گفت یه چیزی بگو یادم بمونه!
گفتم تو باید بلد باشی،
حتی وقتی نور نیست،
خودت خورشید خودت بشی و بتابی🌱ᥫ᭡
♡✨ @telma_mood✨♡
گفتم تو باید بلد باشی،
حتی وقتی نور نیست،
خودت خورشید خودت بشی و بتابی🌱ᥫ᭡
♡✨ @telma_mood✨♡
🍁 دکلمــــــه 🍁
میدونی نازنین دلبرم ؟؟
ازهرچیز وهرکس دردنیا بشه دست کشید از برق چشمات نمیشه ...
انگار تو ی دنیای تاریک وبی نور بودم وداشتم دنبال ی روشنایی ی نور ی روزنه کوچیک میگشتم
همه جاروگشتم به هرطرف رفتم چیزی دستگیرم نمی شد ولی من ناامید نشدم
بازم به گشتن وتلاش برای پیداکردن ی ذره روشنایی وی امید کوچیک دست نکشیدم
ازهمه چیز وهمه کس خسته بودم!!!
ولی باوجود خستگی ودرموندگی ادامه دادم و خدا ی نور گذاشت سر راهم
بلاخره تلاشم ، خستگیم ، وجون کندنم بی فایده نبود؛
اصلا بی فایده چیه، غرق در نور وامید شدم
رسیدم به ی روشنایی که همه دنیامو نورانی کرد
روشن شد ، وامیدمو راهمو پیدا کردم
همان چیزی که به دنبالش بودم وبرای پیداکردنش سخت تلاش کردم
این نور وروشنایی وامید همان برق چشمان توبود
پیداش کردم ولی رسیدن به اون نقطه که امیدوآرزو هام بودکار خیلی سختیه
سخت همانند گرفتن ورام کردن یک آهوی وحشی که تا رام شود وخودش رو تسلیمت کنه باید انقدر تلاش کنی ودنبالش بدویی که از خسته بودن هم خسته شوی
باید برای خوشبختی ، برای باتو بودن ، برای از برق چشات امید گرفتن ، برای هرروز دیدن خندیدن زیبای لبهات
برای درهم آمیختن نفسم درنفسهایت باید تلاش کرد
سخت است ولی لحظه ای که تو مشغول خوردن قهوه عصرانه ات هستی ومن چشم دوخته ام به لبهای شیرینت...
سخت است ولی وقتی درتاریکی شب برق چشمانت روشن میکند دنیای عاشقانه من را ...
سخت است ولی وقتی شب به یکباره جسم و جان وروحم را تسلیم آتش آغوشت میکنم ...
سخت است ولی وقتی درسرمای زمستان باگرمای آغوش زنانه ات دوباره جان میگیرد شکوفه های بهاری عشق در وجودم ...
سخت است ولی وقتی سپیده دم را با پرتو درخشش صورتت آغاز میشود ودرآن لحظه از شهد شکربار لبانت بنوشانی بر جان عاشق من،؛
تمام سختیها ودردها ورنجهای که درتمام زندگی کشیده ام را به یک باره ازوجودم خارج میشه
وبجاش عشق ، آرامش ، سعادت وخوشبختی در جان خسته ام جوانه میزند
جان رابه توبخشیدم و ازآن گذشتم
از مذهب ودین وآیین و جهانم گذشتم
یک جرعه زآن باده گیرای لبت را طلبیدم
ازمن طلب جان کردی ، ومن ازجان گذشتم
✍️#جمشیدکوردستان
♡✨ @telma_mood✨♡
میدونی نازنین دلبرم ؟؟
ازهرچیز وهرکس دردنیا بشه دست کشید از برق چشمات نمیشه ...
انگار تو ی دنیای تاریک وبی نور بودم وداشتم دنبال ی روشنایی ی نور ی روزنه کوچیک میگشتم
همه جاروگشتم به هرطرف رفتم چیزی دستگیرم نمی شد ولی من ناامید نشدم
بازم به گشتن وتلاش برای پیداکردن ی ذره روشنایی وی امید کوچیک دست نکشیدم
ازهمه چیز وهمه کس خسته بودم!!!
ولی باوجود خستگی ودرموندگی ادامه دادم و خدا ی نور گذاشت سر راهم
بلاخره تلاشم ، خستگیم ، وجون کندنم بی فایده نبود؛
اصلا بی فایده چیه، غرق در نور وامید شدم
رسیدم به ی روشنایی که همه دنیامو نورانی کرد
روشن شد ، وامیدمو راهمو پیدا کردم
همان چیزی که به دنبالش بودم وبرای پیداکردنش سخت تلاش کردم
این نور وروشنایی وامید همان برق چشمان توبود
پیداش کردم ولی رسیدن به اون نقطه که امیدوآرزو هام بودکار خیلی سختیه
سخت همانند گرفتن ورام کردن یک آهوی وحشی که تا رام شود وخودش رو تسلیمت کنه باید انقدر تلاش کنی ودنبالش بدویی که از خسته بودن هم خسته شوی
باید برای خوشبختی ، برای باتو بودن ، برای از برق چشات امید گرفتن ، برای هرروز دیدن خندیدن زیبای لبهات
برای درهم آمیختن نفسم درنفسهایت باید تلاش کرد
سخت است ولی لحظه ای که تو مشغول خوردن قهوه عصرانه ات هستی ومن چشم دوخته ام به لبهای شیرینت...
سخت است ولی وقتی درتاریکی شب برق چشمانت روشن میکند دنیای عاشقانه من را ...
سخت است ولی وقتی شب به یکباره جسم و جان وروحم را تسلیم آتش آغوشت میکنم ...
سخت است ولی وقتی درسرمای زمستان باگرمای آغوش زنانه ات دوباره جان میگیرد شکوفه های بهاری عشق در وجودم ...
سخت است ولی وقتی سپیده دم را با پرتو درخشش صورتت آغاز میشود ودرآن لحظه از شهد شکربار لبانت بنوشانی بر جان عاشق من،؛
تمام سختیها ودردها ورنجهای که درتمام زندگی کشیده ام را به یک باره ازوجودم خارج میشه
وبجاش عشق ، آرامش ، سعادت وخوشبختی در جان خسته ام جوانه میزند
جان رابه توبخشیدم و ازآن گذشتم
از مذهب ودین وآیین و جهانم گذشتم
یک جرعه زآن باده گیرای لبت را طلبیدم
ازمن طلب جان کردی ، ومن ازجان گذشتم
✍️#جمشیدکوردستان
♡✨ @telma_mood✨♡
دکلمه
....و امّا تو !
که راه بر من بسته ای...
ماه را از من گرفته ای ؛
حتّی
- ستاره های کوچک ِ آسمان ِ شب ام را...
..و امّا من!
تو را در خاموشئ محض می خوانم :
- چراغ بر طاقچه ی تنهایی ات می نشانم
تا مگر ،
مرا در شعرهای بارانی ام بخوانی ؛
- در شبانه ی دلتنگی !.
به قدر ِ مصرعی کوتاه حتّی.!
آنگاه که فریاد از فرآموشی کشیدم
به اندازه ی تنهایی وُ سکوت !
که " دوستت دارم "
- به اندازه ی دل ِ شکسته ی عاشق ام...
#گویا_فیروزکوهی
♡✨ @telma_mood✨♡
....و امّا تو !
که راه بر من بسته ای...
ماه را از من گرفته ای ؛
حتّی
- ستاره های کوچک ِ آسمان ِ شب ام را...
..و امّا من!
تو را در خاموشئ محض می خوانم :
- چراغ بر طاقچه ی تنهایی ات می نشانم
تا مگر ،
مرا در شعرهای بارانی ام بخوانی ؛
- در شبانه ی دلتنگی !.
به قدر ِ مصرعی کوتاه حتّی.!
آنگاه که فریاد از فرآموشی کشیدم
به اندازه ی تنهایی وُ سکوت !
که " دوستت دارم "
- به اندازه ی دل ِ شکسته ی عاشق ام...
#گویا_فیروزکوهی
♡✨ @telma_mood✨♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حال ما خوب خراب است 🥀🫀
♡✨ @telma_mood✨♡
♡✨ @telma_mood✨♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این جووونی آرزوی
کودکی هایم نبود 🥹💔
♡✨ @telma_mood✨♡
کودکی هایم نبود 🥹💔
♡✨ @telma_mood✨♡
🤔من هر بار خواستم
با یڪے حرف بزنم و بگم خوب نیستم
بہ خودم اومدم دیدم
دارم بہ حرفاش گوش میدم
و آرومش میڪنم.
•💌•|
♡✨ @telma_mood✨♡
با یڪے حرف بزنم و بگم خوب نیستم
بہ خودم اومدم دیدم
دارم بہ حرفاش گوش میدم
و آرومش میڪنم.
•💌•|
♡✨ @telma_mood✨♡
به سنی رسیدم که مامانم اجازه میده ولی کسیو ندارم باهاش بیرون برم.
♡✨ @telma_mood✨♡
♡✨ @telma_mood✨♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب خوش خدانگهدار
"به امید طلوع آرزوهایتان"
شبتــون بخیر_فرداتون قشنگتـــر از امروز
♡✨ @telma_mood✨♡
"به امید طلوع آرزوهایتان"
شبتــون بخیر_فرداتون قشنگتـــر از امروز
♡✨ @telma_mood✨♡
دلِ شكسته با صندليِ شكسته خيلي فرقي نداره
هر دوشون نميتونن آدم بعدي را تحمل كنن!!!
♡✨ @telma_mood✨♡
هر دوشون نميتونن آدم بعدي را تحمل كنن!!!
♡✨ @telma_mood✨♡