This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🤹🏻♂️ مکانیسم دفاعی جبران در فرآیند" اخـتلال اعتیاد جنسی" در مـرد ٤ زنه
همانگونه که در معتادان به مواد مخدر مشاهده می کنیم، بدن آنها بتدریج نسبت به مقدار مواد افیونی مقاومت نشان می دهد و آنها مجبور به استفاده از مقادیر بیشتر مواد می گردند.
در معتادان جنسی نیز بدلیل نقصان در کارکرد جنسی، که ناشی از تعارضات و آسیبهای اولیه می باشد، عملکرد جنسی دچار عدم کفایت و تمایز می گردد. در این افراد بدلیل کاهش لذت جنسی، همچون مبتلایان به مصرف افراطی مواد مخدر، تعدد شرکای جنسی و درگیری مکرر و دائمی و رو به تزاید با مسائل جنسی بعنوان شیوه مواجهه با محرکها و تکانه های درونی دردناک انتخاب می گردد.
این فرد در فرآیندی جبرانی، با به زیر سلطه کشیدن چند زن درمانده، تلاش جانکاهى در جهت دستیابی به تسکین و رهایی از تکانه های رنجزای ناخودآگاه خود که در ارتباط با آسیبهای روانی گذشته وی می باشد را آغاز نموده است اما همچون معتادان به مواد مخدر نمیتواند پایانی برای رهایی داشته باشد و مجبور به تکرار این روند تا پایان عمر و رفتن به آغوش زنهای گوناگون است.
دکتر محمدرضا ابراهیمی
#اخـتلال_جـنسى
#مكانيزم_دفاعى
#روانشناسى_اجتماعى
همانگونه که در معتادان به مواد مخدر مشاهده می کنیم، بدن آنها بتدریج نسبت به مقدار مواد افیونی مقاومت نشان می دهد و آنها مجبور به استفاده از مقادیر بیشتر مواد می گردند.
در معتادان جنسی نیز بدلیل نقصان در کارکرد جنسی، که ناشی از تعارضات و آسیبهای اولیه می باشد، عملکرد جنسی دچار عدم کفایت و تمایز می گردد. در این افراد بدلیل کاهش لذت جنسی، همچون مبتلایان به مصرف افراطی مواد مخدر، تعدد شرکای جنسی و درگیری مکرر و دائمی و رو به تزاید با مسائل جنسی بعنوان شیوه مواجهه با محرکها و تکانه های درونی دردناک انتخاب می گردد.
این فرد در فرآیندی جبرانی، با به زیر سلطه کشیدن چند زن درمانده، تلاش جانکاهى در جهت دستیابی به تسکین و رهایی از تکانه های رنجزای ناخودآگاه خود که در ارتباط با آسیبهای روانی گذشته وی می باشد را آغاز نموده است اما همچون معتادان به مواد مخدر نمیتواند پایانی برای رهایی داشته باشد و مجبور به تکرار این روند تا پایان عمر و رفتن به آغوش زنهای گوناگون است.
دکتر محمدرضا ابراهیمی
#اخـتلال_جـنسى
#مكانيزم_دفاعى
#روانشناسى_اجتماعى
ژن خوب💵💸
خب چرا ما نه؟ چرا فقط اونا؟
چرا ما نباید بتوانیم دزدی کنیم؟ چرا ما هم مانند نورچشمیها نباید بتوانیم بخوریم؟
#دكتر_فردين_عليخواه
#روانشناسى_اجتماعى
✍🏼رابرت مرتون، جامعهشناس امریکایی در سال 1938 نظریه معروف «فشار ساختاری» خود را مطرح کرد. روح انتقادی حاکم بر این نظریه آن است که چرا در جامعه، فرصتهای مشروع برای دستیابی به اهداف، به شکل عادلانهای توزیع نمیشود؟ از نظر او همه افراد جامعه باید بتوانند بر اساس استعدادها و تواناییهایشان امکانِ برابرِ دسترسی به فرصتهای مشروع را داشته باشند تا از طریق این فرصتها زندگی شان را سامان دهند. مرتون این ویژگی را وضعیت مطلوب و نرمال یک جامعه میبیند.
«کلوارد» و «اوهلین»، دو جامعهشناسی بودند که بعدها نظریه مرتون را نقد کردند. آنها نام نظریه خود را « ساختار فرصتهای نامشروع»(1) نهادند. به باور این دو، فرصتهای نامشروع هم به همان اندازۀ فرصتهای مشروع مهم است و مرتون نسبت به آنها غافل بوده است. آنها، شاید به طعنه، معتقد بودند که نه تنها فرصتهای مشروع، بلکه فرصتهای نامشروع هم باید در بین مردم به شکل عادلانهای توزیع شود، نه آنکه تنها برای عده معدودی مهیا باشند.
فرض کنید که یک کارگر ساده بخواهد اختلاس بزرگی مرتکب شود، و یا نگهبان در ورودی یک درمانگاه بخواهد کالای قاچاق وارد کشور کند، و یا یک زن خانهدار بخواهد از شعبه مرکزی یک بانک وامی ده میلیارد تومانی دریافت کند، و یا یک جوان بیکار و بیپشتیبان بخواهد همزمان عضو هیأت مدیره چهارده سازمان اقتصادی باشد. همه اینها «فرصتهای نامشروعی» هستند که افراد فاقدِ ژن خوب، اگر هم بخواهند، نمیتوانند از آنها برخوردار شوند. در واقع این فرصتهای مرغوب به شکلی عادلانه توزیع نمیشوند و فقط عدۀ معدودی -که در ایران بدون تردید به سیستم نزدیکاند- به آنها دسترسی دارند. نکته «کلوارد» و «اوهلین» آن است که ساختار فرصتهای نامشروع هم مهم است و پرسش اساسی آن است که «فرصتهای نامشروع» بیشتر در اختیار چه کسانی قرار میگیرد؟ و چرا باید در توزیع این فرصتها شاهد بیعدالتی باشیم؟
طی دهه گذشته همواره دانشجویانم شکایت می کردند که چرا توزیع فرصتهای مشروع، بله مشروع ، در کشور عادلانه نیست؟ چرا شرایط برابر برای برخورداری از فرصتهای مشروع برای پیشرفت و ترقی مهیا نیست؟ اما در یکی دو سال اخیر گلایههای دانشجویانم دیگر این نیست. در واقع طرح مسأله و نوع سوال آنها کاملا تغییر کرده است. آنان بر پایه آنچه که هر روز از طریق رسانهها میبینند و میشنوند دیگر کمتر از بیعدالتی در توزیع فرصتهای مشروع گلایه دارند. دغدغه آنان بیعدالتی در توزیع فرصت های نامشروع (و نه مشروع) است. بگذارید سادهتر بگویم.
آنها میپرسند: چرا ما نباید بتوانیم دزدی کنیم؟ چرا ما هم مانند نورچشمیها نباید بتوانیم بخوریم؟ چرا فرصت اختلاس فقط در اختیار عده معدودی قرار دارد؟ چرا قاچاق فقط باید متعلق به از ما بهتران باشد؟ چرا ما هم نباید بتوانیم از سفره انقلاب هر چقدر که میلمان می کشد بی حساب و کتاب برداریم؟ آخر این چه عدالتی است؟
شاید این پرسش ها ساده به نظر برسند ولی نشانه تغییری نگرانکننده در نگاه جوانان است. این پرسشها سرزنشآمیز نیست و شنیدنی است. چیزی دارد از دست می رود که احیاء آن دههها زمان خواهد برد.
❇️نوشته فردین علیخواه| گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان
(1) illegitimate opportunity structures
🔸پیج اینستاگرام
خب چرا ما نه؟ چرا فقط اونا؟
چرا ما نباید بتوانیم دزدی کنیم؟ چرا ما هم مانند نورچشمیها نباید بتوانیم بخوریم؟
#دكتر_فردين_عليخواه
#روانشناسى_اجتماعى
✍🏼رابرت مرتون، جامعهشناس امریکایی در سال 1938 نظریه معروف «فشار ساختاری» خود را مطرح کرد. روح انتقادی حاکم بر این نظریه آن است که چرا در جامعه، فرصتهای مشروع برای دستیابی به اهداف، به شکل عادلانهای توزیع نمیشود؟ از نظر او همه افراد جامعه باید بتوانند بر اساس استعدادها و تواناییهایشان امکانِ برابرِ دسترسی به فرصتهای مشروع را داشته باشند تا از طریق این فرصتها زندگی شان را سامان دهند. مرتون این ویژگی را وضعیت مطلوب و نرمال یک جامعه میبیند.
«کلوارد» و «اوهلین»، دو جامعهشناسی بودند که بعدها نظریه مرتون را نقد کردند. آنها نام نظریه خود را « ساختار فرصتهای نامشروع»(1) نهادند. به باور این دو، فرصتهای نامشروع هم به همان اندازۀ فرصتهای مشروع مهم است و مرتون نسبت به آنها غافل بوده است. آنها، شاید به طعنه، معتقد بودند که نه تنها فرصتهای مشروع، بلکه فرصتهای نامشروع هم باید در بین مردم به شکل عادلانهای توزیع شود، نه آنکه تنها برای عده معدودی مهیا باشند.
فرض کنید که یک کارگر ساده بخواهد اختلاس بزرگی مرتکب شود، و یا نگهبان در ورودی یک درمانگاه بخواهد کالای قاچاق وارد کشور کند، و یا یک زن خانهدار بخواهد از شعبه مرکزی یک بانک وامی ده میلیارد تومانی دریافت کند، و یا یک جوان بیکار و بیپشتیبان بخواهد همزمان عضو هیأت مدیره چهارده سازمان اقتصادی باشد. همه اینها «فرصتهای نامشروعی» هستند که افراد فاقدِ ژن خوب، اگر هم بخواهند، نمیتوانند از آنها برخوردار شوند. در واقع این فرصتهای مرغوب به شکلی عادلانه توزیع نمیشوند و فقط عدۀ معدودی -که در ایران بدون تردید به سیستم نزدیکاند- به آنها دسترسی دارند. نکته «کلوارد» و «اوهلین» آن است که ساختار فرصتهای نامشروع هم مهم است و پرسش اساسی آن است که «فرصتهای نامشروع» بیشتر در اختیار چه کسانی قرار میگیرد؟ و چرا باید در توزیع این فرصتها شاهد بیعدالتی باشیم؟
طی دهه گذشته همواره دانشجویانم شکایت می کردند که چرا توزیع فرصتهای مشروع، بله مشروع ، در کشور عادلانه نیست؟ چرا شرایط برابر برای برخورداری از فرصتهای مشروع برای پیشرفت و ترقی مهیا نیست؟ اما در یکی دو سال اخیر گلایههای دانشجویانم دیگر این نیست. در واقع طرح مسأله و نوع سوال آنها کاملا تغییر کرده است. آنان بر پایه آنچه که هر روز از طریق رسانهها میبینند و میشنوند دیگر کمتر از بیعدالتی در توزیع فرصتهای مشروع گلایه دارند. دغدغه آنان بیعدالتی در توزیع فرصت های نامشروع (و نه مشروع) است. بگذارید سادهتر بگویم.
آنها میپرسند: چرا ما نباید بتوانیم دزدی کنیم؟ چرا ما هم مانند نورچشمیها نباید بتوانیم بخوریم؟ چرا فرصت اختلاس فقط در اختیار عده معدودی قرار دارد؟ چرا قاچاق فقط باید متعلق به از ما بهتران باشد؟ چرا ما هم نباید بتوانیم از سفره انقلاب هر چقدر که میلمان می کشد بی حساب و کتاب برداریم؟ آخر این چه عدالتی است؟
شاید این پرسش ها ساده به نظر برسند ولی نشانه تغییری نگرانکننده در نگاه جوانان است. این پرسشها سرزنشآمیز نیست و شنیدنی است. چیزی دارد از دست می رود که احیاء آن دههها زمان خواهد برد.
❇️نوشته فردین علیخواه| گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان
(1) illegitimate opportunity structures
🔸پیج اینستاگرام
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دكتر_فرهنگ_هلاكويى
#روانشناسى_اجتماعى
#ترامپ
🔻مشكلات متداول والدين با نوجوان حرف گوش نکن
🔻وقتی فردی در رابطه جنسی نام دیگری به زبان آورد
🔻چهار دليلى كه يك زن، مردان غيرمتعهد را جذب ميكند و رابـطه اش به جايى نميرسد
🔻رابطه بین شخصیت خودشیفته و شخصيت هيجانى
🔻مشكل جنسى عجيب اما بسيار شايع مردان ايرانى
🔻گونه زنى معشوق و Lover و مهربان باشيد، اما مادرِ طرف نباشيد!
🔻وقتی در رابطه شما را بلاتكليف نگه داشته
🔻چطور به اهداف و خواسته هايم برسم؟
🔻نگران از بالارفتن سن و خواسته هاو موفقیت
🔻اشكال ازدواج با فردى كه از ازدواج گذشته ش فرزند يا فرزندانى دارند
فايل صوتى تحلیل انتخابات را از اينجا بشنويد ⬇️
#روانشناسى_اجتماعى
#ترامپ
🔻مشكلات متداول والدين با نوجوان حرف گوش نکن
🔻وقتی فردی در رابطه جنسی نام دیگری به زبان آورد
🔻چهار دليلى كه يك زن، مردان غيرمتعهد را جذب ميكند و رابـطه اش به جايى نميرسد
🔻رابطه بین شخصیت خودشیفته و شخصيت هيجانى
🔻مشكل جنسى عجيب اما بسيار شايع مردان ايرانى
🔻گونه زنى معشوق و Lover و مهربان باشيد، اما مادرِ طرف نباشيد!
🔻وقتی در رابطه شما را بلاتكليف نگه داشته
🔻چطور به اهداف و خواسته هايم برسم؟
🔻نگران از بالارفتن سن و خواسته هاو موفقیت
🔻اشكال ازدواج با فردى كه از ازدواج گذشته ش فرزند يا فرزندانى دارند
فايل صوتى تحلیل انتخابات را از اينجا بشنويد ⬇️
▫️"میلان کوندرا" در یکی از رمانهایش به این مسئله چنین اشاره میکند که بعضی آدمها نقطه ضعفی دارند که ابدا نمی خواهند کسی از آن مطلع شود و از بازگو کردن آن حتی برای خودشان نیز ابا دارند، غافل از آنکه مردم اساساً پشت سروی او را با این خصلت لقب می دهند و به همین نام می خوانندش!
#روانشناسى_اجتماعى
◽️ادامه را در Instant View بخوانید
#روانشناسى_اجتماعى
◽️ادامه را در Instant View بخوانید
Telegraph
دکتر علیرضا فرنام ( روانپزشک و رواندرمانگر )
آخرین فرم "ملغمه های هیجانی"، فرم لایه لایه (stratified) است. عاطفه بالاتر حالتی آشکار و بارز دارد. مثلاً ممکن است احساس کنیم از فردی بدمان می آید. و اینرا تنها احساس مان نسبت به آن فرد در نظر بگیریم، اما در لایه ای پایینتر ممکن است از وی بترسیم و این ترس…