"انسان را به عنوان انسان و رابطه اش را با دنیا به عنوان یک رابطه انسانی فرض کنید،در نظر بگیرید که عشق را تنها با عشق میتوان مبادله کرد،و اعتماد را با اعتماد و بر همین قیاس.اگر بخواهید از هنر لذت ببرید،باید آموزش هنری دیده باشید،اگر بخواهید در دیگران موثر باشید،خودتان باید شخصی واقعا پرشور و عامل ایجاد نفوذ در مردم باشید.اگر شما بدون اینکه طلب عشق کنید عشق می ورزید،یعنی اگر عشق شما عشقی است که قدرت تولید عشق ندارد،اگر بوسیله تجلی زندگی به عنوان یک عاشق از خودتان یک معشوق نساخته اید،عشق شما ناتوان است،یک بدبختی است."، در عشق معنی نثار کردن و گرفتن یکی است.
انسانیت در من میمیرد
وقتی مادری کنار امام زاده جوراب میفروشد
انسانیت نابود میشود.....
وقتی خواهری پشت خط عابر
پیاده اسفند دود میکند.
انسانیت معنایی ندارد
وقتی پدری روی برگشت ب خانه را ندارد
انسانیت گم میشود
وقتی برادری از فقر کلیه اش را میفروشد
و ما فقط انسان هایی هستیم که ب وسعت دیدمان انسانیت را جار ميزنيم!
وقتی مادری کنار امام زاده جوراب میفروشد
انسانیت نابود میشود.....
وقتی خواهری پشت خط عابر
پیاده اسفند دود میکند.
انسانیت معنایی ندارد
وقتی پدری روی برگشت ب خانه را ندارد
انسانیت گم میشود
وقتی برادری از فقر کلیه اش را میفروشد
و ما فقط انسان هایی هستیم که ب وسعت دیدمان انسانیت را جار ميزنيم!
میپرسد چرا اڪثر آدمها توے ایران
راجع بہ سنشان دروغ میگویند...!
جواب میدهم چہ توقعے دارے؟
راست بگویند...!
وقتے مدام میشنوند
ڪہ باید از سنشان خجالت بڪشند!
خجالت بڪشند و رنگ شاد نپوشند...
خجالت بڪشند از سنشان و عاشق نشوند...!
خجالت بڪشند از سنشان و نرقصند...
با صداے بلند نخندند
وخجالت بڪشند
چون از آنها گذشتہ است
و...نه...نترس دوست من،
هرگز براے هیچ چیز از تو نگذشتہ است...
اگر بہ عشق نیاز دارے عاشق شو...
برقص...
با صداے بلند قهقهہ بزن
رنگهاے شاد بپوش
تا وقتے زندہ اے
هیچ چیز از تو نگذشتہ است...
زندگے ڪن دوست من
و از عدد توے شناسنامہ ات
هرگز خجالت نڪش...
راجع بہ سنشان دروغ میگویند...!
جواب میدهم چہ توقعے دارے؟
راست بگویند...!
وقتے مدام میشنوند
ڪہ باید از سنشان خجالت بڪشند!
خجالت بڪشند و رنگ شاد نپوشند...
خجالت بڪشند از سنشان و عاشق نشوند...!
خجالت بڪشند از سنشان و نرقصند...
با صداے بلند نخندند
وخجالت بڪشند
چون از آنها گذشتہ است
و...نه...نترس دوست من،
هرگز براے هیچ چیز از تو نگذشتہ است...
اگر بہ عشق نیاز دارے عاشق شو...
برقص...
با صداے بلند قهقهہ بزن
رنگهاے شاد بپوش
تا وقتے زندہ اے
هیچ چیز از تو نگذشتہ است...
زندگے ڪن دوست من
و از عدد توے شناسنامہ ات
هرگز خجالت نڪش...