#حرمت_لباس_ایرانی
#امیرکبیر وقتی بین سالهای ۱۲۵۹ تا ۱۲۶۳ به عنوان سفیر در #عثمانی بسر برد.
در یکی از شورش ها در شهر ارزروم مردم به محل سکونت امیرکبیر یورش بردند.
امیرکبیر به حرمت نان و نمک مردم عثمانی حتی یک گلوله به سمت آنها شلیک نکرد و پس از مدتی سربازان عثمانی قائله را خواباندند.
از امیرکبیر خواستند که لباس عثمانی به تن کند تا بدون هیچ دردسری از شهر خارج شود ، امیرکبیر پاسخ داد:
❗️من بدون لباس ایرانی حتی به بهشت جاودان هم نخواهم رفت!
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#امیرکبیر وقتی بین سالهای ۱۲۵۹ تا ۱۲۶۳ به عنوان سفیر در #عثمانی بسر برد.
در یکی از شورش ها در شهر ارزروم مردم به محل سکونت امیرکبیر یورش بردند.
امیرکبیر به حرمت نان و نمک مردم عثمانی حتی یک گلوله به سمت آنها شلیک نکرد و پس از مدتی سربازان عثمانی قائله را خواباندند.
از امیرکبیر خواستند که لباس عثمانی به تن کند تا بدون هیچ دردسری از شهر خارج شود ، امیرکبیر پاسخ داد:
❗️من بدون لباس ایرانی حتی به بهشت جاودان هم نخواهم رفت!
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
تعیین جایزه برای سر
#محمدعلیشاه:
محمدعلیشاه (۱ تیر ۱۲۵۱ – ۱۶ فروردین ۱۳۰۴ خورشیدی) #ششمین_پادشاه_قاجار بود. او در ۱۲۸۵ خورشیدی به سلطنت رسید و تا سال ۱۲۸۸ که مجبور به برکناری شد حکومت کرد. محمدعلیشاه از مخالفان مشروطه بود و مجلس شورای ملی را به توپ بست و آزادیخواهان را به قتل رساند. پس از حمله به مجلس دوره موسوم #استبداد_صغیر آغاز گردید. او پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان، به سفارت روسیه در تهران پناهنده شد و با فشارهای داخلی و خارجی مجبور به ترک ایران شد.
مشروطهخواهان پس از وی پسر خردسالش احمدشاه را به سلطنت انتخاب کردند. محمدعلی شاه وابستگی زیادی به دولت روسیه داشت. در دوره پادشاهی او سوء قصدی علیه او شد که نافرجام ماند. محمدعلیشاه در سال ۱۳۰۴ در ایتالیا درگذشت و او را در کربلا به خاک سپردند.
مجلس شورای ملی درجلسه هشتم مرداد ۱۲۹۰ (ژوئیه ۱۹۱۱ )خود برای کسی که محمد علی شاه مخلوع را دستگیر کند و یا سرش را بیاوردمبلغ #یکصدهزار_تومان جایزه تعیین کرد. محمد علی شاه برای پس گرفتن سلطنت با یک نیرو از طریق روسیه و باکمک این دولت به ایران بازگشته بود ولی دیگر نتوانست بقدرت بازگردد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#محمدعلیشاه:
محمدعلیشاه (۱ تیر ۱۲۵۱ – ۱۶ فروردین ۱۳۰۴ خورشیدی) #ششمین_پادشاه_قاجار بود. او در ۱۲۸۵ خورشیدی به سلطنت رسید و تا سال ۱۲۸۸ که مجبور به برکناری شد حکومت کرد. محمدعلیشاه از مخالفان مشروطه بود و مجلس شورای ملی را به توپ بست و آزادیخواهان را به قتل رساند. پس از حمله به مجلس دوره موسوم #استبداد_صغیر آغاز گردید. او پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان، به سفارت روسیه در تهران پناهنده شد و با فشارهای داخلی و خارجی مجبور به ترک ایران شد.
مشروطهخواهان پس از وی پسر خردسالش احمدشاه را به سلطنت انتخاب کردند. محمدعلی شاه وابستگی زیادی به دولت روسیه داشت. در دوره پادشاهی او سوء قصدی علیه او شد که نافرجام ماند. محمدعلیشاه در سال ۱۳۰۴ در ایتالیا درگذشت و او را در کربلا به خاک سپردند.
مجلس شورای ملی درجلسه هشتم مرداد ۱۲۹۰ (ژوئیه ۱۹۱۱ )خود برای کسی که محمد علی شاه مخلوع را دستگیر کند و یا سرش را بیاوردمبلغ #یکصدهزار_تومان جایزه تعیین کرد. محمد علی شاه برای پس گرفتن سلطنت با یک نیرو از طریق روسیه و باکمک این دولت به ایران بازگشته بود ولی دیگر نتوانست بقدرت بازگردد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#تاریخ پر از ورطه است ،نازیبا و زیبا، ملایم و ناملایم، ورطه سیاست، ورطه اقتصاد و ورطههای دیگر و هنوز هم تاریخیها در ورطه سیاست غوطه میخورند و نمیخواهند قدمی فراتر بگذارند.
من تغییر مسیر دادم و #قلمروهنر را برگزیدم که پر از زیباییها، زیبانماییها و زیبانگریهاست. آن حس و حال هنری هم مددکار شد و آستینها را بالا زدم و نبض #تاریخ_هنر را رصد کردم.
#دکتریعقوب_آژند
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
من تغییر مسیر دادم و #قلمروهنر را برگزیدم که پر از زیباییها، زیبانماییها و زیبانگریهاست. آن حس و حال هنری هم مددکار شد و آستینها را بالا زدم و نبض #تاریخ_هنر را رصد کردم.
#دکتریعقوب_آژند
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#ابوالفضل_بیهقی «گزارشگر حقیقت» است. بنابراین #تاریخ_بیهقی «تاریخ حقیقت» است. «تاریخ حقیقت» یعنی تاریخ «تاریخ اندیشه» است، از زبان اندیشمندی، اندیشنده در زیر و بم تاریخ؛ او فقط یک «تاریخ نگار» نیست بلکه یک روانشناس اجتماعی است و تاریخش بیان تاموتمام «شخصیت های پیچیده تاریخ عصر غزنوی» می باشد.
از دیدگاه «روانشناسی» و «روانپژوهی» به تاریخ بیهقی می نگریم تا شخصیتی چون #بوسهل_زوزنی را باز شناسیم و در مقابلش آن بزرگ مرد سیاسی #حسنک_وزیر را؛ گویا هنوز شخصیت هایی چون «بوسهل» که به بیماری «حسد»، «دروغ»، «جاه طلبی سیاسی» مبتلا هستند در جامعهی امروز ایران فراوان می توان یافت.
🌹باری این مورخ بزرگ، از طریق مطالعه تاریخ، یک «روان شناس شناخت گرا» شده بود. مگر ویگوتسکی این چنین نبود که از تاریخ به روان شناسی ره برد!! «تاریخ بیهقی» و نوع نگرش ابوالفضل بیهقی را فقط می توان از مطالعهی دقیق اثرش شناخت.
🌹 بیهقی در چم و خم حوادث عصر غزنوی پخته شد و در دستگاه دیوان سالاری غزنوی به بار آمد. دستگاه دیوانی که ریشههایش تا عصر سامانی و هخامنشی تداوم می یافت. باری، بیهقی، پروردهی فرهنگ اصیل ایرانی است. فرهنگی که ریشهاش در خرد اهورایی، زرتشت گاثها و فردوسی بزرگ است؛ نه بیماری های فرهنگی دیگر.
🌹 ابوالفضل بیهقی دارای ساختار فکری خرد گرایی است که به نوعی می توان گفت برگرفته شده از جریان حاکم عقل گرایی عصر سامانی و اوایل غزنوی می باشد. تعجبی نیست که مورخی آگاه و اندیشمند در عصری زیسته که فردوسی، ابوریحان و ابن سینا در آن عصر زیستهاند.
🌹 فضای علمی حاکم بر عصر بیهقی بر نگرش تاریخ نگاری وی نیز تاثیر عمده داشت. روان ابوالفضل بیهقی از سلامت و صلابت و استواری برخوردار است که می توان در ساختار نثر زیبای بیهقی مشاهده کرد. «زبان و اندیشه» دو محور اساسی شکل گیری روان و شخصیت هر فردی است. با مطالعهی «زبان» او است که به صلابت و استحکام یک شخصیت «ساخت گرا» با «فرمی» در حال تحول و نوآوری پی می بریم.
🌹بیهقی درفن روایت وفن داستان گویی و آفرینش تصاویر صحنه های تاریخی تا بدان جا مهارت دارد که خواننده حس می کند که در حال، ناظر بر اجرای این ماجراهاست. بیهقی، حوادث را به گونه ای تصویر سازی می کند که گوئی صحنه تئاتر است. شخصیت های تاریخی، در حال بازی کردن نقش هاشان هستند ولی چون فیلم نامه واقعی و عین تاریخ است، باورمندیش برای خواننده سهل و آسان و لذت بخش است.
🌹بیهقی نوشتن کتاب تاریخ خود را در سن چهل و سه سالگی، آغاز کرد و بیست و دو سال از عمر خویش را بر سر نگارش آن نهاد. موضوع این کتاب، تاریخی است در سی مجلد ولی از این سی مجلد تنها شش جلد ماندهاست. جلد نخست موجود نیز از میانه آغاز میشود.
🌹یکی از بخشهای بسیار گیرای این کتاب داستان #حسنک_وزیر است. بیهقی هشتاد و پنج سال زیست و در سال ۴۵۶ ه. ش در گذشت و به این ترتیب نوزده سال پس از اتمام تاریخ خویش زنده بودو هرگاه به اطلاعات تازهای در زمینهی کار خود دسترسی مییافته، آن را به متن کتاب میافزود.
📗تاریخ بیهقی نخستین بار در ایران توسط شادروان #علیاکبرفیاض تصحیح شدهاست.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
از دیدگاه «روانشناسی» و «روانپژوهی» به تاریخ بیهقی می نگریم تا شخصیتی چون #بوسهل_زوزنی را باز شناسیم و در مقابلش آن بزرگ مرد سیاسی #حسنک_وزیر را؛ گویا هنوز شخصیت هایی چون «بوسهل» که به بیماری «حسد»، «دروغ»، «جاه طلبی سیاسی» مبتلا هستند در جامعهی امروز ایران فراوان می توان یافت.
🌹باری این مورخ بزرگ، از طریق مطالعه تاریخ، یک «روان شناس شناخت گرا» شده بود. مگر ویگوتسکی این چنین نبود که از تاریخ به روان شناسی ره برد!! «تاریخ بیهقی» و نوع نگرش ابوالفضل بیهقی را فقط می توان از مطالعهی دقیق اثرش شناخت.
🌹 بیهقی در چم و خم حوادث عصر غزنوی پخته شد و در دستگاه دیوان سالاری غزنوی به بار آمد. دستگاه دیوانی که ریشههایش تا عصر سامانی و هخامنشی تداوم می یافت. باری، بیهقی، پروردهی فرهنگ اصیل ایرانی است. فرهنگی که ریشهاش در خرد اهورایی، زرتشت گاثها و فردوسی بزرگ است؛ نه بیماری های فرهنگی دیگر.
🌹 ابوالفضل بیهقی دارای ساختار فکری خرد گرایی است که به نوعی می توان گفت برگرفته شده از جریان حاکم عقل گرایی عصر سامانی و اوایل غزنوی می باشد. تعجبی نیست که مورخی آگاه و اندیشمند در عصری زیسته که فردوسی، ابوریحان و ابن سینا در آن عصر زیستهاند.
🌹 فضای علمی حاکم بر عصر بیهقی بر نگرش تاریخ نگاری وی نیز تاثیر عمده داشت. روان ابوالفضل بیهقی از سلامت و صلابت و استواری برخوردار است که می توان در ساختار نثر زیبای بیهقی مشاهده کرد. «زبان و اندیشه» دو محور اساسی شکل گیری روان و شخصیت هر فردی است. با مطالعهی «زبان» او است که به صلابت و استحکام یک شخصیت «ساخت گرا» با «فرمی» در حال تحول و نوآوری پی می بریم.
🌹بیهقی درفن روایت وفن داستان گویی و آفرینش تصاویر صحنه های تاریخی تا بدان جا مهارت دارد که خواننده حس می کند که در حال، ناظر بر اجرای این ماجراهاست. بیهقی، حوادث را به گونه ای تصویر سازی می کند که گوئی صحنه تئاتر است. شخصیت های تاریخی، در حال بازی کردن نقش هاشان هستند ولی چون فیلم نامه واقعی و عین تاریخ است، باورمندیش برای خواننده سهل و آسان و لذت بخش است.
🌹بیهقی نوشتن کتاب تاریخ خود را در سن چهل و سه سالگی، آغاز کرد و بیست و دو سال از عمر خویش را بر سر نگارش آن نهاد. موضوع این کتاب، تاریخی است در سی مجلد ولی از این سی مجلد تنها شش جلد ماندهاست. جلد نخست موجود نیز از میانه آغاز میشود.
🌹یکی از بخشهای بسیار گیرای این کتاب داستان #حسنک_وزیر است. بیهقی هشتاد و پنج سال زیست و در سال ۴۵۶ ه. ش در گذشت و به این ترتیب نوزده سال پس از اتمام تاریخ خویش زنده بودو هرگاه به اطلاعات تازهای در زمینهی کار خود دسترسی مییافته، آن را به متن کتاب میافزود.
📗تاریخ بیهقی نخستین بار در ایران توسط شادروان #علیاکبرفیاض تصحیح شدهاست.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#منطق_ماشین_دودی
اولین خط راهآهن ایران میان تهران و حضرت عبدالعظیم در شهر ری در سال ۱۲۶۱خورشیدی/۱۸۸۳ میلادی کشیده شد. مردم نخستین نامی که بر قطار گذاشتند، #ماشین_دودی بود؛ چرا که از دودکش قطار دود خارج میشد. این راهآهن توسط مهندس فرانسوی- بلژیکی به نام #مسیوبواتال که نماینده یک شرکت بلژیکی بود ساخته شد.
در آغاز ورود قطار، هربار به هنگام راه افتادن ماشین دودی، بچههای سنگ به دست، نماد استقبال سرد مردم از این نوآوری شدند! پرتاب سنگ به قطار یادگاری است که تا چند دهه پیش همچنان متداول بود.
#مرتضی_مطهری در کتاب #حق_وباطل این موضوع را با نام منطق ماشین دودی چنین آورده است:
«این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هرکسی و هرچیزی تا وقتی که ساکن است مورد احترام است، تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است، اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت نهتنها کسی کمکش نمیکند، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب میشود و این نشانه یک جامعه مرده است، ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قایل است که متکلم هستند نه ساکت، متحرکاند نه ساکن، باخبرترند نه بیخبرتر».
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
اولین خط راهآهن ایران میان تهران و حضرت عبدالعظیم در شهر ری در سال ۱۲۶۱خورشیدی/۱۸۸۳ میلادی کشیده شد. مردم نخستین نامی که بر قطار گذاشتند، #ماشین_دودی بود؛ چرا که از دودکش قطار دود خارج میشد. این راهآهن توسط مهندس فرانسوی- بلژیکی به نام #مسیوبواتال که نماینده یک شرکت بلژیکی بود ساخته شد.
در آغاز ورود قطار، هربار به هنگام راه افتادن ماشین دودی، بچههای سنگ به دست، نماد استقبال سرد مردم از این نوآوری شدند! پرتاب سنگ به قطار یادگاری است که تا چند دهه پیش همچنان متداول بود.
#مرتضی_مطهری در کتاب #حق_وباطل این موضوع را با نام منطق ماشین دودی چنین آورده است:
«این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هرکسی و هرچیزی تا وقتی که ساکن است مورد احترام است، تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است، اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت نهتنها کسی کمکش نمیکند، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب میشود و این نشانه یک جامعه مرده است، ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قایل است که متکلم هستند نه ساکت، متحرکاند نه ساکن، باخبرترند نه بیخبرتر».
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
دلیل بسیار خوبی وجود دارد
که چرا هیچ کس #تاریخ نمیخواند.
علتاش این است که تاریخ ،
بیش از اندازه درس برای آموختن دارد.!
#نوآم_چامسکی
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
که چرا هیچ کس #تاریخ نمیخواند.
علتاش این است که تاریخ ،
بیش از اندازه درس برای آموختن دارد.!
#نوآم_چامسکی
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
روزی که دنیا به احترام نماینده ایران ایستاد.👇
▫️پس از #جنگ_جهانی_دوم، از تمام دنیا هیئتهایی به آمریکا رفتند تا برنامهای بریزند که پس از این جنگ وحشتناک چه باید کرد که جنگ جهانی سومی روی ندهد.
▫️یک هیئت نیز از ایران رفت که شامل: دکتر غنی، انتظام، قاسم زاده، تیمسار جهانبانی و #دکتر_علی_اکبر_سیاسی وزیر خارجه بود...
▫️در سانفرانسیسکو هیئت ایرانی گل کرد. در جلسات، نمایندگان سایر کشورها هر کدام پیشنهادهای غیرعملی مطرح می کردند؛ که مثلاً تمام دنیا را باید خلع سلاح کرد تا جنگ نشود!
یکی دیگر میگفت که همه مردم را باید سیر کرد تا جنگ نشود!
نماینده یک کشور نیز میگفت که تمام ثروتها را باید تقسیم کرد تا دنیا متعادل شود!
جمعی نیز میگفتند؛ که باید مرز ها را برداشت تا جنگ های توسعه طلبانه پیش نیاید...
▫️ناگفته پیدا است که هیچ کدام از پیشنهادها عملی نبود و از جلسات خصوصی تجاوز نمی کرد و به جلسه عمومی نمی رسید.
▫️تا اینکه نوبت به وزیرخارجه ایران رسید. دکترعلیاکبرسیاسی که به زبان انگلیسی و فرانسه مسلط بود، رفت پشت تریبون و نگاهی عالمانهای به حضار انداخت و گفت:
خیر آقایان!
👈جنگ نه مربوط به شکم است و نه ثروت و نه مرز ! جنگ و دعوا تنها نتیجه #جهل است!
مردم، با فرهنگ های یکدیگر آشنایی ندارند و چون فرهنگ همدیگر را نمی شناسند، به یکدیگر احترام نمی گذارند و این توهین ها نتیجه ای جز جنگ ندارد. پس باید کاری کرد که سطح دانش مردم و شناخت آنها از فرهنگ همسایگان و بیگانگان بالا برود. در این صورت احتمال دارد که از میزان جنگ ها کاسته شود...
▫️هنوز سخنان دکتر سیاسی تمام نشده بود که ناگهان حضار بهپا خواستند و صدای کف زدنهای ممتد آنها نشان از تائید گفته های نماینده ایران بود.
▫️بنابراین کمسیونی تشکیل شد که اساس آن بر شناختِ فرهنگ ها و بالا بردن تعلیم و تربیت عمومی باشد و این همان چیزی است که عنوان سازمان فرهنگی #یونسکو به خود گرفت و بعدها یکی از سازمان های بزرگ وابسته به سازمان ملل متحد به شمار رفت و مرکز آن پاریس شد. دکتر سیاسی نیز به همین دلیل تا پایان عمر همیشه از اعضای برجسته این سازمان بود و در تمامی جلسات اصلی آن شرکت داشته و در ایران نیز سال ها ریاست آن را داشت، یا با مرحوم علی اصغر حکمت مشترکاً آنرا اداره می کردند ...
▫️دکتر علیاکبر سیاسی در این سخنرانی تاریخی، تنها راز بقای سرزمین کهن ایران و هم زیستی مسالمت آمیز مردمش را به زبان آورده بود.و چه افتخاری از این بالاتر که ما ایرانیان با هر زبان و هر نژاد، به پشتوانه تاریخ و فرهنگ والا و کهن و مشترکمان، هیچگاه و هیچگونه جنگ قومی در ایران زمین نداشته ایم و قطعاً نخواهیم داشت.
✍ #حمیدرضاجمشیدی
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
▫️پس از #جنگ_جهانی_دوم، از تمام دنیا هیئتهایی به آمریکا رفتند تا برنامهای بریزند که پس از این جنگ وحشتناک چه باید کرد که جنگ جهانی سومی روی ندهد.
▫️یک هیئت نیز از ایران رفت که شامل: دکتر غنی، انتظام، قاسم زاده، تیمسار جهانبانی و #دکتر_علی_اکبر_سیاسی وزیر خارجه بود...
▫️در سانفرانسیسکو هیئت ایرانی گل کرد. در جلسات، نمایندگان سایر کشورها هر کدام پیشنهادهای غیرعملی مطرح می کردند؛ که مثلاً تمام دنیا را باید خلع سلاح کرد تا جنگ نشود!
یکی دیگر میگفت که همه مردم را باید سیر کرد تا جنگ نشود!
نماینده یک کشور نیز میگفت که تمام ثروتها را باید تقسیم کرد تا دنیا متعادل شود!
جمعی نیز میگفتند؛ که باید مرز ها را برداشت تا جنگ های توسعه طلبانه پیش نیاید...
▫️ناگفته پیدا است که هیچ کدام از پیشنهادها عملی نبود و از جلسات خصوصی تجاوز نمی کرد و به جلسه عمومی نمی رسید.
▫️تا اینکه نوبت به وزیرخارجه ایران رسید. دکترعلیاکبرسیاسی که به زبان انگلیسی و فرانسه مسلط بود، رفت پشت تریبون و نگاهی عالمانهای به حضار انداخت و گفت:
خیر آقایان!
👈جنگ نه مربوط به شکم است و نه ثروت و نه مرز ! جنگ و دعوا تنها نتیجه #جهل است!
مردم، با فرهنگ های یکدیگر آشنایی ندارند و چون فرهنگ همدیگر را نمی شناسند، به یکدیگر احترام نمی گذارند و این توهین ها نتیجه ای جز جنگ ندارد. پس باید کاری کرد که سطح دانش مردم و شناخت آنها از فرهنگ همسایگان و بیگانگان بالا برود. در این صورت احتمال دارد که از میزان جنگ ها کاسته شود...
▫️هنوز سخنان دکتر سیاسی تمام نشده بود که ناگهان حضار بهپا خواستند و صدای کف زدنهای ممتد آنها نشان از تائید گفته های نماینده ایران بود.
▫️بنابراین کمسیونی تشکیل شد که اساس آن بر شناختِ فرهنگ ها و بالا بردن تعلیم و تربیت عمومی باشد و این همان چیزی است که عنوان سازمان فرهنگی #یونسکو به خود گرفت و بعدها یکی از سازمان های بزرگ وابسته به سازمان ملل متحد به شمار رفت و مرکز آن پاریس شد. دکتر سیاسی نیز به همین دلیل تا پایان عمر همیشه از اعضای برجسته این سازمان بود و در تمامی جلسات اصلی آن شرکت داشته و در ایران نیز سال ها ریاست آن را داشت، یا با مرحوم علی اصغر حکمت مشترکاً آنرا اداره می کردند ...
▫️دکتر علیاکبر سیاسی در این سخنرانی تاریخی، تنها راز بقای سرزمین کهن ایران و هم زیستی مسالمت آمیز مردمش را به زبان آورده بود.و چه افتخاری از این بالاتر که ما ایرانیان با هر زبان و هر نژاد، به پشتوانه تاریخ و فرهنگ والا و کهن و مشترکمان، هیچگاه و هیچگونه جنگ قومی در ایران زمین نداشته ایم و قطعاً نخواهیم داشت.
✍ #حمیدرضاجمشیدی
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه تلویزیونی
#مرادبرقی
یکی ازپربیننده ترین سریالهای تلویزیون پیش از انقلاب بود.
کارگردان :
زنده یاد #پرویزکاردان
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#مرادبرقی
یکی ازپربیننده ترین سریالهای تلویزیون پیش از انقلاب بود.
کارگردان :
زنده یاد #پرویزکاردان
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
اگر هیچ #عدالتی برای #مردم وجود ندارد پس بگذار که هیچ #آرامشی هم برای #حکومتها وجود نداشته باشد.
#امیلیانو_زاپاتا
انقلابی مکزیکی
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#امیلیانو_زاپاتا
انقلابی مکزیکی
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
کار #مورخ نه تعلیم اخلاق است ونه ارشاد ، بلکه او بایدحوادث را بدوراز هرگونه #تعصب و #پیش_داوری همانگونه که اتفاق افتاده است توصیف وبیان کند.
#لئوپولد_فون_رانکه
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#لئوپولد_فون_رانکه
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
ماه #محرم بود و #سربازهای_متجاوز_روس در #تبریز چوبه های دار برپا کرده بودند و مشغول اعدام آزادیخواهان بودند ولی یک مشت آدم لات و لوت و پامنبری عین خیال شان هم نبود٬ برای کشتار آزادیخواهان که جلو چشم شان کشته می شدند ، برای امام حسین که هزار سال قبل شهيد شده بوددسته های عزاداری راه انداخته بودند و سینه می زدند که داد از #ظلم_یزید...!
📘تاریخ مشروطه
۲۰اسفند ماه(سال ۱۳۲۴)، در چنین روزی، زنده یاد #سیداحمد_کسروی، حقوق دان، تاریخ نگار، زبان شناس، پژوهشگر، استاد حقوق دانشگاه تهران، در سن ۵۷ سالگی در اتاق بازپرسی کاخ دادگستری تهران با ۲۷ضربه چاقو بدست یکی از عوامل #فدائیان_اسلام کشته شد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
📘تاریخ مشروطه
۲۰اسفند ماه(سال ۱۳۲۴)، در چنین روزی، زنده یاد #سیداحمد_کسروی، حقوق دان، تاریخ نگار، زبان شناس، پژوهشگر، استاد حقوق دانشگاه تهران، در سن ۵۷ سالگی در اتاق بازپرسی کاخ دادگستری تهران با ۲۷ضربه چاقو بدست یکی از عوامل #فدائیان_اسلام کشته شد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#پدر_روشنفکری_دینی
در ایران کیست؟
انديشمندان بسیاری پدر روشنفکری دینی در ایران را به #بازرگان، #فروغی و پیشتر از آنان #مستشارالدوله نسبت میدهند و گاها سیدجمالالدین اسدآبادی. اما ماشاالله آجودانی پژوهشگر و مورخ نویسنده کتاب #مشروطه_ایرانی معتقد است همه روشنفکران دینی از زیر قبای مستشارالدوله بیرون آمدهاند:
رساله یک کلمه از مستشارالدوله تأثیر درخشانی در تحولات فکری در جامعه ایران در دوره قاجار داشته است. میخواهد بگوید راه نجات مملکت ایران یک کلمه است و آن هم قانون.
فراموش نکنیم که این کتاب نزدیک به ۳۶ سال قبل از انقلاب مشروطه نوشته شده. و ۲۶ سال قبل از ترور ناصرالدین شاه. این حرفها در آن دوران شوخی نبود. این نوع صدا، که کسی بگوید «اختیار و قبول ملت اساس همه تدابیر حکومت است»، یعنی در واقع دارد اندیشه حکومت ملی را مطرح میکند. اینکه تمام تدابیر حکومت باید مورد قبول ملت باشد، یعنی در واقع ملت است که واضع قانون است.
یا مثلا حرفهایی که امروز در دنیای متمدن مطرح است. اینکه قوه مجریه باید از قوه مقننه جدا باشد. اینها نکات مهمی بود که جزو حقوق شهروندی برای انسان در مقدمه قانون اساسی فرانسه پذیرفته شده بود و مستشارالدوله اینها را ترجمه میکند، و بعد آنها را با قوانین اسلامی و قوانین شریعتی تطبیق میدهد، به قول خودش برای اینکه نگویند این قوانین با اسلام مغایر است. روشنفکران دینی، شبهدینی، و غیره، همه از زیر قبای مستشارالدوله در آمدهاند.
او مهمترین کار تاریخی را در آن دوره انجام داد. او نخستین بار مسئله حقوق انسان را مطرح میکند. مساله #قانون را مطرح میکند. یعنی اهمیت رساله یک کلمه این است که اولین رسالهای است که نوشته و منتشر میشود و در آن از حقوق مردم، از حقوق انسان، از آزادی مطبوعات، از آزادی اعتصابات، از آزادی تجمع، آزادی شخصی و امثل اینها صحبت میکند. خب این تاثیر بسیار درخشانی داشت. یعنی «یک کلمه» صرفا یک کار سیاسی نیست. یک کار سیاسی فرهنگی مهمی است که در آن دوره انجام شده است.
۱۵۳ سال پیش، مستشارالدوله تلاش کرد سنت و تجدد، دین و مدرنیت را آشتی دهد و #اصلاح_دینی و #اصلاح_سیاسی را توأمان پیش برد. کاری که پس از او جنبش روشنفکری دینی پی گرفته است. انکار روشنفکری دینی از سوی راستگرایان سلطنتطلب، نئولیبرال، ایرانشهری و ولایی، انکار تاریخ است.
انکار "یک کلمه" تا "راه طی شده" بازرگان تا "ایمان و آزادی" مجتهد شبستری در یک و نیم قرن تلاش برای آشتی دین و مدرنیت و گذار از سنت به تجدد است. آینده در گرو همکاری روشنفکران دینی و عرفی با یکدیگر است.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
در ایران کیست؟
انديشمندان بسیاری پدر روشنفکری دینی در ایران را به #بازرگان، #فروغی و پیشتر از آنان #مستشارالدوله نسبت میدهند و گاها سیدجمالالدین اسدآبادی. اما ماشاالله آجودانی پژوهشگر و مورخ نویسنده کتاب #مشروطه_ایرانی معتقد است همه روشنفکران دینی از زیر قبای مستشارالدوله بیرون آمدهاند:
رساله یک کلمه از مستشارالدوله تأثیر درخشانی در تحولات فکری در جامعه ایران در دوره قاجار داشته است. میخواهد بگوید راه نجات مملکت ایران یک کلمه است و آن هم قانون.
فراموش نکنیم که این کتاب نزدیک به ۳۶ سال قبل از انقلاب مشروطه نوشته شده. و ۲۶ سال قبل از ترور ناصرالدین شاه. این حرفها در آن دوران شوخی نبود. این نوع صدا، که کسی بگوید «اختیار و قبول ملت اساس همه تدابیر حکومت است»، یعنی در واقع دارد اندیشه حکومت ملی را مطرح میکند. اینکه تمام تدابیر حکومت باید مورد قبول ملت باشد، یعنی در واقع ملت است که واضع قانون است.
یا مثلا حرفهایی که امروز در دنیای متمدن مطرح است. اینکه قوه مجریه باید از قوه مقننه جدا باشد. اینها نکات مهمی بود که جزو حقوق شهروندی برای انسان در مقدمه قانون اساسی فرانسه پذیرفته شده بود و مستشارالدوله اینها را ترجمه میکند، و بعد آنها را با قوانین اسلامی و قوانین شریعتی تطبیق میدهد، به قول خودش برای اینکه نگویند این قوانین با اسلام مغایر است. روشنفکران دینی، شبهدینی، و غیره، همه از زیر قبای مستشارالدوله در آمدهاند.
او مهمترین کار تاریخی را در آن دوره انجام داد. او نخستین بار مسئله حقوق انسان را مطرح میکند. مساله #قانون را مطرح میکند. یعنی اهمیت رساله یک کلمه این است که اولین رسالهای است که نوشته و منتشر میشود و در آن از حقوق مردم، از حقوق انسان، از آزادی مطبوعات، از آزادی اعتصابات، از آزادی تجمع، آزادی شخصی و امثل اینها صحبت میکند. خب این تاثیر بسیار درخشانی داشت. یعنی «یک کلمه» صرفا یک کار سیاسی نیست. یک کار سیاسی فرهنگی مهمی است که در آن دوره انجام شده است.
۱۵۳ سال پیش، مستشارالدوله تلاش کرد سنت و تجدد، دین و مدرنیت را آشتی دهد و #اصلاح_دینی و #اصلاح_سیاسی را توأمان پیش برد. کاری که پس از او جنبش روشنفکری دینی پی گرفته است. انکار روشنفکری دینی از سوی راستگرایان سلطنتطلب، نئولیبرال، ایرانشهری و ولایی، انکار تاریخ است.
انکار "یک کلمه" تا "راه طی شده" بازرگان تا "ایمان و آزادی" مجتهد شبستری در یک و نیم قرن تلاش برای آشتی دین و مدرنیت و گذار از سنت به تجدد است. آینده در گرو همکاری روشنفکران دینی و عرفی با یکدیگر است.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
یک گرمابه عمومی قدیمی.
ودلّاکانی که درحال مشت ومال دو مشتری هستند.
👈روزگاری #دلاکان حمام ها برای خود بروبیایی داشتند.
t.mw/tarikhdartarazoo
ودلّاکانی که درحال مشت ومال دو مشتری هستند.
👈روزگاری #دلاکان حمام ها برای خود بروبیایی داشتند.
t.mw/tarikhdartarazoo
بی شک #شاه_عباس_صفوی یکی از مقتدر ترین پادشاهان ایران بود وتلاشهای فراوانی درجهت آبادی کشور کرد.
بیست و هفتم ماه مه ۱۶۱۴ شاه عباس یکم پس از دریافت دومین پیام #فیلیپ پادشاه وقت #اسپانیا که در آن، خواسته بود ایران جزیره #بحرین را به اسپانیا بسپارد تا #مروارید استخراج کند، خطاب به فرستاده پادشاه اسپانیا گفت که بحرین طبق اسناد موجود و فرهنگ مردم آن جزئی از قلمرو ایران بوده است و وی بر سر قلمرو ایران با کسی مذاکره و مصالحه نخواهد کرد و اگر پادشاه اسپانیا از آن گوشه جهان مدعی بحرین است تنها از طریق جنگ میتواند آن را از ما بگیرد که گمان نمیکنم در جهان ارتشی یافت شود که بتواند با سرباز ایرانی مصاف دهد.
شاه عباس در پایان این دیدار که تفصیل آن را فرستاده اسپانیا برنگاشته و متن آن موجود است، خطاب به این فرستاده گفته بود:
👈 میهمان نوازی خصلت ما است، ولی این آخرین بار باشد که چنین پیامی برای ما بیاوری. شاه عباس سپس در حضور فرستاده اسپانیا به مقامات حاضر در جلسه تاکید کرده بود که اگر فرستادگان بعدی اسپانیا حامل چنین پیامی باشند؛ آنان را از بندر محل ورود به داخل ایران راه ندهند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
بیست و هفتم ماه مه ۱۶۱۴ شاه عباس یکم پس از دریافت دومین پیام #فیلیپ پادشاه وقت #اسپانیا که در آن، خواسته بود ایران جزیره #بحرین را به اسپانیا بسپارد تا #مروارید استخراج کند، خطاب به فرستاده پادشاه اسپانیا گفت که بحرین طبق اسناد موجود و فرهنگ مردم آن جزئی از قلمرو ایران بوده است و وی بر سر قلمرو ایران با کسی مذاکره و مصالحه نخواهد کرد و اگر پادشاه اسپانیا از آن گوشه جهان مدعی بحرین است تنها از طریق جنگ میتواند آن را از ما بگیرد که گمان نمیکنم در جهان ارتشی یافت شود که بتواند با سرباز ایرانی مصاف دهد.
شاه عباس در پایان این دیدار که تفصیل آن را فرستاده اسپانیا برنگاشته و متن آن موجود است، خطاب به این فرستاده گفته بود:
👈 میهمان نوازی خصلت ما است، ولی این آخرین بار باشد که چنین پیامی برای ما بیاوری. شاه عباس سپس در حضور فرستاده اسپانیا به مقامات حاضر در جلسه تاکید کرده بود که اگر فرستادگان بعدی اسپانیا حامل چنین پیامی باشند؛ آنان را از بندر محل ورود به داخل ایران راه ندهند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#تاریخ ، هنرِ دیدنِ #گذشته ، در زمان #حال است.
#ادواردهالت_کار
مورخ وتاریخ پژوه انگلیسی.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#ادواردهالت_کار
مورخ وتاریخ پژوه انگلیسی.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
«سقوط اصفهان» کتابی است درباره حوادث منجر به یورش #محمودافغان به پایتخت حکومت صفوی. این کتاب بر پایه گزارشهای تادوش کروسینسکی، کشیش مسیحی لهستانی است که آن سالها در اصفهان حضور داشته و مشاهدات و تحلیلهای خود را درباره یورش افغانان ثبت کرده است.
مرحوم سیدجواد طباطبایی از میان گزارشهای دقیق این راهب لهستانی، بخشهایی را بازنویسی کرده و در کتاب سقوط اصفهان آورده است. این کتاب، فقط یک روایت تاریخی ساده نیست بلکه به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی که منجر به ضعف حکومت صفوی شد، اشاره میکند از جمله ضعف شاه، رقابتهای درونی دربار، فساد، وخامت اوضاع اقتصادی، فشارهای مذهبی... به عبارت دیگر، سقوط حکومت صفوی، دلیلی نداشت جز ضعف و اشکالات درونی.
مرور این حوادث در کتاب، آنقدر تلخ است که خواننده چارهای جز آه کشیدن بر این همه درد تاریخی ندارد. نویسنده با استناد به پژوهشگران، یورش افغانان را با حمله اعراب و مغولان مقایسه میکند، با این تفاوت که حمله افغانها یک حمله خارجی نبود، بلکه شورشی داخلی علیه حکومت مرکزی به حساب میآمد. بخشهایی کوتاه از سقوط اصفهان:
اراده شاه بر آن تعلق گرفته بود که عمارتهای او چیزی کم نداشته باشند، اما اهمیتی نمیداد که سپاه فاقد همه چیز باشد.
در زمان شاه عباس (برعکس دوره شاه سلطان حسین) مجازات اعمال خلاف بزرگان، اعدام و در مورد عامه مردم، جریمهی مالی بود. زیرا جریمه مالی در مورد بزرگان به سبب توانگری آنان کارساز نیست، در حالی که مجازات اعدام نیز در مورد عامه مردم کارساز نمیتواند باشد.
#فساداداری و رشوهخواری از دربار سرچشمه میگرفت و در همه سطوح کشور جریان پیدا میکرد... داروغهها به جای محاکمه دزدان زندانی، از آنان جریمه میگرفتند و اگر برخی از آنان قادر به پرداخت جریمه نبودند، شبانه آنان را آزاد میکردند تا از راه دزدی، جریمه پرداخت کنند!
کروسینسکی بر آن است که در کشورهایی که تاثیر دیانت و اخلاق بسیار اندک باشد، تنها ترس میتواند عامه مردم را در محدوده رعایت وظایف خود نگاه دارد. در آستانه یورش افغانان، ترس نیز که یگانه عامل حفظ خانهی از پایبست ویران نظام خودکامه بود، از میان رفته بود.
پیش از بر تخت نشستن شاه سلطان حسین نیز تباهی در رفتارهای ایرانیان راه یافته بود اما وخامت وضع اقتصادی، سقوط اخلاقی بیسابقهای را به دنبال آورده بود... تنها ملاک تصدی شغل، پرداخت پول بود. همه امور دربار، دایرمدار اخاذی و رشوهخواری شد و رشوه جای صناعت و تجارت را گرفت.
کسی که با سکه ده شاهی میخوابید، اگر حاکم شهر، شب عوض میشد، فردا صبح صاحب تنها پنج شاهی بود.
کینه یا در بهترین حالت، نوعی وحشت نسبت به هرچیزی که به فرقه مخالف تعلق داشت، با شیر در جان کودکان وارد میشد.
اعلام مذهب رسمی که در آغاز و در دوره شکوفایی فرمانروایی صفویان در رویارویی با خلافت عثمانی، نقطه قوتی برای نظام حکومتی ایران به شمار میآمد، با چیره شدن ضعف بر ارکان آن به نقطه ضعفی جدی تبدیل شد.
وصیت میروِیس: اگر ایرانیان بخواهند به شما حمله کنند، به هر قیمتی با آنان صلح کنید اما اگر جرأت و توان حمله به شما را پیدا نکردند، خود شما به آنان حمله کنید.
محمود در دو سال نخست با بهره گرفتن از بیحرکتی دربار، سرزمینهای هزارهنشین را که اهالی آن شیعی مذهب بودند تصرف کرد. اگرچه هزارهها به حکومت مرکزی تمایل داشتند اما حکومت ایران روی خوشی به آنان نشان نداد و آنان به ناچار زیر فشار محمود افغان با او متحد شدند.
در زمان شاه سلطان حسین بر اثر سختگیری و تعصب #شریعتمداران_قشری، مدارای دینی که از زمان شاه عباس موجب شده بود تا معتقدان همه ادیان و مذاهب با صلح و آرامش کنار هم زندگی کنند از میان رفت و مومنان بسیاری از ادیان و مذاهب در تنگنای نخوت رقیبان خود گرفتار شدند.
در ولایاتی که مؤمنان مذاهبی غیر از تشیع سکونت داشتند، آن شهرها آسانتر به تصرف افغانان در میآمد. در کرمان #زرتشتیان چنان مورد آزار و اذیت متولیان شریعت رسمی بودند که ورود افغانان را همچون پیام رهاییبخش تلقی کردند و محمود افغان به آسانی شهر را به تصرف خود در آورد.
بکارگیری ظرافتها در امور سیاسی وضع مشابهی با استعمال دارو در قلمرو پزشکی دارد. یعنی همیشه این خطر وجود دارد که بیش از نیاز بکار گرفته شود. ایراد اینگونه شگردهای مبهم در این است که نخست امتیازی واقعی و مطمئن به دشمن قایل میشوند در حالیکه نتیجهای که خود انتظار آن را دارند همیشه نامطمئن و خیالی است.
در هر شهر و روستایی دودستگی حاکم بود و مردم آنها نمیتوانستند در برابر دشمن مشترک متحد شوند.
کروسینسکی مینویسد: در شاه حسی، در بزرگان غیرتی، در مردم اعتمادی، و در وزیران تدبیری باقی نمانده بود... بینظمی چنان عمومیت داشت که گویی همه بخشهای شاهنشاهی ایران در آستانه فروپاشی است.
✍ #امیرسرایانی
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
مرحوم سیدجواد طباطبایی از میان گزارشهای دقیق این راهب لهستانی، بخشهایی را بازنویسی کرده و در کتاب سقوط اصفهان آورده است. این کتاب، فقط یک روایت تاریخی ساده نیست بلکه به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی که منجر به ضعف حکومت صفوی شد، اشاره میکند از جمله ضعف شاه، رقابتهای درونی دربار، فساد، وخامت اوضاع اقتصادی، فشارهای مذهبی... به عبارت دیگر، سقوط حکومت صفوی، دلیلی نداشت جز ضعف و اشکالات درونی.
مرور این حوادث در کتاب، آنقدر تلخ است که خواننده چارهای جز آه کشیدن بر این همه درد تاریخی ندارد. نویسنده با استناد به پژوهشگران، یورش افغانان را با حمله اعراب و مغولان مقایسه میکند، با این تفاوت که حمله افغانها یک حمله خارجی نبود، بلکه شورشی داخلی علیه حکومت مرکزی به حساب میآمد. بخشهایی کوتاه از سقوط اصفهان:
اراده شاه بر آن تعلق گرفته بود که عمارتهای او چیزی کم نداشته باشند، اما اهمیتی نمیداد که سپاه فاقد همه چیز باشد.
در زمان شاه عباس (برعکس دوره شاه سلطان حسین) مجازات اعمال خلاف بزرگان، اعدام و در مورد عامه مردم، جریمهی مالی بود. زیرا جریمه مالی در مورد بزرگان به سبب توانگری آنان کارساز نیست، در حالی که مجازات اعدام نیز در مورد عامه مردم کارساز نمیتواند باشد.
#فساداداری و رشوهخواری از دربار سرچشمه میگرفت و در همه سطوح کشور جریان پیدا میکرد... داروغهها به جای محاکمه دزدان زندانی، از آنان جریمه میگرفتند و اگر برخی از آنان قادر به پرداخت جریمه نبودند، شبانه آنان را آزاد میکردند تا از راه دزدی، جریمه پرداخت کنند!
کروسینسکی بر آن است که در کشورهایی که تاثیر دیانت و اخلاق بسیار اندک باشد، تنها ترس میتواند عامه مردم را در محدوده رعایت وظایف خود نگاه دارد. در آستانه یورش افغانان، ترس نیز که یگانه عامل حفظ خانهی از پایبست ویران نظام خودکامه بود، از میان رفته بود.
پیش از بر تخت نشستن شاه سلطان حسین نیز تباهی در رفتارهای ایرانیان راه یافته بود اما وخامت وضع اقتصادی، سقوط اخلاقی بیسابقهای را به دنبال آورده بود... تنها ملاک تصدی شغل، پرداخت پول بود. همه امور دربار، دایرمدار اخاذی و رشوهخواری شد و رشوه جای صناعت و تجارت را گرفت.
کسی که با سکه ده شاهی میخوابید، اگر حاکم شهر، شب عوض میشد، فردا صبح صاحب تنها پنج شاهی بود.
کینه یا در بهترین حالت، نوعی وحشت نسبت به هرچیزی که به فرقه مخالف تعلق داشت، با شیر در جان کودکان وارد میشد.
اعلام مذهب رسمی که در آغاز و در دوره شکوفایی فرمانروایی صفویان در رویارویی با خلافت عثمانی، نقطه قوتی برای نظام حکومتی ایران به شمار میآمد، با چیره شدن ضعف بر ارکان آن به نقطه ضعفی جدی تبدیل شد.
وصیت میروِیس: اگر ایرانیان بخواهند به شما حمله کنند، به هر قیمتی با آنان صلح کنید اما اگر جرأت و توان حمله به شما را پیدا نکردند، خود شما به آنان حمله کنید.
محمود در دو سال نخست با بهره گرفتن از بیحرکتی دربار، سرزمینهای هزارهنشین را که اهالی آن شیعی مذهب بودند تصرف کرد. اگرچه هزارهها به حکومت مرکزی تمایل داشتند اما حکومت ایران روی خوشی به آنان نشان نداد و آنان به ناچار زیر فشار محمود افغان با او متحد شدند.
در زمان شاه سلطان حسین بر اثر سختگیری و تعصب #شریعتمداران_قشری، مدارای دینی که از زمان شاه عباس موجب شده بود تا معتقدان همه ادیان و مذاهب با صلح و آرامش کنار هم زندگی کنند از میان رفت و مومنان بسیاری از ادیان و مذاهب در تنگنای نخوت رقیبان خود گرفتار شدند.
در ولایاتی که مؤمنان مذاهبی غیر از تشیع سکونت داشتند، آن شهرها آسانتر به تصرف افغانان در میآمد. در کرمان #زرتشتیان چنان مورد آزار و اذیت متولیان شریعت رسمی بودند که ورود افغانان را همچون پیام رهاییبخش تلقی کردند و محمود افغان به آسانی شهر را به تصرف خود در آورد.
بکارگیری ظرافتها در امور سیاسی وضع مشابهی با استعمال دارو در قلمرو پزشکی دارد. یعنی همیشه این خطر وجود دارد که بیش از نیاز بکار گرفته شود. ایراد اینگونه شگردهای مبهم در این است که نخست امتیازی واقعی و مطمئن به دشمن قایل میشوند در حالیکه نتیجهای که خود انتظار آن را دارند همیشه نامطمئن و خیالی است.
در هر شهر و روستایی دودستگی حاکم بود و مردم آنها نمیتوانستند در برابر دشمن مشترک متحد شوند.
کروسینسکی مینویسد: در شاه حسی، در بزرگان غیرتی، در مردم اعتمادی، و در وزیران تدبیری باقی نمانده بود... بینظمی چنان عمومیت داشت که گویی همه بخشهای شاهنشاهی ایران در آستانه فروپاشی است.
✍ #امیرسرایانی
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
اگه گفتین این مخروبه کجاست.؟
عمرا بتونید حدس بزنید...!🔻
.
.
.
.
.
#سرعین.
اردبیل...
در دوره #قاجار!
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
عمرا بتونید حدس بزنید...!🔻
.
.
.
.
.
#سرعین.
اردبیل...
در دوره #قاجار!
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
آغاز فروش ماهی شب عید با نرخ دانهای یک تومان!
گزارش روزنامه اطلاعات از توزیع ماهی توسط کامیونهای شهرداری و کیوسکهای شیلات در شهرها برای تنظیم بازار در شب عید.
این گزارش که صف خرید مردم را نیز نشان میدهد، هفدهم اسفند سال ۱۳۳۱ منتشر شده است.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
گزارش روزنامه اطلاعات از توزیع ماهی توسط کامیونهای شهرداری و کیوسکهای شیلات در شهرها برای تنظیم بازار در شب عید.
این گزارش که صف خرید مردم را نیز نشان میدهد، هفدهم اسفند سال ۱۳۳۱ منتشر شده است.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛