سنگ مزار جدید
آرامگاه ابدی زنده نام #محمودی_خوانساری
یادش گرامی
دیروز پنجشنبه 30 فروردین در مراسم سالگرد وفات استاد محمودی در بهشت زهرا از سنگ جدید مزارش رونمایی شد.
@tonbaki
آرامگاه ابدی زنده نام #محمودی_خوانساری
یادش گرامی
دیروز پنجشنبه 30 فروردین در مراسم سالگرد وفات استاد محمودی در بهشت زهرا از سنگ جدید مزارش رونمایی شد.
@tonbaki
🎼🇮🇷
#موسیقی_ایرانی
#محمود_محمودی_خوانساری
دوم ارديبهشت ماه ۱۳۶۶ مصادف است با درگذشت خواننده دلسوخته و استاد آواز ايران زنده ياد، "محمود محمودی خوانساری".
رنگ و جنس صدای استاد "محمودی خوانساری"، کاملاً مستقل و بری از هرگونه تقلید از هر آوازخوان دیگری می باشد. چنین استقلالی علاوه بر آنکه نام محمودی را بهعنوان آوازخوانی خلاّق، در جامعه موسیقی ایران مطرح مینماید، در کلیّت فضای موسیقی زمانه، شرایطی را فراهم آورده است که تنوع رنگهای صوتی در آن را افزون مینماید.
صدای "محمودی"، بیهیچ زحمتی برای تقلید، تنها صدای محمودیست؛ این ویژگی آنچنان به خود او تعلق داشت که هنوز پس از گذشت سالیان دراز از زندگی هنری و مرگ وی، هیچیک از هنرجویان و هنرمندان حوزه آواز ایرانی نتوانستهاند صوتی، حتی نزدیک به صوت محمودی را از حنجره استخراج کنند. این ویژگی آواز محمودی، لااقل از آن جهت که هنرجویان رشته آواز را از تقلید صوت دیگر آوازخوانان برحذر دارد، حائز تأمل و تعمق است.
یکی از مشخصات محسوس در آوای "خوانساری"، ژرفای دستنیافتنی نوای اوست؛ شوریدگی منحصربهفردش و امتزاج صحیح آن با هنر وی، عمقی به آواز او بخشیده است که دستیابی به آن، به معنای درک دقیق چنین عمقی، به دشواری صورت میپذیرد و همین مشخصه است که هر شنوندهای را در پی بردن به کنه آنچه در آواز استاد محمودی خوانساری نهفته است، تشنهتر میکند.
آوای "محمودی"، اندوختههای وجود سوختگان عشق را فریاد میزند و در این فرآیند، آنچنان صادقانه عمل میکند که برای نیوشندگان آگاه و یا حتی عوام موسیقی، جذابیتی کمنظیر میآفریند؛ جذابیتی که سختاندیشترین موسیقیدانان را نیز به سوی خود کشانیده و زبانشان را به تحسین برگشوده است.
همچنین در آثار آوازی این استاد گرانقدر، ایجاد همگونی کمنظیر در برخورد دوسویه احوالات درونی او با کلامی است که خود با وسواسی فراوان، به گزینش آن دست مییازید.
"محمودی" در بیان سوز آتش وجود خود، گویاترین اشعار را در قالب رساترین ابیات ممکن به کار میبرد. او اصولاً در رویکرد کلامی آوازش، هیچگونه محافظهکاری را به رسمیت نمیشناخت و درست به همین سبب بود که در گزینش کلام، دچار کلیشههای معمول زمانه نمیشد. محمودی، جز مواردی اندک که به خواندن اشعاری از حافظ و سعدی مبادرت ورزیده، هر کلام زیبایی را که به بهترین نحو، بیانگر احوالات درونیاش بوده، با زیور صدای خویش آراسته است...
@tonbaki
#موسیقی_ایرانی
#محمود_محمودی_خوانساری
دوم ارديبهشت ماه ۱۳۶۶ مصادف است با درگذشت خواننده دلسوخته و استاد آواز ايران زنده ياد، "محمود محمودی خوانساری".
رنگ و جنس صدای استاد "محمودی خوانساری"، کاملاً مستقل و بری از هرگونه تقلید از هر آوازخوان دیگری می باشد. چنین استقلالی علاوه بر آنکه نام محمودی را بهعنوان آوازخوانی خلاّق، در جامعه موسیقی ایران مطرح مینماید، در کلیّت فضای موسیقی زمانه، شرایطی را فراهم آورده است که تنوع رنگهای صوتی در آن را افزون مینماید.
صدای "محمودی"، بیهیچ زحمتی برای تقلید، تنها صدای محمودیست؛ این ویژگی آنچنان به خود او تعلق داشت که هنوز پس از گذشت سالیان دراز از زندگی هنری و مرگ وی، هیچیک از هنرجویان و هنرمندان حوزه آواز ایرانی نتوانستهاند صوتی، حتی نزدیک به صوت محمودی را از حنجره استخراج کنند. این ویژگی آواز محمودی، لااقل از آن جهت که هنرجویان رشته آواز را از تقلید صوت دیگر آوازخوانان برحذر دارد، حائز تأمل و تعمق است.
یکی از مشخصات محسوس در آوای "خوانساری"، ژرفای دستنیافتنی نوای اوست؛ شوریدگی منحصربهفردش و امتزاج صحیح آن با هنر وی، عمقی به آواز او بخشیده است که دستیابی به آن، به معنای درک دقیق چنین عمقی، به دشواری صورت میپذیرد و همین مشخصه است که هر شنوندهای را در پی بردن به کنه آنچه در آواز استاد محمودی خوانساری نهفته است، تشنهتر میکند.
آوای "محمودی"، اندوختههای وجود سوختگان عشق را فریاد میزند و در این فرآیند، آنچنان صادقانه عمل میکند که برای نیوشندگان آگاه و یا حتی عوام موسیقی، جذابیتی کمنظیر میآفریند؛ جذابیتی که سختاندیشترین موسیقیدانان را نیز به سوی خود کشانیده و زبانشان را به تحسین برگشوده است.
همچنین در آثار آوازی این استاد گرانقدر، ایجاد همگونی کمنظیر در برخورد دوسویه احوالات درونی او با کلامی است که خود با وسواسی فراوان، به گزینش آن دست مییازید.
"محمودی" در بیان سوز آتش وجود خود، گویاترین اشعار را در قالب رساترین ابیات ممکن به کار میبرد. او اصولاً در رویکرد کلامی آوازش، هیچگونه محافظهکاری را به رسمیت نمیشناخت و درست به همین سبب بود که در گزینش کلام، دچار کلیشههای معمول زمانه نمیشد. محمودی، جز مواردی اندک که به خواندن اشعاری از حافظ و سعدی مبادرت ورزیده، هر کلام زیبایی را که به بهترین نحو، بیانگر احوالات درونیاش بوده، با زیور صدای خویش آراسته است...
@tonbaki
دونوازی سنتور و تنبک
.
ساختهی سامان محمودی جم
・・・ سنتور: سامان محمودی جم
.
تمبک: علی صمیمی
@alisamimi60
.
#تنبکنوازان
#تنبك_نوازان #موسیقی_ایرانی #موسیقی #تمبک #تنبک #سنتور#کرمانشاه #چهارمضراب #دونوازی
instagram.com/p/Bh5-ffzHDqo
---
@tonbaki
.
ساختهی سامان محمودی جم
・・・ سنتور: سامان محمودی جم
.
تمبک: علی صمیمی
@alisamimi60
.
#تنبکنوازان
#تنبك_نوازان #موسیقی_ایرانی #موسیقی #تمبک #تنبک #سنتور#کرمانشاه #چهارمضراب #دونوازی
instagram.com/p/Bh5-ffzHDqo
---
@tonbaki
تمبک بهانه بود که سازم ترانه ای
تا آنکه سَر کنم غزلِ عاشقانه ای
گر شِکوه از غمش نکنم سوزدم جگر
زین نخله سخت میکشد آتش زبانه ای
عمری دویده ایم در این ظلمت آه آه
از خضرِ پی خجسته ندیدم نشانه ای
سیمرغِ قافِ عزّت از این مرز و بوم رفت
ماندست از او به گنبدِ گیتی فسانه ای
کشتی شکست و پهنه یِ دریاست بیکران
موجی مگر که باز بَرد تا کرانه ای
گفتیم:زیرِ بارشِ بارانِ خونِ چشم
ای دستِ روزگار، بر آری زمانه ای
بر این درختِ پیر که ضربست نامِ او
برگی، بری، شکوفه یِ سرخی، جوانه ای؟!
شعر از ناصر فرهنگ فر
@tonbaki
تا آنکه سَر کنم غزلِ عاشقانه ای
گر شِکوه از غمش نکنم سوزدم جگر
زین نخله سخت میکشد آتش زبانه ای
عمری دویده ایم در این ظلمت آه آه
از خضرِ پی خجسته ندیدم نشانه ای
سیمرغِ قافِ عزّت از این مرز و بوم رفت
ماندست از او به گنبدِ گیتی فسانه ای
کشتی شکست و پهنه یِ دریاست بیکران
موجی مگر که باز بَرد تا کرانه ای
گفتیم:زیرِ بارشِ بارانِ خونِ چشم
ای دستِ روزگار، بر آری زمانه ای
بر این درختِ پیر که ضربست نامِ او
برگی، بری، شکوفه یِ سرخی، جوانه ای؟!
شعر از ناصر فرهنگ فر
@tonbaki