دیدم "ایران" مردان و زنانش چه کربلاهای فراوانی دارند، زینبها و علیاکبرها، عباسها و حسینها...
آن جوانان مظلومی که جز زندگی چیزی نخواستند، پاسخشان شلاق یزید نبود. پاسخشان شلیک گلوله و ساچمه نبود. پاسخشان کور شدن چشم نبود...
آن دختران شجاعی که گفتند اگر دین، یعنی دفن شدن در افکار پوسیده، آن را نمیخواهیم، جوابشان گشتهای ترسناک حاکمان نبود. زندان نبود.
پسرانی که گفتند دشمن ما همین جاست، پاسخشان سیاهچال و کهریزک نبود.
رفتم و دیدم کربلا واقعهای در عراق نبوده، حکایت مردان و زنانی است که از ظلم ستمگر به ستوه میآیند، و ظالمی که نه زبان مردم را میفهمد، نه درد آنها را، نه نسل جدید را میشناسد، نه دلیل بیزاری آنان از هر چه که نام و رنگ دین دارد.
رفتم و دیدم کربلای مردم ما همین جاست.
همین خاک، همین نزدیکی.
همین ایران.
روضه خوانها!
سخنرانها!
تاریخ برای مردم نگویید.
داستان برای آنها نسرائید.
نوحههای قدیمی برایشان نخوانید.
حسین است که باید امروز بیاید و بر مظلومیت مردم ما بگرید.
چه دلهایی که پر است از درد و صدایشان به هیچ کجا نمیرسد.
چه آرام در خویش میریزند و یزیدیان در شیپورها میدمند، عَلَم میافرازند و بیرق تکان میدهند...
که آی مردم، تنها بگویید حسین کشته شد!
و از درد و رنج مظلومان امروز هیچ نگویید!
و از کربلای ایران سخنی به زبان نیاورید.
من امروز برای وطنم گریستم.
نه برای داستانها
نه برای تاریخ
برای مردمی که با دلی پاک اعتماد کردند
و پاسخشان شلاق شد، و تیر و تفنگ
فقر و مصیبت شد و دزدی از جیبشان.
خاطرات مهتابی دوستان مازندرانیام، امروز مرا بیدار کرد...
ایران آنقدر کربلاها در خویش دارد
که گفتن از کربلای ۱۴۰۰ سال پیش
تنها دل این مردم را به درد میآورد.
آن جوانان مظلومی که جز زندگی چیزی نخواستند، پاسخشان شلاق یزید نبود. پاسخشان شلیک گلوله و ساچمه نبود. پاسخشان کور شدن چشم نبود...
آن دختران شجاعی که گفتند اگر دین، یعنی دفن شدن در افکار پوسیده، آن را نمیخواهیم، جوابشان گشتهای ترسناک حاکمان نبود. زندان نبود.
پسرانی که گفتند دشمن ما همین جاست، پاسخشان سیاهچال و کهریزک نبود.
رفتم و دیدم کربلا واقعهای در عراق نبوده، حکایت مردان و زنانی است که از ظلم ستمگر به ستوه میآیند، و ظالمی که نه زبان مردم را میفهمد، نه درد آنها را، نه نسل جدید را میشناسد، نه دلیل بیزاری آنان از هر چه که نام و رنگ دین دارد.
رفتم و دیدم کربلای مردم ما همین جاست.
همین خاک، همین نزدیکی.
همین ایران.
روضه خوانها!
سخنرانها!
تاریخ برای مردم نگویید.
داستان برای آنها نسرائید.
نوحههای قدیمی برایشان نخوانید.
حسین است که باید امروز بیاید و بر مظلومیت مردم ما بگرید.
چه دلهایی که پر است از درد و صدایشان به هیچ کجا نمیرسد.
چه آرام در خویش میریزند و یزیدیان در شیپورها میدمند، عَلَم میافرازند و بیرق تکان میدهند...
که آی مردم، تنها بگویید حسین کشته شد!
و از درد و رنج مظلومان امروز هیچ نگویید!
و از کربلای ایران سخنی به زبان نیاورید.
من امروز برای وطنم گریستم.
نه برای داستانها
نه برای تاریخ
برای مردمی که با دلی پاک اعتماد کردند
و پاسخشان شلاق شد، و تیر و تفنگ
فقر و مصیبت شد و دزدی از جیبشان.
خاطرات مهتابی دوستان مازندرانیام، امروز مرا بیدار کرد...
ایران آنقدر کربلاها در خویش دارد
که گفتن از کربلای ۱۴۰۰ سال پیش
تنها دل این مردم را به درد میآورد.
@Drnematallahfazeli
📝 اخراج استادان تعرض به جامعه است
🔻نعمت الله فاضلی، 7 شهریور 1402
✅ قصه تلخ و مکرر اخراج، تعلیق، بازنشست زودهنگام و منزوی کردن اعضای هیات علمی این روزها مجددا شدت و حدت زیادی پیدا کرده است.
🔻 این قصه سر دراز دارد و از انقلاب فرهنگی شروع شد. هیچ گاه کامل قطع نشد، اما هر از گاه، حکومت مجالی می یابد به دانشگاه به ویژه علوم انسانی تعرض می کند و بی مهابا با بهانه های جورواجور اداری و سیاسی، تعدادی از برجسته ترین نخبگان دانشگاه را طرد و منزوی می کند.
🔻اعضای هیات علمی هم به ویژه اعضای اندیشه ورز و مستقل، فاقد قدرت دفاع هستند و محکوم و مستاصل می شوند.
✅ این تعرض، هم پایمال کردن حقوق شخصی و شهروندی مدرسان و استادان است، هم تعرض به حقوق جمعی و جامعه.
🔻برآمدن و بالنده شدن یک شخصیت علمی در اندازه داریوش رحمانیان، عبدالحسین نیک گهر، مرتضی مردیها، سعیدمعیدفر، سیروس شمیسا، احمد اشرف، محمدحسین پاپلی یزدی و صدها اندیشمند برجسته دیگر که از انقلاب فرهنگی تاکنون اخراج، تعلیق یا بازنشسته اجباری شده اند، رخدادی تمدنی است. پرورش نخبگانی در این سطح نه تنها سرمایه اقتصادی سنگین بل حاصل درهم آمیختن تحولات عظیم تمدنی و فرهنگی است.
🔻محروم کردن جامعه از این سرمایه های سترگ فرهنگی و فکری، تخریب بنیان های جامعه و خسارت جبران ناپذیری به روند حرکت توسعه ملی مملکت است.
🔻حذف مدرسان جوان تر، مثل رضا امیدی، محمد فاضلی، مهدی خویی و ده ها نفر دیگر که مستعد درخشش های تمدنی آینده هستند، تضعیف بنیادهای آینده ایران است. همان طور که خشک شدن دریاچه ارومیه، نابودی جنگل ها و محیط زیست، نابودی تمدنی ایران فرداست.
✅ جامعه ایران نه اخراج استادان بزرگ در دوره انقلاب فرهنگی را فراموش کرده و می کند و نه اخراج های این روزها را.
🔻تک تک این استادان می توانستند صدها جوان ایرانی را شکوفا کنند. جامعه ایران چگونه می تواند چنین خیانتی به خود و فرزندانش را ببخشد و فراموش کند؟
🔻تک تک این استادان می توانستند رشته های علمی را رونق ببخشند و بنیاد خرد و توسعه ایران شوند. منزوی کردن این نیروهای نهادساز و توسعه آفرین را چگونه می توان جبران کرد؟
✅ نهاد دانشگاه، دستاورد بزرگ تاریخ معاصر ماست. گماشتن افراد ناشایست و ناتوان در مقام هیات علمی، تخریب نهاد تمدنی معاصر ماست.
🔻تاریخ ایران این روزهای تاریک و تخریب گر را هرگز فراموش نخواهد کرد و دیر یا زود عوامل و بانیان چنین اقدامات و سیاست هایی روسیاه و رسوا خواهند شد.
🔻هر گونه تعرض به نهاد دانشگاه تعرض به جامعه ایران و بنیادهای فکری و توسعه آن است. این که مردم می کوشند از هر راه ممکن مانع این سیاست تعرضی شوند و بانیان و عوامل آنها را در حوزه عمومی شناسایی و اعلام می کنند، گواهی است بر هشیاری و حساسیت ملت ایران نسبت به نهاد دانشگاه.
🔻به صلاح حکومت است که این ماشین تخریب تمدنی را هر چه زودتر متوقف کند و از تعرض به دانشگاه دست بردارد و از عاقبت این کار بهراسد.
🔻استیصال و سکوت فعلی جامعه و دانشگاهیان در برابر این ویرانگری همیشگی نیست و نتواند بود.
✅ کاملا آشکار است که روسای دانشگاه ها و دانشکده ها و وزیر علوم خود بخشی از این ماشین ویرانگرند و بازیچه و ملعبه نیروهای بالادستی شان هستند و از آنها انتظار شهامت و مسوولیت و فهم درست داشتن نابجاست. این حکومت است که مسول جلوگیری از ادامه نابودی نهاد دانشگاه است.
📝 اخراج استادان تعرض به جامعه است
🔻نعمت الله فاضلی، 7 شهریور 1402
✅ قصه تلخ و مکرر اخراج، تعلیق، بازنشست زودهنگام و منزوی کردن اعضای هیات علمی این روزها مجددا شدت و حدت زیادی پیدا کرده است.
🔻 این قصه سر دراز دارد و از انقلاب فرهنگی شروع شد. هیچ گاه کامل قطع نشد، اما هر از گاه، حکومت مجالی می یابد به دانشگاه به ویژه علوم انسانی تعرض می کند و بی مهابا با بهانه های جورواجور اداری و سیاسی، تعدادی از برجسته ترین نخبگان دانشگاه را طرد و منزوی می کند.
🔻اعضای هیات علمی هم به ویژه اعضای اندیشه ورز و مستقل، فاقد قدرت دفاع هستند و محکوم و مستاصل می شوند.
✅ این تعرض، هم پایمال کردن حقوق شخصی و شهروندی مدرسان و استادان است، هم تعرض به حقوق جمعی و جامعه.
🔻برآمدن و بالنده شدن یک شخصیت علمی در اندازه داریوش رحمانیان، عبدالحسین نیک گهر، مرتضی مردیها، سعیدمعیدفر، سیروس شمیسا، احمد اشرف، محمدحسین پاپلی یزدی و صدها اندیشمند برجسته دیگر که از انقلاب فرهنگی تاکنون اخراج، تعلیق یا بازنشسته اجباری شده اند، رخدادی تمدنی است. پرورش نخبگانی در این سطح نه تنها سرمایه اقتصادی سنگین بل حاصل درهم آمیختن تحولات عظیم تمدنی و فرهنگی است.
🔻محروم کردن جامعه از این سرمایه های سترگ فرهنگی و فکری، تخریب بنیان های جامعه و خسارت جبران ناپذیری به روند حرکت توسعه ملی مملکت است.
🔻حذف مدرسان جوان تر، مثل رضا امیدی، محمد فاضلی، مهدی خویی و ده ها نفر دیگر که مستعد درخشش های تمدنی آینده هستند، تضعیف بنیادهای آینده ایران است. همان طور که خشک شدن دریاچه ارومیه، نابودی جنگل ها و محیط زیست، نابودی تمدنی ایران فرداست.
✅ جامعه ایران نه اخراج استادان بزرگ در دوره انقلاب فرهنگی را فراموش کرده و می کند و نه اخراج های این روزها را.
🔻تک تک این استادان می توانستند صدها جوان ایرانی را شکوفا کنند. جامعه ایران چگونه می تواند چنین خیانتی به خود و فرزندانش را ببخشد و فراموش کند؟
🔻تک تک این استادان می توانستند رشته های علمی را رونق ببخشند و بنیاد خرد و توسعه ایران شوند. منزوی کردن این نیروهای نهادساز و توسعه آفرین را چگونه می توان جبران کرد؟
✅ نهاد دانشگاه، دستاورد بزرگ تاریخ معاصر ماست. گماشتن افراد ناشایست و ناتوان در مقام هیات علمی، تخریب نهاد تمدنی معاصر ماست.
🔻تاریخ ایران این روزهای تاریک و تخریب گر را هرگز فراموش نخواهد کرد و دیر یا زود عوامل و بانیان چنین اقدامات و سیاست هایی روسیاه و رسوا خواهند شد.
🔻هر گونه تعرض به نهاد دانشگاه تعرض به جامعه ایران و بنیادهای فکری و توسعه آن است. این که مردم می کوشند از هر راه ممکن مانع این سیاست تعرضی شوند و بانیان و عوامل آنها را در حوزه عمومی شناسایی و اعلام می کنند، گواهی است بر هشیاری و حساسیت ملت ایران نسبت به نهاد دانشگاه.
🔻به صلاح حکومت است که این ماشین تخریب تمدنی را هر چه زودتر متوقف کند و از تعرض به دانشگاه دست بردارد و از عاقبت این کار بهراسد.
🔻استیصال و سکوت فعلی جامعه و دانشگاهیان در برابر این ویرانگری همیشگی نیست و نتواند بود.
✅ کاملا آشکار است که روسای دانشگاه ها و دانشکده ها و وزیر علوم خود بخشی از این ماشین ویرانگرند و بازیچه و ملعبه نیروهای بالادستی شان هستند و از آنها انتظار شهامت و مسوولیت و فهم درست داشتن نابجاست. این حکومت است که مسول جلوگیری از ادامه نابودی نهاد دانشگاه است.
یکسال گذشت! تو رفته ای و دیگر برایت فرقی نمی کند که قرار است بعد از این هوای گس پاییزی را دوست داشته باشی یا بوی شکوفه های عطر آگین بهار را... یکسال گذشته است و ر استش را بخواهی از این ببعد میلیون ها سال دیگر هم به همین سرعت می گذرد به یک چشم بر هم زدن. از حال ما بپرسی مهسا جان راستش هر کداممان رفته ایم سی کار خودمان، برخی ها فراموش کرده اند آنچه بر ما گذشته است. آدمیست دیگر دلش زندگی می خواهد. انگار دوست دارد تمام خاطرات بد را چون کابوس دهشتناک شب گذشته فراموش کند و خودش را غرق اوهام و تخیلات کودکانه کند.
اما برخی هم نتوانستند فراموش کنند که بر عکس هر روز و هر روز در تردید این بقای پوشالی اند! اما شاید شجاعت پور احمد ها را ندارند یا شاید هنوز در انتظار یافتن اندک فرصتی برای مبارزه اند. نمی دانم ! اما می دانم دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست. نه رغبتی نه امیدی نه حتی اندک آرزویی... جالبتر اینکه این دو دسته گاهی کنار هم هستند و گاهی در مقابل هم می ایستند و در نهایت می شوند یک ایرانی! عده ای سرخورده و عده ای امیدوار از هیچ... انگار درد فرو خفته زیاد داریم و مشت هایی از خشم گره کرده در جیب... از تو چه پنهان که من هم ناخواسته جز دسته دوم شده ام و سوالی در ذهنم که پاسخی برایش نمی یابم . آیا ما شاهدان و ناظران حاظر برای نابودی یک سرزمین هستیم یا نه! ما قرار است ناجی این سرزمین شویم؟!! بسان همان دانه های فروخفته در یخبندان زمستان که گویا مرده اند اما در قلب خود نوید و سودای بهار دارند... چه بگویم... آنجا که خود تاریخ هم سکوت کرده است.
آری می دانم تاریخ بی اعتنا به خواسته ها و آرزوها راه خود را خواهد رفت. اما در این بین طفلک آدمی عمرش اندک است و در این اندک مجال زندگی، صبری برای دیدن مسیر تاریخ در او نمی ماند.
می دانم مهسا جان که راهی که تو و هم نسلانت با خون خود آغاز کرده اید بی بازگشت است و امیدوارم که دیگر اشتباهات گذشته تاریخ را تکرار نکند و نحوست این سرزمین به دست فرزندانش باطل گردد.
دلنوشته ای برای مهسا به بهانه سالروز مرگ دختر ایران...
آسیه ایزدیار
اما برخی هم نتوانستند فراموش کنند که بر عکس هر روز و هر روز در تردید این بقای پوشالی اند! اما شاید شجاعت پور احمد ها را ندارند یا شاید هنوز در انتظار یافتن اندک فرصتی برای مبارزه اند. نمی دانم ! اما می دانم دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست. نه رغبتی نه امیدی نه حتی اندک آرزویی... جالبتر اینکه این دو دسته گاهی کنار هم هستند و گاهی در مقابل هم می ایستند و در نهایت می شوند یک ایرانی! عده ای سرخورده و عده ای امیدوار از هیچ... انگار درد فرو خفته زیاد داریم و مشت هایی از خشم گره کرده در جیب... از تو چه پنهان که من هم ناخواسته جز دسته دوم شده ام و سوالی در ذهنم که پاسخی برایش نمی یابم . آیا ما شاهدان و ناظران حاظر برای نابودی یک سرزمین هستیم یا نه! ما قرار است ناجی این سرزمین شویم؟!! بسان همان دانه های فروخفته در یخبندان زمستان که گویا مرده اند اما در قلب خود نوید و سودای بهار دارند... چه بگویم... آنجا که خود تاریخ هم سکوت کرده است.
آری می دانم تاریخ بی اعتنا به خواسته ها و آرزوها راه خود را خواهد رفت. اما در این بین طفلک آدمی عمرش اندک است و در این اندک مجال زندگی، صبری برای دیدن مسیر تاریخ در او نمی ماند.
می دانم مهسا جان که راهی که تو و هم نسلانت با خون خود آغاز کرده اید بی بازگشت است و امیدوارم که دیگر اشتباهات گذشته تاریخ را تکرار نکند و نحوست این سرزمین به دست فرزندانش باطل گردد.
دلنوشته ای برای مهسا به بهانه سالروز مرگ دختر ایران...
آسیه ایزدیار
🔻کاروانسراهای ایران ثبت جهانی شد
۵۴ کاروانسرای ایران در ۲۴ استان ثبت جهانی شد
🔸مجموعه کاروانسراهای ایران متعلق به ۲۴ استان به عنوان بیست و هفتمین اثر از ایران در فهرست یونسکو ثبت جهانی شد.
🔸به گزارش میراثباشی؛ کاروانسراهای موجود از دوره ساسانی تا پایان دوره قاجار را در ۲۴ استان در بر میگیرند. این پرونده یکی از بزرگترین و پیچیدهترین پروندههای میراث فرهنگی ایران در فهرست یونسکو است.
کاروانسرای ایرانی به عنوان نبوغ برجسته انسانی در دوره خود یک ابداع مهم بویژه در ارتباط با راههای زیارتی ، کاروانی و تجاری محسوب میشود.
در چهلوپنجمین کمیته میراث جهانی یونسکو که از ۱۹ شهریور به میزبانی عربستان سعودی آغاز شده است، ۵۰ میراث فرهنگی و طبیعی از بیش از ۴۰ کشور برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو نامزد شدهاند.
از این تعداد، ۲۴ پرونده سهمیه اجلاس سال گذشته است که به دلیل جنگ روسیه و اوکراین به تعویق افتاد و ۲۶ پرونده مربوط به اجلاس سال ۲۰۲۳ است.
ایران تا کنون موفق شده است ۲۷ اثر تاریخی و طبیعی خود را در یونسکو ثبت کند که از این منظر در رتبه نهم جهان قرار دارد.
میراثباشی این پیروزی در حوزه میراث فرهنگی را به ملت شریف ایران در سراسر دنیا شادباش میگوید.
instagram.com/miras_bashi
@mirasbashi
۵۴ کاروانسرای ایران در ۲۴ استان ثبت جهانی شد
🔸مجموعه کاروانسراهای ایران متعلق به ۲۴ استان به عنوان بیست و هفتمین اثر از ایران در فهرست یونسکو ثبت جهانی شد.
🔸به گزارش میراثباشی؛ کاروانسراهای موجود از دوره ساسانی تا پایان دوره قاجار را در ۲۴ استان در بر میگیرند. این پرونده یکی از بزرگترین و پیچیدهترین پروندههای میراث فرهنگی ایران در فهرست یونسکو است.
کاروانسرای ایرانی به عنوان نبوغ برجسته انسانی در دوره خود یک ابداع مهم بویژه در ارتباط با راههای زیارتی ، کاروانی و تجاری محسوب میشود.
در چهلوپنجمین کمیته میراث جهانی یونسکو که از ۱۹ شهریور به میزبانی عربستان سعودی آغاز شده است، ۵۰ میراث فرهنگی و طبیعی از بیش از ۴۰ کشور برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو نامزد شدهاند.
از این تعداد، ۲۴ پرونده سهمیه اجلاس سال گذشته است که به دلیل جنگ روسیه و اوکراین به تعویق افتاد و ۲۶ پرونده مربوط به اجلاس سال ۲۰۲۳ است.
ایران تا کنون موفق شده است ۲۷ اثر تاریخی و طبیعی خود را در یونسکو ثبت کند که از این منظر در رتبه نهم جهان قرار دارد.
میراثباشی این پیروزی در حوزه میراث فرهنگی را به ملت شریف ایران در سراسر دنیا شادباش میگوید.
instagram.com/miras_bashi
@mirasbashi
صندوق عدالت، محلهای برای دادخواهی در عصر قاجار
محله صندوق عدالت در خیابان لاکانی رشت قرار دارد و یکی از قدیمیترین محلات این شهراست. عنوان این محله نیز پیشینهای تاریخی دارد که به عصر قاجار بازمیگردد. یکی از ابداعات ناصرالدین شاه قاجار تأسیس صندوق عدالت بود، وی در سال ۱۲۸۱ ه.ق دستور داده بود که صندوقی در میادین و یا محلات قرار دهند و هرکس عریضهای به شاه دارد در آن صندوق بیندازد. این محله نیز بنا بر شواهد تاریخی محل قرارگیری این صندوق بوده و با همین نام نیز تا به امروز باقی مانده است.
محله صندوق عدالت در خیابان لاکانی رشت قرار دارد و یکی از قدیمیترین محلات این شهراست. عنوان این محله نیز پیشینهای تاریخی دارد که به عصر قاجار بازمیگردد. یکی از ابداعات ناصرالدین شاه قاجار تأسیس صندوق عدالت بود، وی در سال ۱۲۸۱ ه.ق دستور داده بود که صندوقی در میادین و یا محلات قرار دهند و هرکس عریضهای به شاه دارد در آن صندوق بیندازد. این محله نیز بنا بر شواهد تاریخی محل قرارگیری این صندوق بوده و با همین نام نیز تا به امروز باقی مانده است.
Forwarded from پارسیانجمن
🔷 به فرخندگی دهم مهرماه، جشن مهرگان: «مهرگان» جشن گرامیداشت مهر و پیمان
🔻در میان همهی جشنهایی که در ایران باستان فراگیر بوده است دو جشن از دیگر جشنها بزرگتر و برجستهتر بودند: یکی «نوروز» و دیگری «مهرگان». نخستین نویدبخش بهار و رفتن زمستان و همراه با سرسبزی و خرمی جهان بود و دومی در نیمهی دوم سال برپا میشد، زمانی که گرمای سوزندهی تابستان سپری شده و هوای دلپذیر پاییزی جای آن را گرفته است.
🔻فریدون، پادشاه پیشدادی، در مهرگان بر ضحاک تازی پیروز شد و او را گرفت و در کوه دماوند به بند کشید و تاج شاهی ایرانزمین را بر سر نهاد.
🔻مهرگان، چونان نوروز، آیینهای ویژهی خویش را داشته است. یکی از این آیینها این بود که ایرانیان در این روز رختهایی نو میپوشیدند و به یکدیگر و به پادشاه پیشکشهایی میدادند، و در این روز، همچون نوروز، خوانچهای میانداختند و بر آن هفت دانه مورد، خوشهای انگور سپید، سیب، به، نیلوفر، شکر و لیمو مینهادند.
👈 دربارهی این جشن در «اینجا» بخوانید.
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻در میان همهی جشنهایی که در ایران باستان فراگیر بوده است دو جشن از دیگر جشنها بزرگتر و برجستهتر بودند: یکی «نوروز» و دیگری «مهرگان». نخستین نویدبخش بهار و رفتن زمستان و همراه با سرسبزی و خرمی جهان بود و دومی در نیمهی دوم سال برپا میشد، زمانی که گرمای سوزندهی تابستان سپری شده و هوای دلپذیر پاییزی جای آن را گرفته است.
🔻فریدون، پادشاه پیشدادی، در مهرگان بر ضحاک تازی پیروز شد و او را گرفت و در کوه دماوند به بند کشید و تاج شاهی ایرانزمین را بر سر نهاد.
🔻مهرگان، چونان نوروز، آیینهای ویژهی خویش را داشته است. یکی از این آیینها این بود که ایرانیان در این روز رختهایی نو میپوشیدند و به یکدیگر و به پادشاه پیشکشهایی میدادند، و در این روز، همچون نوروز، خوانچهای میانداختند و بر آن هفت دانه مورد، خوشهای انگور سپید، سیب، به، نیلوفر، شکر و لیمو مینهادند.
👈 دربارهی این جشن در «اینجا» بخوانید.
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
Forwarded from موسسۀ علمی و تاریخی آتوسا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تاریخ نگاری ما ایرانیان نیاز است که به سمت تاریخ شهر برود.
بحران آینده جامعه ایران مربوط به شهر است.
سخنرانی دکتر عبدالرسول خیراندیش در مورد بحران پیشروی جامعه ایران و توجه مورخان ایرانی به این موضوع
#عبدالرسول_خیراندیش
#ایران
#بحران
#جامعه_ایران
#شهر
#بحران_شهر
بحران آینده جامعه ایران مربوط به شهر است.
سخنرانی دکتر عبدالرسول خیراندیش در مورد بحران پیشروی جامعه ایران و توجه مورخان ایرانی به این موضوع
#عبدالرسول_خیراندیش
#ایران
#بحران
#جامعه_ایران
#شهر
#بحران_شهر
Forwarded from کافه کتاب ☕
عکسی تلخ از روز بهتوپبستن مجلس!
▪️در شرح عکس آمده: «پیکر بیجان اسداللهمیرزا پسرعمهی میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل که در پای مجلس با شلیک گلولهی توپ کشته شد و در جیبش آخرین شمارهی روزنامهی صوراسرافیل بود.»
@tarikhbook
▪️در شرح عکس آمده: «پیکر بیجان اسداللهمیرزا پسرعمهی میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل که در پای مجلس با شلیک گلولهی توپ کشته شد و در جیبش آخرین شمارهی روزنامهی صوراسرافیل بود.»
@tarikhbook
Forwarded from جهان باستان
سلجوقیان ِ ایران مانند چنگیزخان نبودند که «بیایند و بچاپند و بروند». آنها آمده بودند که «بمانند و حکومت کنند» و میدانستند که برای ماندن در ایران راه دیگری جز همراهی با مردم بومی نیست. اما این انطباق فراتر از حکمرانی رفت!
غزنویان و سلجوقیان، مانند سامانیان دیوان کشور را تماما به ایرانیان سپردند و در ترویج ِفرهنگ فارسی کوشش بسیار نمودند.
وزرای کاردانی مانند نظام الملک طوسی، شعرائی مانند فردوسی، خیام، نظامی و خاقانی، مشاهیری مانند ابوریحان بیرونی، فخر رازی و امام محمد غزالی در این دوره بود که برخاستند. ملکشاه سلجوقی، خود به فارسی شعر میگفت!
@bastaniha
غزنویان و سلجوقیان، مانند سامانیان دیوان کشور را تماما به ایرانیان سپردند و در ترویج ِفرهنگ فارسی کوشش بسیار نمودند.
وزرای کاردانی مانند نظام الملک طوسی، شعرائی مانند فردوسی، خیام، نظامی و خاقانی، مشاهیری مانند ابوریحان بیرونی، فخر رازی و امام محمد غزالی در این دوره بود که برخاستند. ملکشاه سلجوقی، خود به فارسی شعر میگفت!
@bastaniha
Forwarded from اخبار ....... فومن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلمی زیبا از زنده یاد شیون فومنی
تقدیم به خوبان گیلان زمین
✍با عرض پوزش کیفیت فیلم پایین است
╲\╭┓
╭ 📡 @fooman1
تقدیم به خوبان گیلان زمین
✍با عرض پوزش کیفیت فیلم پایین است
╲\╭┓
╭ 📡 @fooman1
Forwarded from ممالک محروسه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌐بخشهایی از فیلم مشهور کشتی روسی ساخته الکساندر سوکوروف
🔰صحنه ملاقات شاهزاده خسرو میرزا قاجار، فرزند عباس میرزا و نوه فتحعلی شاه با تزار نیکلای اول، امپراطور روسیه، در کاخ کاترین در سنت پترزبورگ برای ابراز عذرخواهی از حمله به سفارت روسیه و کشته شدن الکساندر گریبایدوف سفیر روسیه در تهران. فتحعلی شاه الماسی ۸۸ قیراطی که نادرشاه از هند به چنگ آورده بودند به تزار روسیه تقدیم کرد. تزار روسیه عذرخواهی نماینده ایران را پذیرفت. هیئت ایرانی در بهار سال ۱۲۰۸ خورشیدی به روسیه رسید و به گرمی مورد استقبال قرار گرفت و ماموریتش چیزی قریب یک سال به طول انجامید. در این مدت اعضای هیئت دیپلماتیک ایرانی که دو تن از اولین تحصیلکردگان ایرانی، میرزا صالح شیرازی و میرزا بابا افشار، در فرنگ نیز در بین آنان بودند در شهرهای مختلف از موسسات آموزشی و کارگاههای صنعتی روسیه بازدید کردند. ماحصل این سفر برای ایرانیان سفرنامهای دیپلماتیک بود به نام سفرنامه خسرو میرزا که به قلم منشی هیئت مصطفی خان افشار نوشته شدهاست.
برخی منابع کشته شدن گریبایدوف را نقشه انگلیسیها میدانند و به اسنادی در این رابطه استناد میکنند.
@mamalekemahruseh
🔰صحنه ملاقات شاهزاده خسرو میرزا قاجار، فرزند عباس میرزا و نوه فتحعلی شاه با تزار نیکلای اول، امپراطور روسیه، در کاخ کاترین در سنت پترزبورگ برای ابراز عذرخواهی از حمله به سفارت روسیه و کشته شدن الکساندر گریبایدوف سفیر روسیه در تهران. فتحعلی شاه الماسی ۸۸ قیراطی که نادرشاه از هند به چنگ آورده بودند به تزار روسیه تقدیم کرد. تزار روسیه عذرخواهی نماینده ایران را پذیرفت. هیئت ایرانی در بهار سال ۱۲۰۸ خورشیدی به روسیه رسید و به گرمی مورد استقبال قرار گرفت و ماموریتش چیزی قریب یک سال به طول انجامید. در این مدت اعضای هیئت دیپلماتیک ایرانی که دو تن از اولین تحصیلکردگان ایرانی، میرزا صالح شیرازی و میرزا بابا افشار، در فرنگ نیز در بین آنان بودند در شهرهای مختلف از موسسات آموزشی و کارگاههای صنعتی روسیه بازدید کردند. ماحصل این سفر برای ایرانیان سفرنامهای دیپلماتیک بود به نام سفرنامه خسرو میرزا که به قلم منشی هیئت مصطفی خان افشار نوشته شدهاست.
برخی منابع کشته شدن گریبایدوف را نقشه انگلیسیها میدانند و به اسنادی در این رابطه استناد میکنند.
@mamalekemahruseh
Forwarded from آقای تاریخ
▪️تولید سوسیس و کالباس در ایران ابتدا در سال ۱۳۰۷ در بندرانزلی توسط یک تبعه رکس به نام افونامو با یک ماشین کوچک دستی شروع شد که روزانه احتیاجات عدهدای از اتباع خارجی آن را تامین می کرد.
در سال ۱۳۰۹ شخص دیگری به نام لیشنیسکی از اهالی شوروی در بندر انزلی کارگاه کوچکی راه اندازی کرد که روزانه ۵۰ کیلو کالباس تهیه می نمود و سپس در سال ۱۳۱۲ کارخانه خود را به تهران منتقل نمود و تولید روزانه به مراتب بیشتری نیز داشت.
▪️@Mr_Tarikh
▪️ Instagram.com/mr_tarikh_org
در سال ۱۳۰۹ شخص دیگری به نام لیشنیسکی از اهالی شوروی در بندر انزلی کارگاه کوچکی راه اندازی کرد که روزانه ۵۰ کیلو کالباس تهیه می نمود و سپس در سال ۱۳۱۲ کارخانه خود را به تهران منتقل نمود و تولید روزانه به مراتب بیشتری نیز داشت.
▪️@Mr_Tarikh
▪️ Instagram.com/mr_tarikh_org
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
متأسفانه از ابتدای مشروطیت تاکنون که به گمان خود داخل در دورۀ جدیدی از زندگانی سیاسی شدهایم یک قدم فهمیده و جدّی به طرف اصلاحات اساسی برنداشتهایم. با این همه تغییرات اوضاع و اشخاص هیچ روح تازه که بتوان سیاست اساسی به آن نام داد در امور ما اندر نشده است. هر رژیم و هر کابینه روی کار آمد مواد دلفریب چندی را زینت پرگرام خود نمود، ولی هیچ هیئت دولتی درست نمیدانست چه میخواهد، چه میتواند و مخصوصاً چه میباید بکند، هیچیک حقایق و احتیاجات اساسی مملکت را تشخیص نداده و هیچ پرگرام مبتنی بر نقشۀ جدّی و عملی اصلاحات اولیه نبود. در اروپا که احزاب سیاسی منظم دارد کابینهها موافق اکثریت پارلمان تشکیل میگردد و خطوط اساسی پرگرام آنها از روی مرامنامۀ حزبی که منسوب به آنها هستند برداشته میشود، ولی در ایران که احزاب سیاسی و فراکسیونهای پارلمانی آن روی هیچ اصل صحیح و ثابتی تشکیل نشده و مانند امواج اقیانوسها و تپههای شن در صحراها متلاطم و متزلزل است، پرگرام کابینهها کمتر مفهوم عملی دارد و غالباً مرکب از یک عدّه مواد عمومی مبهم و عوامفریبانه است. پس اولقدم آن است که حکومت جدید احتیاجات اساسی و اولیۀ مملکت را تشخیص داده آنها را با حقایق موجوده تطبیق نموده، پس از آن بیدرنگ داخل در عمل شود.
دکتر محمود افشار
تیرماه ۱۳۰۵
[آینده: سال اوّل (تیر ۱۳۰۴- آبان ۱۳۰۵)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۶۳۹ (شمارۀ ۱۱، تیرماه ۱۳۰۵)]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
دکتر محمود افشار
تیرماه ۱۳۰۵
[آینده: سال اوّل (تیر ۱۳۰۴- آبان ۱۳۰۵)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۶۳۹ (شمارۀ ۱۱، تیرماه ۱۳۰۵)]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعه ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس میکنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت میکنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، نا خودآگاه میخواهند که آن جامعه را نابود کنند.
✍مارتین لوتر کینگ
✍مارتین لوتر کینگ
مجله تاریخ اندیش در نظر دارد در شماره ویژه خود به موضوع رهبران مشروطه ، فاتحان تهران بپردازد. لذا از پژوهشگران و علاقه مندان این حوزه دعوت می شود آثار خود را به ایمیل های مجله ارسال نمایند.
حداکثر زمان ارسال مقالات ۳۰شهریور سال جاری خواهد بود و این مدت تمدید نخواهد شد.
ایمیل :tarikhandish@gmail.com
ارتباط با سردبیر: asiyehizadyar@gmail.com
شماره های تماس:33329773-013
09115005094
حداکثر زمان ارسال مقالات ۳۰شهریور سال جاری خواهد بود و این مدت تمدید نخواهد شد.
ایمیل :tarikhandish@gmail.com
ارتباط با سردبیر: asiyehizadyar@gmail.com
شماره های تماس:33329773-013
09115005094
Forwarded from اندیشه حکمت (حسین عسکری)
🔹ما در پیوستگی تاریخ ایران مدیون هخامنشیان هستیم
همایش ملی «جهان ایرانی: ماد و هخامنشی» از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، گروه پژوهشی باستانکاوی تیسافرن، پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری و موزه ملی ایران در پنج شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۳ برگزار شد. در این همایش ۳۴ ایرانشناس درباره جهان ایرانی و نیز دوره ماد و هخامنشی در تالار اندیشگاه فرهنگی و تالار فرهنگ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران سخنرانی کردند.
دکتر حکمتالله ملاصالحی، استاد دانشگاه تهران در این همایش گفت: هخامنشیان و خیزش جهان ایرانی به سوی تاریخ جهان ایرانی است. هخامنشیان نقطهای زرین و سرنوشتساز در تاریخ ایرانی هستند. هیچ تمدنی در تاریخ بشر تمدنیتر از دوره جدید نداشتیم. این تمدن تاریخیترین همه تمدنهاست. هیچکس به اندازه هگل نگاهی به تاریخ نیفکنده است. دوران هخامنشی و این هزاره یکی از هزارههای سرنوشت ساز در تاریخ بشر است.
وی افزود: تاریخ دوران محور است به این معنا وقتی یک خیزش عظیم ریشهای و بنیادی در نهاد انسان اتفاق میافتد ما مدام به آن رجوع میکنیم. مانند رنسانس که رجوع میکنیم به یونان باستان و بازخوانی مسیحیت و قرون وسطی. ما با ارزشهای مشترک و فرهنگ و تاریخ مشترک به عنوان یک ایرانی در اینجا نشستهایم. ما مدیون آن خیزشهایی هستیم که در تاریخ این سرزمین پدید آمده است. از پارینه سنگی مردمی در این سرزمین زندگی میکردند.
دکتر ملاصالحی بیان کرد: دوره هزارههای نوسنگی در غرب آسیا اتفاق افتاد. تحولات شهرنشینی پدید آمد. ایران در صف مقدم شهرنشینی قرار دارد. در حوزههای تمدنی گوناگون با دستاوردهای بسیار بسیار عظیم شاهد هستیم. ولی جالب اینجاست هیچ جا سخن از یک وحدت سرزمینی به عنوان ایرانی در ذیل نام یک دولت سیاسی مشترک وجود ندارد. در یونان هم همینطور است. خیزش در آگاهی یونانی راه تاریخ مشترک است. استورههای ایرانی را برای اولین بار تشکیل میدهد. به تدریج آرام آرام با برآمدن هخامنشیان شکل میگیرد. در قرن ۶ قبل از میلاد همان گذار در ایران نیز اتفاق میافتد. خرد یونانی در ایران با زرتشت اتفاق میافتد. خرد ایرانی شکل میگیرد که نگاه نو به جهان میافکند.
وی گفت: در واقع یک چهره فوقالعاده نبوی داریم که آرام آرام این خیزش را در ذیل خدای واحد و دانا در نظام سیاسی شکل میدهد و این خدای واحد نظامهای متفاوتی را در ذیل یک حاکمیت سیاسی میچیند و دنیای واحد پدید میآورد. در برخی از کتیبههای هخامنشی نام خدا را میبینید. ما در معماری تخت جمشید شکوهی میبینیم که حیرتانگیز است. در واقع نخستین بنای سازمان ملل در مقیاس آن روز در اینجا اتفاق میافتد. هر انسانی با هر عقیدهای میتواند در ذیل این نقطه مشترک زندگی کند. ما ملت هستیم با میراث، استورهها و تاریخ مشترک. اوستا میراث عظیم ماست. تاریخ ما پیوستگی خود را حفظ کرده است که این پیوند و پیوستگی را مدیون هخامنشیان هستیم. آنها چنین جهانی را بنیاد نهادند.
👇
https://amordadnews.com/214648/
@andishehekmat
همایش ملی «جهان ایرانی: ماد و هخامنشی» از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، گروه پژوهشی باستانکاوی تیسافرن، پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری و موزه ملی ایران در پنج شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۳ برگزار شد. در این همایش ۳۴ ایرانشناس درباره جهان ایرانی و نیز دوره ماد و هخامنشی در تالار اندیشگاه فرهنگی و تالار فرهنگ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران سخنرانی کردند.
دکتر حکمتالله ملاصالحی، استاد دانشگاه تهران در این همایش گفت: هخامنشیان و خیزش جهان ایرانی به سوی تاریخ جهان ایرانی است. هخامنشیان نقطهای زرین و سرنوشتساز در تاریخ ایرانی هستند. هیچ تمدنی در تاریخ بشر تمدنیتر از دوره جدید نداشتیم. این تمدن تاریخیترین همه تمدنهاست. هیچکس به اندازه هگل نگاهی به تاریخ نیفکنده است. دوران هخامنشی و این هزاره یکی از هزارههای سرنوشت ساز در تاریخ بشر است.
وی افزود: تاریخ دوران محور است به این معنا وقتی یک خیزش عظیم ریشهای و بنیادی در نهاد انسان اتفاق میافتد ما مدام به آن رجوع میکنیم. مانند رنسانس که رجوع میکنیم به یونان باستان و بازخوانی مسیحیت و قرون وسطی. ما با ارزشهای مشترک و فرهنگ و تاریخ مشترک به عنوان یک ایرانی در اینجا نشستهایم. ما مدیون آن خیزشهایی هستیم که در تاریخ این سرزمین پدید آمده است. از پارینه سنگی مردمی در این سرزمین زندگی میکردند.
دکتر ملاصالحی بیان کرد: دوره هزارههای نوسنگی در غرب آسیا اتفاق افتاد. تحولات شهرنشینی پدید آمد. ایران در صف مقدم شهرنشینی قرار دارد. در حوزههای تمدنی گوناگون با دستاوردهای بسیار بسیار عظیم شاهد هستیم. ولی جالب اینجاست هیچ جا سخن از یک وحدت سرزمینی به عنوان ایرانی در ذیل نام یک دولت سیاسی مشترک وجود ندارد. در یونان هم همینطور است. خیزش در آگاهی یونانی راه تاریخ مشترک است. استورههای ایرانی را برای اولین بار تشکیل میدهد. به تدریج آرام آرام با برآمدن هخامنشیان شکل میگیرد. در قرن ۶ قبل از میلاد همان گذار در ایران نیز اتفاق میافتد. خرد یونانی در ایران با زرتشت اتفاق میافتد. خرد ایرانی شکل میگیرد که نگاه نو به جهان میافکند.
وی گفت: در واقع یک چهره فوقالعاده نبوی داریم که آرام آرام این خیزش را در ذیل خدای واحد و دانا در نظام سیاسی شکل میدهد و این خدای واحد نظامهای متفاوتی را در ذیل یک حاکمیت سیاسی میچیند و دنیای واحد پدید میآورد. در برخی از کتیبههای هخامنشی نام خدا را میبینید. ما در معماری تخت جمشید شکوهی میبینیم که حیرتانگیز است. در واقع نخستین بنای سازمان ملل در مقیاس آن روز در اینجا اتفاق میافتد. هر انسانی با هر عقیدهای میتواند در ذیل این نقطه مشترک زندگی کند. ما ملت هستیم با میراث، استورهها و تاریخ مشترک. اوستا میراث عظیم ماست. تاریخ ما پیوستگی خود را حفظ کرده است که این پیوند و پیوستگی را مدیون هخامنشیان هستیم. آنها چنین جهانی را بنیاد نهادند.
👇
https://amordadnews.com/214648/
@andishehekmat
امرداد
هخامنشیان، خیزش آغازین جهان ایرانی به سوی تاریخ جهان - امرداد
همایش ملی «جهان ایرانی: ماد و هخامنشی» از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، گروه پژوهشی باستانکاوی تیسافرن، پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری و موزه ملی