یک خردادهها. اولین روز ماه.شاید ته دلت منتظر اولین بوده باشی. پاشو. پاشو بسه دیگه این روزگارت.
پاشو. پاشو یه برنامه بریز و تا شب تا تکتک کارهاتو تیک نزدی نخواب. توی برنامهت یه کار عمیق(مثل درس/زبان خوندن/کار کردن روی پایاننامه/ کار یا همهش) انجام بده و یه کار سطحی(مثل ورزش/دوش گشتن تو گوشی/پیادهروی/یه قهوه با دوستت). پاشو. امروز یه روز از عمرتهها. با هر حالی که توش هستی انجامش بده.
تو از self image خودت بالاتر نمیری. تو بیشتر از اون چیزی که تو ذهنت درمورد خودت میبینی بیشتر نمیشی.
Forwarded from راد
خیلی قبلنها فکر میکردم اگه دوستی باهام ارتباط نمیگیره به خاطر اینه که بیمعرفته، یا براش مهم نیست، یا از این دست بچهبازیها. بعدن فهمیدم که اینکه بیستچاری با یه نفر در ارتباط باشی اشتباهه، متوجه شدم که رابطه دوستی یعنی اولویت هم بودن به وقت نیاز، فهمیدم که انقدر مشغلهی زندگی توی بزرگسالی زیاده که اگر وقت کنی چند ماهی یه بار دوستات رو ببینی هنر کردی. بعدنترها هم فهمیدم که میتونی با کسی در ارتباط نباشی و همچنان دوست صمیمیش باقی بمونی و وقتی برمیگردی سراغ طرف، یا اگه بهش نیاز داری یا بهت نیاز داره، کمک هم باشید. عمق روابط و دوستیها به چند بار در روز صحبت کردن با هم و زنگ زدن و با هم بیرون رفتن نیست. اتفاقن استحکام یه رابطه دوستی اونجایی مشخص میشه که به خاطر مشغلههای جفتتون چند وقتی از هم خبر نداشته باشید، اما وقتی برگشتید سراغ هم همه چی مثل قبل باشه.