به‌سوی تمدن نوین اسلامی
325 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢آنچه امام حسن علیه السلام را از ادامه جنگ با شامیان بازداشت چه بود؟ (#بخش_اول) حجت‌الاسلام امیرحسین شکیبافر 📌به مناسبت میلاد سبط اکبر، امام مجتبی بسم الله الرحمن الرحيم 《آنچه ما را از نبرد با شامیان بازداشت نه شک بود و نه پشیمانی، در گذشته ما همراه سلامت…
💢آنچه امام حسن علیه السلام را از ادامه جنگ با شامیان بازداشت چه بود؟ (#بخش_پایانی)

✍️حجت‌الاسلام امیرحسین شکیبافر

🔻ادامه شرح حدیث امام مجتبی عليه السلام

4- دین و دینداری (البته دین ناب و سره) قادر به ایجاد وفاق و وحدت اجتماعی می‌باشد همانطور که دنیا‌خواهی انسان را دچار دشمنی و فساد می‌کند، زیرا انسانی که سعادتمندی خود را محدود به دنیا می‌داند و حس بی‌نهایت خواهش او را به چنگ‌اندازی به سهم دیگران نیز وامی‌دارد به دنبال خود فساد و جنگ و خونریزی خواهد آورد اگر چه دنیاخواهان نیز برای سعادتمندی دنیوی خود رعایت قوانین و حقوق دیگران را ضروری می‌دانند ولی اگر موقعیتی فراهم شود که با دور زدن قانون راهی برای دستیابی به زیاده‌خواهی روی دهد دلیلی بر خویشتن‌داری باقی نمی‌ماند و آن وقت است که چنگال دنیا‌خواهی از زیر پوستین میش‌واره قانون‌مداری بیرون می‌آید و جنایت خواهدآفرید اما انسان و اجتماعی که سعادتمندی خود را محصور به دنیای محدود نمی‌داند بلکه اهدف عالیش را در فراتر از دنیا می‌بیند و به دنیا تنها به دیده یک معبر و ابزار نگاه می‌کند که برای رسیدن به اهداف عالی به قدر ضرورت باید از آن سود برد دیگر برای دستیابی به ثروت و قدرت حقوق دیگران را نادیده نخواهد گرفت هر چند دنیا خواهان فاسدی در زیر پوست دین قدرت طلبی‌های خود را به نام دین و دینداری و پلیدی خود را در پوششی مقدس پنهان می‌کنند و به نام خدا دست به حقوق دیگران دراز می‌نمایند و از هر جنایت و خون‌ریزی دریغ نمی‌کنند (از جمله جنایت‌های آنها می‌توان سوء‌استفاده پليد آنها از مقدس‌ترین‌ها را نام برد) و نیز دینداران متحجر و احمقی که با تعصب به ظاهر و قشر دین و باز‌ماندن از حقیقت و مغز شریعت ابزار شیطان‌صفتان بی‌اعتقاد و کافر و منافق می ‌گردند، نمی‌توانند معیار دینداری واقع شوند.

5- بی صبری و ناشکیبایی بر سر اصول الهی انسانی، مقاومت جامعه‌ای دیندار را می‌شکند، تمایلات نامتعادل دست‌ِ پایینی پایداری را نیست می‌کنند و راه را نیمه کاره می‌گذارد.

6- دنیایی که پیشوایی دین و خدا را قبول کرده نه خود تن به باطل می‌دهد و نه دست از مبارزه با باطل و ستم می‌کشد. اما دینی که امامت دنیاخواهی را می‌پذیرد، دینداری را خرج دنیایش خواهد کرد و تاب مبارزه و مقاومت در برابر باطل را نخواهد داشت.

7- اگر جامعه‌ای [در درون خود] مبتلا به دشمنی شد -البته دشمنی، نه اختلاف زیرا می‌توان با وجود اختلاف‌ها به وفاق رسید ولی با دشمنی و کینه نمی‌توان به وحدت و وفاق رسید- نیاز به درمان خواهد داشت؛ امام مجتبی علیه السلام با انتشار و ترویج رفتارهای کریمانه مرکز دینداری را محافظت کرد و نگذاشت اجتماع بیمار به دشمنی‌ها به نقطه انفجار برسد و با کرم و احسان حداقل‌ها را حفظ کرد؛ شاید امروز ما بیشتر از همیشه به این خلق رحمانی محتاج باشیم قرآن رفتار کریمانه بندگان رحمانی خدا را چنین توصیف فرموده است: «وعباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هونا وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما/ و بندگان رحمان آنانند که با فروتنی در زمین گام برمی‌دارند و آنگاه که جاهلان آنان را خطاب می‌کنند با سلام و سلامتی پاسخ می‌گویند (سوره فرقان: آیه ۶۳)».
بندگی رحمان موجب بهره‌مندی تام از خدای رحمان می‌گردد و بنده، که از بند خودیت‌ها رهیده و بندۀ رحمتِ رحمان گشته چون بندگی می‌کند متكبرانه میان مردم حضور نمی‌یابد تا به گردن فرازی‌های خود دیگران را تحقیر نماید بلکه با فروتنی یک بنده در جامعه آشکار می‌شود و هم‌چون ظرف بندگی را لبالب از رحمتِ رحمان ساخته در رویارویی با رفتارهای جاهلانه قصد اصلاح رحمانی جهالت را می‌کند نه آن که با چنگ و دندان نشان دادن قصد انتقام نماید و این نیز معلوم است که اصلاح همیشه همراه با نرمش نمی‌باشد اما جان مایه رفتارهای سختِ رحمانی ، مهر و رحمت پنهان در آن است در آخراز خدا خواستاریم که جامعه ما را بیش از پیش از رفتار رحمانی و کریمانه مجتبوی برخوردار گرداند.
#پایان.

🔹نقل از صفحه اینستاگرام حجت الاسلام امیرحسین شکیبافر

ا-----------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
شب قدر است و قدر آن بدانیم
نماز و جوشن و قرآن بخوانیم

شبِ ‌تقدیر و ثبت ‌سرنوشت ‌است
دعا بر مُؤمن و انسان بخوانیم

@tamadone_novine_islami
چون تیغِ ستم فرق علی را بشکافت
خورشید سراسیمه ز مشرق بشتافت

خوناب شفق ز چشم خون‌پالا ریخت
چون کاسۀ چشمِ چشم حق پُرخون یافت

🏴 #ضربت_خوردن_امیر_مومنان تسلیت باد

@tamadone_novine_islami
یک دفعه بابا و محمدصالح با ماشین جایی می‌رفتند که دیده بودند کارفرمایی دارد کارگر کوچک‌جثه مهاجر افغانی را کتک می‌زند. بابا هم طاقت نمی‌آورد. می‌زند کنار و می‌رود سراغ مرد. می‌زند تخت سینه مرد و داد می‌زند که اگر مردی بیا من رو بزن! بعدها این را برای من تعریف کرد و گفت قصد داشته برادر کوچکم این صحنه را ببیند و بداند نباید در برابر هر اتفاق این‌چنینی سکوت کند و بی‌تفاوت باشد. آن روز محمدصالح شاید از آن دعوای بابا و آن مردِ بی‌شرافت ترسیده بوده، اما حالا می‌بینم که چقدر نسبت به هم‌سن‌هایش به مسئله عدالت و برابری حساس‌تر است.
آن روز که برای خرید به آن فروشگاه بزرگ همیشگی رفتم، سه نفر بودیم. من و مرد دیگری دیرتری رسیدیم. جنس‌هایمان را از قفسه‌ها برداشتیم و گذاشتیم تا صاحب فروشگاه برایمان حساب کند. فکرم مشغول بود و متوجه اتفاق نشده بودم. به خودم که آمدم، دیدم مرد پشت پیشخوان اول از همه جنس‌های من و مردی را که دیرتر آمده بودیم، حساب کرده بود. نفر اول پیرمرد مهاجر افغانی بود که از سروظاهرش معلوم بود باید کارگر یکی از ساختمان‌های آن حوالی باشد. عقب‌تر ایستاده بود. دوتا بستنی توی دستش بود و انگار این اتفاق را طبیعی می‌دانست که باید صاحب فروشگاه اول جنس ما دوتا ایرانی را حساب کند که دیرتر آمده‌ایم و بعد اگر حواسش بود، دوتا بستنی عروسکی توی دست او را. نگاه کردم به مرد و بعد به پسر پشت پیشخوان. اول توی دلم فحش رکیکی به خودم دادم. بعد رو کردم به پسر پشت پیشخوان و گفتم: «این آقا زودتر از ما اومده بود. فکر می‌کردم حواس‌تون به نوبت‌ها هست.» همان‌جا هم با خودم عهد کردم با این‌که آنجا بهترین مغازه محله‌مان است، دیگر از آنجا خرید نکنم. بعد رو کردم به پیرمرد و سه بار، دقیقاً سه بار عذرخواهی کردم که حواسم نبوده و زودتر جلو آمده‌ام که جنس‌هایم را حساب کنم. توی چشم‌های پیرمرد نه نفرت بود، نه دلگیری. هر سه بار هم با مهربانی جواب داد: «حالا که چیزی نشده، خواهش می‌کنم خواهرم!»

بابا یادم داده است دلم برای همه آدم‌ها، حتی پیرمرد مهاجری که دوتا بستنی عروسکی توی دستش دارد، با عشق بتپد!
🌱

📌نقل از کانال یادداشت‌های خانم ف
https://t.me/fatemehbehruzfakhr/5425
💢تولید فکرهای آینده‌ساز، ضرورت تمدن‌سازی نوین اسلامی

#تمدن‌سازی
#گزیده‌ی_کتاب
#فکرهای_آینده‌ساز

🔸نگرش اسلام در مورد پایان تاریخ، برقراری #تمدن یکپارچه جهانی بر اساس #آموزه‌های_اسلام است. از آنجایی که هویت تمدنی، زندگی جمعی در سیستم‌های به‌هم‌پیوسته است، برای تمدن‌سازی نیاز به #سیستم‌سازی است و هر اندیشه #تمدن‌سازی برای تحقق تمدنِ مورد نظرش چاره‌ای جز طراحی و اجرای نظام‌ها و سیستم‌های به جریان اندازنده‌ی ابعاد مختلف زندگی ندارد.

🔸سیستم‌های آموزشی، رسانه‌ای، فرهنگ عمومی، امنیتی، غذایی، دادگستری، اقتصادی، مدیریتی، حکومتی، خانوادگی، تولید و ابزار سازی، خدماتی، معماری و شهری و .... که بر اساس فرآیندها و معادلات ارتباطی تعریف شده از طرف دین و #گزاره‌های_دینی فعال شده باشند می‌توانند با بهم‌پیوستگیِ خود، تجلی دهنده‌ی #تمدن_اسلام شوند.

🔸تولید سیستم‌ها و فرآیندهای فوق نیازمند تولید فکرهای #آینده‌سازانه و نه فقط #آینده‌نگرانه است. عملیات نرم‌افزاریِ تمدن‌سازی، با استفاده از ابزار تصمیم‌گیری فعال می‌شود و نقاط تصمیم و انتخاب هستند که مسیر مدیریت کلان و خُرد یک جامعه را رقم می‌زنند. بنابراین #تصمیم‌سازی برای تصمیم‌گیران اهمیت حیاتی خواهد داشت.


🔹#منبع: عبدالحمید واسطی، کانون تفکر و تصمیم‌سازی، مشهد مقدس، انتشارات مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، چاپ اول، ص 14. (نقل از کانال مفتاح meftaah_com@)

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢چرا مردم علی را پس زدند؟

🔸مگر علی حق مطلق، مجسمه خدا، مظهر تمام خوبی‌ها نبود؟ مگر نبی دست او را بالا نگرفت و به عالم معرفی نکرد؟ مگر اولین اسلام‌آور نبود؟ مگر در بستر پیامبر نخوابید مگر در اُحد جان پیامبر را نجات نداد؟ مگر در بدر جنگاوری نکرد؟ مگر نه اینکه زره‌اش پشت نداشت؟ پس چرا مردم با او اینگونه کردند؟ من متوجه نمی‌شوم کسی روزه باشد در لحظه افطار، غذای خود را به نیازمند دهد و با آب افطار کند، نه یک‌ روز بارها و بارها! کسی حاکم مطلقِ تقریباً یک قاره باشد (از هرات تا مصر تا حجاز تا شام) کفش خود را وصله زند، نان جو را با زانو بشکند و چاه حفرکند! به امام مجتبی گفتند از پدرتان سنی گذشته، کمی به نان او روغن بزنید، حضرت فرمود به خدا ظرف غذایش را مُهر میکند! در احزاب که کل جبهه کفر، اسلام را به محاصره درآورده بود، وقتی عُمر اِبن عَبدُوَد برترین جنگاور عرب از خندق گذشت و مبارز طلبید، روایت می‌گوید پرنده از شانه سپاه اسلام پر نمیزد، یعنی مجسمه مطلق، یعنی می‌دانستند به جنگ عُمر رفتن همانا و جلوی تمام عرب تکه پاره شدن همانا، پیامبر سه بار یاری طلبید، هربار علی بود که لبیک گفت! دیدند علی روی منبر جامه خود را تکان میدهد، سوال شد؛ اصحاب گفتند همین یک لباس را دارد، شسته است تکان می‌دهد خشک شود! قاضی را نهیب زد که چرا با من با احترام حرف زدی و با طرف دیگر دعوی نه! این حجم از عدالت؟

🔸پس چرا مردم گِرد معاویه جمع شدند؟ چرا سه جنگ داخلی به او تحمیل کردند، به حکمیتش کشاندند و آخر گفتند کافر شده و باید توبه کند؟ مگر علی چیزی جز خوبی مطلق، نور مطلق بود؟ چرا نور را تاب نیاوردند و خیال کردند با کنار زدن او بهترش را می‌یابند؟ علی لنگر بین زمین و آسمان بود، کاری کردند شیر خدا بالای منبر گریه کرد؟ بعد از آنکه باطن نماز؛ قرآن ناطق حجت خدا، در مسجد و محراب ضربت خورد، گفتند مگر علی نماز هم می‌خواند؟ داد از مظلومیت علی و مکر معاویه!

🔸حالا با گذشت ۱۴۰۰ سال و تکامل فهم ما، حالا بشر دربه‌در به دنبال علی می‌گردد!‌ اما آیا علی اگر باز بیاید و با ما همان کند که با کوفیان کرد! بیت‌المال را اگر کابین زنانمان باشد پس‌گیرد، به جنگ بخواند، به مقاومت فرمان دهد، با معاویه سازش نکند و قسم بخورد که به خدا معاویه از من زیرک تر نیست، او حلیه‌گر و فاسد است! آیا ما باز فرمان می‌بریم یا می‌گوییم ولمان کن، سازش کن می‌خواهیم زندگی کنیم!

🔸فقط این را می‌دانم برای فهم علی، باید مالک بود، عمار بود، مقداد شد! که اگر اینگونه نبود، به نان و خورشتی علی را می‌فروشیم و به مذاکره‌اش می‌کشانیم و حکم به کافر بودنش می‌دهیم!

🔺دلیل اصلی غیبتِ پسر علی همین است!

🔹نقل از کانال اخبار ویژه
@Akhbarevijeh1

ا--------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (118) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (11) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸قرآن کریم می‌فرماید: « کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ» یعنی هم جبهه حق وهم جبهه باطل، چون اراده…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (119)

📌فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

📍جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (12)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸معرفت آدمی نیز تاریخ‌مند است. کسی که در جبهه حق قرار می‌گیرد، مسأله‌های علمی‌اش و جهت مطالعات نظری‌اش با کسی که در جبهه باطل قرار گرفته، متفاوت است. حتی در طبیعیات و علوم تجربی نیز، جهت مطالعه طبیعت و چگونگی مواجهه با آن، در فرهنگ‌های مختلف یکسان نیست. در فرهنگ غربی، خشونت ناشی از خود‌خواهی بشر، طبیعت را به نابودی و اختلال کشانیده، اما در فرهنگ الهی گذشتگان، طبیعت به عنوان موجودی زنده که ذِکر می‌گوید، نفس می‌کشد و مخلوق خداست و نشانه‌ای از ذات حق تعالی، آیه‌ای برای کشف سبحات جلال الهی می‌باشد، معرفتی که گذشتگان از آن بهره برده‌اند، معرفتی است که با طبیعت و انسان مهربان است و سود و منفعت در آن محوریت ندارد. پس معرفت آدمی نیز تاریخی است و اراده آدمی در تولید معرفت نیزنقش اساسی دارد. در واقع، اراده برحق، گونه‌ای از معرفت را دنبال می‌کند که جهت علم‌ورزی را به سمت و سویی می‌کشاند که اراده بر باطل تاب این جهت‌گیری علمی را ندارد.

🔸سرّ این تفاوت اراده‌ها و ظهورش در علم و تمدن آن است که نظام احتیاج جامعه مادی با نظام احتياجات جامعه الهی متفاوت است. هنگامی که نظام نیازهای جامعه الهی متفاوت انگاشته شود، نظام موضوعات پژوهشی نیز متفاوت می‌شود و حکمی که بر هر موضوع داده می‌شود، متناسب با همین نظام احتياجات است. با توجه به این توضیحات، ما براین باوریم که فرهنگ بر علم و رشد و توسعه مقدم است. این تقدم، تقدم رتبی است؛ یعنی هر فرهنگی علوم متناسب با خودش را می‌خواهد. به دلیل این که هر فرهنگی هر جامعه‌ای باید اول نیازهای خودش را نگاه کند، متناسب با نیازهای خودش علم تولید کند. برای همین است که سنت فرانسوی علم می‌گوید علم پرابلماتیک است، مسأله محور است.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 128 و 129.

ا—-------------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
📌 #اطلاعیه/ ثبت‌نامِ "مؤسسه فقاهت و تمدن‌سازی اسلامی"

🔸مؤسسه فقاهت در رشته‌های تخصصی #فقه_تمدنی؛ با هدف تولید محتوای مورد نیاز حکومت اسلامی و بر مبنای «بسته جامع اجتهادی» دانش‌پژوه می‌پذیرد.

🔻شرایط:
۱- پایه ۶ به بالا
۲- معدل فقه و اصول بالای ۱۶
۳- حداکثر سن۳۰ سال
۴- قبولی در مصاحبه ورودی و آزمون تثبیتی سال98

📅مهلت ثبت‌نام: تا پایان خردادِ ۹۸

🔹جهت ثبت نام به لینک زیر مراجعه نمایید:
https://jame.feghahat.com/signup/

ا-------------------------ا

@tamadone_novine_islami
💢ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم

یوسفعلی میر‌شکاک

🔸ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم، نه می‌توانیم این تمدن را رها کنیم و نه می‌توانیم با توابع آن کنار بیاییم، به ناگزیر آنچه را در عرصه‌ی سیاست و صنعت و بوروکراسی لازم می‌شمریم و به اخذ و اقتباس آن همت می‌گماریم، در ساحت اخلاق و فرهنگ نفی می‌کنیم، لاجرم گرفتار تعارضیم و دوپاره‌گی ناشی از این تعارض خود را در تمام امور فردی و جمعی ما نشان می‌دهد.

🔸هم از این رو غالباً از راهی که رفته‌ایم برمی‌گردیم و دوباره بی‌درنگ همان راه را در پیش می‌گیریم و در این تردد و اضطراب، نه تنها گرفتار «فرصت‌سوزی» می‌شویم، بلکه کارهای جزئی و بی‌اهمیت را مهم جلوه می‌دهیم و گفتار را کردار تلقی می‌کنیم و از خودفریبی نیز ابایی نداریم. در کارها شتاب‌زده‌ایم و گناه شتاب‌زدگی و اهمال خود را به گردن دشمن می‌اندازیم. ریشه‌ی تمام این مشکلات از آنجاست که می‌خواهیم عهد با حق تعالی و تقدس را با توفیق دنیوی و شرکت فعال در مدرنیزاسیون جمع کنیم. #مدرنیزاسیون مقتضی از یاد بردن عدل است و حق سبحانه و تعالی ما را به عدل می‌خواند. از یاد بردن عدل، عین بی‌عهدی و بدعهدی است و التزام به عهد جز با روی آوردن به عدل صورت نمی‌بندد. مسلماً هیچ‌کسی را نمی‌توان در این میانه مقصر دانست. بدعهدی شایع و رایج در جهان کنونی ناشی از غلبه‌ی عقل تکنیک است و این عقل از شش جهت، مؤمن و کافر را به ورطه‌ی ناگزیری و بیچارگی در انداخته و آن‌ها را به رعایت اقتضائات #تمدن_تکنیکی ملزم می‌کند.
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد

🔸به‌رغم بدعهدی ایام، اگر ما «تمنای عهد»‌ با موعود امم را ساحت اصلی وجود خود بدانیم و یقین داشته باشیم که رو به سوی افق ظهور داریم و بکوشیم با تمام توان خود چنان رفتار کنیم که مطلوب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) است، توابع سوء تمدن تکنیکی و صدمات آخرالزمان کاهش می‌یابند، به شرط آنکه بدانیم دوصد گفته چون نیم کردار نیست. دیگر اینکه ما سال‌هاست تلاش می‌کنیم آنچه را که #تمدن_مدرن به‌جای صورت‌های سنتی و مآثر دینی نشانده است، صبغه‌ی اسلامی و انقلابی داده و به اصطلاح «بومی» کنیم. اما اگر قدری در این معنا که چه می‌کنیم و چرا می‌کنیم تأمل داشته باشیم، خواهیم دید که حتی از سنن و مآثر خود به سطح آن نظر داریم و در پی تجدید عهد با آنچه بنیاد #تمدن_دینی است نیستیم. یعنی از دین نیز جز با وجه سیاسی و ایدئولوژیک آن کاری نداریم. تجدید عهد با حقیقت اسلام،‌ مستلزم گذشت از خود و موجودیت سیاسی خود است، ما که حتی جرئت اعراض از لغو به خود نمی‌دهیم (فی‌المثل نمی‌توانیم از فوتبال چشم بپوشیم) چگونه می‌خواهیم به عهد قدیم خود برگردیم؟ غرب برای تأسیس #تمدن_مدرن، تمدن سنتی و دینی مبتنی بر مسیحیت را کنار گذاشت، البته نه یک‌شبه، بلکه طی چند قرن، با دائرمدار کردن فلسفه و علوم جدید، توانست تمدن دینی را به حاشیه براند. ما نیز اگر سودای تأسیس تمدن دینی داریم، باید به خود جرأت بدهیم که نهادهای مدرن را اندک‌اندک به حاشیه برانیم نه اینکه به آن‌ها صبغه‌ی دینی و انقلابی بدهیم. تجدید عهد با حق و حقیقت مستلزم تخریب و تأسیس توأمان است. به تعبیر لسان‌الغیب:
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد

🔸اگر از خودبینی خویش اندکی فاصله بگیریم خواهیم دید که گفتار ما مبتنی بر دین است و کردارمان مبتنی بر #مدرنیزاسیون (تجددطلبی) و اگر انصاف بدهیم خواهیم دید که ناخواسته و ندانسته (و گاهی خواسته و دانسته) در ساحت عهد با تجدد قرار داریم.
صراحی می‌کشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتش این زرق در دفتر نمی‌گیرد

🔹نقل از کانال نخبگان علوم اسلامی
@gnoe_ir

ا--------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 هایدگر: تمدن غرب منتظر است تا خدایی بیایید و کاری بکند!

#گزیده‌ی_کتاب
#تمدن‌زایی_شیعه
#استاد_اصغر_طاهرزاده

🔸#هایدگر در مصاحبه‌اش با روزنامه‌ی اشپیگل می‌گوید: این مصاحبه‌ام را بعد از مرگم چاپ کنید. از او می‌پرسند: «درمان #تمدن_غرب چیست؟»، می‌گوید: «خدایی بیاید و کاری کند!». شاید بگویید: به‌چه دلیل این قدر این جمله بزرگ است؟ به نظر من چون نمی‌گوید: «خدای موجود که در ذهن و فرهنگ غرب است، کاری بکند»، اگر می‌گفت: «آن خدا کاری بکند»، جمله‌اش خبر از فکر بزرگ او نمی‌داد، چون می‌داند این برداشتی که امروزه مردم از خدا دارند برای تغییر سرنوشت این #تمدن کافی نیست، آن خدایی که باید بیاید خدای دیگری است، به این معنی که این‌ها متوجه خدای واقعی که در زندگی‌شان نقش آفرین باشد، نیستند خدای ارسطویی را می‌شناسند اگر نگوییم طاغوت را خدا گرفته‌اند و در شرایطی هم نیستند که بتوان آن خدا را به آنها معرفی کرد، چون هرچه ما از خدا برای این‌ها بگوییم به همین #خدای_ذهنی که دارند منتقل می‌شوند و لذا باید زمانه آنچنان عوض شود که امکان #آزادی_ذهن، از خدایی که دارند فراهم شود و با خدای واقعی و وجودی یعنی خدای #اهل_البیت و #پیامبر(ع) آشنا شوند، که در شرح کتاب «آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوج می‌شود» باب آن باز شده است. لذاست که در واقع باید هایدگر در جواب آن روزنامه‌نگار همین را می‌گفت که گفت. اگر چه برای او مسلم است که #خدا باید تمدن غرب را نجات دهد، نه برنامه‌های کارشناسان، ولی نمی‌داند کدام خدا، چون آن خدا خودش خود را در #تمدن_آینده مُنکشف می‌کند.

🔸از این جهت جمله‌ی هایدگر جمله‌ی عالمانه‌ای است؛ با همین حرفش به #جهان_غرب می‌گوید من می‌دانم از این خدایی که شما از آن سخن می‌گویید، هیچ‌کاری در تغییر سرنوشت این تمدن بر نمی‌آید؛ آن خدایی که باید بیاید و کاری بکند، همان خدایی است که «#نیچه» می‌گوید مرده است. یک خدایی باید بیابد و کاری بکند که آقای #دکتر_فردید «رحمة‌الله‌علیه» می‌گوید: «خدای پس‌فردا»، خدای فردا نه، خدای پس‌فردا، حرف دکتر فردید هم حرف عالمانه‌ای است، چون مردم بر اساس افق فکری امروزشان نهایتاً خدای فردا را می‌بینند، اما آن خدایی را که ماوراء این افق موجود است هنوز نمی‌بینند. شاید از این حرفها تعجب کنید؛ که مگر خدا هم فردا و پس‌فردا دارد؟! علت این تعجب آن است که هنوز در امروز هستید، اصلاً این زبان برای کسی که ماوراء این تمدن تنفس نمی‌کند، زبان نامأنوسی است. عظمت تفکر وقتی ظاهر می‌شود که می‌فهمد چگونه #روح_زمانه جون آختاپوسی سایه‌ی سیاهش را بر اندیشه‌ی انسان‌ها می‌اندازد تا نتوانند آزاد از آن زمانه فکر کنند. هایدگر انصافاً افق‌های ارزشمندی را در جلو خوانندگان آثارش می‌گشاید. او کتابی نوشت به نام «زمان». بعد قولی داد جلد دومش را هم بنویسد، اما هرگز ننوشت. چون دید در بحث زمان، وقتی از «زمان» سخن می‌گوید می‌خواهد به افقی ماوراء #روح_مدرنیته و تفکر ارسطویی نظر شود، ولی کتابی را که او #فوق علم حصولی نوشته است دارند با علم حصولی می‌فهمند، حساب کرد جلد دوم کتاب را هم با همین افق می‌بینند، این بود که جلد دوم را ننوشت و این ننوشتن، بیشتر از نوشتن ارزشمند بود، چون پیام خود را با آن ننوشتن به همه رساند که در چه شرایطی گرفتار است.

🔹#منبع:
کتاب تمدن‌زایی شیعه، ص 61 و 62؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢انقلاب اسلامی و نظریه عدم وابستگی به شرق و غرب، احیاگر ظرفیّتِ تمدن‌سازی نوین اسلامی

#انقلاب_اسلامی
#نه_شرقی_نه_غربی
#تمدن‌سازی_نوین_اسلامی

🔸انقلاب اسلامى با بیان نظریه «نه شرقى، نه غربى» توانست ابَر نظمى جمعى مبتنى بر برابرى دولت ها و حاکمیت ها و تحقق حقوق الهى و انسانى ملت ها در نظام بین‏‌الملل را رقم زند و با احیاى ظرفیت‌‏ها و امکانات فراموش شده ملت هاى غیر متعهد و نفى انفعال و مرعوبیت در برابر استکبار، درصدد قطع ریشه‌‏هاى وابستگى ملت ها به قدرت هاى بزرگ و درافکندن طرحی نو برآید. هدف نهایی انقلاب اسلامی رسیدن به تمدن اسلامی در زنجیره ای منطقی و مستمر است که بر چهار رکن #دین، #عقلانیت، #علم‌واخلاق بنا شده است.

🔸این زنجیره از حلقه #انقلاب_اسلامی آغاز شده و پس از شکل گیری #نظام_اسلامی وارد مرحله #دولت_اسلامی می گردد؛ و پس از دولت اسلامی، #جامعه_اسلامی اسوه تحقق می یابد و این برق که در این گوشه از جهان درخشیدن گرفته بسان تمام تمدن‌ها در بستری طبیعی در #جهان_اسلام و نیز در جهان بشریت تلألو می‌یابد و فصلی نو در حیات بشر رقم می‌زند. پس از وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی که ارکان، عناصر و ابعاد آن در قانون اساسی به طور اجمال بیان شده و البته هنوز به طور کامل و تفصیلی تحقق پیدا نکرده است ، عبور از سه گام دیگر در زنجیره #تمدن‌سازی فرآیندی پیچیده است.

🔸بر این اساس، تامل و تعمق در این مفاهیم و مراحل، و تلاش برای #گفتمان‌سازی به منظور ایجاد نهضت نرم افزاری و تولید فکر و علم به شکل طبیعی در این مجرا، امری ضروری و حیاتی است و کانالِ "به‌سوی تمدن نوین اسلامی" نیز تلاش کوچکی است برای حرکت در مسیرِ تحقق این هدف و منظور.

ا-------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 ای قدس صبح نزدیک است...

🔺 #روز_قدس_روز_اسلام_است

@tamadone_novine_islami
💢 آثار و نتایج تمدنی جنگ‌های صلیبی برای اروپائیان

#یادداشت_تحقیقی
#تاریخ__تمدن__غرب
#نتایج_جنگ‌های_صلیبی

🔸از سده هفتم میلادی که #اورشلیم به تصرف مسلمانان درآمد تا آغاز سده پازدهم، مشکلی برای رفت و آمد و اعمال مذهبی مسیحیان وجود نداشت. در اوایل سده یازدهم خليفه #فاطمی_مصر به آزار مسیحیان پرداخت و با استیلای #سلجوقیان بر اورشلیم، راه زیارت برای مسیحیان بسته شد و #امپراتوری_بیزانس که خود را در معرض خطر می‌دید از مسیحیان مغرب زمین یاری خواست و #پاپ_اوربانوس دوم را در سال ۱۰۹۵ وادار نمود تا برای آزادی اورشلیم و رفع خطر از امپراتوری بیزانس اقدام کند و اماکن مقدس را از دست مسلمانان خارج سازد.

🔸پاپ اوربانوس شورایی تشکیل داد و ضمن توزيع صلیب‌هایی وعده داد که شرکت در نبرد علیه مسلمانان به جای توبه و کفاره گناهان مورد قبول خواهد بود! پیشنهاد پاپ همه جا با حُسن استقبال مسیحیان روبرو گردید و #فرانسه در این امر پیشقدم شد! سپاهیان مسیحی در سال ۱۰۹۶ به سوی مشرق زمین به راه افتادند و در سر راه خود #یهودیان را به قتل رساندند و پس از رسیدن به #قسطنطنیه با ترکان سلجوقی به نبرد پرداختند و به سختی شکست خوردند، ولی مسیحیان آرام ننشستند و به نبرد ادامه دادند و سرانجام در ۱۰۹۹ اورشلیم را آزاد کردند.

🔸در سال ۱۱۴۴ روابط مسلمانان و مسیحیان دوباره تیره شد و مجددا جنگ میان آنان در گرفت. در این نبرد مسلمانان به فرماندهی #صلاح‌الدين_ایوبی و #نورالدین_محمود_زنگی بر مسیحیان پیروز شدند و #بیت‌المقدس را به تصرف درآوردند. در نبرد سوم که از ۱۱۸۹ تا ۱۱۹۲ به درازا کشیده مسیحیان کاری از پیش نبردند و پس از انعقاد قرارداد صلح به کشورهایشان بازگشتند.

🔸خلاصه این که #جنگ‌های_صلیبی که شمارشان به ۹ می‌رسد تا سال ۱۲۹۱ میلادی (۶۹۰ هجری قمری) ادامه داشت و طی آن‌ها مسيحيان هیچگاه به هدف‌هایی که داشتند نرسیدند و تنها ثمره‌ای که از جنگ‌های مزبور به جای ماند این بود که #اروپاییان با مشرق زمین و مسلمانان و #تمدن آنان آشنا شدند و بر اطلاعات [علمی و ] جغرافیایی‌شان افزوده شد و [با پی‌بردن به کاستی‌های خود] ادبیات، هنر، [تفکر و اندیشه‌] اروپا متحول گردید. [و این مسئله منشاء #رنسانس و پیدایش #تمدن_جدید در مغرب‌زمین شد.]

🔹منبع:
گیتاشناسی نوین کشورها؛
تدوین مهندس عباس جعفری،
چاپ موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، ص 14

ا-----------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 هر قضاوتی ممنوع نیست!

دکتر محمدرضا ترکی

🔻 #یادداشت_منتخب

در فضای رسانه‌ای افراد زیادی را می‌بینیم که با ژست اخلاقی و انسانی و کاملاً معصومانه شعار «قضاوت ممنوع» می‌دهند، امّا وقتی با قضاوتی، هرچند صحیح، مواجه می‌شوند آن قضاوت را مورد قضاوت قرار می‌دهند و گاهی در رفتاری کاملاً متناقض‌نما بدترین دشنام‌ها را به طرف مقابل می‌دهند که چرا قضاوت کردی! کار برخی از این افراد خالی از شائبۀ ریاکاری نیست و آدم را یاد کسی می‌اندازد که به یک نفر رکیک‌ترین فحش‌ها را می‌داد و هنگامی که به او اعتراض می‌کردند، می‌گفت: «آخه این فلان فلان شده فحش می‌دهد!» آخر پدرآمرزیده اگر قضاوت ممنوع است، این کار شما هم قضاوت است!

باید دانست که شعار «قضاوت ممنوع» خودش یک قضاوت، آن‌هم با تحکّم و قاطعیّت بسیار است و هیچ مبنای عقلی و منطقی ندارد. آنچه ممنوع و غلط است، قضاوت یک‌طرفه، متعصّبانه، شتاب‌زده، براساس جوّ و احساسات و غیرمنطقی است، امّا قضاوت درست و منطقی و غیرشتاب‌زده و غیراحساسی حقّ انسان و جامعۀ خردمند و منتقد است و کسی نمی‌تواند و نباید آن را با شعار کلّی و کیلویی «قضاوت ممنوع» محدود کند. جامعه‌ای که نقد و قضاوت درست نمی‌کند یک جامعۀ مرده و مطلوب دیکتاتورهاست!

از قضا مافیای رسانه‌ای همیشه می‌کوشد با شعار قضاوت ممنوع جامعه را از قضاوت علیه منافع خود باز دارد تا در فرصت مناسب قضاوت و روایت مطلوب خود را از یک ماجرا در اذهان عمومی جا بیندازد!

در جامعۀ بی‌نقد و قضاوتِ درست غوغاسالاران و عوام‌فریبان زمام افکار عمومی را به دست می‌گیرند و آن را به هر جا که خاطرخواهشان است خواهند کشید و در پناه «قضاوت ممنوع!» خود را از داوری و نقد در امان نگاه خواهند داشت!

امّا در جامعه‌ای که مردم با تفکّر انتقادی پرورش یافته‌اند، کسی نمی‌تواند با فشار تبلیغات رسانه‌ای واقعیّت‌ها را به نفع خود مصادره کند یا واژگونه به نمایش بگذارد و با بمباران افکار عمومی و بزرگنمایی بیش از حدّ یک اتّفاقِ کوچک یا برعکس، اذهان را از واقعیّت‌های مهم‌تر و حیاتی‌تر دور کند.

در چنین جامعه‌ای هر کس مسئولیّت سخن و کار خود را به دوش می‌کشد و هیچ‌کس، به‌ویژه ارباب قدرت و امپراتوری‌های رسانه‌ای...خود را فراتر از قضاوت نمی‌بینند و نخواهند توانست با حمایت مافیای رسانه‌ای جای مجرم و قربانی را عوض کنند و به مهندسی افکار عمومی دست بزنند!

بنابراین شعار «قضاوت ممنوع» یک شعار غلط و ضدّ رشد و توسعۀ فکری است. به جای این شعار که خود نوعی قضاوت است، باید گفت: «قضاوت عجولانه ممنوع!» یا «قضاوت نسنجیده ممنوع!» و...

ا-----------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 فروغی و پرستوها/ برگی از تاریخ معاصر ایران

میلاد عظیمی

🔻#یادداشت_منتخب

🔸محمدعلی فروغی دولتمردی برجسته و تأثیرگذار بود. به مقامات عالی رسید و در بزنگاه‌های مهمی از تاریخ ایران نقش‌آفرینی کرد. دوست و دشمن فراوان داشت. دشمنانش معمولاً در دشمنی با او حدنگهدار و منصف نبوده‌اند و تهمت‌ها بر او روا داشتند. سیاست ایران روزبازار تهمت است؛ تهمت‌هایی که بیشتر بر گمان و غرض استوار است. در دامچالۀ سیاه و تباه سیاست ایران اتهام مالی و ناموسی سخت کارساز است. به فروغی البته اتهام مالی زده شده است اما منتقدان ثابت‌قدم او شهادت داده‌اند که این تهمت‌ها بی‌مبناست. یک مخالف قهار فروغی دکتر مصدق بوده است. مصدق شهادت داده که «فروغی پول‌بگیر نبوده است». آقای ناصرالدین پروین، محقق نامور تاریخ مطبوعات، کتابی نوشته به نام سیرت فروغی (نشر ماهریس، ۱۳۹۷). پروین با نوشتن این کتاب در صف اول منتقدان فروغی نشسته است! آخرکار پروین نیز نظر دکتر مصدق را پذیرفته که «فروغی پول‌بگیر نبوده است» (همان، صص ۱۲۳-۱۲۵).

🔸تا جایی که می‌دانم چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب به فروغی اتهام ناموسی زده نشده است. دلیلش شاید این بوده که فروغی بسیار محتاط و دست‌به‌عصا بوده است. نیک می‌دانسته که سیاست ناجوانمرد و بی‌پدرومادر در کمین نشسته تا از عشق و هوسِ خارج از عرف و هنجارِ مردِ سیاست‌پیشه٬‌ ابزاری بسازد برای هزار ماجرا و محنت و مکافات... تا با این «حربه» دولتمرد کارآمد را اخته کند؛ زبان حق‌گویش را ببرد؛ او را مطیع و منقاد کند و یا از عرصه بتاراند...

🔸از فروغی وصیت‌نامه‌ای خصوصی باقی مانده که آن را خطاب به فرزندانش نوشته. خاندان فروغی این مکتوب را «پندنامه» می‌نامند. این «پندنامه» ۶۵ سال پس از رحلت فروغی منتشر شد. خواندنش لازم است. اندرزهای مردی است بخرد و کتاب‌خوانده و تجربت‌آموخته و سردوگرم روزگارچشیده. به‌خصوص مخالفان فروغی آن را بخوانند. (ایرانشناسی، سال ۱۹،ش۱، بهار ۱۳۸۶،صص۱۲۶-۱۳۴).

🔸بخشی از پندنامۀ خواجۀ سیاست و حکمت دربارۀ دام و دانۀ وسوسۀ هوس در مسیر رهروان سیاست است... تا همیشه این نبشته خواندنی است:
«فرزندان عزیزم تصور نکنید از شما توقّع دارم مرتاض باشید و خود را از هر تمتّع و تنعّمی محروم کنید... فقط سفارش من به ‌شما این است که در هر مورد از جاده درستی و شرافتمندی خارج نشوید و از ننگ و عار احتراز کنید و هواهای نفسانی شما را غافل نکند. مخصوصاً در معاشرت با زن احتیاط را از دست ندهید و متوجه باشید که هر قدر زن ممکن است مرد را سعادتمند کند بیش از آن می‌تواند به شقاوت بیندازد. جان و مال و آبروی انسان به ‌اندک لغزش به ‌باد می‌رود. با زن باید مهربان بود احترام باید کرد گول نباید زد اما احتیاط را از دست نباید داد به‌ دام نباید افتاد و ریش را نباید گیر داد. در مذاکره و مخصوصاً مکاتبه کليةً و بالاختصاص با زن، خیلی احتیاط باید کرد که از این راه ممکن است مخاطرات و افتضاحات متوجه شود و جبران آن ممکن نگردد بالأخره دلبستگی به‌ زن نباید پیدا کرد مگر آن زن که شخص او را به همسری اختیار می‌کند و در آن باب هم فوق‌العاده محتاط باید بود».

🔹نقل از کانال سرای تاریخ
@sarayetarikh

ا---------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 توسعه غربی و افزایش تعارضات جهانی

#نقد_توسعه_غربی

🔻دکتر رضا داوری اردکانی:

🔸می‌بینیم راه توسعه در بیشتر مناطق جهان به کندی و با بی‌نظمی پیموده می‌شود. وجه دیگر مسأله این است که اگر جهان توسعه‌نیافته به منزل توسعه نرسد، تضادها و تعارض‌های موجود در جهان افزایش می‌‌یابد و اگر برسد، با همان مشکلی روبرو می‌شود که در برابر جهان توسعه‌یافته کنونی وجود دارد؛ یعنی رمقی پیش روی خود نمی‌بیند و نمی‌داند به کجا باید برود. بنیانگذاران تجدد، تجدد را جهانی می‌دیده‌اند؛ اما تجدد منطقه‌ای شده است.

ا—--------------------------—ا

@tamadone_novine_islami
💢 مشروعیت و کارآمدی دو شرط اصلی بقای هر حکومتی است

#فقه_سیاسی
#فقه_حکومتی

🔸مشروعیت و کارآمدی دو شرط اصلی بقای هر حکومتی است و بین آنها ارتباط دو جانبه و مستقیمی وجود دارد که اقتدار سیاسی نظام سیاسی را به دنبال خواهد داشت؛ تأثیر مشروعیت بر کارآمدی نظام‌های سیاسی امروزه امری بدیهی و روشن است و فقه سیاسی شیعه نیز از این امر مستثنی نیست.

🔸امروزه کارآمدی یک نظام،‌ امری نسبی است که با توجه به اهداف، امکانات و محدودیت‌ها مورد سنجش قرار می‌گیرد، در این بین اهمیت نیروی انسانی آموزش دیده، مجرب و هماهنگ با اهداف نظام، تعیین کننده عنصر لازم برای کارآمدی نظام است؛ نخبگان سیاسی در قالب گفتمان جمهوری اسلامی، باید وفاق سیاسی را به نوعی نهادینه کنند و التزام به منافع ملی، التزام به قانون اساسی، صیانت از اسلامیت و جمهوریت نظام و پذیرش حقوق اساسی ملت در زمره بایسته‌های غیرقابل خدشه تعهد سیاسی و اخلاقی آنان قرار گیرد؛ آموزه‌ها و احکام صریح اسلام، حضور دین را در عرصه سیاست ضروری و الزامی می‌سازد و در نتیجه برای متدینان و به ویژه نخبگان و علمای دینی، وظیفه‌ای قطعی و گریزناپذیر برای حضور و دخالت در عرصه سیاست تعیین می‌کند.

🔸نتیجه اینکه کارآمدی فقه سیاسی تنها و تنها به معنای انجام تکلیف و در گرو آن در عرصه‌ها و مصادیق گوناگون، چه در مرحله تشخیص علمی، روشمند و منطقی تکلیف و چه در مرحله‌ اجرای هوشمندانه، مدبرانه و مجدانه آن است، اگر چنین شد، نتیجه انجام تکلیف هرچه باشد، به کارآمدی و تأثیرگذاری رهبری خواهد افزود.

🔹#منبع:
(علی ذوعلم، تجربه کارآمدی حکومت ولایی، ص124).

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 تمدن به معنای وضع غایی تعالی بشر

#گزیده‌ی_کتاب
#مفهوم_شناسی_تمدن

🔸برای عده‌ای، #تمدن در شکل کلمه‌ای مفرد، به معنای وضع غايی تعالی بشر مطرح بوده است، وضعیتی که در مقابلی «بربریّت»، «خشونت»، «بدویّت» و «طبیعت» قرار داشته و عموماً اروپای غربی، و بعداً آمریکای شمالی، مرکز و تجلی‌گاه آن محسوب شده است. در این نگاه، تمدن نوعی معیار یا #آرمان_اخلاقی است که جوامع و افراد، بعد از گذراندن مراحلی از تکامل و پیشرفت، به آن نائل می‌شوند. تمدن نقطهٔ آخر پيکان تکامل بشرى است، پیکانی که در سر دیگر آن بربریت نشسته است.

🔹#منبع:
راه ناهموار تمدن، هفت مقاله درباره‌ی تمدن؛
تدوین محمد ملاعباسی، انتشارات ترجمان، ص 7.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔺کتاب مادر تمدن‌ها و عصاره آن‌ها و یکی از جلوه‌های کمال بشری است

#کتاب
#کتابخوانی
#فرهنگ_و_تمدن

@tamadone_novine_islami
دنیای اسلام امروز وظیفه دارد مثل خود اسلام و مثل خود پیغمبر، روحی در این دنیا بِدمد، فضای جدیدی ایجاد کند، راه تازه‌ای را باز کند. ما به این پدیده‌ای که در انتظار آن هستیم می‌گوییم "تمدّن نوین اسلامی".
(رهبر معظم انقلاب - ۱۳۹۴/۱۰/۸)

@tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (119) 📌فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 📍جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (12) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸معرفت آدمی نیز تاریخ‌مند است. کسی که در جبهه حق قرار می‌گیرد، مسأله‌های علمی‌اش و جهت مطالعات…
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (120)

فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (13)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

تمدن دینی، نتیجه تصرف امام معصوم علیه‌السلام در عینیت است که جریان #ولایت_الهی را از طریق ولی خدا و پس از او، فقیه‌هان در جامعه جاری می‌کند. در واقع #تمدن_الهی، جریان اراده اولیای حق در جامعه است و #تمدن_مادی، نتیجه جریان گرفتن #ولایت_ابلیس و شیاطین در مناسبات اجتماعی است. با مقدماتی که عرض شد می‌توان گفت که علومی که به صورت کاربردی تولید می‌شود و نرم‌افزار ظهورات عینی تمدن را فراهم می‌کند، کاملاً در تناسب با نظام ولایت شیطانی و یا نظام ولایت الهی ایجاد می‌شوند.

تفاوت نگرش ما با جریان‌های [فلسفه] قاره‌ای که همه معرفت و شخصیت انسان را وابسته به سیالیت جامعه می‌کنند این است که ما معرفت و #نظام‌های_تمدنی را به وجه ثابت و پایدار عالم از طریق منطق حجیّت برمی‌گردانیم تا عبودیت در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی متعین گردد. یعنی در منطق #تفکر_شیعی، هر سطح از سطوح #نظام‌های_تمدنی و سراسر علوم، باید منطقاً به دیدگاه معصومین علت برگردد. آن چه دیدگاه‌های قاره‌ای و طرفداران فلسفه اگزیستانس از آن دم می زنند، نتیجه ای جز نسبیت معرفت و هدم و نابودی اراده آدمی در برابر هژمونی تاریخ ندارد.

در #منطق_قرآنی، از سویی اراده انسان در تاریخ مؤثر است و با هدایت‌های اولیای الهی جهت دهی می‌شود و از سوی دیگر، لازم است که تمامی مناسک فهم و مراحل طراحی نظام‌های اجتماعی و تمدنی، مستند به وحی و تعالیم الهی باشد، و گرنه در بسیاری از سطوح تمدنی، مبتلا به سکولاریسم و زدودن جامعه از تعالیم معصومین علیهم السلام خواهیم شد. براین اساس، حتی اراده‌ای که در این منطق، عزم #تمدن‌سازی دارد، ناشی از سوبژکتیویسم و فاعليت خودبنیاد نخواهد بود، چراکه اراده انسان تابع اراده اولیای حق می‌شود.
#ادامه_دارد...

#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 130 و 131.

ا—-------------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami