💢چرا حاکمیت آیندهی جهان، حاکمیت تمدن اسلامی است؟
#گزیدهی_کتاب
#تمدنزایی_شیعه
#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸اینها باید خوب تجزیه و تحلیل شود که چرا حاکمیت آیندهی جهان، حاکمیت #تمدن_اسلامی است. این که شما گاهی تعجب میکنید: چرا بعضیها در مقابل فراز و نشیبهای #انقلاب_اسلامی هیچ خسته نمیشوند و یأسی به خود راه نمیدهند! همینطور ساده نیست، متوجه اصولی شدهاند که مطابق آن اصول به ثمر رسیدن #اهداف این انقلاب را حتمی میدانند و هر قدمی که در راستای انقلاب اسلامی بردارند، آن را قدمی پایدار میشناسند. این که بعضیها خسته میشوند، برای این است که نمیدانند، تمدن اسلامی یعنی چه، و چرا #حکومت_اسلامی حتماً میماند؟ و چرا حتماً به #تمدن_نوین_اسلامی ختم میشود؟ و چرا حتماً جهان را تحت تأثیر خود قرار میدهد؟ علت اینها را نمیدانند و لذا خسته میشوند.
🔸موضوع ظهور تمدن اسلامی، مثل #اصول_طبیعی این عالم است: قانون ارشمیدس اگر صد سال بعد هم ثابت شده بود، بالاخره ثابت میشد. اینها چیزی نیست که با هوس ما آمده باشد و با هوس ما برود، این ها قواعد و #سنن_عالم است. شما قواعد ریاضی عالم را با قواعد عقلی و فلسفی مقایسه کنید؛ #قواعد_عقلی و فلسفی خیلی محکمتر است. مثلاً اگر این دیوار قائمه باشد بیشترین نیرو را تحمل میکند، و اگر یک مقدار کاج باشد بالاخره باز کمی نیرو تحمل میکند. یعنی یک مقدار خلاف قوانین ریاضی هم میشود زندگی کرد، ولی شما خلاف عقلتان نمیتوانید زندگی کنید.
🔸#جامعه به میزانی که از قواعد عقلی منحرف شود، به نتیجهای که باید برسد، نمیرسد. اما یک دیوار اگر هم کمی کج باشد، به نتیجهای که ما برای آن در نظر گرفتهایم مثل نگه داشتن سقف دست مییابیم. پایدارماندن #تمدنها قضیهشان به شکل دیگری است، چون تمدنها شکل میگیرند تا ابعاد همه جانبهی انسانها را جواب دهند و اگر از این کار باز بمانند، فلسفهی وجودیشان را از دست میدهند، به همین جهت #لیبرال_دموکراسی با آن همه شور و توان اولیه، امروزه یک تئوری شکست خورده است، چون در جوابگویی به بسیاری از ابعاد انسانها معطل مانده و تنها آنچه که در جوابگویی همهی ابعاد بشر در صحنه است، #اسلام_شیعی است.
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 57 و 58؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#گزیدهی_کتاب
#تمدنزایی_شیعه
#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸اینها باید خوب تجزیه و تحلیل شود که چرا حاکمیت آیندهی جهان، حاکمیت #تمدن_اسلامی است. این که شما گاهی تعجب میکنید: چرا بعضیها در مقابل فراز و نشیبهای #انقلاب_اسلامی هیچ خسته نمیشوند و یأسی به خود راه نمیدهند! همینطور ساده نیست، متوجه اصولی شدهاند که مطابق آن اصول به ثمر رسیدن #اهداف این انقلاب را حتمی میدانند و هر قدمی که در راستای انقلاب اسلامی بردارند، آن را قدمی پایدار میشناسند. این که بعضیها خسته میشوند، برای این است که نمیدانند، تمدن اسلامی یعنی چه، و چرا #حکومت_اسلامی حتماً میماند؟ و چرا حتماً به #تمدن_نوین_اسلامی ختم میشود؟ و چرا حتماً جهان را تحت تأثیر خود قرار میدهد؟ علت اینها را نمیدانند و لذا خسته میشوند.
🔸موضوع ظهور تمدن اسلامی، مثل #اصول_طبیعی این عالم است: قانون ارشمیدس اگر صد سال بعد هم ثابت شده بود، بالاخره ثابت میشد. اینها چیزی نیست که با هوس ما آمده باشد و با هوس ما برود، این ها قواعد و #سنن_عالم است. شما قواعد ریاضی عالم را با قواعد عقلی و فلسفی مقایسه کنید؛ #قواعد_عقلی و فلسفی خیلی محکمتر است. مثلاً اگر این دیوار قائمه باشد بیشترین نیرو را تحمل میکند، و اگر یک مقدار کاج باشد بالاخره باز کمی نیرو تحمل میکند. یعنی یک مقدار خلاف قوانین ریاضی هم میشود زندگی کرد، ولی شما خلاف عقلتان نمیتوانید زندگی کنید.
🔸#جامعه به میزانی که از قواعد عقلی منحرف شود، به نتیجهای که باید برسد، نمیرسد. اما یک دیوار اگر هم کمی کج باشد، به نتیجهای که ما برای آن در نظر گرفتهایم مثل نگه داشتن سقف دست مییابیم. پایدارماندن #تمدنها قضیهشان به شکل دیگری است، چون تمدنها شکل میگیرند تا ابعاد همه جانبهی انسانها را جواب دهند و اگر از این کار باز بمانند، فلسفهی وجودیشان را از دست میدهند، به همین جهت #لیبرال_دموکراسی با آن همه شور و توان اولیه، امروزه یک تئوری شکست خورده است، چون در جوابگویی به بسیاری از ابعاد انسانها معطل مانده و تنها آنچه که در جوابگویی همهی ابعاد بشر در صحنه است، #اسلام_شیعی است.
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 57 و 58؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢تمدن نوين اسلامی را به مردم خودمان و مردم دنيا، به صورت قابل فهم معرفی كنيد. متأسفانه جهان اسلام و حتی برخی از مردم خود ما، هنوز مرعوب غرب هستند و درك صحيحی از تمدن نوين اسلامی ندارند.
(بیانات در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۹۷)
@tamadone_novine_islami
(بیانات در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۹۷)
@tamadone_novine_islami
🔺کتاب مادر تمدنها و عصاره آنها و یکی از جلوههای کمال بشری است
#کتاب
#کتابخوانی
#فرهنگ_و_تمدن
@tamadone_novine_islami
#کتاب
#کتابخوانی
#فرهنگ_و_تمدن
@tamadone_novine_islami
🔺ساموئل هانتینگتون اندیشمند آمریکایی در نظریۀ «برخورد تمدنها» تصریح میکند:
((در دنیای بعد از جنگ سرد، کشورهای اصلی و مرکزی هر تمدن جای ابر قدرتهای دوران جنگ سرد را خواهند گرفت. «قدرت جهانی» دیگر معنا ندارد و «جامعه جهانی» توهمی بیش نیست. هیچ کشوری، حتی آمریکا، «منافع استراتژیک» مشخصی ندارد، شکلگیری دنیای آینده بر اساس تمدنها حتمی است و هیچ گریزی از آن وجود ندارد.))
🔹کتابِ "نظریه برخورد تمدنها؛ هانتینگتون و منتقدانش"،
ترجمه و ویراستۀ مجتبی امیری،
مرکز چاپ و انتشار وزارت خارجه، ص 27.
@tamadone_novine_islami
((در دنیای بعد از جنگ سرد، کشورهای اصلی و مرکزی هر تمدن جای ابر قدرتهای دوران جنگ سرد را خواهند گرفت. «قدرت جهانی» دیگر معنا ندارد و «جامعه جهانی» توهمی بیش نیست. هیچ کشوری، حتی آمریکا، «منافع استراتژیک» مشخصی ندارد، شکلگیری دنیای آینده بر اساس تمدنها حتمی است و هیچ گریزی از آن وجود ندارد.))
🔹کتابِ "نظریه برخورد تمدنها؛ هانتینگتون و منتقدانش"،
ترجمه و ویراستۀ مجتبی امیری،
مرکز چاپ و انتشار وزارت خارجه، ص 27.
@tamadone_novine_islami
💢نظریات سید قطب در باره نقد تمدن غربی، لزوم تأسیس تمدن اسلامی، و تأثیر و انعکاس آن در ایران(4)
✍حجتالاسلام دکتر رسول جعفریان
🔻 #سید_قطب_و_نقد_تمدن_غرب
🔸آخرین فصل کتاب، «راه نجات چیست؟» است، آنجا هم جملات اول از #آلکسیس_کارل است که کتاب انسان موجود ناشناخته را با این هدف نوشته که ما راهی جز واژگون کردن #تمدن_صنعتی غرب نداریم، اما چون این ممکن نیست، و بازگشت به عقبروا نه، باید راه دیگری بیابیم. آن وقت راههایی را توصیه کرده و #سید_قطب عیناً مطالب او را طی صفحاتی نقل نموده است (ص 255 ـ 260). سید قطب انتقادهایی به کارل دارد، و میگوید اشکال اصلی نوع ایمان غربیها به علم، و نوع تلقی آنها از دین است، این دو باید اصلاح شود (ص 261). اینها مطالبی است که به گفته وی الکسیس کارل هم نمیفهمد، چون محصور در تمدن غربی است و برای همین، راه حل اصلی به ذهن او هم که منتقد غرب است، نمیرسد.
🔸به نظر وی، اشکال کارل این است همه راهحل را در «علم» جستجو میکند، و #دین در نگاه جامعه او حداکثر یک گرایش صوفیانه یا نوعی احساس روانی و تصفیه اخلاقی است (ص 262). سید قطب می گوید ما باید امثال کارل را با تکیه بر #اسلام نجات دهیم و راه را به او بیاموزیم (ص 263). البته، سید قطب تأکید دارد ما تمدن صنعتی را قبول داریم و اساساً این #نگرش_تجربی، از طریق اندلس به اروپای غربی رسیده است، نگرشی که ضد تفکر یونانی و تجریدی بوده است (ص 271). آنچه از تمدن جدید از نظر اسلام نکوهیده است، چیزی سوای زیربنای علمی تجربی است (ص 273). در اینجا خلاصهای از دیدگاههای اسلام در باره اسلام و #نظام_اقتصادی بیان میکند، و هدف آن را حفظ انسانیت میداند. یک نکته مهم از نظر سید قطب این است که چطور باید این مطلب را به دنیا نشان داد. او بر این باور است که هزاران خَطاب و کتاب و فیلم برای نشان دادن نظر اسلام، قادر نیست به اندازه «یک اجتماع کوچک که در نقطهای دور افتاده بر اساس اسلام تشکیل شود» مزایای اسلام را نشان دهد (ص 287).
🔸این توصیه مهم سید قطب در باره تشکیل #حکومت_اسلامی است که بتواند به عنوان یک ایدهآل، معرف اسلام باشد. اما مشکل، صهیونیستها و صلیبیها هستند که با این راه مبارزه میکنند. آنها از نشر کتاب هراسی ندارند، جلوی سخنرانی را نمیگیرند، اما در عمل، مانع از تحقق چنین جامعهای میشوند: «ولی هرگز هرگز به هیچ عنوان و به هیچ صورت، تشکیل جامعهای را بر اساس اسلام در هیچ نقطهای از جهان ولو در یکی از دور افتادهترین جزائر اقیانوسها، نمیتوانند تحمل کنند» (ص 287). از نظر سید قطب، تشکیل این جامعه، یعنی اسلام تحقق یافته که آنها با آن مخالف هستند «و به هیچ عنوان وجود تحقق یافتهای را تحمل نمی کنند»(ص 288). وی در پایان به دشواریهایی که سر راه محقق #ساختن_اسلام به صورت عملی آن هم در مواجه با تمدن کنونی است، سخن گفته است. سید قطب میگوید هنوز مشکلات درست کردن چنین جامعهای را نمیدانیم، اما آگاهیم که باید بسیار سخت باشد. وی از اجرای شریعت به عنوان اصلیترین نکته در آن جامعه تحقق یافته اسلامی اشاره کرده و به برخی از جوانب آن پرداخته است.
#ادامه_دارد...
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✍حجتالاسلام دکتر رسول جعفریان
🔻 #سید_قطب_و_نقد_تمدن_غرب
🔸آخرین فصل کتاب، «راه نجات چیست؟» است، آنجا هم جملات اول از #آلکسیس_کارل است که کتاب انسان موجود ناشناخته را با این هدف نوشته که ما راهی جز واژگون کردن #تمدن_صنعتی غرب نداریم، اما چون این ممکن نیست، و بازگشت به عقبروا نه، باید راه دیگری بیابیم. آن وقت راههایی را توصیه کرده و #سید_قطب عیناً مطالب او را طی صفحاتی نقل نموده است (ص 255 ـ 260). سید قطب انتقادهایی به کارل دارد، و میگوید اشکال اصلی نوع ایمان غربیها به علم، و نوع تلقی آنها از دین است، این دو باید اصلاح شود (ص 261). اینها مطالبی است که به گفته وی الکسیس کارل هم نمیفهمد، چون محصور در تمدن غربی است و برای همین، راه حل اصلی به ذهن او هم که منتقد غرب است، نمیرسد.
🔸به نظر وی، اشکال کارل این است همه راهحل را در «علم» جستجو میکند، و #دین در نگاه جامعه او حداکثر یک گرایش صوفیانه یا نوعی احساس روانی و تصفیه اخلاقی است (ص 262). سید قطب می گوید ما باید امثال کارل را با تکیه بر #اسلام نجات دهیم و راه را به او بیاموزیم (ص 263). البته، سید قطب تأکید دارد ما تمدن صنعتی را قبول داریم و اساساً این #نگرش_تجربی، از طریق اندلس به اروپای غربی رسیده است، نگرشی که ضد تفکر یونانی و تجریدی بوده است (ص 271). آنچه از تمدن جدید از نظر اسلام نکوهیده است، چیزی سوای زیربنای علمی تجربی است (ص 273). در اینجا خلاصهای از دیدگاههای اسلام در باره اسلام و #نظام_اقتصادی بیان میکند، و هدف آن را حفظ انسانیت میداند. یک نکته مهم از نظر سید قطب این است که چطور باید این مطلب را به دنیا نشان داد. او بر این باور است که هزاران خَطاب و کتاب و فیلم برای نشان دادن نظر اسلام، قادر نیست به اندازه «یک اجتماع کوچک که در نقطهای دور افتاده بر اساس اسلام تشکیل شود» مزایای اسلام را نشان دهد (ص 287).
🔸این توصیه مهم سید قطب در باره تشکیل #حکومت_اسلامی است که بتواند به عنوان یک ایدهآل، معرف اسلام باشد. اما مشکل، صهیونیستها و صلیبیها هستند که با این راه مبارزه میکنند. آنها از نشر کتاب هراسی ندارند، جلوی سخنرانی را نمیگیرند، اما در عمل، مانع از تحقق چنین جامعهای میشوند: «ولی هرگز هرگز به هیچ عنوان و به هیچ صورت، تشکیل جامعهای را بر اساس اسلام در هیچ نقطهای از جهان ولو در یکی از دور افتادهترین جزائر اقیانوسها، نمیتوانند تحمل کنند» (ص 287). از نظر سید قطب، تشکیل این جامعه، یعنی اسلام تحقق یافته که آنها با آن مخالف هستند «و به هیچ عنوان وجود تحقق یافتهای را تحمل نمی کنند»(ص 288). وی در پایان به دشواریهایی که سر راه محقق #ساختن_اسلام به صورت عملی آن هم در مواجه با تمدن کنونی است، سخن گفته است. سید قطب میگوید هنوز مشکلات درست کردن چنین جامعهای را نمیدانیم، اما آگاهیم که باید بسیار سخت باشد. وی از اجرای شریعت به عنوان اصلیترین نکته در آن جامعه تحقق یافته اسلامی اشاره کرده و به برخی از جوانب آن پرداخته است.
#ادامه_دارد...
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢نظریه مقاومت چیست؟ چرا به تحقق تمدن نوین اسلامی امیداوریم؟
✍حجتالاسلام سید محمدحسین متولیامامی
🔸دیدگاههایی که معقتدند تمدنها ذات و جوهر دارند، ناچار میپذیرند که هر تمدنی دارای غیریّت است. جوهر و ذات، غیریّتسازند و مرزهای خود و دیگری را برجسته میکنند. بنابراین غیریّت، بخشی از هویت سلبی یک تمدن است. تئوری و نظریه مقاومت که در بیانات آیتالله خامنهای به مناسبت سیزدهم آبان ۱۳۹۷ مطرح شد، نشان از اعتقاد ایشان به جوهر و ذاتداشتن تمدنهاست. شاید بتوان گفت که ایده اصلی انقلاب اسلامی و جهتگیری کلان تمدنسازی دینی، مقاومت اسلامی است. مقاومت غیر از انفعال است. مقاومت حتی غیر از دفاع صرف است. مقاومت در دلاش تهاجم و عمل وجود دارد و امکانهای اجتماعی و تاریخی را زیاد میکند. مقاومت تنها برای حفظ و بقای خود نیست، بلکه علاوه بر حفظ خود، به دنبال اثرگذاری و تصرف است. ایده مقاومت، امری فراتر از ملیتها، قومیتها و گرایشهای مذهبی است و میتواند تمامی انسانهای آزادیخواه را با خود همراه کند. مقاومت ایده نوینی است که از تاریخ مبارزه عالمان شیعه زاده شد و در انقلاب اسلامی به بلوغ رسید و امروزه در سطح منطقه و جهان اسلام گسترش یافته است؛ از اینروی در شعارهای انقلاب اسلامی، مبارزه پابرهنگان و مظلومان در برابر مستکبران و زورگویان مطرح شد. البته ایده مقاومت همواره با خوف و رجا همراه است؛ چراکه از سویی به دنبال آرمانهای بلند حرکت میکند و از سوی دیگر، خطرات و موانع زیادی پیش روی خود میبیند. ایده مقاومت در عین آرمانگرایی، واقعبین است و سعی دارد متواضعانه، متناسب با شرایط و امکانهای تاریخیاش به صحنه عینیت و واقعیت نظر کند.
🔹متن کامل در لینک زیر:
http://yon.ir/DPTou
✍حجتالاسلام سید محمدحسین متولیامامی
🔸دیدگاههایی که معقتدند تمدنها ذات و جوهر دارند، ناچار میپذیرند که هر تمدنی دارای غیریّت است. جوهر و ذات، غیریّتسازند و مرزهای خود و دیگری را برجسته میکنند. بنابراین غیریّت، بخشی از هویت سلبی یک تمدن است. تئوری و نظریه مقاومت که در بیانات آیتالله خامنهای به مناسبت سیزدهم آبان ۱۳۹۷ مطرح شد، نشان از اعتقاد ایشان به جوهر و ذاتداشتن تمدنهاست. شاید بتوان گفت که ایده اصلی انقلاب اسلامی و جهتگیری کلان تمدنسازی دینی، مقاومت اسلامی است. مقاومت غیر از انفعال است. مقاومت حتی غیر از دفاع صرف است. مقاومت در دلاش تهاجم و عمل وجود دارد و امکانهای اجتماعی و تاریخی را زیاد میکند. مقاومت تنها برای حفظ و بقای خود نیست، بلکه علاوه بر حفظ خود، به دنبال اثرگذاری و تصرف است. ایده مقاومت، امری فراتر از ملیتها، قومیتها و گرایشهای مذهبی است و میتواند تمامی انسانهای آزادیخواه را با خود همراه کند. مقاومت ایده نوینی است که از تاریخ مبارزه عالمان شیعه زاده شد و در انقلاب اسلامی به بلوغ رسید و امروزه در سطح منطقه و جهان اسلام گسترش یافته است؛ از اینروی در شعارهای انقلاب اسلامی، مبارزه پابرهنگان و مظلومان در برابر مستکبران و زورگویان مطرح شد. البته ایده مقاومت همواره با خوف و رجا همراه است؛ چراکه از سویی به دنبال آرمانهای بلند حرکت میکند و از سوی دیگر، خطرات و موانع زیادی پیش روی خود میبیند. ایده مقاومت در عین آرمانگرایی، واقعبین است و سعی دارد متواضعانه، متناسب با شرایط و امکانهای تاریخیاش به صحنه عینیت و واقعیت نظر کند.
🔹متن کامل در لینک زیر:
http://yon.ir/DPTou
سیدمحمدحسین متولی امامی | بینش تمدنی
مقاله : نظریه مقاومت چیست؟ چرا به ظهور تمدن نوین اسلامی امیداوریم؟
بسمه تعالی نظریه مقاومت چیست؟ چرا به ظهور تمدن نوین اسلامی امیداوریم؟ سید محمدحسین متولی امامی دیدگاههایی که معقتدند تمدنها ذات و جوهر دارند، ناچار میپذیرند که هر تمدنی دارای غیریت است. جوهر و ذات،
💢قابل توجه علاقهمندان و پژوهشگرانِ مطالعات تمدنی؛ دسترسی به 63 مقاله با موضوع تمدن نوین اسلامی در پایگاه مجلات تخصصی نور:
🔸دیدن عنوان و دانلود مقالات در لینک زیر ↙️
yon.ir/UoHx6
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸دیدن عنوان و دانلود مقالات در لینک زیر ↙️
yon.ir/UoHx6
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢قاجاریه و مرگ اندیشه تمدنساز!
روی کار آمدن قاجاریه در ایران، مصادف است با انقلاب_صنعتی قرن ۱۸ و رشد جهشی و چشمگیر غرب در عرصههای مادی؛ این امر موجب شد تا فاصله غرب و ایران، عمق زیادی پیدا کرده و حسرت پیشرفت و ترقی را به ویژه به دل نخبگان عصر قجری بگذارد؛ به همین جهت، پرسش از عقبماندگی یعنی چرایی عقبماندگی، به مهمترین پرسش دوره قاجاریه تبدیل شد و دو پاسخ عمده به این سؤال داده شد: #پاسخ_اول که عامل این عقبماندگی را فرهنگ و سنن ایرانی و به ویژه دین معرفی میکرد، و #پاسخ_دوم که عامل این عقبماندگی را فاصله گرفتن از ظرفیتهای حقیقی اسلام و غربگرایی کور و افراطیگرایانه توصیف میکرد. البته هرچند مُوضع معتقدان به منطق پیشرفت و تعالی اسلامی از جهات علمی به مراتب از غربگرایان و دینستیزان قویتر بود، در عمل و البته با کمک سفارتخانههای روس و انگلیس در ایران، نه فقط تفکر غربگرایی در ایران مسلط شد بلکه اندیشه تسلیم و وادادگی در برابر غرب، و تبدیل غرب به قبله پیشرفت را در ساختار سیاسی و حتی معرفتی ایران نهادینه کرد؛ از این رو، نه تنها با پایان صفویه دوره افول و غروب #تمدن_اسلامی مجدداً آغاز شد، که باید گفت در این مقطع، اندیشه قیام و #تمدنسازی نیز به محاق رفت و این شرایط سخت و شکننده تا تشکیل نهضت امام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
🔹#منبع: کتاب تمدن نوین اسلامی؛ درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی، ص 81 و 82.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
روی کار آمدن قاجاریه در ایران، مصادف است با انقلاب_صنعتی قرن ۱۸ و رشد جهشی و چشمگیر غرب در عرصههای مادی؛ این امر موجب شد تا فاصله غرب و ایران، عمق زیادی پیدا کرده و حسرت پیشرفت و ترقی را به ویژه به دل نخبگان عصر قجری بگذارد؛ به همین جهت، پرسش از عقبماندگی یعنی چرایی عقبماندگی، به مهمترین پرسش دوره قاجاریه تبدیل شد و دو پاسخ عمده به این سؤال داده شد: #پاسخ_اول که عامل این عقبماندگی را فرهنگ و سنن ایرانی و به ویژه دین معرفی میکرد، و #پاسخ_دوم که عامل این عقبماندگی را فاصله گرفتن از ظرفیتهای حقیقی اسلام و غربگرایی کور و افراطیگرایانه توصیف میکرد. البته هرچند مُوضع معتقدان به منطق پیشرفت و تعالی اسلامی از جهات علمی به مراتب از غربگرایان و دینستیزان قویتر بود، در عمل و البته با کمک سفارتخانههای روس و انگلیس در ایران، نه فقط تفکر غربگرایی در ایران مسلط شد بلکه اندیشه تسلیم و وادادگی در برابر غرب، و تبدیل غرب به قبله پیشرفت را در ساختار سیاسی و حتی معرفتی ایران نهادینه کرد؛ از این رو، نه تنها با پایان صفویه دوره افول و غروب #تمدن_اسلامی مجدداً آغاز شد، که باید گفت در این مقطع، اندیشه قیام و #تمدنسازی نیز به محاق رفت و این شرایط سخت و شکننده تا تشکیل نهضت امام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
🔹#منبع: کتاب تمدن نوین اسلامی؛ درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی، ص 81 و 82.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️توصیه امام موسی صدر به بررسی و نقدِ تمدن غرب
#گزیدهی_کتاب
#نقد_تمدن_غرب
#امام_موسی_صدر
🔸اکنون هنگام آن رسیده است که به دقت بنگریم به تمدنی که اینچنین ما را شگفتزده کرده و از ما دلبرده و ما را دنبالهرو خود ساخته است. امروز ما به بند پیروی از #تمدن_غرب تن دادهایم و تسلیم آن شدهایم. تا آنجا پیش رفتهایم که در شکل ظاهری، معیار خیر و شر، سود و زیان، درست و نادرست، پیشرفت و عقبماندگی، موازین، پیمانهها و پوشش از غرب تبعیت میکنیم. پس ما دچار #استعمار_فکری شدهایم و لذا باید تمدن غرب را جداگانه و به صورت مجرد بررسی کنیم. البته، من از خودم و شنوندگان انتظار ندارم که با یک جلسه گفتار بتوانیم اینگونه مجرد به تمدن غرب نظر بیفکنیم. باید این تمدن را #بررسی کنیم تا نتیجه نادیده گرفتن ماورای طبیعت و منحصر کردن هدف به ماده را دریابیم.
🔹#منبع:
کتابِ ادیان در خدمت انسان، جستارهایی دربارهی دین و مسائل جهان معاصر، ص 75 و 76.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#گزیدهی_کتاب
#نقد_تمدن_غرب
#امام_موسی_صدر
🔸اکنون هنگام آن رسیده است که به دقت بنگریم به تمدنی که اینچنین ما را شگفتزده کرده و از ما دلبرده و ما را دنبالهرو خود ساخته است. امروز ما به بند پیروی از #تمدن_غرب تن دادهایم و تسلیم آن شدهایم. تا آنجا پیش رفتهایم که در شکل ظاهری، معیار خیر و شر، سود و زیان، درست و نادرست، پیشرفت و عقبماندگی، موازین، پیمانهها و پوشش از غرب تبعیت میکنیم. پس ما دچار #استعمار_فکری شدهایم و لذا باید تمدن غرب را جداگانه و به صورت مجرد بررسی کنیم. البته، من از خودم و شنوندگان انتظار ندارم که با یک جلسه گفتار بتوانیم اینگونه مجرد به تمدن غرب نظر بیفکنیم. باید این تمدن را #بررسی کنیم تا نتیجه نادیده گرفتن ماورای طبیعت و منحصر کردن هدف به ماده را دریابیم.
🔹#منبع:
کتابِ ادیان در خدمت انسان، جستارهایی دربارهی دین و مسائل جهان معاصر، ص 75 و 76.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
من در فروپاشی تمدنِ غرب بیشتر به تحول درونی غربیها امیدوارم تا جنگی رو در رو كه میان شرق و غرب و یا اسلام و غرب روی دهد...
#شهید_مرتضی_آوینی
@tamadone_novine_islami
#شهید_مرتضی_آوینی
@tamadone_novine_islami
🔻 #امام_موسی_صدر:
مسیر کلی تمدن اسلامی این است که [انسان] بهوسیله موهبتهای الهی، در پی رسیدن به جهان آخرت باشد و درعین حال، بهرهٔ خود را از این عالم فراموش نکند.
@tamadone_novine_islami
مسیر کلی تمدن اسلامی این است که [انسان] بهوسیله موهبتهای الهی، در پی رسیدن به جهان آخرت باشد و درعین حال، بهرهٔ خود را از این عالم فراموش نکند.
@tamadone_novine_islami
ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر مبارک باد
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
@tamadone_novine_islami
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
@tamadone_novine_islami
💢میراث فکری امام خمینی
✍پروفسور دکتر ایوان کالچف
(رئیس انجمن فلسفه بلغارستان)
#بازشناسی_امام_خمینی (شماره ۱)
🔸امام خمینی نه تنها رهبر دینی و سیاسی محبوب ملت شریف و مقبول ایران معاصر است بلکه به عنوان پیشوای کبیر در دل و جان مردم تا ابد جای خاصی دارد و بیتردید یکی از رهبران فکری قرن بیستم محسوب میشود. ایدههای وی اهمیت همهجانبه داشته و در مدت طولانی تأثیر مثبتی در توسعه دنیای امروز برای پیشرفت تمام بشریت خواهد گذاشت.
🔸این مقاله بر اساس بعضی از آثار و ایدههای امام خمینی نظیر آثاری چند از انتشارات مؤسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی، تعدادی از سخنرانیهای ایشان از سال 1962 تا زمان رحلت آن حضرت، «وصیتنامه مذهبی و سیاسی» وی و همچنین پیام معروف ایشان به میخائیل گورباچف در چهارم ژانویه 1989 تهیه شده است.
🔹ادامه مطلب در لینک زیر:
yon.ir/u7d3J
✍پروفسور دکتر ایوان کالچف
(رئیس انجمن فلسفه بلغارستان)
#بازشناسی_امام_خمینی (شماره ۱)
🔸امام خمینی نه تنها رهبر دینی و سیاسی محبوب ملت شریف و مقبول ایران معاصر است بلکه به عنوان پیشوای کبیر در دل و جان مردم تا ابد جای خاصی دارد و بیتردید یکی از رهبران فکری قرن بیستم محسوب میشود. ایدههای وی اهمیت همهجانبه داشته و در مدت طولانی تأثیر مثبتی در توسعه دنیای امروز برای پیشرفت تمام بشریت خواهد گذاشت.
🔸این مقاله بر اساس بعضی از آثار و ایدههای امام خمینی نظیر آثاری چند از انتشارات مؤسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی، تعدادی از سخنرانیهای ایشان از سال 1962 تا زمان رحلت آن حضرت، «وصیتنامه مذهبی و سیاسی» وی و همچنین پیام معروف ایشان به میخائیل گورباچف در چهارم ژانویه 1989 تهیه شده است.
🔹ادامه مطلب در لینک زیر:
yon.ir/u7d3J
www.imam-khomeini.ir
میراث فکری امام خمینی
💢ضرورت تعمیق و گسترشِ مبانیِ کلامیِ فقه و اصول
#فقه_تمدنساز
🔻آیتالله سید محمدمهدی میرباقری:
🔸علم فقه و علم اصول موجود، مبانی کلامی دارد که قابل گسترش است. اصلیترین مسأله، تمنای ما از دین و شأن تخاطب شارع است.
🔸اگر این مبانی رها شوند، نمیتوان تحول و تکامل فقه را مدیریت کرد. اگر در مبانی انفعال ایجاد شود بنای #فقه_سکولار رخ میدهد. اکنون حوزه در لبه خطر است، اگر در بسط مبانی علم فقه و علم اصول دقت نکند انفعال در مبانی، تمام مسیر تحول فقهی را منفعل میکند، یعنی حوزه در برابر #تمدن_غرب منفعل میشود.
🔸اگر مبانی تحول و تکامل #علم_فقه و #علم_اصول به دقت و مبتنی بر تعبد دنبال نشود، علم اصول و علم فقه ما به سمت علم اصول و فقهی میرود که ماشین امضای تمدن غرب میشود.
🔸ما باید از منظر دین ببینیم آیا تمدن غرب را بپذیریم یا خیر؟ تقیزادههای جدید و قدیم میگویند تمدن غرب را از صدر تا ذیل بپذیرید و #قرائت_دینی مردم را تغییر دهید. اگر این مبنای کلامی پذیرفته شود کل فقه بر هم میریزد.
🔸به عقیده ما #کار_دین سرپرستی شهود، حس و عقل بشر است و از دل دین عرفان، تعقل، تفکر، دانش و سبک زندگی خاص بیرون میآید. همه باید ذیل دین بیایند. اینها بحثهای کلامی است.
🔸از نظر بنده تَفقّه دینی این است که بدانیم مسأله مستحدثه امروز ما #تمدن است و مقابل تمدن باید تمدن ساخت. فرآیند #تمدنسازی نیز _ همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند _ شامل «انقلاب اسلامی»، «نظام اسلامی»، «دولت اسلامی»، «جامعه اسلامی» و «تمدن اسلامی» میشود. (تیر ۱۳۹۸)
🔹متن کامل بیانات در لینک زیر:
🌐http://yon.ir/jvnS6
ا—--------------------------—ا
#کانالبهسویتمدننویناسلامی
@tamadone_novine_islami
#فقه_تمدنساز
🔻آیتالله سید محمدمهدی میرباقری:
🔸علم فقه و علم اصول موجود، مبانی کلامی دارد که قابل گسترش است. اصلیترین مسأله، تمنای ما از دین و شأن تخاطب شارع است.
🔸اگر این مبانی رها شوند، نمیتوان تحول و تکامل فقه را مدیریت کرد. اگر در مبانی انفعال ایجاد شود بنای #فقه_سکولار رخ میدهد. اکنون حوزه در لبه خطر است، اگر در بسط مبانی علم فقه و علم اصول دقت نکند انفعال در مبانی، تمام مسیر تحول فقهی را منفعل میکند، یعنی حوزه در برابر #تمدن_غرب منفعل میشود.
🔸اگر مبانی تحول و تکامل #علم_فقه و #علم_اصول به دقت و مبتنی بر تعبد دنبال نشود، علم اصول و علم فقه ما به سمت علم اصول و فقهی میرود که ماشین امضای تمدن غرب میشود.
🔸ما باید از منظر دین ببینیم آیا تمدن غرب را بپذیریم یا خیر؟ تقیزادههای جدید و قدیم میگویند تمدن غرب را از صدر تا ذیل بپذیرید و #قرائت_دینی مردم را تغییر دهید. اگر این مبنای کلامی پذیرفته شود کل فقه بر هم میریزد.
🔸به عقیده ما #کار_دین سرپرستی شهود، حس و عقل بشر است و از دل دین عرفان، تعقل، تفکر، دانش و سبک زندگی خاص بیرون میآید. همه باید ذیل دین بیایند. اینها بحثهای کلامی است.
🔸از نظر بنده تَفقّه دینی این است که بدانیم مسأله مستحدثه امروز ما #تمدن است و مقابل تمدن باید تمدن ساخت. فرآیند #تمدنسازی نیز _ همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند _ شامل «انقلاب اسلامی»، «نظام اسلامی»، «دولت اسلامی»، «جامعه اسلامی» و «تمدن اسلامی» میشود. (تیر ۱۳۹۸)
🔹متن کامل بیانات در لینک زیر:
🌐http://yon.ir/jvnS6
ا—--------------------------—ا
#کانالبهسویتمدننویناسلامی
@tamadone_novine_islami
Telegram
attach 📎
💢نقدِ سکولار و نقدِ آزاد؛ پیشزمینههای متافیزیکی نقد
#مقاله_وارده
#نقد_شناسی
#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸چکیده
در دیدگاهی که نقد را امری سکولار میداند، سکولاریزم، پیشنیاز نقد تلقی میشود. چنین رویکردهایی از آبشخورهای نظریه انتقادی در سنتِ غرب فلسفی تغذیه میکند؛ سنتی که میانه خوشی با تعلقات متافیزیکی و دینی ندارد.
در این مقاله پس از اشاره به این رویکرد، ریشه تصور همسانی نقد با سکولاریزم در این پندار غیر واقعی دانسته شده که امر عقلانی، قابل تفکیک از پیشداوریهاست. سپس به چهار دیدگاه مفهوم نقد اشاره شده که از حداکثری تا حداقلیترین معانی اما، نمیتوان به نقد آزاد و مطلق و فارغ از هرگونه پیش داوری و پیشزمینه رأی داد. این معانی شامل: نقد به مثابه امری علمی، نقد به مثابه امری فلسفی، نقد به مثابه امری ذهنی، و نقد به مثابه امری انسانی، میشود.
بخش پایانی مقاله به مرزگذاری بین دو مفهوم نقد و انتقاد در فضای جامعه علمی علوم انسانی، با شاخصههای ششگانه ای اختصاص پیدا کرده است.
🔻کلیدواژه:
#نقد، #انتقاد، #سکولاریزم، #روششناسی، #نقدسکولار، #دین، #علومانسانی.
🔹#کانالبهسویتمدننویناسلامی
@tamadone_novine_islami
ا—--------------------------—ا
📌متن کامل مقاله را در فایل (پیدیاف) پیوست بخوانید:↙️
#مقاله_وارده
#نقد_شناسی
#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸چکیده
در دیدگاهی که نقد را امری سکولار میداند، سکولاریزم، پیشنیاز نقد تلقی میشود. چنین رویکردهایی از آبشخورهای نظریه انتقادی در سنتِ غرب فلسفی تغذیه میکند؛ سنتی که میانه خوشی با تعلقات متافیزیکی و دینی ندارد.
در این مقاله پس از اشاره به این رویکرد، ریشه تصور همسانی نقد با سکولاریزم در این پندار غیر واقعی دانسته شده که امر عقلانی، قابل تفکیک از پیشداوریهاست. سپس به چهار دیدگاه مفهوم نقد اشاره شده که از حداکثری تا حداقلیترین معانی اما، نمیتوان به نقد آزاد و مطلق و فارغ از هرگونه پیش داوری و پیشزمینه رأی داد. این معانی شامل: نقد به مثابه امری علمی، نقد به مثابه امری فلسفی، نقد به مثابه امری ذهنی، و نقد به مثابه امری انسانی، میشود.
بخش پایانی مقاله به مرزگذاری بین دو مفهوم نقد و انتقاد در فضای جامعه علمی علوم انسانی، با شاخصههای ششگانه ای اختصاص پیدا کرده است.
🔻کلیدواژه:
#نقد، #انتقاد، #سکولاریزم، #روششناسی، #نقدسکولار، #دین، #علومانسانی.
🔹#کانالبهسویتمدننویناسلامی
@tamadone_novine_islami
ا—--------------------------—ا
📌متن کامل مقاله را در فایل (پیدیاف) پیوست بخوانید:↙️
Telegram
attach 📎
💢قانون قدسی، لازمهی تمدنسازی
✍علی فیض اللهی
#یادداشت_منتخب
🔸یکی از ابعاد مهم در نقد تمدن غرب، این مسئله است که تمدن مدرن این اعتبار را برای انسان قائل است که توانایی وضع قانون زندگی، با تکیه بر عقل (عقلانیت ابزاری) و علم تجربی (ساینس) را دارا میباشد. حال آنکه بعد از تکامل تمدن غرب شاهد آن هستیم که قوانین بشری آن اندازه که انتظار میرفت نتوانست در غرب نقش ایفاء کند و به همین جهت میبینیم بشر اروپایی حرفهای خوبی دارد ولی نتیجه آن حرفها جامعهای شد که برای انسان غربی غیر قابل پذیرش است.
🔸ابتدا باید بدانیم علت نیاز بشر به تمدن در طبع خود بشر نهفته است، و چون بشر مدنیالطبع است، حتماً نیازمند حیات اجتماعی است و این حیات اجتماعی را تمدن یا civilization میگویند. در همهی جوامع بشری چه اولیه و چه به اصطلاح مدرن، (چه تمدن نوین اسلامی) قانون و روش زندگی از جایگاه ویژهای برخوردار است، چرا که کنترل کننده رفتارها و برخوردهای مردم و گاه تعیین کننده هنجارهای یک اجتماع است.
🔸«از طرفی در اجتماع به جهت غریزهی سودجویی بشر و استخدام همنوعان نزاع و تزاحم پیش میآید -هرکس میخواهد دیگری را به نفع خود به کار گیرد- بنابراین در اجتماع، قوانینی جهت کنترل خودخواهی و سودجویی انسانها نیاز است به طوری که آن قوانین قدرت کنترل خودخواهی انسان را داشته باشد و جنبههای روحانی و تکاملی او را نیز مدنظر قرار دهد، و در این حال چنین اجتماعی با چنین خصوصاتی تمدنی میسازد که بشر به پوچی گرفتار نشود"(1)
گفته شد اگر قانون توانایی کنترل خودخواهی انسان را نداشته باشد و جنبههای روحانی و تکاملی او را مدنظر قرار ندهد، چنین اجتماعی با چنین خصوصیاتی تمدنی میسازد که بشر را گرفتار پوچی می کند.
🔸غرب در زمینهی آزادی قائل است که تنها مسئلهای که آزادی شما را محدود میکند، دست درازی و تجاوز به آزادی دیگران است. «جامعه توسعه یافته (غرب مظهر تام و تمام توسعه است) جامعهای است که در آن همه چیز حول محور مادی و تمتع هرچه بیشتر از لذایذی که در کره زمین موجود است، معنا شده و البته برای این که در این چمنزار بزرگ همه بتوانند به راحتی بچرند، یک قانون عمومی و دموکراتیک لازم است تا انسانها را در عین برخورداری از حداکثر آزادی (ولنگاری) از تجاوز به حقوق یکدیگر باز دارد. این توسعه که نتیجه حاکمیت سرمایه یا سرمایهداری و اصالت بخشیدن به اقتصاد نسبت به سایر وجوه بشری است، محصول مادی گرایی و تبیین مادی جهان است.»(2)
🔸پس قانونی که در یک اجتماع وضع میشودنه تنها باید امور مادی انسان را پاسخگو باشد بلکه توانایی پرداختن به روح و عالم معنا را نیز داشته باشد و تامین کننده تمامی ابعاد بشر باشد. (مسئلهای که تمدن نوین اسلامی داعیهدار آن است.) اما مهمتر از نفس وضع قانون، این است که قانون وضع شده طوری با روح و جسم انسان عجین و مرتبط باشد که اجرایی شود. در تمدن اسلامی حق قانونگذاری برای زندگی انسانها از آن خداست و در جوامع مدرن، این انسانها هستند که شیوه زندگی خود را تعیین میکنند.
🔸«اگر همان حرفهایی که خدا فرموده است شخصی مثل "کانت" بزند، مشکل حل نمیشود، چون قوانین الهی علاوه بر صحیح بودن، با وجه قدسی خود جنبههای فطری اطاعت از معبود را نیز در ما به کارگیرد و در چنین فضایی جامعه را به مقصد و مطلوب مورد نیازش میرساند. در حالی که اگر تمام حرفهایی که پیغمبران میزنند کانت بگوید، نتیجه حاصل نمیشود، چون جنبه قداست قوانین که بعد اطاعت از معبود را تغذیه میکند که در آنها نیست. به همین جهت هم حرفهای کانت با این که از جهات بسیاری ارزشمند بود ولی نتوانتست اروپا را اداره کند»(3)
بدون قانون قدسی، رسیدن به تمدن نوین اسلامی غیر ممکن است.
🔹#منابع:
1 : طاهرزاده، اصغر، تمدنزایی شیعه ص 25
2 : آوینی، سیدمرتضی، توسعه و مبانی تمدن غرب ص29و30
3 : طاهرزاده، اصغر، تمدنزایی شیعه ص27
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✍علی فیض اللهی
#یادداشت_منتخب
🔸یکی از ابعاد مهم در نقد تمدن غرب، این مسئله است که تمدن مدرن این اعتبار را برای انسان قائل است که توانایی وضع قانون زندگی، با تکیه بر عقل (عقلانیت ابزاری) و علم تجربی (ساینس) را دارا میباشد. حال آنکه بعد از تکامل تمدن غرب شاهد آن هستیم که قوانین بشری آن اندازه که انتظار میرفت نتوانست در غرب نقش ایفاء کند و به همین جهت میبینیم بشر اروپایی حرفهای خوبی دارد ولی نتیجه آن حرفها جامعهای شد که برای انسان غربی غیر قابل پذیرش است.
🔸ابتدا باید بدانیم علت نیاز بشر به تمدن در طبع خود بشر نهفته است، و چون بشر مدنیالطبع است، حتماً نیازمند حیات اجتماعی است و این حیات اجتماعی را تمدن یا civilization میگویند. در همهی جوامع بشری چه اولیه و چه به اصطلاح مدرن، (چه تمدن نوین اسلامی) قانون و روش زندگی از جایگاه ویژهای برخوردار است، چرا که کنترل کننده رفتارها و برخوردهای مردم و گاه تعیین کننده هنجارهای یک اجتماع است.
🔸«از طرفی در اجتماع به جهت غریزهی سودجویی بشر و استخدام همنوعان نزاع و تزاحم پیش میآید -هرکس میخواهد دیگری را به نفع خود به کار گیرد- بنابراین در اجتماع، قوانینی جهت کنترل خودخواهی و سودجویی انسانها نیاز است به طوری که آن قوانین قدرت کنترل خودخواهی انسان را داشته باشد و جنبههای روحانی و تکاملی او را نیز مدنظر قرار دهد، و در این حال چنین اجتماعی با چنین خصوصاتی تمدنی میسازد که بشر به پوچی گرفتار نشود"(1)
گفته شد اگر قانون توانایی کنترل خودخواهی انسان را نداشته باشد و جنبههای روحانی و تکاملی او را مدنظر قرار ندهد، چنین اجتماعی با چنین خصوصیاتی تمدنی میسازد که بشر را گرفتار پوچی می کند.
🔸غرب در زمینهی آزادی قائل است که تنها مسئلهای که آزادی شما را محدود میکند، دست درازی و تجاوز به آزادی دیگران است. «جامعه توسعه یافته (غرب مظهر تام و تمام توسعه است) جامعهای است که در آن همه چیز حول محور مادی و تمتع هرچه بیشتر از لذایذی که در کره زمین موجود است، معنا شده و البته برای این که در این چمنزار بزرگ همه بتوانند به راحتی بچرند، یک قانون عمومی و دموکراتیک لازم است تا انسانها را در عین برخورداری از حداکثر آزادی (ولنگاری) از تجاوز به حقوق یکدیگر باز دارد. این توسعه که نتیجه حاکمیت سرمایه یا سرمایهداری و اصالت بخشیدن به اقتصاد نسبت به سایر وجوه بشری است، محصول مادی گرایی و تبیین مادی جهان است.»(2)
🔸پس قانونی که در یک اجتماع وضع میشودنه تنها باید امور مادی انسان را پاسخگو باشد بلکه توانایی پرداختن به روح و عالم معنا را نیز داشته باشد و تامین کننده تمامی ابعاد بشر باشد. (مسئلهای که تمدن نوین اسلامی داعیهدار آن است.) اما مهمتر از نفس وضع قانون، این است که قانون وضع شده طوری با روح و جسم انسان عجین و مرتبط باشد که اجرایی شود. در تمدن اسلامی حق قانونگذاری برای زندگی انسانها از آن خداست و در جوامع مدرن، این انسانها هستند که شیوه زندگی خود را تعیین میکنند.
🔸«اگر همان حرفهایی که خدا فرموده است شخصی مثل "کانت" بزند، مشکل حل نمیشود، چون قوانین الهی علاوه بر صحیح بودن، با وجه قدسی خود جنبههای فطری اطاعت از معبود را نیز در ما به کارگیرد و در چنین فضایی جامعه را به مقصد و مطلوب مورد نیازش میرساند. در حالی که اگر تمام حرفهایی که پیغمبران میزنند کانت بگوید، نتیجه حاصل نمیشود، چون جنبه قداست قوانین که بعد اطاعت از معبود را تغذیه میکند که در آنها نیست. به همین جهت هم حرفهای کانت با این که از جهات بسیاری ارزشمند بود ولی نتوانتست اروپا را اداره کند»(3)
بدون قانون قدسی، رسیدن به تمدن نوین اسلامی غیر ممکن است.
🔹#منابع:
1 : طاهرزاده، اصغر، تمدنزایی شیعه ص 25
2 : آوینی، سیدمرتضی، توسعه و مبانی تمدن غرب ص29و30
3 : طاهرزاده، اصغر، تمدنزایی شیعه ص27
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
✅نظریات سید قطب در باره نقد تمدن غربی، لزوم تأسیس تمدن اسلامی، و تأثیر و انعکاس آن در ایران(5/پایانی)
✍حجتالاسلام دکتر رسول جعفریان
🔻#سید_قطب_و_نقد_تمدن_غرب
🔸این تفکر #سید_قطب در آثار دیگر او هم که به فارسی درآمد، و بالغ بر ده مورد است، در ایران انعکاس بسیاری داشت. او خود متأثر از #مودودی و #ندوی و جز اینها بود، اما از بن مایههای فکری تند خود هم که در جهت #ایجاد_انقلاب و #تأسیس_حکومت بود استفاده کرد. این افکار در ایران محبوبیت یافت و اصول دیدگاههایی که در باره #تمدن_اسلامی منعکس میشد، بر اساس نوعی #مشارکت_فکری عمومی که در #جهان_اسلام بود، مورد تأیید قرار میگرفت. در مقدمه همان کتاب، که مترجم در سال 49 آن را نوشته، پس از یاد کردن از مفاهیمی چون فرنگیمآبی، خودباختگی، مغزشویی، سنتشکنی، کشتار هولناک ارزشهای معنوی، دریوزگی غرب، گسترش مدنیت غرب، گذشته افتخار آمیز و فراموشی آن، دیو استعمار، خودفراموشی و بیگانهگرایی، مینویسد:👇🏼
🔸«در برابر اسلام، مکتب توحید و انسانیت، غول #تمدن_غرب که اکنون در برابر ما قد برافراشته، یک واقعیت است، واقعیتی است که هر لحظه بر حجم آن میافزاید، و بخش دیگری از فضای تنفس انسانها را اشغال میکند. فرآوردههای این تمدن که بیگمان همه محکوم یک حکم نیستند، هر روز و هر ساعت رو به توسعهاند. بشر امروزی که به اضطرار قالب پولادین این تمدن را بر خود تحمیل کرده، هر لحظه بیش از پیش خود را محتاج آن حس میکند. قلمرو این تمدن که تا چندی پیش فقط صحنهی این کرهی خاکی بود امروز اوج آسمانها و سیارات دور دست را نیز در برگرفته است. ماه و زهره و مریخ که روزگاری جز در رصدخانههای منجمان یا سرودههای شاعران و یا در افسانهها و اساطیر خدایان طرحی از خود نمینمودند، آن هم طرحی وهم آمیز و خیالانگیز، اکنون ذلیل و زبون تمدن بشری و بازیچهی دست ماشین مخلوق و فراهم آمدهی اویند. آری این تمدن واقعیتی است، آن هم واقعیتی هر لحظه رو به رشد و تورم، و به هیچوجه نمیتوان آن را نادیده یا حقیر و غیر قابل اعتنا تلقی کرد. لیک با این همه، این تمدن بدین شکل کنونی، اگر چه ساختهی دست #انسان است، در خورد انسان نیست، فرزندی است که از خون مادر تغذیه میکند و در مسیر خود به سوی رشد و کمال قدم بر بناگوش و سینهی آفرینندهی خویش میکوبد، و افزایش خود را با کاستی او تأمین میکند. تاکنون چنین بوده و چنین رفته است. آری آنچه این واقعیت را ـ واقعیت #تمدن_صنعتی را ـ تحمل ناپذیر ساخته واقعیت دیگری است، و آن ناسازگاری این تمدن است با انسان. تمدن بشری که باید برای انسان و در راه ترقی و کمال او بکار افتد، پیوسته در اضمحلال انسان کوشیده، و از سرور موجودات زمین، بردهای فرمانبردار و یا بقول نویسندهی دانشمند این کتاب، ماشینی یا چهارپایی ساخته است، این است سند محکومیت این تمدن» (مقدمه ادعا نامه، ص 9 ـ 11).
🔸اینها نمونهای از تعریف غرب، انتقاد از آن و استدلالهایی بود که مسلمانان حتی با استفاده از متونی چون انسان موجود ناشناخته مینوشتند. بحث #ماشینیزم سالها بود که در ایران مطرح شدهبود و #شریعتی هم در این باره به تفصیل سخن گفته بود. در واقع، نقدهای خود شریعتی از تمدن غرب، باز در امتداد همین دیدگاهها و با استفاده از مطالبی است که او از غربیها گرفته و با حس شرقی آنها را بیان کرده است. چنان که اشاره شد، این افکار در شبه قاره هم مطرح بود. علاوه بر مودودی که روی سید قطب تأثیر جدی داشت، و اندکی هم در ایران، باید به #ابوالحسن_ندوی اشاره کرد که زمانی هم به ایران آمد و مهمان #دارالتبلیغ بود. او کتابی با عنوان «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین» را نوشت، اثری که با عنوان «حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمین» توسط #مصطفی_زمانی ترجمه شد. (ترجمه دیگر این کتاب توسط #عبدالحکیم_عثمانی با عنوان «جهان در سایه عقب ماندگی مسلمانان» انجام گرفت (زاهدان، 1424ق). کتاب دیگر ابوالحسن بدوی، «الصراع بین الفکرة الاسلامیة و الفکرة الغربیه فی الاقطار الاسلامیه» که به نام ارزیابی تمدن غرب (و نیز نام نبرد ایدئولوژیک) در سال 1354 توسط #محمد_ثقفی و #علیاکبر_مهدیپور دارالتبلیغ قم منتشر شد.
#پایان.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✍حجتالاسلام دکتر رسول جعفریان
🔻#سید_قطب_و_نقد_تمدن_غرب
🔸این تفکر #سید_قطب در آثار دیگر او هم که به فارسی درآمد، و بالغ بر ده مورد است، در ایران انعکاس بسیاری داشت. او خود متأثر از #مودودی و #ندوی و جز اینها بود، اما از بن مایههای فکری تند خود هم که در جهت #ایجاد_انقلاب و #تأسیس_حکومت بود استفاده کرد. این افکار در ایران محبوبیت یافت و اصول دیدگاههایی که در باره #تمدن_اسلامی منعکس میشد، بر اساس نوعی #مشارکت_فکری عمومی که در #جهان_اسلام بود، مورد تأیید قرار میگرفت. در مقدمه همان کتاب، که مترجم در سال 49 آن را نوشته، پس از یاد کردن از مفاهیمی چون فرنگیمآبی، خودباختگی، مغزشویی، سنتشکنی، کشتار هولناک ارزشهای معنوی، دریوزگی غرب، گسترش مدنیت غرب، گذشته افتخار آمیز و فراموشی آن، دیو استعمار، خودفراموشی و بیگانهگرایی، مینویسد:👇🏼
🔸«در برابر اسلام، مکتب توحید و انسانیت، غول #تمدن_غرب که اکنون در برابر ما قد برافراشته، یک واقعیت است، واقعیتی است که هر لحظه بر حجم آن میافزاید، و بخش دیگری از فضای تنفس انسانها را اشغال میکند. فرآوردههای این تمدن که بیگمان همه محکوم یک حکم نیستند، هر روز و هر ساعت رو به توسعهاند. بشر امروزی که به اضطرار قالب پولادین این تمدن را بر خود تحمیل کرده، هر لحظه بیش از پیش خود را محتاج آن حس میکند. قلمرو این تمدن که تا چندی پیش فقط صحنهی این کرهی خاکی بود امروز اوج آسمانها و سیارات دور دست را نیز در برگرفته است. ماه و زهره و مریخ که روزگاری جز در رصدخانههای منجمان یا سرودههای شاعران و یا در افسانهها و اساطیر خدایان طرحی از خود نمینمودند، آن هم طرحی وهم آمیز و خیالانگیز، اکنون ذلیل و زبون تمدن بشری و بازیچهی دست ماشین مخلوق و فراهم آمدهی اویند. آری این تمدن واقعیتی است، آن هم واقعیتی هر لحظه رو به رشد و تورم، و به هیچوجه نمیتوان آن را نادیده یا حقیر و غیر قابل اعتنا تلقی کرد. لیک با این همه، این تمدن بدین شکل کنونی، اگر چه ساختهی دست #انسان است، در خورد انسان نیست، فرزندی است که از خون مادر تغذیه میکند و در مسیر خود به سوی رشد و کمال قدم بر بناگوش و سینهی آفرینندهی خویش میکوبد، و افزایش خود را با کاستی او تأمین میکند. تاکنون چنین بوده و چنین رفته است. آری آنچه این واقعیت را ـ واقعیت #تمدن_صنعتی را ـ تحمل ناپذیر ساخته واقعیت دیگری است، و آن ناسازگاری این تمدن است با انسان. تمدن بشری که باید برای انسان و در راه ترقی و کمال او بکار افتد، پیوسته در اضمحلال انسان کوشیده، و از سرور موجودات زمین، بردهای فرمانبردار و یا بقول نویسندهی دانشمند این کتاب، ماشینی یا چهارپایی ساخته است، این است سند محکومیت این تمدن» (مقدمه ادعا نامه، ص 9 ـ 11).
🔸اینها نمونهای از تعریف غرب، انتقاد از آن و استدلالهایی بود که مسلمانان حتی با استفاده از متونی چون انسان موجود ناشناخته مینوشتند. بحث #ماشینیزم سالها بود که در ایران مطرح شدهبود و #شریعتی هم در این باره به تفصیل سخن گفته بود. در واقع، نقدهای خود شریعتی از تمدن غرب، باز در امتداد همین دیدگاهها و با استفاده از مطالبی است که او از غربیها گرفته و با حس شرقی آنها را بیان کرده است. چنان که اشاره شد، این افکار در شبه قاره هم مطرح بود. علاوه بر مودودی که روی سید قطب تأثیر جدی داشت، و اندکی هم در ایران، باید به #ابوالحسن_ندوی اشاره کرد که زمانی هم به ایران آمد و مهمان #دارالتبلیغ بود. او کتابی با عنوان «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین» را نوشت، اثری که با عنوان «حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمین» توسط #مصطفی_زمانی ترجمه شد. (ترجمه دیگر این کتاب توسط #عبدالحکیم_عثمانی با عنوان «جهان در سایه عقب ماندگی مسلمانان» انجام گرفت (زاهدان، 1424ق). کتاب دیگر ابوالحسن بدوی، «الصراع بین الفکرة الاسلامیة و الفکرة الغربیه فی الاقطار الاسلامیه» که به نام ارزیابی تمدن غرب (و نیز نام نبرد ایدئولوژیک) در سال 1354 توسط #محمد_ثقفی و #علیاکبر_مهدیپور دارالتبلیغ قم منتشر شد.
#پایان.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢جامعهی متمدن و تمدنِ خدامحور
#تمدن_معنادار
#تمدن_خدامحور
#سعادتملوک_تابشهروی
🔸#جامعهی_متمدن، جامعهای است که از حضور انسانهای متمدن و #رشید بهم رسیده باشد. انسانهایی که کلیهی ابعاد و امکانات وجودیشان در جهت رشدِ عزتمندِ هویت الهی آنان در حرکت است. طبیعی است که چنین جامعهای به نوبهی خود – و از طریق نگرشها و گرایشهای ارزشمند و استعلاییِ انسانهای متمدن – میتواند افراد دیگری را به تمدن رساند.
🔸معنای ضمنی این باور آن است که «جامعهی متمدن» زاییدهی #حرکت_تکاملی نگرشها و گرایشهای ارزشمند، خردپذیر، معنادار، #خدامحور و استعلایی افراد همان جامعه میباشد. این قول به هیچوجه معنای آنرا نمیدهد که همهی این افراد همزمان و در عرض یکدیگر جهتِ تکاملی را اختیار نموده و از همان طریق به طور دستجمعی تمدن را شکل و رنگ بخشیدهاند. زیرا تا آنجا که مطالعهی سیر تاریخی تحقق تمدنهای انسانمحور – و نه ابزار، قدرت و یا سودمحور – ثابت کردهاند، معمولاً نقطهی شروع تمدن از حوزهی #تلاشهای_ربانی پیامآوری از پیغمبران و جانشینان آنها نمودار شده و با جذب کردن و ساختن و جهت الهی بخشیدن به انسانهای فرهیختهی خودیابِ خودباورِ کمالجوی اصالتطلبِ تعالیخواه و... #تمدنی_معنادار را ضمانت کردهاند.
🔹#منبع:
تابش هروی، سعادتملوک. دریچهای بر تمدن معنیدار ص 102، چاپ هرات افغانستان.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تمدن_معنادار
#تمدن_خدامحور
#سعادتملوک_تابشهروی
🔸#جامعهی_متمدن، جامعهای است که از حضور انسانهای متمدن و #رشید بهم رسیده باشد. انسانهایی که کلیهی ابعاد و امکانات وجودیشان در جهت رشدِ عزتمندِ هویت الهی آنان در حرکت است. طبیعی است که چنین جامعهای به نوبهی خود – و از طریق نگرشها و گرایشهای ارزشمند و استعلاییِ انسانهای متمدن – میتواند افراد دیگری را به تمدن رساند.
🔸معنای ضمنی این باور آن است که «جامعهی متمدن» زاییدهی #حرکت_تکاملی نگرشها و گرایشهای ارزشمند، خردپذیر، معنادار، #خدامحور و استعلایی افراد همان جامعه میباشد. این قول به هیچوجه معنای آنرا نمیدهد که همهی این افراد همزمان و در عرض یکدیگر جهتِ تکاملی را اختیار نموده و از همان طریق به طور دستجمعی تمدن را شکل و رنگ بخشیدهاند. زیرا تا آنجا که مطالعهی سیر تاریخی تحقق تمدنهای انسانمحور – و نه ابزار، قدرت و یا سودمحور – ثابت کردهاند، معمولاً نقطهی شروع تمدن از حوزهی #تلاشهای_ربانی پیامآوری از پیغمبران و جانشینان آنها نمودار شده و با جذب کردن و ساختن و جهت الهی بخشیدن به انسانهای فرهیختهی خودیابِ خودباورِ کمالجوی اصالتطلبِ تعالیخواه و... #تمدنی_معنادار را ضمانت کردهاند.
🔹#منبع:
تابش هروی، سعادتملوک. دریچهای بر تمدن معنیدار ص 102، چاپ هرات افغانستان.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
مسلمانان با همت خود تمدن نوین اسلامی را برپا کنند.
#رهبر_معظم_انقلاب (94/10/8)
@tamadone_novine_islami
#رهبر_معظم_انقلاب (94/10/8)
@tamadone_novine_islami
پرفسور اِی.اِن. وایتهد، فیلسوف معاصر انگلیسی میگوید:
"هیچ تمدنی نمیتواند بدون پیشفرضهای متافیزیکی وجود داشته باشد."
ا #تمدن
ا #متافیزیک
ا #Alfred_North_Whitehead
@tamadone_novine_islami
"هیچ تمدنی نمیتواند بدون پیشفرضهای متافیزیکی وجود داشته باشد."
ا #تمدن
ا #متافیزیک
ا #Alfred_North_Whitehead
@tamadone_novine_islami