کتابسرای تندیس
2.52K subscribers
5.45K photos
106 videos
22 files
1.56K links
کانال اختصاصی اطلاع رسانی کتابسرای تندیس

سایت کتابسرای تندیس:
Www.tandispub.com

تماس با ما:
@Tandis_books
02188892917

آدرس کتابفروشی:
تهران، خیابان ولیعصر(عج)، نرسیده به خیابان شهید مطهری، پلاک ۱۹۷۷
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔔 #معرفی_کتاب
📚 #کتابسرای_تندیس

📕 عنوان: #چقدر_در_تاریکی_بالا_میرویم
🖋 نویسنده: #سکویا_ناگاماتسو
🖌 بازگردانی: #ابوالفضل_نصری
📄 نوع کاغذ: بالک
📄 صفحات: ۳۵۲
💳 قیمت: ۳۵۰,۰۰۰ تومان
🖇 چاپ: اول

📚 خلاصه:
در دنیای بیرون، مردم خودشان را با بی‌اطلاعی، سیاست و اعتقاداتشان تسلی می‌دهند اما این‌جا در میان این گنبدها فقط اعداد و ارقام اهمیت دارند. یکسره به خودمان می‌گوییم کارمان را تمام می‌کنیم و به خانه برمی‌گردیم. بعضی روزها خودم هم این حرف را باور می‌کنم. لباس‌های زمستانی دخترم را می‌پوشم، دوگو را برمی‌دارم و وارد توندرا می‌شوم. پیش خودم تصور می‌کنم که مجسمه، آن ویروس و تمام چیزهای دیگری را که یخ از ما پنهان کرده بود، می‌مکد و شکم سنگی‌اش از تمام چیزهایی که می‌توانند به ما آسیب برسانند، پر می‌شود.

💬 @Tandis_books

🌐 Www.Tandispub.com

🔮 @tandisbooks
‌‌‌📣 #معرفی_کتاب
💬 #کتابسرای_تندیس

📚 عنوان: #هتل_شیشه_ای
🖋 نویسنده:#امیلی_سنت_جان_مندل
🖋 مترجم: #ابوالفضل_نصری
📄 صفحات: ۳۲۸
💵 قیمت: ۳۲۰,۰۰۰ تومان

وینسنت اسمیت متصدی بار هتل کایت است، هتلی پنج ستاره و مجلل در شمالی‌ترین نقطه جزیره ونکوور. شبی که وینسنت با جاناتان آلکایتیس آشنا شد، فرد ناشناسی روی دیوار شيشه‌ای لابی هتل نوشت: چرا خرده شيشه را قورت نمی‌دهی؟ اما در بخش اعیان‌نشین منهتن جرم به مراتب بزرگتری در حال وقوع بود: آلکایتیس مسئول یک کلاهبرداری پانزی بین‌المللی بود که سرمایه‌گذاران از همه جا بی‌خبر خود را با وعده سودی کلان و مداوم فریب می‌داد. وقتی این امپراتوری مالی عظیم فروریخت، ثروت هنگفتی را نابود کرد و زندگی‌های زیادی را به تباهی کشید. وینسنت که سال‌ها نقش همسر آلکایتیس را بازی می‌کرد، خودش را به دست تاریکی سپرد. سال‌ها بعد یکی از قربانیان کلاهبرداری مأمور شد تا در مورد یک اتفاق عجیب تحقیق کند: زنی در دل شبی طوفانی از روی عرشه یک کشتی کانتینربر ناپدید شده بود.
امیلی سنت جان مندل در این داستان مجذوب‌کننده، خوانندگان را از میان منظره‌هایی پنهان عبور می‌دهد و با زوایای تاریک کمپ‌های بی‌خانمان‌ها، باشگاه‌های زیرزمینی، صنعت حمل‌ونقل دریایی بین‌المللی، هتل‌های لوکس و زندان‌های فدرال آشنا می‌کند. هتل شیشه‌ای داستانی مملو از زیبایی‌های غیرمنتظره و تصویری خیره‌کننده از طمع و گناه، عشق و توهم، پیامدهای ناخواسته تصمیمات انسان‌ها و مسیرهای بی‌شماری است که در آن‌ها به جست‌وجوی معنای حقیقی زندگی می‌پردازیم.

💬 @Tandis_books

🌐 Www.Tandispub.com

🔮 @tandisbooks

‌‌‌‌📣 #به_زودی
💬 #کتابسرای_تندیس


📕 عنوان: #دروازۀ_بی‌نهایت
📚 مجموعه: #پاندومینیون
🖋نویسنده: #ام_آر_کری
🖋 مترجم: #ابوالفضل_نصری
🔖 چاپ اول

فاصله‌های غیرقابل تصور میان‌ستاره‌ای و نایاب‌بودن سیاره‌های زیست‌پذیر، موجودات هوشمند ساکن زمین را در هزاران هزار پیوستار واقعیت به این فکر انداخت که آخرین کارت خود برای بقا را خرج گزینه‌ای کنند که امتحان خود را طی میلیون‌ها سال پس داده بود: زمین. به این صورت بود که ساکنان زمین با ابداع فناوری سفر میان‌بعدی از دروازه‌ای گذشتند که آن‌ها را وارد بی‌نهایتی بی‌انتها کرد و اتحادی به نام پاندومینیون بین میلیون‌ها دنیا شکل گرفت. دنیاهایی که هرچند در پیوستارهای متفاوتی قرار داشتند، اما در واقع همۀ آن‌ها زمین بودند. اما کشف تصادفی سفر به دنیاهای موازی توسط هادیز تامبووال (دانشمندی مستأصل که در دنیای رو به مرگ خود به دنبال راهی برای مهار انرژی تاریک بود)، سلسله‌ای از رویدادها را رقم زد که بزرگ‌ترین امپراتوری تمام دوران‌ها را به سمت پایانی تلخ رهسپار کرد. حالا او در میانة نبردی عظیم قرار گرفته بود که می‌توانست به نابودی کامل حیات هوشمند منجر شود و باید تصمیم می‌گرفت که چطور باید جلوی این ویرانی بی‌بازگشت را بگیرد.


«دریچه‌ای رو به منظرۀ مبهوت‌کنندۀ دنیایی خطرناک و چندوجهی.»
آدرین چایکوفسکی، نویسندۀ مجموعۀ «فرزندان زمان»

🔮 کتابسرای تندیس
🌐 Www.Tandispub.com

🔮 @Tandisbooks

‌‌‌‌📣 #به_زودی
💬 #کتابسرای_تندیس

📕 جلد اول: #دروازۀ_بی‌نهایت
📚 مجموعه: #پاندومینیون
🖋 نویسنده: #ام_آر_کری
🖋 مترجم: #ابوالفضل_نصری
📃 صفحات: ۶۰۰
📄 جنس کاغذ: بالک

نایاب‌بودن سیاره‌های زیست‌پذیر، موجودات هوشمند ساکن زمین را در هزاران هزار پیوستار واقعیت به این فکر انداخت که آخرین کارت خود برای بقا را خرج گزینه‌ای کنند که امتحان خود را طی میلیون‌ها سال پس داده بود: زمین. به این صورت بود که ساکنان زمین با ابداع فناوری سفر میان‌بعدی از دروازه‌ای گذشتند که آن‌ها را وارد بی‌نهایتی بی‌انتها کرد و اتحادی به نام پاندومینیون بین میلیون‌ها دنیا شکل گرفت. دنیاهایی که هرچند در پیوستارهای متفاوتی قرار داشتند، اما در واقع همۀ آن‌ها زمین بودند. اما کشف تصادفی سفر به دنیاهای موازی توسط هادیز تامبووال (دانشمندی مستأصل که در دنیای رو به مرگ خود به دنبال راهی برای مهار انرژی تاریک بود)، سلسله‌ای از رویدادها را رقم زد که بزرگ‌ترین امپراتوری تمام دوران‌ها را به سمت پایانی تلخ رهسپار کرد. حالا او در میانۀ نبردی عظیم قرار گرفته بود که می‌توانست به نابودی کامل حیات هوشمند منجر شود و باید تصمیم می‌گرفت که چطور باید جلوی این ویرانی بی‌بازگشت را بگیرد.


«دریچه‌ای رو به منظرۀ مبهوت‌کنندۀ دنیایی خطرناک و چندوجهی.»
آدرین چایکوفسکی، نویسندۀ مجموعۀ «فرزندان زمان»


🌐 Www.Tandispub.com

🔮 @tandisbooks
‌‌‌📣 #معرفی_کتاب
💬 #کتابسرای_تندیس

📚 عنوان: #هتل_شیشه_ای
🖋 نویسنده:#امیلی_سنت_جان_مندل
🖋 مترجم: #ابوالفضل_نصری
📄 صفحات: ۳۲۸
💵 قیمت: ۳۲۰,۰۰۰ تومان

وینسنت اسمیت متصدی بار هتل کایت است، هتلی پنج ستاره و مجلل در شمالی‌ترین نقطه جزیره ونکوور. شبی که وینسنت با جاناتان آلکایتیس آشنا شد، فرد ناشناسی روی دیوار شيشه‌ای لابی هتل نوشت: چرا خرده شيشه را قورت نمی‌دهی؟ اما در بخش اعیان‌نشین منهتن جرم به مراتب بزرگتری در حال وقوع بود: آلکایتیس مسئول یک کلاهبرداری پانزی بین‌المللی بود که سرمایه‌گذاران از همه جا بی‌خبر خود را با وعده سودی کلان و مداوم فریب می‌داد. وقتی این امپراتوری مالی عظیم فروریخت، ثروت هنگفتی را نابود کرد و زندگی‌های زیادی را به تباهی کشید. وینسنت که سال‌ها نقش همسر آلکایتیس را بازی می‌کرد، خودش را به دست تاریکی سپرد. سال‌ها بعد یکی از قربانیان کلاهبرداری مأمور شد تا در مورد یک اتفاق عجیب تحقیق کند: زنی در دل شبی طوفانی از روی عرشه یک کشتی کانتینربر ناپدید شده بود.
امیلی سنت جان مندل در این داستان مجذوب‌کننده، خوانندگان را از میان منظره‌هایی پنهان عبور می‌دهد و با زوایای تاریک کمپ‌های بی‌خانمان‌ها، باشگاه‌های زیرزمینی، صنعت حمل‌ونقل دریایی بین‌المللی، هتل‌های لوکس و زندان‌های فدرال آشنا می‌کند. هتل شیشه‌ای داستانی مملو از زیبایی‌های غیرمنتظره و تصویری خیره‌کننده از طمع و گناه، عشق و توهم، پیامدهای ناخواسته تصمیمات انسان‌ها و مسیرهای بی‌شماری است که در آن‌ها به جست‌وجوی معنای حقیقی زندگی می‌پردازیم.

💬 @Tandis_books

🌐 Www.Tandispub.com

🔮 @tandisbooks

‌‌‌‌📣 #منتشرـشد
💬 #کتابسرای_تندیس

📕 جلد اول: #دروازۀ_بی‌نهایت
📚 مجموعه: #پاندومینیون
🖋 نویسنده: #ام_آر_کری
🖋 مترجم: #ابوالفضل_نصری
📃 صفحات: ۶۰۸
📄 جنس کاغذ: بالک
💵 قیمت: ۶۰۰,۰۰۰ تومان

نایاب‌بودن سیاره‌های زیست‌پذیر، موجودات هوشمند ساکن زمین را در هزاران هزار پیوستار واقعیت به این فکر انداخت که آخرین کارت خود برای بقا را خرج گزینه‌ای کنند که امتحان خود را طی میلیون‌ها سال پس داده بود: زمین. به این صورت بود که ساکنان زمین با ابداع فناوری سفر میان‌بعدی از دروازه‌ای گذشتند که آن‌ها را وارد بی‌نهایتی بی‌انتها کرد و اتحادی به نام پاندومینیون بین میلیون‌ها دنیا شکل گرفت. دنیاهایی که هرچند در پیوستارهای متفاوتی قرار داشتند، اما در واقع همۀ آن‌ها زمین بودند. اما کشف تصادفی سفر به دنیاهای موازی توسط هادیز تامبووال (دانشمندی مستأصل که در دنیای رو به مرگ خود به دنبال راهی برای مهار انرژی تاریک بود)، سلسله‌ای از رویدادها را رقم زد که بزرگ‌ترین امپراتوری تمام دوران‌ها را به سمت پایانی تلخ رهسپار کرد. حالا او در میانة نبردی عظیم قرار گرفته بود که می‌توانست به نابودی کامل حیات هوشمند منجر شود و باید تصمیم می‌گرفت که چطور باید جلوی این ویرانی بی‌بازگشت را بگیرد.


«دریچه‌ای رو به منظرۀ مبهوت‌کنندۀ دنیایی خطرناک و چندوجهی.»
آدرین چایکوفسکی، نویسندۀ مجموعۀ «فرزندان زمان»


🌐 Www.Tandispub.com

🔮 @tandisbooks

‌‌‌‌📣 #معرفی_کتاب
💬 #کتابسرای_تندیس

📕 جلد اول: #دروازۀ_بی‌نهایت
📚 مجموعه: #پاندومینیون
🖋 نویسنده: #ام_آر_کری
🖋 مترجم: #ابوالفضل_نصری
📃 صفحات: ۶۰۸
📄 جنس کاغذ: بالک
💵 قیمت: ۶۰۰,۰۰۰ تومان

نایاب‌بودن سیاره‌های زیست‌پذیر، موجودات هوشمند ساکن زمین را در هزاران هزار پیوستار واقعیت به این فکر انداخت که آخرین کارت خود برای بقا را خرج گزینه‌ای کنند که امتحان خود را طی میلیون‌ها سال پس داده بود: زمین. به این صورت بود که ساکنان زمین با ابداع فناوری سفر میان‌بعدی از دروازه‌ای گذشتند که آن‌ها را وارد بی‌نهایتی بی‌انتها کرد و اتحادی به نام پاندومینیون بین میلیون‌ها دنیا شکل گرفت. دنیاهایی که هرچند در پیوستارهای متفاوتی قرار داشتند، اما در واقع همۀ آن‌ها زمین بودند. اما کشف تصادفی سفر به دنیاهای موازی توسط هادیز تامبووال (دانشمندی مستأصل که در دنیای رو به مرگ خود به دنبال راهی برای مهار انرژی تاریک بود)، سلسله‌ای از رویدادها را رقم زد که بزرگ‌ترین امپراتوری تمام دوران‌ها را به سمت پایانی تلخ رهسپار کرد. حالا او در میانة نبردی عظیم قرار گرفته بود که می‌توانست به نابودی کامل حیات هوشمند منجر شود و باید تصمیم می‌گرفت که چطور باید جلوی این ویرانی بی‌بازگشت را بگیرد.


«دریچه‌ای رو به منظرۀ مبهوت‌کنندۀ دنیایی خطرناک و چندوجهی.»
آدرین چایکوفسکی، نویسندۀ مجموعۀ «فرزندان زمان»


🌐 Www.Tandispub.com

🔮 @tandisbooks
🔔 #معرفی_کتاب
📚 #کتابسرای_تندیس

📕 عنوان: #چقدر_در_تاریکی_بالا_میرویم
🖋 نویسنده: #سکویا_ناگاماتسو
🖌 بازگردانی: #ابوالفضل_نصری
📄 نوع کاغذ: بالک
📄 صفحات: ۳۵۲
💳 قیمت: ۳۵۰,۰۰۰ تومان
🖇 چاپ: اول

📚 خلاصه:
در دنیای بیرون، مردم خودشان را با بی‌اطلاعی، سیاست و اعتقاداتشان تسلی می‌دهند اما این‌جا در میان این گنبدها فقط اعداد و ارقام اهمیت دارند. یکسره به خودمان می‌گوییم کارمان را تمام می‌کنیم و به خانه برمی‌گردیم. بعضی روزها خودم هم این حرف را باور می‌کنم. لباس‌های زمستانی دخترم را می‌پوشم، دوگو را برمی‌دارم و وارد توندرا می‌شوم. پیش خودم تصور می‌کنم که مجسمه، آن ویروس و تمام چیزهای دیگری را که یخ از ما پنهان کرده بود، می‌مکد و شکم سنگی‌اش از تمام چیزهایی که می‌توانند به ما آسیب برسانند، پر می‌شود.

💬 @Tandis_books

🌐 Www.Tandispub.com

🔮 @tandisbooks
📇 #معرفی_کتاب

📕 عنوان: #دختران_گمشده_ویلوبروک
🖌 نویسنده: #الن_ماری_وایزمن
🖋 مترجم: #ابوالفضل_نصری
📌 بالکی
📄 ۶۱۶ صفحه
💵 قیمت ۴۳۰,۰۰۰ تومان
📃 کاغذ بالکی

قبل از اینکه بتواند حرفش را تمام کند، در انتهای سالن انتظار باز شد و مستخدم به همراه مردی لاغراندام با کت اسپرت پشمی وارد سالن شدند. مستخدم به سیج اشاره کرد و هردو با گام‌هایی سریع به سمت او حرکت کردند، مستخدم دست‌‍‌هایش را مشت کرده بود و چهره مرد دیگر جدی به نظر می‌رسید. غریزه‌اش می‌گفت بچرخد و فرار کند. آن‌ها فکر می‌کردند او مریض است؛ می‌خواستند آنجا نگهش دارند. شاید آلن برای اینکه از شر او خلاص شود به آن‌ها گفته بود که او به آنجا می‌آید. شاید همه حرف‌هایش درباره رزماری دروغ بود تا فقط او را به آنجا بکشاند. به هر حال، او و تمام بچه‌های استتن‌آیلند با این تهدید بزرگ شده بودند که اگر بچه خوبی نباشند، به ویلوبروک فرستاده می‌شوند. حالا این کابوس داشت به واقعیت بدل می‌شد. قبل از اینکه سیج حرفی بزند، مرد کت‌پوش گفت: «خانم وینترز کجا بودی؟ خیلی نگرانت شده بودیم.»

🌐 Www.Tandispub.com
🔮 @tandisbooks