خودش باید ارزشت رو بدونه، خودش باید بفهمه وقتی تو هستی خیلی کارها میرن تو لیست اضافه کاری، نه اینکه بدویی، بجنگی، حرص بزنی تا جایگاهت رو ثابت کنی.
نمیدانم چه خواهد شد
و راستش را بخواهی دیگر برایم اهمیتی ندارد ؛
من برای تمامِ احتمالات زندگی خسته ام.
و راستش را بخواهی دیگر برایم اهمیتی ندارد ؛
من برای تمامِ احتمالات زندگی خسته ام.
من نمیدونم واقعا دارم چیکار میکنم.
زمان، "گلهی رم کردهی عقربهها"، همینجوری میگذره. صبح میشه. شب میشه. کار میکنم. این بین نمیدونم آیا دارم زندگی هم میکنم یا نه؟ هر لحظه داره فدا میشه برای یک خوشیِ جلوتر. بعد وقتِ خوشی، رنجورم از اینکه باز داره تموم میشه. همش در انتظارِ چیزی، "حال" رو به قتل میرسونم.
یکی بیاد لذتبردن از زندگی رو به ما یاد بده.
زمان، "گلهی رم کردهی عقربهها"، همینجوری میگذره. صبح میشه. شب میشه. کار میکنم. این بین نمیدونم آیا دارم زندگی هم میکنم یا نه؟ هر لحظه داره فدا میشه برای یک خوشیِ جلوتر. بعد وقتِ خوشی، رنجورم از اینکه باز داره تموم میشه. همش در انتظارِ چیزی، "حال" رو به قتل میرسونم.
یکی بیاد لذتبردن از زندگی رو به ما یاد بده.
بازی روانی یعنی من مقصرم اما خونسرد و بیتوجه میمونم، صدات که در اومد اسمت رو میزارم غرغروی بیمنطق و اینجوری وادارت میکنم به سکوت.
Forwarded from مَرد سانفرانسیسکویی
زخم واسه کسی که زخمی روی تن نداره فاجعهست، واسه اون کسی که تنش پُر از زخمه خاطرهست.
امیدوارم تو روزایی که فکر میکنین هیچ چیز و هیچ کسی رو ندارین. که کافی نیستید، زشتید، بدید، هم خودتون یادتون بیاد که نجات دهنده توی اینه است، هم دست پر مهر دوست و دوستانی رو داشته باشید که زخمتونو نوازش کنه و قوت قلبتون باشه.
لا تلوم الناس على إحباطك أو اليأس الذي الذي تتعرض له من قبلهم. ألقي باللوم على نفسك لتوقعك الكثير منهم.
«مردمو به خاطر اینکه ناامیدت میکنن سرزنش نکن.
خودتو سرزنش کن که ازشون انتظارِ زیادی داری.»
«مردمو به خاطر اینکه ناامیدت میکنن سرزنش نکن.
خودتو سرزنش کن که ازشون انتظارِ زیادی داری.»
وقتی فهمیدین که لایق بهترین هستید، از دست دادن هیچ چیزی روی شما تاثیر نمیزاره.