صرفاً چون برنامه برای امروز ندارید، با هر کسی قرار کافه و شام نذارید. صرفاً چون خوش میگذره دور همی و مهمونیِ هر کسی رو قبول نکنید. صرفاً چون حوصلتون سررفته با هر کسی چَت نکنید.
اتفاقا و دقیقا همین ارتباطاتِ ساده است که شخصیت شمارو تشکیل میده؛ اینا اجتناب کردن ها نشونهی غیر اجتماعی بودن نیست، فقط ثابت میکنه برای ذات و وجودتون ارزش قائل هستید...
اتفاقا و دقیقا همین ارتباطاتِ ساده است که شخصیت شمارو تشکیل میده؛ اینا اجتناب کردن ها نشونهی غیر اجتماعی بودن نیست، فقط ثابت میکنه برای ذات و وجودتون ارزش قائل هستید...
میدونی بلوغ تو رابطه یعنی چی؟!
یعنی رابطه. فقط رابطهی جنسی نیست. رابطه، ارتباط قلبی دو طرفه اس؛
با هم بیرون رفتنه، با هم رقصیدنه، نوازش کردنه...
رابطه، به اشتراک گذاشتن خاطرات دوران کودکی، افکار، ترس ها، رویاها و امید به آینده اس...
رابطه، از ته دل باهم خندیدنه، ارتباط چشمی و احساس کردن همدیگه بدون لمس کردنه، رابطه تبادل انرژیه...
اگه به این درک نرسیدی،
لطفا شروعش نکن!
یعنی رابطه. فقط رابطهی جنسی نیست. رابطه، ارتباط قلبی دو طرفه اس؛
با هم بیرون رفتنه، با هم رقصیدنه، نوازش کردنه...
رابطه، به اشتراک گذاشتن خاطرات دوران کودکی، افکار، ترس ها، رویاها و امید به آینده اس...
رابطه، از ته دل باهم خندیدنه، ارتباط چشمی و احساس کردن همدیگه بدون لمس کردنه، رابطه تبادل انرژیه...
اگه به این درک نرسیدی،
لطفا شروعش نکن!
زنان پیانو هستند،
مردان اما موسیقی نمیدانند
بسیار اندکاند مردانی که موسیقی آموخته باشند؛
زنان چون کلمات یک زباناند
مردان اما در تمام زندگی
یک کتاب هم نخواندهاند!
زنان چون مزرعهای حاصلخیز
مردان چون بولدوزری ویرانگر
زنان تفرجگاهی دلپذیر
مردان اما قطار سریعالسیر شبانه
زنان چون معبد
مردان قهوهخانهی بینراهی
زنان به پرندهای قانع
مردان اما تصاحب تمام زنان را میخواهند...
مردان اما موسیقی نمیدانند
بسیار اندکاند مردانی که موسیقی آموخته باشند؛
زنان چون کلمات یک زباناند
مردان اما در تمام زندگی
یک کتاب هم نخواندهاند!
زنان چون مزرعهای حاصلخیز
مردان چون بولدوزری ویرانگر
زنان تفرجگاهی دلپذیر
مردان اما قطار سریعالسیر شبانه
زنان چون معبد
مردان قهوهخانهی بینراهی
زنان به پرندهای قانع
مردان اما تصاحب تمام زنان را میخواهند...
وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشود
مثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود
هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس
جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود
سرزمینی که درآن قحط شود آزادی
گرچه دیوار ندارد خود زندان بشود
باغبانی که به نجار دهد باغش را
فصلهایش همه همرنگ زمستان بشود
ناخدا دلخوش این آبی آرام نباش
وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد
مثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود
هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس
جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود
سرزمینی که درآن قحط شود آزادی
گرچه دیوار ندارد خود زندان بشود
باغبانی که به نجار دهد باغش را
فصلهایش همه همرنگ زمستان بشود
ناخدا دلخوش این آبی آرام نباش
وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد