طُرّه ی جان
827 subscribers
148 photos
114 videos
36 files
754 links
■فلسفه،ادبیات،هنر■
[ رها قندی ◇وکیل دادگستری ،نویسنده،پژوهشگر فلسفه◇]
Download Telegram
روانشناس ها چنان راحت تجویز می کنند «گذشته را کنار بگذارید!» یا «به گذشته فکر نکنید!» که گاهی با خودم می اندیشم شاید آنها در دنیای ما و با عواطف انسانی زندگی نکرده اند!
گذشته شامل لحظاتی است که ما آنها را دقیقه به دقیقه زندگی کرده ایم،
انقدر که ناخودآگاه به حافظه مان چسبیده اند و به شکل عضو ثابتی از زندگی درآمده اند که بدون آن حافظه لنگ می زند!
مثل این که از شما بخواهند معده تان را درآورید و بدون آن زندگی کنید!
نمی شود! چون حیات تان بدان وابسته است..


#کریستین_بوبن

@toreyejan

https://t.me/joinchat/AAAAAEIjWaThzxPUkWQxCA
آدمی وقتی در درون چیزی قرار دارد نمی تواند آن را ببیند.
پس در این زندگی فقط باید از بیرون نگاه کرد، یعنی همیشه باید در حاشیه بود.
اصلا هیچکس نمی تواند بطور کامل درون زندگی باش.

در درون ما همیشه کسی هست که نیست، کسی که نگاه می کند و بی صدا می ماند و به ندرت برایش واقعه ای اتفاق می افتد...


(فراتر از بودن)

#کریستین_بوبن


@toreyejan

https://t.me/toreyejan
همه ما تنها در جستجوی یک چیز در زندگی هستیم، که از آن لبریز شویم که بوسه یک نور را در قلب یخ زده مان دریافت کنیم، ملایمت عشقی فناناپذیر را تجربه کنیم. زنده بودن یعنی دیدن شدن، یعنی ورود به نور نگاهی پرمحبت، هیچکس از این قانون مستثنی نیست.حتی خدا، خدایی که در حقیقت از هر قانونی مستثنی است. چرا که او را حقیقت همه چیز می دانند.

تورات چیزی جز تلاش های خدا نیست. تلاش برای آنکه دیده شود. حتی برای یک ثانیه. حتی توسط یک آدم. حتی اگر این آدم، انسانی بی مصرف باشد. یا یک بزچران که از تنهایی و شراب بد خرف شده است . این همه چیز را دربرمی گیرد...


#کریستین_بوبن
@toreyejan

https://t.me/toreyejan
در دوران کودکی با اخم نگریستن به سقف اتاق یا گوشه‌ی پیاده‌رو، خیلی بیشتر از کتاب‌های خردمندانه‌‌‌ای که بعداً خواندم، چیزهایی درباره جهنم به من آموخت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. جهنم این زندگی است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. این زندگی وقتی که دوستش نداشته باشیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

زندگی بی‌عشق، زندگی‌‌‌ای است متروکه، خیلی متروکه‌تر از یک جنازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

#غیر_منتظره
#کریستین_بوبن‌‌


@toreyejan

https://t.me/toreyejan
در این زندگی ما همگی تنها در جستجوی یک چیز هستیم: سرشار شدن و پرشدن از زندگی - دریافتن بوسه نوری بر قلب خاکستری‌مان، شناختن لطافت عشقی بی‌زوال.

زنده بودن یعنی دیده شدن، ورورد به انوار نگاهی پر مهر: هیچ‌کس از این قانون نمی‌گریزد حتی خداوند که ذاتا بیرون از قلمرو قانون است، زیرا خود ذات مفروض همه‌چیز است...

جشنی بر بلندی‌ها
#کریستین_بوبن

@toreyejan

https://t.me/toreyejan
برای از دست دادن چیزی، باید اول صاحب آن بود. ما هیچ وقت در زندگی صاحب چیزی نیستیم و هیچ وقت چیزی را از دست نمی‌دهیم. در این زندگی فقط باید آواز خواند، باید با غبار روان‌های عاشقمان از ته گلو، از ته دل، از ته مغز، از ته قلب، از ته روح آواز بخوانیم.


#فراتر_از_بودن
#کریستین_بوبن

@toreyejan

https://t.me/toreyejan
همدلی یعنی آن چه را که دیگری احساس می‌کند، به سرعت آذرخش حس کنیم و بدانیم که خطا نکرده‌ایم. گویی دل ما از سینه برون جسته تا در سینه‌ی دیگری منزل کند.

همدلی چون شاخکی در وجود ماست که با آن موجودات زنده را لمس می‌کنیم؛ خواه برگ درخت باشد یا انسان. از طریق لمس کردن نیست که به بهترین وجه می‌توانیم احساس کنیم. بلکه به "میانجی" دل است که قادر به انجام این کار می‌شویم.

#کریستین_بوبن
#نور_جهان

@toreyejan

https://t.me/toreyejan
#نورانی ترین لحظه های زندگی من، لحظه هایی است که به تماشای دنیا قناعت می کنم. این لحظه ها از تنهایی و سکوت ساخته شده اند.
روی تخت دراز می کشم یا پشت میزم می نشینم یا در خیابان قدم می زنم.
دیگر به دیروز فکر نمی کنم و فردا نیز وجود ندارد
هیچ کس را نمی شناسم و در عین حال هیچ کس برایم غریبه نیست.
این تجربه، تجربه ساده ای است. نباید آن را خواست. زمانی که از راه می رسد، باید آن را پذیرا شد.

روزی تو دراز می کشی، یا می نشینی یا قدم می زنی و همه چیز به راحتی به سراغت می آید.
دیگر نمی توانی انتخاب کنی. هرچه از راه می رسد، نشانی از عشق به همراه دارد. حتی شاید تنهایی و سکوت هم برای دریافتن این لحظه های خالص مورد نیاز نباشند؛ عشق به تنهایی کافی است.

من در اینجا تجربه ای پیش پاافتاده را شرح می دهم. حالتی که هرکس می تواند آن را تجربه کند. مثلا همین الان بیایید بی آنکه به هیچ بیاندیشیم، به هیچ، حتی به اینکه وجود داریم، گونه مان را به شیشه سرد بفشاریم تا بارش باران را تماشا کنیم....نانی را تکه کنیم... به قطعه ای از موسیقی موتسارت گوش دهیم تا زیر باران قدم بزنیم.

در این لحظه، کسانی هستند که از چنین کارهای ساده ای محرومند، چراکه بیمارند، چرا که در زندانند یا آن قدر فقیرند که نان برایشان ثروتی محسوب می شود.
من درباره مرده ها چنین فکری نمی کنم .من آن ها را در قید و بند و فقر نمی بینم. حتی ممکن است در این لحظه کسانی که مرده اند، مشغول انجام کارهایی باشند که به آن ها نشاط می بخشد... همان کارهای ساده ای که ما زنده ها از انجام آن ها محرومیم...

#موتسارت_و_باران
#کریستین_بوبن



https://t.me/toreyejan
عشق آنچه را دوست می دارد تیره نمی‌سازد.
تیره‌اش نمی‌سازد چون در پیِ تصاحبش نیست.
لمسش می‌کُند بی‌آنکه به تصاحب خود دَرَش آوَرَد.
آزادش می‌گذارد تا برود و بیاید. نگاهش می‌کند که دور می‌شود، با گام‌هایی چنان آهسته که مردنش شنیده نمی‌شود: ستایش آنچه ناچیز، تمجید آنچه ناتوانی است.

عشق می‌آید، عشق می‌رود. همیشه هنگامی که خود می‌خواهد، نه آنگاه که ما می‌خواهیم. برای آمدن خود تمامی آسمان را، تمامی زمین را، تمامی زبان را می‌طلبد. نمی‌تواند در تنگنای معنی قرار یابد. حتی نمی‌تواند به خوشبختی بسنده کند...

#ستایش_هیچ
#کریستین_بوبن

https://t.me/toreyejan
در این زندگی ما همگی تنها درجستجوی یک چیزهستیم، سرشارشدن و پر شدن از زندگی، دریافتن بوسه ی نوری بر قلب خاکستری مان، شناختن لطافت عشقی بی زوال. زنده بودن یعنی دیده شدن، ورود به انوار نگاهی پر مهر.
هیچ کس از این قانون نمی گریزد...




✍🏻 #کریستین_بوبن
#جشنی_بر_بلندی_ها




https://t.me/toreyejan