「Tweetella 」
11.1K subscribers
10.5K photos
336 videos
33 links
🍫از 00,01,10 کیدراما رو با شما تماشا می‌کنیم🍜

🌸ارسالی و درخواست:
@Marmar_M27

ناشناسمون👀:
https://t.me/harfmanrobot?start=543803416

تبادل و تبلیغ💰:
@TablighatTweetella

چنل پرسش و پاسخ😍:
@ReplyTweetella

چنل هشتگ‌ها:
@HashtagTweetella
Download Telegram
برای داهه ای که از آتیش میترسه آشپزی کردن توی اون خونه واقعا باید کار سختی باشه!

✦ خانواده‌ی استثنایی
#Rooki
#TheAtypicalFamily
@Tweetella🍫
「Tweetella 」
می‌دونید که پرونده‌های جنایی کانالمون ترکوندن؟😍🔥 فرداشب قراره پرونده‌ای رو باهم بخونیم که از همه‌ی پرونده‌هایی که تا الان گذاشتیم، وحشتناک‌تر و خاص‌تره!😎 پس حسابی منتظرش باشید… اگه هنوز پرونده‌هامون رو نخونید از هشتگ #پرونده استفاده کنید♥️
برای خوندنِ یه پرونده‌ی جنایی شوکه‌ کننده‌ی دیگه آماده‌اید؟!
به‌خاطر استقبال خوب شما از این بخش، امشب قراره یه ماجرای واقعی دیگه رو براتون تعریف کنم، پس حسابی منتظرش باشید.
قرار ما ساعت 19
یادتون نره♥️🔥

#Marmar
@Tweetella🍫
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#کیدراما_اینجوریه_که  نویسنده‌ها همیشه یه راهی برای فراموش شدن خاطرات شخصیت‌های سریال پیدا می‌کنن!

#Sahel
@Tweetella🍫
سلیطه‌ی قرن:

این پرونده حرص درآرترین پرونده‌ایه که تاحالا نوشتم. پیشاپیش بابت همه فحشایی که تو متن هست عذرخواهی می‌کنم. حتما گل گاو زبون آماده کنید و با آمادگی روانی کامل شروع کنید به خوندن...
این پرونده شامل جزئیات زیادیه و فیلم و عکس زیادیم ازش توی اینترنت هست اما من سعی می‌کنم قسمتای آزاردهنده رو نذارم و  از شما درخواست دارم لطفا پیگیری بیشتری نداشته باشید تا اعصابتون اذیت نشه. مثل همیشه بابت هر اشتباه یا خطا در جزئیات عذرخواهی می‌کنم!

✦ششمین #پرونده
+18
#Marmar
@Tweetella🍫
خب بریم شروع کنیم:

اوایل سال ۲۰۲۰ یه خانم به اسم لی اون هه ( لی ئون هه) به یک برنامه تلویزیونی کره‌ای که معمولا درمورد ناعدالتی و یه‌سری مشکلات جامعه برنامه می‌ساخته، ایمیل میزنه و میگه کمکم کنید، من شوهرمو از دست دادم. شوهرم همیشه نگران من بود و حتی خودشو بیمه عمر کرده بود که بعد از اون من بتونم راحت زندگی کنم اما حالا که طی یه اتفاق ناگوار از دست دادمش، بیمه پول منو نمیده! کمکم کنید حقمو بگیرم!

کارگردان برنامه از این موضوع خوشش میاد و میگه که اوکی من یه اپیزود ازت میسازم و حقتو میگیرم چون شرکتای بیمه معمولا کلاهبرداری میکنن از آدمای مظلوم!🙂
اما اون مستند درمورد لی اون هه نه تنها به شرکت بیمه آسیب نزد بلکه باعث آشکار شدن یک‌سری حقایق عجیب شد!

خب برگردیم به خیلی قبل‌تر و پرونده رو از زاویه دیگه بررسی کنیم:

۳۰ژوئن ۲۰۱۹ هفت تا دوست راه میوفتن با وسایل پیک نیک میرن به یه دریاچه اطراف سئول(اون دریاچه خیلی معروفه، یه دریاچه طبیعی و خوشگل و جمع و جور البته با عمق زیاد و محلی که همه برای شنا میرن. مثلا از رو تپه‌ی بالای دریاچه شیرجه میزنن تو آب و خلاصه یه تفریحگاه خانوادگی برای کره‌ایاست...)
اما این گروه ۷ نفره با دوستایی که معمولا میرن پیک نیک، تفاوت زیادی داشتن و جو بین اون‌ها خیلی جالب نبود.
می‌خواید بدونید چرا؟
بذارید معرفیشون کنم:
لی اون هه: همون خانمه که زنگ زد به برنامه!
یون سانگ یوپ :شوهر لی اون هه
چو هیون سو: دوست پسرِ لی اون هه🙂
لی (اسم کامل نداریم): اکسِ لی اون هه 😕
دوست دختر لی: از همه جا بی‌خبر!

و دونفر باقی مونده یه زوجی بودن که سرشون تو کار خودشون بوده و اونا تاثیری نداشتن تو جریانات.
کرک و پرتون ریخت نه؟ اون هه با شوهر و دوست پسر و اکسش یه برنامه پیک نیک چیده!
میدونم روابط براتون پیچیده شده، پس بذارید اول کروکی روابط رو ببینیم، بعد ادامه بدیم😅

#Marmar
@Tweetella🍫
اینم تصویر روابط برای اینکه گیج نشیم...
#Marmar
@Tweetella🍫
خب اینم بگم همه‌ی افراد گروه حدودا ۲۸، ۲۹ ساله بودن اما شوهر اون هه ( یون) ۳۹ سالش بوده.

خلاصه اینا میرن دریاچه کلی خوش میگذرونن. بعد از شنا میان هندونه بخورن که میفهمن چاقو نیاوردن. یهو اون هه میگه بچه‌ها بیاین یه بازی بامزه سنگ کاغذ قیچی کنیم، هرکی باخت باید اینقدر سرشو بکوبه تو هندونه تا هندونه کامل باز بشه! حتی ترکم کافی نیست کامل باز کنه هندونه رو🙂

توی اون بازی اون هه میبازه و شوهرش یون میگه من به جای اون هه این کارو میکنم!
اینم بگم هیچکس جز چو (دوست پسر اون هه ) و لی (اکس اون هه ) نمیدونسته که یون شوهر اون هه هستش!
چون اون هه به همه میگفت اون اوپامه و هیچوقت نمیذاشت یون توی جمع اون رو لمس کنه یا بهش نزدیک بشه. به جاش با چو توی یه بشقاب غذا میخورد و تو ماتحت چو بود همیشه و به شوهرش یون هم میگفت من و چو فقط دوستیم و یون هم یا خر بوده یا میزده به خریت میگفته باشه!

یون شروع میکنه با سر کوبیدن به هندونه. چو هندونه رو بادست نگه داشته بود و یون بهش با سر میکوبید و از اون صحنه یه فیلم موجوده که بهتره کسی نبینه!
یون مجبور بود ضربات قوی و محکمی با سر به هندونه بزنه تا بتونه اون رو کامل به دوتیکه تقسیم کنه.
یون بعد از هر ضربه سرش درد میگیره و یکم میره عقب اما توی فیلم اون هه داد میزنه اوپاااا زودتر تندتر اینجوری که هندونه نمیشکنه!

توی اون ویدیو جو اصلا دوستانه نیست و بیشتر شبیه قلدری کردن برای یکیه. درواقع تو کره روی سن حساسن خودتون میدونین که با بزرگتر حتما رسمی و مودب حرف میزنن اما اینجا با یون که بیشتر از ۱۰ سال بزرگتره، خیلی بی‌ادبانه حرف می‌زنن. درحدی که همه کره‌ایا شوکه بودن که چجوری ممکنه بتونن اینطوری با بزرگترشون رفتار کنن!

مطمئنم کرک و پرتون ریخته اما صبر کنید هنوز اولشه! توی یه ویدیوی دیگه توی دریاچه، یون روی تیوپ نشسته چون شنا بلد نبوده و چو داره به طور وحشتناکی تکونش میده تا بندازتش توی آب!
توی فیلم صدای یون میاد که همه‌ش داره میگه نکن! این‌کارو نکن، میترسم نکن، شنا بلد نیستم نکن، مادر فلان نکن
(اینو من گفتم اون نگفت)

یون برعکس اون بیشعورا باهمه‌شون مودبانه رفتار میکرد!
حالا این فیلم رو کی گرفت؟ اون هه صداش توی ویدیو هست که با عصبانیت به دختر کناریش میگه اَه نمیتونه بندازتش توی آب!
دختر کناری‌ام خیلی با تعجب میگه ولش کن سنگینه چرا میخوای بندازیش تو آب؟
اون هه میخنده میگه آره راست میگی سنگینه، بعدشم لی رو صدا میکنه تا بره به کمک چو تا یون رو بندازن تو آب!

بعدها وقتی با دوست دختر لی، کیم، مصاحبه میشه، اون میگه بابا ما اصلا فکرشم نمیکردیم یون و اون هه زن و شوهر باشن آخه اون هه بیشتر شبیه دشمن یون بود تا زنش!
بعدشم روزِ پیک نیک چو راننده ماشین بود و اون هه صندلی شاگرد کنارش نشسته بود و یون روی صندلی عقب!

حالا بذارید بیشتر کرک و پرتونو بریزونم!
اون ماشینی که چو پشت فرمونش بود درواقع ماشین یون بوده که صندلی عقب نشسته بود!
اینکه چرا همه اینجوری رفتار میکردن باز نیازمند اینه که ما بریم به زمان عقب‌تر اما بذارید اول اتفاقات دریاچه رو تموم کنیم و بعد بریم به گذشته ...

خب تقریبا شب شده بود ایناهم نهایت قلدری رو برای یون کرده بودن و دیگه میخواستن برگردن که یهو اون هه گفت شما ۳ تا پسرا یعنی یون و چو و لی
شماها برید برای آخرین بار از اون صخره بپرید تو آب!

یون میگه عزیزم الان شبه، سرده،. بپریم باز خیس میشیم، ماشین خیس میشه سرما میخوریم! خلاصه مخالفت میکنه اما چو و لی طرف اون هه رو میگیرن و میگن یون بیا بریم خوش میگذره مثل شیرجه‌ی خدافظی میمونه!

یون بازم مخالفت میکنه اینبار اون هه میگه اصلا نمیخواد بری کل روز همه شیرجه میزدن تو آب، فقط اوپای من مثل بچه‌ها توی تیوپ نشسته بود. خودم به جات میپرم اصلا و شروع میکنه به پوشیدن جلیقه!

زنیکه‌ی سلیطه…

#Marmar
@Tweetella🍫
خب خب اینم بگم اون دوست دختر و دوست پسر نامعلوم اصلا جلوتر رفته بودن و درجریان اتفاقات شب نبودن.
یون طبق معمول میاد میگه نه عزیزم من میرم و میخواد از اون هه مراقبت کنه خیر سرش!
خلاصه نزدیک ۹ شب یون، چو و لی میرن بالای صخره به ارتفاع ۴ونیم متر و اول چو میپره بعد لی بعد یون.
توی این لحظه فقط اون هه و دوست دختر لی یعنی کیم داشتن ماجرا رو نگاه میکردن.
کیم بیچاره واقعا شوکه بود از رفتارای بقیه و بیشتر درحال تجزیه تحلیل اتفاقای دورش بوده.
کیم بعدها میگه من توی تاریکی احساس کردم چو داره با حرکت دست به یکی یه نشونه میده اما نتونستم دلیل کارشو بفهمم و همون موقع اون هه بهم گفت میشه بری از تو کیفم سیگارمو بیاری و منم رفتم سراغ کیف اون هه.
همون زمان یه صدای ریز شنیدم وقتی برگشتم دیدم چو و لی توی آبن اما خبری از یون نیست!
به اون هه گفتم یون کجاست؟ اونم گفت عه راست میگی نیست! چو و لی بگردید دنبالش من بهش گفتم اونا اونجاست از زیر آب حباب درمیاد (جریان آب آشفته بوده اون قسمت ) اما لی و چو با سرعت خیلی کمی سمت اون شنا کردن. اینقدری که من داشتم دیوونه میشدم که چرا نمیرسن و مدام فریاد میزدم.
اون هه گفت فایده‌ای نداره بیا بریم تیوپ نجات برداریم بندازیم براش اما وقتی برگشتیم دیگه چو و لی اومده بودن تو خشکی و از یون هیچ خبری نبود.
کیم دید اینا خیلی ریلکسن سریع زنگ زد به اورژانس و تا اورژانس و پلیس برسن حدود ۳۰ دقیقه طول کشید. وقتی رسیدن توی دو دقیقه یون رو پیدا کردن اما دیگه دیر شده بود💔

پلیس این فوت رو به عنوان غرق شدگی تصادفی گزارش داد...
این پایان اون پیک نیک نحس بود اما حالا بیاید بفهمیم شروع این بدبختی از کجا بود و بیشتر با زندگی یون و اون هه آشنا بشیم...
قبلش یه لیوان آب بخورید بعد ادامه بدین!

#Marmar
@Tweetella🍫
یون کارمند یه شرکت بزرگ بوده و دوبرابر میانگین درآمد سالانه کره درآمد داشته. یعنی یه وضعیت تقریبا توپ!
به گفته اطرافیانش علاوه بر درآمدش ۴۰۰ هزار دلار پس‌انداز داشته تا اینکه توی سال ۲۰۱۶ توی بار اون هه رو میبینه (کاش کور میشد نمیدید) و بلافاصله عاشقش میشه و خیلی زود به طور رسمی ازدواج میکنن.

اول قرار بوده اینا یه خونه نزدیک محل کار یون بگیرن اما بعد از ازدواج اون هه میگه من نمیتونم اونجاها زندگی کنم. برای من باید یه خونه توی بهترین منطقه سئول اجازه کنی برای خودت یه جای کوچیکتر نزدیک محل کارت! آخر هفته‌ها هم بیای پیش من و اگه قبول نمیکنی بیا جدا شیم!
یون قبول میکنه یه خونه عالی برای اون هه میگیره و برای خودش یه زیرزمین (تقریبا سوراخ موش) اجاره میکنه اما خیلی زود اون سوراخ موش میشه خونه دائمی یون!

اون هه با دلایل مسخره هربار یون رو می‌پیچونه و نمیذاره که اون بیاد توی خونه‌ای که خودش داره اجاره‌اش رو میده. در عوض اون هه توی اون خونه با دوست پسرش چو(همون عوضی) زندگی میکرده!!!!
اما فقط همین نیست. اون هه ماشین یون رو ازش گرفت و اون مجبور شد با اتوبوس بره سره کار و اون ماشینو کادو داد به دوست پسرش چو!

بله اون‌روزم یون دید که چو پشت فرمونه اما فکر کرد اون هه خسته شده از رانندگی و دوستش داره به جاش رانندگی میکنه و به مغز کوچیکش این احتمال نرسید که دوست پسرشه نه دوستش و ماشینشم هدیه شده به پسره!

وقتی فشار خونتون میزنه بالا‌ که بفهمید فقط ماشین هدیه نبوده بلکه اون پس‌اندازه بود یون داشتا همون ۴۰۰ هزار دلار، اونم اون هه از چنگش درآورد. نصفشو تقدیم کرد به دوست پسرش چو و نصف دیگه هم خودش به باد داد...

خلاصه پولای یون خرج عملای زیبایی و بریز بپاش اون هه و دوست پسرش میشده درحدی که حقوق یون مستقیم میرفته به حساب اون هه و یون اینقدری بی‌پول بوده که همه‌ش داشته قرض میگرفته از دوستاش تا بتونه غذا بخره بخوره تا نمیره!

دوستاش پشماشون ریخته بود میگفتن بابا این‌همه درآمد این‌همه پس انداز! آخه زنت داره چیکار می‌کنه نکنه خیانت میکنه بهت؟
اینم میگفته نه زنم عاشقمه چون دوجارو اجاره کردیم یکم وضعیت سخت شده!

اون هه هیچوقت نمیرفته خونه یون و همیشه میگفته اونجا چندشه و بو میده و فقط یکبار اونم دوروز بعد از مرگش میره اونجا اونم همراه دوست پسرش چو تا کامپیوتر و وسایل باارزش یون رو برداره یا به عبارتی بدزده!

بعدها چت‌ها و یک سری پیامای این دونفر لو رفت که اونجا یون بهش التماس میکرد که بهش از پول خودش یکم بده تا نودل بخره و بخوره!
یا مثلا میگفت تورو خدا کفش جدید باید بگیرم کفشم پاره‌ست! حتی زنگای یون رو جواب نمیداده و بهش بیست دلار میداده و میگفته حواست باشه با همین زندگی کنی کم نیاری دیگه پول ندارم!
سرم شلوغه زنگ نزن! وضعیت فلاکتبار!
بعدها همکاراش گفتن ما هربار میدیدیمش این مرد لاغرتر میشد. مطمئنا اگه غرق نمیشد بازم میمیرد با اون وضعیت زندگی...

خواهر یون وقتی دید اوضاع زندگی برادرش اینقدر وحشتناکه کارت اعتباریشو میده به یون تا بتونه غذا بخوره اما یونِ احمق بازم کارت اعتباریو دو دستی تقدیمِ اون هه میکنه و اون هه هم کلی بدهی میذاره رو دست خواهر یون!

زندگی یون طوری بود که تصمیم میگیره خودکشی کنه اما بعد میگه عه اگه بمیرم پس عشقم اون هه چی؟ تصمیم میگیره آگهی بده و کل اعضای بدنشو بذاره برای فروش یعنی نه فقط کلیه‌ها! تاندون، قلب، قرنیه چشم و هرکوفتی که فکر کنین تا اون پول به اون هه برسه!

توی نامه خودکشیش نوشته بود :
«اون هه فکر میکنه من از دستش عصبانیم اما این احمقانه‌ست. من ازش عصبانی نیستم و فقط خسته‌م و انرژی‌ای برای ادامه ندارم و یه طناب از اینترنت خریدم تا زندگیمو تموم کنم از اون هه عذر میخوام ولی فکر نکنم متوجه مرگم بشه یا حتی به خاکسپاری بیاد چون همیشه سرش شلوغه.»

البته خودکشی نمیکنه، نمیدونم به چه علتی و اینکه بعد از غرق شدنش اون هه میره خاکسپاریش البته با دوست پسر و اکسش میره و کل مدت رو شاد و شنگول بوده و فقط زمانی که میفهمه شرکت بیمه پول بیمه‌ی عمر یون رو نمیده، ناراحت میشه!

اون از ۴ تا شرکت برای یون بیمه عمر گرفته بود و موظف بود هرماه یه مقدار زیادیو بابت قسط بیمه بده. خب یون که پولی نداشت بده و اون هه هم زورش میومده به‌جای اینکه خرج خودش کنه، قسط بده، پس پرداخت نمیکرده و فقط ماه‌هایی که یون تحت خطر جدی نزدیک به مرگ بوده قسط بیمه پرداخت میشده تا بیمه فعال باشه!

حالا موقعیت نزدیک به مرگ چیه؟ برای مثال یه‌بار میاد پول بیمه رو پرداخت میکنه، بعد درست ۳ روز بعد یون رو دعوت میکنه تا بهش غذا بده و توی غذا خونِ ماهی بادکنکی میریزه (یه نوع ماهی بشدت سمی و کشنده!) حال یون بد میشه اما نمیمیره و بعد از اون اون هه دیگه پول بیمه نمیده تا موقعیت‌های مشابه مثل آخرین بار ۴ روز قبل از پیک نیک که پول رو داده بود!

#Marmar
@Tweetella🍫
بعد از هربار تلاش برای کشتن یون میرفته پیام میداده به چو (دوست پسرش) که این چقدر سگ جونه چرا نمیمیره؟
وقیح اگه آدم بود می‌شد اون هه...

بعد از رو شدن تمام داستانا که در ادامه میگم چطور شد، دوست دختر سابق چو پیداش میشه و توی یه برنامه یوتیوب میگه که یه‌بار من و اون هه و یون و چو رفتیم یه منطقه تفریحی که دریاچه داشت و یهو اون هه گفت چو و یون برید بیرون کلبه ما دخترونه باشیم.
وقتی اونا رفتن هیچ حرفی نزد و فقط گفت میخواستم یکم خلوت باشه و یهو صدای آب اومد. شوکه شدم پریدم بیرون دیدم چو و یون تو آبن و چو سره یون رو توی آب نگه داشته و اون داره دست و پا میزنه!
داد زدم گفتم کشتیش چیکار میکنی و چو مجبور شد ولش کنه و بعدش یون اومد بالا گفت چو چرا هولم دادی تو آب و چو گفت تو سر خوردی من کاری نکردم!

خب الان میدونیم یون قربانی پرونده‌ست!
بارها براش قلدری شده و فقط اون هه به‌خاطر پول باهاش ازدواج کرده و خب توسط همینا هم کشته شده و بارها هم سعی کردن بکشنش تا بالاخره موفق شدن و کاملا دیگه مشخصه زندگیش یه تراژدی بوده که به‌خاطر اون هه از پدر و مادر و خواهرشم فاصله گرفته بود و رسما تو تنهایی کشته شد، چون عشق و حماقت کورش کرده بود!

با اینکه طولانی شده اما باید یکمم با اون هه و زندگیش قبل از یون آشنا بشیم تا بتونیم به نتیجه نهایی برسیم!
قبلش عکسایی از اون هه و یون شوهرش و دریاچه رو میذارم برسیم به اون هه...

#Marmar
@Tweetella🍫
اینم عکسای یونِ عاشق پیشه و سلیطه‌ی قلدر (اون هه)
و دریاچه ای که یون دراون غرق شد💔

#Marmar
@Tweetella🍫
اما لی اون هه متولد ۱۹۹۱ تک فرزند توی یه خانواده به‌شدت ضعیف و پدر و مادر دارای معلولیت هیچ خاله و عمه و عمو و... نداشت و با پولی که ماهیانه دولت بهشون میداد، زندگی میکردن. تا راهنمایی یه بچه‌ی عادی و خوب بود. توی ۱۳ سالگیش یه برنامه‌ی کره‌ای میاد از زندگیشون فیلم میگیره و همه توی اون برنامه عاشق اون هه میشن چون خیلی مودب و مهربون بوده و از پدر و مادرش مراقبت میکرده.
توی برنامه میگه که من میخوام بزرگ شدم موفق بشم و به کسایی که زندگی سختی دارن کمک کنم چون خودم سخت زندگی کردم اما تو راهنمایی دیگه تغییر میکنه. با چو یعنی همون دوست پسرش آشنا میشه و شروع میکنه به تن فروشی!

توی ۱۵ سالگی یه‌بار دستگیر میشه به همین جرم و بارها به‌خاطر خلاف ریز و درشت دستیگر میشه. بعدم چندین بار از خونه فرار میکنه.
۱۹ سالگی حامله میشه و پدر بچه هم نامشخص بوده! بچه رو به دنیا میاره و برمیگرده پیش پدر و مادر معلولش و بچه رو میذاره برای اونا تا اونا بزرگش کنن!
و دوباره میذاره میره. بعد از مدتی با یکی نامزد میکنه اما یهویی یکی با ماشین میزنه به نامزدش و اون درجا میمیره و راننده فرار میکنه و هیچوقتم پیدا نمیشه و جالب اینه پول بیمه عمر نامزدش میرسه به اون هه چون توی بیمه عمر ذکر شده بود!

بعد از چند وقت با یکی دیگه نامزد میکنه و باهاش میره تایلند و بعد از مدتی تو تلویزیون پخش میشه که یه مرد کره‌ای درحال غواصی در تایلند غرق شده و همونجا هم جنازه‌ی طرفو میسوزونه و مراسم برگزار میکنه.
وقتی هم برمیگرده، خانواده طرف میدونستن این یه بلایی سرش آورده ولی چون جنازه‌ای نبود امکان ثابت کردن چیزیم نبوده!

اما نامزد سوم از همه باحال‌تره. اون نمیمیره بلکه یه کاری میکنه اون هه روز ازدواج خودش بذاره بره(بنازم😂)

روز ازدواج، اون هه پول میده یه‌سری بیان نقش خانواده‌شو بازی کنن اما مادرِ پسره خانم مارپل بوده و از رفتاراشون متوجه میشه و حسابی همون روز تحقیق میکنه و میفهمن بله همه‌ش کلاهبرداریه. سریع به پسرشون میگن و پسره هم از اون هه میپرسه و اون هه هم فرار میکنه!
(خداروشکر یکی نجات پیدا کرد)

و ۲۰۱۶ هم که میرسه به یون!
چو توی تمام این مدت دوست پسرش بوده و براش موارد تن فروشی جور میکرده که این میرفته کارشو انجام میداده و پول میگرفته. یه‌جورایی چو مدیر برنامه‌های کثافت‌کاریای اون هه بوده!

اینکه چقدر کلاهبرداریای ریز و درشت از شرکتای بیمه و چقدر خلاف داشته بی‌شماره و اگه بخوام بگم یه پرونده جدا میشه ولی از خلاف بودنش همین بس که یه‌بار میره بیمه مسافرتی میگیره بعد میره ژاپن اونجا وانمود میکنه چمدونش گم شده و تهش کلی پول از شرکت بیمه به جیب میزنه!

اینم بگم که بچه‌ی اون هه که دست پدر و مادر بدبختش بوده رو یون به فرزندی گرفته بود تا پول بهش برسه و به‌خاطر اون هه اینکارو کرده بود و اصلا بعد از مرگ یون بازم بچه‌ی اون هه چون بچه‌ی یون ثبت شده بود، میتونست از پدر و مادر یون هم ارث ببره و همین باعث شد خواهر یون یه کار عاقلانه بکنه و نامه بنویسه که آیا مشکوک نیست از ۴ نفری که با این زن در رابطه بودن، ۳ نفر مردن و این زن یه روزم برای برادرم سوگواری نکرده؟
و تمام موارد مشکوک درمورد اون هه و مرگ یون رو نوشت و پست کرد تا کارگردان اون برنامه تلویزیونی که اول گفتم هم پیگیر بشه و با خبر کردن پلیس و بازجویی از اطرافیان بفهمن بله! ماجرا قتل بوده و کلی کلاهبرداری صورت گرفته!

مردم خیلی از این پرونده شوکه بودن چون اونایی ک قبلا توی نوجوانی اون هه رو تو اون برنامه دیده بودن از تغییر این دختر شوکه بودن و میگفتن چجوری میشه اون فرشته همچین شیطانی بشه؟

حالا چجوری بازجوییا باعث شد مشخص بشه اینا یون رو کشتن؟
اون هه و چو توی بازجویی گفتن که یون اصلا بالا نیومد و دست و پا نزد ماهم نفهمیدیم کجاست که بتونیم نجاتش بدیم. درحالی که پزشکی قانونی گفته بود کلی کف تو ریه‌ی یون وجود داشته که یعنی خیلی تقلا کرده و همین آغازی بود برای لو رفتن همه چیز!

تازه اون هه حتی از اون برنامه هم شکایت کرد که چرا علیه‌ش برنامه ساختن و میخواست غرامت بگیره!
و چو از کلی مردم عادی که کامنت  گذاشتن هم شکایت کرد که مثلا چرا به من توهین شده؟ و درخواست غرامت کرد...
یعنی وقتی لو رفتی هم باز  میخوای غرامت بگیری!

درنهایت یه‌سری کلاهبرداریاشون و قتل یون مشخص شد اما قتل دوتا نامزد سابق اون سلیطه خانم هرگز مشخص نشد. هرچند که هیچکس شکی نداره اوناهم قتل بودن...

اون هه‌ی عوضی به حبس ابد بدون امکان آزادی و چو‌ به ۳۰ سال حبس محکوم شد و اکسِ اون هه یعنی لی ۵ ساله که منتظرِ محاکمه‌ست و همچنان معلوم نیست چه غلطی دارن میکنن!

#Marmar
@Tweetella🍫
اینم عکسای چو و اون هه و عکسای نوجوانی اون هه توی اون برنامه...

#Marmar
@Tweetella🍫
「Tweetella 」
سلیطه‌ی قرن: این پرونده حرص درآرترین پرونده‌ایه که تاحالا نوشتم. پیشاپیش بابت همه فحشایی که تو متن هست عذرخواهی می‌کنم. حتما گل گاو زبون آماده کنید و با آمادگی روانی کامل شروع کنید به خوندن... این پرونده شامل جزئیات زیادیه و فیلم و عکس زیادیم ازش توی اینترنت…
خب این پرونده هم تموم شد…
با اختلاف عجیب‌ترین و حرص درآرترین بود برام!
پرونده‌ای که به‌شدت جزئیات داشت و این‌بار هم از مقتول هم از قاتل هم از شاهدین، درکل از دست همه حرص خوردم!

این پرونده یکی از معروف‌ترین پرونده‌ها تو کره جنوبیه و چون این زن و همدستش خیلی توی کره معروفن و تمام زندگیشون رو مردم می‌دونن، اگه بیان بیرون هم قطعاً با برخورد خوبی مواجه نمی‌شن و خداروشکر حداقل مشخصاتشون کاملا لو رفته...

اگه توی جزئیات یا هرچیزی اشکالی بود بازم متاسفم.
امیدوارم اگه توی اطرافیانتون آدمی مثل یون می‌بینید که داره قربانی می‌شه و عشق چشماشو کور کرده یه جوری آگاهش کنین تا زندگیش اینجوری حروم نشه و امیدوارم آدمای زندگیتون هیچ شباهتی به اون هه نداشته باشن❤️
پرونده‌ی به شدت سنگینی بود. فقط درصورت استقبال شما (کامنت و لایک) دوباره پرونده‌ی جدید شروع می‌کنم🥲
ممنونم از همراهیتون😘


#Marmar
@Tweetella🍫
خدا نکنه این دوتا تایپ بهم بیفتن... :)))

✦دونده دوست‌داشتنی
#Katrina
#MBTI | #LovelyRunner
@Tweetella🍫
❗️اسپویل❗️

ولی چطور بپذیریم که اون همه خاطره‌ی شیرین و قشنگ، اصلاً برای سون‌جه اتفاق نیفتادن؟!

✦دونده دوست‌داشتنی
#Arang
#LovelyRunner
@Tweetella🍫
+ یه عکس نمی‌تونه اونقدرا هم گُنگ باشه!
اون عکس:

#ارسالی💌

✦ولیعهد گمشده
#MissingCrownPrince
@Tweetella🍫
#ارسالی💌

یه مرد جذاب که واسه تخلیه‌ی استرسش آشپزی کنه چیه؟ #اونم_نداریم

✦یک خواستگاری کاری
#ABusinessProposal
@Tweetella🍫
وضعیت زندگی من و دوستم که همش به فکر عشق و حاله:

✦کلاس ایته وون
#Alex
#ItaewonClass
@Tweetella🍫