🔴 پرزیدنت ترامپ:
هنوز خیلی مانده تا انتخابات 2020 تمام شود. تا روز سوگند اتفاقات مهمی رخ خواهد داد.

❌ نتیجه این انتخابات باید برگردد .

ترامپ گفت :
از من نقل قول شده که گفتم قهرمانان کشته شده ارتش بازنده و ساده لوح بوده اند.
اما ثابت شد که این سخنان کاملا ساختگی و دروغ است.
هرگز چنین چیزی نگفتم.
آن فرد ناشناسی که این دروغ پردازی را انجام داد - فردی بسیار پست و فرومایه است - او این دروغ را گفت در حالی که ۲۵ شاهد وجود دارد که خلاف آن را می‌گویند.

استانداردهای اخلاقی رو به افول است.

🔻 هنوز خیلی مانده تا انتخابات ۲۰۲۰ تمام شود.

ما این انتخابات را با اختلاف برنده شدیم.

ما ۷۲ میلیون رای کسب کردیم.

‏⭕️حسن روحانی ( شیاد بنفش ) اقتصاد ایران اقتصادی بزرگ و مقاوم است!

🔺جناب کلید دزد ،مرغهای دولتی منجمد صفی هم دارند به عرایض گوهربار شما میخندند مرزهای وقاحت و بی شرمی توسط شما جابجا شده و با اختلاف عنوان دروغگوترین و وقیح ترین رئیس جمهور تمام دوران ها را یدک میکشید

‌در حالی که کاخ سفید پیشتر گفته بود همچنان همه گزینه‌ها درباره ایران بر روی میز است برخی از رسانه ها خبر از آمادگی ارتش اسرائیل در هفته‌های اخیر برای حمله احتمالی آمریکا به ایران خبر داده‌اند.

گفت‌وگو با از رونن برگمن، خبرنگار تحقیقی اسرائیلی

دولت می‌ گوید هفته بعد همه اداره‌ ها تعطیل است ...

جمشید انصاری ، رئيس‌ سازمان‌ امور اداری و استخدامی و معاون رئیس‌ جمهور می‌ گوید : هفته آینده همه ادارات تعطیل هستند به جزء عده ای که حضورشان با تشخیص بالاترین مقام دستگاه ضروری تشخیص داده شود ...

💢پرویز پورحسینی بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون ایران بامداد امروز جمعه ۷ آذر بر اثر ابتلا به کرونا و در سن ۷۹ سالگی چشم از جهان فروبست.

وی همچنین در عرصه تصویر نیز در فیلم‌هایی چ🔺ون «کمال‌الملک» علی حاتمی، «کشتی آنجلیکا» محمد بزرگ نیا، «باشو غریبه‌ای کوچک» بهرام بیضایی، «روز فرشته» بهروز افخمی، «قاتل اهلی» مسعود کیمیایی، «شب حادثه» سیروس الوند و «طلسم» داریوش فرهنگ به ایفای نقش پرداخته بود.
پورحسینی در حوزه تلویزیون نیز در مجموعه‌های مختلفی از جمله «مختارنامه» داود میرباقری، «بی گناهان» احمد امینی، «سرزمین کهن» کمال تبریزی و «میکائیل» سیروس مقدم حضور داشته است.

🔴 آمریکایی‌ها بایدن را مسخره میکنند!

◀️ جیم هافت مدیر رسانه «گیت وی پاندیت»:

‏تعداد کسانی که برنامه زنده «بایدن» در ارتباط با روز شکرگزاری را دیدند، فقط ۱۰۰۰ نفر بودند! عجب جوکی است که این شخص؛ ۸۰ میلیون رای آورده!

پی نوشت: اموات فقط می توانند رای بدهند، آن هم از نوع پستی! اما علاقه ای به تماشای برنامه زنده "رئیس جمهور خود" را ندارند!

انگار جوبایدن هم در حوزه های علمیه ایران پیش آخوندها درس خوانده که توانست صاحب معجزه هم بشود!!!

‌آلونکی که کلاس درس دانش آموزان روستای سورگاه برای دسترسی به اینترنت است!
این آلونک پوشیده از گونی، سرپناهی است که دانش آموزان روستای سورگاه از توابع شهر رمشک در جنوب کرمان برای دسترسی به اینترنت در شرایط کرونایی که آموزش مجازی دنبال می شود بر بالای تپه مشرف به روستا ساخته‌اند.

#دیگر_بس_است
#جنایت_علیه_بشریت
#فرقه_تبهکار_باید_برود
#اعتصابات_اعتراضات_سراسری
#پیمان_نوین

‌احمدی نژاد در گفتگو با مهدی نصیری:

«به ما می گفتند به مردم یارانه نده تا مردم فکر نکنند ثروت مال خودشان است، اگر فکر کنند مال خودشان است دیگر ما را قبول نمی کنند»

#دیگر_بس_است
#جنایت_علیه_بشریت
#فرقه_تبهکار_باید_برود
#اعتصابات_اعتراضات_سراسری
#پیمان_نوین

‌🔴 خیابان‌خوابی در یکی از خیابانهای سنندج (سنه)

با صدای شیرکو بیکس: آخ خدایا آاااخ.. کی سری به کردستان می‌زنی.. ؟

امروز در هر گوشه ای از این خاک می شنویم: بی خانمان شد این وطن، از دست تو ای بی وطن


#دیگر_بس_است
#جنایت_علیه_بشریت
#فرقه_تبهکار_باید_برود
#اعتصابات_اعتراضات_سراسری
#پیمان_نوین

‌🔴 ضرورت تغییر، و تقویت مردم سالاری دمکراتیک ملی گرا.

۱) قسمت اول 👇

در عصر جهان دوقطبی، در یک سو سیستم اقتصادی سرمایه داری با الگوی بازار آزاد رقابتی قرار داشت، که با معیارهای مدیریتی خاص خود امور اقتصادی را شکل می داد، و با قانون ساده و طبیعی "عرضه و تقاضا" بازار را کنترل می کرد، و از لحاظ فلسفی بر لیبرالیسم و اومانیسم و سکولاریسم و حقوق بشر جهانی تاکید داشت، و در عین حال بر حقوق فردی و نقش محوری انسان در ساخت و شکل دادن‌ به تمدن تاکید می کرد، و نقش دولتها را در سطح سازماندهی و هماهنگ کنندگی تلقی می کرد، که وظیفه تامین منافع و امنیت ملی را برعهده داشت؛ و بعنوان یک ضرورت اجتماعی فرض شده و هزینه آن را بواسطه قرارداداجتماعی از محل مالیاتی که از فعالیتهای اقتصادی و افراد و شرکتها و موسسات دریافت می شد، تامین می شد.
در نحوه و چگونگی تعیین و دریافت مالیات از افراد و شرکتها بحث و اختلاف نظر وجود داشت. گروهی بر این باور بودند که فارغ از نوع کسب و کار و میزان درآمد، بدلیل اینکه همه اعضای جامعه از قوانین معینی تبعیت کرده و از فرصتهای برابر برخوردار بوده، و از خدمات دولتی یکسان به یک اندازه بهره مند میشوند، باید مالیات برابری از همگان دریافت شود، و فقیر و غنی در میزان پرداخت مالیات نباید فرقی داشته باشند . گروه دیگری باور داشتند که صاحبان کسب و کارهای سرمایه دار، بیشتر از افراد فقیر و متوسط از موهبات اجتماعی و اقتصادی و قوانین دولتی منتفع می شوند، و به همین دلیل باید سهم بیشتری از تامین هزینه دولت را نیز تقبل کنند، و افرادی که به دنبال گسترش کسب و‌ کار و درآمد بیشتر هستند، باید مسئولیت اجتماعی بیشتری را هم پذیرا باشند، تا دیگر اقشار جامعه که درآمد کمتری داشته و توان مشارکت پرداخت مالیات برابر را ندارند و یا اساسا حوزه فعالیت انها غیراقتصادی است، بتوانند به حداقلی از زندگی دست یابند و از خدمات رفاهی دولت بهرهمند شوند تا عدالت اجتماعی ایجاد و امنیت افزایش یابد. این جوامع که دمکراسی و قوانین سرمایه داری بر آنها حاکم بود را کشورها و "جوامع آزاد" می نامیدند .

در مقابل جامعه آزاد دمکراتیک، "جوامع کمونیستی" وجود داشت . این کشورها به اقتصاد آزاد رقابتی باور نداشتند، و اساسا مالکیت فردی را رد می کردند، و بر این باور بودند که همه دارایی در اختیار یک جامعه، اعم از زمین و ابزار کار و سرمایه، مایملک مشترک همه جامعه هست، و هیچ کس حق تملک فردی بر آن ندارد. این دارایی مشترک باید بصورت مساوی برحسب رفع نیازهای افراد جامعه بکار گرفته شود. از آنجا که مدیریت این دارایی مشترک نیاز به یک سیستم مدیریتی دارد، و همچنین برای دفاع از امنیت این جامعه، و حفظ نظام سیاسی آن‌، به یک سیستم‌ حاکمیتی نیاز دارد که قانون وضع کند و با آن قوانین شرایط استفاده مشترک‌ از دارایی اجتماعی را تعیین کند، و هم ابزار اجرایی داشته باشد که این قوانین را اجرا کند، و هم مجرمان را مجازات کند و نیروی مسلح آن‌ برای حراست از نظام موجود مورد استفاده قرار گیرد، و از آنجا که در چنین جامعه ای اکثریت مردم کارگران هستند، لذا حق حاکمیت این سیستم با کارگران هست و همه‌ کارگران در یک حزب متحد شده اند و جز این حزب، حزب دیگری وجود ندارد، و آن حزب کمونیست هست که کارگران را نمایندگی می کند و نخبگان سیاسی این حزب حق اداره جامعه کمونیستی را دارند، و نباید اجازه داد افراد و گروه های دیگری در اداره این جامعه‌ مداخله کنند. به همین دلیل دمکراسی در این جامعه بی معنا هست، و دیکتاتوری کارگران یا انحصار قدرت سیاسی در دست نخبگان حزب کمونیست به عنوان نماینده کارگران بعنوان دیکتاتوری پرولتاریا مهم ترین ارزش اجتماعی این جامعه هست. جامعه کمونیستی به مرزهای سیاسی کشورها و تنوع فرهنگی ملتها اعتقادی ندارد، به تفاوتهای فرهنگی و دینی اهمیت نمی دهند، و بر این باور هست که‌ جهان باید تابع یک حکومت جهانی باشد، که کارگران جهان در قالب کنفدراسیون جهانی و در چارجوب اتحاد جماهیر شوروی یا کمون نهایی اداره شود .

ادامه قسمت دوم👇👇

‌🔴 ضرورت تغییر و تقویت مردم سالاری دمکراتیک ملی گرا.

۲) قسمت دوم 👇👇

شرح و توضیح بیان شده، یک معرفی بسیار ساده و مختصر از دو سیستم سیاسی و دو قدرت در جهان دو قطبی است، و شرح و بسط این مسائل مجموعه علوم سیاسی و فلسفه و جامعه شناسی و اقتصاد و مدیریت را در برمیگیرد. اما انچه‌ روشن است با فروپاشی ظاهری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، قطب مهم سیستم کمونیستی، یعنی لنینیسم و استالیسم به پایان رسید، و آنطور که ادعای سیاستمداران جهان آزاد بود، آنها پیروز شده و جهان یک قطبی سرمایه داری ظهور کرد .

اما بعد از گذشت چند سال از این وقایع اکنون چین نماینده همان سیستم کمونیستی با مکتب مائوئیستی، بعنوان قدرت رقیب بزرگترین اقتصاد جهان در آمریکا ظهور کرده، و دیکتاتوری پرولتاریا را در قالب حزب کمونیست چین پیش میبرد.
این کشور کمونیستی برخلاف شوروی که از سیاست درهای بسته تبعیت می کرد، به کارخانه جهانی تبدیل شده، و با یک و هفت میلیارد جمعیت محروم، بعنوان کارگر ارزان قیمت‌، کانون توجه ابرسرمایه داران جهانی شده است، و با انتقال سرمایه و تکنولوژی های جدید از آمریکا و اروپا‌ به این کشور آن را رقیب اقتصاد ملی آمریکا کرده است .

اما سوال اینجاست: این امر بعد از فروپاشی شوروی چگونه محقق شده است ؟ چه تغییراتی در سیاست و جامعه و فلسفه جهانی رخ داده است که سرمایه جهان آزاد در یک کشور کمونیستی مسکن گزیده و در خدمت حزب کنونیست درآمده و ابرسرمایه داران حامی و نگهبان درجه یک حزب کمونیست چین شده اند؟

همانطور که گفته شد بحث مالیات در جامعه سرمایه داری یکی از موضوعات مورد اختلاف بود . به این معنا که صاحبان سرمایه بر این باور بودند که گرفتن مالیات، برحسب میزان درآمد از آنها به معنی بکار گرفتن ثروت آنها برای تامین نیازهای اقشار محروم هست، و آنها در واقع با تلاش خود مجبور به تامین نیازهای محرومانی هستند که به زعم آنها قابلیت و توان و شایستگی برخورداری از زندگی که می کنند را نداشته و مسبب عقب ماندگیشان خودشان هستند و صاحبان سرمایه نباید هزینه آنها را تامین کنند. لذا این افراد مخالف اقتصاد ملی بوده و قوانین دولتی را مخالف منافع خود تلقی کردند و به این باور رسیدند که بدلیل داشتن بیش از هشتاد درصد ثروت جهان، حق حکومت بر جوامع جهانی را دارند و فلسفه لیبرالیسم را که در اساس برای تامین حقوق فردی بود، گسترش داده و به مفهوم آنارشیسم سوق داده و مخالف دولتهای ملی شده و حامی اداره جهان با ابزارهای سازمان های جهانی‌ مانند سازمان ملل و اتحادیه ها یی مانند اتحادیه اروپا شدند زیرا در این صورت آنها با نفوذ در این سازمان ها و اتحادیه ها قوانین و مقررات وضع می کردتد که همه کشورها و دولتها باید تبعیت کنتد و به این نحو سرمایه دارن از طریق این اتحادیع ها و سازمان ها بر دولتها و کشورها حاکمیت پیدا می کردند و در عین حال خود در چارچوب مطلق هیچ کشوری قرار نمی گرفتند که مجبور به تبعیت از قوانین آن باشند. از این رو با کمونیست های شکست خورده همراه شده و تحت عنوان "گلوبالیسم" یا "جهانگرایی" برای تضعیف دولتهای ملی تلاش کردند. آنها که متشکل از چندین شرکت معظم در زمینه های مختلف هستند انحصارگری جهانی را راه انداختند و با تشکیل دولت در سایه جهانی، مناطق جهان را بین خود تقسیم کرده و سرنوشت ملتها را با گماردن حاکمان دست نشانده بدست گرفتند .

اکنون جامعه جهانی در شرایطی است که در یک سو ابرسرمایه داران انحصارگر در اتحاد با گروه های چپگرا و سوسیالیست و کمونیست قرار گرفته اند، که مدعی حاکمیت بر جوامع جهانی هستند که یکی دنبال دیکتاتوری پرولتاریا هست، و یکی دنبال حکومت شرکتهای انحصارگر فراملی. اما هر دو در شکست دادن حکومت ها و اقتصادهای ملی که‌ منافع ملتها را تامین کند هم نظر و هم پیمان هستند.
ادامه قسمت سوم‌👇👇👇

‌🔴 ضرورت تغییر و تقویت مردم سالاری دمکراتیک ملی گرا.

۳) قسمت‌ سوم👇👇👇

اتحاد گلوبالیستی پنهانی و اعلام‌ نشده بوده و هیچ یک از دو طرف این همراهی را آشکار نمی کنند. اما اگر به عملکرد انها توجه شود، داشته های هر یک از آنها در این تلاش مشترک قابل مشاهده هست .
کمونیست ها با به میدان کشیدن نیروی اجتماعی چپ‌ ابزار مبارزه در بازی دمکراسی را فراهم می کنند تا با کمک گرفتن از این نیروی اجتماعی، مقابل نیروهای ملی ایستاده، و تا رسیدن به جایی که لگام امور را بدست بگیرند و دیکتاتوری خود را برقرار کنند، بتدریج با بازی دمکراتیک نیروهای ملی را عقب زده و نابود کنند. لذا فلسفه و شعار و ابزار اجتماعی مبارزه آنها را گروه های چپ تامین می کنند و رهبری ظاهری و سیاستمداران حاضر در میدان و ساختار حزبی مورد نیاز در بازی دمکراتیک را تامین می کنند، و شرکتهای معظم و صاحبان‌ سرمایه، هزینه تلاش آنها را تامین می کنند، رسانه های مهم جهان را در خدمت انها قرار می دهند، خدمات مورد نیاز آنها را فراهم می کنند، ابزارهای کار را فراهم می کنند، و هرجا لازم باشد هزینه خرید مقامات مسئولان فاسد را برای بکارگیری در جهت هدفشان فراهم می کنند، و حتی لازم باشد هزینه گروه های مسلح و تروریستی را تامین می کنند .
در مجموع نیروی انسانی و عملیاتی با چپها و تامین امکانات و هزینه مبارزه برعهده سرمایه داران هست . لذا با توجه به خصلت عملی این دو گروه، یک اتحاد شیطانی شکل گرفته است که‌ برای رسیدن به هدف هر وسیله ای را توجیه می کنند، و هیچ ابایی از فساد و تقلب و قتل و جنایت و جنگ و تروریسم و کشتار و هرگونه اعمال مافیایی پرهیزی ندارند.

در مقابل این شبکه قدرتمند مافیایی "اتحاد امپریالیسم کمونیستی و کاپیتالیستی" در قالب "گلوبالیسم"، گروه های مردمی ملی و میهن پرست قرار دارند که بلحاط ملی گرایی هرکدام به منافع ملی خود تاکید دارند و‌ در ضمن با توجه به تاکید به فرهنگ ملی، تابع ارزشها و معیارهای اخلاقی سنتی خود هستند و اصولا هدفشان حفظ هویت ملی شان هست که‌ گلوبالیست ها دنبال نابود کردن هستند.

در چنین شرایطی از دید ناسیونالیستها چه راهکاری وجود دارد که بتوانند در مقابل این شبکه جهانی مافیایی ایستاده و کشور و ملت خود را نجات دهند؟

طبیعی است که‌ مبارزه با این‌اختاپوس جهانگرا که از هیچ جنایت و دروغ و تقلب و کشتار و خیانتی ابا ندارد، در رو سطح باید انجام شود .

ابتدا در سطح ملی است.
در این سطح، هر ملتی با نیرویی خیانت کار از درون جامعه خود روبروست.
در کشورهای ثروتمند این خیانتکاران صاحبان سرمایه های جهانی و شرکتهای چند ملیتی و انحصار گر هستند که‌ در طول سالها توانسته اند با استفاده از شرایط اقتصاد آزاد و دمکراسی و همچنین با گسترش زمینه فساد و دور زدن قوانین، بیش از ۸۰٪ ثروت جامعه را تحت کنترل خود گرفته و اقتصاد کشور را تحت سلطه خود بگیرند؛ و گروه دیگر سیاستمداران فاسد و نخبگان‌ دانشگاهی خائن و رسانه های دروغگوی در خدمت این سیستم که تقریبا همه رسانه‌ های مهم را به تصرف درآورده و شبکه های اجتماعی را در سلطه خود در آورده اند، و در عین حال گروه های اجتماعی که‌ در خدمت این جریان هستند، و نبرد خیابانی آنها را بعنوان بخشی از مردم پیش میبرند، که‌ بخشی از این جمعیت سناریوی طرح شده و واقعیت انجام‌ شده را اساسا باور ندارند، و این توصیف از وضعیت و واقعیت را به بهانه "تئوری توطئه" رد کرده، و عمدتا تصور می کنند بعنوان سوسیالیست و کمونیست درحال مبارزه با سرمایه داری و بورژوا هستند، و فکر می کنند جنگ آنها بالاخره منجر به دیکتاتوری پرولتاریا و حکومت زحمتکشان و کارگران و محرومان خواهد شد، و هرکز فکر نمی کنند چطور هست که صاحبان رسانه های میلیاردی از مبارزه این محرومان حمایت می کنند، و هزینه نبرد آنها از کجا تامین می شود و خیال می کنند هزینه های میلیاردی کمپین های آنها از اعانه های زحمتکشان و محرومان تامین می شود. گروه اندک دیگر که‌ از واقعیت آگاهی دارند، منافعشان را از این جریان تامین می کنند و طبعا منکر چنین جریانی و مزدوری خود هستند.
در کشورهای غیر سرمایه داری عمدتا دولتهایی هستند که بصورت نامحسوس دست نشانده گلوبالیستها هستند و طرح و برنامه های منطقه ای آنها را پیاده می کنند و در ازای این ارایه خدمات حمایت همه جانبه پنهان و آشکار آنها را داشته و دیکتاتوری خود را پیش برده و حکومت را قبضه می کنند و تا زمانی که در خدمت این جریان باشند از هر خطر داخلی و خارجی در امان بوده و دستشان در هر جنایت و کشتاری آزاد هست و تا جایی که عمل کرد آنها منافع اربابان را به خطر می اندازد آزادی کامل در حکمرانی دارند. آشکارا حکومتهایی مانند ونزوئلا و ایران و کره شمالی آشکارترین این حکومتهای دست نشانده هستند.

ادامه‌قسمت چهارم‌👇👇👇👇

‌🔴 ضرورت تغییر، و تقویت مردم سالاری دمکراتیک ملی گرا.

۴) قسمت چهارم‌👇👇👇👇

نیروهای ملی گرا در مقابل نیروها گلوبالیستی و حکومتهای کشتارگر دست نشاند گلوبالیستها، چاره ای جز متشکل شدن ندارند.

در میان‌ نیروهای ملی گرا نیز باید صاحبان سرمایه های ملی، که کسب و کارشان ‌در گرو منافع ملی و منطقه ای و در مقابل منافع جهانگرایان انحصارگر هست، باید در کنار نیروهای سیاسی و اجتماعی ملی گرا قرار بگیرند و هزینه این مبارزه را تامین کنند.‌

در مقابل رسانه های سرسپرده گلوبالیسم، باید رسانه های مستقل مبارزان ملی گرا را راه اندازی کرده، و با بلند کردن صدای ملی گرایان انحصار رسانه ای گلوبالیستها را بشکنند.
با حمایت از نخبگان و تحصیل گران ملی گرا، امکان رشد و ظهور نخبگان‌ ملی مردمی و چهره های شاخص را فراهم کرده و دانشگاهها را از سلطه گلوبالیست ها خارج کنند، و با سرمایه گذاری در زمینه های فن آوری های نوین آن را در خدمت کشور و ملت خود بکار بگیرند.
از فعالان سیاسی و رهبران و فرهیختگان‌ سیاسی حمایت کنند تا بتوانند در مقابل کاندیدهای گلوبالیست ها و هجمه تبلیغاتی آنها‌ به موفقیت رسیده، و امور سیاسی و اداره امور کشور خود را بدست گرفته و مانع از سلطه سیاسی گلوبالبست‌ها بر کشورشان شوند، که‌ با اجرای طرح های ضدملی گلوبالیستی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و ارتش و هویت ملی را نابود کرده و کشور را تحت نفوذ آنها قرار دهند .

بواقع در سطح ملی یک نبرد همگانی برای بازپس گرفتن‌ کشور و حفظ آن از نفوذ گلوبالیست ها یک ضرورت هست .

در سطح جهانی نیز چنانچه دولتها و نیروهای ملی در مقابل هم بر سر تفاوتهای ملی مجادله کنند، و یا طبق خواسته جهانگرایان، ناسیونالیسم را به سطح قبیله و قوم گرایی تقلیل دهند، قطعا به نفع بی هویت های گلوبالیست تمام خواهد شد. بجای برخورد ملتها و فرهنگها و یا تقابل های قوم گرایانه و برتری جویی های قومیتی، راهی جز تاکید بر کشور-ملت و همکاری ملتها با احترام به هم و توافق بر سر
اولا: تلاش برای حفظ هویت ملی کشورها و ملتها و تاکید بر قوانین تامین کننده منافع ملی همه اقشار و گروه ها و دمکراسی و مردم سالاری ملی گرایانه و
دوم: تعیین و تاکید بر راهکارهای برد-برد در تعاملات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و پرهیز از سلطه گری و توسعه طلبی ناسیونالیستی توافق کنند.

آنچه جهانگرایان بهانه می کنند این است که گسترش دانش و تکنولوژی مرزهای ملی را در نوردیده و جهان به دهکده ای بزرگ تبدیل شده است. اما از دید ملی گرایی می توان توضیح داد که حتی در یک دهکده کوچک هم خانواده های یک دهکده حریم خانه های خود را دارند، و در عین حال که همه در منافع یک دهکده نظرات و منافع مشترک دارند، اما هر خانواده هم منافع و دیدگاهها و آداب و رسوم خاص خود را دارد. هرچند یک فرهنگ خاص یک دهکده حاکم هست، اما هر خانواده نیز فرهنگ و سنن و هویت و پیشینه خاص خود را دارد، و همین تنوع و استقلال خانواده ها هست که به موجودیت یک دهکده معنا می بخشد، و یک دهکده عینا یک خانواده تلقی نمی شود.
با همین استدلال در همین دهکده جهانی، ضرورت هست که هر کشور و ملتی استقلال سیاسی و اقتصادی و هویت فرهنگی و ملی خود را حفظ کرده و برحسب منافع ملی با دیگر کشورها در تعامل باشد و برای حل و فصل مسائل فی مابین قوانین و مقررات خاصی را با مشارکت ملتها تدوین کنند‌.

حال برای اجرای چنین سیستمی به ابزارها و مکانیزمهای عملی نیاز هست که با اصلاح برخی از ساختارهای موجود می شود از آنها سودجوست، و در عین حال حسب شرایط جدید و نیازهای خاص جهان مدرن، با توجه به پیشرفت تکنولوژیکی، می شود ابزارها و مکانیزم های جدیدی را ایجاد و امکان سازماندهی نیروهای ملی گرای مردمی و هویتی گرا را فراهم کرد.

🔴 پاسدار محسن فخری زاده پدر موشکی و انرژی هسته ای نظامی رژیم در حوالی تهران ترور شد .

اسم این شخص بعنوان دانشمند هسته ای در سال ۲۰۱۸ زمانی که چند تن از اطلاعات هسته ای در تورقوزاباد آباد به سرقت رفته و از اسرائیل سردرآورد توسط نتانیاهو افشا شد .

بعد از دو سال وی در تهران ترور شد و بلافاصله خبر ترور آن توسط اسرائیل اعلام شد .

احتمال دارد وی نیز مانند شخص دوم القاعده که در تهران ترور شد، توسط عوامل اطلاعاتی اسرائیل به قتل رسیده باشد.

دو روز قبل یک محموله پول رژیم که برای حسن نصرالله ارسال شده بود در سوریه توسط بمباران اسرائیل نابود شد.

امروز خبر بمباران پایگاه سپاه قدس در شرق سوریه داده شد که گفته می شود ۱۹ تن از پاسداران و نیروهای غیرایرانی سپاه در این عملیات کشته شدند.

تابحال بیش از ۳۰۰ حمله به خط دفاعی سپاه قدس در سوریه انجام شده که از طرف رژیم تایید نشده و پاسخی به آنها داده نشده است.

کارشناسان رژیم مدعی هستند طرح استقرار نیروهای سپاه در مرز اسرائیل طرح راهبردی است که ۲ سال زمان لازم دارد که تکمیل شود به همین دلیل رژیم پاسخی به حملات نمی دهد.

آیا با این بمبارانها مدت ۲ سال پایان میابد؟

🔴 دادستان فدرال بلژیک از دادگاه خواست ۲۰ سال زندان برای اسدالله اسدی دیپلمات سابق و عنصر تروریست رژیم که در آن کشور بازداشت شده، در نظر بگیرد.
اسدالله اسدی متهم به «‌برنامه‌ریزی برای عملیات تروریستی» شده است.

در حالی که رژیم دیپلماتهای خود را مسئول ترور فعالان سیاسی می کند و با ناکامی شناسایی می شوند، عوامل نظامی و مدیران ارشد فوق امنیتی او‌ در تهران ترور می شود.

محسن فخری زاده پدر موشکی و انرژی هسته ای نظامی رژیم در حوالی تهران ترور شد .

این ترور در حالی انجام شده است که‌ در اسرائیل روز تعطیل و عدم اشتغال به کار مسئولان آن کشور است و هیچ واکنشی به آن نشان نداده اند . اما ترامپ با ری تویئت توییت های خبرنگاران اسرائیلی نسبت به آن واکنش نشان داد .

عناصر مستاصل رژیم دنبال ترند کردن انتقام سخت هستند. در حالی که هر اقدامی می تواند به یک تله نظامی برای رژیم تبدیل شود و مسئولان رژیم بر این امر واقف هستند.

🔴 عناصر فاسد گلوبالیست و حافظان اصلی نظام تروریستی اشغالگر و لانه های شوم آنها را بشناسید

🔻 کارل بیلدت، رییس اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا در رابطه با ترور فخری زاده :

دور از ذهن نیست که این ترور هدفمند تلاشی برای جلوگیری از بازگشت تیم بایدن به فرایند دیپلماتیک با ایران و برگشتن به برجام بوده باشد .

این اوباشان چپاولگری فقط بفکر استمرار چپاولشان هستند .