طب و پزشکی مفید
3 subscribers
3.32K photos
1.63K videos
253 files
2.83K links
بسم الله الرحمن الرحیم
در این کانال فقط مطالب پزشکی کپی میشود. صحت و سقم مطالب تایید نمیشود. /
نکته مهم:
در ضمن هرگاه خواستید درباره بیماری خاصی، #جستجو کنید علاوه بر جستجو در گوگل، بیایید اینجا در آرشیو این کانال.
ارتباط:
@mamiri110
Download Telegram
🔴 #رعاف یا #خون_دماغ 🔴

❣️خون دماغ بیماری ایام عید نوروز:

تغییر فصل و غلبه دم(حجم خون) در ابتدای نوروز ایجاد خون دماغ می نماید.
درمان غلبه دَم (خون) حجامت می باشد. طبق توصیه حضرت امام رضا علیه السلام ماه آذار(فروردین) وقت حجامت و خوردن مسهل می باشد. و بخصوص 10 روز اول آن که مصادف با عید نوروز است. متاسفانه با خوردن شیرینی و آجیل و گوشت زیاد بر خلاف طبیعت بدن و فصل حرکت می نماییم.

🌺 توصیه های درمانی:
◀️پرهیز از غذاهای خون ساز مانند: گوشت، آبگوشت، خرما، آجیل، شیره ، زعفران و ادویه های گرم و ...
◀️خوردن سویق سیب ، چای سیب
( امام صادق ع: اسقوه سویق التفاح)
◀️ #حجامت و #فصد
◀️با تغییر فصل، خوردن مسهل و ملین مانند: سنا ، اسفرزه، تخم شربتی؛ بذر خرفه لازم می باشد.
◀️هفت سین نوروز: سیب، سرکه، سنجد، سماق، سیر، نگاه به سبزه و آب.
◀️پرتقال، سیب، چای سیب، رب انار، سنجد، سماق، کاسنی، خرفه، عناب ، بنفشه، پلوماهی، خورش آلوچه، سوپ جو، کاهو، سکنجبین، و ... توصیه می شود.
<س.ر.ص>

#طب_اسلامی
#سبک_زندگی_اسلامی

مجله طب اسلامی
@eslamteb
خانم ۳۲ ساله از فروردین ماه سال گذشته ( ۱۵ ماه قبل) به دنبال تزریق دوز اول واکسن کرونا دچار کهیر شدید در تمام نقاط بدن شد.
حین حملات دچار تنگی نفس شدید هم می شد.
با مراجعه به بیمارستان تخصصی رازی بعد از معاینه توسط متخصص پوست به او گفته شد که احتمال خفگی حین حملات وجود دارد لذا بلافاصله حتی اگر در اتوبان بود باید توقف کرده و آمپول های تجویز شده را تزریق کند‌.
ایشان یک ماه قبل به مطب مراجعه کرد.
با تشخیص غلبه سودا و بلغم برای او فصد دست انجام شد. تعدادی داروی گیاهی هم برای اصلاح مزاج تجویز شد.
چند روز قبل با شادی زیاد مراجعه و اذعان کرد بلافاصله بعد از فصد کهیرها از بین رفتند و کاملا خوب شدم و در یک ماه گذشته دیگر کهیر نزدم.
مصرف قرص های سیتریزین و فکسوفنادین و .‌‌.. را هم که دکترها گفته بودند نباید قطع شوند متوقف کردم.

#کهیر
#کرونا
#فصد_درمانی
وقتی طبیب مسیحی بخاطر علم طب #امام_حسن_عسکری (علیه السلام)، مسلمان میشود‼️


🔹 بَختَيشُوعِ حکیم، #طبیب متوکل و نصرانی بود. در طب سرآمد روزگار خودش بود. قاصدی از خانه امام عسکری (علیه السلام) آمد که کسی را بفرستید امام عسکری می خواهند فَصد کنند.(از رگ مخصوصی خون بگیرند) بختیشوع یکی از بهترین افرادش را فرستاد و به او گفت این بزرگترین مرد و عظيمترین فردی است که من تابحال دیده ام ، هر کاری را که می گوید انجام بده، از علوم خودت هم در محضر او اظهار فضل مکن!

🔸آن فرد آمد و دید اتاقی را برای پذیرایی آماده کرده بودند ، حضرت فرمودند در اتاق انتظار باشد ، بعد از مدتی صدایش زدند آمد و آماده شد. ظرفی را قرار داده بودند که بزرگ بود. فَصَّاد بختیشوع تعجب کرد. دید که حضرت نشستند و فرمودند رگ اَکهَل را بگشای ، نپرسید چرا و بلافاصله رگ را باز کرد. خون آمد و ظرف پر شد. حضرت فرمودند ببند. بعد فرمودند به همان اتاق برو و همانجا باش، با تو هنوز کاردارم. در همان اتاق رفت. این عمل را قبل از ظهر انجام داد.

🔹آنجا ماند تا عصر، حضرت فرموند فَصَّاد بیاید دو باره آمد و دید همان ظرف هست و حضرت نشستند و فرمودند روی رگ را باز کن ، باز کرد و دوباره خون آمد تا ظرف پر شد. فرمودند ببند. بعد فرمودند برو و منتظر باش. رفت و از او پذیرایی شد تا صبح روز بعد. فرمودند بیا دوباره آمد. برای بار سوم همان ظرف بود. حضرت دستشان را گذاشتند و فرمودند رگ را باز کن. باز کرد و مایعی سیال شبیه به شیر از دست حضرت بیرون آمد تا ظرف پر شد. فرمودند ببند، بست.

🔸حضرت برخاستند. جامه ای گران قیمت همراه با پنجاه درهم به او دادند. شاید یک #فصد یک درهم يا دو درهم اجرتش بود. اما حضرت به او پنجاه درهم دادند. فرمودند که با راهب دیر عاقول در ارتباط هستی؟ خوب است قدر او را بدانی. منظور پیرمرد راهب نصرانی بود که در دیری به نام دیر عاقول زندگی می کرد اما با هیچ کس ارتباط نداشت.

ادامه در پست بعد... 👇
ادامه پست قبلی...

...مردم کنار دِیر می رفتند. گاهی در طول مدت اگر می خواست یک نفری را بپذیرد از طبقه بالایی یک زنبیلی را پایین می فرستاد نوشته او را بالا می برد. گاهی جواب می داد گاهی نه.

🔸فَصَّاد نزد بختیشوع آمد و گفت که آقا من چیزی را دیدم که تا به حال نه دیده بودم و نه شنیده بودم. این آقایی که شما گفتین من بروم برای َصد، فَصدشان کردم. دوبار آن مقدار خون از ایشان آمد که فکر نمی‌کردم این مقدارخون در بدن یک انسان باشد. حتی یک بار فصد یک انسان هم آن ظرف را پر نمی کند. ولی دوبار ظرف ایشان پر از خون شد و فرداش به جای خون موادی مانند شیر آمد. بَختیشوع خیلی تعجب کرد و گفت من باید چند روز در کتب قدما نگاه کنم ببینم این مطلب سابقه دارد يا نه؟ اما از این راه به جوابی نرسید! بعد بختیشوع گفت من راهی را می شناسم که خیلی خوب است. چون خود بختیشوع هم نصرانی و راهب بود.

🔹بختیشوع همین فَصَّاد را پیش راهب دیر عاقول فرستاد. بالاخره یک علامتی دادند و او آمد. بختیشوع نامه ای نوشته بود و ماجرا را توضیح داده بود. نامه را در زنبیل گذاشتند، بالا برد. بعد دیدند پیرمرد سراسیمه دوید و پایین آمد. گفت کدامیک از شما آن کسی را که از دستش شیر می آمده را دیده است؟ فصاد گفت من هستم. پیرمرد راهب گفت طُوبی لاُمِّک، خوش به سعادت مادری که تو را زاییده که همچنین توفیقی پیدا کرده ای. بعد گفت من را نزد ایشان ببر. با هم راه افتادند و سامرا آمدند. اول سامرا که رسیدند از راهب پرسید برویم منزل استاد بختیشوع؟ گفت نه برویم منزل آن آقایی که از دستش شیر آمده.

🔸ساعتی به اذان صبح بود. همینکه در خانه #امام_حسن_عسکری (علیه السلام) رسیدند غلامی سیاه چهره آمد و پرسید کدامیک از شما راهب دیرعاقول هستید؟ پیرمرد گفت من هستم. غلام گفت تو بیا برویم داخل. قبل از اذان صبح راهب داخل رفت ، صبح هنگام چاشت از خانه امام حسن عسکری(علیه السلام) بیرون آمد در حالی که همه لباس های نصرانیت را بیرون آورده بود و یک لباس بلند سفید، پوشیده بود. همه تعجب کردند. بعد به جوان فصاد گفت حالا برویم خانه استادت. خانه بختیشوع آمدند. گویا این پیر مرد، پیر و مراد بختیشوع بود. تا بختیشوع این راهب را با لباس جدیدش از دور دید، به خاک افتاد و بالاخره با التهاب و اضطراب گفت آقا چه چیز شما را از دین نصرانیت بیرون آورد؟

🔅پیر مرد راهب گفت که من اسلام آوردم، اما بدست مسیح، مسیح را دیدم، و #مسلمان شدم. بعد بختیشوع این سوال را کرد که آیا در #طب کسی را داشته ایم که به جای خون، شير از دستش بیاید؟ گفت عیسی (ع) یک بار فصد کرد، آن هم مقداری كم نه اینقدر از دستش شیر بیرون آمده بود. این راهب همان جا کنار خانه امام حسن عسکری (علیه السلام) خادم حضرت بود تا فوت کرد.

📗 الکافی ج ۱ ص ۵۱۲
📕 بحارالأنوار ج ۵۰ ص ۲۶۱



عضویت در مجله طب اسلامی👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2237792257Cc6bced9763