Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #احادیث | #امام_رضا (ع)
🔹امام رضا علیه السلام فرمودند :
♦️هر كس كه عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد،
خداوند روز قيامت را براى او روز شادى و سرور قرار میدهد.
#امام_رضا
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #احادیث | #امام_رضا (ع)
🔹امام رضا علیه السلام فرمودند :
♦️هر كس كه عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد،
خداوند روز قيامت را براى او روز شادى و سرور قرار میدهد.
#امام_رضا
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #احادیث | #پیامبر
🔹پیامبر ص فرمودند :
♦️فاطمه جان! روز قيامت هر چشمى گريان است،
مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، كه آن چشم در قيامت
خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده میشود.
#پیامبر
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #احادیث | #پیامبر
🔹پیامبر ص فرمودند :
♦️فاطمه جان! روز قيامت هر چشمى گريان است،
مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، كه آن چشم در قيامت
خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده میشود.
#پیامبر
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام🏴
♦️ #حب_الحسین🕊
دادم لباس نوڪری ام را رفو کنند
حَےّ عَلَے العَزایِ شما میرسد بگوش
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #حب_الحسین🕊
دادم لباس نوڪری ام را رفو کنند
حَےّ عَلَے العَزایِ شما میرسد بگوش
🆔 | @taranomrahmat
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
♦️ #مقتل | #ویژه_محرم🌙
♦️ #محرم_الحرام | #روز_دوم 🏴
🔶 ورود #امام_حسین علیه السلام به #کربلا
✍🏻 امام حسین علیه السلام :
🔹بنابر مشهور در این روز در سال 61 هـ آقا و مولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سیّد الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلّی شدند. (1)
در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد.
امام پرسیدند :
نام این زمین چیست ؟
گفتند :
«غاضریه».
نام دیگرش را پرسیدند گفتند :
«شاطئ الفرات».
اسم دیگری هم دارد ؟
گفتند :
«کربلا» هم می گویند.
در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند :
«اللّهُمَّ إنّی أعُوذُ بِکَ مِن الکَربِ و البَلاء.
به خدا قسم زمین کربلا همین است.
به خدا قسم اینجا مردان ما را می کشند !
بخدا قسم اینجا زنان و کودکان ما را به اسیری می برند !
بخدا قسم اینجا پرده ی حرمت ما دریده می شود.
ای جوان مردان، فرود آیید که محلّ قبرهای ما اینجاست ... ». (2)»
📚ارشاد : ج 2، ص 84.
📚کلمات الإمام الحسین علیه السلام : ص 376 _ 374.
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام | #روز_دوم 🏴
🔶 ورود #امام_حسین علیه السلام به #کربلا
✍🏻 امام حسین علیه السلام :
🔹بنابر مشهور در این روز در سال 61 هـ آقا و مولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سیّد الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلّی شدند. (1)
در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد.
امام پرسیدند :
نام این زمین چیست ؟
گفتند :
«غاضریه».
نام دیگرش را پرسیدند گفتند :
«شاطئ الفرات».
اسم دیگری هم دارد ؟
گفتند :
«کربلا» هم می گویند.
در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند :
«اللّهُمَّ إنّی أعُوذُ بِکَ مِن الکَربِ و البَلاء.
به خدا قسم زمین کربلا همین است.
به خدا قسم اینجا مردان ما را می کشند !
بخدا قسم اینجا زنان و کودکان ما را به اسیری می برند !
بخدا قسم اینجا پرده ی حرمت ما دریده می شود.
ای جوان مردان، فرود آیید که محلّ قبرهای ما اینجاست ... ». (2)»
📚ارشاد : ج 2، ص 84.
📚کلمات الإمام الحسین علیه السلام : ص 376 _ 374.
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام 🌙
#یا_رقیه🏴
محبتّت خجلم كرده، عمّه! دست بدار
برای زلف به خون شسته، شانه لازم نیست
به كودكی كه چراغ شبش، سر پدر است
دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست...
🆔 | @taranomrahmat
#یا_رقیه🏴
محبتّت خجلم كرده، عمّه! دست بدار
برای زلف به خون شسته، شانه لازم نیست
به كودكی كه چراغ شبش، سر پدر است
دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست...
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
🔹امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸مبادا از کسانى باشى که از گناه دیگران بیمناکند، و از کیفر گناه خود آسوده خاطرند.
📚(تحف العقول، ص۲۷۳ )
🔸بزرگوار کسى است، که گفتارش با عملش یکى باشد.
📚(مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ )
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
🔹امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸مبادا از کسانى باشى که از گناه دیگران بیمناکند، و از کیفر گناه خود آسوده خاطرند.
📚(تحف العقول، ص۲۷۳ )
🔸بزرگوار کسى است، که گفتارش با عملش یکى باشد.
📚(مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ )
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #تاریخ_عاشورا
ملاقات امام حسین (ع) با #زهیر_بن_قین
🔹شیخ مفید ره روایت میکند : از گروهی از قبیله فزاره و بجیله نقل شده که گفتند : ما همراه زهیر بن قین در کاروان او از سفر حج به سوی کوفه حرکت میکردیم.
🔸کاروان حسین علیه السلام جلوتر حرکت میکرد ، سرانجام کاروان ما به کاروان حسین علیه السلام رسید ، در مسیر راه هرجا که امام حسین علیه السلام میخواستند در منزلگاهی توقف کند ، ما از او کناره میگرفتیم و در منزلگاه دیگر فرود می آمدیم ( از این رو هنوز زهیر خود را آماده نکرده بود که به حسین علیه السلام بپیوندد ) در یکی از منزلگاه ها که کاروان حسین علیه السلام فرود آمد ، ما نیز ناگزیر شدیم در همانجا فرود آییم ، تا این که غذا آوردند و مشغول خوردن غذا شدیم ، ناگاه فرستاده ی امام حسین علیه السلام نزد ما آمد و به ما سلام کرد ، آن گاه خطاب به زهیر بن قین چنین گفت : ای زهیر بن قین! اباعبدالله علیه السلام مرا به سوی تو فرستاده ، تا به تو پیام دهم که نزد حسین علیه السلام بیای .
🔹همه ما لقمه غذایی که در دست داشتیم به زمین انداختیم ، و همچون کسانی که پرنده بر سرشان است ، بی حرکت و مبهوت ماندیم.
ناگاه همسر زهیر بن قین دیلم دختر عمرو بن زهیر گفت : سبحان الله! ایا پسر رسول خدا علیه السلام برای تو پیام میفرستد، و تو را فرا میخواند و تو نزدش نمی روی ؟ چه میشود که به حضورش بروی و سخنش را بشنوی .
🔸زهیر تحت تاثیر کلام همسرش قرار گرفت برخاست و به حضور امام حسین علیه السلام رفت ، چندان نگذشته بود که شادمان با چهره ی برافروخته بازگشت و دستور داد خیمه اش را کندند و اثاثیه اش را برداشت ، و کنار کاروان حسین علیه السلام بردند ، انگاه زهیر به همسرش دیلم گفت ، انا طالق ... ؛ تو را طلاق دادم ، چرا که من دوست ندارم از ناحیه من جز خیر ، اسیبی به تو برسد ،من تصمیم گرفته ام که به حسین علیه السلام بپیوندم تا جانم را فدایش کنم ، و سپر بلای او گردم.
🔹آن گاه زهیر اموال همسرش را به او داد ، و او آن را در اختیار پسر عمو هایش قرار داد ، تا به بستگانش برسد ، سپس دیلم برخواست و نزد زهیر آمد و در حالی که گریه میکرد با او خداحافظی نمود ، هنگام خداحافظی قاطعانه گفت : خداوند یار و یاور تو باشد و آن چه خیر است برای تو فراهم سازد، از تو تقاضا دارم در روز قیامت در نزد جد امام حسین علیه السلام از من یادی کنی .
در این هنگام زهیر به حاظران از افراد قوم و قبیله و کاروان خود رو کرد و گفت : کسی که از شما دوست دارد همراه من بیاید ، وگرنه این اخرین دیدار من با شما است .
🔸سپس گفت : اکنون لازم به یادآوری است که حدیثی از سلمان را به یاد شما آورم ، انگاه که در جنگ به پیروزی و فتح و تحصیل غنائم نایل شدیم ، خوشحال بودیم ، سلمان به ما گفت : ایا به خاطر این پیروزی خوشحالید ؟
گفتیم :آری .
گفت : وقتی که سرور جوانان آل محمد علیه السلام را درک کردید ، در آن هنگام جنگ در رکاب او حسین علیه السلام برای شما خوشحال کننده تر از این غنایم است .
اینکه با شما خداحافظی می کنم، زیرا در آن روز عاشورا زنده نخواهم ماند .
📚بحارالانوار ؛ جلد 2 ص 73 و 74
📚 ج 44 ص 371 و 372 ترجمه ارشاد مفید .
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #تاریخ_عاشورا
ملاقات امام حسین (ع) با #زهیر_بن_قین
🔹شیخ مفید ره روایت میکند : از گروهی از قبیله فزاره و بجیله نقل شده که گفتند : ما همراه زهیر بن قین در کاروان او از سفر حج به سوی کوفه حرکت میکردیم.
🔸کاروان حسین علیه السلام جلوتر حرکت میکرد ، سرانجام کاروان ما به کاروان حسین علیه السلام رسید ، در مسیر راه هرجا که امام حسین علیه السلام میخواستند در منزلگاهی توقف کند ، ما از او کناره میگرفتیم و در منزلگاه دیگر فرود می آمدیم ( از این رو هنوز زهیر خود را آماده نکرده بود که به حسین علیه السلام بپیوندد ) در یکی از منزلگاه ها که کاروان حسین علیه السلام فرود آمد ، ما نیز ناگزیر شدیم در همانجا فرود آییم ، تا این که غذا آوردند و مشغول خوردن غذا شدیم ، ناگاه فرستاده ی امام حسین علیه السلام نزد ما آمد و به ما سلام کرد ، آن گاه خطاب به زهیر بن قین چنین گفت : ای زهیر بن قین! اباعبدالله علیه السلام مرا به سوی تو فرستاده ، تا به تو پیام دهم که نزد حسین علیه السلام بیای .
🔹همه ما لقمه غذایی که در دست داشتیم به زمین انداختیم ، و همچون کسانی که پرنده بر سرشان است ، بی حرکت و مبهوت ماندیم.
ناگاه همسر زهیر بن قین دیلم دختر عمرو بن زهیر گفت : سبحان الله! ایا پسر رسول خدا علیه السلام برای تو پیام میفرستد، و تو را فرا میخواند و تو نزدش نمی روی ؟ چه میشود که به حضورش بروی و سخنش را بشنوی .
🔸زهیر تحت تاثیر کلام همسرش قرار گرفت برخاست و به حضور امام حسین علیه السلام رفت ، چندان نگذشته بود که شادمان با چهره ی برافروخته بازگشت و دستور داد خیمه اش را کندند و اثاثیه اش را برداشت ، و کنار کاروان حسین علیه السلام بردند ، انگاه زهیر به همسرش دیلم گفت ، انا طالق ... ؛ تو را طلاق دادم ، چرا که من دوست ندارم از ناحیه من جز خیر ، اسیبی به تو برسد ،من تصمیم گرفته ام که به حسین علیه السلام بپیوندم تا جانم را فدایش کنم ، و سپر بلای او گردم.
🔹آن گاه زهیر اموال همسرش را به او داد ، و او آن را در اختیار پسر عمو هایش قرار داد ، تا به بستگانش برسد ، سپس دیلم برخواست و نزد زهیر آمد و در حالی که گریه میکرد با او خداحافظی نمود ، هنگام خداحافظی قاطعانه گفت : خداوند یار و یاور تو باشد و آن چه خیر است برای تو فراهم سازد، از تو تقاضا دارم در روز قیامت در نزد جد امام حسین علیه السلام از من یادی کنی .
در این هنگام زهیر به حاظران از افراد قوم و قبیله و کاروان خود رو کرد و گفت : کسی که از شما دوست دارد همراه من بیاید ، وگرنه این اخرین دیدار من با شما است .
🔸سپس گفت : اکنون لازم به یادآوری است که حدیثی از سلمان را به یاد شما آورم ، انگاه که در جنگ به پیروزی و فتح و تحصیل غنائم نایل شدیم ، خوشحال بودیم ، سلمان به ما گفت : ایا به خاطر این پیروزی خوشحالید ؟
گفتیم :آری .
گفت : وقتی که سرور جوانان آل محمد علیه السلام را درک کردید ، در آن هنگام جنگ در رکاب او حسین علیه السلام برای شما خوشحال کننده تر از این غنایم است .
اینکه با شما خداحافظی می کنم، زیرا در آن روز عاشورا زنده نخواهم ماند .
📚بحارالانوار ؛ جلد 2 ص 73 و 74
📚 ج 44 ص 371 و 372 ترجمه ارشاد مفید .
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
Forwarded from اتچ بات
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ یا قاسم ابن حسن
كيست اين نوجوان؟قرار حسن
وارث عزّت و وقار حسن
دُرّ دردانه ي تبار حسن
همه جا هست دستيار حسن
حسن خانه ي حسن قاسم
#حضرت_قاسم_ابن_حسن
#شب_ششم
🆔 | @taranomrahmat
♦️ یا قاسم ابن حسن
كيست اين نوجوان؟قرار حسن
وارث عزّت و وقار حسن
دُرّ دردانه ي تبار حسن
همه جا هست دستيار حسن
حسن خانه ي حسن قاسم
#حضرت_قاسم_ابن_حسن
#شب_ششم
🆔 | @taranomrahmat
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
♦️ #محرم_الحرام🌙
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
Telegram
attach 📎
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
♦️امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار میشود.
📚(بحارالانوار،ج78،ص120)
🔸عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
📚بحار الانوار، ج 78، ص 127
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
♦️امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار میشود.
📚(بحارالانوار،ج78،ص120)
🔸عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
📚بحار الانوار، ج 78، ص 127
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
♦️ #ختم_صلوات
♦️ #محرم_الحرام🌙
✅صدقه برای امام زمان (عج) فراموش نشود ✅
سلام دوستان عزیز،
به نام خدا،
ضمن عرض تسلیت ایام محرم و صفر و قبولی عزاداری عزیزان،
ختم صلوات این هفته را شروع میکنیم.
حضور و همراهی شما باعث افتخار و توفیق اینجانب هستش...✋🏻
صلوات هدیه به #چهارده_معصوم (ع)
به نیت :
🔸سلامتی و ظهور آقا #امام_زمان (عج)
🔹سلامتی و شفای تمامی بیماران
🔸آمرزیده شدن گناهان مسلمین
🔹شادی و آمرزیده شدن روح اموات
🔸و حاجات شخصی عزیزان شرکت کننده
دوستان هر سهم صلوات ختم برابر است با 1400 صلوات، یک هفته هم زمان دارید تا بفرستید.
هر سوالی داشتید در خدمتم👇🏻:
@taranomrahmat1400
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام🌙
✅صدقه برای امام زمان (عج) فراموش نشود ✅
سلام دوستان عزیز،
به نام خدا،
ضمن عرض تسلیت ایام محرم و صفر و قبولی عزاداری عزیزان،
ختم صلوات این هفته را شروع میکنیم.
حضور و همراهی شما باعث افتخار و توفیق اینجانب هستش...✋🏻
صلوات هدیه به #چهارده_معصوم (ع)
به نیت :
🔸سلامتی و ظهور آقا #امام_زمان (عج)
🔹سلامتی و شفای تمامی بیماران
🔸آمرزیده شدن گناهان مسلمین
🔹شادی و آمرزیده شدن روح اموات
🔸و حاجات شخصی عزیزان شرکت کننده
دوستان هر سهم صلوات ختم برابر است با 1400 صلوات، یک هفته هم زمان دارید تا بفرستید.
هر سوالی داشتید در خدمتم👇🏻:
@taranomrahmat1400
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #ختم_صلوات
♦️ #محرم_الحرام🌙
✅صدقه برای امام زمان (عج) فراموش نشود ✅
سلام دوستان عزیز،
به نام خدا،
ضمن عرض تسلیت ایام محرم و صفر و قبولی عزاداری عزیزان،
ختم صلوات این هفته را شروع میکنیم.
حضور و همراهی شما باعث افتخار و توفیق اینجانب هستش...✋🏻
صلوات هدیه به #چهارده_معصوم (ع)
به نیت :
🔸سلامتی و ظهور آقا #امام_زمان (عج)
🔸 حل شدت مشکلات سفر اربعین دوستان
🔹سلامتی و شفای تمامی بیماران
🔸آمرزیده شدن گناهان مسلمین
🔹شادی و آمرزیده شدن روح اموات
🔸و حاجات شخصی عزیزان شرکت کننده
دوستان هر سهم صلوات ختم برابر است با 1400 صلوات، یک هفته هم زمان دارید تا بفرستید.
هر سوالی داشتید در خدمتم👇🏻:
@taranomrahmat1400
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام🌙
✅صدقه برای امام زمان (عج) فراموش نشود ✅
سلام دوستان عزیز،
به نام خدا،
ضمن عرض تسلیت ایام محرم و صفر و قبولی عزاداری عزیزان،
ختم صلوات این هفته را شروع میکنیم.
حضور و همراهی شما باعث افتخار و توفیق اینجانب هستش...✋🏻
صلوات هدیه به #چهارده_معصوم (ع)
به نیت :
🔸سلامتی و ظهور آقا #امام_زمان (عج)
🔸 حل شدت مشکلات سفر اربعین دوستان
🔹سلامتی و شفای تمامی بیماران
🔸آمرزیده شدن گناهان مسلمین
🔹شادی و آمرزیده شدن روح اموات
🔸و حاجات شخصی عزیزان شرکت کننده
دوستان هر سهم صلوات ختم برابر است با 1400 صلوات، یک هفته هم زمان دارید تا بفرستید.
هر سوالی داشتید در خدمتم👇🏻:
@taranomrahmat1400
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
♦️امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار میشود.
📚(بحارالانوار،ج78،ص120)
🔸عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
📚بحار الانوار، ج 78، ص 127
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
♦️امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار میشود.
📚(بحارالانوار،ج78،ص120)
🔸عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
📚بحار الانوار، ج 78، ص 127
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #تاریخ_عاشورا
ملاقات امام حسین (ع) با #زهیر_بن_قین
🔹شیخ مفید ره روایت میکند : از گروهی از قبیله فزاره و بجیله نقل شده که گفتند : ما همراه زهیر بن قین در کاروان او از سفر حج به سوی کوفه حرکت میکردیم.
🔸کاروان حسین علیه السلام جلوتر حرکت میکرد ، سرانجام کاروان ما به کاروان حسین علیه السلام رسید ، در مسیر راه هرجا که امام حسین علیه السلام میخواستند در منزلگاهی توقف کند ، ما از او کناره میگرفتیم و در منزلگاه دیگر فرود می آمدیم ( از این رو هنوز زهیر خود را آماده نکرده بود که به حسین علیه السلام بپیوندد ) در یکی از منزلگاه ها که کاروان حسین علیه السلام فرود آمد ، ما نیز ناگزیر شدیم در همانجا فرود آییم ، تا این که غذا آوردند و مشغول خوردن غذا شدیم ، ناگاه فرستاده ی امام حسین علیه السلام نزد ما آمد و به ما سلام کرد ، آن گاه خطاب به زهیر بن قین چنین گفت : ای زهیر بن قین! اباعبدالله علیه السلام مرا به سوی تو فرستاده ، تا به تو پیام دهم که نزد حسین علیه السلام بیای .
🔹همه ما لقمه غذایی که در دست داشتیم به زمین انداختیم ، و همچون کسانی که پرنده بر سرشان است ، بی حرکت و مبهوت ماندیم.
ناگاه همسر زهیر بن قین دیلم دختر عمرو بن زهیر گفت : سبحان الله! ایا پسر رسول خدا علیه السلام برای تو پیام میفرستد، و تو را فرا میخواند و تو نزدش نمی روی ؟ چه میشود که به حضورش بروی و سخنش را بشنوی .
🔸زهیر تحت تاثیر کلام همسرش قرار گرفت برخاست و به حضور امام حسین علیه السلام رفت ، چندان نگذشته بود که شادمان با چهره ی برافروخته بازگشت و دستور داد خیمه اش را کندند و اثاثیه اش را برداشت ، و کنار کاروان حسین علیه السلام بردند ، انگاه زهیر به همسرش دیلم گفت ، انا طالق ... ؛ تو را طلاق دادم ، چرا که من دوست ندارم از ناحیه من جز خیر ، اسیبی به تو برسد ،من تصمیم گرفته ام که به حسین علیه السلام بپیوندم تا جانم را فدایش کنم ، و سپر بلای او گردم.
🔹آن گاه زهیر اموال همسرش را به او داد ، و او آن را در اختیار پسر عمو هایش قرار داد ، تا به بستگانش برسد ، سپس دیلم برخواست و نزد زهیر آمد و در حالی که گریه میکرد با او خداحافظی نمود ، هنگام خداحافظی قاطعانه گفت : خداوند یار و یاور تو باشد و آن چه خیر است برای تو فراهم سازد، از تو تقاضا دارم در روز قیامت در نزد جد امام حسین علیه السلام از من یادی کنی .
در این هنگام زهیر به حاظران از افراد قوم و قبیله و کاروان خود رو کرد و گفت : کسی که از شما دوست دارد همراه من بیاید ، وگرنه این اخرین دیدار من با شما است .
🔸سپس گفت : اکنون لازم به یادآوری است که حدیثی از سلمان را به یاد شما آورم ، انگاه که در جنگ به پیروزی و فتح و تحصیل غنائم نایل شدیم ، خوشحال بودیم ، سلمان به ما گفت : ایا به خاطر این پیروزی خوشحالید ؟
گفتیم :آری .
گفت : وقتی که سرور جوانان آل محمد علیه السلام را درک کردید ، در آن هنگام جنگ در رکاب او حسین علیه السلام برای شما خوشحال کننده تر از این غنایم است .
اینکه با شما خداحافظی می کنم، زیرا در آن روز عاشورا زنده نخواهم ماند .
📚بحارالانوار ؛ جلد 2 ص 73 و 74
📚 ج 44 ص 371 و 372 ترجمه ارشاد مفید .
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #تاریخ_عاشورا
ملاقات امام حسین (ع) با #زهیر_بن_قین
🔹شیخ مفید ره روایت میکند : از گروهی از قبیله فزاره و بجیله نقل شده که گفتند : ما همراه زهیر بن قین در کاروان او از سفر حج به سوی کوفه حرکت میکردیم.
🔸کاروان حسین علیه السلام جلوتر حرکت میکرد ، سرانجام کاروان ما به کاروان حسین علیه السلام رسید ، در مسیر راه هرجا که امام حسین علیه السلام میخواستند در منزلگاهی توقف کند ، ما از او کناره میگرفتیم و در منزلگاه دیگر فرود می آمدیم ( از این رو هنوز زهیر خود را آماده نکرده بود که به حسین علیه السلام بپیوندد ) در یکی از منزلگاه ها که کاروان حسین علیه السلام فرود آمد ، ما نیز ناگزیر شدیم در همانجا فرود آییم ، تا این که غذا آوردند و مشغول خوردن غذا شدیم ، ناگاه فرستاده ی امام حسین علیه السلام نزد ما آمد و به ما سلام کرد ، آن گاه خطاب به زهیر بن قین چنین گفت : ای زهیر بن قین! اباعبدالله علیه السلام مرا به سوی تو فرستاده ، تا به تو پیام دهم که نزد حسین علیه السلام بیای .
🔹همه ما لقمه غذایی که در دست داشتیم به زمین انداختیم ، و همچون کسانی که پرنده بر سرشان است ، بی حرکت و مبهوت ماندیم.
ناگاه همسر زهیر بن قین دیلم دختر عمرو بن زهیر گفت : سبحان الله! ایا پسر رسول خدا علیه السلام برای تو پیام میفرستد، و تو را فرا میخواند و تو نزدش نمی روی ؟ چه میشود که به حضورش بروی و سخنش را بشنوی .
🔸زهیر تحت تاثیر کلام همسرش قرار گرفت برخاست و به حضور امام حسین علیه السلام رفت ، چندان نگذشته بود که شادمان با چهره ی برافروخته بازگشت و دستور داد خیمه اش را کندند و اثاثیه اش را برداشت ، و کنار کاروان حسین علیه السلام بردند ، انگاه زهیر به همسرش دیلم گفت ، انا طالق ... ؛ تو را طلاق دادم ، چرا که من دوست ندارم از ناحیه من جز خیر ، اسیبی به تو برسد ،من تصمیم گرفته ام که به حسین علیه السلام بپیوندم تا جانم را فدایش کنم ، و سپر بلای او گردم.
🔹آن گاه زهیر اموال همسرش را به او داد ، و او آن را در اختیار پسر عمو هایش قرار داد ، تا به بستگانش برسد ، سپس دیلم برخواست و نزد زهیر آمد و در حالی که گریه میکرد با او خداحافظی نمود ، هنگام خداحافظی قاطعانه گفت : خداوند یار و یاور تو باشد و آن چه خیر است برای تو فراهم سازد، از تو تقاضا دارم در روز قیامت در نزد جد امام حسین علیه السلام از من یادی کنی .
در این هنگام زهیر به حاظران از افراد قوم و قبیله و کاروان خود رو کرد و گفت : کسی که از شما دوست دارد همراه من بیاید ، وگرنه این اخرین دیدار من با شما است .
🔸سپس گفت : اکنون لازم به یادآوری است که حدیثی از سلمان را به یاد شما آورم ، انگاه که در جنگ به پیروزی و فتح و تحصیل غنائم نایل شدیم ، خوشحال بودیم ، سلمان به ما گفت : ایا به خاطر این پیروزی خوشحالید ؟
گفتیم :آری .
گفت : وقتی که سرور جوانان آل محمد علیه السلام را درک کردید ، در آن هنگام جنگ در رکاب او حسین علیه السلام برای شما خوشحال کننده تر از این غنایم است .
اینکه با شما خداحافظی می کنم، زیرا در آن روز عاشورا زنده نخواهم ماند .
📚بحارالانوار ؛ جلد 2 ص 73 و 74
📚 ج 44 ص 371 و 372 ترجمه ارشاد مفید .
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
♦️ #محرم_الحرام🌙
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
Telegram
attach 📎