رساله آیة الله حسین وحید خراسانی حفظه الله
768 subscribers
4 photos
3 videos
1 file
5 links
این کانال شامل تمام احکام رساله آیة الله حسین وحید خراسانی حفظه الله می باشد.
این کانال هیچ ارتباطی با بیت و دفتر ایشان ندارد.
Download Telegram
در ماه رمضان بعد از ظهر مسافرت كند به محلى كه ظهر نشده

مسأله ۲۹۱۲ ـ اگر كسى در ماه رمضان بعد از ظهر مسافرت كرد و به شهر ديگرى رسيد كه در آن جا ظهر نشده واجب است امساك كند و روزه را به آخر برساند.
نماز و روزه در محلى كه روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است

مسأله ۲۹۱۳ ـ اگر فرض شود كه مكلّف در محلّى است كه روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است ، و مى تواند هجرت كند به شهرى كه نماز و روزه را در وقت شرعى به جا آورد ، واجب است هجرت كند ، و اگر نمى تواند هجرت كند ، بنابر احتياط واجب در هر بيست و چهار ساعت يك بار نمازهاى پنجگانه را به جا آورد ، و قضاى آنها را نيز انجام دهد ، و بايد روزه را قضا كند.
مسأله ۲۹۱۱ ـ كسى كه وظیفه او روزه گرفتن در مسافرت است، مانند كسانى كه سفر شغل آنان مى باشد، اگر پس از طلوعِ صبح و نیتِ روزه با هواپیما به محلّ دیگرى مسافرت كند كه در آنجا صبح نشده باشد، به جا آوردن مفطرات براى او جایز است.
مسأله ۲۹۱۲ ـ اگر كسى در ماه رمضان بعد از ظهر مسافرت كرد و به شهر دیگرى رسید كه در آن جا ظهر نشده واجب است امساك كند و روزه را به آخر برساند.
مسأله ۲۹۱۳ ـ اگر فرض شود كه مكلّف در محلّى است كه روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است، و مى تواند هجرت كند به شهرى كه نماز و روزه را در وقت شرعى به جا آورد، واجب است هجرت كند، و اگر نمى تواند هجرت كند، بنابر احتیاط واجب در هر بیست و چهار ساعت یك بار نمازهاى پنجگانه را به جا آورد، و قضاى آنها را نیز انجام دهد، و باید روزه را قضا كند.
واژه ها و اصطلاحات فقهى

(الف)

اجرة المثل: اجرت همانند، یعنى اجرت متعارف چیز و یا كارى، كه ممكن است از مقدار اجرتى كه در اجاره معین مى شود كمتر و یا بیشتر و یا مساوى آن باشد.

اجرة المسمّى: اجرت ذكر شده، و مقصود اجرتى است كه در قرار داد اجاره تعیین شده است.

اجیر: شخصى كه طبق قرار داد اجاره در مقابل اجرت كارى را انجام مى دهد.

احتلام: خارج شدن منى از انسان در حال خواب، كه یكى از علایم بلوغ مى باشد.

احوط: مطابق با احتیاط.

استبراء: تحصیل پاكى از آلودگى و نجاست، و در چهار مورد بكار مى رود:

۱ ـ استبراء از بول: عمل خاصى كه مردان بعد از خروج بول انجام مى دهند. (رجوع شود به مسأله ۷۳)

۲ ـ استبراء از منى: ادرار كردن پس از خروج منى.

۳ ـ استبراء حیوان نجاستخوار: رجوع شود به مسأله ۲۲۶.

۴ ـ استبراء زن به حیض: رجوع شود به مسأله «۲۴۶۳»

استطاعت: توانایى، و مقصود توانایى انجام عمل حجّ است، كه شرح آن در مسأله «۲۰۵۳» ذكر شده است.

استمناء: رجوع شود به مسأله ۱۵۸۰.

استیفاء: بدست آوردن.

افلاس: رجوع شود به مسأله ۲۳۰۶.

اعراض از وطن: تصمیم انسان برترك همیشگى سكونت در وطن.

افضاء: رجوع شود به مسأله ۲۴۴۴.

اسباب اماله: وسایل تنقیه.

الزام كردن: وادار كردن.

امساك: خود را از انجام كارى باز داشتن، مانند امساك روزه دار از مفطرات روزه.

اولى: سزاوارتر.

اهل كتاب: رجوع شود به مسأله ۱۰۷.

(ب)

بالغ: فردى كه به سنّ بلوغ شرعى رسیده باشد. (رجوع شود به مسأله ۲۳۰۴)

بعید نیست: فتوى این است، مگر قرینه اى بر خلاف آن در كلام باشد.
(ت)

تذكیه: به كار بستن امورى كه براى پاك شدن یا حلال شدن حیوان در شرع معین شده است.

تطهیر: پاك كردن.

تعدّى: زیاده روى، تجاوز.

تفریط: كوتاهى كردن.

تمكّن: دارایى، توانایى.

تقنّع: پوشیدن سر و قسمتى از صورت.

توكیل: وكیل گرفتن.

توریه: به گونه اى حرف زدن كه دروغ نباشد. (رجوع شود به مسأله ۲۷۳۹)

تدلیس: چیزى را بر خلاف ـ بهتر از ـ واقعش نشان دادن. (مسأله ۲۱۵۲ و ۲۴۴۷)

تكلیف الزامى: تكلیفى كه به نحو لزوم ـ وجوب یا حرمت ـ باشد.

تبرّع: انجام عملى بدون در نظر داشتن پاداش و اجرت.

(ث)

ثمن: قیمت كالا.

(ج)

جاهل قاصر: جاهل به مسأله، كه در جهلش معذور است.

جاهل مقصّر: جاهل به مسأله، كه در جهلش معذور نیست.

جماع: آمیزش جنسى.

جهر: صداى بلند، با صداى بلند خواندن.

(ح)

حاكم شرع: مجتهدى كه شرعاً حقّ حكم كردن داشته باشد.

حدث اصغر: هر چه كه موجب فقط وضو شود، مانند خروج بول وغائط.

حدث اكبر: هر چه كه موجب غسل شود، مانند جماع و حیض.

حدّ ترخّص: رجوع شود به شرط هشتم از شرایط نماز مسافر.

حرج: مشقّت، سختى، دشوارى به طورى كه عادةً قابل تحمّل نباشد.

حصّه: سهم.

حضر: مقابل سفر، وطن.

حق التحجیر: حقّى كه به سبب سنگ چینى و مانند آن دور زمین بایر براى شخص پیدا مى شود. (حق سنگ چینى)
(خ)

خبره: كار شناس.

خوارج: كسانى كه بر امام معصوم(علیه السلام) خروج كنند، مثل خوارج نهروان.

خیار: رجوع شود به مسأله ۲۱۵۲.

(د)

دائمه: زنى كه به عقد دائم به همسرى مردى درآمده باشد. (ابتداى احكام نكاح)

دعاى فرج: لا اِلهَ اِلاّ اللهُ الحَلیمُ الْكَریمُ، لا اِلهَ اِلاّ اللهُ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ، سُبْحانَ اللهِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الاَْرَضینَ السَّبْعِ وَ ما فیهِنَّ وَ ما بَینَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

دُبُر: پشت، مقعد.

(ذ)

ذِمّى: كافران اهل كتاب مانند یهود و نصارى كه ملتزم به شرایط ذمّه شده اند و در پناه حكومت اسلام به سر مى برند.

ذراع: بازو.

(ر)

ربا: زیادت. (رجوع شود به مسأله ۲۱۰۰ و ۲۳۳۵)

رضاعى: رجوع شود به احكام شیردادن، مسأله ۲۵۲۸.

(س)

سال خمس: یك سال تمام از زمان بدست آوردن منفعت. (رجوع شود به مسأله ۱۷۸۲)

سال قمرى: دوازده ماه قمرى.

(ش)

شاخص: رجوع شود به مسأله ۷۳۶.

شارع مقدّس: بنیانگذار شریعت.

شاهد: گواه.

(ص)

صغیره: دخترى كه به سنّ بلوغ شرعى نرسیده است. (مسأله ۲۵۸۱)

صیغه: جمله اى كه وسیله تحقّق عقد ـ مانند خرید و فروش ـ یا ایقاع ـ مانند طلاق ـ است، ازدواج موقت، زوجه موقت

(ط)

طهارت ظاهرى: طهارتى كه شارع به آن حكم مى فرماید در چیزهایى كه طهارت آنها مورد شكّ است.
(ع)

عدول: جمع عادل (رجوع شود به مسأله ۲) برگشت از چیزى، مثل عدول نیت از جماعت به فرادى.

عرف: عموم مردم. (مثل آنچه در مسأله ۱۹۶ آمده است)

عمداً: از روى قصد و التفات كارى را انجام دادن.

عورت: اعضاء تناسلى، آنچه در شرع باید پوشیده شود.

عیال: همسر مرد، نان خور.

(غ)

غائط: مدفوع

غبن: تفاوت قیمت قرار دادى با قیمت واقعى به مقدار فاحشى كه مورد چشم پوشى نزد عرف نباشد.

غساله: رجوع شود به مسأله ۱۶۱.

(ف)

فجر: سپیده صبح.

فرادى: نمازى كه انسان به طور انفرادى مى خواند.

فرج: عورت

فضله: مدفوع حیوانات.

(ق)

قُبُل: پیش (كنایه از عضو جنسى كه در جلوى بدن قرار دارد)

قسم: سوگند.

قصد اقامه: قصد مسافر به ماندن ده روز یا بیشتر در یك محلّ.

قرشیه: زن منسوب به قریش.

قصد رجاء: قصدانجام یا ترك عملى به احتمال این كه مورد امر یا نهى خداوند متعال باشد.

قصد قربت: رجوع شود به شرایط صحّت وضو، شرط هشتم.

قصد قربت مطلقه: قصد امتثال امر شارع چه وجوبى باشد، چه استحبابى.

قضا: به جا آوردن عملى كه وقت آن فوت شده است.

قیم: سرپرست.

(ك)

كافر حربى: كافرى كه تحت شرایط ذمّه نیست، و پیمانى با مسلمین نبسته است.

كلّى در معین: امر كلیى كه مورد انطباق آن خارج از مورد یا موارد معینى نیست.

(م)

ما به التفاوت: مقدار تفاوت بین قیمت دو شىء (قیمت دو شىء، یا قیمت یك شىء در دو حالت)

مال الاجارة: مالى كه باید مستأجر بابت اجاره بپردازد.

ما فى الذمّه: آنچه در عهده شخص است.

ماه هلالى: ماه قمرى، از رؤیت هلال ماه تا رؤیت هلال ماه مى باشد.

مؤونه: مخارج، هزینه

متعه: زنى كه به عقد موقّت مردى درآمده است.

متنجّس: چیزى كه ذاتاً پاك است، ولى در اثر ملاقات با نجس، آلوده شده است.

متولّى: صاحب ولایت، اختیاردار شرعى.

مجهول المالك: مملوكى كه مالك آن معلوم نیست، و احكام گمشده را ندارد. (مسأله ۲۶۴۶)

مُجزى است: كافیست، ساقط كننده تكلیف است.

محتضر: كسى كه در حال جان دادن است.

محتلم: كسى كه در خواب منى از او خارج شده است.

محلّ اشكال است: رجوع شود به مسأله ۷.

محلّ تأمل است: رجوع شود به مسأله ۷.

مُدّ: تقریباً ده سیر است.

مذكّى: تذكیه شده، رجوع شود به مسأله ۲۶۴۷.

مرتدّ: رجوع شود به مسأله ۲۵۱۱.

مرتدّ فطرى: رجوع شود به مسأله ۲۵۱۱.

مرتد ملّى: رجوع شود به مسأله ۲۵۱۱.

معتصم: آبى كه به ملاقات با نجس، نجس نمى شود، مانند آب كرّ و باران و جارى.

مستهلك: از میان رفته، نابود شده، نیست شده.

مسكرات: چیزهاى مست كننده.

مضمضه: گرداندن آب در دهان.

مطهِّر: پاك كننده.

مظالم: آنچه كه در ذمّه انسان است و صاحب آن ـ اگر چه در ضمن افراد معینى ـ معلوم نیست یا دسترسى به او ندارد.

مفلّس: ورشكسته اى كه به حكم حاكم شرع از تصرّف در اموال خود منع شده است.

مفطر: چیزى كه روزه را باطل مى كند.

ممیز: بچّه اى كه خوب و بد را تشخیص مى دهد.

موالات: پشت سرهم، پیاپى.

مستمرة الدّم: زنى كه خون او استمرار داشته و قطع نشود.

موقوفه: وقف شده.

موكِّل: وكیل كننده. (مسأله ۲۳۱۱)

معتنا به: قابل توجه، مورد التفات.
(ن)

نصاب: حدّ یا مقدار معین.

(و)

وطئ: كنایه از عمل جنسى است.

ولایت: صاحب اختیار شرعى بودن.

ولىّ: كسى كه از جهت شرعى صاحب اختیار است.

(ى)

یائسه: زنى كه سنّش به حدّى رسیده كه دیگر عادت ماهیانه نمى بیند. (رجوع شود به مسأله ۴۴۱)
کانال رساله آیة الله وحید خراسانی حفظه الله

تمام احکام رساله ایشان در این کانال موجود است

مقلدین ایشان به راحتی می توانند به تمام احکام رساله در تلگرام دست پیدا کنند
https://t.me/wahidkhorasanihosain
بسمه تعالی

خمس سهام عدالت

#خمس
به سود سهام عدالت طبق فتوای آیة الله وحید خراسانی حفظه الله خمس می خورد (ظاهرا اموال شبهه ناک و مخلوط به حرام، باید تخمیس شوند)
طبق فتوای حاج آقا احتیاط واجب به نیت ما فی الذمة یک پنجم سود را خودتان به سادات بپردازید، قربة الی الله. و نیازی نیست در این مورد پولی به دفتر بدهید بلکه خودتان مستقیما به سادات نیازمند تقدیم کنید
جهت کسب اطلاعات بیشتر با دفتر تماس بگیرید
02537740611
02537475
آیة الله وحید گفته عمر رضی الله عنه 😳
این چرت و پرتها و حرفهای خنده دار به درد شب نهم ربیع میخوره 😉

آیة الله وحید خراسانی حفظه الله صبح 27 اردیبهشت 1390 در پایان درس خارج به برخی شایعات طرح شده توسط برخی رسانه ها واکنش نشان دادند.

ایشان در ادامه درس خارج با بیان روایتی از منابع اهل سنت وقتی به جمله " عمر " رسیدند عبارت "رضی الله عنه "را بکار برده و در واکنش به برخی شایعات مطرح شده در برخی رسانه ها اظهار داشتند:
این دستگاه از همه جا بی خبر پخش کردند که ما گفتیم : هر وقت نام این شخص را بردیم شما بگویید: رضی الله عنه!
چقدر خنده دار و مضحک است انقدر نا فهم هستند که نمی فهمند ما عبارت آنها را نقل قول میکنیم و امانت اقتضا میکند که همه کلام را نقل کنیم - خلاصه ملا شوید ، این سخنان شما نتیجه جهل است و فقط بدرد شب نهم (ربیع) میخورد.
برائت علنی آیة الله وحید خراسانی حفظه الله از مراجع تقلید شیعه از عمر بن خطاب


#عمر #بت_پرست_شرا‌ب_خوار، ناوی خمرش که میعاد بود برای شراب خواری، مورد تصدیق اعاظم خاصه است. بت پرستی او بلا اشکال مسلّم بود. [در] بی سوادی خلیفه شد، تیمم نماز را بلد نبود، عمار یاسر بهش یاد داد. همچه بی سوادی، همچه مردی.

#جزء5 #جزء6
Forwarded from #پست_مشترک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی آیت الله وحید دوشنبه پنجم بهمن ۱۳۹۴
توهین علنی درمسجد اعظم به عمر و ابوبکر ملعون
.
"بعضی از بیسوادها امروز برای اینکه سنگ وحدت را به سینه بزنند، حتی به قیمت گذشتن از خون بضعۀ خاتم، #بی_شرمی را از حد گذرانده اند.
نور وظلمت قابل صلح است؟
عمر #بت_پرست #شرا‌ب_خوار، ناوی خمرش که میعاد بود برای شراب‌خواری، مورد تصدیق اعاظم خاصه است.بت‌پرستی او بلا اشکال مسلّم بود. [در] بی‌سوادی خلیفه‌شان[همین بس] که تیمم نماز را بلد نبود، عمار یاسر به او یاد داد.همچه بی‌سوادی، همچه مردی.
افسوس #سواد کم شده، #ترس زیاد شده، بی‌سوادی خواه‌ ناخواه ترسو می‌کند.#قدرت دارید حرف بزنید،از الازهر #مصر پروا نکنید.
این #فقاهت یادگار کیست؟افسوس که نه خودمان را شناختیم ونه میراثی که به ما رسید... .این میراث حسن بن یوسف بن مطهرست
-مرد اینه حالا روزگار نامرداست که مذهب رو میبازند در اثر جهل، بیسوادی خضوع میکنند برای سنی درمانده از همه جا-
... حالا ما بی عرضه ها در مقابل چهارتا سنی بیسواد خودمون رو میبازیم.

#مصیبت این است، این همه کوس وحدت؛ اما نمی‌فهمند بین نور و ظلمت، وحدت #محال است
بین #علی و ابوبکر، وحدت محال است...
...
@post_moshtarak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای برائتی آیة الله وحید خراسانی حفظه الله

این بیسوادهایی که اینقدر سنگ فلان و فلان را به سینه می زنند اینها اینقدر درک ندارند که بفهمند جنایت چقدر بوده؛ چه خیانتی شده

🔻اشاره به بیسواد بودن عمر بن خطاب در قضیه قضاوت بر علیه زن دیوانه

🔻اشاره به بیسواد بودن ابوبکر بن ابی قحافه در مسئله ارث جده

همه عالم در ظلمات غرق است؛ منشا این دو نفر هستند ...
اتمام حجت آیة الله وحید خراسانی با همه عمری ها از کتب خودشان

بیعت بی تدبیر و زوری و ناگهانی سقیفه ای ها از صحیح بخاری

إِنَّمَا كَانَتْ بَيْعَةُ أَبِي بَكْرٍ فَلْتَةً وَتَمَّتْ، أَلاَ وَإِنَّهَا قَدْ كَانَتْ كَذَلِكَ، وَلَكِنَّ اللَّهَ وَقَى شَرَّهَا

صحيح البخاري/ج8/ص168

در منابع عامه آمده که عمر گفت یا علی بیرون بیاید یا خانه را با اهلش آتش می زنم...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر نوری که در عوالم وجود دارد نورانیتش را از مولای ما گرفته

السَّلامُ عَلَىٰ نُورِ الْأَنْوارِ

🔸سلام بر نور انوار

زیارت امیرالمومنین صلوات الله علیه در هفدهم ربیع الاول ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله منقول از امام صادق صلوات الله علیه

شاه نجف ، منبع خیر

اهل بیت=منبع تمام خوبی ها

نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ

همه خوبی ها=امام معصوم

آیة الله وحید خراسانی:
همه چراغ ها روشنه
موسی بن عمران نوره
عیسی بن مریم نوره
ابراهیم خلیل نوره
اما نور همه این انوار علی بن ابی طالب (صلوات الله علیه) است