شبکه‌ی سمن‌های میراثی استان تهران
322 subscribers
585 photos
10 videos
33 files
87 links
شبکه‌ی سمن‌های میراثی استان تهران، طی مجمعی عمومی با حضور ۳۲ سمن مربوط، هفدهم شهریورماه ۱۳۹۵ تشکیل شد. این شبکه پذیرای همه‌ی سمن‌های استان تهران، که موضوع فعالیت‌ِ قیدشده‌شان در اساسنامه با یکی از چهار حوزه‌ی کاری شبکه در پیوند باشد، است.
Download Telegram
▫️ خویشکاری‌هایی برای ما و دولتیان
▫️ علیرضا افشاری
▫️ کنشگر فرهنگی و دبیرکل شبکه‌ی سمن‌های میراثی استان تهران

[این نوشتار با عنوان «سمن‌ها و ظرفیت حفاظت از میراث فرهنگی» در رویه‌ی 15 روزنامه‌ی جام جم، دوشنبه چهارم دی‌ماه 1396، به‌چاپ رسید]

▪️ همه‌ی دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران، به‌ویژه کنشگران میراث فرهنگی، آگاه‌اند که آثار تاریخی در این سرزمین بسیار زیاد است، به‌گونه‌ای که قابل قیاس با کشورهای دیگر نیست. این فراوانیِ آثار و در پیِ آن رسم‌ها و مناسبت‌ها (میراث فرهنگی) و هنرها و کارهای دستی (صنایع دستی) در ایران‌زمین، به طولِ شگفت‌انگیز بنیادگذاری شهرآیینی و تمدن در این دیار و گستردگی و پهنای سرزمینیِ آن برمی‌گردد. همین باعث می‌شود که ما نیز بدانیم که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توان آن را ندارد که به‌تنهایی از پسِ کار بزرگِ نگهداری و دیده‌بانی این آثار برآید، آن‌هم به‌ویژه آن‌که این سازمان از پشتیبانی محکمِ دولت و بودجه‌ی کافی هم برخوردار نیست. اصلاً علتِ آن‌که سمن‌های این حوزه همواره مدافع وزارت‌خانه شدنِ این سازمان بوده‌اند به همین بازمی‌گردد و این که، اصولاً در همه‌ی دنیا کشورها در آن حوزه‌هایی که توانمندی و پتانسیل ویژه‌ای دارند ــ حال، هر چیزی که می‌خواهد باشد ــ به آن حوزه نگاهی ویژه داشته و مدیریت آن را دستکم در حد یک وزارتخانه می‌بینند. چون در این‌باره در جای دیگر سخن گفته‌ام به آن نمی‌پردازم.

▪️ کاری که از دستِ ما برمی‌آید دیده‌بانیِ آثار است و این که بتوانیم در جای جای این کشور کهن سمن‌هایی را شکل دهیم و آثار منطقه‌ی خود را زیر نظر داشته باشیم. طبیعتاً فرآیند شکل دادنِ قانونی انجمن‌ها در این حوزه نیازمند یاریِ بی‌دریغِ وزارت کشور و استانداری‌هاست. شکل‌گیریِ انجمن‌های محلی دوستدارِ میراث فرهنگی بارِ بزرگی را از دوشِ سازمان برمی‌دارد و اگر رشته‌های مرتبط با این حوزه چون احیا و مرمت نیز پرتوان به پرورش نیروهای کارشناس بپردازند می‌توان امیدوار بود که با شکل‌گیریِ شرکت‌های تخصصی بخشی از کارهای اجرایی هم از دوشِ آن سازمان برداشته شود. آشکار است که اگر آثارمان به خوبی نگهداری شوند و از طوفانِ توسعه‌ی ناپایدار جانِ سالم به در برند و کسانی از برای منفعت‌های جزیی به حریم آنان تجاوز نکنند، گردشگریِ پایداری هم شکل می‌گیرد که می‌تواند هزینه‌ی آن شرکت‌ها را تأمین کند. البته برای کارهایی کاملاً غیرانتفاعی و ناسودبر، هم‌چون باستان‌شناسی، هم‌چنان نیازمند هزینه‌هایی هستیم که آن را هم می‌توان با یاری همگان و آگاه‌سازی مردمی و جذبِ کمک‌های خیریه‌ی فرهنگی تأمین کرد یا از راه‌هایی چون همراهی مراجع گرانقدر بخشی از نذرهای مذهبی را به آن اختصاص داد تا بتوانیم بهتر و پرتوان‌تر در برابر سیلِ ویرانگر یک‌سان‌سازی فرهنگی غربی بایستیم.

▪️ اما این کارها ــ که بارشان را تا هنگامِ فراگیری و فرهنگ‌سازی، به‌ویژه در زمان‌های اضطراری، کارزارها و کمپین‌ها به دوش می‌کشند ــ نیازمندِ برداشتنِ گام‌هایی نیز از سوی سازمان میراث است. این سازمان می‌بایست ضمن تلاش برای افزایش بودجه‌ی خود و همراهی با مجلسِ شورا در وزارتخانه شدن‌اش ــ که واقعاً جای شگفتی دارد که چرا چنین نمی‌کند! ــ دو موضوعِ مهم را سرلوحه‌ی امورش قرار دهد:
▪️ نخست، واکنشِ مناسب و احترام گذاردن به این کارزارها و پویش‌ها. درست است که گاهی ممکن است سخنان تندی از سوی منتقدان به سازمان و مدیریت‌های حوزه‌های مختلفش وارد شود، و طبیعی است که گاهی موضوعاتی به اشتباه خبری شده باشد و در نتیجه واکنش‌ها بر روی آن موضوع نادرست باشد، اما هیچ‌کدام از این‌ها دلیل نمی‌شود که مدیران مربوط در سازمان نسبت به این پویش‌های عاشقانه و مسؤولیت‌پذیرانه بی‌توجه باشند و با اطلاع‌رسانی‌های به‌موقع و پاسخ‌های کارشناسی و در مواردی پی‌گیری دغدغه‌ها کنشگران و بالطبع مردم را در جریانِ امور قرار ندهند. اکنون بحث‌های بسیاری در حوزه‌ی میراث فرهنگی در جریان است که هیچ کدام پاسخی نگرفته‌اند. واقعاً چرا اگر کوتاهی‌ای کردیم نکوشیم آن را جبران کنیم و چرا اگر کوتاهی‌مان آسیبی به اثری زد کناره‌گیری نکنیم یا مدیر ارشد با مدیر خطاکار برخورد نکند؟ این اشتباه است که گمان کنیم چنین بی‌توجهی‌هایی از حساسیت‌ها خواهد کاست یا مردم فراموش خواهند کرد، چرا که تجربه‌ی تاریخی نشان داده است که شاید در ظاهر چنین شود اما این مطالبات جایی دیگر نیرومندتر پی گرفته خواهد شد اما احتمالاً در آن هنگام راهی برای جبران شدن باقی نمانده باشد.

▪️ دوم، سلامت و صداقت کاری و وجودِ تخصص در مدیریت‌های مرتبط سازمان است. فراموش نکنیم که مردم با حضورشان در صحنه در واقع دارند کاری را انجام می‌دهند که برایش سازمانی دولتی، که دم و دستگاه و حقوق‌بگیر دارد و بخشی از مالیات ما در آن‌جا خرج می‌شود، وجود دارد. پس هیچ توجیهی ندارد که ما نگران آثارمان باشیم اما از آن سو سازمان میراث، با اجازه دادن به طرح‌های توسعه‌ی ناپایدار، خود عامل تخریب آثار باشد، یا مدیرانی ناکاربلد یا سودجو از کارهای اصلی‌ای که بر دوش‌شان است غفلت کنند و از سوی دیگر کارمندانی از آن سازمان ــ به هر دلیلی که بخش مهمی از آن، وجود نداشتنِ شایسته‌سالاری در سازمان است ــ نسبت به کارهای‌شان بی‌انگیزه باشند. اکنون روزی نیست که خبری از بی‌توجهی مدیرکلی پخش نشود و بار روانیِ منفی‌ای بر سرِ ذوق و شوقِ دلدادگان تاریخ و فرهنگِ این سرزمین نریزد. شاید ریاستِ سازمان این آخرین فرصت‌ها را برای گزینش مدیرانِ مناسب و شایسته در اختیار داشته باشد، فرصت‌هایی که در پی بیش از یک دهه بی‌توجهی به این حوزه می‌رود تا کنشگران را به آن وضعیتی که اشاره شد بکشاند؛ به وضعیتِ نومیدی یا عصبانیت، که هر دو برای این اوضاعِ خطرناک آثارمان سم است و سودش را تنها فاسدانِ این حوزه خواهند برد.

▪️ پیشنهادم، که در جای دیگر هم به آن اشاره کرده بودم، این است که ریاست محترم با تکیه بر رایزنی با چهار حوزه می‌تواند چیدمانِ تازه‌ای را برای این سازمان مهم اما ناتوان و زیرِ فشار بچیند و مدیرکل‌هایی را برگزیند که حاصل اشتراک نظر این چهار حوزه باشد: بدنه‌ی سازمان در هر بخش؛ کارشناسان و نخبگان هر بخش؛ رسانه‌ها و سرانجام، سمن‌ها. امید که با این مشارکت دادنِ تجربه و تخصص و نگاهِ کلان و عشق، بتوانیم به وضعیتی برسیم که هم ما و هم بدنه‌ی تلاشگر آن سازمان با انگیزه‌ای قوی آثارمان را حفظ کنیم و آن را به جهانیان معرفی کنیم، و مدیرانی آگاه و حسّاس هم بتوانند همین امکانات محدود و بودجه‌ی کم را به درستی و همسو با ما مدیریت کنند تا شگفتی بزرگ را رقم زنیم.
سمن‌ها و ظرفیت حفاظت از میراث فرهنگی

علیرضا افشاری
دبیرکل شبکه‌ی سمن‌های میراثی استان تهران
صورت جلسه کارگروه میراث معنوی شبکه میراث تهران

جلسه مورخه 96/10/05
با حضور:
ارشیا لشگری(انجمن فرزندان ایران)- بانو همتی ( نماینده انجمن توسعه حقوق شهروندی )- بانو سخاییان ( نماینده انجمن پژوهشگران دوستدار میراث معنوی ) - بانو نوروزی (نماینده انجمن پارسیگان مهربوم) - بانو حمیده صمدی (نماینده انجمن افراز)

موارد مطرح شده در جلسه عبارت بود از:

1- به پیشنهاد ارشیا لشگری مقرر شد این جلسات حداقل دو ماه یکبار تشکیل شده و هر بار به میزبانی یک انجمن باشد و انجمن ها فعالیتهایی را که انجام داده اند اعلام نمایند و کارهایی که طی دو ماه آینده انجام خواهد شد مطرح نمایند تا در صورت نیاز دیگر انجمن ها یاریگر باشند و در همین جلسه مقرر شد نشست بعدی به میزبانی انجمن پارسیگان مهربوم به تاریخ سه شنبه ۱۷ بهمن برگزار گردد.

2-به پیشنهاد بانو سخاییان مقرر گردید طی یک برنامه ریزی پرونده های ثبت ملی جشنهای ملی ( تیرگان - مهرگان- سده- اسفندگان ) زیر نظر انجمن پژوهشگران دوستدار میراث معنوی مورد مطالعه قرار گرفته و در خصوص این پرونده ها با توجه به ظرفیت های موجود در پژوهشگاه کار تخصصی صورت گیرد.

3- بانو سخاییان پیشنهاد دادند بابچه های پرورشگاهی کارهایی مثل عروسک گردانی- بازیهای محلی صورت گیرد و با جشن های ملی این بچه ها آشنا بشوند.

4- بانو همتی نیز اشاره داشتند که در کتابخانه ملارد در تاریخ های 16 و 18 دی ماه از ساعت 13 الی 17 دوره تربیت مربی حقوق شهروندی برگزار می کنند..به صورت رایگان که سرفصل های اموزشی شامل مهارتهای زندگی می باشد مثل حل مسئله یا مسائل قضایی و مفاهیم حقوق شهروندی و ... که بعد از پایان دوره به شرکت کنندگان گواهی نامه ارائه میکنند و یک دوره آزمایشی نیز برگزار خواهند کرد و کارت مربی گری هم ارائه خواهند کرد. و نیز بخشی از آموزشها در حوزه میراث خواهد بود که در این زمینه برای مشاوره بانو سخاییان اعلام همکاری نمودند.

5_بانو سخاییان با توجه به اینکه بازنشسته سازمان میراث فرهنگی بودند اشاره داشتند که ایشون فهرست 5000 بازیهای محلی رو گردآوری کردند که این کار رو به قصد تهیه فرهنگ بازیهای محلی انجام دادند که البته فعلن عملیاتی نشده و میتوانند این اطلاعات رو در اختیار انجمن ها قرار بدهند و در زمینه ویرایش و علمی سازی پژوهشهای میدانی انجام شده در پژوهشگاه درخواست همیاری نمودند.

تهیه کننده: حمیده صمدی
عکسهایی از نشست کارگروه گردشگری شبکه - عصر دوشنبه 1396/10/11:
دومین نشست شورای مرکزی دوره دوم شبکه سمن های میراثی استان تهران برگزار شد.
صورت جلسه و مصوبات آن به زودی به آگاهی خواهد رسید.
تصویری از این نشست:
Forwarded from خبر طهرون
شهرداری تهران: ساختمان قدیمی کفش ملی در میدان قیام باید تخریب شود
شهرداری منطقه 12 تهران اعلام کرد که ساختمان قدیمی مشهور به «کفش ملی» در میدان قیام به دلیل اینکه قابلیت مقاوم سازی ندارد، باید تخریب شود.
به گزارش ایرنا، ساختمان کفش ملی 30 آبان ماه امسال پس از چندین بار اخطار، براساس مصوبه کمیته رفع خطر و به دلیل نداشتن ایمنی، تخلیه شد.
شهرداری منطقه 12 درهمین رابطه اعلام کرده که با گذشت بیش از یک ماه از تخلیه ساختمان، اقدامی برای تخریب آن نشده است.
پیمان محسنی شهردار منطقه 12 تهران در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: ساختمان مشهور به کفش ملی، یکی از ساختمان های خطرساز منطقه 12 در ضلع شمال شرقی میدان قیام است که در فهرست میزاث ملی نیز ثبت نشده است.
وی با اشاره به اینکه این ساختمان از نظر مستندسازی نما واجد ارزش است، افزود: متاسفانه از انجام تخریب برای ایمن سازی معبر، جلوگیری شده و شهرداری منطقه 12 به همین دلیل، موضوع را به مالکان واگذار کرده تا در صورت امکان، طرح مقاوم سازی ساختمان تهیه و اجرا شود.
شهردار منطقه 12 تهران با بیان اینکه برای تهیه طرح مقاوم سازی و تأیید آن از سوی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مهلت یک ماهه تعیین شده است، تصریح کرد: تاکنون طرحی برای مقاوم سازی این ساختمان از سوی مالکان به شهرداری ارائه نشده است.
وی تأکید کرد: از نظر شهرداری منطقه 12 امکان مقاوم سازی این بنا وجود ندارد و از سوی دیگر هزینه مقاوم سازی ساختمان معادل هزینه برای بازسازی است که می توان پس از بازسازی، نمای ساختمان را (که دارای ارزش است) با استفاده از مصالح قبلی به شکل اولیه احداث کرد.
به گفته محسنی، مساله دیگر اتصال ساختمان کفش ملی به یک ساختمان عمومی مجاور است و با وجود آنکه بار روی ساختمان برداشته شده و کسی داخل آن نیست اما در صورتی که این ساختمان نشست کند، ساختمان مجاور نیز با تهدید جدی مواجه می شود

#قلب_طهران

🆔 @region12pr
بدری علی‌اصغر بدری، دبیر انجمن حامیان عرصه‌های تاریخی- فرهنگی سرزمین و دبیر کمیته بافت و بناهای تاریخی کارگروه میراث فرهنگی شبکه سمنهای میراثی استان تهران:

جناب فرهند
تصاویر فوق مربوط به عمارت ناصرالدین میرزا در منطقه ۱۲ تهران است
در این تصاویر قبل و بعد از مرمت این بنا را شاهد هستید
وضعیت این بنا قبل از مرمت به مراتب وخیم‌تر از بنای کفش ملی میدان قیام بود
ولی خوشبختانه به همت متخصصان داخلی مرمت و استحکام‌بخشی شد
در نتیجه اصرار بر تخریب بنای کفش ملی ۴ معنا می‌تواند داشته باشد:
۱- وجود یک رانت و دست‌های پشت پرده برای انتفاع از این تخریب
۲- لجاجت و رقابت منفی بین مدیران شهری
۳- عدم آشنایی به مسایل فنی مرمت و استحکام‌بخشی
۴- عدم اطلاع از ارزش‌های میراثی
صراحتا عرض میکنم شهرداری منطقه ۱۲ با تخریب این بنا فقط حیثیت خودش را زیر سوال میبرد!!
Forwarded from عمارت ناصرالدین میرزا
عمارت ناصرالدين ميرزا قبل از مرمت
Forwarded from عمارت ناصرالدین میرزا
Forwarded from عمارت ناصرالدین میرزا
عمارت ناصرالدین میرزا- شاه‌نشین (شمالی)
محمدباقر فرهند، مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه ۱۲ تهران:

سلام و ممنون از تذکرات و راهنمایی هایتان . نقد شما همیشه دلپذیر بوده
و نکاتی وجود دارد که اساسا شباهت های فنی این دو را به حداقل می رساند .

نکته دیگری نیز است که ما واقعا متعجبیم که چرا در گذشته این ملک پر خطر بوده و باید تخریب می شده . بعد که تیم جدید می آید می شود وجدالشرایط ثبت اثر ؟؟؟؟!!!!! و ما بی شعور و بی آبرو و بی شخصیت و بی هویت و نفهم و بازی کن با آتش می شیم و به صراحت این حرفها زده می شه !!!

شخصا امیدوارم که این بنا حفظ و مرمت شود و به مردم خدمت دهد و اطلاعات تخصصی ندارم و بلد هم نیستم .

حضرتعالی پیشنهادی دارید بفرمایید و من قول می دهم کمک کنم تا به همراهی مالکین اقدام شما نتیجه بدهد و رسما با شما وارد کار شوند برای حفظ ساختمان مورد ادعای تاریخی و مهم ...

اگر اطلاعات فنی ندارم . قطعا تحصیلات عالی در رشته ای دارم که بر تاریخ و هویت ایران اشرافیت کافی داشته و اساتید بزرگواری را از دوره لیسانس تا دکترا داشته ام .

خیلی ارادتمندم
علی‌اصغر بدری:

پیشنهاد من صریح است:
با حکم قانون وارد بنا شوید و آنرا مرمت اضطراری کنید و طبق قانون صورتحساب آنرا از مالک (کفش ملی) وصول کنید.
در مورد طرح مرمت اضطراری، این طرح را "شبکه سمن‌های میراثی استان تهران" به شما هدیه خواهد کرد.
مطمئن باشید هزینه مرمت اضطراری با هزینه تخریب و آواربرداری تفاوت زیادی نخواهد داشت.
ما با تیم قبلی و جدید کاری نداریم. فقط شهرداری منطقه ۱۲ را میشناسیم.
حق با شماست. بنای کفش ملی با عمارت ناصرالدین میرزا واقعا تفاوت داره. علاوه بر تفاوت در ارزش‌های میراثی، تفاوت دیگر ناپایداری عمارت ناصرالدین میرزا بود که وضعیت آن چندین برابر بدتر از بنای کفش ملی بود ولی مرمت شد.
جلسه اتاق فکر کارگروه گردشگری برای برنامه ریزی و تعیین ساختار فعالیتهای تخصصی و کارگروههای موضوعی - دوشنبه ۱۸ دی:
▫️ حمایت از سمن‌های تهران با چه سازوکاری؟

▫️ علیرضا افشاری
▫️ دبیرکل شبکه‌ی سمن‌های میراثی استان تهران

▪️ حجت نظری، رئیس ستاد توان‌افزایی و حمایت از فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد شهر تهران، در تازه‌ترین اظهار نظرش گفت: سرانه‌ی سمن‌ها در پایتخت قطع و «بُن» آنها حذف خواهد شد و به جای آن از پروژه‌هایی از سمن‌ها که در راستای بهبود وضعیت شهر است، در صورتی که در شورای طرح و برنامه تأیید شود، حمایت می‌شود. بر پایه‌ی این خبر، پیش از این، در دوران ریاست خانم راستگو بر این ستاد، بُن‌های 5 و 10 میلیون ریالی کالا به سمن‌هایی داده می‌شده است.

▪️ این که رییس محترم ستاد توان‌افزایی، که با فهرستی از نامزدهای انتخابات شورای شهر وارد آن نهاد شد که شعارش شفافیت بود، هر از گاهی درباره‌ی وظیفه‌ی محول‌شده به خودشان سخنی می‌گوید ارزشمند است، اما درباره‌ی این سخنان چند نکته حائز اهمیت است:
ـ نخست آن‌که اگر این سخنان را، آن‌چنان که مشخص است، به مثابه‌ی برنامه‌ای برای برداشتن ویژه‌خواری‌ها و رانت‌ها در نظر بگیریم چنین حرکتی به تنهایی چنان هدفی را تأمین نمی‌کند چرا که این پرسش پیش می‌آید چه کسانی در شورای طرح و برنامه، طرح یا پروژه‌ای را تأیید می‌کنند؟ خود آقای رییس یا کسانی در کمیته‌ی تشکیل‌نشده‌ی هشت نفره با مدیریت رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر که هیچ‌کدام پیشینه‌ی کار سمنی ندارند یا دست‌کم هم‌چون خود آقای نظری و مشاورشان، در تهران فاقد هرگونه پیشینه‌ای هستند؟! یا مشاوران غالباً سیاسی‌ای که از حزب متبوع آقای رییس یا احزابِ همسویشان به این حوزه دعوت شده‌اند که خود این عمل مصداقِ رانت است؟! یا کسانی در ستاد توان‌افزایی که باز غالباً همان مدیران و دست‌اندرکارانِ پیشین بوده‌اند که آن رانت‌ها را ایجاد کرده و کوچک‌ترین قدمی برای توانمندسازی سمن‌ها برنداشته بودند؟!
ـ باید اشاره شود که اصولا بُن برای انجمنهایی بود که با حسن نیت و به جهت همکاری در ستاد توان‌افزایی جمع شده بودند و این هدیه ها در راستای راضی نگه داشتن آنها از عدم فعالیت اصولی ستاد بوده است، وگرنه انجمن های نورچشمی در همان هنگام پروژه های نان و آب دار بی سرانجام بسیاری را به تایید رساندند و بودجه هایی را گرفتند؛ انجمن هایی که برخی توسط مسوولان ستاد فقط به جهت مصرف کردن بودجه آن ایجاد شده بودند! اصل رانت اینجا بود.
ـ مهم‌ترین موضوعی که می‌تواند معیاری برای عملکرد آتیِ یک مجموعه باشد شیوه‌ی برخورد مدیران یک مجموعه با میراثی است که به آنها رسیده است. کنشگرانِ حوزه‌های مدنی در اَبَرشهرِ تهران آگاه‌اند که ستاد توان‌افزایی در دوره‌ی پیشین مصداق بارزی از عمل سیاسی و رانت‌خواری بوده است که هم‌چون دولت مهر و عدالت که شیوه‌ی خرجکردِ درآمدهای نفتی‌اش نامعلوم است گزارشی از هزینه‌کرد میلیاردها تومان بودجه‌ای که گرفته، نداده است. ابتدایی‌ترین توقعی که از هنگامِ بر عهده گرفتنِ این مقام توسط ریاستِ جدید می‌رفت شفاف‌سازیِ این موضوع بوده است. هنگامی که چنین کاری انجام نشود؛ مدیران پیشین بر سر کار خویش بمانند؛ و تلاشی برای جذبِ نهادهای مدنی استان (دستکم نمایندگانِ شبکه‌های سمنی حوزه‌های مختلف یا انجمن‌هایی قدیمی که در حوزه‌ی توانمندسازی سمنها تجربه‌هایی اندوخته‌اند ــ و فراوش نکنیم که سازوکارهای کسبِ تجربه و کارِ سمنی در تهران بزرگ بسیار متفاوت با شهرستان‌ها می‌تواند باشد) و یا کنشگران سرشناس مدنی نشود، به نظر شما چه امیدی به این ستاد و حذف رانت‌خواری در آن می‌توان بست؟

▪️ امید که بزرگان شورای شهر این موضوع را در نظر داشته باشند و به آن توجه کنند.