⭕️لزوم نگاهی فلسفی به مسئله تغییر
🔸#تغییر از موضوعاتی است که ما کمتر مجال آن را یافتهایم که پیرامون آن به مطالعه، بررسی و تفکر بپردازیم. این در حالی است که همواره با این مفهوم مواجه و برخورد داریم. هر روزه در برون و درون خود با وضعیت و حالاتی روبرو میشویم که در مقایسه با قبل تفاوتهایی پیدا کردهاند، معمولاً در این شرایط است که مفهوم تغییر برای ما تداعی و دلالت مییابد.
🔸بخشی از آیه یازدهمِ سوره مبارکۀ رعد شامل گزارهای است که بسیار آن را شنیدهایم؛ " إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ " (خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!) قرآن در این گزاره، تغییرِ شرایط اجتماعی یک جامعه را مشروط به تغییرِ درونی افراد آن جامعه کرده است.
🔸آنچه که در این بخش از آیه، برجستگی ویژهای یافته، مسئله و موضوع #تغییر است. در نگاهی فلسفی به مفهوم تغییر، و تبیین فلسفی آن، پرسش از #چیستی، #چرایی و #چگونگی تغییر مطرح میگردد. اینکه اساساً ماهیت تغییر چیست؟ چرا و به چه دلیل و علت بوجود میآید؟ شکل، نوع و فرآیند کمی و کیفی آن چگونه است؟ ارتباط و نسبت فردی و اجتماعی آن به چه شکل است؟ و... پرسشهایی هستند که این نوع مواجه برای ما مطرح میکند.
🔸به نظر میرسد در این زمانه و زمینه، لازم باشد در کنار رویکرد تفسیری، فقهی و کلامی به سوره و آیات قرآنی، با تأمل و تعمق بیشتری از نظرگاه فلسفی به بررسی و تفکر پیرامون برخی از مفاهیم آن . شاید از این منظر شاهد فتح بابی دیگر در بهرهبرداری از دریای بیکران معارف قرآنی باشیم. انشاءالله!
🔹#جواد_بهروزفخر
@tamadone_novine_islami
🔸#تغییر از موضوعاتی است که ما کمتر مجال آن را یافتهایم که پیرامون آن به مطالعه، بررسی و تفکر بپردازیم. این در حالی است که همواره با این مفهوم مواجه و برخورد داریم. هر روزه در برون و درون خود با وضعیت و حالاتی روبرو میشویم که در مقایسه با قبل تفاوتهایی پیدا کردهاند، معمولاً در این شرایط است که مفهوم تغییر برای ما تداعی و دلالت مییابد.
🔸بخشی از آیه یازدهمِ سوره مبارکۀ رعد شامل گزارهای است که بسیار آن را شنیدهایم؛ " إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ " (خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!) قرآن در این گزاره، تغییرِ شرایط اجتماعی یک جامعه را مشروط به تغییرِ درونی افراد آن جامعه کرده است.
🔸آنچه که در این بخش از آیه، برجستگی ویژهای یافته، مسئله و موضوع #تغییر است. در نگاهی فلسفی به مفهوم تغییر، و تبیین فلسفی آن، پرسش از #چیستی، #چرایی و #چگونگی تغییر مطرح میگردد. اینکه اساساً ماهیت تغییر چیست؟ چرا و به چه دلیل و علت بوجود میآید؟ شکل، نوع و فرآیند کمی و کیفی آن چگونه است؟ ارتباط و نسبت فردی و اجتماعی آن به چه شکل است؟ و... پرسشهایی هستند که این نوع مواجه برای ما مطرح میکند.
🔸به نظر میرسد در این زمانه و زمینه، لازم باشد در کنار رویکرد تفسیری، فقهی و کلامی به سوره و آیات قرآنی، با تأمل و تعمق بیشتری از نظرگاه فلسفی به بررسی و تفکر پیرامون برخی از مفاهیم آن . شاید از این منظر شاهد فتح بابی دیگر در بهرهبرداری از دریای بیکران معارف قرآنی باشیم. انشاءالله!
🔹#جواد_بهروزفخر
@tamadone_novine_islami
مدرکگرایی در ایران از چه زمانی رواج داشت؟
#مدرکگرایی
#تاریخ_معاصر
#تاریخ_اجتماعی
🔸در دوره پهلوی نیز کیفیت دانشگاهها و مدارس در برخی از رشتهها با مشکلات عدیدهای مواجه بود و مدرکگرایی و صرفِ دریافت مدرک در اولویت بسیاری از دانشجویان قرار داشت. این موضوع در مواردی باعث افزایش چاپلوسی و پرداخت رشوه از سوی دانشجویان به اساتید نیز شده بود. در این خصوص سینتیا هلمز، همسر رئیس سازمان سیا و سفیر ایران در سالهای بین ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶، در کتاب خود چنین مینویسد:
«دانشگاهها و مدارس با مشکلات فراوانی روبرو بودند. از آن جمله کمبود کتابهای درسی، کتابخانههای غیر مجهز، فقدان هرگونه فعالیت تحقیقی، و ناراحتیها و اغتشاشهای دانشجویی را میتوان برشمرد. اما بعضی نکات مثبت هم وجود داشت، بخصوص در تحصیل پزشکی، مهندسی، و فنون. مکرراً خانمهایی را میدیدم که مهندس شیمی بودند.
🔸رئیس دانشگاه تهران میگفت نیمی از شاگردانش به خانوادههای کشاورزان تعلق دارند، لیکن در بیش از سه سالی که عضویت هیئت امنای دانشکده دماوند را عهدهدار بودم متوجه شدم که شاگردان به دریافت دانشنامه (مدرک) بیشتر علاقهمند بودند تا کسب علم. این طرز تلقی عمومیت داشت. شاگردان به هر تمهیدی برای گرفتن دانشنامه (مدرک) توسل میجستند. آسانترین رشتهها و استادان را انتخاب میکردند، تا کار کمتری انجام دهند. گاهی اوقات نزد استادان چاپلوسی میکردند و اگر مؤثر واقع نمیگردید رشوه میدادند. رئیس دانشکده کوچکی در ساحل دریای خزر را که از شرکت شاگردانی که بیش از میزان مقرر غیبت نموده بودند در امتحان نهائی جلوگیری کرده بود تا سر حد مرگ کتک زدند. شاگردان تا حد امکان استفاده از تعطیلات را کش میدادند، سه هفته در نوروز، یکماه رمضان، و بسیاری از تعطیلات پیش بینی نشده دیگر.»
🔹#منبع: سینتیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، چاپ ۱۳۷۰، ص۱۳۷ و ۱۳۸.
@tamadone_novine_islami
#مدرکگرایی
#تاریخ_معاصر
#تاریخ_اجتماعی
🔸در دوره پهلوی نیز کیفیت دانشگاهها و مدارس در برخی از رشتهها با مشکلات عدیدهای مواجه بود و مدرکگرایی و صرفِ دریافت مدرک در اولویت بسیاری از دانشجویان قرار داشت. این موضوع در مواردی باعث افزایش چاپلوسی و پرداخت رشوه از سوی دانشجویان به اساتید نیز شده بود. در این خصوص سینتیا هلمز، همسر رئیس سازمان سیا و سفیر ایران در سالهای بین ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶، در کتاب خود چنین مینویسد:
«دانشگاهها و مدارس با مشکلات فراوانی روبرو بودند. از آن جمله کمبود کتابهای درسی، کتابخانههای غیر مجهز، فقدان هرگونه فعالیت تحقیقی، و ناراحتیها و اغتشاشهای دانشجویی را میتوان برشمرد. اما بعضی نکات مثبت هم وجود داشت، بخصوص در تحصیل پزشکی، مهندسی، و فنون. مکرراً خانمهایی را میدیدم که مهندس شیمی بودند.
🔸رئیس دانشگاه تهران میگفت نیمی از شاگردانش به خانوادههای کشاورزان تعلق دارند، لیکن در بیش از سه سالی که عضویت هیئت امنای دانشکده دماوند را عهدهدار بودم متوجه شدم که شاگردان به دریافت دانشنامه (مدرک) بیشتر علاقهمند بودند تا کسب علم. این طرز تلقی عمومیت داشت. شاگردان به هر تمهیدی برای گرفتن دانشنامه (مدرک) توسل میجستند. آسانترین رشتهها و استادان را انتخاب میکردند، تا کار کمتری انجام دهند. گاهی اوقات نزد استادان چاپلوسی میکردند و اگر مؤثر واقع نمیگردید رشوه میدادند. رئیس دانشکده کوچکی در ساحل دریای خزر را که از شرکت شاگردانی که بیش از میزان مقرر غیبت نموده بودند در امتحان نهائی جلوگیری کرده بود تا سر حد مرگ کتک زدند. شاگردان تا حد امکان استفاده از تعطیلات را کش میدادند، سه هفته در نوروز، یکماه رمضان، و بسیاری از تعطیلات پیش بینی نشده دیگر.»
🔹#منبع: سینتیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، چاپ ۱۳۷۰، ص۱۳۷ و ۱۳۸.
@tamadone_novine_islami
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_اول)
🔸ایران شاهنشاهی و انقلابی ناشناخته!
در اواخر دهه 1970 میلادی، در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان، افسار گسیخته به سمت سکولاریسم و ارزشهای اومانیستی پیش میرفتند، در ایران، یکی از کشورهای اسلامی که دولتمردان آن به غرب گرایش داشتند و منافع ایالات متحده آمریکا در منطقه را تامین میکردند، انقلاب عظیمی با نگرش مذهبی و فریاد اسلامخواهی اتفاق افتاد که حیرت جهانیان را بر انگیخت و پرسشهای اساسی ایجاد کرد؛ مردم ایران چه میخواهند؟ و چرا بدنبال سرنگونی رژیمی هستند که ادعای سروری در خاورمیانه را دارد؟ آیا انقلاب ایران، نویدبخش ظهور گفتمان سیاسی ـ عرفانی جدیدی است که از دل مفاهیم و آموزههای مذهبی که در طی قرون متمادی میرفت که به فراموشی سپرده شود، سربرآورده است؟ آیا مفهوم قدرت در ایران تغییر پیدا کرده؟ چرا قدرتمند شدن رهبران انقلاب کنونی شباهتی به کسب قدرت در سایر نقاط دنیا ندارد؟ اینها سوالاتی بود که بسیاری از متفکران و سیاستمداران غربی را به پرسش پیرامون این انقلاب وامیداشت.
🔸از اینرو #میشل_فوکو فیلسوف فرانسوی به عنوان یک اندیشمند غربی بر آن شد تا ضمن شناخت بیشتر حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران، پاسخی برای پرسشهای فوق بیابد. به همین منظور در جریان قیام مردمی بر علیه رژیم پهلوی در سال 1357 طی دو سفر به ایران در شهریور و آبان همان سال بصورت میدانی به بررسی و مطالعه این انقلاب پرداخت و نتیجۀ یافتههای خود را طی مقالاتی در یکی از روزنامههای معروف ایتالیایی منتشر کرد.
🔸این کانال در نظر دارد بهمناسبت چهلسالگی انقلاب اسلامی طی یادداشتهای آتی به بازخوانی نظرات میشل فوکو در خصوص این انقلاب بپردازد. لذا دعوت میکنیم در یادداشتهای بعدی پیگیر این مطلب باشید.
#ادامه_دارد...
🔻برچسبها:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_سیاسی #انقلاب_اسلامی #میشل_فوکو #نظریههای_انقلاب
@tamadone_novine_islami
🔸ایران شاهنشاهی و انقلابی ناشناخته!
در اواخر دهه 1970 میلادی، در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان، افسار گسیخته به سمت سکولاریسم و ارزشهای اومانیستی پیش میرفتند، در ایران، یکی از کشورهای اسلامی که دولتمردان آن به غرب گرایش داشتند و منافع ایالات متحده آمریکا در منطقه را تامین میکردند، انقلاب عظیمی با نگرش مذهبی و فریاد اسلامخواهی اتفاق افتاد که حیرت جهانیان را بر انگیخت و پرسشهای اساسی ایجاد کرد؛ مردم ایران چه میخواهند؟ و چرا بدنبال سرنگونی رژیمی هستند که ادعای سروری در خاورمیانه را دارد؟ آیا انقلاب ایران، نویدبخش ظهور گفتمان سیاسی ـ عرفانی جدیدی است که از دل مفاهیم و آموزههای مذهبی که در طی قرون متمادی میرفت که به فراموشی سپرده شود، سربرآورده است؟ آیا مفهوم قدرت در ایران تغییر پیدا کرده؟ چرا قدرتمند شدن رهبران انقلاب کنونی شباهتی به کسب قدرت در سایر نقاط دنیا ندارد؟ اینها سوالاتی بود که بسیاری از متفکران و سیاستمداران غربی را به پرسش پیرامون این انقلاب وامیداشت.
🔸از اینرو #میشل_فوکو فیلسوف فرانسوی به عنوان یک اندیشمند غربی بر آن شد تا ضمن شناخت بیشتر حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران، پاسخی برای پرسشهای فوق بیابد. به همین منظور در جریان قیام مردمی بر علیه رژیم پهلوی در سال 1357 طی دو سفر به ایران در شهریور و آبان همان سال بصورت میدانی به بررسی و مطالعه این انقلاب پرداخت و نتیجۀ یافتههای خود را طی مقالاتی در یکی از روزنامههای معروف ایتالیایی منتشر کرد.
🔸این کانال در نظر دارد بهمناسبت چهلسالگی انقلاب اسلامی طی یادداشتهای آتی به بازخوانی نظرات میشل فوکو در خصوص این انقلاب بپردازد. لذا دعوت میکنیم در یادداشتهای بعدی پیگیر این مطلب باشید.
#ادامه_دارد...
🔻برچسبها:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_سیاسی #انقلاب_اسلامی #میشل_فوکو #نظریههای_انقلاب
@tamadone_novine_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻بازخوانی تاریخ انقلاب ۵۷
دستور ژنرال هایزر به فرماندهان ارتش شاه، برای شلیک بهسوی مردم
#هشتم_بهمن_۵۷
#تاریخ_سیاسی
#تاریخ_معاصر
@tamadone_novine_islami
دستور ژنرال هایزر به فرماندهان ارتش شاه، برای شلیک بهسوی مردم
#هشتم_بهمن_۵۷
#تاریخ_سیاسی
#تاریخ_معاصر
@tamadone_novine_islami
میشل فوکو فیلسوف فرانسوی:
«مسئله اسلام به عنوان یک نیروی سیاسی، یکی از مسائل اساسی زمان ما و سالهای آتی است.»
#میشل_فکو_و_انقلاب_اسلامی
@tamadone_novine_islami
«مسئله اسلام به عنوان یک نیروی سیاسی، یکی از مسائل اساسی زمان ما و سالهای آتی است.»
#میشل_فکو_و_انقلاب_اسلامی
@tamadone_novine_islami
بهسوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_اول) 🔸ایران شاهنشاهی و انقلابی ناشناخته! در اواخر دهه 1970 میلادی، در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان، افسار گسیخته به سمت سکولاریسم و ارزشهای اومانیستی پیش میرفتند، در ایران، یکی از کشورهای اسلامی که دولتمردان آن به غرب…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_دوم)
رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی
✍ #نوشتۀ: محمود خاتمی
🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی
🔸#مقدمه
میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارشهای روزنامهایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی ایران، بحث و جدل فراوان شده است. به هر حال، قرائتِ او از انقلاب ۱۹۷۸ و تأثیری که این انقلاب بر اندیشۀ او داشته است را به چندین شیوه تفسیر کردهاند. هدف این نوشتۀ کوتاه، روشن کردن این مسئله است که علاقۀ فوکو به انقلاب ایران، اساساً ریشه در رویکرد فلسفی او به غرب دارد (و نتیجتاً [تحلیلی] غربی باقی میماند). در این سیاق، به استراتژی اصلی قرائتهای او از انقلاب ایران رجوع خواهم کرد. بخشی از ادعایم در اینجا این است که انقلاب اسلامی ایران، استراتژی فوکو در رابطۀ دانش-قدرت را متأثر کرد، چرا که انقلاب اسلامی ایران، فوکو را در دوران معاصر با ظهور دین، به مثابۀ یک نیروی سیاسی آشکار مواجه نمود. در این سیاق، به کار شرقشناسان فرانسوی، لویی ماسینیون و هانری کربن باز میگردم تا ایدۀ نوظهورِ ایران را که به دنبال آن، قرائتی خاص از اسلام ایجاد میشود، آفتابی کنم. چنین قرائتی، از این ایده پشتیبانی میکند که در مجموع معضلههای فوکو دربارۀ دین، [دین] را به مثابۀ امری سیاسی در نظر میگیرد.
🔸دربارۀ دین و انقلاب
فوکو انقلاب ایران را در سیاقِ دیدگاه اصلی خود بررسی میکند، چشماندازی که از استراتژی او برای مرکززُدایی از سوژه، و تحقیق دربارۀ روابط دانش-قدرت، برآمده است. علاوه بر این، انتقاد او از دین هم مورد توجه بوده است، او تلاش میکند تا دین را با فرهنگ ادغام کند، و جنبۀ استعلایی دین را به نفع حضور همهجایی دین، کنار بزند؛ او میکوشد تا بدن و جنسیت را برای به روی زمین آوردنِ باورها، پررنگ و مهم جلوه دهد، تا بتواند میکروسیاستهای سخنگویی یا سکوت دینی را نشان دهد، و [از سوی دیگر] تکنولوژیِ انتظامبخشی و حکومتگری دینی بر نفس را روشن سازد. از این منظر، در دهۀ ۱۹۷۰، فوکو کوشید تا مفهوم «معنویت سیاسی» را شرح و بسط دهد، مفهومی که از آن «جنبهای فراموششده» از فرهنگ غربی را مدنظر داشت. به اعتقاد او، [در فرهنگ غرب] «پرسشی که دربارۀ رابطۀ میان دین و سیاست، میان عرفان و قدرت، میان جهان معنوی و مادی، بیوقفه تکرار میشد، ناپدید میشود». او خصوصاً دلمشغول مسیحیت بود و میپرسید چگونه مسیحیت «شکلهای استیلا» را با بسط و گسترش «روابط قدرتِ جدید» ایجاد میکند؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/images/docs/files/000000/nf00000935-1.pdf
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی
✍ #نوشتۀ: محمود خاتمی
🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی
🔸#مقدمه
میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارشهای روزنامهایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی ایران، بحث و جدل فراوان شده است. به هر حال، قرائتِ او از انقلاب ۱۹۷۸ و تأثیری که این انقلاب بر اندیشۀ او داشته است را به چندین شیوه تفسیر کردهاند. هدف این نوشتۀ کوتاه، روشن کردن این مسئله است که علاقۀ فوکو به انقلاب ایران، اساساً ریشه در رویکرد فلسفی او به غرب دارد (و نتیجتاً [تحلیلی] غربی باقی میماند). در این سیاق، به استراتژی اصلی قرائتهای او از انقلاب ایران رجوع خواهم کرد. بخشی از ادعایم در اینجا این است که انقلاب اسلامی ایران، استراتژی فوکو در رابطۀ دانش-قدرت را متأثر کرد، چرا که انقلاب اسلامی ایران، فوکو را در دوران معاصر با ظهور دین، به مثابۀ یک نیروی سیاسی آشکار مواجه نمود. در این سیاق، به کار شرقشناسان فرانسوی، لویی ماسینیون و هانری کربن باز میگردم تا ایدۀ نوظهورِ ایران را که به دنبال آن، قرائتی خاص از اسلام ایجاد میشود، آفتابی کنم. چنین قرائتی، از این ایده پشتیبانی میکند که در مجموع معضلههای فوکو دربارۀ دین، [دین] را به مثابۀ امری سیاسی در نظر میگیرد.
🔸دربارۀ دین و انقلاب
فوکو انقلاب ایران را در سیاقِ دیدگاه اصلی خود بررسی میکند، چشماندازی که از استراتژی او برای مرکززُدایی از سوژه، و تحقیق دربارۀ روابط دانش-قدرت، برآمده است. علاوه بر این، انتقاد او از دین هم مورد توجه بوده است، او تلاش میکند تا دین را با فرهنگ ادغام کند، و جنبۀ استعلایی دین را به نفع حضور همهجایی دین، کنار بزند؛ او میکوشد تا بدن و جنسیت را برای به روی زمین آوردنِ باورها، پررنگ و مهم جلوه دهد، تا بتواند میکروسیاستهای سخنگویی یا سکوت دینی را نشان دهد، و [از سوی دیگر] تکنولوژیِ انتظامبخشی و حکومتگری دینی بر نفس را روشن سازد. از این منظر، در دهۀ ۱۹۷۰، فوکو کوشید تا مفهوم «معنویت سیاسی» را شرح و بسط دهد، مفهومی که از آن «جنبهای فراموششده» از فرهنگ غربی را مدنظر داشت. به اعتقاد او، [در فرهنگ غرب] «پرسشی که دربارۀ رابطۀ میان دین و سیاست، میان عرفان و قدرت، میان جهان معنوی و مادی، بیوقفه تکرار میشد، ناپدید میشود». او خصوصاً دلمشغول مسیحیت بود و میپرسید چگونه مسیحیت «شکلهای استیلا» را با بسط و گسترش «روابط قدرتِ جدید» ایجاد میکند؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/images/docs/files/000000/nf00000935-1.pdf
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
Forwarded from اتچ بات
✅ لحظههای انقلاب؛ و آقا میآید...
شب نشسته بودیم دور هم. حالا همه مطمئن بودیم که «آقا» فردا میآید. تصمیم گرفتیم که برویم گشت و دوری بزنیم و از آن طرف هم برویم خیابان خورشید تا آنجا نزدیکتر باشیم. نزدیکتر به کجا معلوم نبود؟ هیچکس نمیدانست. از خانه زدیم بیرون. سیدخندان خبری نبود. حالا حکومت نظامی شده بود حکومت مردمی! سرتاسر خیابان آیزنهاور مردم ریخته بودند بیرون و با شیلنگ آب میپاشیدند و جارو میکردند و آتوآشغال را جمع میکردند. تیرآهنهای دیروزی را «یا علی» گویان از کف خیابان برمیداشتند و کنار میکشیدند. خم میشدند راست میشدند و میگفتند و میخندیدند. خیابان و میدان شهیاد تا خود فرودگاه را کرده بودند مثل دسته گل. حالا حکومت نظامی ماستمالی شده بود. همه جا دست خود مردم بود و در و دیوار را تمیز میکردند. حتی ته سیگار را توی تاریکی از کف پیاده رو برمیداشتند. انگار نذر داشتند. مادرم و خواهرم و بچهها هم از ماشین ریختند بیرون و آنها هم مشغول شدند. پیمان با بچههای خواهرم همگی با هم مثل مرغ که دانه برمیچینند پخشوپلا شده بودند و آتوآشغال جمع میکردند. کف خیابان مثل آینه میدرخشید. امشب برقیها از همان سرشب تا حالا برق را قطع نکرده بودند. عجب تکنیکی بود؟ چه کلکی میزدند؟ چه کلیدی داشتند این برقيها؟ هیچکس پینبرده بود. یک آن تا گوینده اخبار میآمد حرف عوضی بزند تیک همه جا خاموش میشد. اما امشب از خیر حرفهای گوینده هم گذشته بودند و همان نیم ساعت به یک ساعت وقت اخبار هم خاموش نکرده بودند. بعد از یکی دو ساعت گشت زدن همگی به خیابان خورشید آمدیم و من با سعید قرار گذاشتیم که بچهها و مادرم به آنجا بروند تا بتوانند خوب آقا را ببینند، «آقا» بنا بود از سه راه شاه هم بگذرد و آپارتمان سعید خوب جایی بود. تا نصفههای شب نشستیم و بحث کردیم. خوابمان نمیبرد. مثل شب عروسی که دور اتاق عروس و داماد تا صبح مینشینند و حرف میزنند حالا ما هم نشسته بودیم و هی از «آقا» میگفتیم که حالا توی پاریس است، دارد سوار می شود، حالا توی هواپیماست حالا چه میکند چه میگوید و همینطور هرکس حدسی میزد. کم کم خوابمان گرفت و خوابیدیم...
🔹منبع: کتاب لحظههای انقلاب، نوشتۀ سید محمود گلابدرهیی، موسسه کیهان، سال 1379، چاپ چهارم ص 309 و 310.
🔻کلید واژه:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_انقلاب_اسلامی #کتاب_لحظههای_انقلاب #سید_محمود_گلابدرهیی
ا------------------------------ا
کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
شب نشسته بودیم دور هم. حالا همه مطمئن بودیم که «آقا» فردا میآید. تصمیم گرفتیم که برویم گشت و دوری بزنیم و از آن طرف هم برویم خیابان خورشید تا آنجا نزدیکتر باشیم. نزدیکتر به کجا معلوم نبود؟ هیچکس نمیدانست. از خانه زدیم بیرون. سیدخندان خبری نبود. حالا حکومت نظامی شده بود حکومت مردمی! سرتاسر خیابان آیزنهاور مردم ریخته بودند بیرون و با شیلنگ آب میپاشیدند و جارو میکردند و آتوآشغال را جمع میکردند. تیرآهنهای دیروزی را «یا علی» گویان از کف خیابان برمیداشتند و کنار میکشیدند. خم میشدند راست میشدند و میگفتند و میخندیدند. خیابان و میدان شهیاد تا خود فرودگاه را کرده بودند مثل دسته گل. حالا حکومت نظامی ماستمالی شده بود. همه جا دست خود مردم بود و در و دیوار را تمیز میکردند. حتی ته سیگار را توی تاریکی از کف پیاده رو برمیداشتند. انگار نذر داشتند. مادرم و خواهرم و بچهها هم از ماشین ریختند بیرون و آنها هم مشغول شدند. پیمان با بچههای خواهرم همگی با هم مثل مرغ که دانه برمیچینند پخشوپلا شده بودند و آتوآشغال جمع میکردند. کف خیابان مثل آینه میدرخشید. امشب برقیها از همان سرشب تا حالا برق را قطع نکرده بودند. عجب تکنیکی بود؟ چه کلکی میزدند؟ چه کلیدی داشتند این برقيها؟ هیچکس پینبرده بود. یک آن تا گوینده اخبار میآمد حرف عوضی بزند تیک همه جا خاموش میشد. اما امشب از خیر حرفهای گوینده هم گذشته بودند و همان نیم ساعت به یک ساعت وقت اخبار هم خاموش نکرده بودند. بعد از یکی دو ساعت گشت زدن همگی به خیابان خورشید آمدیم و من با سعید قرار گذاشتیم که بچهها و مادرم به آنجا بروند تا بتوانند خوب آقا را ببینند، «آقا» بنا بود از سه راه شاه هم بگذرد و آپارتمان سعید خوب جایی بود. تا نصفههای شب نشستیم و بحث کردیم. خوابمان نمیبرد. مثل شب عروسی که دور اتاق عروس و داماد تا صبح مینشینند و حرف میزنند حالا ما هم نشسته بودیم و هی از «آقا» میگفتیم که حالا توی پاریس است، دارد سوار می شود، حالا توی هواپیماست حالا چه میکند چه میگوید و همینطور هرکس حدسی میزد. کم کم خوابمان گرفت و خوابیدیم...
🔹منبع: کتاب لحظههای انقلاب، نوشتۀ سید محمود گلابدرهیی، موسسه کیهان، سال 1379، چاپ چهارم ص 309 و 310.
🔻کلید واژه:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_انقلاب_اسلامی #کتاب_لحظههای_انقلاب #سید_محمود_گلابدرهیی
ا------------------------------ا
کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
Telegram
attach 📎
بهسوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_دوم) رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی ✍ #نوشتۀ: محمود خاتمی 🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی 🔸#مقدمه میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارشهای روزنامهایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_سوم)
انقلابی با دستان خالی
ترجمۀ فصل ۱۹ از کتاب زندگینامه میشل فوکو
✍#نوشتۀ: دیدیه اریبون
🔻#ترجمۀ: حسین درخشان
🔸#مقدمه
هنگامی که آیتالله خمینی پاریس را در اول فوریۀ ۱۹۷۸ ترک کرد، فوکو در فرودگاه حاضر بود تا در جریان واقعهای که تاثیری واقعاً جهانی میداشت باشد. در ۱۳ فوریه مقالهای جدید برای کوریهره فرستاد. شاه رفته بود و آیتالله خمینی هم به ایران بازگشته بود. میلیونها ایرانی خیابانی را که از فرودگاه به مرکز تهران میرسید پر کرده بودند، میلیونها زن و مردی که فریاد میزدند «خمینی، خوش آمدی». فوکو دربارۀ آینده تعمق کرده بود. او پیشتر در مقالهای نوشته بود: «من بلد نیستم تاریخ آینده را بنویسم. من یک پیشبین ناشی گذشتهام. اما دوست دارم چیزها را در حین رخ دادنشان بفهمم. چرا که این روزها هیچ چیز پایانیافته نیست، و تاسها همچنان چرخ میخورند. این ممکن است کار یک «روزنامهنگار» باشد، ولی من تنها یک مبتدی هستم.»
🔸در هواپیما میشل فوکو و تیری ولتزل دلشوره گرفته بودند. چه چیزی در بدو ورود به تهران در انتظارشان خواهد بود؟ این سفر تنها چند روز پس از «جمعۀ سیاه» (۱۷ شهریویر ۱۳۵۷) رخ میداد که طی آن ارتش شاه به جمعیت تظاهرکننده شلیک کرده بود. تقریباً چهارهزار نفر کشته شده بودند. تمام دنیا از این قتل عام شگفتزده و خشمگین بود. «لیگ حقوق بشر»، اتحادیههای صنفی و احزاب چپ تظاهراتی اعتراضی را برنامهریزی کرده بودند.
🔸فوکو در قالب یک پروژۀ ژورنالیستی به ایران میرفت. در سال ۱۹۷۷ سردبیر روزنامۀ ایتالیایی «کوریهره دلاسرا» از فوکو خواسته بود تا برایش یک ستون ثابت بنویسد. ولی فوکو تمایلی به نوشتن مقالههای فلسفی یا فرهنگی برای این ستون نداشت. به جای آن پیشنهاد کرده بود که نوعی گزارش حقیقتجویانه از نزدیک و از سرصحنه بنویسد. آیا این پیشنهاد بخاطر اجابت خواستۀ روزنامه بود یا به نظر برخی صرفاً بهانهای برای فرار از پاریس در پی به زعم خود او عدم موفقیت کتاب «اراده برای دانستن؟» در هر صورت «کوریهره دلاسرا» پیشنهاد او را قبول کرد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/7171/
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
انقلابی با دستان خالی
ترجمۀ فصل ۱۹ از کتاب زندگینامه میشل فوکو
✍#نوشتۀ: دیدیه اریبون
🔻#ترجمۀ: حسین درخشان
🔸#مقدمه
هنگامی که آیتالله خمینی پاریس را در اول فوریۀ ۱۹۷۸ ترک کرد، فوکو در فرودگاه حاضر بود تا در جریان واقعهای که تاثیری واقعاً جهانی میداشت باشد. در ۱۳ فوریه مقالهای جدید برای کوریهره فرستاد. شاه رفته بود و آیتالله خمینی هم به ایران بازگشته بود. میلیونها ایرانی خیابانی را که از فرودگاه به مرکز تهران میرسید پر کرده بودند، میلیونها زن و مردی که فریاد میزدند «خمینی، خوش آمدی». فوکو دربارۀ آینده تعمق کرده بود. او پیشتر در مقالهای نوشته بود: «من بلد نیستم تاریخ آینده را بنویسم. من یک پیشبین ناشی گذشتهام. اما دوست دارم چیزها را در حین رخ دادنشان بفهمم. چرا که این روزها هیچ چیز پایانیافته نیست، و تاسها همچنان چرخ میخورند. این ممکن است کار یک «روزنامهنگار» باشد، ولی من تنها یک مبتدی هستم.»
🔸در هواپیما میشل فوکو و تیری ولتزل دلشوره گرفته بودند. چه چیزی در بدو ورود به تهران در انتظارشان خواهد بود؟ این سفر تنها چند روز پس از «جمعۀ سیاه» (۱۷ شهریویر ۱۳۵۷) رخ میداد که طی آن ارتش شاه به جمعیت تظاهرکننده شلیک کرده بود. تقریباً چهارهزار نفر کشته شده بودند. تمام دنیا از این قتل عام شگفتزده و خشمگین بود. «لیگ حقوق بشر»، اتحادیههای صنفی و احزاب چپ تظاهراتی اعتراضی را برنامهریزی کرده بودند.
🔸فوکو در قالب یک پروژۀ ژورنالیستی به ایران میرفت. در سال ۱۹۷۷ سردبیر روزنامۀ ایتالیایی «کوریهره دلاسرا» از فوکو خواسته بود تا برایش یک ستون ثابت بنویسد. ولی فوکو تمایلی به نوشتن مقالههای فلسفی یا فرهنگی برای این ستون نداشت. به جای آن پیشنهاد کرده بود که نوعی گزارش حقیقتجویانه از نزدیک و از سرصحنه بنویسد. آیا این پیشنهاد بخاطر اجابت خواستۀ روزنامه بود یا به نظر برخی صرفاً بهانهای برای فرار از پاریس در پی به زعم خود او عدم موفقیت کتاب «اراده برای دانستن؟» در هر صورت «کوریهره دلاسرا» پیشنهاد او را قبول کرد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/7171/
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
ترجمان | علوم انسانی و ترجمه
انقلابی با دستان خالی
هنگامی که آیتالله خمینی پاریس را در اول فوریۀ ۱۹۷۸ ترک کرد، فوکو در فرودگاه حاضر بود تا در جریان واقعهای که تاثیری واقعا جهانی میداشت باشد. در ۱۳ فوریه مقالهای جدید برای کوریهره فرستاد. شاه رفته بود و آیتالله خمینی هم به ایران بازگشته بود. میلیونها…
بهسوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_سوم) انقلابی با دستان خالی ترجمۀ فصل ۱۹ از کتاب زندگینامه میشل فوکو ✍#نوشتۀ: دیدیه اریبون 🔻#ترجمۀ: حسین درخشان 🔸#مقدمه هنگامی که آیتالله خمینی پاریس را در اول فوریۀ ۱۹۷۸ ترک کرد، فوکو در فرودگاه حاضر بود تا در جریان واقعهای…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_چهارم)
بهای دسترسی به حقیقت چیست؟
گزارشی از کتاب «هرمنوتیک سوژه درسگفتارهای میشل فوکو در کلژدوفرانس»
✍#نوشتۀ: محمد ملاعباسی
🔸بسیاری معتقدند فوکو از سالهای ۷۸-۷۹ (56 و 57 شمسی) رفته رفته تغییر جهت بزرگی در برنامههای پژوهشی خود داد. تا این مقطع، او را به عنوان یک متخصص تاریخ و فلسفۀ قرون ۱۷ و ۱۸، تحلیلگری پیشرو در نظریههای قدرت و روشنفکری رادیکال میشناختند، اما فوکو گام به گام در بررسیهای تاریخی خود عقب میرود و علاقۀ هر چه بیشتری به #مسائل_اخلاقی نشان میدهد و نهایتاً، بر جهان یونان باستان تمرکز میکند. طوری که همۀ سخنرانیها و نوشتههای او در چهار پنج سال انتهایی زندگی، مستقیماً دربارۀ یونان باستان است.
🔸این تغییر جهت، برای ایرانیهایی که فوکو را جدی گرفتهاند، میتواند منبع الهام بسیار مهمی باشد. چرا که به نظر میرسد #انقلاب_اسلامی ایران و تأملات فوکو دربارۀ آن، نقطۀ عطفِ شایان توجهی در این تغییر جهت است. گویی فوکوی سالهای آخر عمر، نسبت محکمتری با ما دارد.
🔸سخنرانیهای سالهای ۸۱-۸۲ (59 و 60 شمسی) احتمالاً جامعترین دوره از سخنرانیهای فوکو در سالهای تدریسِ کلژدوفرانس است. او در درسگفتارهای این دوره که با عنوان #هرمنوتیک_سوژه به چاپ رسیده است، با تفصیل و دقت بیسابقهای، وجوه گوناگون پروژهاش در یونان باستان را شرح میدهد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/7133/
ا------------------------------ا
کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
بهای دسترسی به حقیقت چیست؟
گزارشی از کتاب «هرمنوتیک سوژه درسگفتارهای میشل فوکو در کلژدوفرانس»
✍#نوشتۀ: محمد ملاعباسی
🔸بسیاری معتقدند فوکو از سالهای ۷۸-۷۹ (56 و 57 شمسی) رفته رفته تغییر جهت بزرگی در برنامههای پژوهشی خود داد. تا این مقطع، او را به عنوان یک متخصص تاریخ و فلسفۀ قرون ۱۷ و ۱۸، تحلیلگری پیشرو در نظریههای قدرت و روشنفکری رادیکال میشناختند، اما فوکو گام به گام در بررسیهای تاریخی خود عقب میرود و علاقۀ هر چه بیشتری به #مسائل_اخلاقی نشان میدهد و نهایتاً، بر جهان یونان باستان تمرکز میکند. طوری که همۀ سخنرانیها و نوشتههای او در چهار پنج سال انتهایی زندگی، مستقیماً دربارۀ یونان باستان است.
🔸این تغییر جهت، برای ایرانیهایی که فوکو را جدی گرفتهاند، میتواند منبع الهام بسیار مهمی باشد. چرا که به نظر میرسد #انقلاب_اسلامی ایران و تأملات فوکو دربارۀ آن، نقطۀ عطفِ شایان توجهی در این تغییر جهت است. گویی فوکوی سالهای آخر عمر، نسبت محکمتری با ما دارد.
🔸سخنرانیهای سالهای ۸۱-۸۲ (59 و 60 شمسی) احتمالاً جامعترین دوره از سخنرانیهای فوکو در سالهای تدریسِ کلژدوفرانس است. او در درسگفتارهای این دوره که با عنوان #هرمنوتیک_سوژه به چاپ رسیده است، با تفصیل و دقت بیسابقهای، وجوه گوناگون پروژهاش در یونان باستان را شرح میدهد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/7133/
ا------------------------------ا
کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
ترجمان | علوم انسانی و ترجمه
بهای دسترسی به حقیقت چیست؟
«دانشاندوزی» نمیتواند سوژه را نجات دهد، مگر آنکه سوژه از قبل برای دسترسی به حقیقت آمادگی پیدا کرده باشد و در اثر مراقبت از خود، کامل و قدرتمند و مستقل گردیده باشد.
✅گزارش جلسه تمدنپژوهان با رهبر معظم انقلاب (#بخش_اول)
✍حجةالاسلام علی محمدی
⭕️پنج شنبه شب (11 بهمن 97)، جمعی از پژوهشگران عرصه تمدن، با مقام معظم در فضایی بسیار صمیمی دیدار کردند.
🔸شروع جلسه با بیان ضرورت این جلسه و معرفی افراد توسط دکتر فرزاد جهانبین بود. و سپس تعدادی از پژوهشگران به ارائه نقطه نظرات خود پرداختند:
1- آقای الویری با موضوع «بینش تمدنی»
2- آقای طاهرزاده با موضوع «ریشههای افول تمدن غرب و زایش تمدن شیعی»
3- آقای رهدار با موضوع «ظرفیتهای تمدنی جهان اسلام»
4- آقای خرمشاد با موضوع «انتظار تمدنساز»
5- آقای سیدمحمدحسین متولی با موضوع «ساختارسازی، چالش تمدنی انقلاب اسلامی»
6- آقای واسطی با موضوع «فقه تمدنساز»
7- آقای عیوضی با موضوع «آیندهپژوهی و تمدنسازی»
8- آقای حبیبالله بابایی با موضوع «مسئلههای اساسی تمدنسازی»
9- آقای مصطفی جمالی با موضوع «نهاد علم تمدنساز»
10- آقای لکزایی با موضوع «شبکهسازی بین پژوهشگران عرصه تمدن و شکلگیری ستادی برای جهتگیری تمدنی ساختارهای کشور»
⭕️همه ارائهها تقریبا قابل قبول و از سطح علمی خوبی برخوردار بود.
البته عمیقترین ارائه از نظر حقیر، اختصاص داشت به استاد طاهرزاده و خوش شاکلهترین ارائه اختصاص داشت به استاد واسطی. بعد از حدود یک ساعت ارائه اساتید، نوبت به بیانات حضرت آقا رسید. امهات فرمایشات ایشان به شرح زیر بود:
🔸خیلی خوشحال شدم از اینکه مسئله را از لحاظ نظری دنبال کردهاید. من از جلسه که بروم باید به خاطر بحثهای شما سجده شکر به جا بیاورم.
🔸مراقب باشید در بحثهای نظری غرق نشوید. باید تلاش کنیم، نظریه سازی ما ناظر به میدان و عمل باشد. (البته حضرت آقا در بعد از ارائه آقای متولی در واکنش به تاکید ایشان بر لزوم نظریهپردازی در ضمن عمل و عینیت، فرمودند که البته این کار بدون یک نظریه پیشینی امکان پذیر نیست.)
🔸این بحثها الان پراکنده است، در حالی که ما میخواهیم جریان اجتماعی درست کنیم. باید تشکلی درست شود که پراکندگی را پیوند دهد. البته تجربه نشان داده که ستادسازی و بنیادسازی هم راهگشا نیست. الان شما برای این کار «هفته تمدن» ایجاد کردهاید، به نظر من بهتر از اینکار برگزار کردن سمینارها و جلسات همفکری مثلاً نصفِ روزه است؛ جلساتی کوتاه و با فاصله کم. در این جلسات باید مشخص شود که حرف دیگران با سایر حرفها چه نسبتی دارد؟ و هر حرفی چگونه میتواند سایر حرفها را تکمیل کند؟ (تشکیل یک ستاد اجرایی، پیشنهاد آقای لک زایی بود.)
🔸وقتی ما صحبت از تمدن سازی می کنیم، فقط نمیخواهیم یک حرف را از سطح سیاسی عمیقتر کنیم؛ گو اینکه خیلی از انقلابهای بزرگ مانند انقلاب هند در همین سطح سیاسی باقی ماند و عمیقتر نشد. بلکه باید توجه کرد که شعار تمدن، طبیعتش بشری و جهانی است و باید به نحوی ارائه شود که مورد پذیرش عموم مردم قرار گیرد. البته شرط این جهانی شدن هم منوط به تشکیل جامعه اسلامی و شرط تشکیل جامعه اسلامی هم، تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) است.
#ادامه_مطلب...👇👇👇
✍حجةالاسلام علی محمدی
⭕️پنج شنبه شب (11 بهمن 97)، جمعی از پژوهشگران عرصه تمدن، با مقام معظم در فضایی بسیار صمیمی دیدار کردند.
🔸شروع جلسه با بیان ضرورت این جلسه و معرفی افراد توسط دکتر فرزاد جهانبین بود. و سپس تعدادی از پژوهشگران به ارائه نقطه نظرات خود پرداختند:
1- آقای الویری با موضوع «بینش تمدنی»
2- آقای طاهرزاده با موضوع «ریشههای افول تمدن غرب و زایش تمدن شیعی»
3- آقای رهدار با موضوع «ظرفیتهای تمدنی جهان اسلام»
4- آقای خرمشاد با موضوع «انتظار تمدنساز»
5- آقای سیدمحمدحسین متولی با موضوع «ساختارسازی، چالش تمدنی انقلاب اسلامی»
6- آقای واسطی با موضوع «فقه تمدنساز»
7- آقای عیوضی با موضوع «آیندهپژوهی و تمدنسازی»
8- آقای حبیبالله بابایی با موضوع «مسئلههای اساسی تمدنسازی»
9- آقای مصطفی جمالی با موضوع «نهاد علم تمدنساز»
10- آقای لکزایی با موضوع «شبکهسازی بین پژوهشگران عرصه تمدن و شکلگیری ستادی برای جهتگیری تمدنی ساختارهای کشور»
⭕️همه ارائهها تقریبا قابل قبول و از سطح علمی خوبی برخوردار بود.
البته عمیقترین ارائه از نظر حقیر، اختصاص داشت به استاد طاهرزاده و خوش شاکلهترین ارائه اختصاص داشت به استاد واسطی. بعد از حدود یک ساعت ارائه اساتید، نوبت به بیانات حضرت آقا رسید. امهات فرمایشات ایشان به شرح زیر بود:
🔸خیلی خوشحال شدم از اینکه مسئله را از لحاظ نظری دنبال کردهاید. من از جلسه که بروم باید به خاطر بحثهای شما سجده شکر به جا بیاورم.
🔸مراقب باشید در بحثهای نظری غرق نشوید. باید تلاش کنیم، نظریه سازی ما ناظر به میدان و عمل باشد. (البته حضرت آقا در بعد از ارائه آقای متولی در واکنش به تاکید ایشان بر لزوم نظریهپردازی در ضمن عمل و عینیت، فرمودند که البته این کار بدون یک نظریه پیشینی امکان پذیر نیست.)
🔸این بحثها الان پراکنده است، در حالی که ما میخواهیم جریان اجتماعی درست کنیم. باید تشکلی درست شود که پراکندگی را پیوند دهد. البته تجربه نشان داده که ستادسازی و بنیادسازی هم راهگشا نیست. الان شما برای این کار «هفته تمدن» ایجاد کردهاید، به نظر من بهتر از اینکار برگزار کردن سمینارها و جلسات همفکری مثلاً نصفِ روزه است؛ جلساتی کوتاه و با فاصله کم. در این جلسات باید مشخص شود که حرف دیگران با سایر حرفها چه نسبتی دارد؟ و هر حرفی چگونه میتواند سایر حرفها را تکمیل کند؟ (تشکیل یک ستاد اجرایی، پیشنهاد آقای لک زایی بود.)
🔸وقتی ما صحبت از تمدن سازی می کنیم، فقط نمیخواهیم یک حرف را از سطح سیاسی عمیقتر کنیم؛ گو اینکه خیلی از انقلابهای بزرگ مانند انقلاب هند در همین سطح سیاسی باقی ماند و عمیقتر نشد. بلکه باید توجه کرد که شعار تمدن، طبیعتش بشری و جهانی است و باید به نحوی ارائه شود که مورد پذیرش عموم مردم قرار گیرد. البته شرط این جهانی شدن هم منوط به تشکیل جامعه اسلامی و شرط تشکیل جامعه اسلامی هم، تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) است.
#ادامه_مطلب...👇👇👇
✅گزارش جلسه تمدنپژوهان با رهبر معظم انقلاب (#بخش_پایانی)
✍حجةالاسلام علی محمدی
🔸ایجاد امید در خصوص امکان تمدنسازی اسلامی نیز با ایجاد حکومت و جامعه اسلامی ایجاد میشود. اگر بقیه ببینند که کشوری در مسیر آرمانهای خود باقی مانده است و خود را با آن منطبق کرده است، برای او امید ایجاد میشود. بنابراین، تشکیل حکومت و جامعه اسلامی، مقدمه واجب تشکیل تمدن اسلامی است. حرفی را پنجاه سال پیش از سیدقطب خواندهام که کاملاً درست است. او نوشته بود که برای تبلیغ اسلام لازم نیست که مبلغ بفرستیم، بلکه اگر یک روستا را اسلامی بسازیم، خود آن بزرگترین تبلیغ است و به صورت طبیعی منتشر میشود. (مسئله امید از مسائل طرح شده توسط آقای بابایی بود.)
🔸این تمدن را به نحو قابل فهمی به مردم کشور معرفی کنید. پایههای این تمدن از نظر من عبارتست از:«توحید»، «عبودیت» (عمل به احکام شریعت اسلام)، «کرامت انسانی» و «سبک زندگی». به نظر من محور این حرکت نیز انسان است. من مخالف محور بودن انسان نیستم و این معنای کرامت داشتن انسان است. البته انسانی محور است که توحید را پذیرفته و به مقام عبودیت رسیده است.
🔸در نظریه پردازیها، کار و برنامه عملی داشته باشید. الان ما احتیاج به دولت اسلامی داریم. دولت اسلامی یعنی دولتی که هم تصمیماتش بر مبنای اسلام و شریعت اسلام باشد و هم مسئولینش ایمان و انگیزه لازم را داشته باشند و به کارآمدی اسلام مؤمن و معتقد باشند. مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل/97)؛ این مؤمن بودن مسئله مهمی است. دولتی که میخواهد نظام اسلامی را پایداری کند، باید مؤمن و اسلامی باشد. باید با این جهتگیری وارد مسائل اصلی مانند عدالت، مردمی بودن نظام و سایر مسائل شوید.
🔸 ما متأسفانه میبینیم که جامعه هنوز مرعوب تمدن رو به زوال غرب است. هنوز اسم فروشگاهها و مغازه را «مآل» و «هایپر استار» و «کافی شاب» میگذارند. اینها نشانه مرعوب بودن است. شکستن این فضا، نیازمند شجاعت است.
⭕️ در خصوص فرمایش رهبری سه نکته برای بنده جالب توجه بود:
1⃣رهبر معظم انقلاب به اسم گذاریها خیلی حساس هستند و اسم گذاریها را یکی از منابع فهم سطح و عمق فرهنگ و روحیه یک ملت به حساب میآورند.
2⃣بیان ضرورت «شبکهسازی» از طریق «جلسات همفکری نیم روزه و با فواصل کوتاه» شاید برای کمتر کسی به اندازه بنده خوشایند بود. این مسیری است که حدود دو سال است با جمعی از پژوهشگران جوان و فاضل فقه حکومتی و علم دینی شروع کردهایم و با شکلدهی «دبیرخانه هماندیشی فقه حکومتی و علم دینی»، به طور متوسط هر دو ماه یکبار، در جلسهای سه، چهار ساعته خدمت اساتید رسیدهایم؛ هم با دیدگاه آنها آشناتر شدهایم و هم اشکالات و نقطه نظرات سایر اساتید را به ایشان منتقل کردهایم. إنشاءالله از این پس نیز این مسیر را با انگیزه و جدیت بیشتر دنبال خواهیم کرد.
3⃣هرچند محتوای ارائه اساتید خوب و قابل قبول بود، ولی دارای یک ضعف بزرگ بود و آن عدم توجه به مراحل پنجگانه تمدنسازی در اندیشه رهبر معظم انقلاب بود. برعکس، حضرت آقا هر مسئلهای که توسط اساتید طرح شده بود را در قالب این مراحل پنج گانه صورتبندی میکردند و مرحله دولتسازی و مرحله جامعهسازی را تأمین کننده این دغدغهها معرفی میکردند. مثلاً ایشان حل معضل مشارکت مردم منطقه، امیدزایی و کارآمدی را در قالب تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) حل شدنی دانستند.
علی محمدی ـ 97/11/12
#پایان.
ا-----------------------------ا
@tamadone_novine_islami
✍حجةالاسلام علی محمدی
🔸ایجاد امید در خصوص امکان تمدنسازی اسلامی نیز با ایجاد حکومت و جامعه اسلامی ایجاد میشود. اگر بقیه ببینند که کشوری در مسیر آرمانهای خود باقی مانده است و خود را با آن منطبق کرده است، برای او امید ایجاد میشود. بنابراین، تشکیل حکومت و جامعه اسلامی، مقدمه واجب تشکیل تمدن اسلامی است. حرفی را پنجاه سال پیش از سیدقطب خواندهام که کاملاً درست است. او نوشته بود که برای تبلیغ اسلام لازم نیست که مبلغ بفرستیم، بلکه اگر یک روستا را اسلامی بسازیم، خود آن بزرگترین تبلیغ است و به صورت طبیعی منتشر میشود. (مسئله امید از مسائل طرح شده توسط آقای بابایی بود.)
🔸این تمدن را به نحو قابل فهمی به مردم کشور معرفی کنید. پایههای این تمدن از نظر من عبارتست از:«توحید»، «عبودیت» (عمل به احکام شریعت اسلام)، «کرامت انسانی» و «سبک زندگی». به نظر من محور این حرکت نیز انسان است. من مخالف محور بودن انسان نیستم و این معنای کرامت داشتن انسان است. البته انسانی محور است که توحید را پذیرفته و به مقام عبودیت رسیده است.
🔸در نظریه پردازیها، کار و برنامه عملی داشته باشید. الان ما احتیاج به دولت اسلامی داریم. دولت اسلامی یعنی دولتی که هم تصمیماتش بر مبنای اسلام و شریعت اسلام باشد و هم مسئولینش ایمان و انگیزه لازم را داشته باشند و به کارآمدی اسلام مؤمن و معتقد باشند. مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل/97)؛ این مؤمن بودن مسئله مهمی است. دولتی که میخواهد نظام اسلامی را پایداری کند، باید مؤمن و اسلامی باشد. باید با این جهتگیری وارد مسائل اصلی مانند عدالت، مردمی بودن نظام و سایر مسائل شوید.
🔸 ما متأسفانه میبینیم که جامعه هنوز مرعوب تمدن رو به زوال غرب است. هنوز اسم فروشگاهها و مغازه را «مآل» و «هایپر استار» و «کافی شاب» میگذارند. اینها نشانه مرعوب بودن است. شکستن این فضا، نیازمند شجاعت است.
⭕️ در خصوص فرمایش رهبری سه نکته برای بنده جالب توجه بود:
1⃣رهبر معظم انقلاب به اسم گذاریها خیلی حساس هستند و اسم گذاریها را یکی از منابع فهم سطح و عمق فرهنگ و روحیه یک ملت به حساب میآورند.
2⃣بیان ضرورت «شبکهسازی» از طریق «جلسات همفکری نیم روزه و با فواصل کوتاه» شاید برای کمتر کسی به اندازه بنده خوشایند بود. این مسیری است که حدود دو سال است با جمعی از پژوهشگران جوان و فاضل فقه حکومتی و علم دینی شروع کردهایم و با شکلدهی «دبیرخانه هماندیشی فقه حکومتی و علم دینی»، به طور متوسط هر دو ماه یکبار، در جلسهای سه، چهار ساعته خدمت اساتید رسیدهایم؛ هم با دیدگاه آنها آشناتر شدهایم و هم اشکالات و نقطه نظرات سایر اساتید را به ایشان منتقل کردهایم. إنشاءالله از این پس نیز این مسیر را با انگیزه و جدیت بیشتر دنبال خواهیم کرد.
3⃣هرچند محتوای ارائه اساتید خوب و قابل قبول بود، ولی دارای یک ضعف بزرگ بود و آن عدم توجه به مراحل پنجگانه تمدنسازی در اندیشه رهبر معظم انقلاب بود. برعکس، حضرت آقا هر مسئلهای که توسط اساتید طرح شده بود را در قالب این مراحل پنج گانه صورتبندی میکردند و مرحله دولتسازی و مرحله جامعهسازی را تأمین کننده این دغدغهها معرفی میکردند. مثلاً ایشان حل معضل مشارکت مردم منطقه، امیدزایی و کارآمدی را در قالب تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) حل شدنی دانستند.
علی محمدی ـ 97/11/12
#پایان.
ا-----------------------------ا
@tamadone_novine_islami
وقتی ما میگوييم انقلاب اسلامی هدفاش تمدن نوين اسلامی است، يعنی نبايد آنرا به يك پديده سياسی تقليل دهيم. انقلاب اسلامی سعی كرد حيات و زندگی را عوض كند. ما نخواستيم فقط يك جامعه انقلابی درست كنيم، بلكه میخواستيم يك پديدهای ايجاد شود كه دنيا را فرا بگيرد كه البته شرطاش تشكيل دولت اسلامی و جامعه اسلامی است.
(بیانات در دیدار با جمعی از تمدنپژوهان / 11 بهمن 1397)
@tamadone_novine_islami
(بیانات در دیدار با جمعی از تمدنپژوهان / 11 بهمن 1397)
@tamadone_novine_islami
آگهی تبلیغاتی متفاوت از کُمپانی تیغ ژیلت!
توصیه برای انجامِ امر به معروف و نهی از منکر در جامعه
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#اصلاحگری_اجتماعی
@tamadone_novine_islami
توصیه برای انجامِ امر به معروف و نهی از منکر در جامعه
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#اصلاحگری_اجتماعی
@tamadone_novine_islami
بهسوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_چهارم) بهای دسترسی به حقیقت چیست؟ گزارشی از کتاب «هرمنوتیک سوژه درسگفتارهای میشل فوکو در کلژدوفرانس» ✍#نوشتۀ: محمد ملاعباسی 🔸بسیاری معتقدند فوکو از سالهای ۷۸-۷۹ (56 و 57 شمسی) رفته رفته تغییر جهت بزرگی در برنامههای پژوهشی…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_پنجم)
ميشل فوكو و تحيّر فلسفی - جامعه شناختی در تبيين انقلاب اسلامی
✍#نويسنده: احسان شاكری
🔸#مقدمه
فوكو از منظر فرهنگی، انقلاب ايران را تحليل میكند. انديشمندان مختلف و صاحبنامی از مناظر متفاوت به پديده انقلاب نگاه كردهاند. گروهی عامل وقوع انقلاب را اقتصادی، گروهی سياسی، گروهی روانشناسانه (فردی و جمعی) و... ديدهاند ولی فوكو به عامل فرهنگ نظر دارد. او از فرهنگ اسلامی و شيعی به عنوان يك پتانسيل قوی سخن به ميان میآورد .
🔸ميشل فوكو در تحليل رهيافتهای انقلابی میگويد:
«ما در صورتی يك انقلاب را به رسميت میشناسيم كه دو ديناميك را در آن مشاهده كنيم: يكی، ديناميك تضادهای درون جامعه يعنی ديناميك مبارزه طبقاتی يا ديناميك رويارويیهای بزرگ اجتماعی و ديگری، ديناميك سياسی يعنی حضور يك پيشگام، يعنی يك طبقه، حزب يا ايدئولوژی سياسی و خلاصه نيروی پيشتازی كه همه ملت را به دنبال خود میكشد. اما آنچه در ايران روی داد هيچ يك از اين دو ديناميك را كه براي ما نشانهها و علامتهای روشن پديدههای انقلابیاند، ندارد. جنبش انقلابی كه فقدان جايگاه مبارزه طبقاتی و تضادهای درونی جامعه و يك پيشگام را (كه قالب عمومی رهيافتهای غربی در تحليل انقلابها است) در آن مشخص كرد، از نظر ما چه میتواند باشد؟»
🔸تحيّر متفكرينی چون ميشل فوكو در شناخت و تبيين انقلاب اسلامی اگر چه بيانگر عظمت انقلاب در دگرگونیهای دوران جديد است اما از جهت ديگر نارسايی قالبهای نظری فلسفه سياسی غرب را در تبيين انقلاب اسلامی نيز اثبات میكند. فوكو حتی اگر در تبيين و تحليل بنيادهای نظری انقلاب اسلامی به رهيافت جديدی نرسيده باشد، شجاعت و جسارت او در ساختارشكنی سيطره قالبهای نظری حاكم بر جنبشهای انقلابی در غرب، قابل تقدير است و تحيّر فلسفی ـ جامعهشناختی او را در فهم انقلاب اسلامی، بايد تحير مبتنی بر معرفتشناسی انتقادی اين متفكر دانست. از اين زاويه، نقد و توصيف چنين ديدگاههايی در شناخت ماهيت منحصر بفرد انقلاب اسلامی بیتأثير نيست. اگر چه، تأييد يا تكذيب اينگونه نظريات هيچ تأثيری در اصالت انقلاب اسلامی ندارد.
🔸انقلاب اسلامی با همه اركانش نمايانگر اراده مطلق جمعی مردم ايران در نفي رژيم كهنه و پوسيده شاهنشاهی، طرد نظريههای سياسی و اجتماعی غرب و پايهريزی يك نظم جديد مبتنی بر باورها و ارزشهای نهادينه شده جامعه است. نظمی كه آرمانهای خود را در اعتقادات اسلامی جستجو میكند. مقاله زیر كه توسط دکتر احسان شاكری از دانشپژوهان انديشههای سياسی اسلام و ايران نوشته شده است تلاش میكند تحيّر فلسفی ـ سياسی اين متفكر فرانسوی را در تبيين انقلاب اسلامی نشان دهد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/211509
ا--------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
ميشل فوكو و تحيّر فلسفی - جامعه شناختی در تبيين انقلاب اسلامی
✍#نويسنده: احسان شاكری
🔸#مقدمه
فوكو از منظر فرهنگی، انقلاب ايران را تحليل میكند. انديشمندان مختلف و صاحبنامی از مناظر متفاوت به پديده انقلاب نگاه كردهاند. گروهی عامل وقوع انقلاب را اقتصادی، گروهی سياسی، گروهی روانشناسانه (فردی و جمعی) و... ديدهاند ولی فوكو به عامل فرهنگ نظر دارد. او از فرهنگ اسلامی و شيعی به عنوان يك پتانسيل قوی سخن به ميان میآورد .
🔸ميشل فوكو در تحليل رهيافتهای انقلابی میگويد:
«ما در صورتی يك انقلاب را به رسميت میشناسيم كه دو ديناميك را در آن مشاهده كنيم: يكی، ديناميك تضادهای درون جامعه يعنی ديناميك مبارزه طبقاتی يا ديناميك رويارويیهای بزرگ اجتماعی و ديگری، ديناميك سياسی يعنی حضور يك پيشگام، يعنی يك طبقه، حزب يا ايدئولوژی سياسی و خلاصه نيروی پيشتازی كه همه ملت را به دنبال خود میكشد. اما آنچه در ايران روی داد هيچ يك از اين دو ديناميك را كه براي ما نشانهها و علامتهای روشن پديدههای انقلابیاند، ندارد. جنبش انقلابی كه فقدان جايگاه مبارزه طبقاتی و تضادهای درونی جامعه و يك پيشگام را (كه قالب عمومی رهيافتهای غربی در تحليل انقلابها است) در آن مشخص كرد، از نظر ما چه میتواند باشد؟»
🔸تحيّر متفكرينی چون ميشل فوكو در شناخت و تبيين انقلاب اسلامی اگر چه بيانگر عظمت انقلاب در دگرگونیهای دوران جديد است اما از جهت ديگر نارسايی قالبهای نظری فلسفه سياسی غرب را در تبيين انقلاب اسلامی نيز اثبات میكند. فوكو حتی اگر در تبيين و تحليل بنيادهای نظری انقلاب اسلامی به رهيافت جديدی نرسيده باشد، شجاعت و جسارت او در ساختارشكنی سيطره قالبهای نظری حاكم بر جنبشهای انقلابی در غرب، قابل تقدير است و تحيّر فلسفی ـ جامعهشناختی او را در فهم انقلاب اسلامی، بايد تحير مبتنی بر معرفتشناسی انتقادی اين متفكر دانست. از اين زاويه، نقد و توصيف چنين ديدگاههايی در شناخت ماهيت منحصر بفرد انقلاب اسلامی بیتأثير نيست. اگر چه، تأييد يا تكذيب اينگونه نظريات هيچ تأثيری در اصالت انقلاب اسلامی ندارد.
🔸انقلاب اسلامی با همه اركانش نمايانگر اراده مطلق جمعی مردم ايران در نفي رژيم كهنه و پوسيده شاهنشاهی، طرد نظريههای سياسی و اجتماعی غرب و پايهريزی يك نظم جديد مبتنی بر باورها و ارزشهای نهادينه شده جامعه است. نظمی كه آرمانهای خود را در اعتقادات اسلامی جستجو میكند. مقاله زیر كه توسط دکتر احسان شاكری از دانشپژوهان انديشههای سياسی اسلام و ايران نوشته شده است تلاش میكند تحيّر فلسفی ـ سياسی اين متفكر فرانسوی را در تبيين انقلاب اسلامی نشان دهد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/211509
ا--------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
www.noormags.ir
میشل فوکو و تحیر فلسفی- جامعه شناختی در تبیین انقلاب اسلامی-پایگاه مجلات تخصصی نور
احسان شاکری ; مجله: پانزده خرداد ; زمستان 1384 - شماره 6 ;
✅نقش طبقۀ متوسط سنتی در انقلاب اسلامی
🔸ستون فقرات نهضت آیت الله خمینی را اعضای طبقه متوسط سنتی به ویژه بازاریان و روحانیون تشکیل میدادند. آنها کاملاً به وی وفادار بودند، زیرا به زبان آنها سخن میگفت: به نظر میرسید [امام خمینی] همان فضایل موجود در حضرت علی(ع) - شجاعت، درستکاری، و هوشمندی سیاسی - را دارد و تا حدی هم رژیم با اعلان جنگ علیه بازاریان و نهادهای دینی، مخالفان میانهرو و حتی روحانیون غیر سیاسی را به آغوش او انداخته بود. بنابراین، بازاریان و نهادهای دینی که تا آن هنگام تنها بخشهای مستقل از دولت بودند، امکانات مالی بسیار و یک شبکه سازمانی گسترده را در اختیار آیت الله خمینی قرار دادند. خلاصه آنکه، دولت [شاه] در آستانه انقلاب همه گروههای سیاسی را برهم زده، و اعضای اصلی آنها را سرکوب کرد؛ اما هنوز بر بازار، مساجد و وعاظ و سخنرانان این مساجد مسلط نشده بود. پس شگفتآور نبود که بازار کانون اصلی انقلاب شد.
🔹#منبع: ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان، نشر نی، چاپ نوزدهم، سال 1391، ص 657.
🔻#کلید_واژهها:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_انقلاب_اسلامی #نهضت_امام_خمینی #طبقۀ_متوسط_سنتی #کتاب_ایران_بین_دو_انقلاب #یرواند_آبراهامیان
ا--------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
🔸ستون فقرات نهضت آیت الله خمینی را اعضای طبقه متوسط سنتی به ویژه بازاریان و روحانیون تشکیل میدادند. آنها کاملاً به وی وفادار بودند، زیرا به زبان آنها سخن میگفت: به نظر میرسید [امام خمینی] همان فضایل موجود در حضرت علی(ع) - شجاعت، درستکاری، و هوشمندی سیاسی - را دارد و تا حدی هم رژیم با اعلان جنگ علیه بازاریان و نهادهای دینی، مخالفان میانهرو و حتی روحانیون غیر سیاسی را به آغوش او انداخته بود. بنابراین، بازاریان و نهادهای دینی که تا آن هنگام تنها بخشهای مستقل از دولت بودند، امکانات مالی بسیار و یک شبکه سازمانی گسترده را در اختیار آیت الله خمینی قرار دادند. خلاصه آنکه، دولت [شاه] در آستانه انقلاب همه گروههای سیاسی را برهم زده، و اعضای اصلی آنها را سرکوب کرد؛ اما هنوز بر بازار، مساجد و وعاظ و سخنرانان این مساجد مسلط نشده بود. پس شگفتآور نبود که بازار کانون اصلی انقلاب شد.
🔹#منبع: ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان، نشر نی، چاپ نوزدهم، سال 1391، ص 657.
🔻#کلید_واژهها:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_انقلاب_اسلامی #نهضت_امام_خمینی #طبقۀ_متوسط_سنتی #کتاب_ایران_بین_دو_انقلاب #یرواند_آبراهامیان
ا--------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
وقتی ما صحبت از تمدنسازی میکنیم، فقط نمیخواهیم یک حرف را از سطح سیاسی عمیقتر کنیم؛ گو اینکه خیلی از انقلابهای بزرگ مانند انقلاب هند در همین سطح سیاسی باقی ماند و عمیقتر نشد. بلکه باید توجه کرد که شعار تمدن، طبیعتش بشری و جهانی است و باید به نحوی ارائه شود که مورد پذیرش عموم مردم قرارگیرد. البته شرط این جهانیشدن هم منوط به تشکیل جامعه اسلامی و شرط تشکیل جامعه اسلامی هم، تشکیل حکومت [و دولت] اسلامی است.
(بیانات در دیدار با جمعی از تمدنپژوهان / 11 بهمن 1397)
@tamadone_novine_islami
(بیانات در دیدار با جمعی از تمدنپژوهان / 11 بهمن 1397)
@tamadone_novine_islami
⭕️15 بهمنماه 1357، اولین گام برای نظامسازی بر اساس اهداف انقلاب اسلامی
🔸امام خمینی پس از ورود به ایران در 12 بهمن 1357 طی سخنرانی در بهشت زهرا در فرازی پرشور از سخنان خود وعده دادند که: «من دولت تعیین میکنم! من تو دهن این دولت میزنم! من دولت تعیین میکنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد...» دو روز بعد (شامگاه 14 بهمن) جلسه مهمی با حضور اعضای شورای انقلاب اسلامی در اقامتگاه امام در دبستان علوی شماره 2 در خیابان عینالدوله (ایران) برگزار شد و تا ساعت 11 شب ادامه داشت. در این جلسه مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر تعیین شد و حکم وی که تاریخ 6 ربیع الاول 1399 [15 بهمن 57] را بر پیشانی داشت، صادر شد. روز 16 بهمن مراسمی در آمفی تئاتر مدرسه علوی برگزار گردید و حکم نخست وزیری به او اعطا شد. این مراسم ساعت 5:30 بعد از ظهر با حضور جمع زیادی از خبرنگاران داخلی و خارجی با سخنان امام آغاز شد. امام در بخشی از سخنان خود تاکید کردند که انتخاب مهندس بازرگان به پیشنهاد و نظر شورای انقلاب بوده است: ایشان وزرای خود را تعیین می کنند و به ما معرفی میکنند تا شورای انقلاب ما که پیشنهادش و نظرش این بود که ایشان رئیس دولت باشد وزرای شان را بررسی میکنند و ان شاءالله مسائل به طور سهل و خوبی انجام بگیرد. امام سپس تلویحاً بختیار را از مخالفت با دولت موقت بر حذر داشتند. پس از پایان سخنان امام، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی متن فرمان نخست وزیری بازرگان را قرائت کرد:👇
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
6 ربیع الاول 1399
جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان
بنا به پیشنهاد شوراى انقلاب، بر حَسَب حق شرعى و حق قانونى ناشى از آراى اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طى اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبرى جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادى که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعى که از سوابقتان در مبارزات اسلامى و ملى دارم، جنابعالى را بدون در نظر گرفتن روابط حزبى و بستگى به گروهى خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مىنمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندم و رجوع به آراى عمومى ملت درباره تغییر نظام سیاسى کشور به جمهورى اسلامى و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسى نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسى جدید را بدهید.
مقتضى است که اعضاى دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطى که مشخص نمودهام تعیین و معرفى نمایید.
کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکارى کامل نموده و رعایت انضباط را براى وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند نمود.
موفقیت شما و دولت موقت را در این مرحله حساس تاریخى از خداوند متعال مسألت مىنمایم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
🔻کلیدواژهها:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_سیاسی #تاریخ_انقلاب_اسلامی #دولت_موقت #حکم_نخستوزیری #مهندس_مهدی_بازرگان
ا--------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
🔸امام خمینی پس از ورود به ایران در 12 بهمن 1357 طی سخنرانی در بهشت زهرا در فرازی پرشور از سخنان خود وعده دادند که: «من دولت تعیین میکنم! من تو دهن این دولت میزنم! من دولت تعیین میکنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد...» دو روز بعد (شامگاه 14 بهمن) جلسه مهمی با حضور اعضای شورای انقلاب اسلامی در اقامتگاه امام در دبستان علوی شماره 2 در خیابان عینالدوله (ایران) برگزار شد و تا ساعت 11 شب ادامه داشت. در این جلسه مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر تعیین شد و حکم وی که تاریخ 6 ربیع الاول 1399 [15 بهمن 57] را بر پیشانی داشت، صادر شد. روز 16 بهمن مراسمی در آمفی تئاتر مدرسه علوی برگزار گردید و حکم نخست وزیری به او اعطا شد. این مراسم ساعت 5:30 بعد از ظهر با حضور جمع زیادی از خبرنگاران داخلی و خارجی با سخنان امام آغاز شد. امام در بخشی از سخنان خود تاکید کردند که انتخاب مهندس بازرگان به پیشنهاد و نظر شورای انقلاب بوده است: ایشان وزرای خود را تعیین می کنند و به ما معرفی میکنند تا شورای انقلاب ما که پیشنهادش و نظرش این بود که ایشان رئیس دولت باشد وزرای شان را بررسی میکنند و ان شاءالله مسائل به طور سهل و خوبی انجام بگیرد. امام سپس تلویحاً بختیار را از مخالفت با دولت موقت بر حذر داشتند. پس از پایان سخنان امام، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی متن فرمان نخست وزیری بازرگان را قرائت کرد:👇
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
6 ربیع الاول 1399
جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان
بنا به پیشنهاد شوراى انقلاب، بر حَسَب حق شرعى و حق قانونى ناشى از آراى اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طى اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبرى جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادى که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعى که از سوابقتان در مبارزات اسلامى و ملى دارم، جنابعالى را بدون در نظر گرفتن روابط حزبى و بستگى به گروهى خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مىنمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندم و رجوع به آراى عمومى ملت درباره تغییر نظام سیاسى کشور به جمهورى اسلامى و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسى نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسى جدید را بدهید.
مقتضى است که اعضاى دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطى که مشخص نمودهام تعیین و معرفى نمایید.
کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکارى کامل نموده و رعایت انضباط را براى وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند نمود.
موفقیت شما و دولت موقت را در این مرحله حساس تاریخى از خداوند متعال مسألت مىنمایم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
🔻کلیدواژهها:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_سیاسی #تاریخ_انقلاب_اسلامی #دولت_موقت #حکم_نخستوزیری #مهندس_مهدی_بازرگان
ا--------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
🔸برگزاری کارگاه آموزشی متُد نقد کُتب تخصصی «علم دینی»، توسط دکتر سیدحسین حسینی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔻#زمان:
8 و 9 اسفندماه 1397
🔸با ارائه گواهینامۀ معتبر و مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دارای ارزش علمی-اداری و قابل ترجمه
🔸نشانی: تهران، بزرگراه کردستان- نبش خیابان دکتر صادق آئینهوند (64 غربی)، مرکز آموزشهای آزاد تخصصی علوم انسانی
🔸اطلاعات بیشتر و ثبتنام:↙️
Tam.ihcs.ac.ir
Sapp.ir/tamihcs
🔸تلفن مشاوره: 02188624485
@tamadone_novine_islami
🔻#زمان:
8 و 9 اسفندماه 1397
🔸با ارائه گواهینامۀ معتبر و مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دارای ارزش علمی-اداری و قابل ترجمه
🔸نشانی: تهران، بزرگراه کردستان- نبش خیابان دکتر صادق آئینهوند (64 غربی)، مرکز آموزشهای آزاد تخصصی علوم انسانی
🔸اطلاعات بیشتر و ثبتنام:↙️
Tam.ihcs.ac.ir
Sapp.ir/tamihcs
🔸تلفن مشاوره: 02188624485
@tamadone_novine_islami
Forwarded from اتچ بات
⭕️بینش تمدنی؛ بایستگیها و چالشهای آن در ایران کنونی
(متن سخنان حجتالاسلام دکتر محسن الویری در محضر رهبر معظم انقلاب در جلسۀ 11 بهمن 1397)
🔸چیستی بینش تمدنی
با این پیش فرض که تمدن و یا لااقل لایه هایی از آن مقوله ای مدیریت پذیر است، مجموعه مباحث و فعالیتهای معطوف به تمدن را می توان به سه دسته #کنشی، #دانشی و #بینشی تقسیم کرد. کنشها #رفتارهای_تمدنساز هستند و از بالاترین سطوح فعالیتهای جهانی تا خُردترین فعالیتهای میدانی در یک محله و حتی خانواده را در بر میگیرد. فعالیتهای دانشی هم که در بر دارنده مجموعه مطالعات و پژوهشهایی است که برای واکاوی و تبیین ابعاد مختلف نظری و تاریخی و عینی تمدن صورت میبندد؛ اما بینش تمدنی که شاید بتوان آن را بر آمده از آبشخورهای معرفتی و دانشی و انگیزشی شمرد، حد میان دانش و کنش است، همان چیزی است که گاه از آن با تعابیری دیگر مانند #تمدن_اندیشی، #رویکرد_تمدنی، #روحیه_تمدنی، #فهم_تمدنی، #درک_تمدنی و #دغدغه_تمدنی هم یاد میشود.
🔸بینش تمدنی یعنی نگریستن به مسائل مختلف در افق گسترده ترین واحد اجتماعی و نگاه کردن به تمام مسائل فرد و جامعه با نگاهی فرازمانی و فرامکانی در بالاترین حد ممکن زیست اجتماعی بشر در دایرهای فراختر از نگاه جهانی؛ (زیرا نگاه جهانی محدود به اکنون جهان است و نگاه تمدنی گذشته و حال و آینده را در برمیگیرد.)
🔹کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------ا
متن کامل این مطلب را در فایل زیر بخوانید:↙️
(متن سخنان حجتالاسلام دکتر محسن الویری در محضر رهبر معظم انقلاب در جلسۀ 11 بهمن 1397)
🔸چیستی بینش تمدنی
با این پیش فرض که تمدن و یا لااقل لایه هایی از آن مقوله ای مدیریت پذیر است، مجموعه مباحث و فعالیتهای معطوف به تمدن را می توان به سه دسته #کنشی، #دانشی و #بینشی تقسیم کرد. کنشها #رفتارهای_تمدنساز هستند و از بالاترین سطوح فعالیتهای جهانی تا خُردترین فعالیتهای میدانی در یک محله و حتی خانواده را در بر میگیرد. فعالیتهای دانشی هم که در بر دارنده مجموعه مطالعات و پژوهشهایی است که برای واکاوی و تبیین ابعاد مختلف نظری و تاریخی و عینی تمدن صورت میبندد؛ اما بینش تمدنی که شاید بتوان آن را بر آمده از آبشخورهای معرفتی و دانشی و انگیزشی شمرد، حد میان دانش و کنش است، همان چیزی است که گاه از آن با تعابیری دیگر مانند #تمدن_اندیشی، #رویکرد_تمدنی، #روحیه_تمدنی، #فهم_تمدنی، #درک_تمدنی و #دغدغه_تمدنی هم یاد میشود.
🔸بینش تمدنی یعنی نگریستن به مسائل مختلف در افق گسترده ترین واحد اجتماعی و نگاه کردن به تمام مسائل فرد و جامعه با نگاهی فرازمانی و فرامکانی در بالاترین حد ممکن زیست اجتماعی بشر در دایرهای فراختر از نگاه جهانی؛ (زیرا نگاه جهانی محدود به اکنون جهان است و نگاه تمدنی گذشته و حال و آینده را در برمیگیرد.)
🔹کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------ا
متن کامل این مطلب را در فایل زیر بخوانید:↙️
Telegram
attach 📎
تمدن نوين اسلامی را به مردم خودمان و مردم دنيا، به صورت قابل فهم معرفی كنيد. متأسفانه جهان اسلام و حتی برخی از مردم خود ما، هنوز مرعوب غرب هستند و درك صحيحی از تمدن نوين اسلامی ندارند.
(بیانات در دیدار با جمعی از تمدنپژوهان / 11 بهمن 1397)
@tamadone_novine_islami
(بیانات در دیدار با جمعی از تمدنپژوهان / 11 بهمن 1397)
@tamadone_novine_islami