🔻 #تلنگر/ بهمناسبت روز جهانی فلسفه!
امتحان پایانی درس فلسفه بود.
استاد فقط یک سوال مطرح کرده بود! سوال این بود:
شما چگونه میتوانید مرا متقاعد کنید که صندلی جلوی شما نامرئی است؟
تقریباً یک ساعت زمان برد تا دانشجویان توانستند پاسخهای خود را در برگه امتحانیشان بنویسند، به غیر از یک دانشجوی که تنها 10 ثانیه طول کشید تا جواب را بنویسد!
چند روز بعد که استاد نمرههای دانشجویان را اعلام کرد، آن دانشجو بالاترین نمره کلاس را گرفته بود!
او در جواب فقط نوشته بود:
«کدام صندلی؟!»
مسائل ساده را پیچیده نکنید!
۲۴#_آبان_۱۳۹۷ روز جهانی فلسفه گرامی باد
@tamadone_novine_islami
امتحان پایانی درس فلسفه بود.
استاد فقط یک سوال مطرح کرده بود! سوال این بود:
شما چگونه میتوانید مرا متقاعد کنید که صندلی جلوی شما نامرئی است؟
تقریباً یک ساعت زمان برد تا دانشجویان توانستند پاسخهای خود را در برگه امتحانیشان بنویسند، به غیر از یک دانشجوی که تنها 10 ثانیه طول کشید تا جواب را بنویسد!
چند روز بعد که استاد نمرههای دانشجویان را اعلام کرد، آن دانشجو بالاترین نمره کلاس را گرفته بود!
او در جواب فقط نوشته بود:
«کدام صندلی؟!»
مسائل ساده را پیچیده نکنید!
۲۴#_آبان_۱۳۹۷ روز جهانی فلسفه گرامی باد
@tamadone_novine_islami
#معرفی_کتاب:
"درآمدی بر اجتهاد تمدّنساز"
مولف: علیرضا اعرافی
ویراستار: حامد عبداللهی
تحقیق و تنظیم کتاب: علی بخشی
ناشر کتاب: موسسه اشراق و عرفان
@tamadone_novine_islami
"درآمدی بر اجتهاد تمدّنساز"
مولف: علیرضا اعرافی
ویراستار: حامد عبداللهی
تحقیق و تنظیم کتاب: علی بخشی
ناشر کتاب: موسسه اشراق و عرفان
@tamadone_novine_islami
"کتاب مادر تمدنها و عصاره آنها و یکی از جلوههای کمال بشری است"
۲۴ آبان روز کتاب و کتابخوانی گرامی باد
@tamadone_novine_islami
۲۴ آبان روز کتاب و کتابخوانی گرامی باد
@tamadone_novine_islami
سخنی با اعضاء و مخاطبین محترم کانالِ بهسوی تمدن نوین اسلامی
سلام و عرض ارادت خدمت تمام دوستانی که از 13 خردادماه 1395 در مدت بیش از دوسالونیم، این افتخار را به بنده دادند تا در این کانال میزبان حضور مهربانشان باشم. دوستان فرهیختهای که صبورانه و دقیق مطالب کانال را که با #رویکرد_تمدنی منتشر میشد پیگیری میکردند. مدتی بود که بنا به دلایلی توفیق نداشتم کانال را بهروز کنم و مطالب جدید در آن بارگذاری و منتشر نمایم.
لذا ضمن سپاس و تشکر از تمام اعضاء و مخاطبین محترم که با تداوم حضورشان در کانال، مشوّق و امیدبخش نگارنده برای ادامۀ این راه بودند بهاطلاع میرسانم، در نظر است تا در فعالیّت مجدد کانال علاوه بر مطالب تمدنی، در رویکرد جدید، مطالب و مباحثی دیگری هم منتشر شود. متن، نقد، نظر و تحلیل در حوزۀ #تاریخ_معاصر، در زیرشاخههای #تاریخ_سیاسی، #تاریخ_اجتماعی و #تاریخ_فرهنگی محوریترینِ این موضوعات خواهد بود.
در پایان امیدوارم در این رویکرد جدید با بهرهمندی از نظرات، پیشنهادات و یادداشتهای شما عزیزان مطلب و مباحث سودمندی در کانال منتشر شود.
#جواد_بهروزفخر
ا-----------------------------ا
https://t.me/tamadone_novine_islami
سلام و عرض ارادت خدمت تمام دوستانی که از 13 خردادماه 1395 در مدت بیش از دوسالونیم، این افتخار را به بنده دادند تا در این کانال میزبان حضور مهربانشان باشم. دوستان فرهیختهای که صبورانه و دقیق مطالب کانال را که با #رویکرد_تمدنی منتشر میشد پیگیری میکردند. مدتی بود که بنا به دلایلی توفیق نداشتم کانال را بهروز کنم و مطالب جدید در آن بارگذاری و منتشر نمایم.
لذا ضمن سپاس و تشکر از تمام اعضاء و مخاطبین محترم که با تداوم حضورشان در کانال، مشوّق و امیدبخش نگارنده برای ادامۀ این راه بودند بهاطلاع میرسانم، در نظر است تا در فعالیّت مجدد کانال علاوه بر مطالب تمدنی، در رویکرد جدید، مطالب و مباحثی دیگری هم منتشر شود. متن، نقد، نظر و تحلیل در حوزۀ #تاریخ_معاصر، در زیرشاخههای #تاریخ_سیاسی، #تاریخ_اجتماعی و #تاریخ_فرهنگی محوریترینِ این موضوعات خواهد بود.
در پایان امیدوارم در این رویکرد جدید با بهرهمندی از نظرات، پیشنهادات و یادداشتهای شما عزیزان مطلب و مباحث سودمندی در کانال منتشر شود.
#جواد_بهروزفخر
ا-----------------------------ا
https://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
اگر هیچ توجهی به کلمات نکنیم، ممکن است مثل آن آدم اتوکشیدۀ منزویای بشویم که ماشینِ حرکتِ دائمیِ جديد به شیوه قدیمی اختراع میکند بدون هیچ اطلاعی از نقشههای قبلی، و سپس از اینکه ماشین کار نمیکند متعجب میشود. چنانچه ما توجه خود را صرفاً محدود کنیم به زبان ویژه امروز -یعنی اگر خود را منحصراً وقف [مطالب و] ادبیات مدرن کنیم، این فکر به سرمان میافتد که جهان در حال پیشرفت است، در حالیکه تنها در حال تکرار شدن است... صرفاً وقتی آدم چیزهایی را میخواند که مدتها پیش نوشته شده، در مییابد که بهترین چیزهای قدیمی تا چه اندازه مطلقاً مدرناند.
#کتابِ لذت خواندن در عصر حواس پرتی (نوشته آلن جیکوبز - ترجمه علی امیری)، انتشارات ترجمان، ص 61
@tamadone_novine_islami
#کتابِ لذت خواندن در عصر حواس پرتی (نوشته آلن جیکوبز - ترجمه علی امیری)، انتشارات ترجمان، ص 61
@tamadone_novine_islami
⭕️منابع تاریخ شفاهی و نقش آن در بازخوانی تاریخ معاصر
✍... حمید قزوینی
🔸یکی از ویژگیهای تاریخ شفاهی که در همایشهای تخصصی و مقالات کارشناسان این رشته همواره بر آن تاکید میشود، دموکراتیک شدن تاریخنگاری و تولید منابع قابل اعتماد برای مورخان، پژوهشگران و علاقمندان رویدادهای تاریخی است. در روزهای اخیر اظهارات سید محمد موسوی خوئینیها و بیان خاطراتی درباره [مرحوم] هاشمی رفسنجانی، که در آن اشارهای هم به رابطه [شهید] مصطفی چمران و امام موسی صدر با انقلاب اسلامی شده بود، بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. این مصاحبه واکنش دو گروه را برانگیخت. گروه اول مدافعان آقای هاشمی رفسنجانی (عمدتاً از یک طیف سیاسی) بودند که به جای نقد خاطرات آقای موسوی خوئینی یا بیان خاطراتی در پاسخ وی، با طرح مطالبی عمدتاً تحلیلی سعی در تخطئه او داشتند.
🔸گروه دوم افرادی بودند که با سلایق مختلف سیاسی و فرهنگی و بدون هماهنگی قبلی، بر اساس تشخیص و زاویهی نگاه خود در دفاع از شهید چمران و امام موسی صدر با اتکا و استناد به خاطرات و مصاحبههای تاریخ شفاهی که در گذشته منتشر شده به نقد سخنان موسوی خوئینیها پرداختند. در حقیقت این گروه نشان دادند که منابع تاریخ شفاهی تا چه اندازه میتواند مورد استناد و استفاده علاقمندان به بازخوانی تاریخ قرار گیرد. روشی که ترویج آن میتواند جامعه را از تندروی دور کرده و اجازه دهد مخاطبان خود به تحلیل رویدادها و ارزیابی منابع بپردازند.
🔹نقل از کانال انجمن تاریخ شفاهی ایران
🔻برچسبها
#تاریخ_شفاهی #موسوی_خوئینیها #هاشمی_رفسنجانی #مصطفی_چمران #امام_موسی_صدر #انقلاب_اسلامی #حمید_قزوینی
ا---------------------------ا
@tamadone_novine_islami
✍... حمید قزوینی
🔸یکی از ویژگیهای تاریخ شفاهی که در همایشهای تخصصی و مقالات کارشناسان این رشته همواره بر آن تاکید میشود، دموکراتیک شدن تاریخنگاری و تولید منابع قابل اعتماد برای مورخان، پژوهشگران و علاقمندان رویدادهای تاریخی است. در روزهای اخیر اظهارات سید محمد موسوی خوئینیها و بیان خاطراتی درباره [مرحوم] هاشمی رفسنجانی، که در آن اشارهای هم به رابطه [شهید] مصطفی چمران و امام موسی صدر با انقلاب اسلامی شده بود، بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. این مصاحبه واکنش دو گروه را برانگیخت. گروه اول مدافعان آقای هاشمی رفسنجانی (عمدتاً از یک طیف سیاسی) بودند که به جای نقد خاطرات آقای موسوی خوئینی یا بیان خاطراتی در پاسخ وی، با طرح مطالبی عمدتاً تحلیلی سعی در تخطئه او داشتند.
🔸گروه دوم افرادی بودند که با سلایق مختلف سیاسی و فرهنگی و بدون هماهنگی قبلی، بر اساس تشخیص و زاویهی نگاه خود در دفاع از شهید چمران و امام موسی صدر با اتکا و استناد به خاطرات و مصاحبههای تاریخ شفاهی که در گذشته منتشر شده به نقد سخنان موسوی خوئینیها پرداختند. در حقیقت این گروه نشان دادند که منابع تاریخ شفاهی تا چه اندازه میتواند مورد استناد و استفاده علاقمندان به بازخوانی تاریخ قرار گیرد. روشی که ترویج آن میتواند جامعه را از تندروی دور کرده و اجازه دهد مخاطبان خود به تحلیل رویدادها و ارزیابی منابع بپردازند.
🔹نقل از کانال انجمن تاریخ شفاهی ایران
🔻برچسبها
#تاریخ_شفاهی #موسوی_خوئینیها #هاشمی_رفسنجانی #مصطفی_چمران #امام_موسی_صدر #انقلاب_اسلامی #حمید_قزوینی
ا---------------------------ا
@tamadone_novine_islami
🔻اگر ما بهسمت تمدن نوین اسلامی حرکت نکنیم چه میشود؟
اگر ما به سمت تمدن [نوین] اسلامی حرکت نکنیم، بیم آن میرود که در مرحله نظامسازی متوقف شویم. امروز در گسترۀ "جهانیشدن" و فراگیری مدرنیته، نظام ایدهآل، "لیبرال دموکراسی" است. پشتوانه لیبرال دموکراسی و در کل مدرنیسم، تمدن غربی است. حال اگر بخواهیم نظام سیاسی اسلامی مطلوب داشتهباشیم نمیتواند بدون پشتوانۀ تمدن اسلامی باشد. به بیان بهتر، ما بین دو حلقۀ تمدنی گذشته و آینده قرار گرفتهایم. یکی از کارکردهای #انقلاب_اسلامی وصل کردن این دو حلقه تمدنی به یکدیگر بوده است. به این معنا که انقلاب اسلامی خواسته "گسستگی مدرن" را به "پیوستگی اسلامی" تبدیل کند.
#دکتر_موسی_نجفی
@tamadone_novine_islami
اگر ما به سمت تمدن [نوین] اسلامی حرکت نکنیم، بیم آن میرود که در مرحله نظامسازی متوقف شویم. امروز در گسترۀ "جهانیشدن" و فراگیری مدرنیته، نظام ایدهآل، "لیبرال دموکراسی" است. پشتوانه لیبرال دموکراسی و در کل مدرنیسم، تمدن غربی است. حال اگر بخواهیم نظام سیاسی اسلامی مطلوب داشتهباشیم نمیتواند بدون پشتوانۀ تمدن اسلامی باشد. به بیان بهتر، ما بین دو حلقۀ تمدنی گذشته و آینده قرار گرفتهایم. یکی از کارکردهای #انقلاب_اسلامی وصل کردن این دو حلقه تمدنی به یکدیگر بوده است. به این معنا که انقلاب اسلامی خواسته "گسستگی مدرن" را به "پیوستگی اسلامی" تبدیل کند.
#دکتر_موسی_نجفی
@tamadone_novine_islami
⭕️لزوم نگاهی فلسفی به مسئله تغییر
🔸#تغییر از موضوعاتی است که ما کمتر مجال آن را یافتهایم که پیرامون آن به مطالعه، بررسی و تفکر بپردازیم. این در حالی است که همواره با این مفهوم مواجه و برخورد داریم. هر روزه در برون و درون خود با وضعیت و حالاتی روبرو میشویم که در مقایسه با قبل تفاوتهایی پیدا کردهاند، معمولاً در این شرایط است که مفهوم تغییر برای ما تداعی و دلالت مییابد.
🔸بخشی از آیه یازدهمِ سوره مبارکۀ رعد شامل گزارهای است که بسیار آن را شنیدهایم؛ " إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ " (خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!) قرآن در این گزاره، تغییرِ شرایط اجتماعی یک جامعه را مشروط به تغییرِ درونی افراد آن جامعه کرده است.
🔸آنچه که در این بخش از آیه، برجستگی ویژهای یافته، مسئله و موضوع #تغییر است. در نگاهی فلسفی به مفهوم تغییر، و تبیین فلسفی آن، پرسش از #چیستی، #چرایی و #چگونگی تغییر مطرح میگردد. اینکه اساساً ماهیت تغییر چیست؟ چرا و به چه دلیل و علت بوجود میآید؟ شکل، نوع و فرآیند کمی و کیفی آن چگونه است؟ ارتباط و نسبت فردی و اجتماعی آن به چه شکل است؟ و... پرسشهایی هستند که این نوع مواجه برای ما مطرح میکند.
🔸به نظر میرسد در این زمانه و زمینه، لازم باشد در کنار رویکرد تفسیری، فقهی و کلامی به سوره و آیات قرآنی، با تأمل و تعمق بیشتری از نظرگاه فلسفی به بررسی و تفکر پیرامون برخی از مفاهیم آن . شاید از این منظر شاهد فتح بابی دیگر در بهرهبرداری از دریای بیکران معارف قرآنی باشیم. انشاءالله!
🔹#جواد_بهروزفخر
@tamadone_novine_islami
🔸#تغییر از موضوعاتی است که ما کمتر مجال آن را یافتهایم که پیرامون آن به مطالعه، بررسی و تفکر بپردازیم. این در حالی است که همواره با این مفهوم مواجه و برخورد داریم. هر روزه در برون و درون خود با وضعیت و حالاتی روبرو میشویم که در مقایسه با قبل تفاوتهایی پیدا کردهاند، معمولاً در این شرایط است که مفهوم تغییر برای ما تداعی و دلالت مییابد.
🔸بخشی از آیه یازدهمِ سوره مبارکۀ رعد شامل گزارهای است که بسیار آن را شنیدهایم؛ " إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ " (خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!) قرآن در این گزاره، تغییرِ شرایط اجتماعی یک جامعه را مشروط به تغییرِ درونی افراد آن جامعه کرده است.
🔸آنچه که در این بخش از آیه، برجستگی ویژهای یافته، مسئله و موضوع #تغییر است. در نگاهی فلسفی به مفهوم تغییر، و تبیین فلسفی آن، پرسش از #چیستی، #چرایی و #چگونگی تغییر مطرح میگردد. اینکه اساساً ماهیت تغییر چیست؟ چرا و به چه دلیل و علت بوجود میآید؟ شکل، نوع و فرآیند کمی و کیفی آن چگونه است؟ ارتباط و نسبت فردی و اجتماعی آن به چه شکل است؟ و... پرسشهایی هستند که این نوع مواجه برای ما مطرح میکند.
🔸به نظر میرسد در این زمانه و زمینه، لازم باشد در کنار رویکرد تفسیری، فقهی و کلامی به سوره و آیات قرآنی، با تأمل و تعمق بیشتری از نظرگاه فلسفی به بررسی و تفکر پیرامون برخی از مفاهیم آن . شاید از این منظر شاهد فتح بابی دیگر در بهرهبرداری از دریای بیکران معارف قرآنی باشیم. انشاءالله!
🔹#جواد_بهروزفخر
@tamadone_novine_islami
مدرکگرایی در ایران از چه زمانی رواج داشت؟
#مدرکگرایی
#تاریخ_معاصر
#تاریخ_اجتماعی
🔸در دوره پهلوی نیز کیفیت دانشگاهها و مدارس در برخی از رشتهها با مشکلات عدیدهای مواجه بود و مدرکگرایی و صرفِ دریافت مدرک در اولویت بسیاری از دانشجویان قرار داشت. این موضوع در مواردی باعث افزایش چاپلوسی و پرداخت رشوه از سوی دانشجویان به اساتید نیز شده بود. در این خصوص سینتیا هلمز، همسر رئیس سازمان سیا و سفیر ایران در سالهای بین ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶، در کتاب خود چنین مینویسد:
«دانشگاهها و مدارس با مشکلات فراوانی روبرو بودند. از آن جمله کمبود کتابهای درسی، کتابخانههای غیر مجهز، فقدان هرگونه فعالیت تحقیقی، و ناراحتیها و اغتشاشهای دانشجویی را میتوان برشمرد. اما بعضی نکات مثبت هم وجود داشت، بخصوص در تحصیل پزشکی، مهندسی، و فنون. مکرراً خانمهایی را میدیدم که مهندس شیمی بودند.
🔸رئیس دانشگاه تهران میگفت نیمی از شاگردانش به خانوادههای کشاورزان تعلق دارند، لیکن در بیش از سه سالی که عضویت هیئت امنای دانشکده دماوند را عهدهدار بودم متوجه شدم که شاگردان به دریافت دانشنامه (مدرک) بیشتر علاقهمند بودند تا کسب علم. این طرز تلقی عمومیت داشت. شاگردان به هر تمهیدی برای گرفتن دانشنامه (مدرک) توسل میجستند. آسانترین رشتهها و استادان را انتخاب میکردند، تا کار کمتری انجام دهند. گاهی اوقات نزد استادان چاپلوسی میکردند و اگر مؤثر واقع نمیگردید رشوه میدادند. رئیس دانشکده کوچکی در ساحل دریای خزر را که از شرکت شاگردانی که بیش از میزان مقرر غیبت نموده بودند در امتحان نهائی جلوگیری کرده بود تا سر حد مرگ کتک زدند. شاگردان تا حد امکان استفاده از تعطیلات را کش میدادند، سه هفته در نوروز، یکماه رمضان، و بسیاری از تعطیلات پیش بینی نشده دیگر.»
🔹#منبع: سینتیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، چاپ ۱۳۷۰، ص۱۳۷ و ۱۳۸.
@tamadone_novine_islami
#مدرکگرایی
#تاریخ_معاصر
#تاریخ_اجتماعی
🔸در دوره پهلوی نیز کیفیت دانشگاهها و مدارس در برخی از رشتهها با مشکلات عدیدهای مواجه بود و مدرکگرایی و صرفِ دریافت مدرک در اولویت بسیاری از دانشجویان قرار داشت. این موضوع در مواردی باعث افزایش چاپلوسی و پرداخت رشوه از سوی دانشجویان به اساتید نیز شده بود. در این خصوص سینتیا هلمز، همسر رئیس سازمان سیا و سفیر ایران در سالهای بین ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶، در کتاب خود چنین مینویسد:
«دانشگاهها و مدارس با مشکلات فراوانی روبرو بودند. از آن جمله کمبود کتابهای درسی، کتابخانههای غیر مجهز، فقدان هرگونه فعالیت تحقیقی، و ناراحتیها و اغتشاشهای دانشجویی را میتوان برشمرد. اما بعضی نکات مثبت هم وجود داشت، بخصوص در تحصیل پزشکی، مهندسی، و فنون. مکرراً خانمهایی را میدیدم که مهندس شیمی بودند.
🔸رئیس دانشگاه تهران میگفت نیمی از شاگردانش به خانوادههای کشاورزان تعلق دارند، لیکن در بیش از سه سالی که عضویت هیئت امنای دانشکده دماوند را عهدهدار بودم متوجه شدم که شاگردان به دریافت دانشنامه (مدرک) بیشتر علاقهمند بودند تا کسب علم. این طرز تلقی عمومیت داشت. شاگردان به هر تمهیدی برای گرفتن دانشنامه (مدرک) توسل میجستند. آسانترین رشتهها و استادان را انتخاب میکردند، تا کار کمتری انجام دهند. گاهی اوقات نزد استادان چاپلوسی میکردند و اگر مؤثر واقع نمیگردید رشوه میدادند. رئیس دانشکده کوچکی در ساحل دریای خزر را که از شرکت شاگردانی که بیش از میزان مقرر غیبت نموده بودند در امتحان نهائی جلوگیری کرده بود تا سر حد مرگ کتک زدند. شاگردان تا حد امکان استفاده از تعطیلات را کش میدادند، سه هفته در نوروز، یکماه رمضان، و بسیاری از تعطیلات پیش بینی نشده دیگر.»
🔹#منبع: سینتیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، چاپ ۱۳۷۰، ص۱۳۷ و ۱۳۸.
@tamadone_novine_islami
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_اول)
🔸ایران شاهنشاهی و انقلابی ناشناخته!
در اواخر دهه 1970 میلادی، در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان، افسار گسیخته به سمت سکولاریسم و ارزشهای اومانیستی پیش میرفتند، در ایران، یکی از کشورهای اسلامی که دولتمردان آن به غرب گرایش داشتند و منافع ایالات متحده آمریکا در منطقه را تامین میکردند، انقلاب عظیمی با نگرش مذهبی و فریاد اسلامخواهی اتفاق افتاد که حیرت جهانیان را بر انگیخت و پرسشهای اساسی ایجاد کرد؛ مردم ایران چه میخواهند؟ و چرا بدنبال سرنگونی رژیمی هستند که ادعای سروری در خاورمیانه را دارد؟ آیا انقلاب ایران، نویدبخش ظهور گفتمان سیاسی ـ عرفانی جدیدی است که از دل مفاهیم و آموزههای مذهبی که در طی قرون متمادی میرفت که به فراموشی سپرده شود، سربرآورده است؟ آیا مفهوم قدرت در ایران تغییر پیدا کرده؟ چرا قدرتمند شدن رهبران انقلاب کنونی شباهتی به کسب قدرت در سایر نقاط دنیا ندارد؟ اینها سوالاتی بود که بسیاری از متفکران و سیاستمداران غربی را به پرسش پیرامون این انقلاب وامیداشت.
🔸از اینرو #میشل_فوکو فیلسوف فرانسوی به عنوان یک اندیشمند غربی بر آن شد تا ضمن شناخت بیشتر حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران، پاسخی برای پرسشهای فوق بیابد. به همین منظور در جریان قیام مردمی بر علیه رژیم پهلوی در سال 1357 طی دو سفر به ایران در شهریور و آبان همان سال بصورت میدانی به بررسی و مطالعه این انقلاب پرداخت و نتیجۀ یافتههای خود را طی مقالاتی در یکی از روزنامههای معروف ایتالیایی منتشر کرد.
🔸این کانال در نظر دارد بهمناسبت چهلسالگی انقلاب اسلامی طی یادداشتهای آتی به بازخوانی نظرات میشل فوکو در خصوص این انقلاب بپردازد. لذا دعوت میکنیم در یادداشتهای بعدی پیگیر این مطلب باشید.
#ادامه_دارد...
🔻برچسبها:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_سیاسی #انقلاب_اسلامی #میشل_فوکو #نظریههای_انقلاب
@tamadone_novine_islami
🔸ایران شاهنشاهی و انقلابی ناشناخته!
در اواخر دهه 1970 میلادی، در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان، افسار گسیخته به سمت سکولاریسم و ارزشهای اومانیستی پیش میرفتند، در ایران، یکی از کشورهای اسلامی که دولتمردان آن به غرب گرایش داشتند و منافع ایالات متحده آمریکا در منطقه را تامین میکردند، انقلاب عظیمی با نگرش مذهبی و فریاد اسلامخواهی اتفاق افتاد که حیرت جهانیان را بر انگیخت و پرسشهای اساسی ایجاد کرد؛ مردم ایران چه میخواهند؟ و چرا بدنبال سرنگونی رژیمی هستند که ادعای سروری در خاورمیانه را دارد؟ آیا انقلاب ایران، نویدبخش ظهور گفتمان سیاسی ـ عرفانی جدیدی است که از دل مفاهیم و آموزههای مذهبی که در طی قرون متمادی میرفت که به فراموشی سپرده شود، سربرآورده است؟ آیا مفهوم قدرت در ایران تغییر پیدا کرده؟ چرا قدرتمند شدن رهبران انقلاب کنونی شباهتی به کسب قدرت در سایر نقاط دنیا ندارد؟ اینها سوالاتی بود که بسیاری از متفکران و سیاستمداران غربی را به پرسش پیرامون این انقلاب وامیداشت.
🔸از اینرو #میشل_فوکو فیلسوف فرانسوی به عنوان یک اندیشمند غربی بر آن شد تا ضمن شناخت بیشتر حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران، پاسخی برای پرسشهای فوق بیابد. به همین منظور در جریان قیام مردمی بر علیه رژیم پهلوی در سال 1357 طی دو سفر به ایران در شهریور و آبان همان سال بصورت میدانی به بررسی و مطالعه این انقلاب پرداخت و نتیجۀ یافتههای خود را طی مقالاتی در یکی از روزنامههای معروف ایتالیایی منتشر کرد.
🔸این کانال در نظر دارد بهمناسبت چهلسالگی انقلاب اسلامی طی یادداشتهای آتی به بازخوانی نظرات میشل فوکو در خصوص این انقلاب بپردازد. لذا دعوت میکنیم در یادداشتهای بعدی پیگیر این مطلب باشید.
#ادامه_دارد...
🔻برچسبها:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_سیاسی #انقلاب_اسلامی #میشل_فوکو #نظریههای_انقلاب
@tamadone_novine_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻بازخوانی تاریخ انقلاب ۵۷
دستور ژنرال هایزر به فرماندهان ارتش شاه، برای شلیک بهسوی مردم
#هشتم_بهمن_۵۷
#تاریخ_سیاسی
#تاریخ_معاصر
@tamadone_novine_islami
دستور ژنرال هایزر به فرماندهان ارتش شاه، برای شلیک بهسوی مردم
#هشتم_بهمن_۵۷
#تاریخ_سیاسی
#تاریخ_معاصر
@tamadone_novine_islami
میشل فوکو فیلسوف فرانسوی:
«مسئله اسلام به عنوان یک نیروی سیاسی، یکی از مسائل اساسی زمان ما و سالهای آتی است.»
#میشل_فکو_و_انقلاب_اسلامی
@tamadone_novine_islami
«مسئله اسلام به عنوان یک نیروی سیاسی، یکی از مسائل اساسی زمان ما و سالهای آتی است.»
#میشل_فکو_و_انقلاب_اسلامی
@tamadone_novine_islami
بهسوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_اول) 🔸ایران شاهنشاهی و انقلابی ناشناخته! در اواخر دهه 1970 میلادی، در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان، افسار گسیخته به سمت سکولاریسم و ارزشهای اومانیستی پیش میرفتند، در ایران، یکی از کشورهای اسلامی که دولتمردان آن به غرب…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_دوم)
رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی
✍ #نوشتۀ: محمود خاتمی
🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی
🔸#مقدمه
میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارشهای روزنامهایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی ایران، بحث و جدل فراوان شده است. به هر حال، قرائتِ او از انقلاب ۱۹۷۸ و تأثیری که این انقلاب بر اندیشۀ او داشته است را به چندین شیوه تفسیر کردهاند. هدف این نوشتۀ کوتاه، روشن کردن این مسئله است که علاقۀ فوکو به انقلاب ایران، اساساً ریشه در رویکرد فلسفی او به غرب دارد (و نتیجتاً [تحلیلی] غربی باقی میماند). در این سیاق، به استراتژی اصلی قرائتهای او از انقلاب ایران رجوع خواهم کرد. بخشی از ادعایم در اینجا این است که انقلاب اسلامی ایران، استراتژی فوکو در رابطۀ دانش-قدرت را متأثر کرد، چرا که انقلاب اسلامی ایران، فوکو را در دوران معاصر با ظهور دین، به مثابۀ یک نیروی سیاسی آشکار مواجه نمود. در این سیاق، به کار شرقشناسان فرانسوی، لویی ماسینیون و هانری کربن باز میگردم تا ایدۀ نوظهورِ ایران را که به دنبال آن، قرائتی خاص از اسلام ایجاد میشود، آفتابی کنم. چنین قرائتی، از این ایده پشتیبانی میکند که در مجموع معضلههای فوکو دربارۀ دین، [دین] را به مثابۀ امری سیاسی در نظر میگیرد.
🔸دربارۀ دین و انقلاب
فوکو انقلاب ایران را در سیاقِ دیدگاه اصلی خود بررسی میکند، چشماندازی که از استراتژی او برای مرکززُدایی از سوژه، و تحقیق دربارۀ روابط دانش-قدرت، برآمده است. علاوه بر این، انتقاد او از دین هم مورد توجه بوده است، او تلاش میکند تا دین را با فرهنگ ادغام کند، و جنبۀ استعلایی دین را به نفع حضور همهجایی دین، کنار بزند؛ او میکوشد تا بدن و جنسیت را برای به روی زمین آوردنِ باورها، پررنگ و مهم جلوه دهد، تا بتواند میکروسیاستهای سخنگویی یا سکوت دینی را نشان دهد، و [از سوی دیگر] تکنولوژیِ انتظامبخشی و حکومتگری دینی بر نفس را روشن سازد. از این منظر، در دهۀ ۱۹۷۰، فوکو کوشید تا مفهوم «معنویت سیاسی» را شرح و بسط دهد، مفهومی که از آن «جنبهای فراموششده» از فرهنگ غربی را مدنظر داشت. به اعتقاد او، [در فرهنگ غرب] «پرسشی که دربارۀ رابطۀ میان دین و سیاست، میان عرفان و قدرت، میان جهان معنوی و مادی، بیوقفه تکرار میشد، ناپدید میشود». او خصوصاً دلمشغول مسیحیت بود و میپرسید چگونه مسیحیت «شکلهای استیلا» را با بسط و گسترش «روابط قدرتِ جدید» ایجاد میکند؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/images/docs/files/000000/nf00000935-1.pdf
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی
✍ #نوشتۀ: محمود خاتمی
🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی
🔸#مقدمه
میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارشهای روزنامهایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی ایران، بحث و جدل فراوان شده است. به هر حال، قرائتِ او از انقلاب ۱۹۷۸ و تأثیری که این انقلاب بر اندیشۀ او داشته است را به چندین شیوه تفسیر کردهاند. هدف این نوشتۀ کوتاه، روشن کردن این مسئله است که علاقۀ فوکو به انقلاب ایران، اساساً ریشه در رویکرد فلسفی او به غرب دارد (و نتیجتاً [تحلیلی] غربی باقی میماند). در این سیاق، به استراتژی اصلی قرائتهای او از انقلاب ایران رجوع خواهم کرد. بخشی از ادعایم در اینجا این است که انقلاب اسلامی ایران، استراتژی فوکو در رابطۀ دانش-قدرت را متأثر کرد، چرا که انقلاب اسلامی ایران، فوکو را در دوران معاصر با ظهور دین، به مثابۀ یک نیروی سیاسی آشکار مواجه نمود. در این سیاق، به کار شرقشناسان فرانسوی، لویی ماسینیون و هانری کربن باز میگردم تا ایدۀ نوظهورِ ایران را که به دنبال آن، قرائتی خاص از اسلام ایجاد میشود، آفتابی کنم. چنین قرائتی، از این ایده پشتیبانی میکند که در مجموع معضلههای فوکو دربارۀ دین، [دین] را به مثابۀ امری سیاسی در نظر میگیرد.
🔸دربارۀ دین و انقلاب
فوکو انقلاب ایران را در سیاقِ دیدگاه اصلی خود بررسی میکند، چشماندازی که از استراتژی او برای مرکززُدایی از سوژه، و تحقیق دربارۀ روابط دانش-قدرت، برآمده است. علاوه بر این، انتقاد او از دین هم مورد توجه بوده است، او تلاش میکند تا دین را با فرهنگ ادغام کند، و جنبۀ استعلایی دین را به نفع حضور همهجایی دین، کنار بزند؛ او میکوشد تا بدن و جنسیت را برای به روی زمین آوردنِ باورها، پررنگ و مهم جلوه دهد، تا بتواند میکروسیاستهای سخنگویی یا سکوت دینی را نشان دهد، و [از سوی دیگر] تکنولوژیِ انتظامبخشی و حکومتگری دینی بر نفس را روشن سازد. از این منظر، در دهۀ ۱۹۷۰، فوکو کوشید تا مفهوم «معنویت سیاسی» را شرح و بسط دهد، مفهومی که از آن «جنبهای فراموششده» از فرهنگ غربی را مدنظر داشت. به اعتقاد او، [در فرهنگ غرب] «پرسشی که دربارۀ رابطۀ میان دین و سیاست، میان عرفان و قدرت، میان جهان معنوی و مادی، بیوقفه تکرار میشد، ناپدید میشود». او خصوصاً دلمشغول مسیحیت بود و میپرسید چگونه مسیحیت «شکلهای استیلا» را با بسط و گسترش «روابط قدرتِ جدید» ایجاد میکند؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/images/docs/files/000000/nf00000935-1.pdf
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
Forwarded from اتچ بات
✅ لحظههای انقلاب؛ و آقا میآید...
شب نشسته بودیم دور هم. حالا همه مطمئن بودیم که «آقا» فردا میآید. تصمیم گرفتیم که برویم گشت و دوری بزنیم و از آن طرف هم برویم خیابان خورشید تا آنجا نزدیکتر باشیم. نزدیکتر به کجا معلوم نبود؟ هیچکس نمیدانست. از خانه زدیم بیرون. سیدخندان خبری نبود. حالا حکومت نظامی شده بود حکومت مردمی! سرتاسر خیابان آیزنهاور مردم ریخته بودند بیرون و با شیلنگ آب میپاشیدند و جارو میکردند و آتوآشغال را جمع میکردند. تیرآهنهای دیروزی را «یا علی» گویان از کف خیابان برمیداشتند و کنار میکشیدند. خم میشدند راست میشدند و میگفتند و میخندیدند. خیابان و میدان شهیاد تا خود فرودگاه را کرده بودند مثل دسته گل. حالا حکومت نظامی ماستمالی شده بود. همه جا دست خود مردم بود و در و دیوار را تمیز میکردند. حتی ته سیگار را توی تاریکی از کف پیاده رو برمیداشتند. انگار نذر داشتند. مادرم و خواهرم و بچهها هم از ماشین ریختند بیرون و آنها هم مشغول شدند. پیمان با بچههای خواهرم همگی با هم مثل مرغ که دانه برمیچینند پخشوپلا شده بودند و آتوآشغال جمع میکردند. کف خیابان مثل آینه میدرخشید. امشب برقیها از همان سرشب تا حالا برق را قطع نکرده بودند. عجب تکنیکی بود؟ چه کلکی میزدند؟ چه کلیدی داشتند این برقيها؟ هیچکس پینبرده بود. یک آن تا گوینده اخبار میآمد حرف عوضی بزند تیک همه جا خاموش میشد. اما امشب از خیر حرفهای گوینده هم گذشته بودند و همان نیم ساعت به یک ساعت وقت اخبار هم خاموش نکرده بودند. بعد از یکی دو ساعت گشت زدن همگی به خیابان خورشید آمدیم و من با سعید قرار گذاشتیم که بچهها و مادرم به آنجا بروند تا بتوانند خوب آقا را ببینند، «آقا» بنا بود از سه راه شاه هم بگذرد و آپارتمان سعید خوب جایی بود. تا نصفههای شب نشستیم و بحث کردیم. خوابمان نمیبرد. مثل شب عروسی که دور اتاق عروس و داماد تا صبح مینشینند و حرف میزنند حالا ما هم نشسته بودیم و هی از «آقا» میگفتیم که حالا توی پاریس است، دارد سوار می شود، حالا توی هواپیماست حالا چه میکند چه میگوید و همینطور هرکس حدسی میزد. کم کم خوابمان گرفت و خوابیدیم...
🔹منبع: کتاب لحظههای انقلاب، نوشتۀ سید محمود گلابدرهیی، موسسه کیهان، سال 1379، چاپ چهارم ص 309 و 310.
🔻کلید واژه:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_انقلاب_اسلامی #کتاب_لحظههای_انقلاب #سید_محمود_گلابدرهیی
ا------------------------------ا
کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
شب نشسته بودیم دور هم. حالا همه مطمئن بودیم که «آقا» فردا میآید. تصمیم گرفتیم که برویم گشت و دوری بزنیم و از آن طرف هم برویم خیابان خورشید تا آنجا نزدیکتر باشیم. نزدیکتر به کجا معلوم نبود؟ هیچکس نمیدانست. از خانه زدیم بیرون. سیدخندان خبری نبود. حالا حکومت نظامی شده بود حکومت مردمی! سرتاسر خیابان آیزنهاور مردم ریخته بودند بیرون و با شیلنگ آب میپاشیدند و جارو میکردند و آتوآشغال را جمع میکردند. تیرآهنهای دیروزی را «یا علی» گویان از کف خیابان برمیداشتند و کنار میکشیدند. خم میشدند راست میشدند و میگفتند و میخندیدند. خیابان و میدان شهیاد تا خود فرودگاه را کرده بودند مثل دسته گل. حالا حکومت نظامی ماستمالی شده بود. همه جا دست خود مردم بود و در و دیوار را تمیز میکردند. حتی ته سیگار را توی تاریکی از کف پیاده رو برمیداشتند. انگار نذر داشتند. مادرم و خواهرم و بچهها هم از ماشین ریختند بیرون و آنها هم مشغول شدند. پیمان با بچههای خواهرم همگی با هم مثل مرغ که دانه برمیچینند پخشوپلا شده بودند و آتوآشغال جمع میکردند. کف خیابان مثل آینه میدرخشید. امشب برقیها از همان سرشب تا حالا برق را قطع نکرده بودند. عجب تکنیکی بود؟ چه کلکی میزدند؟ چه کلیدی داشتند این برقيها؟ هیچکس پینبرده بود. یک آن تا گوینده اخبار میآمد حرف عوضی بزند تیک همه جا خاموش میشد. اما امشب از خیر حرفهای گوینده هم گذشته بودند و همان نیم ساعت به یک ساعت وقت اخبار هم خاموش نکرده بودند. بعد از یکی دو ساعت گشت زدن همگی به خیابان خورشید آمدیم و من با سعید قرار گذاشتیم که بچهها و مادرم به آنجا بروند تا بتوانند خوب آقا را ببینند، «آقا» بنا بود از سه راه شاه هم بگذرد و آپارتمان سعید خوب جایی بود. تا نصفههای شب نشستیم و بحث کردیم. خوابمان نمیبرد. مثل شب عروسی که دور اتاق عروس و داماد تا صبح مینشینند و حرف میزنند حالا ما هم نشسته بودیم و هی از «آقا» میگفتیم که حالا توی پاریس است، دارد سوار می شود، حالا توی هواپیماست حالا چه میکند چه میگوید و همینطور هرکس حدسی میزد. کم کم خوابمان گرفت و خوابیدیم...
🔹منبع: کتاب لحظههای انقلاب، نوشتۀ سید محمود گلابدرهیی، موسسه کیهان، سال 1379، چاپ چهارم ص 309 و 310.
🔻کلید واژه:
#تاریخ_معاصر #تاریخ_انقلاب_اسلامی #کتاب_لحظههای_انقلاب #سید_محمود_گلابدرهیی
ا------------------------------ا
کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
Telegram
attach 📎
بهسوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_دوم) رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی ✍ #نوشتۀ: محمود خاتمی 🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی 🔸#مقدمه میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارشهای روزنامهایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_سوم)
انقلابی با دستان خالی
ترجمۀ فصل ۱۹ از کتاب زندگینامه میشل فوکو
✍#نوشتۀ: دیدیه اریبون
🔻#ترجمۀ: حسین درخشان
🔸#مقدمه
هنگامی که آیتالله خمینی پاریس را در اول فوریۀ ۱۹۷۸ ترک کرد، فوکو در فرودگاه حاضر بود تا در جریان واقعهای که تاثیری واقعاً جهانی میداشت باشد. در ۱۳ فوریه مقالهای جدید برای کوریهره فرستاد. شاه رفته بود و آیتالله خمینی هم به ایران بازگشته بود. میلیونها ایرانی خیابانی را که از فرودگاه به مرکز تهران میرسید پر کرده بودند، میلیونها زن و مردی که فریاد میزدند «خمینی، خوش آمدی». فوکو دربارۀ آینده تعمق کرده بود. او پیشتر در مقالهای نوشته بود: «من بلد نیستم تاریخ آینده را بنویسم. من یک پیشبین ناشی گذشتهام. اما دوست دارم چیزها را در حین رخ دادنشان بفهمم. چرا که این روزها هیچ چیز پایانیافته نیست، و تاسها همچنان چرخ میخورند. این ممکن است کار یک «روزنامهنگار» باشد، ولی من تنها یک مبتدی هستم.»
🔸در هواپیما میشل فوکو و تیری ولتزل دلشوره گرفته بودند. چه چیزی در بدو ورود به تهران در انتظارشان خواهد بود؟ این سفر تنها چند روز پس از «جمعۀ سیاه» (۱۷ شهریویر ۱۳۵۷) رخ میداد که طی آن ارتش شاه به جمعیت تظاهرکننده شلیک کرده بود. تقریباً چهارهزار نفر کشته شده بودند. تمام دنیا از این قتل عام شگفتزده و خشمگین بود. «لیگ حقوق بشر»، اتحادیههای صنفی و احزاب چپ تظاهراتی اعتراضی را برنامهریزی کرده بودند.
🔸فوکو در قالب یک پروژۀ ژورنالیستی به ایران میرفت. در سال ۱۹۷۷ سردبیر روزنامۀ ایتالیایی «کوریهره دلاسرا» از فوکو خواسته بود تا برایش یک ستون ثابت بنویسد. ولی فوکو تمایلی به نوشتن مقالههای فلسفی یا فرهنگی برای این ستون نداشت. به جای آن پیشنهاد کرده بود که نوعی گزارش حقیقتجویانه از نزدیک و از سرصحنه بنویسد. آیا این پیشنهاد بخاطر اجابت خواستۀ روزنامه بود یا به نظر برخی صرفاً بهانهای برای فرار از پاریس در پی به زعم خود او عدم موفقیت کتاب «اراده برای دانستن؟» در هر صورت «کوریهره دلاسرا» پیشنهاد او را قبول کرد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/7171/
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
انقلابی با دستان خالی
ترجمۀ فصل ۱۹ از کتاب زندگینامه میشل فوکو
✍#نوشتۀ: دیدیه اریبون
🔻#ترجمۀ: حسین درخشان
🔸#مقدمه
هنگامی که آیتالله خمینی پاریس را در اول فوریۀ ۱۹۷۸ ترک کرد، فوکو در فرودگاه حاضر بود تا در جریان واقعهای که تاثیری واقعاً جهانی میداشت باشد. در ۱۳ فوریه مقالهای جدید برای کوریهره فرستاد. شاه رفته بود و آیتالله خمینی هم به ایران بازگشته بود. میلیونها ایرانی خیابانی را که از فرودگاه به مرکز تهران میرسید پر کرده بودند، میلیونها زن و مردی که فریاد میزدند «خمینی، خوش آمدی». فوکو دربارۀ آینده تعمق کرده بود. او پیشتر در مقالهای نوشته بود: «من بلد نیستم تاریخ آینده را بنویسم. من یک پیشبین ناشی گذشتهام. اما دوست دارم چیزها را در حین رخ دادنشان بفهمم. چرا که این روزها هیچ چیز پایانیافته نیست، و تاسها همچنان چرخ میخورند. این ممکن است کار یک «روزنامهنگار» باشد، ولی من تنها یک مبتدی هستم.»
🔸در هواپیما میشل فوکو و تیری ولتزل دلشوره گرفته بودند. چه چیزی در بدو ورود به تهران در انتظارشان خواهد بود؟ این سفر تنها چند روز پس از «جمعۀ سیاه» (۱۷ شهریویر ۱۳۵۷) رخ میداد که طی آن ارتش شاه به جمعیت تظاهرکننده شلیک کرده بود. تقریباً چهارهزار نفر کشته شده بودند. تمام دنیا از این قتل عام شگفتزده و خشمگین بود. «لیگ حقوق بشر»، اتحادیههای صنفی و احزاب چپ تظاهراتی اعتراضی را برنامهریزی کرده بودند.
🔸فوکو در قالب یک پروژۀ ژورنالیستی به ایران میرفت. در سال ۱۹۷۷ سردبیر روزنامۀ ایتالیایی «کوریهره دلاسرا» از فوکو خواسته بود تا برایش یک ستون ثابت بنویسد. ولی فوکو تمایلی به نوشتن مقالههای فلسفی یا فرهنگی برای این ستون نداشت. به جای آن پیشنهاد کرده بود که نوعی گزارش حقیقتجویانه از نزدیک و از سرصحنه بنویسد. آیا این پیشنهاد بخاطر اجابت خواستۀ روزنامه بود یا به نظر برخی صرفاً بهانهای برای فرار از پاریس در پی به زعم خود او عدم موفقیت کتاب «اراده برای دانستن؟» در هر صورت «کوریهره دلاسرا» پیشنهاد او را قبول کرد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/7171/
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
ترجمان | علوم انسانی و ترجمه
انقلابی با دستان خالی
هنگامی که آیتالله خمینی پاریس را در اول فوریۀ ۱۹۷۸ ترک کرد، فوکو در فرودگاه حاضر بود تا در جریان واقعهای که تاثیری واقعا جهانی میداشت باشد. در ۱۳ فوریه مقالهای جدید برای کوریهره فرستاد. شاه رفته بود و آیتالله خمینی هم به ایران بازگشته بود. میلیونها…
بهسوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_سوم) انقلابی با دستان خالی ترجمۀ فصل ۱۹ از کتاب زندگینامه میشل فوکو ✍#نوشتۀ: دیدیه اریبون 🔻#ترجمۀ: حسین درخشان 🔸#مقدمه هنگامی که آیتالله خمینی پاریس را در اول فوریۀ ۱۹۷۸ ترک کرد، فوکو در فرودگاه حاضر بود تا در جریان واقعهای…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_چهارم)
بهای دسترسی به حقیقت چیست؟
گزارشی از کتاب «هرمنوتیک سوژه درسگفتارهای میشل فوکو در کلژدوفرانس»
✍#نوشتۀ: محمد ملاعباسی
🔸بسیاری معتقدند فوکو از سالهای ۷۸-۷۹ (56 و 57 شمسی) رفته رفته تغییر جهت بزرگی در برنامههای پژوهشی خود داد. تا این مقطع، او را به عنوان یک متخصص تاریخ و فلسفۀ قرون ۱۷ و ۱۸، تحلیلگری پیشرو در نظریههای قدرت و روشنفکری رادیکال میشناختند، اما فوکو گام به گام در بررسیهای تاریخی خود عقب میرود و علاقۀ هر چه بیشتری به #مسائل_اخلاقی نشان میدهد و نهایتاً، بر جهان یونان باستان تمرکز میکند. طوری که همۀ سخنرانیها و نوشتههای او در چهار پنج سال انتهایی زندگی، مستقیماً دربارۀ یونان باستان است.
🔸این تغییر جهت، برای ایرانیهایی که فوکو را جدی گرفتهاند، میتواند منبع الهام بسیار مهمی باشد. چرا که به نظر میرسد #انقلاب_اسلامی ایران و تأملات فوکو دربارۀ آن، نقطۀ عطفِ شایان توجهی در این تغییر جهت است. گویی فوکوی سالهای آخر عمر، نسبت محکمتری با ما دارد.
🔸سخنرانیهای سالهای ۸۱-۸۲ (59 و 60 شمسی) احتمالاً جامعترین دوره از سخنرانیهای فوکو در سالهای تدریسِ کلژدوفرانس است. او در درسگفتارهای این دوره که با عنوان #هرمنوتیک_سوژه به چاپ رسیده است، با تفصیل و دقت بیسابقهای، وجوه گوناگون پروژهاش در یونان باستان را شرح میدهد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/7133/
ا------------------------------ا
کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
بهای دسترسی به حقیقت چیست؟
گزارشی از کتاب «هرمنوتیک سوژه درسگفتارهای میشل فوکو در کلژدوفرانس»
✍#نوشتۀ: محمد ملاعباسی
🔸بسیاری معتقدند فوکو از سالهای ۷۸-۷۹ (56 و 57 شمسی) رفته رفته تغییر جهت بزرگی در برنامههای پژوهشی خود داد. تا این مقطع، او را به عنوان یک متخصص تاریخ و فلسفۀ قرون ۱۷ و ۱۸، تحلیلگری پیشرو در نظریههای قدرت و روشنفکری رادیکال میشناختند، اما فوکو گام به گام در بررسیهای تاریخی خود عقب میرود و علاقۀ هر چه بیشتری به #مسائل_اخلاقی نشان میدهد و نهایتاً، بر جهان یونان باستان تمرکز میکند. طوری که همۀ سخنرانیها و نوشتههای او در چهار پنج سال انتهایی زندگی، مستقیماً دربارۀ یونان باستان است.
🔸این تغییر جهت، برای ایرانیهایی که فوکو را جدی گرفتهاند، میتواند منبع الهام بسیار مهمی باشد. چرا که به نظر میرسد #انقلاب_اسلامی ایران و تأملات فوکو دربارۀ آن، نقطۀ عطفِ شایان توجهی در این تغییر جهت است. گویی فوکوی سالهای آخر عمر، نسبت محکمتری با ما دارد.
🔸سخنرانیهای سالهای ۸۱-۸۲ (59 و 60 شمسی) احتمالاً جامعترین دوره از سخنرانیهای فوکو در سالهای تدریسِ کلژدوفرانس است. او در درسگفتارهای این دوره که با عنوان #هرمنوتیک_سوژه به چاپ رسیده است، با تفصیل و دقت بیسابقهای، وجوه گوناگون پروژهاش در یونان باستان را شرح میدهد.
🔹ادامه این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/7133/
ا------------------------------ا
کانال بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
ترجمان | علوم انسانی و ترجمه
بهای دسترسی به حقیقت چیست؟
«دانشاندوزی» نمیتواند سوژه را نجات دهد، مگر آنکه سوژه از قبل برای دسترسی به حقیقت آمادگی پیدا کرده باشد و در اثر مراقبت از خود، کامل و قدرتمند و مستقل گردیده باشد.
✅گزارش جلسه تمدنپژوهان با رهبر معظم انقلاب (#بخش_اول)
✍حجةالاسلام علی محمدی
⭕️پنج شنبه شب (11 بهمن 97)، جمعی از پژوهشگران عرصه تمدن، با مقام معظم در فضایی بسیار صمیمی دیدار کردند.
🔸شروع جلسه با بیان ضرورت این جلسه و معرفی افراد توسط دکتر فرزاد جهانبین بود. و سپس تعدادی از پژوهشگران به ارائه نقطه نظرات خود پرداختند:
1- آقای الویری با موضوع «بینش تمدنی»
2- آقای طاهرزاده با موضوع «ریشههای افول تمدن غرب و زایش تمدن شیعی»
3- آقای رهدار با موضوع «ظرفیتهای تمدنی جهان اسلام»
4- آقای خرمشاد با موضوع «انتظار تمدنساز»
5- آقای سیدمحمدحسین متولی با موضوع «ساختارسازی، چالش تمدنی انقلاب اسلامی»
6- آقای واسطی با موضوع «فقه تمدنساز»
7- آقای عیوضی با موضوع «آیندهپژوهی و تمدنسازی»
8- آقای حبیبالله بابایی با موضوع «مسئلههای اساسی تمدنسازی»
9- آقای مصطفی جمالی با موضوع «نهاد علم تمدنساز»
10- آقای لکزایی با موضوع «شبکهسازی بین پژوهشگران عرصه تمدن و شکلگیری ستادی برای جهتگیری تمدنی ساختارهای کشور»
⭕️همه ارائهها تقریبا قابل قبول و از سطح علمی خوبی برخوردار بود.
البته عمیقترین ارائه از نظر حقیر، اختصاص داشت به استاد طاهرزاده و خوش شاکلهترین ارائه اختصاص داشت به استاد واسطی. بعد از حدود یک ساعت ارائه اساتید، نوبت به بیانات حضرت آقا رسید. امهات فرمایشات ایشان به شرح زیر بود:
🔸خیلی خوشحال شدم از اینکه مسئله را از لحاظ نظری دنبال کردهاید. من از جلسه که بروم باید به خاطر بحثهای شما سجده شکر به جا بیاورم.
🔸مراقب باشید در بحثهای نظری غرق نشوید. باید تلاش کنیم، نظریه سازی ما ناظر به میدان و عمل باشد. (البته حضرت آقا در بعد از ارائه آقای متولی در واکنش به تاکید ایشان بر لزوم نظریهپردازی در ضمن عمل و عینیت، فرمودند که البته این کار بدون یک نظریه پیشینی امکان پذیر نیست.)
🔸این بحثها الان پراکنده است، در حالی که ما میخواهیم جریان اجتماعی درست کنیم. باید تشکلی درست شود که پراکندگی را پیوند دهد. البته تجربه نشان داده که ستادسازی و بنیادسازی هم راهگشا نیست. الان شما برای این کار «هفته تمدن» ایجاد کردهاید، به نظر من بهتر از اینکار برگزار کردن سمینارها و جلسات همفکری مثلاً نصفِ روزه است؛ جلساتی کوتاه و با فاصله کم. در این جلسات باید مشخص شود که حرف دیگران با سایر حرفها چه نسبتی دارد؟ و هر حرفی چگونه میتواند سایر حرفها را تکمیل کند؟ (تشکیل یک ستاد اجرایی، پیشنهاد آقای لک زایی بود.)
🔸وقتی ما صحبت از تمدن سازی می کنیم، فقط نمیخواهیم یک حرف را از سطح سیاسی عمیقتر کنیم؛ گو اینکه خیلی از انقلابهای بزرگ مانند انقلاب هند در همین سطح سیاسی باقی ماند و عمیقتر نشد. بلکه باید توجه کرد که شعار تمدن، طبیعتش بشری و جهانی است و باید به نحوی ارائه شود که مورد پذیرش عموم مردم قرار گیرد. البته شرط این جهانی شدن هم منوط به تشکیل جامعه اسلامی و شرط تشکیل جامعه اسلامی هم، تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) است.
#ادامه_مطلب...👇👇👇
✍حجةالاسلام علی محمدی
⭕️پنج شنبه شب (11 بهمن 97)، جمعی از پژوهشگران عرصه تمدن، با مقام معظم در فضایی بسیار صمیمی دیدار کردند.
🔸شروع جلسه با بیان ضرورت این جلسه و معرفی افراد توسط دکتر فرزاد جهانبین بود. و سپس تعدادی از پژوهشگران به ارائه نقطه نظرات خود پرداختند:
1- آقای الویری با موضوع «بینش تمدنی»
2- آقای طاهرزاده با موضوع «ریشههای افول تمدن غرب و زایش تمدن شیعی»
3- آقای رهدار با موضوع «ظرفیتهای تمدنی جهان اسلام»
4- آقای خرمشاد با موضوع «انتظار تمدنساز»
5- آقای سیدمحمدحسین متولی با موضوع «ساختارسازی، چالش تمدنی انقلاب اسلامی»
6- آقای واسطی با موضوع «فقه تمدنساز»
7- آقای عیوضی با موضوع «آیندهپژوهی و تمدنسازی»
8- آقای حبیبالله بابایی با موضوع «مسئلههای اساسی تمدنسازی»
9- آقای مصطفی جمالی با موضوع «نهاد علم تمدنساز»
10- آقای لکزایی با موضوع «شبکهسازی بین پژوهشگران عرصه تمدن و شکلگیری ستادی برای جهتگیری تمدنی ساختارهای کشور»
⭕️همه ارائهها تقریبا قابل قبول و از سطح علمی خوبی برخوردار بود.
البته عمیقترین ارائه از نظر حقیر، اختصاص داشت به استاد طاهرزاده و خوش شاکلهترین ارائه اختصاص داشت به استاد واسطی. بعد از حدود یک ساعت ارائه اساتید، نوبت به بیانات حضرت آقا رسید. امهات فرمایشات ایشان به شرح زیر بود:
🔸خیلی خوشحال شدم از اینکه مسئله را از لحاظ نظری دنبال کردهاید. من از جلسه که بروم باید به خاطر بحثهای شما سجده شکر به جا بیاورم.
🔸مراقب باشید در بحثهای نظری غرق نشوید. باید تلاش کنیم، نظریه سازی ما ناظر به میدان و عمل باشد. (البته حضرت آقا در بعد از ارائه آقای متولی در واکنش به تاکید ایشان بر لزوم نظریهپردازی در ضمن عمل و عینیت، فرمودند که البته این کار بدون یک نظریه پیشینی امکان پذیر نیست.)
🔸این بحثها الان پراکنده است، در حالی که ما میخواهیم جریان اجتماعی درست کنیم. باید تشکلی درست شود که پراکندگی را پیوند دهد. البته تجربه نشان داده که ستادسازی و بنیادسازی هم راهگشا نیست. الان شما برای این کار «هفته تمدن» ایجاد کردهاید، به نظر من بهتر از اینکار برگزار کردن سمینارها و جلسات همفکری مثلاً نصفِ روزه است؛ جلساتی کوتاه و با فاصله کم. در این جلسات باید مشخص شود که حرف دیگران با سایر حرفها چه نسبتی دارد؟ و هر حرفی چگونه میتواند سایر حرفها را تکمیل کند؟ (تشکیل یک ستاد اجرایی، پیشنهاد آقای لک زایی بود.)
🔸وقتی ما صحبت از تمدن سازی می کنیم، فقط نمیخواهیم یک حرف را از سطح سیاسی عمیقتر کنیم؛ گو اینکه خیلی از انقلابهای بزرگ مانند انقلاب هند در همین سطح سیاسی باقی ماند و عمیقتر نشد. بلکه باید توجه کرد که شعار تمدن، طبیعتش بشری و جهانی است و باید به نحوی ارائه شود که مورد پذیرش عموم مردم قرار گیرد. البته شرط این جهانی شدن هم منوط به تشکیل جامعه اسلامی و شرط تشکیل جامعه اسلامی هم، تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) است.
#ادامه_مطلب...👇👇👇
✅گزارش جلسه تمدنپژوهان با رهبر معظم انقلاب (#بخش_پایانی)
✍حجةالاسلام علی محمدی
🔸ایجاد امید در خصوص امکان تمدنسازی اسلامی نیز با ایجاد حکومت و جامعه اسلامی ایجاد میشود. اگر بقیه ببینند که کشوری در مسیر آرمانهای خود باقی مانده است و خود را با آن منطبق کرده است، برای او امید ایجاد میشود. بنابراین، تشکیل حکومت و جامعه اسلامی، مقدمه واجب تشکیل تمدن اسلامی است. حرفی را پنجاه سال پیش از سیدقطب خواندهام که کاملاً درست است. او نوشته بود که برای تبلیغ اسلام لازم نیست که مبلغ بفرستیم، بلکه اگر یک روستا را اسلامی بسازیم، خود آن بزرگترین تبلیغ است و به صورت طبیعی منتشر میشود. (مسئله امید از مسائل طرح شده توسط آقای بابایی بود.)
🔸این تمدن را به نحو قابل فهمی به مردم کشور معرفی کنید. پایههای این تمدن از نظر من عبارتست از:«توحید»، «عبودیت» (عمل به احکام شریعت اسلام)، «کرامت انسانی» و «سبک زندگی». به نظر من محور این حرکت نیز انسان است. من مخالف محور بودن انسان نیستم و این معنای کرامت داشتن انسان است. البته انسانی محور است که توحید را پذیرفته و به مقام عبودیت رسیده است.
🔸در نظریه پردازیها، کار و برنامه عملی داشته باشید. الان ما احتیاج به دولت اسلامی داریم. دولت اسلامی یعنی دولتی که هم تصمیماتش بر مبنای اسلام و شریعت اسلام باشد و هم مسئولینش ایمان و انگیزه لازم را داشته باشند و به کارآمدی اسلام مؤمن و معتقد باشند. مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل/97)؛ این مؤمن بودن مسئله مهمی است. دولتی که میخواهد نظام اسلامی را پایداری کند، باید مؤمن و اسلامی باشد. باید با این جهتگیری وارد مسائل اصلی مانند عدالت، مردمی بودن نظام و سایر مسائل شوید.
🔸 ما متأسفانه میبینیم که جامعه هنوز مرعوب تمدن رو به زوال غرب است. هنوز اسم فروشگاهها و مغازه را «مآل» و «هایپر استار» و «کافی شاب» میگذارند. اینها نشانه مرعوب بودن است. شکستن این فضا، نیازمند شجاعت است.
⭕️ در خصوص فرمایش رهبری سه نکته برای بنده جالب توجه بود:
1⃣رهبر معظم انقلاب به اسم گذاریها خیلی حساس هستند و اسم گذاریها را یکی از منابع فهم سطح و عمق فرهنگ و روحیه یک ملت به حساب میآورند.
2⃣بیان ضرورت «شبکهسازی» از طریق «جلسات همفکری نیم روزه و با فواصل کوتاه» شاید برای کمتر کسی به اندازه بنده خوشایند بود. این مسیری است که حدود دو سال است با جمعی از پژوهشگران جوان و فاضل فقه حکومتی و علم دینی شروع کردهایم و با شکلدهی «دبیرخانه هماندیشی فقه حکومتی و علم دینی»، به طور متوسط هر دو ماه یکبار، در جلسهای سه، چهار ساعته خدمت اساتید رسیدهایم؛ هم با دیدگاه آنها آشناتر شدهایم و هم اشکالات و نقطه نظرات سایر اساتید را به ایشان منتقل کردهایم. إنشاءالله از این پس نیز این مسیر را با انگیزه و جدیت بیشتر دنبال خواهیم کرد.
3⃣هرچند محتوای ارائه اساتید خوب و قابل قبول بود، ولی دارای یک ضعف بزرگ بود و آن عدم توجه به مراحل پنجگانه تمدنسازی در اندیشه رهبر معظم انقلاب بود. برعکس، حضرت آقا هر مسئلهای که توسط اساتید طرح شده بود را در قالب این مراحل پنج گانه صورتبندی میکردند و مرحله دولتسازی و مرحله جامعهسازی را تأمین کننده این دغدغهها معرفی میکردند. مثلاً ایشان حل معضل مشارکت مردم منطقه، امیدزایی و کارآمدی را در قالب تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) حل شدنی دانستند.
علی محمدی ـ 97/11/12
#پایان.
ا-----------------------------ا
@tamadone_novine_islami
✍حجةالاسلام علی محمدی
🔸ایجاد امید در خصوص امکان تمدنسازی اسلامی نیز با ایجاد حکومت و جامعه اسلامی ایجاد میشود. اگر بقیه ببینند که کشوری در مسیر آرمانهای خود باقی مانده است و خود را با آن منطبق کرده است، برای او امید ایجاد میشود. بنابراین، تشکیل حکومت و جامعه اسلامی، مقدمه واجب تشکیل تمدن اسلامی است. حرفی را پنجاه سال پیش از سیدقطب خواندهام که کاملاً درست است. او نوشته بود که برای تبلیغ اسلام لازم نیست که مبلغ بفرستیم، بلکه اگر یک روستا را اسلامی بسازیم، خود آن بزرگترین تبلیغ است و به صورت طبیعی منتشر میشود. (مسئله امید از مسائل طرح شده توسط آقای بابایی بود.)
🔸این تمدن را به نحو قابل فهمی به مردم کشور معرفی کنید. پایههای این تمدن از نظر من عبارتست از:«توحید»، «عبودیت» (عمل به احکام شریعت اسلام)، «کرامت انسانی» و «سبک زندگی». به نظر من محور این حرکت نیز انسان است. من مخالف محور بودن انسان نیستم و این معنای کرامت داشتن انسان است. البته انسانی محور است که توحید را پذیرفته و به مقام عبودیت رسیده است.
🔸در نظریه پردازیها، کار و برنامه عملی داشته باشید. الان ما احتیاج به دولت اسلامی داریم. دولت اسلامی یعنی دولتی که هم تصمیماتش بر مبنای اسلام و شریعت اسلام باشد و هم مسئولینش ایمان و انگیزه لازم را داشته باشند و به کارآمدی اسلام مؤمن و معتقد باشند. مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل/97)؛ این مؤمن بودن مسئله مهمی است. دولتی که میخواهد نظام اسلامی را پایداری کند، باید مؤمن و اسلامی باشد. باید با این جهتگیری وارد مسائل اصلی مانند عدالت، مردمی بودن نظام و سایر مسائل شوید.
🔸 ما متأسفانه میبینیم که جامعه هنوز مرعوب تمدن رو به زوال غرب است. هنوز اسم فروشگاهها و مغازه را «مآل» و «هایپر استار» و «کافی شاب» میگذارند. اینها نشانه مرعوب بودن است. شکستن این فضا، نیازمند شجاعت است.
⭕️ در خصوص فرمایش رهبری سه نکته برای بنده جالب توجه بود:
1⃣رهبر معظم انقلاب به اسم گذاریها خیلی حساس هستند و اسم گذاریها را یکی از منابع فهم سطح و عمق فرهنگ و روحیه یک ملت به حساب میآورند.
2⃣بیان ضرورت «شبکهسازی» از طریق «جلسات همفکری نیم روزه و با فواصل کوتاه» شاید برای کمتر کسی به اندازه بنده خوشایند بود. این مسیری است که حدود دو سال است با جمعی از پژوهشگران جوان و فاضل فقه حکومتی و علم دینی شروع کردهایم و با شکلدهی «دبیرخانه هماندیشی فقه حکومتی و علم دینی»، به طور متوسط هر دو ماه یکبار، در جلسهای سه، چهار ساعته خدمت اساتید رسیدهایم؛ هم با دیدگاه آنها آشناتر شدهایم و هم اشکالات و نقطه نظرات سایر اساتید را به ایشان منتقل کردهایم. إنشاءالله از این پس نیز این مسیر را با انگیزه و جدیت بیشتر دنبال خواهیم کرد.
3⃣هرچند محتوای ارائه اساتید خوب و قابل قبول بود، ولی دارای یک ضعف بزرگ بود و آن عدم توجه به مراحل پنجگانه تمدنسازی در اندیشه رهبر معظم انقلاب بود. برعکس، حضرت آقا هر مسئلهای که توسط اساتید طرح شده بود را در قالب این مراحل پنج گانه صورتبندی میکردند و مرحله دولتسازی و مرحله جامعهسازی را تأمین کننده این دغدغهها معرفی میکردند. مثلاً ایشان حل معضل مشارکت مردم منطقه، امیدزایی و کارآمدی را در قالب تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) حل شدنی دانستند.
علی محمدی ـ 97/11/12
#پایان.
ا-----------------------------ا
@tamadone_novine_islami