#پیک_نیک_کنار_جاده
#فربد_آذسن
کتاب پیک نیک کنار جاده، رمانی علمی تخیلی نوشته ی آركادی استروگاتسكی و بوريس استروگاتسكی است که نخستین بار در سال 1972 به چاپ رسید. و یکی از تحسین شده ترین آثار گمانه زن روسی است که فیلم سینمایی «استاکر» به کارگردانی آندری تارکوفسکی و مجموعه بازیهای ویدئویی «S.T.A.L.K.E.R.» براساس آن ساخته شده است.
این رمان، داستانی درباره بازدید بیگانگان از کره زمین است؛ البته این تفاوت را نسبت به داستانهای مشابه دارد که این بار بین انسانها و بیگانگان دیداری صورت نمیگیرد. نه تنها انسانها بیگانگان مذکور را ندیدهاند، بلکه طبق شواهد موجود، آنها نیز متوجه حضور انسانها نشده یا اصلاً به حضورشان اهمیت ندادهاند. تنها ماحصل این بازدید، به وجود آمدن ۶ ناحیه روی اقصی نقاط کره زمین است.
شخصیت اصلی این رمان، جوانی به نام «ردریک شوهارت» است که بدبینی، بدخلقی و شکاک بودن ذاتیاش، او را به استاکری ایدهآل تبدیل کرده است. او در شهری کوچک به نام «هارمونت» زندگی میکند، شهری خیالی واقع در کانادا که یکی از ۶ نواحی بازدید بوده است و دانشمندان، نظامیان و تاجران زیادی به آن دل خوش کردهاند. ردریک تصمیم میگیرد برای یک بار هم که شده، کاری برای خوشحال کردن انسانی دیگر انجام دهد و به دوست و همکار روسش «کی ریل پانوف» کمک کند غنیمتی کمیاب را از ناحیه بازدید هارمونت بیرون بیاورد. ولی استفاده از نواحی بازدید به عنوان ابزاری برای لطف کردن به دوستان و رفقا اصلاً کار عاقلانهای به نظر نمی رسد و ردریک به خاطر تصور اشتباه خود تاوان بزرگی پس خواهد داد... در «پیک نیک کنار جاده» نواحی بازدید پر از پدیدهها، اشیاء و فناوریهای بیگانهای هستند که حتی خبرهترین دانشمندان نیز قادر به توضیح دادنشان نیستند، ولی برای بسیاری از آنها کاربرد عملی پیدا کرده و اذعان دارند که آنچه بیگانگان از خود، روی زمین بجا گذاشتهاند، می تواند مسیر پیشرفت تاریخ بشریت را برای همیشه عوض کند. این وسط فقط یک مشکل وجود دارد: نواحی بازدید بسیار هولناک و مرگبار هستند و زنده بیرون آمدن از آنها کار بسیار دشواری است. به مردان جسور یا شاید هم با جرئتی نیاز دارد که رفتن به ناحیه و بیرون آوردن غنیمت از آنجا را به حرفه خود تبدیل کردهاند، «استاکر» می گویند. .
.
#کتابسرای_تندیس
#سیدمرتضی_مصطفوی
#پیک_نیک_کنار_جاده #استروگاتسكی
#کتاب #فیلم #کتابخوانی #معرفی_کتاب #کتابفروشی #نویسنده #ادبیات #مطالعه
#book #books #newbooks #bookstagram #bookworm #booklove
#فربد_آذسن
کتاب پیک نیک کنار جاده، رمانی علمی تخیلی نوشته ی آركادی استروگاتسكی و بوريس استروگاتسكی است که نخستین بار در سال 1972 به چاپ رسید. و یکی از تحسین شده ترین آثار گمانه زن روسی است که فیلم سینمایی «استاکر» به کارگردانی آندری تارکوفسکی و مجموعه بازیهای ویدئویی «S.T.A.L.K.E.R.» براساس آن ساخته شده است.
این رمان، داستانی درباره بازدید بیگانگان از کره زمین است؛ البته این تفاوت را نسبت به داستانهای مشابه دارد که این بار بین انسانها و بیگانگان دیداری صورت نمیگیرد. نه تنها انسانها بیگانگان مذکور را ندیدهاند، بلکه طبق شواهد موجود، آنها نیز متوجه حضور انسانها نشده یا اصلاً به حضورشان اهمیت ندادهاند. تنها ماحصل این بازدید، به وجود آمدن ۶ ناحیه روی اقصی نقاط کره زمین است.
شخصیت اصلی این رمان، جوانی به نام «ردریک شوهارت» است که بدبینی، بدخلقی و شکاک بودن ذاتیاش، او را به استاکری ایدهآل تبدیل کرده است. او در شهری کوچک به نام «هارمونت» زندگی میکند، شهری خیالی واقع در کانادا که یکی از ۶ نواحی بازدید بوده است و دانشمندان، نظامیان و تاجران زیادی به آن دل خوش کردهاند. ردریک تصمیم میگیرد برای یک بار هم که شده، کاری برای خوشحال کردن انسانی دیگر انجام دهد و به دوست و همکار روسش «کی ریل پانوف» کمک کند غنیمتی کمیاب را از ناحیه بازدید هارمونت بیرون بیاورد. ولی استفاده از نواحی بازدید به عنوان ابزاری برای لطف کردن به دوستان و رفقا اصلاً کار عاقلانهای به نظر نمی رسد و ردریک به خاطر تصور اشتباه خود تاوان بزرگی پس خواهد داد... در «پیک نیک کنار جاده» نواحی بازدید پر از پدیدهها، اشیاء و فناوریهای بیگانهای هستند که حتی خبرهترین دانشمندان نیز قادر به توضیح دادنشان نیستند، ولی برای بسیاری از آنها کاربرد عملی پیدا کرده و اذعان دارند که آنچه بیگانگان از خود، روی زمین بجا گذاشتهاند، می تواند مسیر پیشرفت تاریخ بشریت را برای همیشه عوض کند. این وسط فقط یک مشکل وجود دارد: نواحی بازدید بسیار هولناک و مرگبار هستند و زنده بیرون آمدن از آنها کار بسیار دشواری است. به مردان جسور یا شاید هم با جرئتی نیاز دارد که رفتن به ناحیه و بیرون آوردن غنیمت از آنجا را به حرفه خود تبدیل کردهاند، «استاکر» می گویند. .
.
#کتابسرای_تندیس
#سیدمرتضی_مصطفوی
#پیک_نیک_کنار_جاده #استروگاتسكی
#کتاب #فیلم #کتابخوانی #معرفی_کتاب #کتابفروشی #نویسنده #ادبیات #مطالعه
#book #books #newbooks #bookstagram #bookworm #booklove
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#پیشنهاد_تابستانی
چاپ دوم منتشر شد.
یک مجموعه خوب خواندنی برای نوجوانان عزیز.
با ترجمه ی خوب امیر مهدی حقیقت.
کتابهایی جدید از نویسنده مجموعه ی پر فروش بچه های بد شانس
#منتشر_شد
#تجدید_چاپ
#سوال_های_عوضی
#لمونی_اسنیکت
#امیر_مهدی_حقیقت
#کتابسرای تندیس
۱-این وقت شب کی می تونه باشه
۲-آخرین بار کی دیدیش
۲/۵ -پرونده فرعی (۱-۶)
۳-مگه الان نباید مدرسه باشی
۳/۵ -پرونده فرعی (۷-۱۳)
۴-چرا امشب مثل هر شب نیست
قیمت مجموعه ۱۰۱ هزار تومان
#ادبیات_کودکان_و_نوجوانان
#ادبیات #کودکان #نوجوانان
#طنز_کودکان_و_نوجوانان
#کتاب_خوب #هری_پاتر
#نوجوانان #کودکان #کتاب_خوار
#کتاب_خوب_بخوانید
#ایران #تهران #تندیس
#داستان #ترجمه
@tandisbooks
#پیشنهاد_کتاب
#پیشنهاد_تابستانی
چاپ دوم منتشر شد.
یک مجموعه خوب خواندنی برای نوجوانان عزیز.
با ترجمه ی خوب امیر مهدی حقیقت.
کتابهایی جدید از نویسنده مجموعه ی پر فروش بچه های بد شانس
#منتشر_شد
#تجدید_چاپ
#سوال_های_عوضی
#لمونی_اسنیکت
#امیر_مهدی_حقیقت
#کتابسرای تندیس
۱-این وقت شب کی می تونه باشه
۲-آخرین بار کی دیدیش
۲/۵ -پرونده فرعی (۱-۶)
۳-مگه الان نباید مدرسه باشی
۳/۵ -پرونده فرعی (۷-۱۳)
۴-چرا امشب مثل هر شب نیست
قیمت مجموعه ۱۰۱ هزار تومان
#ادبیات_کودکان_و_نوجوانان
#ادبیات #کودکان #نوجوانان
#طنز_کودکان_و_نوجوانان
#کتاب_خوب #هری_پاتر
#نوجوانان #کودکان #کتاب_خوار
#کتاب_خوب_بخوانید
#ایران #تهران #تندیس
#داستان #ترجمه
@tandisbooks
#معرفی_کتاب
#آسمانی_در_اعماق
#آدرین_یانگ
#هدیه_گرامی_مقدم
#کتابسرای_تندیس
#معرفی_کتاب آسماني در اعماق
پدیدآورنده:آدرين يانگ
مترجم: هديه گرامي مقدم
قیمت:380000 ریال
تعداد صفحات:320
الين هفده ساله که مثل يک جنگجو بزرگ شده است، به همراه مردان قبيلهاش در هماوردي باستاني عليه قبيله ريکي ميجنگد. زندگياش خشن اما ساده است: بجنگ و زنده بمان. تا اينکه غيرممکن را در ميدان جنگ ميبيند - برادرش که به همراه دشمن ميجنگد - همان برادري که پنج سال پيش مردنش را ديده بود.
وقتي با خيانت برادرش مواجهه ميشود، بايد از پاييزي در کوهستان با ريکيها و روستايي جان سالم به در ببرد که هر همسايه يک دشمن است و هر زخم جنگي ممکن است کار او باشد. اما وقتي قبيلهاي بيرحم که گمان ميرفت فقط يک افسانه باشد به روستاي ريکيها يورش ميبرد، ايلين براي برگشتن به خانواده عزيزش مستاصلتر ميشود.
حالا ديگر چارهاي به جز اعتماد به فيسک، دوست برادرش و کسي که او را يک تهديد ميداند ندارد. آنها بايد غيرممکن را ممکن کنند: يا قبايل را با هم متحد بکنند تا در کنار هم بجنگند يا خطر سلاخي شدن يک به يکشان را بپذيرند. ايلين بايد جرئت اعتماد کردن به مردمي که تمام عمرش با نفرت از آنها گذشته است را در خودش پيدا بکند. اما با وجود عشقي که به قبيلهاش دارد و عشق در حال رشدش به فيسک، بايد با تعريف خودش از وفاداري و خانواده روبهرو شود.
#تهران #کتابسرای_تندیس
#کتاب_هدیه_ای_ارزشمند
#
#کتاب_خوانی #کتاب_خوب
#ادبیات #ادبیات_فانتزی
#ایران #فروشگاه_کتابسرای_تندیس
عکس و تصویر از خانم میر بهاء
@_.darkbluediamond._
#آسمانی_در_اعماق
#آدرین_یانگ
#هدیه_گرامی_مقدم
#کتابسرای_تندیس
#معرفی_کتاب آسماني در اعماق
پدیدآورنده:آدرين يانگ
مترجم: هديه گرامي مقدم
قیمت:380000 ریال
تعداد صفحات:320
الين هفده ساله که مثل يک جنگجو بزرگ شده است، به همراه مردان قبيلهاش در هماوردي باستاني عليه قبيله ريکي ميجنگد. زندگياش خشن اما ساده است: بجنگ و زنده بمان. تا اينکه غيرممکن را در ميدان جنگ ميبيند - برادرش که به همراه دشمن ميجنگد - همان برادري که پنج سال پيش مردنش را ديده بود.
وقتي با خيانت برادرش مواجهه ميشود، بايد از پاييزي در کوهستان با ريکيها و روستايي جان سالم به در ببرد که هر همسايه يک دشمن است و هر زخم جنگي ممکن است کار او باشد. اما وقتي قبيلهاي بيرحم که گمان ميرفت فقط يک افسانه باشد به روستاي ريکيها يورش ميبرد، ايلين براي برگشتن به خانواده عزيزش مستاصلتر ميشود.
حالا ديگر چارهاي به جز اعتماد به فيسک، دوست برادرش و کسي که او را يک تهديد ميداند ندارد. آنها بايد غيرممکن را ممکن کنند: يا قبايل را با هم متحد بکنند تا در کنار هم بجنگند يا خطر سلاخي شدن يک به يکشان را بپذيرند. ايلين بايد جرئت اعتماد کردن به مردمي که تمام عمرش با نفرت از آنها گذشته است را در خودش پيدا بکند. اما با وجود عشقي که به قبيلهاش دارد و عشق در حال رشدش به فيسک، بايد با تعريف خودش از وفاداري و خانواده روبهرو شود.
#تهران #کتابسرای_تندیس
#کتاب_هدیه_ای_ارزشمند
#
#کتاب_خوانی #کتاب_خوب
#ادبیات #ادبیات_فانتزی
#ایران #فروشگاه_کتابسرای_تندیس
عکس و تصویر از خانم میر بهاء
@_.darkbluediamond._
.
هنری با چشمان خیس نگاه کرد، با آستین صورتش را پاک کرد و بازوهای کیکو را از میان حصاری که به داخل خم شد گرفت. دستانش روی بازوهای او به پایین سر خورد تا به دستان کیکو برسد، دستانی که با وجود باران سرد به طور شگفتانگیزی گرم بود. پیشانیاش را از میان حلقههای سیم خاردار به پیشانی کیکو چسباند. آنقدر نزدیک بود که میتوانست مژههای کیکو را موقع پلک زدن احساس کند. نزدیکیشان تا حدودی صورتشان را خشک نگه داشته بود چون باران از گوشهی گونههایشان روان بود و در یقهی لباسشان فرو میرفت.
کیکو با پلک زدن قطرات باران را که چشمهایش را برق میانداخت و از تار موهای خیسش روان بود از خود دور میکرد. او گفت: اینجا چه میکنی، هنری؟ من... من سیزده ساله شدم. هنری نمیدانست دیگر چه بگوید.
کیکو چیزی نگفت. فقط دستانش را از میان سیمها دراز کرد و آنها را دور کمر هنری انداخت. خانه را ترک کردم. آمدم تو را ببینم. دیگر بزرگ شدهام و میتوانم برای خودم تصمیم بگیرم. برای همین با شلدون سوار اتوبوس شدم و آمدم. باید به تو چیزی میگفتم.
هنری به پایین نگاه کرد و به نظر میرسید چشمان خرمایی کیکو چیزی را منعکس میکند که در آسمان خاکستری ماه سپتامبر نمیشود دید. چیزی از درون میدرخشید.
.
🌸دربارهی کتاب🌸: هنری لی متوجه جمعیتی میشود که مقابل هتل پاناما در محلهی ژاپنیها سیاتل جمع شدهاند. هتل دهها سال تخته کوب بوده و حالا مالک جدید اشیا شگفتانگیزی در زیرزمین آن کشف کرده است. اشیائی که به خانوادههای ژاپنی- آمریکایی تعلق دارد که در زمان جنگ جهانی دوم، دولت آمریکا آنها را از خانههایشان بیرون کرده و به اردوگاههای جنگی فرستاده است. هنری، مالک هتل را میبیند که چتری حصیری را باز میکند و همین کار او را به دههی 1940 میبرد، به اوج جنگ، به زمانی که دنیای هنری انباشته بود از سردرگمی و هیجان، به دورانی که با کیکو اوکابه، هم شاگردی ژاپنیاش آشنا و بعد معصومانه عاشقش میشود.
#هتلی_در_کنج_تلخ_و_شیرین #جیمی_فورد
#مرجان_محمدی #کتابسرای_تندیس
#hotelonthecornerofbitterandsweet
#jamieford
ژانر:
#ادبیات_داستانی #رمان_تاریخی #تاریخی #عاشقانه #جنگ_جهانی_دوم .
🍃پ.ن🍃: رمانی درباره تعصب، جنایتهای جنگی، نژادپرستی، نظام خانواده، عشق و... تعصب. که میتواند چه بلایایی سر آدمها زندگیها بیاورد و باعث چه رویدادهای تراژدی و تلخی شود. چه انسانهای بسیاری که فقط به خاطر ملیت و نژادشان بهشان ظلم شده؛ و هنوز هم میشود.
عکس و متن از صفحه ی
@ourbookclubsf
هنری با چشمان خیس نگاه کرد، با آستین صورتش را پاک کرد و بازوهای کیکو را از میان حصاری که به داخل خم شد گرفت. دستانش روی بازوهای او به پایین سر خورد تا به دستان کیکو برسد، دستانی که با وجود باران سرد به طور شگفتانگیزی گرم بود. پیشانیاش را از میان حلقههای سیم خاردار به پیشانی کیکو چسباند. آنقدر نزدیک بود که میتوانست مژههای کیکو را موقع پلک زدن احساس کند. نزدیکیشان تا حدودی صورتشان را خشک نگه داشته بود چون باران از گوشهی گونههایشان روان بود و در یقهی لباسشان فرو میرفت.
کیکو با پلک زدن قطرات باران را که چشمهایش را برق میانداخت و از تار موهای خیسش روان بود از خود دور میکرد. او گفت: اینجا چه میکنی، هنری؟ من... من سیزده ساله شدم. هنری نمیدانست دیگر چه بگوید.
کیکو چیزی نگفت. فقط دستانش را از میان سیمها دراز کرد و آنها را دور کمر هنری انداخت. خانه را ترک کردم. آمدم تو را ببینم. دیگر بزرگ شدهام و میتوانم برای خودم تصمیم بگیرم. برای همین با شلدون سوار اتوبوس شدم و آمدم. باید به تو چیزی میگفتم.
هنری به پایین نگاه کرد و به نظر میرسید چشمان خرمایی کیکو چیزی را منعکس میکند که در آسمان خاکستری ماه سپتامبر نمیشود دید. چیزی از درون میدرخشید.
.
🌸دربارهی کتاب🌸: هنری لی متوجه جمعیتی میشود که مقابل هتل پاناما در محلهی ژاپنیها سیاتل جمع شدهاند. هتل دهها سال تخته کوب بوده و حالا مالک جدید اشیا شگفتانگیزی در زیرزمین آن کشف کرده است. اشیائی که به خانوادههای ژاپنی- آمریکایی تعلق دارد که در زمان جنگ جهانی دوم، دولت آمریکا آنها را از خانههایشان بیرون کرده و به اردوگاههای جنگی فرستاده است. هنری، مالک هتل را میبیند که چتری حصیری را باز میکند و همین کار او را به دههی 1940 میبرد، به اوج جنگ، به زمانی که دنیای هنری انباشته بود از سردرگمی و هیجان، به دورانی که با کیکو اوکابه، هم شاگردی ژاپنیاش آشنا و بعد معصومانه عاشقش میشود.
#هتلی_در_کنج_تلخ_و_شیرین #جیمی_فورد
#مرجان_محمدی #کتابسرای_تندیس
#hotelonthecornerofbitterandsweet
#jamieford
ژانر:
#ادبیات_داستانی #رمان_تاریخی #تاریخی #عاشقانه #جنگ_جهانی_دوم .
🍃پ.ن🍃: رمانی درباره تعصب، جنایتهای جنگی، نژادپرستی، نظام خانواده، عشق و... تعصب. که میتواند چه بلایایی سر آدمها زندگیها بیاورد و باعث چه رویدادهای تراژدی و تلخی شود. چه انسانهای بسیاری که فقط به خاطر ملیت و نژادشان بهشان ظلم شده؛ و هنوز هم میشود.
عکس و متن از صفحه ی
@ourbookclubsf
•
دختر نامهها را محکم در دستش گرفته بود و مراقب بود تمبر نامهها خراب نشود. برف میبارید و انگشتهای پاهایش یخ کرده بود، از سوراخهای پارهی پوتینش رطوبت تو میرفت، اما او به راهش به طرف شهر ادامه میداد، نامهها را زیر کتش سر داد تا خشک بمانند. با خود تکرار میکرد، فقط چند قدم دیگر. دروغ بود، ولی به رفتن ادامه میداد.
فقط چند قدم دیگر. همین چند قدم.
•
ناگهان دوباره او خیلی دور است. توی یک کشور دیگر و بعد یک اقیانوس دیگر. اگر بخواهم امروز این نامه را برایش بفرستم، باید کلی تمبر رویش بچسبانم. مطمئن نیستم بتوانم این کار را بکنم، اینکه چند تا تمبر پست هوایی بخرم و نامه را بیتوجه به صندوق پست بیندازم و رهایش کنم تا از اینور دنیا به آنور پرواز کند. اگر گم شود، چه؟
#نامه_ی_گمشده نوشته #جیلین_کانتور ترجمه #آفاق_زرگریان #کتابسرای_تندیس
Ketabism.ir
#کتاب #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتابیسم_نامه_ی_گمشده
دختر نامهها را محکم در دستش گرفته بود و مراقب بود تمبر نامهها خراب نشود. برف میبارید و انگشتهای پاهایش یخ کرده بود، از سوراخهای پارهی پوتینش رطوبت تو میرفت، اما او به راهش به طرف شهر ادامه میداد، نامهها را زیر کتش سر داد تا خشک بمانند. با خود تکرار میکرد، فقط چند قدم دیگر. دروغ بود، ولی به رفتن ادامه میداد.
فقط چند قدم دیگر. همین چند قدم.
•
ناگهان دوباره او خیلی دور است. توی یک کشور دیگر و بعد یک اقیانوس دیگر. اگر بخواهم امروز این نامه را برایش بفرستم، باید کلی تمبر رویش بچسبانم. مطمئن نیستم بتوانم این کار را بکنم، اینکه چند تا تمبر پست هوایی بخرم و نامه را بیتوجه به صندوق پست بیندازم و رهایش کنم تا از اینور دنیا به آنور پرواز کند. اگر گم شود، چه؟
#نامه_ی_گمشده نوشته #جیلین_کانتور ترجمه #آفاق_زرگریان #کتابسرای_تندیس
Ketabism.ir
#کتاب #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتابیسم_نامه_ی_گمشده
Forwarded from sadegh vafaei
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
کاظمی در گفتگو با مهر مطرح کرد؛ جای خالی ادبیات گمانهزن در بازار نشر/فروش رمان ژانری بیشتر است
ضحی کاظمی ضمن اشاره به جای خالی آثار ادبیات گمانهزن در بازار نشر کشور معتقد است اینگونه کتابها فروش بیشتری نسبت به دیگر آثار بدنه ادبیات کشور دارند.
.
.
گاهی مجبور می شوی برای داشتن چیزی،یک چیزدیگررافدا کنی.بایدوقتی چیزی می خواهی،حواست جمع باشد.
. 📚#نیمه_ی_نادیده
✍#لیزا_جنووا
#آفاق_زرگریان
#نشر_تندیس
۴۵۵ صفحه
ف.الف:رمان،قصه جالبی داشت .راجع به سارا نیکرسون ،مادری کارمند و پرمشغله که برای رسیدن به آرمان هاش باتمام توانش کارمیکنه وسه فرزندداره.امایک روزصبح برای یک ثانیه ازجاده غافل میشه ودرهمون یک چشم برهم زدن ،تمام زندگی پرتحرک و برنامه ریزی شده ش ،گرفتارتوقف مطلق میشه.
دراثراین تصادف،اسیب مغزی می بینه وهمین باعث میشه تا آگاهی ش روازهرچیزی که سمت چپش قرار داره ازاون می گیره.سندروم نادیده انگاری سمت چپ .
بیماری که من واقعا تاالان ازوجودش بیخبربودم.
این کتاب حکایت یک تراژدی عظیمه که یه جورایی منو یاد کتاب #من_پیش_از_تو انداخت البته با پایانی متفاوت.
#کتاب
#رمان
#کتاب_باز
#کتابخونه
#کتابکده_من
.
گاهی مجبور می شوی برای داشتن چیزی،یک چیزدیگررافدا کنی.بایدوقتی چیزی می خواهی،حواست جمع باشد.
. 📚#نیمه_ی_نادیده
✍#لیزا_جنووا
#آفاق_زرگریان
#نشر_تندیس
۴۵۵ صفحه
ف.الف:رمان،قصه جالبی داشت .راجع به سارا نیکرسون ،مادری کارمند و پرمشغله که برای رسیدن به آرمان هاش باتمام توانش کارمیکنه وسه فرزندداره.امایک روزصبح برای یک ثانیه ازجاده غافل میشه ودرهمون یک چشم برهم زدن ،تمام زندگی پرتحرک و برنامه ریزی شده ش ،گرفتارتوقف مطلق میشه.
دراثراین تصادف،اسیب مغزی می بینه وهمین باعث میشه تا آگاهی ش روازهرچیزی که سمت چپش قرار داره ازاون می گیره.سندروم نادیده انگاری سمت چپ .
بیماری که من واقعا تاالان ازوجودش بیخبربودم.
این کتاب حکایت یک تراژدی عظیمه که یه جورایی منو یاد کتاب #من_پیش_از_تو انداخت البته با پایانی متفاوت.
#کتاب
#رمان
#کتاب_باز
#کتابخونه
#کتابکده_من
#معرفی_کتاب
#بگو_متاسفی
#ملیندا_لی
#نشاط_رحمانی_نژاد
#کتابسرای_تندیس بگو متاسفی
پدیدآورنده:مليندالي
مترجم: نشاط رحماني نژاد
قیمت: ۴۰ هزار تومان
صفحات:400
در مجموعه جديد مليندا لي نويسنده پرفروش مجله وال استريت، بازپرس سابق مورگان دين با شخصيترين و مهلکترين پرونده زندگياش روبهرو ميشود.
بعد از مرگ ويرانگر شوهرش در عراق، مورگان دين در جستجوي آرامش به زادگاهش اسکارلتفالز باز ميگرد. حالا که خانوادهاش دورش را گرفتهاند آرامش گمشدهاش را باز مييابد و يک فرصت شغلي به دست ميآورد- تا زماني که پرستار بچههايش کشته ميشود و همسايهاش از او درخواست ميکند تا از پسرش نيک که به قتل نفس متهم شده است دفاع کند.
تيسا يک دختر همسايه دوست داشتني بود و جامعه از مرگ ناجوانمردانهاش به خشم آمده بود. ولي مورگان سالهاست که نيک را ميشناسد و با وجود تمام مدارک محکمي که بر عليه او وجود دارد نميتواند گناهکار بودنش را باور کند. از دوستش لنس کروگر که سابقاً پليس بود و حالا در بخش خصوصي کار ميکرد کمک ميخواهد، مورگان و لنس برخلاف کل شهر، پليس و دايره جنايي، با قدرت تمام شروع به تحقيق ميکنند و عزمشان را جزم ميکنند تا قاتل واقعي را پيدا کنند. ولي همانطور که آنها يکييکي پرده از رازهايي برميدارند که لرزه به جان مردم مياندازد، هدف مرد ديوانهاي که در پشت پرده پنهان شده قرار ميگيرند
#ادبیات_پلیسی_ماجرایی
#کتاب_خوب_بخوانید
#ادبیات_پلیسی #ادبیات_ماجرایی_پلیسی
#پلیسی_ماجرایی
#کتابفروش #کتابفروشی #کتاب_جدید
#تهران #ایران #ادبیات #کتاب #رمان_پلیسی
#رمان #رمان_معمایی_پلیسی
#کتابسرای_تندیس
#بگو_متاسفی
#ملیندا_لی
#نشاط_رحمانی_نژاد
#کتابسرای_تندیس بگو متاسفی
پدیدآورنده:مليندالي
مترجم: نشاط رحماني نژاد
قیمت: ۴۰ هزار تومان
صفحات:400
در مجموعه جديد مليندا لي نويسنده پرفروش مجله وال استريت، بازپرس سابق مورگان دين با شخصيترين و مهلکترين پرونده زندگياش روبهرو ميشود.
بعد از مرگ ويرانگر شوهرش در عراق، مورگان دين در جستجوي آرامش به زادگاهش اسکارلتفالز باز ميگرد. حالا که خانوادهاش دورش را گرفتهاند آرامش گمشدهاش را باز مييابد و يک فرصت شغلي به دست ميآورد- تا زماني که پرستار بچههايش کشته ميشود و همسايهاش از او درخواست ميکند تا از پسرش نيک که به قتل نفس متهم شده است دفاع کند.
تيسا يک دختر همسايه دوست داشتني بود و جامعه از مرگ ناجوانمردانهاش به خشم آمده بود. ولي مورگان سالهاست که نيک را ميشناسد و با وجود تمام مدارک محکمي که بر عليه او وجود دارد نميتواند گناهکار بودنش را باور کند. از دوستش لنس کروگر که سابقاً پليس بود و حالا در بخش خصوصي کار ميکرد کمک ميخواهد، مورگان و لنس برخلاف کل شهر، پليس و دايره جنايي، با قدرت تمام شروع به تحقيق ميکنند و عزمشان را جزم ميکنند تا قاتل واقعي را پيدا کنند. ولي همانطور که آنها يکييکي پرده از رازهايي برميدارند که لرزه به جان مردم مياندازد، هدف مرد ديوانهاي که در پشت پرده پنهان شده قرار ميگيرند
#ادبیات_پلیسی_ماجرایی
#کتاب_خوب_بخوانید
#ادبیات_پلیسی #ادبیات_ماجرایی_پلیسی
#پلیسی_ماجرایی
#کتابفروش #کتابفروشی #کتاب_جدید
#تهران #ایران #ادبیات #کتاب #رمان_پلیسی
#رمان #رمان_معمایی_پلیسی
#کتابسرای_تندیس
.
من خیلی آدمی نیستم که از تغییرات استقبال کنم، معمولا آهنگ های خواننده ای رووش میدم که بشناسمش و کمتر سراغ خواننده های جدید میرم، فیلم هایی رو بیشتر دوس دارم که حداقل یک نفر از بازیگراشو بشناسم و بالاخره کتاب هایی رو میخونم که تا یه حدی بدونم تو همون زمینه ایه که من میپسندم. یه وقتایی بدون خوندن کتاب ها میگم که دوسشون ندارم! یکیش همین کتاب های جنایی یا کلا تریلرها بود. ولی یک روز که از دنده ی خوبی بیدار شده بودم تصمیم گرفتم ریسک کنم و این کتاب رو بخرم😁 البته تو پرانتز بگم اونموقه که من خریدمش هنوز انقدر ریسک گرونی نبود 😅
داستان شروع یک مجموعس، یجورایی مثل قسمت اول شرلوک هولمز. جک ریچر که شخصیت اصلی داستانمونه یک سرباز ارتشه که از ارتش خارج شده و واس خودش جاهای مختلف کشور رو میگرده. یک روز که تو یک رستوران کوچیک توی یک شهر کوچیک نشسته پلیس میاد تو و به جرم قتل دستگیرش میکنه...
شاید بعد از دبیرستان و راهنمایی که کتابای بزرگ کلاسیکو میگرفتم دستم و شب و روز میخوندم تا تموم شه، دیگه نشده بود کتابی اینطور باشه برام که تو هر فرصتی که به دست میارم بخونم! تو کلاس وقتی مبحث خسته کنندس تو اتوبوس تو تخت قبل خواب، خلاصه این که خیلی جذابه!
خود شخصیت اصلی خیلی خوب پرداخته شده و شخصیت جالبی داره، اتفاقات جذابن و توصیف ها به اندازه. شوک های باحالی داره و تقریبا هیچ قسمتش خسته کننده نیست.
متفاوت با رمانایی که این اواخر خونده بودم بود و خیلی برام لذت بخش بود.
اگه طرفدار شرلوک هولمز هم هستین حتما بهتون پیشنهاد میکنم ^_^
شما تا حالا کتابای جنایی خوندین؟؟
اگه نخوندین وقتشه ریسک کنین😅
بازم براتون اینطور عکسای خلاقانه میذارم😁😁
____
قتلگاه| لی چایلد| ترجمه محمد عباس آبادی| کتابسرای تندیس
___
#کتاب #کتابخوانی #کتاب_خوب #معرفی_کتاب #کافه_کتاب #کرم_کتاب #کتابخانه #کتابدونی #کتاب_جنایی #تریلر #قتلگاه #لی_چایلد #جک_ریچر #کتابسرای_تندیس
عکس و متن از
@susansbookdiary
من خیلی آدمی نیستم که از تغییرات استقبال کنم، معمولا آهنگ های خواننده ای رووش میدم که بشناسمش و کمتر سراغ خواننده های جدید میرم، فیلم هایی رو بیشتر دوس دارم که حداقل یک نفر از بازیگراشو بشناسم و بالاخره کتاب هایی رو میخونم که تا یه حدی بدونم تو همون زمینه ایه که من میپسندم. یه وقتایی بدون خوندن کتاب ها میگم که دوسشون ندارم! یکیش همین کتاب های جنایی یا کلا تریلرها بود. ولی یک روز که از دنده ی خوبی بیدار شده بودم تصمیم گرفتم ریسک کنم و این کتاب رو بخرم😁 البته تو پرانتز بگم اونموقه که من خریدمش هنوز انقدر ریسک گرونی نبود 😅
داستان شروع یک مجموعس، یجورایی مثل قسمت اول شرلوک هولمز. جک ریچر که شخصیت اصلی داستانمونه یک سرباز ارتشه که از ارتش خارج شده و واس خودش جاهای مختلف کشور رو میگرده. یک روز که تو یک رستوران کوچیک توی یک شهر کوچیک نشسته پلیس میاد تو و به جرم قتل دستگیرش میکنه...
شاید بعد از دبیرستان و راهنمایی که کتابای بزرگ کلاسیکو میگرفتم دستم و شب و روز میخوندم تا تموم شه، دیگه نشده بود کتابی اینطور باشه برام که تو هر فرصتی که به دست میارم بخونم! تو کلاس وقتی مبحث خسته کنندس تو اتوبوس تو تخت قبل خواب، خلاصه این که خیلی جذابه!
خود شخصیت اصلی خیلی خوب پرداخته شده و شخصیت جالبی داره، اتفاقات جذابن و توصیف ها به اندازه. شوک های باحالی داره و تقریبا هیچ قسمتش خسته کننده نیست.
متفاوت با رمانایی که این اواخر خونده بودم بود و خیلی برام لذت بخش بود.
اگه طرفدار شرلوک هولمز هم هستین حتما بهتون پیشنهاد میکنم ^_^
شما تا حالا کتابای جنایی خوندین؟؟
اگه نخوندین وقتشه ریسک کنین😅
بازم براتون اینطور عکسای خلاقانه میذارم😁😁
____
قتلگاه| لی چایلد| ترجمه محمد عباس آبادی| کتابسرای تندیس
___
#کتاب #کتابخوانی #کتاب_خوب #معرفی_کتاب #کافه_کتاب #کرم_کتاب #کتابخانه #کتابدونی #کتاب_جنایی #تریلر #قتلگاه #لی_چایلد #جک_ریچر #کتابسرای_تندیس
عکس و متن از
@susansbookdiary