#بزودی
#منتشر_خواهیم_کرد
#مسیحا_ی_تلماسه
#بگو_متاسفی
#وقتی_تو_را_از_دست_دادم
توضیح این که
این عناوین حداقل تا اواسط آبان ماه چاپ خواهند شد .
توضیح دیگر
دو جلد از کتابهای گمل هم در دست چاپ هستند این عناوین هم تا اواخر آبان ماه چاپ می شوند.
مورد بعدی این که
برای دوستداران و علاقه مندان به مجموعه ی
#ملکه_ی_سرخ
جلد بعدی با عنوان #قفس_پادشاه
تا اواخر مهرماه حتما چاپ خواهد شد .
سعی کردیم که در این پست تمام سوالهای احتمالی را جواب بدهیم .
لطفا کپشن را با دقت بخوانید
ممنون
#کتابسرای_تندیس
#منتشر_خواهیم_کرد
#مسیحا_ی_تلماسه
#بگو_متاسفی
#وقتی_تو_را_از_دست_دادم
توضیح این که
این عناوین حداقل تا اواسط آبان ماه چاپ خواهند شد .
توضیح دیگر
دو جلد از کتابهای گمل هم در دست چاپ هستند این عناوین هم تا اواخر آبان ماه چاپ می شوند.
مورد بعدی این که
برای دوستداران و علاقه مندان به مجموعه ی
#ملکه_ی_سرخ
جلد بعدی با عنوان #قفس_پادشاه
تا اواخر مهرماه حتما چاپ خواهد شد .
سعی کردیم که در این پست تمام سوالهای احتمالی را جواب بدهیم .
لطفا کپشن را با دقت بخوانید
ممنون
#کتابسرای_تندیس
#پیشنهاد_امروز
#وقتی_تو_را_از_دست_دادم
#کلی_ریمر
#محبوبه_مسلمی_زاده
۳۷۶ صفحه
قیمت ۳۷ هزار تومان
هرگز آروز کرده ای که کاش فرصت داشتی کسی را دوباره برای اولین بار ملاقات کنی ؟
وقتی لئو و مولی یکدیگر را دیدند و ازدواج کردند ،عقیده داشتند که شکست ناپذیرند.
با هم می توانستند با دنیا بجنگند . اما لئو ،یک روزنامه نگار جنگ، زندگی شوریده ای دارد و وقتی به سوی ناشناخته ها گام بر می دارد تراژدی واقع می شود و حافظه اش را از دست می دهد.
مولی برای کمک به او و پر کردن شکاف ، می شتابد و به زودی یکسره دل به عشق یکدیگر می سپارند.
مسئله این است که مولی چیزی را پنهان می کند، چیزی بزرگ . فداکاری زن نزد لئو ،ظاهر سازی است . ازدواج لئو و مولی از مدت ها پیش از تصادف لئو متزلزل بود .
مولی هر چقدر بیشتر به شوهرش نزدیک می شود ، از باز یافتن حافظه ی او ترسان تر می شود. همین که حافظه ی لئو ذره ذره برمی گردد
مولی می ترسد او را برای بار دوم از دست بدهد .
داستانی عاطفی و اندوه بار که ایمان شما را به نیروی عشق باز می گرداند.
@tandisbooks
#وقتی_تو_را_از_دست_دادم
#کلی_ریمر
#محبوبه_مسلمی_زاده
۳۷۶ صفحه
قیمت ۳۷ هزار تومان
هرگز آروز کرده ای که کاش فرصت داشتی کسی را دوباره برای اولین بار ملاقات کنی ؟
وقتی لئو و مولی یکدیگر را دیدند و ازدواج کردند ،عقیده داشتند که شکست ناپذیرند.
با هم می توانستند با دنیا بجنگند . اما لئو ،یک روزنامه نگار جنگ، زندگی شوریده ای دارد و وقتی به سوی ناشناخته ها گام بر می دارد تراژدی واقع می شود و حافظه اش را از دست می دهد.
مولی برای کمک به او و پر کردن شکاف ، می شتابد و به زودی یکسره دل به عشق یکدیگر می سپارند.
مسئله این است که مولی چیزی را پنهان می کند، چیزی بزرگ . فداکاری زن نزد لئو ،ظاهر سازی است . ازدواج لئو و مولی از مدت ها پیش از تصادف لئو متزلزل بود .
مولی هر چقدر بیشتر به شوهرش نزدیک می شود ، از باز یافتن حافظه ی او ترسان تر می شود. همین که حافظه ی لئو ذره ذره برمی گردد
مولی می ترسد او را برای بار دوم از دست بدهد .
داستانی عاطفی و اندوه بار که ایمان شما را به نیروی عشق باز می گرداند.
@tandisbooks
به آرامی می گویم: «در واقع تو دربارهی این که کی هستی، کاملا اشتباه میکردی تا این که کمی بیشتر دنیا رو تجربه کردی و متفاوت تر شدی. این همون الهام زمان ملاقات ما بود.» دنبال راهی میگردم که اینها را به هم مرتبط کنم. من گستره و ژرفای عشق واقعی را پیش از دیدار لئو درنیافته بودم. در گذشته فکر کرده بودم که عاشق دوست پسرهام بودم، اما حالا می توانم بفهمم که آن احساسات کم عمق و شکننده بود. عشق من به لئو منحصر به فرد و ویژه بود، چیزی یک سره متفاوت، هر چند اکنون حتی اعتراف به آن برای خودم هم دردآور است. آهی میکشم و باز لئو را | می نگرم. مواظب نگاه خیره اش هست، اما به دقت دارد مرا نگاه می کند.
«جوریه که انگار من قبلا فقط سیاه و سفید رو میدیدم و عاشق تو شدن اولین تجربه ی رنگی من بوده و من میدونم که برای تو هم همین طور بود. ما خیلی سخت و سریع عاشق شدیم و درباره ی آینده هر نظری که داشتیم، باید بازنگری میشد چون دنیا یک دفعه جای متفاوتی شد.» همان طور که کلمات درست را با من من میگفتم، چین و چروکی به بینی ام انداختم. «میدونی؟ این فقط خوب بود.»
●
www.ketabism.ir
www.ketabism.com
#کتاب #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #وقتی_تو_را_از_دست_دادم #کلی_ریمر #محبوبه_مسلمی_زاده #انتشارات_کتابسرای_تندیس
«جوریه که انگار من قبلا فقط سیاه و سفید رو میدیدم و عاشق تو شدن اولین تجربه ی رنگی من بوده و من میدونم که برای تو هم همین طور بود. ما خیلی سخت و سریع عاشق شدیم و درباره ی آینده هر نظری که داشتیم، باید بازنگری میشد چون دنیا یک دفعه جای متفاوتی شد.» همان طور که کلمات درست را با من من میگفتم، چین و چروکی به بینی ام انداختم. «میدونی؟ این فقط خوب بود.»
●
www.ketabism.ir
www.ketabism.com
#کتاب #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #وقتی_تو_را_از_دست_دادم #کلی_ریمر #محبوبه_مسلمی_زاده #انتشارات_کتابسرای_تندیس
#Repost @leilamasrori (@get_repost)
・・・
❤️توجه: با #عشقي زايد الوصف اين پست معرفي كتاب را مي نويسم❤️🧡💛
.
📖مي توانم آدرنالين را كه در رگ هايم جاري مي شود احساس كنم و آن حس غريب پيروزي را هنگامي كه سرانجام وضعيت را به طريقي در مي يابم كه پيش تر هيچ كس آن را در نيافته بود. بعدا خود را پشت كامپيوتر در اتاق رنگ و رو رفته ي هتل در حال ارسال كلمات تصور مي كنم. خرسندي از آن لحظه اي را حس مي كنم كه مجله در دستم است و اين منم كه درگيري را فيصله دادم و آن را بر همگان عرضه داشتم. اين منم كه تصميم گرفت تاريخ چگونه آن برهه از زمان را به خاطر بسپارد. آن ها اوقاتي هستند كه احساس مي كنم قدرتمندترين مرد جهانم. برترس غلبه كرده ام، اما فقط اين نيست، تنها كسي هستم كه بر ترس فائق شده است. #ازطرف_آنان_كه_صدايشان_به_جايي_نمي_رسد_حرف_زده_ام📖
برشي از : وقتي تو را از دست دادم .
شرح نوشت: 📚📖اين رمان ماجراي زندگي پر فراز و فرودِ عاشقانه ي زوجي اهل رسانه است و البته قهرمان مرد#خبرنگار_جنگي است! اصولا #عاشقانه ژانر مطلوب من نيست اما اين رمان در لايه هاي بعدي خود جذابيت هاي فراواني دارد جدا از اينكه به #رسانه و كار #خبر گوشه چشمي دارد يك زندگي را دقيق #واكاوي مي كند و چققققدرررر برايم جذاب بود مراودات حساب شده ادمهايي كه در اوج احساسات هم اولويتشان صداقت است و مدام ذهنم در قياس بود با مدل زندگي ما در ايران كه تعارف و دروغ و حس قرباني بودن در ما بيداد مي كند و هميشه حق بجانبيم! برايم جذاب بود #كلي_ريمر ضمن به تصوير كشيدن مدل زندگي امروز امريكايي/كتاب متعلق به دوهزار و شانزده ميلاديست/ چه تحليل درست و خانواده مدار و انسان گرايي را ارائه مي دهد اينكه به ديگري بپرداز اما خودت را از ياد نبر و درو غ نگو .... و اينكه هيچ چيز بقدر برسر قول و حرف ماندن اهميت ندارد حتي عاشقانه ترين اميال و خواسته ها چراكه همين تعهد است كه در نهايت #عشق و #دوست_داشتن را جلاي ِ معنا مي دهد. #وقتي_تو_را_از_دست_دادم يادمان مي دهد #عاشقي كردن را خواه در كار ؛ خواه با يار📖📚
با تشکر از دوست عزیز خانم لیلا مسروری
@leilamasrori
#وقتی_تو_را_از_دست_دادم
#کلی_ریمر
#محبوبه_مسلمی_زاده
#کتابسرای_تندیس
#کتاب #کتاب_خوب #کتاب_و_کتابخوانی
#whenilostyou#kellyrimmer
#book#booklover
#وقتي_تو_را_از_دست_دادم#كلي_ريمر#محبوبه
@tandisbooks
・・・
❤️توجه: با #عشقي زايد الوصف اين پست معرفي كتاب را مي نويسم❤️🧡💛
.
📖مي توانم آدرنالين را كه در رگ هايم جاري مي شود احساس كنم و آن حس غريب پيروزي را هنگامي كه سرانجام وضعيت را به طريقي در مي يابم كه پيش تر هيچ كس آن را در نيافته بود. بعدا خود را پشت كامپيوتر در اتاق رنگ و رو رفته ي هتل در حال ارسال كلمات تصور مي كنم. خرسندي از آن لحظه اي را حس مي كنم كه مجله در دستم است و اين منم كه درگيري را فيصله دادم و آن را بر همگان عرضه داشتم. اين منم كه تصميم گرفت تاريخ چگونه آن برهه از زمان را به خاطر بسپارد. آن ها اوقاتي هستند كه احساس مي كنم قدرتمندترين مرد جهانم. برترس غلبه كرده ام، اما فقط اين نيست، تنها كسي هستم كه بر ترس فائق شده است. #ازطرف_آنان_كه_صدايشان_به_جايي_نمي_رسد_حرف_زده_ام📖
برشي از : وقتي تو را از دست دادم .
شرح نوشت: 📚📖اين رمان ماجراي زندگي پر فراز و فرودِ عاشقانه ي زوجي اهل رسانه است و البته قهرمان مرد#خبرنگار_جنگي است! اصولا #عاشقانه ژانر مطلوب من نيست اما اين رمان در لايه هاي بعدي خود جذابيت هاي فراواني دارد جدا از اينكه به #رسانه و كار #خبر گوشه چشمي دارد يك زندگي را دقيق #واكاوي مي كند و چققققدرررر برايم جذاب بود مراودات حساب شده ادمهايي كه در اوج احساسات هم اولويتشان صداقت است و مدام ذهنم در قياس بود با مدل زندگي ما در ايران كه تعارف و دروغ و حس قرباني بودن در ما بيداد مي كند و هميشه حق بجانبيم! برايم جذاب بود #كلي_ريمر ضمن به تصوير كشيدن مدل زندگي امروز امريكايي/كتاب متعلق به دوهزار و شانزده ميلاديست/ چه تحليل درست و خانواده مدار و انسان گرايي را ارائه مي دهد اينكه به ديگري بپرداز اما خودت را از ياد نبر و درو غ نگو .... و اينكه هيچ چيز بقدر برسر قول و حرف ماندن اهميت ندارد حتي عاشقانه ترين اميال و خواسته ها چراكه همين تعهد است كه در نهايت #عشق و #دوست_داشتن را جلاي ِ معنا مي دهد. #وقتي_تو_را_از_دست_دادم يادمان مي دهد #عاشقي كردن را خواه در كار ؛ خواه با يار📖📚
با تشکر از دوست عزیز خانم لیلا مسروری
@leilamasrori
#وقتی_تو_را_از_دست_دادم
#کلی_ریمر
#محبوبه_مسلمی_زاده
#کتابسرای_تندیس
#کتاب #کتاب_خوب #کتاب_و_کتابخوانی
#whenilostyou#kellyrimmer
#book#booklover
#وقتي_تو_را_از_دست_دادم#كلي_ريمر#محبوبه
@tandisbooks