Divaneh
Reza Bahram
این عشق شد زندان من این درد شد درمان من
«رویای تو پایان ندارد.....❤
دیوانه مرا به دست کی سپردی
دیوانه رفتی مرا با خود نبردی .....❤️
@tasvir_art
«رویای تو پایان ندارد.....❤
دیوانه مرا به دست کی سپردی
دیوانه رفتی مرا با خود نبردی .....❤️
@tasvir_art
خوشبختی از نگاه هرکسی، معنایی متفاوت دارد.
اما از نظر من آدمهایی خوشبختند که
عشق به موقع به سراغشان بیاید.
#روزنگار، ۱۸ اسفند، درگذشت
#سیمین_دانشور
@tasvir_art
اما از نظر من آدمهایی خوشبختند که
عشق به موقع به سراغشان بیاید.
#روزنگار، ۱۸ اسفند، درگذشت
#سیمین_دانشور
@tasvir_art
ما آدمها توی اسفند بیشتر از هر وقت دیگری خستهایم اما نمیدانم چرا به جای اینکه نفسی تازه کنیم، سرعتمان را بیشتر و بیشتر میکنیم تا هر طور شده مثل قهرمان دوی ماراتن، از خط پایان این ماه عجیب و غریب بگذریم!
اسفند را باید نشست
باید خستگی در کرد
باید چای نوشید...
یازده ماه تمام، دردها، رنجها و حتی خوشیها را به جان خریدن که الکی نیست، هست؟!
اسفند را نباید دوید
اسفند را باید با کفشهای کتانی، قدم زد!
پس روزهای رفته ی سال را ورق میزنم .......
چه خاطراتی که زنده نمی شوند.......
چه روزها که دلم می خواست تا ابد تمام نشوند.......
وچه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد.......
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود.......
چه لبخندها که بی اختیار بر لبانم نقش بست و
چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد......
چه آدم ها که دلم را گرم کردند و
چه آدم ها که دلم را شکستند......
چه چیزها كه فکرش را هم نمیکردم و شد ...
و چه چیزها كه فکرم را پرکرد و نشد.......
چه آدم ها که
شناختم و چه آدم ها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان.......
و چه.......!
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر می شود.......
کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا......
آرامشی که هیچگاه تمام نشود......
و دوست خوب من...
من برای تمام آدم های روی این زمین آرزوی سعادت دارم،
تو كه عزیز دلی جای خود داری!
بخند كه بهاری که در راه است...
با شكوفه لبخند تو زییاتر خواهد بود💕
آرزو دارم ...
هر طپش قلبت
آمیخته با آمین های خدا
برای آرزوهای قشنگت باشد..
@tasvir_art
اسفند را باید نشست
باید خستگی در کرد
باید چای نوشید...
یازده ماه تمام، دردها، رنجها و حتی خوشیها را به جان خریدن که الکی نیست، هست؟!
اسفند را نباید دوید
اسفند را باید با کفشهای کتانی، قدم زد!
پس روزهای رفته ی سال را ورق میزنم .......
چه خاطراتی که زنده نمی شوند.......
چه روزها که دلم می خواست تا ابد تمام نشوند.......
وچه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد.......
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود.......
چه لبخندها که بی اختیار بر لبانم نقش بست و
چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد......
چه آدم ها که دلم را گرم کردند و
چه آدم ها که دلم را شکستند......
چه چیزها كه فکرش را هم نمیکردم و شد ...
و چه چیزها كه فکرم را پرکرد و نشد.......
چه آدم ها که
شناختم و چه آدم ها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان.......
و چه.......!
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر می شود.......
کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا......
آرامشی که هیچگاه تمام نشود......
و دوست خوب من...
من برای تمام آدم های روی این زمین آرزوی سعادت دارم،
تو كه عزیز دلی جای خود داری!
بخند كه بهاری که در راه است...
با شكوفه لبخند تو زییاتر خواهد بود💕
آرزو دارم ...
هر طپش قلبت
آمیخته با آمین های خدا
برای آرزوهای قشنگت باشد..
@tasvir_art
نامت ، ورد زبانم هست ، هميشه
چشمانت ، أفق نگاهم هست ، هميشه
نامت ، سه حرف است ، هميشه
عين ، شين ، قاف است هميشه
سنگيني فاصله افتاده ، اخيراً
اما ، من و تَو و خداوند هستيم ياران هميشه
نامت ورد زبانم هست ، هميشه
شفق گيسوانت ، تاب آرزوي من است ، هميشه
در اين آشفته بازار ، دلم در جستجوي توست ،هميشه
نامت ورد زبانم هست ، هميشه
كجايي ، اي از نظر غائب ، هميشه
بدان ،بي تَو ، حال زارم ، هميشه
من و اين همه فكر و خبال تَو ، هميشه
سپيد كرده گيسوانم ، در رهت ، هميشه
نامت ورد زبانم ، هست هميشه
چه روز ، چه شب ، در تمناي تَو هستم ، هميشه
من و اين همه عشق بازي هست ، هميشه
گرچه از تَو فقط نامي باشد ، هميشه
صفورا ياسري
١٩ اسفند _٩٧
@tasvir_art
چشمانت ، أفق نگاهم هست ، هميشه
نامت ، سه حرف است ، هميشه
عين ، شين ، قاف است هميشه
سنگيني فاصله افتاده ، اخيراً
اما ، من و تَو و خداوند هستيم ياران هميشه
نامت ورد زبانم هست ، هميشه
شفق گيسوانت ، تاب آرزوي من است ، هميشه
در اين آشفته بازار ، دلم در جستجوي توست ،هميشه
نامت ورد زبانم هست ، هميشه
كجايي ، اي از نظر غائب ، هميشه
بدان ،بي تَو ، حال زارم ، هميشه
من و اين همه فكر و خبال تَو ، هميشه
سپيد كرده گيسوانم ، در رهت ، هميشه
نامت ورد زبانم ، هست هميشه
چه روز ، چه شب ، در تمناي تَو هستم ، هميشه
من و اين همه عشق بازي هست ، هميشه
گرچه از تَو فقط نامي باشد ، هميشه
صفورا ياسري
١٩ اسفند _٩٧
@tasvir_art
هیچ شبی پایان زندگی نیست
از ورای هر شب دوباره
خورشید طلوع میکند
و بشارت صبحی دیگر میدهد
این یعنی امید هرگز نمیمیرد...
@tasvir_art
از ورای هر شب دوباره
خورشید طلوع میکند
و بشارت صبحی دیگر میدهد
این یعنی امید هرگز نمیمیرد...
@tasvir_art
خدايا !!!!!
خدايا!!!!!!
كجايي؟ ؟؟؟؟؟
آن بالاها چه مَي كني، باز؟؟؟؟؟
كمت دارم .....باز.....
در تنگاتنگ نگاهم ........
در كش و قوس رنج هائم ........
من اينجا كمت دارم .....................
در خدا ياااا ، خدايا گفتن هائم ........
باز چه كس دعوي پيامبر برداشته؟؟؟؟؟
باز كدامين پيغمبرزاده ، وقت ت را گرفته؟؟؟؟؟
من إينجايم .... تا جواب هوس هاي حوا را بدهم ....
من ، همين جا هستم .... تا جور آدم را بكشم ...
من كمت دارم .........
همين الان كمت دارم ،خداي من!!!!!
دقيقا خود ........ خودت را كم دارم ....
وعده و وعيد نمي خواهم
بهشت ، حوري ، قلمان نمي خواهم ...
فقط و فقط تَو را مَي خواهم...............
اي مأمن أمن تنهايي هاي من ....
آن بالاها چه مَي كني؟؟؟؟؟؟؟؟
من بي تكلف مَي خواهمت.. ......
خود ، خودت را مَي خواهم .........
تنها .......
بدون جبرئيل و إسرافيل ........
بدون آدم و حوا....
بدرود ، نوح و ابراهيم ........
بدون موسي و عيسي....
حتي بدون محمد و علي .......
من سجاده نشين ، خراب تَو ......
تَو را بي تكلف مَي خواهم ......
تَو را مَي خواهمت
مهربان خدايم .........
صفورا ياسري
زمستان ٩٧
@tasvir_art
خدايا!!!!!!
كجايي؟ ؟؟؟؟؟
آن بالاها چه مَي كني، باز؟؟؟؟؟
كمت دارم .....باز.....
در تنگاتنگ نگاهم ........
در كش و قوس رنج هائم ........
من اينجا كمت دارم .....................
در خدا ياااا ، خدايا گفتن هائم ........
باز چه كس دعوي پيامبر برداشته؟؟؟؟؟
باز كدامين پيغمبرزاده ، وقت ت را گرفته؟؟؟؟؟
من إينجايم .... تا جواب هوس هاي حوا را بدهم ....
من ، همين جا هستم .... تا جور آدم را بكشم ...
من كمت دارم .........
همين الان كمت دارم ،خداي من!!!!!
دقيقا خود ........ خودت را كم دارم ....
وعده و وعيد نمي خواهم
بهشت ، حوري ، قلمان نمي خواهم ...
فقط و فقط تَو را مَي خواهم...............
اي مأمن أمن تنهايي هاي من ....
آن بالاها چه مَي كني؟؟؟؟؟؟؟؟
من بي تكلف مَي خواهمت.. ......
خود ، خودت را مَي خواهم .........
تنها .......
بدون جبرئيل و إسرافيل ........
بدون آدم و حوا....
بدرود ، نوح و ابراهيم ........
بدون موسي و عيسي....
حتي بدون محمد و علي .......
من سجاده نشين ، خراب تَو ......
تَو را بي تكلف مَي خواهم ......
تَو را مَي خواهمت
مهربان خدايم .........
صفورا ياسري
زمستان ٩٧
@tasvir_art
چه زیباست، كه با مهر،
دل از كینه بشوییم.
چه نیكوست كه با عشق،
گل از خار برآریم.
#فریدون_مشیری
@tasvir_art
دل از كینه بشوییم.
چه نیكوست كه با عشق،
گل از خار برآریم.
#فریدون_مشیری
@tasvir_art