باغبان پیاله هایی از دانه ی گیاهان مختلف را به خاک هدیه می داد، مثل مادری که فرزندش را غذا می دهد هر روز خاک را آب می داد و گاهی به تماشایش می نشست شاید که جوانه هایی از دل خاک بیرون زند بعد از مدتی جوانه ها سر از خاک برآوردند و لبخند بر چهره خسته باغبان نقش بست اما باغبان همچنان با امید و تلاش بیشتر به خاک، آب و کود و مواد غذایی می داد بدون آنکه خسته شود .
بعضی روز ها با یک کلاه حصیری قدیمی کنار جوانه ها می نشست و نی میزد و آواز می خواند ، هرچه جوانه ها بیشتر قد می کشیدند لبخند های باغبان زیبا و زیبا تر می شد.
گاهی حلقه هایی از اشک بدون آنکه سرازیر شوند چشمانش را جلا می دادند.
سالها کار باغبان نگهداری و مراقب از دانه هایی بود که حالا درخچه ها و بوته های باروری شده بودند، میوه ها و محصولاتی آبدار پاداش مهربانی او با دانه ها و زمین بود.
او هر روز مقداری از میوه ها را نذر می کرد ، معتقد بود مهربانی را باید منتشر کرد مثل یک ویروس! ویروسی دلنشین که آرزو داشت همه به آن مبتلا شوند.
@vagooyensan
بعضی روز ها با یک کلاه حصیری قدیمی کنار جوانه ها می نشست و نی میزد و آواز می خواند ، هرچه جوانه ها بیشتر قد می کشیدند لبخند های باغبان زیبا و زیبا تر می شد.
گاهی حلقه هایی از اشک بدون آنکه سرازیر شوند چشمانش را جلا می دادند.
سالها کار باغبان نگهداری و مراقب از دانه هایی بود که حالا درخچه ها و بوته های باروری شده بودند، میوه ها و محصولاتی آبدار پاداش مهربانی او با دانه ها و زمین بود.
او هر روز مقداری از میوه ها را نذر می کرد ، معتقد بود مهربانی را باید منتشر کرد مثل یک ویروس! ویروسی دلنشین که آرزو داشت همه به آن مبتلا شوند.
@vagooyensan
خوبی روز هایی که فشار کاری نداری و عملا تعطیل هستی این است که میفهمی چقدر کارهایی هستند که تا امروز توجهی به آنها نداشتی ولی به شدت باعث ذوق و آرامشت می شوند.
مثل خواندن چند بیت شعر، یک کتاب داستان سرگرم کننده ، یک سریال نیمه تمام ، آشپزی و حتی خیال پردازی هایی از حال و آینده ات.
روزمرگی هایی که هزینه چندانی ندارند ولی آرامش بخش هستند یک گوشه دنج خانه می خواهند و زمانی که برایشان بگذاری و البته یک فنجان قهوه یا چای ☕️
@vagooyensan
مثل خواندن چند بیت شعر، یک کتاب داستان سرگرم کننده ، یک سریال نیمه تمام ، آشپزی و حتی خیال پردازی هایی از حال و آینده ات.
روزمرگی هایی که هزینه چندانی ندارند ولی آرامش بخش هستند یک گوشه دنج خانه می خواهند و زمانی که برایشان بگذاری و البته یک فنجان قهوه یا چای ☕️
@vagooyensan
کور سویی نور در میان تاریکی های زندگی امیدیست برای دمی بیشتر نفس کشیدن، آرام نگرفتن و تلاش کردن... کاش اگر نوری در دست داریم پرتویی از آن را هدیه دهیم شاید میان دیوار های تاریک شهر نفسی به شمار افتاده است.
کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانی ست
#هوشنگ_ابتهاج
@vagooyensan
کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانی ست
#هوشنگ_ابتهاج
@vagooyensan
گرنباشد یاری وفادار و دلی که برایت بتپد همچو پرنده ای رها پرواز کن، فقط کافیست بال و پرهایت را باز کنی ...
@vagooyensan
@vagooyensan
#شعر🌹
#امید_آذر
طوری
دوستت میدارم
که هر شبانهروز
بی آنکه ببینمت
بی آنکه ببوسمت
بی آنکه لمست کنم
بودنیترین بودنیِ شخصِ
جهانم شدهای...
@vagooyensan
#امید_آذر
طوری
دوستت میدارم
که هر شبانهروز
بی آنکه ببینمت
بی آنکه ببوسمت
بی آنکه لمست کنم
بودنیترین بودنیِ شخصِ
جهانم شدهای...
@vagooyensan
احساس می کنی اگر کسی به تو توجه کند دیگر خوشبخت ترین خواهی بود، اماچنین نیست! خوشبختی در نگاه توست نه آن کسی که بدان می نگری. اشیا و اشخاص اطراف ما تغییر می کنند.
#زندگی
@vagooyensan
#زندگی
@vagooyensan
اگر دوستم داری
تمام و کمال دوست بدار
نه زیر خطی از سایه روشن
اگر دوستم داری سیاه و سفیدم را
دوست بدار
و خاکستری و سبز و طلاییو درهم
روز دوستم بدار
شب دوستم بدار
و در بامداد با پنجرهای باز
اگر دوستم داری مرا تکه تکه نکن
تمام و کمال دوستم بدار
یا اصلا دوستم ندار..
#هوگو_ماوریس_کلاوس
@vagooyensan
تمام و کمال دوست بدار
نه زیر خطی از سایه روشن
اگر دوستم داری سیاه و سفیدم را
دوست بدار
و خاکستری و سبز و طلاییو درهم
روز دوستم بدار
شب دوستم بدار
و در بامداد با پنجرهای باز
اگر دوستم داری مرا تکه تکه نکن
تمام و کمال دوستم بدار
یا اصلا دوستم ندار..
#هوگو_ماوریس_کلاوس
@vagooyensan