#ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ_ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﭘﺪﺭ ﮐﻮﯾﺮ ﺷﻨﺎﺳﯽ
ﺍﯾﺮﺍﻥ :
💧" ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺏ ﻧﯿﺴﺖ ؟!؟ "
ﻣﺮﺗﺐ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ،
ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯿﺮﻭﻡ !!
ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻭ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﺳﻤﯿﻨﺎﺭ ﻭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ !
💧ﺩﺷﺘﻬﺎﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻧِﺸَﺴﺖ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺟَﻬﺮﻡ ٥٧٠ ﻣﺘﺮ،
ﺩﺭ ﺭﻓﺴﻨﺠﺎﻥ ٤٥٠ ﻣﺘﺮ ﻭ
ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ٣٠٠ ﻣﺘﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ!!!!
💧 ﺗﺎ 5 ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
" ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺁﺏ "
ﻋﻠﻨﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ،
ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻠﻌﯿﺪ.
💧ﺍﻣﺮﻭﺯ " ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺟﻨﮓ "
ﺩﺭ
" ﺣﻮﺯﻩ ﺁﺏ " ﺍﺳﺖ.
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ
ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻭ
ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ
ﯾﻤﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻧﯿﺴﺖ،
💧ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎً
" ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ " ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ !
ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ:
💧ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺼﺮﻑ ﺩﺭﺳﺖ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ،
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ " ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ "
ﺑﺎ "ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺧﺸﮏ ﻭ ﮐﻢ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ " ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ.
💧ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﮔﻔﺖ: ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ "ﺧﺰﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ "ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ ﻭ
ﻓﻘﻂ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. !!!
ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ " ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ "
ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﺎ
ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ
ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ
ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ.
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻭﯼ، ﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ:
"ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ "
"ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ"
لطفا با درک بحران اب مراقب مصرف بهینه اب باشید. 🚱مسئولیت پذیری زیست محیطی ایجاب میکند این پیام را به دیگران هم ارسال کنید.
@zistbomeshomal
@v_social_problems_of_iran
ﺍﯾﺮﺍﻥ :
💧" ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺏ ﻧﯿﺴﺖ ؟!؟ "
ﻣﺮﺗﺐ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ،
ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯿﺮﻭﻡ !!
ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻭ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﺳﻤﯿﻨﺎﺭ ﻭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ !
💧ﺩﺷﺘﻬﺎﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻧِﺸَﺴﺖ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺟَﻬﺮﻡ ٥٧٠ ﻣﺘﺮ،
ﺩﺭ ﺭﻓﺴﻨﺠﺎﻥ ٤٥٠ ﻣﺘﺮ ﻭ
ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ٣٠٠ ﻣﺘﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ!!!!
💧 ﺗﺎ 5 ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
" ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺁﺏ "
ﻋﻠﻨﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ،
ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻠﻌﯿﺪ.
💧ﺍﻣﺮﻭﺯ " ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺟﻨﮓ "
ﺩﺭ
" ﺣﻮﺯﻩ ﺁﺏ " ﺍﺳﺖ.
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ
ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻭ
ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ
ﯾﻤﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻧﯿﺴﺖ،
💧ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎً
" ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ " ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ !
ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ:
💧ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺼﺮﻑ ﺩﺭﺳﺖ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ،
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ " ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ "
ﺑﺎ "ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺧﺸﮏ ﻭ ﮐﻢ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ " ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ.
💧ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﮔﻔﺖ: ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ "ﺧﺰﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ "ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ ﻭ
ﻓﻘﻂ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. !!!
ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ " ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ "
ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﺎ
ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ
ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ
ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ.
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻭﯼ، ﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ:
"ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ "
"ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ"
لطفا با درک بحران اب مراقب مصرف بهینه اب باشید. 🚱مسئولیت پذیری زیست محیطی ایجاب میکند این پیام را به دیگران هم ارسال کنید.
@zistbomeshomal
@v_social_problems_of_iran
📜رابطه ی هوش هیجانی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و آسیب پذیری نسبت به اعتیاد با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی در دانشجویان
✍️ بهزاد شالچی *، فریده تنگستانی زاده، مریم پرنیان خوی، شهرام یاقوتی آذری
استادیار دانشگاه شهید مدنی
📌 لینک مقاله 👇👇👇http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1195&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
✍️ بهزاد شالچی *، فریده تنگستانی زاده، مریم پرنیان خوی، شهرام یاقوتی آذری
استادیار دانشگاه شهید مدنی
📌 لینک مقاله 👇👇👇http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1195&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
بازنگری و خویشتنداری
(محمد فاضلی)
وقت آن است که نخبگان و روشنفکران، آنها که نگران ایران هستند، قدرت سیاسی را به بازنگری انتقادی در خود و شنیدن صدای مردم دعوت کنند؛ و همزمان معترضان را به خویشتنداری و نفی خشونت فرابخوانند. صاحبان قدرت و تودههای معترض اغلب اوقات در یک ویژگی شبیهاند: هر دو تاریخ نخواندهاند و اگر خواندهاند هر کدام به دلایلی کاملاً متفاوت بدان توجهی ندارند. آنها که تاریخ خواندهاند بیشتر میتوانند بگویند که از خشونت، آن هم در بستر خاورمیانه پرآشوب، درخت دموکراسی، توسعه و حقوق بشر؛ کرامت انسانی، اشتغال و رونق نمیروید. قدرت را به بازنگری و خویشتنداری، و معترضان را به نفی خشونت فرابخوانیم. ناسزا گفتن، مشت بر دیوار کوفتن، و کافه را به هم ریختن، گاه دل آدم را خنک میکند، اما هیچ بیکاری را شاغل نمیکند و هیچ کارخانهای را به رونق نمیرساند.
(این پیام را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
@v_social_problems_of_iran
(محمد فاضلی)
وقت آن است که نخبگان و روشنفکران، آنها که نگران ایران هستند، قدرت سیاسی را به بازنگری انتقادی در خود و شنیدن صدای مردم دعوت کنند؛ و همزمان معترضان را به خویشتنداری و نفی خشونت فرابخوانند. صاحبان قدرت و تودههای معترض اغلب اوقات در یک ویژگی شبیهاند: هر دو تاریخ نخواندهاند و اگر خواندهاند هر کدام به دلایلی کاملاً متفاوت بدان توجهی ندارند. آنها که تاریخ خواندهاند بیشتر میتوانند بگویند که از خشونت، آن هم در بستر خاورمیانه پرآشوب، درخت دموکراسی، توسعه و حقوق بشر؛ کرامت انسانی، اشتغال و رونق نمیروید. قدرت را به بازنگری و خویشتنداری، و معترضان را به نفی خشونت فرابخوانیم. ناسزا گفتن، مشت بر دیوار کوفتن، و کافه را به هم ریختن، گاه دل آدم را خنک میکند، اما هیچ بیکاری را شاغل نمیکند و هیچ کارخانهای را به رونق نمیرساند.
(این پیام را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
@v_social_problems_of_iran
📜اثربخشی هیپنوتیزم درمانی بر پیشگیری از عود، کاهش تکانشگری و ولع در افراد ترک کننده مواد محرک
✍️ جواد هاشمی، بهنام بهشتی، جابر علیزاده *
دانشجوی دکتری تخصصی دانشگاه شهیدبهشتی
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1314&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
✍️ جواد هاشمی، بهنام بهشتی، جابر علیزاده *
دانشجوی دکتری تخصصی دانشگاه شهیدبهشتی
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1314&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
آفات ِ رشد و توسعه
دولت ِ فربه مانع ساختاری ِ توسعه
یادداشت : حسین سیوانی
یکی از آفات مهم توسعه فربه شدن دولت و فزونی ِ جمعیت کارکنان بیش از نیاز نظام اداری است که نانخور از کیسه ی بودجه ی عمومی اند و فاقد هر گونه تأثیر و نقش بنیادین در فرایند توسعه ی کشور ؛
“ توجه دارید که مقصود من آحاد ِ کارکنان شریف دولتی نیست که خاک پای تک تک آنها هستم ، قصد من نقد ِ نظام اداری و ساختار ِ نهاد دولت است “
این جماعت انبوه دولتی بیشتر به سنگی که می مانند که به مرور زمان حجیم تر وسنگین تر می شوند از گردن دولت آویزان و آن را از تحرک وچابکی باز میدارند . توجه به این نکته هم ضروری است که ورود واستخدام نیروهای شاغل دولتی از هیچ معیاری تبعیت نمی کند و شاخصی در پذیرش ، گزینش و اشتغال کادرهای دولتی در بخش مختلف اداری وجود ندارد . دولت با فربه شدن ِ بی دلیل و بی منطق و انباشته تر از نیروهای اغلب غیر مؤثر و بی انگیزه که به مرور “ هرچند با اغماض بگوییم ناخواسته “ چوب ِ لای ِ چرخ دنده های ماشین اداری شده و نهاد دولت را به سوی سیاه چاله ای که خود حفر کرده است می رانند و می اندازند در سیاهچاله ای که برای بیرون جستن از آن چراغ ها و نوراندازهای زیادی لازم است . دولت فربه و چاق ساختارها را از کار انداخته و برنامه های رشد وتوسعه را از مسیر منحرف و بی حاصل می کند و مجالی برای توسعه نمی گذارد و هر چه منابع در دست دولت است را می خورد و ... نگاه کنیم به بودجه های سالیانه و مخارج هنگفت ِ جاری وهزینه های عمومی و پرسنلی دولت ؛ که نتیجه ی آن کارکرد ِ ضد توسعه ای است . رشد سرطانی دیوانسالاری به دولت مشخصی اختصاص ندارد این بیماری از قبل انقلاب آغاز و طی دهه های بعد از انقلاب به مرور تشدید و به یک بیماری مزمن ومقاوم در برابر هر درمانی تبدیل شده است . هیولایی که خود ساخته ایم و از وحشت زَهره ی نزدیک شدن به آن را نداریم و هر آن بیم می رود که توسط این هیولای زشت و بد ریخت و ترسناک خورده شویم . خسارت بارتر اینکه این دیوانسالاری موحِش تمایل به تمرکزگرایی دارد و ... حتی می توان یکی از دلایل مهاجرت های بی رویه به شهرهای بزرگ بشمار آورد . این دولت فربه و زمین گیر با مشخصات و ویژگی هایی که از نظر ساختاری ، روانشناختی و مدیریتی دارد فاقد توانمندی لازم از هر حیث و ناکارآمد ناتوان از تصمیم سازی ، فاقد شخصیت و شجاعت لازم در تصمیم گیری و ریسک مورد نیاز و فاقد شایستگی های ضروری و در خور است ؛ و هرگز نمی تواند بار رشد وتوسعه ی کشور را بر روی دوش های خود پذیرفته و آن را تا سر منزل مقصود حمل کند ؛ چنین نظام دولتی این بار ِ سنگین ، فاخر و نفیس را به هر بهانه ی جزیی و هر مانع ِ ریز و درشت در مسیر را به فواصل اندک بر زمین می زند و ... حاصل دهه ها اجرای برنامه های رشد وتوسعه را با این رویکرد بسنجیم ببینیم به چه نتیجه ی وحشتناک و پرحسرتی می رسیم . اضافه کنم بر مطالب ذکر شده فرهنگ و روانشناسی حاکم بر نظام اداری کشور را ؛ که اغلب هیچ نیرو و مدیر کارآمد ، مبتکر ، صاحب رأی و نظر ، کارشناس متخصص ، صاحب استقلال شخصیتی ، مسئول و وظیفه شناس و صاحب اصول و دارای چارچوب را بر نمی تابد و چنین نیروهایی را منفعل و یا از خود می راند ، در عمل آدم های فرومایه ، فرصت طلب و ... که تمام هنر و اهتمام شان برنده شدن در تقرب به کانون قدرت و تصمیم گیری ، گوش به فرمان ، اهل سعایت و معامله و ... را جذب و در درون خود جای می دهد ؛ نتیجه افتادن سرنوشت کشور و ملت ، کارهای مملکت و تمشیت امور ِ مردم به دست کار نادانان ِ فاقد صلاحیت از هر حیث می باشد . به دنبال چنین وضعیتی باندها و بنگاه های تقسیم قدرت و مناصب دکان باز کرده و بازارشان سکّه شده و از اعتبار سکّه های رایج مملکت می کاهند.... مدیرانی هم که در چنین وضعیتی بر مصادر ِ امور می آیند به درستی و تابع منطق موقعیت و شرایط چنین نظام اداری را برای خود مناسب می یابند که به قول معروف “ بِلَه دیگ ، بِلَه چغندر ... “
https://t.me/HosseinSeyvaniofficialchannel
دولت ِ فربه مانع ساختاری ِ توسعه
یادداشت : حسین سیوانی
یکی از آفات مهم توسعه فربه شدن دولت و فزونی ِ جمعیت کارکنان بیش از نیاز نظام اداری است که نانخور از کیسه ی بودجه ی عمومی اند و فاقد هر گونه تأثیر و نقش بنیادین در فرایند توسعه ی کشور ؛
“ توجه دارید که مقصود من آحاد ِ کارکنان شریف دولتی نیست که خاک پای تک تک آنها هستم ، قصد من نقد ِ نظام اداری و ساختار ِ نهاد دولت است “
این جماعت انبوه دولتی بیشتر به سنگی که می مانند که به مرور زمان حجیم تر وسنگین تر می شوند از گردن دولت آویزان و آن را از تحرک وچابکی باز میدارند . توجه به این نکته هم ضروری است که ورود واستخدام نیروهای شاغل دولتی از هیچ معیاری تبعیت نمی کند و شاخصی در پذیرش ، گزینش و اشتغال کادرهای دولتی در بخش مختلف اداری وجود ندارد . دولت با فربه شدن ِ بی دلیل و بی منطق و انباشته تر از نیروهای اغلب غیر مؤثر و بی انگیزه که به مرور “ هرچند با اغماض بگوییم ناخواسته “ چوب ِ لای ِ چرخ دنده های ماشین اداری شده و نهاد دولت را به سوی سیاه چاله ای که خود حفر کرده است می رانند و می اندازند در سیاهچاله ای که برای بیرون جستن از آن چراغ ها و نوراندازهای زیادی لازم است . دولت فربه و چاق ساختارها را از کار انداخته و برنامه های رشد وتوسعه را از مسیر منحرف و بی حاصل می کند و مجالی برای توسعه نمی گذارد و هر چه منابع در دست دولت است را می خورد و ... نگاه کنیم به بودجه های سالیانه و مخارج هنگفت ِ جاری وهزینه های عمومی و پرسنلی دولت ؛ که نتیجه ی آن کارکرد ِ ضد توسعه ای است . رشد سرطانی دیوانسالاری به دولت مشخصی اختصاص ندارد این بیماری از قبل انقلاب آغاز و طی دهه های بعد از انقلاب به مرور تشدید و به یک بیماری مزمن ومقاوم در برابر هر درمانی تبدیل شده است . هیولایی که خود ساخته ایم و از وحشت زَهره ی نزدیک شدن به آن را نداریم و هر آن بیم می رود که توسط این هیولای زشت و بد ریخت و ترسناک خورده شویم . خسارت بارتر اینکه این دیوانسالاری موحِش تمایل به تمرکزگرایی دارد و ... حتی می توان یکی از دلایل مهاجرت های بی رویه به شهرهای بزرگ بشمار آورد . این دولت فربه و زمین گیر با مشخصات و ویژگی هایی که از نظر ساختاری ، روانشناختی و مدیریتی دارد فاقد توانمندی لازم از هر حیث و ناکارآمد ناتوان از تصمیم سازی ، فاقد شخصیت و شجاعت لازم در تصمیم گیری و ریسک مورد نیاز و فاقد شایستگی های ضروری و در خور است ؛ و هرگز نمی تواند بار رشد وتوسعه ی کشور را بر روی دوش های خود پذیرفته و آن را تا سر منزل مقصود حمل کند ؛ چنین نظام دولتی این بار ِ سنگین ، فاخر و نفیس را به هر بهانه ی جزیی و هر مانع ِ ریز و درشت در مسیر را به فواصل اندک بر زمین می زند و ... حاصل دهه ها اجرای برنامه های رشد وتوسعه را با این رویکرد بسنجیم ببینیم به چه نتیجه ی وحشتناک و پرحسرتی می رسیم . اضافه کنم بر مطالب ذکر شده فرهنگ و روانشناسی حاکم بر نظام اداری کشور را ؛ که اغلب هیچ نیرو و مدیر کارآمد ، مبتکر ، صاحب رأی و نظر ، کارشناس متخصص ، صاحب استقلال شخصیتی ، مسئول و وظیفه شناس و صاحب اصول و دارای چارچوب را بر نمی تابد و چنین نیروهایی را منفعل و یا از خود می راند ، در عمل آدم های فرومایه ، فرصت طلب و ... که تمام هنر و اهتمام شان برنده شدن در تقرب به کانون قدرت و تصمیم گیری ، گوش به فرمان ، اهل سعایت و معامله و ... را جذب و در درون خود جای می دهد ؛ نتیجه افتادن سرنوشت کشور و ملت ، کارهای مملکت و تمشیت امور ِ مردم به دست کار نادانان ِ فاقد صلاحیت از هر حیث می باشد . به دنبال چنین وضعیتی باندها و بنگاه های تقسیم قدرت و مناصب دکان باز کرده و بازارشان سکّه شده و از اعتبار سکّه های رایج مملکت می کاهند.... مدیرانی هم که در چنین وضعیتی بر مصادر ِ امور می آیند به درستی و تابع منطق موقعیت و شرایط چنین نظام اداری را برای خود مناسب می یابند که به قول معروف “ بِلَه دیگ ، بِلَه چغندر ... “
https://t.me/HosseinSeyvaniofficialchannel
📜مدل علّی تاثیر دلبستگی اضطرابی و اجتنابی بر آمادگی به اعتیاد به موادمخدر با نقش میانجی نگرش مواد
✍️ مهرداد حامدنیا *، لیلی پناغی، مجتبی حبیبی، ایرج مختارنیا
کارشناس ارشد دانشگاه شهید بهشتی
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1224&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
✍️ مهرداد حامدنیا *، لیلی پناغی، مجتبی حبیبی، ایرج مختارنیا
کارشناس ارشد دانشگاه شهید بهشتی
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1224&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
📜رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان
✍️ فریبا داودی *، مهناز مهرابی زاده هنرمند، سید اسماعیل هاشمی
دانشجو کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1158&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
✍️ فریبا داودی *، مهناز مهرابی زاده هنرمند، سید اسماعیل هاشمی
دانشجو کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1158&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
📜مرور سیستماتیک اثربخشی مداخلات درمان اجباری معتادان
✍️ امیر مغنی باشی منصوریه *، منصور فتحی، فرید براتی سده، ایوب اسلامیان
دانشجو دکتری مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1089&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
✍️ امیر مغنی باشی منصوریه *، منصور فتحی، فرید براتی سده، ایوب اسلامیان
دانشجو دکتری مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1089&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
جنبش «چیزباختگان ناامید»
(محمد فاضلی)
✅ من در حد دانش و توانم در برابر مسائل اجتماعی، محیطزیستی، اقتصادی و سیاسی ایران فعالانه موضع گرفتهام. تحلیل تفصیلی آنچه این روزها بر کف خیابانها میگذرد، اما دانستهها و تجربههایم میگوید:
✅ اول، معترضان، صداهای ناشنیده جامعه ایران هستند. جوانانی که امیدی به آینده ندارند، آنها که سبک زندگیشان به رسمیت شناخته نشده است، آنها که تحقیر شدهاند، و زیر بار خستگی اجتماعی ناشی از سالها تنش اجتماعی، سیاسی، بمباران رسانهای یکسویه، و فقدان مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فعال در حیات همهجانبه جامعه ایران به صدا درآمدهاند.
✅ دوم، معترضان الزاماً فقرا نیستند، بلکه کسانیاند که چیزی را باختهاند، و این چیزها متکثر و چندگانهاند. «مالباختگان» صندوقهای مالی و اعتباری؛ «سبکباختگان» که احساس میکنند سبک زندگیشان به رسمیت شناخته نمیشود؛ «روحباختگان» که علیرغم شرایط نسبتاً مناسب زندگی مادیشان، زیبایی را در زندگی احساس نمیکنند؛ «میهنباختگان» که احساس میکنند ایران دوستداشتنیشان با بیآبی، آلودگی هوا و تخریب محیطزیست تهدید میشود؛ «شغلباختگان» که امنیت شغلی ندارند، کارشان را از دست دادهاند یا اصلاً امیدی به اشتغال ندارند؛ «نانباختگان» که همان یک عدد تخممرغ سد گرسنگی را گران یافتهاند؛ و «عمرباختگان» فارغالتحصیل دانشگاههایی که در آنها علمی نمیآموزند و مهارتی کسب نمیکنند تا شغلی به دست آورند را میتوان در میان آنها دید. هر کدام «چیز» مهمی را باختهاند.
✅ سوم، همه جوامع بشری به درجاتی ترکیبی از «چیزباختگان» هستند؛ و هر آدمی بالاخره در جایی از وجودش احساس میکند که چیزی را در زندگی باخته است. فرصت اعتراض جمعی اما زمانی حاصل میشود که: تعداد و تکثر چیزباختگان زیاد شود،و مهمتر آنکه نظام اجتماعی چشمانداز روشنی برای جبران کردن بخشی از باختهها و کسب موفقیت را کور کند. «چیزباختگی» ویژگی زندگی آدمیزاد است و «چیزباختگان» بخش مهمی از هر جامعه بشری، اما امید مانع اعتراض و بروز خشونت است. آنچه چیزباختگان را عصبانی میکند، حاشیهای شدن و سالیان دراز نشنیدن صدای ایشان است.
✅ چهارم، چیزباختگی محصول مجموعه ناکارآمدیهای سیاسی، اداری، اقتصادی و اجتماعی است. بخشی محصول سیاستهای داخلی و بخشی نتیجه تعامل با جهان است؛ اما واقعیت موجود است و نمیتوان آنرا انکار کرد.
✅ پنجم، سهم هر کس که قدرت بیشتری دارد در پیدایش احساسات اجتماعی بیشتر است؛ و در موضوع اعتراضات خیابانی، ناگزیر سهم قدرت سیاسی، دولت و حاکمیت سیاسی در همه وجوهش بیشتر است.
بر این اساس می توان گفت:
🔹باید قدرت سیاسی واقعیت «نارضایتی چندبعدی و متکثر چیزباختگان» را به رسمیت بشناسد؛ دستگاههای امنیتی کارشان را درست انجام دهند و هر مداخله خارجی در اعتراضات را امان ندهند اما مقامات سیاسی «چیزباختگان» را به خارجیها منسوب نکنند؛ مأموران حفظ امنیت و نظم از خشونت بپرهیزند و مصیبت چیزباختگی را با «جانباختگی» تشدید نکنند؛ راههای گفتوگو باز شود – از پایینترین سطوح تا بالاترین سطوح زبان به گفتوگو بگشایند – تا درد «زبانباختگی» و «کلامباختگی» هم به دردهای جامعه افزوده نشود؛ راههای بازنگری در سیاستها بررسی شوند و با معترضان درباره آنها سخن گفته شود.
🔹راه بازی برد-برد گشوده شود. زمان برای آغاز گفتوگو و ممانعت از وارد شدن خسارتهای بیشتر هست. اولین خسارات این رخدادها را به احتمال زیاد در عرصه سیاست خارجی با مواضع ترامپ در قبال برجام، تحریمهای بیشتر و کورتر شدن گره اقتصاد خواهیم پرداخت. اما این همه داستان نخواهد بود.
🔹نخبگان هنری، ورزشی، روشنفکران، استادان دانشگاه و هر کس که صدایش به جایی میرسد، در باب به رسمیت شناختن صداهای معترض، نفی خشونت، آشتی، صبوری، و سازوکارهای پیشنهادی برای اصلاح امور بگویند؛ اما همه اینها به یک طرف، و آنکه قدرت بیشتری دارد و تعیینکننده است (نظام سیاسی و کل ارکانش) بیشترین مسئولیت را دارند. صدای «چیزباختگان ناامید» را به شیوه دیگری بشنوند، به شیوهای که امیدوارشان سازد. راهکارهای شنیدن ارائه شده است، عزم جزم کنید.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
@v_social_problems_of_iran
(محمد فاضلی)
✅ من در حد دانش و توانم در برابر مسائل اجتماعی، محیطزیستی، اقتصادی و سیاسی ایران فعالانه موضع گرفتهام. تحلیل تفصیلی آنچه این روزها بر کف خیابانها میگذرد، اما دانستهها و تجربههایم میگوید:
✅ اول، معترضان، صداهای ناشنیده جامعه ایران هستند. جوانانی که امیدی به آینده ندارند، آنها که سبک زندگیشان به رسمیت شناخته نشده است، آنها که تحقیر شدهاند، و زیر بار خستگی اجتماعی ناشی از سالها تنش اجتماعی، سیاسی، بمباران رسانهای یکسویه، و فقدان مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فعال در حیات همهجانبه جامعه ایران به صدا درآمدهاند.
✅ دوم، معترضان الزاماً فقرا نیستند، بلکه کسانیاند که چیزی را باختهاند، و این چیزها متکثر و چندگانهاند. «مالباختگان» صندوقهای مالی و اعتباری؛ «سبکباختگان» که احساس میکنند سبک زندگیشان به رسمیت شناخته نمیشود؛ «روحباختگان» که علیرغم شرایط نسبتاً مناسب زندگی مادیشان، زیبایی را در زندگی احساس نمیکنند؛ «میهنباختگان» که احساس میکنند ایران دوستداشتنیشان با بیآبی، آلودگی هوا و تخریب محیطزیست تهدید میشود؛ «شغلباختگان» که امنیت شغلی ندارند، کارشان را از دست دادهاند یا اصلاً امیدی به اشتغال ندارند؛ «نانباختگان» که همان یک عدد تخممرغ سد گرسنگی را گران یافتهاند؛ و «عمرباختگان» فارغالتحصیل دانشگاههایی که در آنها علمی نمیآموزند و مهارتی کسب نمیکنند تا شغلی به دست آورند را میتوان در میان آنها دید. هر کدام «چیز» مهمی را باختهاند.
✅ سوم، همه جوامع بشری به درجاتی ترکیبی از «چیزباختگان» هستند؛ و هر آدمی بالاخره در جایی از وجودش احساس میکند که چیزی را در زندگی باخته است. فرصت اعتراض جمعی اما زمانی حاصل میشود که: تعداد و تکثر چیزباختگان زیاد شود،و مهمتر آنکه نظام اجتماعی چشمانداز روشنی برای جبران کردن بخشی از باختهها و کسب موفقیت را کور کند. «چیزباختگی» ویژگی زندگی آدمیزاد است و «چیزباختگان» بخش مهمی از هر جامعه بشری، اما امید مانع اعتراض و بروز خشونت است. آنچه چیزباختگان را عصبانی میکند، حاشیهای شدن و سالیان دراز نشنیدن صدای ایشان است.
✅ چهارم، چیزباختگی محصول مجموعه ناکارآمدیهای سیاسی، اداری، اقتصادی و اجتماعی است. بخشی محصول سیاستهای داخلی و بخشی نتیجه تعامل با جهان است؛ اما واقعیت موجود است و نمیتوان آنرا انکار کرد.
✅ پنجم، سهم هر کس که قدرت بیشتری دارد در پیدایش احساسات اجتماعی بیشتر است؛ و در موضوع اعتراضات خیابانی، ناگزیر سهم قدرت سیاسی، دولت و حاکمیت سیاسی در همه وجوهش بیشتر است.
بر این اساس می توان گفت:
🔹باید قدرت سیاسی واقعیت «نارضایتی چندبعدی و متکثر چیزباختگان» را به رسمیت بشناسد؛ دستگاههای امنیتی کارشان را درست انجام دهند و هر مداخله خارجی در اعتراضات را امان ندهند اما مقامات سیاسی «چیزباختگان» را به خارجیها منسوب نکنند؛ مأموران حفظ امنیت و نظم از خشونت بپرهیزند و مصیبت چیزباختگی را با «جانباختگی» تشدید نکنند؛ راههای گفتوگو باز شود – از پایینترین سطوح تا بالاترین سطوح زبان به گفتوگو بگشایند – تا درد «زبانباختگی» و «کلامباختگی» هم به دردهای جامعه افزوده نشود؛ راههای بازنگری در سیاستها بررسی شوند و با معترضان درباره آنها سخن گفته شود.
🔹راه بازی برد-برد گشوده شود. زمان برای آغاز گفتوگو و ممانعت از وارد شدن خسارتهای بیشتر هست. اولین خسارات این رخدادها را به احتمال زیاد در عرصه سیاست خارجی با مواضع ترامپ در قبال برجام، تحریمهای بیشتر و کورتر شدن گره اقتصاد خواهیم پرداخت. اما این همه داستان نخواهد بود.
🔹نخبگان هنری، ورزشی، روشنفکران، استادان دانشگاه و هر کس که صدایش به جایی میرسد، در باب به رسمیت شناختن صداهای معترض، نفی خشونت، آشتی، صبوری، و سازوکارهای پیشنهادی برای اصلاح امور بگویند؛ اما همه اینها به یک طرف، و آنکه قدرت بیشتری دارد و تعیینکننده است (نظام سیاسی و کل ارکانش) بیشترین مسئولیت را دارند. صدای «چیزباختگان ناامید» را به شیوه دیگری بشنوند، به شیوهای که امیدوارشان سازد. راهکارهای شنیدن ارائه شده است، عزم جزم کنید.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
@v_social_problems_of_iran
📜روابط علّی سبکهای دلبستگی، احساس تنهایی و عزت نفس با آمادگی به اعتیاد
✍️ لطیفه شمس الدینی، افسانه توحیدی *، قاسم عسکری زاده
استادیار دانشگاه شهید باهنر کرمان
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=982&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
✍️ لطیفه شمس الدینی، افسانه توحیدی *، قاسم عسکری زاده
استادیار دانشگاه شهید باهنر کرمان
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=982&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
📜رابطه مشکلات تنظیم هیجانی و عاطفه منفی با ولع مصرف با توجه به میانجی گری افسردگی
✍️ فرزانه میکائیلی منیع، علی عیسی زادگان، نوراله خلیل زاده *
دانشجوی دکتری دانشگاه ارومیه
📌 لینک مقاله 👇👇👇http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1170&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
✍️ فرزانه میکائیلی منیع، علی عیسی زادگان، نوراله خلیل زاده *
دانشجوی دکتری دانشگاه ارومیه
📌 لینک مقاله 👇👇👇http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1170&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
ای کاش با صدای بلند بخوانند، با صدای بلند
🔺دکتر فردین علیخواه-جامعه شناس
▪️در سال 1387 از رساله دکترایم که موضوع آن « پتانسیل اعتراض سیاسی در ایران» بود دفاع کردم. برای درک بهتر ناآرامی های اخیر در کشور، بعد از چند سال، دیشب رساله ام را ورق می زدم. در ادامه به برخی از مهم ترین یافته های آن اشاره می کنم:
- یافته اصلی این تحقیق آن است که در مجموع پتانسیل اعتراض سیاسی در جامعه بالاست.
- هر چقدر از ميزان اثرگذاری سياسي افراد ( این احساس که می توانند در تصمیمات سیاسی کشور اثرگذار باشند) كاسته مي شود بر ميزان پتانسيل اعتراض سياسي آنان افزوده مي شود.
- دربین آن گروه از شهروندانی که معتقدند درساختار سياسي کشور فرصت و امکان اعتراض محدود است، پتانسيل اعتراض سياسي بيشتر است.
-با افزایش میزان تحصیلات افراد، میزان پتانسیل اعتراض سیاسی نیز افزایش می یابد.
- میزان احساس محرومیت (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی) در این تحقیق بسیار بالا است. در بین آن گروه از شهروندان که« احساس محروميت » بیشتری دارند پتانسيل اعتراض سياسي نیز بیشتر است. نکته دیگر آنکه، در بین آن گروه از شهروندانی که« منبع محروميت » اقتصادی خود را نه خودشان بلکه سياست هاي دولت و تصمیمات مقامات سياسي می دانند پتانسيل اعتراض سياسي نیز بیشتر است.
- هر چه میزان احساس تبعيض و بي عدالتي در افراد بیشتر می شود ميزان پتانسيل اعتراض سياسي آنان هم افزایش می یابد.
- هر چه میزان رضايت از زندگي افراد کاهش می یابد ميزان پتانسيل اعتراض سياسي آنان افزایش می بابد.
بگذارید خلاصه کنم: احساس اثر گذاری کم در روند تصمیم گیری های سیاسی / این برداشت که در ساختار سیاسی کشور فرصت های کمی برای اعتراض وجود دارد/ احساس محرومیت(سیاسی، اقتصادی، فرهنگی) بالا، این برداشت که منبع محرومیت من نه خودم بلکه تصمیم های غلط نظام سیاسی است، احساس تبعیض و بی عدالتی بالا، رضایت کم از زندگی، با موضوع اصلی رساله یعنی پتانسیل بالای اعتراض سیاسی رابطه مستقیم داشتند.
▪️وقتی در دهه اخیر آمار طلاق در جامعه ایرانی رشد یافت، برخی نهادها، بنرهایی در خیابان های شهر نصب کردند. در این بنرها ابتدا دیش ماهواره و در زیر آن زن و مردی را نشان دادند که پشت به هم نشسته اند و بین آنها نیز کودکی پریشان حال قرار گرفته است. در زیر بنر نوشتند " سرانجام ماهواره". در پس زمنیه تصویر هم نقشه آمریکا و اسرائیل را به شکل محو نشان دادند. درک آنان از رشد طلاق در جامعه ایرانی همین قدر بود. از نظر آنان تعداد دیش مساوی بود با تعداد طلاق! طبیعتا آنان برای حل این مشکل اجتماعی (طلاق) فقط به «جمع آوری» اعتقاد داشتند و در نتیجه به سمت پشت بام ها سرباز اعزام کردند. چندین بار ضربتی دیش های ماهواره را جمع کردند تا شاید آمار طلاق کاهش یابد. ولی کاهش نیافت. آنان در علت یابی مشکلات جامعه، معمولا ساده ترین راه را برای توضیح انتخاب می کنند و همیشه هم قبل از محققان علوم انسانی پاسخ را می دانند و نتیجه را می گیرند و به جامعه اعلام می کنند.
▪️در روزهای اخیر مقامات مدام در تلویزیون ظاهر می شوند و رویدادهای اخیر را علت یابی می کنند. آنان باز هم ساده سازی می کنند. همانطور که درباره طلاق ساده سازی می کنند. آنان باز هم پیچیدگی مسائل اجتماعی را به یک عامل تقلیل می دهند. می گویند علت ناآرامی ها این است و بس! به دور دست ها اشاره می کنند. گاهی اوقات فکر می کنم که این بزرگواران دچار پیرچشمی هستند. در نزدیک بینی مشکل جدی دارند و فقط اجسام دور را خوب می بینند.
▪️حدود ده سال از دفاع رساله ام گذشته است. داده های این رساله در شهر تهران جمع آوری شد. ای کاش مقامات محترم به جای ساده سازی های مرسوم مسائل اجتماعی، حداقل بنشینند و پس از حل مشکل نزدیک بینی شان، یکبار عوامل موثر بر پتانسیل اعتراض سیاسی را با صدای بلند برای خودشان بخوانند. با صدای بلند.
✅ارسال نظر: @alikhahfardin
✅کانال: @fardinalikhah
@v_social_problems_of_iran
🔺دکتر فردین علیخواه-جامعه شناس
▪️در سال 1387 از رساله دکترایم که موضوع آن « پتانسیل اعتراض سیاسی در ایران» بود دفاع کردم. برای درک بهتر ناآرامی های اخیر در کشور، بعد از چند سال، دیشب رساله ام را ورق می زدم. در ادامه به برخی از مهم ترین یافته های آن اشاره می کنم:
- یافته اصلی این تحقیق آن است که در مجموع پتانسیل اعتراض سیاسی در جامعه بالاست.
- هر چقدر از ميزان اثرگذاری سياسي افراد ( این احساس که می توانند در تصمیمات سیاسی کشور اثرگذار باشند) كاسته مي شود بر ميزان پتانسيل اعتراض سياسي آنان افزوده مي شود.
- دربین آن گروه از شهروندانی که معتقدند درساختار سياسي کشور فرصت و امکان اعتراض محدود است، پتانسيل اعتراض سياسي بيشتر است.
-با افزایش میزان تحصیلات افراد، میزان پتانسیل اعتراض سیاسی نیز افزایش می یابد.
- میزان احساس محرومیت (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی) در این تحقیق بسیار بالا است. در بین آن گروه از شهروندان که« احساس محروميت » بیشتری دارند پتانسيل اعتراض سياسي نیز بیشتر است. نکته دیگر آنکه، در بین آن گروه از شهروندانی که« منبع محروميت » اقتصادی خود را نه خودشان بلکه سياست هاي دولت و تصمیمات مقامات سياسي می دانند پتانسيل اعتراض سياسي نیز بیشتر است.
- هر چه میزان احساس تبعيض و بي عدالتي در افراد بیشتر می شود ميزان پتانسيل اعتراض سياسي آنان هم افزایش می یابد.
- هر چه میزان رضايت از زندگي افراد کاهش می یابد ميزان پتانسيل اعتراض سياسي آنان افزایش می بابد.
بگذارید خلاصه کنم: احساس اثر گذاری کم در روند تصمیم گیری های سیاسی / این برداشت که در ساختار سیاسی کشور فرصت های کمی برای اعتراض وجود دارد/ احساس محرومیت(سیاسی، اقتصادی، فرهنگی) بالا، این برداشت که منبع محرومیت من نه خودم بلکه تصمیم های غلط نظام سیاسی است، احساس تبعیض و بی عدالتی بالا، رضایت کم از زندگی، با موضوع اصلی رساله یعنی پتانسیل بالای اعتراض سیاسی رابطه مستقیم داشتند.
▪️وقتی در دهه اخیر آمار طلاق در جامعه ایرانی رشد یافت، برخی نهادها، بنرهایی در خیابان های شهر نصب کردند. در این بنرها ابتدا دیش ماهواره و در زیر آن زن و مردی را نشان دادند که پشت به هم نشسته اند و بین آنها نیز کودکی پریشان حال قرار گرفته است. در زیر بنر نوشتند " سرانجام ماهواره". در پس زمنیه تصویر هم نقشه آمریکا و اسرائیل را به شکل محو نشان دادند. درک آنان از رشد طلاق در جامعه ایرانی همین قدر بود. از نظر آنان تعداد دیش مساوی بود با تعداد طلاق! طبیعتا آنان برای حل این مشکل اجتماعی (طلاق) فقط به «جمع آوری» اعتقاد داشتند و در نتیجه به سمت پشت بام ها سرباز اعزام کردند. چندین بار ضربتی دیش های ماهواره را جمع کردند تا شاید آمار طلاق کاهش یابد. ولی کاهش نیافت. آنان در علت یابی مشکلات جامعه، معمولا ساده ترین راه را برای توضیح انتخاب می کنند و همیشه هم قبل از محققان علوم انسانی پاسخ را می دانند و نتیجه را می گیرند و به جامعه اعلام می کنند.
▪️در روزهای اخیر مقامات مدام در تلویزیون ظاهر می شوند و رویدادهای اخیر را علت یابی می کنند. آنان باز هم ساده سازی می کنند. همانطور که درباره طلاق ساده سازی می کنند. آنان باز هم پیچیدگی مسائل اجتماعی را به یک عامل تقلیل می دهند. می گویند علت ناآرامی ها این است و بس! به دور دست ها اشاره می کنند. گاهی اوقات فکر می کنم که این بزرگواران دچار پیرچشمی هستند. در نزدیک بینی مشکل جدی دارند و فقط اجسام دور را خوب می بینند.
▪️حدود ده سال از دفاع رساله ام گذشته است. داده های این رساله در شهر تهران جمع آوری شد. ای کاش مقامات محترم به جای ساده سازی های مرسوم مسائل اجتماعی، حداقل بنشینند و پس از حل مشکل نزدیک بینی شان، یکبار عوامل موثر بر پتانسیل اعتراض سیاسی را با صدای بلند برای خودشان بخوانند. با صدای بلند.
✅ارسال نظر: @alikhahfardin
✅کانال: @fardinalikhah
@v_social_problems_of_iran
636508343259323926.pdf
14.5 MB
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک تقدیم میکند:
✅ فایل PDF گزارش آیندهپژوهی ایران در سال 1396
⁉️ 100 نخبه ایرانی درباره مهمترین مسائل ایران در سال 1396 چه میگویند؟
@v_social_problems_of_iran
✅ فایل PDF گزارش آیندهپژوهی ایران در سال 1396
⁉️ 100 نخبه ایرانی درباره مهمترین مسائل ایران در سال 1396 چه میگویند؟
@v_social_problems_of_iran
📜اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افکار خودکشی و تکانشگری نوجوانان دارای اعتیاد به موادمخدر
✍️ فرامرز سهرابی *، محبوبه ناطقی
استاد دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات تهران
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1389&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
✍️ فرامرز سهرابی *، محبوبه ناطقی
استاد دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات تهران
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=1389&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
"وقتی عکس همسرم را زیر سینی چای پنهان کردم"
دکتر فردین علیخواه-جامعهشناس
✍️یک روز در کلاس آسیبشناسی اجتماعی و در بحث از "خانواده و طلاق"، از دانشجویانم درباره تعداد فرزندان برخی از سیاستمداران کشورهای غربی پرسیدم. برایم بسیار جالب بود که بیشترِ دانشجویان؛ برای مثال میدانستند که اوباما دو دختر دارد و اینکه حتی دختران او چند سال دارند! برخی از دانشجویان معتقد بودند که این سیاستمداران با انتشار عکسهای خانوادگیشان و البته "در عمل" به جامعه میگویند که اهلِ خانوادهاند و خانواده برایشان مهم است.
در کلاس به این موضوع بیشتر کنجکاو شدم. در قسمت عکس سایت گوگل به فارسی(و نه انگلیسی) تایپ کردم" خانواده اوباما" و هزاران عکس از زندگی خانوادگی اوباما و گذران اوقات فراغتش با کودکان و همسرش ظاهر شد. بیشتر این عکسها را سایتهای فارسی، و نه سایت های خودشان، منتشر کرده بودند. در همان کلاس از خانواده و تعداد فرزندان مسئولان مختلف کشورمان پرسیدم. حتماً میتوانید حدس بزنید. تقریباً اکثر دانشجویان اطلاعات درستی از خانواده مسئولان نداشتند. دقیقاً مانند استادشان! جالب آنکه آنان میدانستند مثلاً جان کری(وزیر امور خارجه امریکا) چند فرزند دارد ولی در خصوص دکتر ظریف یک یا دو نفر حدسهایی میزدند!. باز نکته جالبی که در کلاس آسیبشناسی اجتماعی مطرح شد آن بود که بیشتر دانشجویان میگفتند که نام اعضای خانواده مسئولان کشورمان فقط زمانی در رسانهها منعکس میشود که یا یکی از آنها از مقامش سوءاستفاده کرده و به همسرش پستی داده، یا یکی از اعضای خانواده آنها اختلاس کرده و یا موقع انتخابات است و چیزی پیدا کردهاند تا زیرآب همدیگر را بزنند!! در مواقع عادی تقریباً هیچ مطلبی در این خصوص منتشر نمیشود.
توجهم به یک رفتار اجتماعی غربیها جلب شد. من در برخی از پروژههای عمرانیِ داخل کشور با آنها کار کردهام. وقتی به آنها میز یا اتاقی میدهید یکی از وسایل یا اقلامی که روی میز میگذارند یا روی دیوار اتاقشان نصب میکنند عکسهای خانوادگی است. این را حتماً در سریالهای خارجی هم دیدهاید. نکته جالب آنکه این رفتار تابع سن فرد یا مدت ازدواج او نیست.
رفتار ما ایرانیان(بیشتر مردان) در این خصوص خیلی جالب است. وقتی تازه ازدواج کردهایم عکس همسرمان در کیف پولمان قرار دارد. البته یادآوری کنم که این عکس در دوره نامزدی روی صفحه تلفن همراهمان نیز هست. پس از ازدواج از صفحه تلفن همراه حذف میشود. کمکم عکس همسرمان از کیف پولمان هم برداشته میشود و جای عکس را کارتهای اعتباری رنگارنگ، کارت شناسائی و قبضهای پرداختنشدهی لوله شده میگیرند. معمولاً خانمها مانند آقایان نیستند. ولی وقتی این رفتارها را میبینند دلسرد میشوند. ابتدا عکس مادر یا پدرشان را در کنار عکس همسرشان میگذارند. آنها باز دلسرد میشوند و عکس همسر را برداشته و عکس خود و دلبندشان را بهجای عکس همسر میگذارند.
زمانی در جایی مشغول به کار شدم. در روزهای نخست؛ عکس کوچکی از همسرم(با مانتو و روسری) را به شکل عمودی در گوشه میز به لیوان تکیه داده بودم. همکاری آمد و گفت: " ببین پشت سرت حرف درمیارن! به نظرم اینو برداری بهتره ها!!". همکار بعدی هم آمد و همین جمله را تکرار کرد. عکس را برداشتم و مثل برخی از بنگاههای املاک قدیمی، به شکل افقی زیر شیشهی روی میزم گذاشتم. آن همکاران باز آمدند: " خب اینا اینجا جواب نمیده دیگه! همکارا که می دونی جنبه ندارن! تازه خانمت مانتوییه! یه ذره موهاش هم بیرونه! این میتونه بعداً تو گزینش دردسر بشه...!" کنار میز یک سینی چای کوچکی داشتم. آنرا برداشتم و روی عکس همسرم گذاشتم. به آنها گفتم " حالا خوبه؟ " گفتند: " هی. بد نیست!" ولی...
میدانید دوستان . خواستم بگویم مسئولان هم محصول همین جامعهاند. اساساً خانواده( و بیشتر؛ زنان) باید پنهان بمانند. به نظرم درباره زنان، یک چیز بسیار عادلانه توزیع شده است: عکس آنان نه باید در « قاب زندگی» نصب شود و نه در « قابِ مرگ» (اعلامیه فوت). برای همین در پاسخ به برخی از دوستانی که انتقاد میکنند چرا زنان و دختران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی اینقدر زودبهزود عکس پروفایلشان را عوض میکنند و گویی "ولع خودنمایی" دارند باید گفت که رفتار این زنان اعتراض به حذف تدریجی عکسشان از "قاب زندگی" است. این عکسها میگویند: "شما نمیتوانید مرا حذف کنید".
✅کانال نویسنده مطلب: @fardinalikhah
📝اگر نظری درباره این مطلب دارید ارسال کنید: @alikhahfardin
@v_social_problems_of_iran
دکتر فردین علیخواه-جامعهشناس
✍️یک روز در کلاس آسیبشناسی اجتماعی و در بحث از "خانواده و طلاق"، از دانشجویانم درباره تعداد فرزندان برخی از سیاستمداران کشورهای غربی پرسیدم. برایم بسیار جالب بود که بیشترِ دانشجویان؛ برای مثال میدانستند که اوباما دو دختر دارد و اینکه حتی دختران او چند سال دارند! برخی از دانشجویان معتقد بودند که این سیاستمداران با انتشار عکسهای خانوادگیشان و البته "در عمل" به جامعه میگویند که اهلِ خانوادهاند و خانواده برایشان مهم است.
در کلاس به این موضوع بیشتر کنجکاو شدم. در قسمت عکس سایت گوگل به فارسی(و نه انگلیسی) تایپ کردم" خانواده اوباما" و هزاران عکس از زندگی خانوادگی اوباما و گذران اوقات فراغتش با کودکان و همسرش ظاهر شد. بیشتر این عکسها را سایتهای فارسی، و نه سایت های خودشان، منتشر کرده بودند. در همان کلاس از خانواده و تعداد فرزندان مسئولان مختلف کشورمان پرسیدم. حتماً میتوانید حدس بزنید. تقریباً اکثر دانشجویان اطلاعات درستی از خانواده مسئولان نداشتند. دقیقاً مانند استادشان! جالب آنکه آنان میدانستند مثلاً جان کری(وزیر امور خارجه امریکا) چند فرزند دارد ولی در خصوص دکتر ظریف یک یا دو نفر حدسهایی میزدند!. باز نکته جالبی که در کلاس آسیبشناسی اجتماعی مطرح شد آن بود که بیشتر دانشجویان میگفتند که نام اعضای خانواده مسئولان کشورمان فقط زمانی در رسانهها منعکس میشود که یا یکی از آنها از مقامش سوءاستفاده کرده و به همسرش پستی داده، یا یکی از اعضای خانواده آنها اختلاس کرده و یا موقع انتخابات است و چیزی پیدا کردهاند تا زیرآب همدیگر را بزنند!! در مواقع عادی تقریباً هیچ مطلبی در این خصوص منتشر نمیشود.
توجهم به یک رفتار اجتماعی غربیها جلب شد. من در برخی از پروژههای عمرانیِ داخل کشور با آنها کار کردهام. وقتی به آنها میز یا اتاقی میدهید یکی از وسایل یا اقلامی که روی میز میگذارند یا روی دیوار اتاقشان نصب میکنند عکسهای خانوادگی است. این را حتماً در سریالهای خارجی هم دیدهاید. نکته جالب آنکه این رفتار تابع سن فرد یا مدت ازدواج او نیست.
رفتار ما ایرانیان(بیشتر مردان) در این خصوص خیلی جالب است. وقتی تازه ازدواج کردهایم عکس همسرمان در کیف پولمان قرار دارد. البته یادآوری کنم که این عکس در دوره نامزدی روی صفحه تلفن همراهمان نیز هست. پس از ازدواج از صفحه تلفن همراه حذف میشود. کمکم عکس همسرمان از کیف پولمان هم برداشته میشود و جای عکس را کارتهای اعتباری رنگارنگ، کارت شناسائی و قبضهای پرداختنشدهی لوله شده میگیرند. معمولاً خانمها مانند آقایان نیستند. ولی وقتی این رفتارها را میبینند دلسرد میشوند. ابتدا عکس مادر یا پدرشان را در کنار عکس همسرشان میگذارند. آنها باز دلسرد میشوند و عکس همسر را برداشته و عکس خود و دلبندشان را بهجای عکس همسر میگذارند.
زمانی در جایی مشغول به کار شدم. در روزهای نخست؛ عکس کوچکی از همسرم(با مانتو و روسری) را به شکل عمودی در گوشه میز به لیوان تکیه داده بودم. همکاری آمد و گفت: " ببین پشت سرت حرف درمیارن! به نظرم اینو برداری بهتره ها!!". همکار بعدی هم آمد و همین جمله را تکرار کرد. عکس را برداشتم و مثل برخی از بنگاههای املاک قدیمی، به شکل افقی زیر شیشهی روی میزم گذاشتم. آن همکاران باز آمدند: " خب اینا اینجا جواب نمیده دیگه! همکارا که می دونی جنبه ندارن! تازه خانمت مانتوییه! یه ذره موهاش هم بیرونه! این میتونه بعداً تو گزینش دردسر بشه...!" کنار میز یک سینی چای کوچکی داشتم. آنرا برداشتم و روی عکس همسرم گذاشتم. به آنها گفتم " حالا خوبه؟ " گفتند: " هی. بد نیست!" ولی...
میدانید دوستان . خواستم بگویم مسئولان هم محصول همین جامعهاند. اساساً خانواده( و بیشتر؛ زنان) باید پنهان بمانند. به نظرم درباره زنان، یک چیز بسیار عادلانه توزیع شده است: عکس آنان نه باید در « قاب زندگی» نصب شود و نه در « قابِ مرگ» (اعلامیه فوت). برای همین در پاسخ به برخی از دوستانی که انتقاد میکنند چرا زنان و دختران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی اینقدر زودبهزود عکس پروفایلشان را عوض میکنند و گویی "ولع خودنمایی" دارند باید گفت که رفتار این زنان اعتراض به حذف تدریجی عکسشان از "قاب زندگی" است. این عکسها میگویند: "شما نمیتوانید مرا حذف کنید".
✅کانال نویسنده مطلب: @fardinalikhah
📝اگر نظری درباره این مطلب دارید ارسال کنید: @alikhahfardin
@v_social_problems_of_iran
📜اثربخشی آموزش مهارت های خودآگاهی هیجانی بر افزایش کنترل تکانه و کاهش استعداد گرایش به مصرف موادمخدر
✍️ کریم سواری *، شهرزاد شانچی
دانشیار
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=741&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
✍️ کریم سواری *، شهرزاد شانچی
دانشیار
📌 لینک مقاله 👇👇👇
http://etiadpajohi.ir/browse.php?a_id=741&sid=1&slc_lang=fa
💠 @v_social_problems_of_iran
در صورتی که عنوان مقاله، موضوع مورد علاقه یا حوزه تحقیق دوستانتان می باشد، برای آنان نیز ارسال نمائید
🔶 پنجمین ویژه نامه اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام(اجادت) 🔶
با موضوع: " نا آرامی های دی ماه 1396 ایران"
@v_social_problems_of_iran
✔️رای و اعتراض ملت را به رسمیت بشناسید!
✍️ محمد حسن محقق معین
⛈https://t.me/MHMohaqeqMoein/1742
🌧https://t.me/MHMohaqeqMoein/1743
✔️فرودستان بروکرتیک
✍️ محمد رضا کلاهی
🌧https://t.me/mohammadrezakolahi/227
⛈https://t.me/mohammadrezakolahi/228
🌧https://t.me/mohammadrezakolahi/229
⛈https://t.me/mohammadrezakolahi/231
✔️ خون به پا خواهد شد...
✍️ مسعود زمانی مقدم
🌧https://t.me/masoudzamanimoghadam/495
✔️بلوای نان
✍️روحالله قاسمی
🌧https://t.me/Atu_Sociology/4067
⛈https://t.me/Atu_Sociology/4068
✔️زلزله، فرونشست زمین، آلودگی هوا و اعتراض های اخیر
✍️سجاد فتاحی
⛈https://t.me/governancesystems/79
🌧https://t.me/governancesystems/80
✔️ حکمرانی برقرار باشد؛ حتی بر برهوت
✍️فاطمه صادقی
🌧https://t.me/MHMohaqeqMoein/1751
✔️مردم چگونه خواسته هایشان را به گوش مسوولین برسانند؟
✍️شهره مجمع
⛈https://t.me/sociologychannel/2584
✔️درباره ناآرامی های اخیر: فساد ادراک شده و ناامیدی
✍️ محمد هدایتی
⛈https://t.me/fusionofhorizons/279
✔️صدای خیابان (چند نکتهی پراکنده دربارهی تجمعات اعتراضیِ این روزها)
✍️محسن حسام مظاهری
⛈https://t.me/mohsenhesammazaheri/618
✔️ به رسمیت بشناس و توافق کن!
✍️ محمدمهدی مجاهدی
🌧https://t.me/MMojahedi/515
✔️ شورشهای شهراشوب: بحران تعبیر و تدبیر، و استغنا از علوم انسانی
✍️ محمدمهدی مجاهدی
⛈https://t.me/MMojahedi/515
✔️تکنولوژی تولید حاشیه و بحران امروز
✍️محمد جواد غلامرضا کاشی
⛈https://t.me/javadkashi/336
🌧https://t.me/javadkashi/336
✔️ اینجا خاورمیانه است
✍️محمد جواد غلامرضا کاشی
⛈https://t.me/javadkashi/338
🌧https://t.me/javadkashi/339
🌧🌧 @v_social_problems_of_iran
با موضوع: " نا آرامی های دی ماه 1396 ایران"
@v_social_problems_of_iran
✔️رای و اعتراض ملت را به رسمیت بشناسید!
✍️ محمد حسن محقق معین
⛈https://t.me/MHMohaqeqMoein/1742
🌧https://t.me/MHMohaqeqMoein/1743
✔️فرودستان بروکرتیک
✍️ محمد رضا کلاهی
🌧https://t.me/mohammadrezakolahi/227
⛈https://t.me/mohammadrezakolahi/228
🌧https://t.me/mohammadrezakolahi/229
⛈https://t.me/mohammadrezakolahi/231
✔️ خون به پا خواهد شد...
✍️ مسعود زمانی مقدم
🌧https://t.me/masoudzamanimoghadam/495
✔️بلوای نان
✍️روحالله قاسمی
🌧https://t.me/Atu_Sociology/4067
⛈https://t.me/Atu_Sociology/4068
✔️زلزله، فرونشست زمین، آلودگی هوا و اعتراض های اخیر
✍️سجاد فتاحی
⛈https://t.me/governancesystems/79
🌧https://t.me/governancesystems/80
✔️ حکمرانی برقرار باشد؛ حتی بر برهوت
✍️فاطمه صادقی
🌧https://t.me/MHMohaqeqMoein/1751
✔️مردم چگونه خواسته هایشان را به گوش مسوولین برسانند؟
✍️شهره مجمع
⛈https://t.me/sociologychannel/2584
✔️درباره ناآرامی های اخیر: فساد ادراک شده و ناامیدی
✍️ محمد هدایتی
⛈https://t.me/fusionofhorizons/279
✔️صدای خیابان (چند نکتهی پراکنده دربارهی تجمعات اعتراضیِ این روزها)
✍️محسن حسام مظاهری
⛈https://t.me/mohsenhesammazaheri/618
✔️ به رسمیت بشناس و توافق کن!
✍️ محمدمهدی مجاهدی
🌧https://t.me/MMojahedi/515
✔️ شورشهای شهراشوب: بحران تعبیر و تدبیر، و استغنا از علوم انسانی
✍️ محمدمهدی مجاهدی
⛈https://t.me/MMojahedi/515
✔️تکنولوژی تولید حاشیه و بحران امروز
✍️محمد جواد غلامرضا کاشی
⛈https://t.me/javadkashi/336
🌧https://t.me/javadkashi/336
✔️ اینجا خاورمیانه است
✍️محمد جواد غلامرضا کاشی
⛈https://t.me/javadkashi/338
🌧https://t.me/javadkashi/339
🌧🌧 @v_social_problems_of_iran
"ساخت آگورا یا مکانی برای نبودن"
دکتر احمد غلامی-جامعه شناس
چند روزی است که شورای شهر تهران ساخت یا تعیین مکانی جهت اعتراضات را در دستور کار خود دارد. در یونان باستان چنین مکانی تحت عنوان آگورا بخشی از سیاست به معنای پلیس بود. آگورا همان مکان یا حوزه عمومی ای بود که سیاست روز به میانجی روابط عمومی و اجتماعی آن در برنامه جامعه و پولیس(شهر) قرار می گرفت. به همین دلیل در توصیف دموکراسی سیاست به مثابه پولیس همان درهم تنیدگی زندگی روزمره و امر سیاست دانسته می شود. آگورا بیش از آنکه ساخت فضایی/مکانی تصمیم گیریها باشد, محصول ساخت اجتماعی/سیاسیِ نوعی از آگاهی است برای پاک کردن هر چیزی که می تواند تهدیدی علیه شهر و جامعه باشد. طرح قانون استراسیزم در حقیقت بخشی از این نوع آگاهی و حضور اجتماعی بود. بموجب این قانون همه کسانی که تهدیدی علیه منافع عموم به حساب می آمدند می بایست به مدت مشخصی از شهر تبعید می شدند. در حقیقت تبعید مکانی افراد یا همان نفی بلد شدن برجسته ترین برنامه آگورا به حساب می آمد. چنین شکلی از سیاست در عصر مدرن جای خود را به جدایی و استیلای خود آگورا بر جامعه داد. در عصر مدرن حکمرانی در قالب شکلی نوین از حکومتمندی چهره ای انضباطی و نظارتی به خود گرفته است که تلاش عمده آن تفویض تصمیم گیریهای سیاسی از جامعه به دولت است. سیاست در این دوره مصمم بوده تا همواره از جامعه آگورا-زدایی کرده و سیاست را به مثابه یک نهاد از حوزه عمومی و اجتماعی مجزا کند. آگورای نوین در قالب دولت مدرن نه مکانی برای آگاهی سیاسی بلکه جایگاهی است برای سیاست-زدایی از توده¬ ها و عودت آنان به درون زندگی روزمره است. نمونه برجسته و شاخص آن را می توان در برج سراسربین و پانوپتیکون جرمی بنتام دید. جایگاهی برای دیده شدن و بدنبال آن مدیریت سوژه ها، امیال، گفتمانها و بدنها. حال می بایست این مسئله را پیش کشید که آیا طرح مکانی برای معترضین بازگشت به آن الگوی اتوپیایی سیاست در قالب آگورای یونانی است و یا مکانمند کردن و بدنبال آن ایجاد نگاه نظارتی و پانوپتیک بر معترضین است که در نهایت چیزی نیست جز دور کردن دوباره سیاست از حوزه اجتماعی و تهی کردن جامعه و توده ها از سیاست. چنین مکانی آیا راهی است برای دور شدن از انقباض سیاسی است و یا جایگاهی است برای بازمنقبض شدن امرسیاسی. آیا در ساخت یا تعیین جایی، قانون استراسیزم و یا نفی بلد شدن درباره خود آگورا اعمال نشده است. زیرا در این طرح, این خود آگورا و مکان سیاستگذاریهاست که نفی بلد شده است تا در دورترین نقطه از دید جامعه قرار بگیرد. در حالیکه می توان این را گفت که امر سیاسی بخشی نهادین و بنیادین از حیات اجتماعی توده هاست که همواره مکان گریز و نامکانمند است و به همین دلیل درست در همانجایی تحقق می یابد که تجلی یافته است. آگورایی که این امر سیاسی بدان شکل می دهد نه مکانی در نقطه ای از شهر، بلکه در همانجایی است که جامعه به میانجی آن خود را به مثابه امری اجتماعی/سیاسی و در قالب کلیتی که به شکلی شیزوئید دچار اضمحلال و فرسایش شده است، بازسازی و بازتعریف می کند.
@v_social_problems_of_iran
دکتر احمد غلامی-جامعه شناس
چند روزی است که شورای شهر تهران ساخت یا تعیین مکانی جهت اعتراضات را در دستور کار خود دارد. در یونان باستان چنین مکانی تحت عنوان آگورا بخشی از سیاست به معنای پلیس بود. آگورا همان مکان یا حوزه عمومی ای بود که سیاست روز به میانجی روابط عمومی و اجتماعی آن در برنامه جامعه و پولیس(شهر) قرار می گرفت. به همین دلیل در توصیف دموکراسی سیاست به مثابه پولیس همان درهم تنیدگی زندگی روزمره و امر سیاست دانسته می شود. آگورا بیش از آنکه ساخت فضایی/مکانی تصمیم گیریها باشد, محصول ساخت اجتماعی/سیاسیِ نوعی از آگاهی است برای پاک کردن هر چیزی که می تواند تهدیدی علیه شهر و جامعه باشد. طرح قانون استراسیزم در حقیقت بخشی از این نوع آگاهی و حضور اجتماعی بود. بموجب این قانون همه کسانی که تهدیدی علیه منافع عموم به حساب می آمدند می بایست به مدت مشخصی از شهر تبعید می شدند. در حقیقت تبعید مکانی افراد یا همان نفی بلد شدن برجسته ترین برنامه آگورا به حساب می آمد. چنین شکلی از سیاست در عصر مدرن جای خود را به جدایی و استیلای خود آگورا بر جامعه داد. در عصر مدرن حکمرانی در قالب شکلی نوین از حکومتمندی چهره ای انضباطی و نظارتی به خود گرفته است که تلاش عمده آن تفویض تصمیم گیریهای سیاسی از جامعه به دولت است. سیاست در این دوره مصمم بوده تا همواره از جامعه آگورا-زدایی کرده و سیاست را به مثابه یک نهاد از حوزه عمومی و اجتماعی مجزا کند. آگورای نوین در قالب دولت مدرن نه مکانی برای آگاهی سیاسی بلکه جایگاهی است برای سیاست-زدایی از توده¬ ها و عودت آنان به درون زندگی روزمره است. نمونه برجسته و شاخص آن را می توان در برج سراسربین و پانوپتیکون جرمی بنتام دید. جایگاهی برای دیده شدن و بدنبال آن مدیریت سوژه ها، امیال، گفتمانها و بدنها. حال می بایست این مسئله را پیش کشید که آیا طرح مکانی برای معترضین بازگشت به آن الگوی اتوپیایی سیاست در قالب آگورای یونانی است و یا مکانمند کردن و بدنبال آن ایجاد نگاه نظارتی و پانوپتیک بر معترضین است که در نهایت چیزی نیست جز دور کردن دوباره سیاست از حوزه اجتماعی و تهی کردن جامعه و توده ها از سیاست. چنین مکانی آیا راهی است برای دور شدن از انقباض سیاسی است و یا جایگاهی است برای بازمنقبض شدن امرسیاسی. آیا در ساخت یا تعیین جایی، قانون استراسیزم و یا نفی بلد شدن درباره خود آگورا اعمال نشده است. زیرا در این طرح, این خود آگورا و مکان سیاستگذاریهاست که نفی بلد شده است تا در دورترین نقطه از دید جامعه قرار بگیرد. در حالیکه می توان این را گفت که امر سیاسی بخشی نهادین و بنیادین از حیات اجتماعی توده هاست که همواره مکان گریز و نامکانمند است و به همین دلیل درست در همانجایی تحقق می یابد که تجلی یافته است. آگورایی که این امر سیاسی بدان شکل می دهد نه مکانی در نقطه ای از شهر، بلکه در همانجایی است که جامعه به میانجی آن خود را به مثابه امری اجتماعی/سیاسی و در قالب کلیتی که به شکلی شیزوئید دچار اضمحلال و فرسایش شده است، بازسازی و بازتعریف می کند.
@v_social_problems_of_iran
کلُّ نفسٍ بِما کَسَبت رَهینة... . هر کسی و هر نفسی در گرو ِ آن چیزی است که انجام داده است .
شرایط امروز ما ، هرچه هست نتیجه ی عملکرد ما و دست پخت ِخودمان است و ...
یادداشت : حسین سیوانی
زیاد می شنویم که بلاها و گرفتاری ها در زندگی روزمرّه و معیشت و احوالات ما تحت تاثیر گناهان ما و نتیجه ی اعمال و عملکردهای ماست . کردار و گفتار و پندار ما و یا سخن و عمل و رفتار و ذهنیت و اندیشه های ماست که به زندگی ما شکل می دهند . وضعیت وشرایط زندگی فردی و اجتماعی ما هرچه هست صورت بندی شده و شکل گرفته از مجموعه ی اعمال و اذهان ِخودماست . هر چند ممکن است این حقیت خوب طرح نشود و سؤتفاهم بوجود آوَرد ؛ اما اگر درست بیاندیشیم و منصفانه نظر کنیم و فرافکنی نکنیم : ما ؛ یعنی من ، تو ،ایشان و... و فرد ِ فرد ما و جمع ِ ما و جامعه ی ما همینطور اولیای امور و مسئولین حکومتی ما ...
مشکلات که از آسمان نمی آیند بلکه از همین زمین و زمان، از زمانه و از ما برمی آیند و ...به این آیه از سوره ی مبارکه ی شورا توجه کنیم : « و ما اَصابَکم مِن مُصیبة ٍ فَبِما کَسَبَت اَیدیکُم و یَعفوا عَن کثیر . »هر آسیبی به شما می رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شده اید و از بسیاری از همان اعمال هم در می گذرد . رفتارمان را با خودمان ، همکار و همسایه مان ، منابع طبیعی ومحیط زیست مان ، اداره ی امور وتجارت و بازرگانی و ... همه را ببینیم وضعیت همین می شود که ملاحظه می کنیم هرچه می بینیم خودمان مسبب آن هستیم . جفا به طبیعت ،نابودی منابع طبیعی از آب و خاک و جنگل و ساحل دریا و تراکم فروشی در شهرها و آلودن محیط زیست و... به همان اندازه گناه و برخلاف ناموس هستی و قوانین طبیعی و گناه است که ریاو تزویر و رباخوری که عدم رعایت حقوق فردی و اجتماعی و... که غفلت از یاد خدا و عبودیت ِ ذات ِ حق ... و هر خلاف قاعده ای گناه است و عقوبت و سزا در پی دارد و قیامتی به دنبال ِ خود ...
از کتاب عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات نوشته ی احمد ابن طوسی صفحه 456 نقل می کنم :
و گویند جعفرالمنصور را خواب نمی برد . حاجبی داشت وی را گفت : " چیست که امیرالمومنین را خواب نمی برد ؟ " گفت : " در کار بنی امیه اندیشه می کردم که دنیا ایشان را حاصل شد ، چون فرزندان ایشان به تنعّم مشغول شدند ، حال ِ ایشان بگردید . " حاجب گفت : " از مروانیان یکی در حبس است و حکایتی کند از ملک نوبه ، اگر وی را بخوانی . " او را بخواند و از وی پرسید .
گفت : " چون به ولایت نوبه رسیدم به هزیمت شدند و لشکر من فرود آمد . ملِک نوبه به دیدن من آمد ؛ مردی سیاه ، نیکو روی دراز بالا ، پیش من بر خاک نشست . گفتم : " چرا بر زیلو ننشینی ؟ " گفت : " چندانکه نعمت آفریدگار بر خود پیش می بینم تواضع بیش کنم . " پس گفت : " شما را پیغمبر و کتابی است و شما را فرمود خَمر نخورید ، چرا می خورید ؟ " گفتم : " خسیسان و ناکسان ما می خورند و عادت کرده اند . " گفت : " شما را نهی کرده از فساد و لشکر ِ تو غلّه می برد و می خورد و این فساد است . " گفتم : " لشکر من گروههااند از عجم و غیر و ایشان را وازعی دینی نباشد تا این فساد کنند . "
گفت : " بر شما حرام است که حریر پوشید و حلی بردارید ، تو انگشتر زرین داری و طوق و کمر زرین داری . " گفت من خجل شدم و گفتم : " عادت عجم است و ما با عجم در آمیختیم از ایشان آموختیم . " گفت : " نه چنین است . " بل استحللتم ما حرّم علیکم فسلبکم الله المُلک و سلّط علیکم عدوّکم . گفت : " مهمان سه روز بوَد ، بازگردید که شومی ِ خلاف ِ شما بر کتاب خدا به مملکت ِ من برسد . "
منصور چون این بشنید گفت : " نصیحة و ای ّ نصحیة . "
مقصود از این حکایت آن است که بلاها و علل همه از شومی گناه افتد و آدمی به هزار علت مبتلاست که دیگر حیوانات نیستند به سبب شومی گناه .
آیدی کانال نویسنده
@HosseinSeyvaniofficialchannel
@v_social_problems_of_iran
شرایط امروز ما ، هرچه هست نتیجه ی عملکرد ما و دست پخت ِخودمان است و ...
یادداشت : حسین سیوانی
زیاد می شنویم که بلاها و گرفتاری ها در زندگی روزمرّه و معیشت و احوالات ما تحت تاثیر گناهان ما و نتیجه ی اعمال و عملکردهای ماست . کردار و گفتار و پندار ما و یا سخن و عمل و رفتار و ذهنیت و اندیشه های ماست که به زندگی ما شکل می دهند . وضعیت وشرایط زندگی فردی و اجتماعی ما هرچه هست صورت بندی شده و شکل گرفته از مجموعه ی اعمال و اذهان ِخودماست . هر چند ممکن است این حقیت خوب طرح نشود و سؤتفاهم بوجود آوَرد ؛ اما اگر درست بیاندیشیم و منصفانه نظر کنیم و فرافکنی نکنیم : ما ؛ یعنی من ، تو ،ایشان و... و فرد ِ فرد ما و جمع ِ ما و جامعه ی ما همینطور اولیای امور و مسئولین حکومتی ما ...
مشکلات که از آسمان نمی آیند بلکه از همین زمین و زمان، از زمانه و از ما برمی آیند و ...به این آیه از سوره ی مبارکه ی شورا توجه کنیم : « و ما اَصابَکم مِن مُصیبة ٍ فَبِما کَسَبَت اَیدیکُم و یَعفوا عَن کثیر . »هر آسیبی به شما می رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شده اید و از بسیاری از همان اعمال هم در می گذرد . رفتارمان را با خودمان ، همکار و همسایه مان ، منابع طبیعی ومحیط زیست مان ، اداره ی امور وتجارت و بازرگانی و ... همه را ببینیم وضعیت همین می شود که ملاحظه می کنیم هرچه می بینیم خودمان مسبب آن هستیم . جفا به طبیعت ،نابودی منابع طبیعی از آب و خاک و جنگل و ساحل دریا و تراکم فروشی در شهرها و آلودن محیط زیست و... به همان اندازه گناه و برخلاف ناموس هستی و قوانین طبیعی و گناه است که ریاو تزویر و رباخوری که عدم رعایت حقوق فردی و اجتماعی و... که غفلت از یاد خدا و عبودیت ِ ذات ِ حق ... و هر خلاف قاعده ای گناه است و عقوبت و سزا در پی دارد و قیامتی به دنبال ِ خود ...
از کتاب عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات نوشته ی احمد ابن طوسی صفحه 456 نقل می کنم :
و گویند جعفرالمنصور را خواب نمی برد . حاجبی داشت وی را گفت : " چیست که امیرالمومنین را خواب نمی برد ؟ " گفت : " در کار بنی امیه اندیشه می کردم که دنیا ایشان را حاصل شد ، چون فرزندان ایشان به تنعّم مشغول شدند ، حال ِ ایشان بگردید . " حاجب گفت : " از مروانیان یکی در حبس است و حکایتی کند از ملک نوبه ، اگر وی را بخوانی . " او را بخواند و از وی پرسید .
گفت : " چون به ولایت نوبه رسیدم به هزیمت شدند و لشکر من فرود آمد . ملِک نوبه به دیدن من آمد ؛ مردی سیاه ، نیکو روی دراز بالا ، پیش من بر خاک نشست . گفتم : " چرا بر زیلو ننشینی ؟ " گفت : " چندانکه نعمت آفریدگار بر خود پیش می بینم تواضع بیش کنم . " پس گفت : " شما را پیغمبر و کتابی است و شما را فرمود خَمر نخورید ، چرا می خورید ؟ " گفتم : " خسیسان و ناکسان ما می خورند و عادت کرده اند . " گفت : " شما را نهی کرده از فساد و لشکر ِ تو غلّه می برد و می خورد و این فساد است . " گفتم : " لشکر من گروههااند از عجم و غیر و ایشان را وازعی دینی نباشد تا این فساد کنند . "
گفت : " بر شما حرام است که حریر پوشید و حلی بردارید ، تو انگشتر زرین داری و طوق و کمر زرین داری . " گفت من خجل شدم و گفتم : " عادت عجم است و ما با عجم در آمیختیم از ایشان آموختیم . " گفت : " نه چنین است . " بل استحللتم ما حرّم علیکم فسلبکم الله المُلک و سلّط علیکم عدوّکم . گفت : " مهمان سه روز بوَد ، بازگردید که شومی ِ خلاف ِ شما بر کتاب خدا به مملکت ِ من برسد . "
منصور چون این بشنید گفت : " نصیحة و ای ّ نصحیة . "
مقصود از این حکایت آن است که بلاها و علل همه از شومی گناه افتد و آدمی به هزار علت مبتلاست که دیگر حیوانات نیستند به سبب شومی گناه .
آیدی کانال نویسنده
@HosseinSeyvaniofficialchannel
@v_social_problems_of_iran
بازگشت و تقویت فضای اعتماد مشروط به حکمرانی خوب است .
یادداشت : حسین سیوانی
چند سالی می شود و به تازگی است که مفهومی به ادبیات توسعه و علوم مرتبط با سیاست و جامعه افزوده شده است که آنچه همه خوبان دارند را این مفهوم یکجا دارد . در اغلب سخنرانی ها ، همایش های علمی و سیاسی و حتی در سخنان وزرا و نطق های نمایندگان مجلس و... به فراوانی از این مفهوم استفاده می شود . منظور م مفهوم « حکمرانی خوب » است که الحق و الانصاف مفهومی بسیار دلپذیر ، جالب و البته جامع است . دلپذیری و جذاب بودنش هم از جامعیت این مفهوم برمی آید ؛ از آن جهت که همه ی حُسن ها و نیکی ها را یک جا در خود دارد و در معنای دوم و گسترده اش علل و عوامل همه زشتی ها ، ناملایمات ناکامی ها را هم معین و تبیین می کند .
قانونمندی و تمکین به قانون ، اعتماد ، مسئولیت پذیری و پاسخگویی ، شفافیت ، کارایی و اثربخشی ، مشارکت و ... همه و همه از اوصاف ِ وجودی حکمرانی خوب است و کور چه می خواهد جز دوچشم بینا . این حکمرانی خوب چون راحت الحلقومی است و کار صاحبان نظر و فعالان عرصه ی سیاست و جامعه را خیلی راحت کرده است به جای توضیحات چندساعتی برای تبیین شرایط و ارائه ی طریق از همین مفهوم مختصر البته جامع و مانع حکمرانی خوب استفاده می کنند ؛ اما مسئله به این سادگی ها نیست ...
انتظار و آرزوی نوع ِ بشر همواره حکمرانی خوب بوده است با تمام ویژگی ها و صفات سلبی و ایجابی اش ؛ حکمرانی خوب مفهوم تازه ای نیست همچنین است حکمران ِ خوب ؛ سابقه این مفاهیم به درازنای تاریخ مدنیت بشر و تاریخ حکمرانی ها وحکومتداری هاست .
در معارف دینی و مذهبی و ادبیات و علوم انسانی و .. . خودمان هم از کتب روایی گرفته تا فقه و ... و از کتب تاریخی و از سیرالملوک ها گرفته تا شریعت نامه ها و دیباچه های ادبی ودواوین شعری و قصص و حکایات و ... به کثرت و فراوانی و مستقیم غیر مستقیم این مفاهیم را مشاهده می کنیم و ...
اما توجه داریم که تحقق حکمرانی خوب باتوجه به دورانها و زمانها و مقتضیات ، ابزارها ، امکانات ، مطالبات ، مناسبات و نیازمندی ها در هر دوره ای و روزگاری متفاوت بوده و همچنین از سادگی یا پیچیدگی هایی برخوردار است ؛ اما وجود ویژگی ها و عناصری چون : خوبی ، عدالت و اعتماد و در اصل حکمرانی و حکمران خوب به معنای عام آن در هر زمانه و هر شرایطی ، اوصاف و مفاهیمی ثابت و تغییر ناپذیر است و ...
حکمرانی خوب یک آرمان است و حکمران ِ خوب یک ایده آل ؛ که البته دستیابی به تمامیت آن بسیار دشوار و شاید ناممکن باشد و اما به نسبتی که لازمه و ضرورت حکمرانی و حکومتداری است و لازمه ی حیات فردی و اجتماعی بشر ، امری ضروری ، واجب و حیاتی است و فقدانش در نهایت به خسارت های بزرگ می انجامد .
اما امروزه شاید هیچ معیار و سَنجه ای چون توسعه ی پایدار معرِّف مفهوم حکمرانی خوب نباشد ، نگاه کنیم به کشورهایی که به توسعه ی پایدار رسیده اند و ...
هرچند امروزه زندگی در عصر فراصنعتی به بشر آموخته است که حکمرانی خوب را داشته باشد تا حکمران خوب خود حاصل آید ...
اَلغَرض و مَخلَص کلام اینکه :
برای تأمین توسعه ی پایدار باید حکمرانی خوب را به عنوان یک آرمان دنبال و به سوی آن حرکت کرد و ...
و تنها درمان ِ دردهای امروز ما نیز تنها و تنها با حکمرانی خوب درمان پذیر است .
آیدی کانال نویسنده
@HosseinSeyvaniofficialchannel
@v_social_problems_of_iran
یادداشت : حسین سیوانی
چند سالی می شود و به تازگی است که مفهومی به ادبیات توسعه و علوم مرتبط با سیاست و جامعه افزوده شده است که آنچه همه خوبان دارند را این مفهوم یکجا دارد . در اغلب سخنرانی ها ، همایش های علمی و سیاسی و حتی در سخنان وزرا و نطق های نمایندگان مجلس و... به فراوانی از این مفهوم استفاده می شود . منظور م مفهوم « حکمرانی خوب » است که الحق و الانصاف مفهومی بسیار دلپذیر ، جالب و البته جامع است . دلپذیری و جذاب بودنش هم از جامعیت این مفهوم برمی آید ؛ از آن جهت که همه ی حُسن ها و نیکی ها را یک جا در خود دارد و در معنای دوم و گسترده اش علل و عوامل همه زشتی ها ، ناملایمات ناکامی ها را هم معین و تبیین می کند .
قانونمندی و تمکین به قانون ، اعتماد ، مسئولیت پذیری و پاسخگویی ، شفافیت ، کارایی و اثربخشی ، مشارکت و ... همه و همه از اوصاف ِ وجودی حکمرانی خوب است و کور چه می خواهد جز دوچشم بینا . این حکمرانی خوب چون راحت الحلقومی است و کار صاحبان نظر و فعالان عرصه ی سیاست و جامعه را خیلی راحت کرده است به جای توضیحات چندساعتی برای تبیین شرایط و ارائه ی طریق از همین مفهوم مختصر البته جامع و مانع حکمرانی خوب استفاده می کنند ؛ اما مسئله به این سادگی ها نیست ...
انتظار و آرزوی نوع ِ بشر همواره حکمرانی خوب بوده است با تمام ویژگی ها و صفات سلبی و ایجابی اش ؛ حکمرانی خوب مفهوم تازه ای نیست همچنین است حکمران ِ خوب ؛ سابقه این مفاهیم به درازنای تاریخ مدنیت بشر و تاریخ حکمرانی ها وحکومتداری هاست .
در معارف دینی و مذهبی و ادبیات و علوم انسانی و .. . خودمان هم از کتب روایی گرفته تا فقه و ... و از کتب تاریخی و از سیرالملوک ها گرفته تا شریعت نامه ها و دیباچه های ادبی ودواوین شعری و قصص و حکایات و ... به کثرت و فراوانی و مستقیم غیر مستقیم این مفاهیم را مشاهده می کنیم و ...
اما توجه داریم که تحقق حکمرانی خوب باتوجه به دورانها و زمانها و مقتضیات ، ابزارها ، امکانات ، مطالبات ، مناسبات و نیازمندی ها در هر دوره ای و روزگاری متفاوت بوده و همچنین از سادگی یا پیچیدگی هایی برخوردار است ؛ اما وجود ویژگی ها و عناصری چون : خوبی ، عدالت و اعتماد و در اصل حکمرانی و حکمران خوب به معنای عام آن در هر زمانه و هر شرایطی ، اوصاف و مفاهیمی ثابت و تغییر ناپذیر است و ...
حکمرانی خوب یک آرمان است و حکمران ِ خوب یک ایده آل ؛ که البته دستیابی به تمامیت آن بسیار دشوار و شاید ناممکن باشد و اما به نسبتی که لازمه و ضرورت حکمرانی و حکومتداری است و لازمه ی حیات فردی و اجتماعی بشر ، امری ضروری ، واجب و حیاتی است و فقدانش در نهایت به خسارت های بزرگ می انجامد .
اما امروزه شاید هیچ معیار و سَنجه ای چون توسعه ی پایدار معرِّف مفهوم حکمرانی خوب نباشد ، نگاه کنیم به کشورهایی که به توسعه ی پایدار رسیده اند و ...
هرچند امروزه زندگی در عصر فراصنعتی به بشر آموخته است که حکمرانی خوب را داشته باشد تا حکمران خوب خود حاصل آید ...
اَلغَرض و مَخلَص کلام اینکه :
برای تأمین توسعه ی پایدار باید حکمرانی خوب را به عنوان یک آرمان دنبال و به سوی آن حرکت کرد و ...
و تنها درمان ِ دردهای امروز ما نیز تنها و تنها با حکمرانی خوب درمان پذیر است .
آیدی کانال نویسنده
@HosseinSeyvaniofficialchannel
@v_social_problems_of_iran