به جای زرهی ( تفکری که امروز نیز در بخش های دیگر دیده می شود.) زیرا توپخانه در سپاه رشد بهتری داشت و سازمان آن به نسبت زرهی از پشتیبانی بیشتری بهره مند شده بود. همچنین عملکرد خوب توپخانه در جنگ، تامین بودن تسلیحاتی و قطعاتی و هزینه باعث شده بود عده ای در ذهن خود توپخانه را در جای زرهی بگذارند.
حمید سرخیلی در بخشی از خاطرات خود می گوید: " من یکبار در جلسه ای پیش آقا رحیم رفتم و به ایشان گفتم چرا نفربر BMP نمی خرید.
جواب داد: دنبالش رفتیم خواستیم 100 دستگاه از روسیه بخریم گفتند BMP یک سلاح استراتژیک است ولی توپ هر چه بخواهید می توانیم تهیه کنیم."
نکته قابل توجهی وجود دارد آن است که محسن صفایی فراهانی در زمان حضور خود در وزارت صنایع سنگین ماجرای تولید BMP را اینطور نقل میکند که با بلغارستان توافقاتی جهت خرید و تولید نفربر BMP-1 در کارخانه واگن پارس انجام شده بود و قرار بر این بود که 50 عراده BMP-1 ابتدا خریده شود، 100 عراده مونتاژ شود و 150 عراده دیگر تولید شود.
و در جلسه گزارش روند تولید به فرماندهان سپاه آن ها می گویند به جای BMP به ما 5000 هزار RPG دهید.
@warhistory1
L.t
قسمت دوم
ناکامی ها و شکست هایی که در سال اول جنگ بذری را در ذهنیت فرماندهان کاشت که ثمره آن سالهای سال باقی ماند. شکست های واحدهای زرهی ارتش در برابر عراق نوعی بدبینی را نسبت به استفاده از زرهی ایجاد کرده بود.
کمتر فرماندهانی اعتقاد به زرهی داشتند و به علت آنکه پیاده به راحتی در اختیار قرار می گرفت و آموزش و تامین آن ساده تر بود همچنین پیاده از لحاظ لجستیکی برای سپاه بار کمتری داشت و لجستیک آن با اتوبوس ها و کامیون ها به سادگی حل میشد و نیازی به ادواتی مانند تانکبر نبود
و از لحاظ مخابرات و ارتباطات نیز پیاده شرایطی ساده تر داشت لذا همین مسائل باعث شد بود این تصور به وجود آید که با نیروی پیاده بهتر می شود عمل کرد.
احمد کاظمی از معدود فرماندهانی در سپاه بود که درک بهره گیری از زرهی را در عملیات های طرح ریزی شده داشت و می گفت: " برد RPG ما 300 متر و فوق اش 600 است در حالی که زرهی دشمن در 1 کیلومتری ما مستقر است و نمی توانیم آن را بزنیم و یک سلاحی میخواهیم که بردمان را بلند کند."
تجربه رمضان نتوانست در انتقال درس به فرماندهان موفق باشد درسی که مفهوم آن این بود که با توجه به مهندسی رزمی عراق و موانع ایجاد شده در خط تماس عملکرد پیاده در خط لجمن به سرعت محدود شده و زمینگیر می شود و سرعت در تحرک و پیشروی امری مهم و حیاتی است. یکی از دلایل عدم توجیه فرماندهان نسبت به اهدافی بود که زرهی برای آن طراحی شده است.
از طرف دیگر یک چالش دیگر برای زرهی نیز وجود داشت. بروز تفکر توپخانه به جای زرهی ( تفکری که امروز نیز در بخش های دیگر دیده می شود.) زیرا توپخانه در سپاه رشد بهتری داشت و سازمان آن به نسبت زرهی از پشتیبانی بیشتری بهره مند شده بود. همچنین عملکرد خوب توپخانه در جنگ، تامین بودن تسلیحاتی و قطعاتی و هزینه باعث شده بود عده ای در ذهن خود توپخانه را در جای زرهی بگذارند.
حمید سرخیلی در بخشی از خاطرات خود می گوید: " من یکبار در جلسه ای پیش آقا رحیم رفتم و به ایشان گفتم چرا نفربر BMP نمی خرید.
جواب داد: دنبالش رفتیم خواستیم 100 دستگاه از روسیه بخریم گفتند BMP یک سلاح استراتژیک است ولی توپ هر چه بخواهید می توانیم تهیه کنیم."
نکته قابل توجهی وجود دارد آن است که محسن صفایی فراهانی در زمان حضور خود در وزارت صنایع سنگین ماجرای تولید BMP را اینطور نقل میکند که با بلغارستان توافقاتی جهت خرید و تولید نفربر BMP-1 در کارخانه واگن پارس انجام شده بود و قرار بر این بود که 50 عراده BMP-1 ابتدا خریده شود، 100 عراده مونتاژ شود و 150 عراده دیگر تولید شود.
و در جلسه گزارش روند تولید به فرماندهان سپاه آن ها می گویند به جای BMP به ما 5000 هزار RPG دهید.
@warhistory1
L.t