هنر در دنیای تصویر
144 subscribers
3.12K photos
405 videos
5 files
6 links
آموزشگاه هنرهای تجسمی تصویر
🌟 ما را در اینستاگرام دنبال کنید 🌟
1⃣ پیچ آموزشگاه تصویر👇
instagram.com/tasvir.gallery
2⃣ پیج عکاسی و ایرانگردی👇
instagram.com/iran.gardim
3⃣ پیج شعر و تکست‌گرافی👇
instagram.com/1000.1shab
ارتباط با مدیریت 👇
@Yasi468
Download Telegram
من براي نداشتن الان تو ناراحت نيستم
چون تو را به وضوح در يادم دارم
من براي اين همه وضوح ناراحتم

ناراحتم براي تمام روزهاي پاييزي بي تو
كه با تو سپري مي شود
براي حسرت قدم زدن ...
قلاب كردن دستم در دستت
براي خاطرات مشترك .....
بي تو ، ناراحتم ......

براي هجده سالگي دخترم
براي رفتنش به دانشكده
كتابخانه ...
آه چقدر بايد دل آشوبه باشم و لبخند بزنم

چقدر بايد بغض نشكسته در گلو را پنهان سازم
من براي آن روزها غمكينم
نه براي نداشتن همكنون

چقدر بايد روزهاي كوتاه پاييز
هجده سالگي دخترم ، برايم كش دار باشد
بي تو ....

چقدر عطر گل سرخ و دارچين چاي زمستاني ام
غم انگيز مي باشد
بي تو

چقدر ، من بي تو ....
سرشار از توام در آن پاييز كش دار
.......

صفورا ياسري
پاییز ۹۹
@tasvir_art
باران می آید و تو .....
آری تو نیستی .....

آنقدر جاي خالي ات ، اينجاست
در تمام اين سالهاي كش دار

آنقدر ، نبودنت ، عادت شده
در تمام روزهاي انتظار

آن قدر عادت دارم به نداشتنت
كه اگر ، زمانه عقب گرد كند

دلم براي حال و هواي امروزم
تنگ مَي شود...

باران می آید و تو ....
آری تو نیستی .....

عادت کرده ام ........
دو فنجان چای را
خودم تلخ سر بکشم ....

این روزها نمی دانم ، دلتنگ
نبودنت هستم .....
یا
بودن جای خالیت .....


اما به خوبی می دانم
باران می آید و تو ....
آری تو نیستی .......

قرار قدم زدن زیر باران ....
را از یاد برده ای .....



صفورا ياسري
ي روزي از همين روزهاي كش دار...... دهه ۹۰

@tasvir_art
باران که می بارد
من و ناودان ها با هم شاعر می شویم .....
و
دلتنگ تر از همیشه
اما سکوت می کنم
و پاییز برای حیرانی ام
چه ها که نمی کند ....

من دلتنگ تر از همیشه
دستانت را می خواهم
نگاهت را ....
لمس کردنت را ....
در این شبهای کش دار....
من بی تو ....
چقدر پاییزی ام ....

باران که می بارد
من و ناودان ها با هم شاعر می شویم ....
و
دلتنگ تر از همیشه ...
بودنت را می خواهم ...
نگاهت را ....
کلامت را ....


اما .... سکوت ...
فقط صدای باران که می آید ....
من و ناودان ها با هم شاعر می شویم ....
و
دلتنگ تر از همیشه .

صفورا یاسری
۹۹/۹/۱۰
@tasvir_art
از كلمه "عادت" بدم می‌آيد. چشمم را آزار میدهد و روح درمانده‌ام را و مرا به وحشت و اضطراب می‌اندازد. اصلاً از اين كلمه خجالت می‌كشم.

انسان برای تسليم شدن به تكرار، به دنيا نيامده است. حتی مغلوبِ تكرارِ خوب‌ترين چيزها نبايد شد، چرا كه آنچه تكرار می‌شود، بدون تفكر تكرار می‌شود، ممكن نيست خوب باشد. چیزی نفرت‌انگیزتر از عادت به آنچه که دوست داریم نیست.

#نادر_ابراهيمی
#فردا_شکل
#امروز_نیست

@tasvir_art
اين گريزناپذير است. زماني كه با آن كسي روبرو شوي كه تو را آن طوري بخنداند كه پيش از آن هرگز آنطور نخنديده اي، طوري اشكت را در آورد كه پيش از آن هرگز آنطور نگريسته اي... هيچ كاري به جز عاشق شدن نمي تواني انجام دهي.


كتاب هزار و يك خشم/ نويسنده: رني عهديه/ مترجم: فريده اشرفي/ انتشارات ايران بان
همه چيز با تو آغاز شد
ای مهربانم

با تو . سخن مَي گويم
ای غزال سيه چشم

همه چيز را با تو آغاز كردم

صفورا یاسری
زمستان ۹۶
@tasvir_art
خدا کند ...‌
خدا کند همه اینها که گفتی ...
رقم خورد ....

دوباره لیلی ات شوم ....
برایم چای بریزی ....
شعر بخوانی ....
برای خستگی ام ....
تا سپیده لالایی بخوانی .....

خدا کند
خدا کند ....
نقل دل گرفته امروزم نیست ....
نقل آدینه زمستانی سردم نیست...
نقل ندیدن تو ....
نشنیدن شعر توست ...

خدا کند .....
خدا کند .....
قاصدک خبرهای شیرین بیاورد ....
فرهاد از بیستون بیاید .....
همه شبم با تو یلدا باشد .....

خدا کند ......
خدا کند همه اینها که گفتی ....
رقم خورد ......
چرخ گردون بچرخد و دنیا به کام مان شود ....
صبح بهاری سرزند ، زمستان تمام شود ....
هجران گم شود ؛ وصال سر زند ...‌
این بار ....
لیلی برایت شعر بخواند ...
غزل بسراید ....
چای بریزد .....

خدا کند ....
خدا کند همه اینها که گفتم ...
رقم خورد.....


صفورا یاسری
۹۹/۱۰/۱۲
@tasvir _art
The account of the user that owns this channel has been inactive for the last 5 months. If it remains inactive in the next 28 days, that account will self-destruct and this channel will no longer have an owner.
آنقدر جاي خالي ات ، اينجاست
در تمام اين سالهاي كش دار

آنقدر ، نبودنت ، عادت شده
در تمام روزهاي انتظار

آن قدر عادت دارم به نداشتنت
كه اگر ، زمانه عقب گرد كند

دلم براي حال و هواي امروزم
تنگ مَي شود...

صفورا ياسري
ي روزي از همين روزهاي كش دار...
@tasvir_ art
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میز شیشه ای با تکنیک ویترای
طرح . ارسی
رنگ : الهام گرفته از مسجد امام اصفهان
#ویترای
@tasvir_art
من در خلوتم
بارها و بارها ، مرورت كردم

و جز اين هنرم نيست
كه عاشق تَو باشم ...
صفورا ياسري
@asvir_art
از دست رفتن دل من و شهره شدنم در شهر
خشكی لبانم ، ضربان پي در پی قلبم
أري ، همه دردها سرچشمه از نبودنت
اين همه درد و رنج
روزهاي بي تو، در حسرت
كودكی ام چه زود گذشت ،
چه زود بزرگ شدم...
هنوز دلم لي لي می خواهد
دلم هياهو می خواهد
شادي و شور و شوق كودكانه
تولد من اتفاقی نبود !!!!
آمدم كه باورهای سبزم جوانه زند
آمدم كه عاشقی را عاشقی كنم
آمدم كه بودنم را به بودنت گره زنم
آمدم تا خاطره ساز روزگارت باشم
آمدم تا به اميد ديدنت شب را به صبح رسانم
اگر ياوه مي گويم ،
كسي هست ، آيا كه حقيقتی جز اين را نشانم دهد...؟


صفورا ياسري
@tasvir_art
#تیکه_کتاب

همین که عاشق چیزی یا کسی شدی، قلبت را باید برای شکستن آماده کنی.
اگر می‌خواهی مراقب قلبت باشی، آن را به هیچکس نبخش. حتی یک حیوان.
آن را در بسته‌ی زیبایی از شادی‌های کوچک و شیک، بسته بندی کن و به کناری بگذار.
آن را در گاوصندوق خودخواهی حفظ کن. جایی که مطمئناً هرگز نخواهد شکست.

اما به خاطر داشته باش که آنجا در تاریکی امنیت، بدون حرکت و بدون هوا، تغییر جنس خواهد داد.
قلبت همزمان شکست‌ناپذیر و نفوذناپذیر خواهد شد.
چون از جنس سنگ شده است.
عشق، یعنی آسیب پذیر بودن.
و انتخاب با توست!


#کلیو_لوییس
📕 #چهار_نوع_عشق


📚 @tasvir_art
🌹داستانک شبانه🌹

مردی از خانه اش راضی نبود از دوستش که املاک خانه داشت خواست تا خانه اش را بفروشد
دوستش هم قبول کرد و اینگونه آگهی کرد : خانه ای زیبا که در باغی بزرگ قرار گرفته،تراس بزرگ مشرف به کوهستان ،اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع ...
صاحبخانه تا این توصیفات را شنيد گفت : این خانه فروشی نیست در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانه ای که تو تعریفش را کردی

نتیجه:خیلی وقت ها نعمت هایی که در اختیار داریم را نمی‌بینیم چون به بودنشان عادت کرده ایم،مثل سلامتی پدر ،مادر،دوستان خوب و خیلی چیز های دیگه ...
قدر داشته هایمان را بدانیم
@ tasvir_art
#تیکه_کتاب
قابل تفکر .....

کتاب را هرگز کسی نمی‌خواند. در خلال کتاب‌ها ما خود را می‌خوانیم، خواه برای کشف و خواه برای بررسی خود. و آنان که دید عینی‌تری دارند بیشتر دچارِ پندارند.

بزرگ‌ترین کتاب آن نیست که پیامش، بسان تلگرامی روی نوار کاغذ، در مغز نقش می‌بندد، بل آن که ضربه‌ی جان بخش وی زندگی‌های دیگری را بیدار کند و آتش خود را که از همه گون درخت مایه می‌گیرد از یکی به دیگری سرایت دهد و پس از آن که آتش سوزی در گرفت از جنگلی به جنگل دیگر خیز بردارد.


✍🏼 #رومن_رولان
📕 #سفر_درونی

tasvir_art
اثر خانم سالومه باطنی
تکنیک : رنگ و روغن 🌷
#تیکه_کتاب

موفقیت در هر کاری ، به میزان خوب کنار آمدن آدم‌ها با یکدیگر بستگی دارد!
این نکته همانطور که در زندگی مشترک و زندگی خانوادگی مسجل است، در مدارس و محیط کار نیز صدق می‌کند. دانش آموزانی که با معلمان و دیگران خوب کنار می‌آیند تقریبا همیشه موفق هستند...

ما برای ایجاد مدارسی که در آن‌ها معلمان و شاگردان شاد باشند به عزمی ملی احتیاج داریم؛ اما باید از محدوده ی مدارس فراتر رویم و جامعه‌ای بسازیم که در آن زنان، شوهران، خانواده‌ها، کارگران و کارمندان و مدیران خیلی شاد باشند.
به نظر من شاد بودن مستلزم نزدیکی و صمیمیت با آدم‌های شاد است...


✍🏾 #ویلیام_گلاسر
📕 #نظریه_انتخاب


@tasvir_art
#نکته. کتاب . خاص

پس از پیروزی انقلاب حیوانات، یک قانون اساسی معروف به «هفت فرمان» بر روی دیوار مزرعه نوشته می‌شود که شامل بندهای زیر است:

همه آنها که روی دوپا راه می‌روند دشمن هستند.

همه آنها که چهارپا یا بالدار هستند، دوستند.

هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس را ندارد.

هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد.

هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.

هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.

همهٔ حیوانات با هم برابرند.

در اواخر داستان تمام شش فرمان اول از روی دیوار پاک شده و جمله هفتم نیز به صورت زیر تحریف می‌شود:

'''همهٔ حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند'''.


📕 #مزرعه_حیوانات
✍🏻 #جورج_اورول


@tasvir_art