چه جای شِکوه اگر زخم آتشین خوردم
که هر چه بود ز مارِ در آستین خوردم
فقط به خیزش فواره ها نظر کردم
فرود آب ندیدم! فریب از این خوردم
مرا نه دشمن شیطانی ام به خاک افکند
که تیر وسوسه از یارِ در کمین خوردم
ز من مخواه کنون با یقین کنم توبه
من از بهشت مگر میوه با یقین خوردم!
قفس گشودی ام و «اختیار» بخشیدی
همین که از قفست پر زدم، زمین خوردم
#فاضل_نظری
@taranom_org
که هر چه بود ز مارِ در آستین خوردم
فقط به خیزش فواره ها نظر کردم
فرود آب ندیدم! فریب از این خوردم
مرا نه دشمن شیطانی ام به خاک افکند
که تیر وسوسه از یارِ در کمین خوردم
ز من مخواه کنون با یقین کنم توبه
من از بهشت مگر میوه با یقین خوردم!
قفس گشودی ام و «اختیار» بخشیدی
همین که از قفست پر زدم، زمین خوردم
#فاضل_نظری
@taranom_org
چقدر دلم میخواهد
از اول دوستت داشته باشم !
و دوباره ..
از اول ...
آخر میدانی
به قول مادربزرگ
همه چیـز
فقط اول اش خوب است
👤مریم قهرمانلو | @taranom_org
از اول دوستت داشته باشم !
و دوباره ..
از اول ...
آخر میدانی
به قول مادربزرگ
همه چیـز
فقط اول اش خوب است
👤مریم قهرمانلو | @taranom_org
گر تو از من دل نمی کندی جهانم این نبود
یا اگر بود انتهای داستانم این نبود
ابرهای تیره چشم انداز صبح من شده است
آفتابم مانده بودی آسمانم این نبود
رنگ و بوی گل مرا از فکر فردا دور کرد
کاج اگر می کاشتم شاید خزانم این نبود
در غمت می سوزم و تنها صبوری می کنم
کاش در دنیا خدایا امتحانم این نبود
*دل بریدن گاه تنها راه عاشق ماندن است*
بی وفا پیش از تو حرف دوستانم این نبود
#محمدحسن_جمشیدی
*فاضل نظری*
@taranom_org
یا اگر بود انتهای داستانم این نبود
ابرهای تیره چشم انداز صبح من شده است
آفتابم مانده بودی آسمانم این نبود
رنگ و بوی گل مرا از فکر فردا دور کرد
کاج اگر می کاشتم شاید خزانم این نبود
در غمت می سوزم و تنها صبوری می کنم
کاش در دنیا خدایا امتحانم این نبود
*دل بریدن گاه تنها راه عاشق ماندن است*
بی وفا پیش از تو حرف دوستانم این نبود
#محمدحسن_جمشیدی
*فاضل نظری*
@taranom_org
چه شوری بهتر از
برخورد برق چشم ها با هم ؟
نگاهش را تماشا کن ،
اگر فهمید حاشا کن...
👤فاضل نظری | @taranom_org
برخورد برق چشم ها با هم ؟
نگاهش را تماشا کن ،
اگر فهمید حاشا کن...
👤فاضل نظری | @taranom_org
این هدیه را اگر نپذیری کجا برم؟
جان است جان! اگر تو نگیری کجا برم؟
یار عزیز! یوسف من کم تحمل است
این برده را برای اسیری کجا برم؟
بخت مرا سیاه چو گیسوی خود مخواه
موی سفید را سر پیری کجا برم؟
ای قلب زخم خوردهء بیمار، من تو را
گر پیش پای دوست نمیری کجا برم؟
جان هدیهایست پیشکش آورده از خودت
این هدیه را اگر نپذیری کجا برم؟
#فاضل_نظری
@taranom_org
جان است جان! اگر تو نگیری کجا برم؟
یار عزیز! یوسف من کم تحمل است
این برده را برای اسیری کجا برم؟
بخت مرا سیاه چو گیسوی خود مخواه
موی سفید را سر پیری کجا برم؟
ای قلب زخم خوردهء بیمار، من تو را
گر پیش پای دوست نمیری کجا برم؟
جان هدیهایست پیشکش آورده از خودت
این هدیه را اگر نپذیری کجا برم؟
#فاضل_نظری
@taranom_org
نسیم از گیسوانت رد شد و باران تو را بوسید
طبیعت سهم خود را از تماشای تو می گیرد...
#فاضل_نظری
@taranom_org
طبیعت سهم خود را از تماشای تو می گیرد...
#فاضل_نظری
@taranom_org
از عطر تو سرمستم و از طعم تو دلخون
ای کفر شکوفا شده در بوتهی ایمان
ای سبزترین دانهی این دام قدیمی
ای شرم تو دل برده از این تازهمسلمان
سنگینی یک لحظه نگاه تو چه کردهست
با سستترین پایهی این خانهی ویران
ای کاش تو را تنگ در آغوش بگیرم!
چون پیچک پیچیده به اندام درختان
#پوریا_شیرانی
@taranom_org
ای کفر شکوفا شده در بوتهی ایمان
ای سبزترین دانهی این دام قدیمی
ای شرم تو دل برده از این تازهمسلمان
سنگینی یک لحظه نگاه تو چه کردهست
با سستترین پایهی این خانهی ویران
ای کاش تو را تنگ در آغوش بگیرم!
چون پیچک پیچیده به اندام درختان
#پوریا_شیرانی
@taranom_org
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند - Tarabnak.Blog.Ir
شهریار - Tarabnak.Blog.Ir
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند ...
با صدای دلنشین استاد #شهریار
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند
@taranom_org
با صدای دلنشین استاد #شهریار
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند
@taranom_org
کاش نهان نگه نداشته بودم
شیشهی می را کجا گذاشته بودم؟
حاصل رنجم چه بود؟حسرت و افسوس
کاش گل آرزو نکاشته بودم
از تو برای کسی اگرچه نگفتم
مهر تو را در دلم نگاشته بودم
تا نه به مسجد روی نه میکده بی من
کوچه به کوچه نفر گماشته بودم
چشم به حیرت گشودم و تو نبودی
کاش سر از خواب بر نداشته بودم
#فاضل_نظری
@taranom_org
شیشهی می را کجا گذاشته بودم؟
حاصل رنجم چه بود؟حسرت و افسوس
کاش گل آرزو نکاشته بودم
از تو برای کسی اگرچه نگفتم
مهر تو را در دلم نگاشته بودم
تا نه به مسجد روی نه میکده بی من
کوچه به کوچه نفر گماشته بودم
چشم به حیرت گشودم و تو نبودی
کاش سر از خواب بر نداشته بودم
#فاضل_نظری
@taranom_org
تو را به جان من، ای جان من به قربانت!
بگیر دست مرا ، دست من به دامانت!
میان موج بال زنده مانده ام ، اما
شکسته کشتی بغضم به دست طوفانت
چه شد که وقت سفر قلبت از تپش افتاد؟
چرا ندید مرا دیده ی هراسانت؟
تو انتظار فراموشی از کسی داری
ُکه در جواب تو زُل میزند به چشمانت؟
چقدر دوری از این خسته ، از خیابان ها
چقدر فاصله مانده ست تا خیابانت؟
بگو چرا گرهی را که دست وا میکرد
گذاشتی که کنون وا کنی به دندانت؟!
مرا دوبار به هم ریخت دلربایی تو
هجوم آمدنت ، رفتن شتابانت ...
👤پوریا شیرانی | @taranom_org
📚ماهی نمیر! باش که دریا بیاورم
بگیر دست مرا ، دست من به دامانت!
میان موج بال زنده مانده ام ، اما
شکسته کشتی بغضم به دست طوفانت
چه شد که وقت سفر قلبت از تپش افتاد؟
چرا ندید مرا دیده ی هراسانت؟
تو انتظار فراموشی از کسی داری
ُکه در جواب تو زُل میزند به چشمانت؟
چقدر دوری از این خسته ، از خیابان ها
چقدر فاصله مانده ست تا خیابانت؟
بگو چرا گرهی را که دست وا میکرد
گذاشتی که کنون وا کنی به دندانت؟!
مرا دوبار به هم ریخت دلربایی تو
هجوم آمدنت ، رفتن شتابانت ...
👤پوریا شیرانی | @taranom_org
📚ماهی نمیر! باش که دریا بیاورم