کنار باور سبز صنوبرها
میان شمعدانی ها و شبدر‌ها
جهان در لحظه‌ای زیباست
اگر این ظلمت و زنگار
که می بندد ره دیدار
بگذارد !
تمام روشنائی نامه‌ی باران
مدیح رستگاری هاست
اگر این دیو و این دیوار
بگذارد ...
محمدرضا شفیعی کدکنی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
میان شمعدانی ها و شبدر‌ها
جهان در لحظه‌ای زیباست
اگر این ظلمت و زنگار
که می بندد ره دیدار
بگذارد !
تمام روشنائی نامه‌ی باران
مدیح رستگاری هاست
اگر این دیو و این دیوار
بگذارد ...
محمدرضا شفیعی کدکنی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
آری قطعا
دوستت دارم
وگرنه در وطنی غمگین و غارت‌شده چه میتوانستم بکنم!
عبدالعظیم_فنجان
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
دوستت دارم
وگرنه در وطنی غمگین و غارت‌شده چه میتوانستم بکنم!
عبدالعظیم_فنجان
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
ز دستم برنمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
سعدی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
به جز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
سعدی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
چه کسی می‌فهمد در دلم رازی هست؟
می‌سپارم آن را به خیال شب و تنهایی خود!
- سهراب سپهری
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
می‌سپارم آن را به خیال شب و تنهایی خود!
- سهراب سپهری
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
هر که رُفت از دل غباری، بر دلم آمد نشست
هرکجا گم شد غمی، در محنت‌آباد من است
- قدسی مشهدی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
هرکجا گم شد غمی، در محنت‌آباد من است
- قدسی مشهدی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
ای زنی که
از تو در کتاب‌های جادو
نوشته‌اند!
پیش از تو جهان نثر بود
آمدی،
شعر شد...
نزار قبانی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
از تو در کتاب‌های جادو
نوشته‌اند!
پیش از تو جهان نثر بود
آمدی،
شعر شد...
نزار قبانی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
تا به کی غصّه خوری ای دلِ محزون با یار
خوش برآییم که احوال جهان پیدا نیست...
- جهان ملک خاتون
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
تا به کی غصّه خوری ای دلِ محزون با یار
خوش برآییم که احوال جهان پیدا نیست...
- جهان ملک خاتون
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
@textimix
قسمتی از صحبت‌های دکتر اروین یالوم به یک بیمارِ در معرض خودکشی:
می‌فهمم که عمیقاً دلسرد شده‌ای، جوری که ممکن است همین حالا دلت بخواهد خودت را نابود کنی. اما با همه‌ی این‌ها، امروز اینجایی. بخشی ازتو، مابقی وجودت را با خودش به مطب من آورده، لطفاً اجازه بده من با آن بخش صحبت کنم، بخشی از تو که می‌خواهد زنده بماند.
اروین یالوم
قسمتی از صحبت‌های دکتر اروین یالوم به یک بیمارِ در معرض خودکشی:
می‌فهمم که عمیقاً دلسرد شده‌ای، جوری که ممکن است همین حالا دلت بخواهد خودت را نابود کنی. اما با همه‌ی این‌ها، امروز اینجایی. بخشی ازتو، مابقی وجودت را با خودش به مطب من آورده، لطفاً اجازه بده من با آن بخش صحبت کنم، بخشی از تو که می‌خواهد زنده بماند.
اروین یالوم
مرا دوره کن گاهی
شبیه آهنگ‌های قدیمی
که بعد از سال‌ها
هنوز هم در خاطرت مانده!
دلتنگ توام..
گاهی یک گوشه بنشین
و مرا دوره کن..
معصومه_صابر
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
شبیه آهنگ‌های قدیمی
که بعد از سال‌ها
هنوز هم در خاطرت مانده!
دلتنگ توام..
گاهی یک گوشه بنشین
و مرا دوره کن..
معصومه_صابر
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
نه از رومم، نه از زنگم، همان بيرنگِ بيرنگم
بيا بگشای در، بگشای، دلتنگم...
مهدی_اخوان_ثالث
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
بيا بگشای در، بگشای، دلتنگم...
مهدی_اخوان_ثالث
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
ز گونه و لب تو ، بوسه بر کدام زنم؟!
که خوش تر است از آن این و این از آن خوش تر
حسین_منزوی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
که خوش تر است از آن این و این از آن خوش تر
حسین_منزوی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
شده عاشق بشوی، دل بدهی، دل ندهد؟
در دلت قد بکشد، رشد کند، ریشه زند؟
- سارا یوسفی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
در دلت قد بکشد، رشد کند، ریشه زند؟
- سارا یوسفی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡
گُزیدم از میان مرگ‌ها، اینگونه مردن را:
تو را چون جان فشردن در بر،
آنگه جان سپردن را...
مرا مردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده،
که دیگر برنمی‌تابد دلم، نوبت شمردن را...
حسین منزوی
گُزیدم از میان مرگ‌ها، اینگونه مردن را:
تو را چون جان فشردن در بر،
آنگه جان سپردن را...
مرا مردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده،
که دیگر برنمی‌تابد دلم، نوبت شمردن را...
حسین منزوی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡♡
تو را چون جان فشردن در بر،
آنگه جان سپردن را...
مرا مردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده،
که دیگر برنمی‌تابد دلم، نوبت شمردن را...
حسین منزوی
گُزیدم از میان مرگ‌ها، اینگونه مردن را:
تو را چون جان فشردن در بر،
آنگه جان سپردن را...
مرا مردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده،
که دیگر برنمی‌تابد دلم، نوبت شمردن را...
حسین منزوی
اشعارکوتاه🌱
@textimix♡♡