وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشود
مثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود
هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس
جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود
سرزمینی که درآن قحط شود آزادی
گرچه دیوار ندارد خود زندان بشود
باغبانی که به نجار دهد باغش را
فصلهایش همه همرنگ زمستان بشود
ناخدا دلخوش این آبی آرام نباش
وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد
مثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود
هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس
جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود
سرزمینی که درآن قحط شود آزادی
گرچه دیوار ندارد خود زندان بشود
باغبانی که به نجار دهد باغش را
فصلهایش همه همرنگ زمستان بشود
ناخدا دلخوش این آبی آرام نباش
وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد
فرض کن یه مار نیشت میزنه
ولی تو به جای اینکه به فکر نجات خودت و بهبود پیداکردن باشی ، دنبال اون مار میری تا بگیریش و ببینی چرا نیشت زده و بهش ثابت کنی که تو لایق این طرز برخورد نبودی
بپذیریم که بعضی آدم ها به زخمی کردن بقیه خو گرفتن و جزئی از طبیعتشون شده و حتی متوجه پیام های ما نمیشن پس بهتره به جای درگیری های بیهوده روی بهبودی خودمون تمرکز کنیم .
ولی تو به جای اینکه به فکر نجات خودت و بهبود پیداکردن باشی ، دنبال اون مار میری تا بگیریش و ببینی چرا نیشت زده و بهش ثابت کنی که تو لایق این طرز برخورد نبودی
بپذیریم که بعضی آدم ها به زخمی کردن بقیه خو گرفتن و جزئی از طبیعتشون شده و حتی متوجه پیام های ما نمیشن پس بهتره به جای درگیری های بیهوده روی بهبودی خودمون تمرکز کنیم .