Forwarded from اتچ بات
⭕️ پیشنیاز نخست مسألۀ تحول در علوم چیست؟
✍ یادداشتی از حجتالاسلام دکتر سید حسین حسینی
سیدحسین حسینی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی با عنوان نقد فلسفی؛ انقلاب در انقلاب از منظر #تمدن_نوین_اسلامی به نقد و بررسی فعالیتهای شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداخته است. در زیر آن را میخوانیم:
چندی پیش در یادداشتی علمی با عنوان "فلسفه را گِل آلود نکنیم؛ امکان و امتناع علم دینی" و در پاسخ به اظهارات اخیر دکتر داوری آورده بودم: "...نخستین جایی که بیش از هر مرکز دیگری، نیازمند انقلاب فرهنگی است، همانا شورای عالی انقلاب فرهنگی است و تا چنین انقلابی فرهنگی در رویکردها و ارکان آن روی ندهد، بر سرنوشت علم و فرهنگ این مرز و بوم همان میآید که تا حال آمده است..." (ر.ک: سایت طلیعه،1397/1/21).
دلایلی که درآن یادداشت علمی کوتاه داشتم، قابل تأمل بود چرا که از زاویۀ دغدغهمندی "مسألۀ علم دینی" به موضوع نگاشته شده بود؛ اما هم اینک از منظر مهم دیگری یعنی "تمدن نوین اسلامی" به این موضوع میپردازم.
برای اقامۀ استدلال، پنج مقدمۀ کوتاه؛ اما متقن را در کنار یکدیگر قرار داده و سپس اظهار نظر در خصوص نتیجهگیری را به خوانندگان عزیز واگذار میکنم.
-#مقدمۀ_اول: "انقلاب اسلامی ایران" در مسیر تحقق "تمدن نوین اسلامی" قرار گرفته است.
مقصود از تمدن نوین اسلامی، تمدن عصر طلایی اسلام در قرون پیشین نیست بلکه وضعیتی تعریف شده (در برابر سیطرۀ تمدن مادی غربگرایِ معاصر) و با شاخصههای متعیّن برای حرکت جوامع اسلامی و خروج از موقعیت موجود است( ر.ک: حسینی، سید حسین،۱۳۹۵، تمدن پژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی، تهران، جامعه شناسان، ص ۱۵).
-#مقدمۀ_دوم: تحقق تمدن نوین اسلامی بدون "#دانش_تمدنی_نو" ممکن نیست. مقصود از دانش تمدنی در اینجا، اعم از علوم انسانی و علوم تجربی است؛ چه اینکه هر تمدنی بدون مجموعهای از دانش، علوم و معارف بشری متناسبِ با ویژگیهای تمدنیاش، امکان ظهور و باروری ندارد والّا منحل در تمدن غالب موجود میشود و نمیتوان نسبت "نوین" به آن داد.
-#مقدمۀ_سوم: "علوم انسانی مدرن" و دستاوردهای علمی پیشینیان، همۀ نیازهای جدید ما را به دانش تمدنی نو برآورده نمیکنند. بحرانهای هویّتی علوم انسانی مدرن و سازواری آنها با مبانی نظری تمدن مادی غربگرا، امکان بهرهگیری از آنها به عنوان دانش تمدنی نو را نمیدهد؛ اهمیت تحول علوم انسانی و جایگاه علوم انسانی اسلامی و علم دینی نیز همین جاست.
-#مقدمۀ _چهارم: برای دستیابی به دانش تمدنی نو، دو تغییر مهم در جامعۀ علمی لازم است؛ "تحول در سازمان علم" و "تحول در ساختار علم". سازمان علم در جامعۀ علمی ما آن چنان معیوب است که امید حرکت سازمان یافتۀ نوینی از آن نمیرود و با این وجود، چنین سازمان عریض و طویلی بیتأثیر در نهاد علم ایران نیز نیست. بدین ترتیب تحول در سازمان علم (در مسیر تحقق دانش تمدنی نو) و سازماندهی مدیریت سازمانی علم در جامعه که نوعی حرکت از بالا به پایین محسوب میشود، پیش نیاز نخست مسألۀ تحول است.
از سوی دیگر، ساختار علم در جامعۀ علمی، منشاء تولید دانش و بروز نظریه پردازیهای علمی و فراگیری جریان نقد علمی در سطوح گوناگون است تا جنبشهای علمی همگانی از بدنۀ نظام دانشی برخیزد که این تحول را نیز میتوان نوعی حرکت از پایین به بالا دانست.
-#مقدمۀ_پنجم: در جامعۀ ما، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مهمترین مرکز مسؤل در تصمیمگیری و تصمیمسازی در سازمان نهاد علم و مؤثر در ساختار نهاد علم به حساب میآید. (این سخن به معنای الزام آغاز جنبشهای خودجوش علمی از مراکز تصمیمگیری نیست بلکه به معنای تأثیرپذیری ساختار نهاد علم از سازمان نهاد علم است).
#تمرین: با توجه به مقدمات پنج گانه فوق، چگونه میتوانید بر ضرورت انقلاب فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، استدلال کنید و در غیر این صورت؛ دلایل خود را بر نادرستی مقدمات اقامه کنید. اظهار نظر خود را به صورت یک یادداشت علمی بنویسید ( دربارۀ ویژگیهای روششناختی یادداشت علمی، در شمارههای بعدی "نقدهای فلسفی" نکاتی خواهد آمد).
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
✍ یادداشتی از حجتالاسلام دکتر سید حسین حسینی
سیدحسین حسینی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی با عنوان نقد فلسفی؛ انقلاب در انقلاب از منظر #تمدن_نوین_اسلامی به نقد و بررسی فعالیتهای شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداخته است. در زیر آن را میخوانیم:
چندی پیش در یادداشتی علمی با عنوان "فلسفه را گِل آلود نکنیم؛ امکان و امتناع علم دینی" و در پاسخ به اظهارات اخیر دکتر داوری آورده بودم: "...نخستین جایی که بیش از هر مرکز دیگری، نیازمند انقلاب فرهنگی است، همانا شورای عالی انقلاب فرهنگی است و تا چنین انقلابی فرهنگی در رویکردها و ارکان آن روی ندهد، بر سرنوشت علم و فرهنگ این مرز و بوم همان میآید که تا حال آمده است..." (ر.ک: سایت طلیعه،1397/1/21).
دلایلی که درآن یادداشت علمی کوتاه داشتم، قابل تأمل بود چرا که از زاویۀ دغدغهمندی "مسألۀ علم دینی" به موضوع نگاشته شده بود؛ اما هم اینک از منظر مهم دیگری یعنی "تمدن نوین اسلامی" به این موضوع میپردازم.
برای اقامۀ استدلال، پنج مقدمۀ کوتاه؛ اما متقن را در کنار یکدیگر قرار داده و سپس اظهار نظر در خصوص نتیجهگیری را به خوانندگان عزیز واگذار میکنم.
-#مقدمۀ_اول: "انقلاب اسلامی ایران" در مسیر تحقق "تمدن نوین اسلامی" قرار گرفته است.
مقصود از تمدن نوین اسلامی، تمدن عصر طلایی اسلام در قرون پیشین نیست بلکه وضعیتی تعریف شده (در برابر سیطرۀ تمدن مادی غربگرایِ معاصر) و با شاخصههای متعیّن برای حرکت جوامع اسلامی و خروج از موقعیت موجود است( ر.ک: حسینی، سید حسین،۱۳۹۵، تمدن پژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی، تهران، جامعه شناسان، ص ۱۵).
-#مقدمۀ_دوم: تحقق تمدن نوین اسلامی بدون "#دانش_تمدنی_نو" ممکن نیست. مقصود از دانش تمدنی در اینجا، اعم از علوم انسانی و علوم تجربی است؛ چه اینکه هر تمدنی بدون مجموعهای از دانش، علوم و معارف بشری متناسبِ با ویژگیهای تمدنیاش، امکان ظهور و باروری ندارد والّا منحل در تمدن غالب موجود میشود و نمیتوان نسبت "نوین" به آن داد.
-#مقدمۀ_سوم: "علوم انسانی مدرن" و دستاوردهای علمی پیشینیان، همۀ نیازهای جدید ما را به دانش تمدنی نو برآورده نمیکنند. بحرانهای هویّتی علوم انسانی مدرن و سازواری آنها با مبانی نظری تمدن مادی غربگرا، امکان بهرهگیری از آنها به عنوان دانش تمدنی نو را نمیدهد؛ اهمیت تحول علوم انسانی و جایگاه علوم انسانی اسلامی و علم دینی نیز همین جاست.
-#مقدمۀ _چهارم: برای دستیابی به دانش تمدنی نو، دو تغییر مهم در جامعۀ علمی لازم است؛ "تحول در سازمان علم" و "تحول در ساختار علم". سازمان علم در جامعۀ علمی ما آن چنان معیوب است که امید حرکت سازمان یافتۀ نوینی از آن نمیرود و با این وجود، چنین سازمان عریض و طویلی بیتأثیر در نهاد علم ایران نیز نیست. بدین ترتیب تحول در سازمان علم (در مسیر تحقق دانش تمدنی نو) و سازماندهی مدیریت سازمانی علم در جامعه که نوعی حرکت از بالا به پایین محسوب میشود، پیش نیاز نخست مسألۀ تحول است.
از سوی دیگر، ساختار علم در جامعۀ علمی، منشاء تولید دانش و بروز نظریه پردازیهای علمی و فراگیری جریان نقد علمی در سطوح گوناگون است تا جنبشهای علمی همگانی از بدنۀ نظام دانشی برخیزد که این تحول را نیز میتوان نوعی حرکت از پایین به بالا دانست.
-#مقدمۀ_پنجم: در جامعۀ ما، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مهمترین مرکز مسؤل در تصمیمگیری و تصمیمسازی در سازمان نهاد علم و مؤثر در ساختار نهاد علم به حساب میآید. (این سخن به معنای الزام آغاز جنبشهای خودجوش علمی از مراکز تصمیمگیری نیست بلکه به معنای تأثیرپذیری ساختار نهاد علم از سازمان نهاد علم است).
#تمرین: با توجه به مقدمات پنج گانه فوق، چگونه میتوانید بر ضرورت انقلاب فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، استدلال کنید و در غیر این صورت؛ دلایل خود را بر نادرستی مقدمات اقامه کنید. اظهار نظر خود را به صورت یک یادداشت علمی بنویسید ( دربارۀ ویژگیهای روششناختی یادداشت علمی، در شمارههای بعدی "نقدهای فلسفی" نکاتی خواهد آمد).
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
💠 روش شناسی مطالعات اربعین
✍ استاد حمید پارسانیا
🔶 از پدیده پیادهروی اربعین میتوان به روششناسی مطالعات اربعین و لزوم #تکثر_روش_شناسی از واقعه اربعین به خاطر گستردگی آن رسید. این روش شناسی مطالعات اربعین باید در مورد مناسک دینی هم به کار برود که این مربوط به جامعهشناسی دینی است و تاکنون مورد غفلت واقع شده است.
🔻این پدیده را میتوان با چند روش بررسی کرد؛
1⃣ اول اینکه زیارت اربعین را به عنوان یک امر #تکوینی، که در قلمرو تکوین مراد خداوند قرار میگیرد بررسی کنیم که این بعد مربوط به بعد الهی و عرفانی اربعین میباشد و در قلمرو رفتار فردی نیست. این روش همان چیزی است که به گفته ملاصدرا جغرافیای ملک با ملکوت در هم تنیده شده است. انسان کافر خود آتش متحرک است ولی انسان مومن بهشت متحرک و این همان چیزی است که پیامبر میگوید من از فاطمه بوی بهشت استشمام میکنم.
2⃣ ساحت دیگر در بررسی اربعین و مناسک #دینی، این است که از این جهت مورد توجه قرار میگیرند که این مراسم فعل انسانی است و انسان به عنوان یک کنشگر مطرح است. البته خود این ساحت دارای یک دوگانگی است که اولین آن به لحاظ تجویزی به موضوع اربعین میپردازد و این مسائل مطرح میشود که آیا فردی که این کار را انجام میدهد کار خوبی انجام داده یا خیر؟ کار واجبی انجام داده یا مستحب یا مباح؟ در واقع این ساحت شریعتی مناسک اربعین است. در این بُعد در واقع ما اربعین را به لحاظ دینی میشناسیم نه به لحاظ واقعیت وجودی آن و روش این ساحت رجوع به روایات است.
3⃣ از لحاظ اینکه اربعین فعل انسانی است این حوزه مربوط به عمل انسانهاست و این یک پدیده و مطالعه #تاریخی و میدانی است. در این روش به یک مطالعه پدیده زمانی و مکانی میپردازیم. در این بعد به این میپردازیم که چه کسانی مخالف آمدن مردم بودند و چه کسانی موافق. وقتی با آمدن آنها مخالفت شد، کنشگران چه کردند؟ آیا از رفتن منصرف شدند و یا به تهدیدها توجهی نکردند؟ و اگر به زیارت رفتند توسط تهدیدکنندگان چه برخوردی با آنها شد؟
✳️ احکام در این حوزهها را نباید با هم #خلط کرد یعنی که اگر در مقطعی تاریخی کنشگران به این تجویز عمل کردند و در دورهای دیگر عمل نکردند نباید آن را به شریعت نسبت داد و این همان خطری است که در مطالعه مناسک دینی ممکن است رخ بدهد و رخ هم داده است.
💠 @hparsania
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
✍ استاد حمید پارسانیا
🔶 از پدیده پیادهروی اربعین میتوان به روششناسی مطالعات اربعین و لزوم #تکثر_روش_شناسی از واقعه اربعین به خاطر گستردگی آن رسید. این روش شناسی مطالعات اربعین باید در مورد مناسک دینی هم به کار برود که این مربوط به جامعهشناسی دینی است و تاکنون مورد غفلت واقع شده است.
🔻این پدیده را میتوان با چند روش بررسی کرد؛
1⃣ اول اینکه زیارت اربعین را به عنوان یک امر #تکوینی، که در قلمرو تکوین مراد خداوند قرار میگیرد بررسی کنیم که این بعد مربوط به بعد الهی و عرفانی اربعین میباشد و در قلمرو رفتار فردی نیست. این روش همان چیزی است که به گفته ملاصدرا جغرافیای ملک با ملکوت در هم تنیده شده است. انسان کافر خود آتش متحرک است ولی انسان مومن بهشت متحرک و این همان چیزی است که پیامبر میگوید من از فاطمه بوی بهشت استشمام میکنم.
2⃣ ساحت دیگر در بررسی اربعین و مناسک #دینی، این است که از این جهت مورد توجه قرار میگیرند که این مراسم فعل انسانی است و انسان به عنوان یک کنشگر مطرح است. البته خود این ساحت دارای یک دوگانگی است که اولین آن به لحاظ تجویزی به موضوع اربعین میپردازد و این مسائل مطرح میشود که آیا فردی که این کار را انجام میدهد کار خوبی انجام داده یا خیر؟ کار واجبی انجام داده یا مستحب یا مباح؟ در واقع این ساحت شریعتی مناسک اربعین است. در این بُعد در واقع ما اربعین را به لحاظ دینی میشناسیم نه به لحاظ واقعیت وجودی آن و روش این ساحت رجوع به روایات است.
3⃣ از لحاظ اینکه اربعین فعل انسانی است این حوزه مربوط به عمل انسانهاست و این یک پدیده و مطالعه #تاریخی و میدانی است. در این روش به یک مطالعه پدیده زمانی و مکانی میپردازیم. در این بعد به این میپردازیم که چه کسانی مخالف آمدن مردم بودند و چه کسانی موافق. وقتی با آمدن آنها مخالفت شد، کنشگران چه کردند؟ آیا از رفتن منصرف شدند و یا به تهدیدها توجهی نکردند؟ و اگر به زیارت رفتند توسط تهدیدکنندگان چه برخوردی با آنها شد؟
✳️ احکام در این حوزهها را نباید با هم #خلط کرد یعنی که اگر در مقطعی تاریخی کنشگران به این تجویز عمل کردند و در دورهای دیگر عمل نکردند نباید آن را به شریعت نسبت داد و این همان خطری است که در مطالعه مناسک دینی ممکن است رخ بدهد و رخ هم داده است.
💠 @hparsania
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
Telegram
attach 📎
🔻کارگاه پژوهشی مِتُدِ نقدِ کتاب؛
دکتر سید حسین حسینی
تاریخ برگزاری دوره 24آبان ماه 97
لینک ثبت نام: ↙️
http://tam.ihcs.ac.ir/event/fa/event/103/register
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
دکتر سید حسین حسینی
تاریخ برگزاری دوره 24آبان ماه 97
لینک ثبت نام: ↙️
http://tam.ihcs.ac.ir/event/fa/event/103/register
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای اُسقُفِ مسیحیِ شرکت کننده در راهپیمایی اربعین
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
⭕️شهروندان و دغدغهی فرمولیزه کردن مسائل علوم انسانی!
🔻#علوم_انسانی
✍یادداشتی از نیما قاسمی
🔸کسی که با جامعهی خود «مسأله» دارد، و برای حل و فصل این مسأله درگیری ذهنی پیدا میکند، به اصطلاح «فکری» میشود، طبیعتاً به علوم انسانی گرایش پیدا میکند. منظورم این نیست که لزوماً دانشجوی علوم انسانی میشود که مضمونش حل مسائل اجتماعیست. بلکه او در معنای عام کلمه علوم انسانی را جدی خواهد گرفت و ارج خواهد نهاد حتی اگر خود یک تکنسین باشد و یا حتی تحصیلات آکادمیک نداشته باشد. تنها در دو صورت است که این مسیر «مسأله- فکر- علوم انسانی» طی نخواهد شد:
#الف: اینکه شهروند مسألهای نداشته باشد؛
#ب: اینکه برای حل مسألهی خود راهحلهای شخصی را مدنظر قرار دهد؛ یعنی به دنبال فرموله کردن مسألهی خود به صورتی کلی و پیدا کردن یک «پاسخ» به طور کلی نباشد.
🔸فرموله کردن مسأله به طور کلی، و تلاش برای پاسخ گفتن به آن به عنوان یک راهحل همگانی، چیزی جز تئوریپردازی نیست. اما شهروندی که تلاش میکند مسألهاش را «خصوصی» و «از درِ پشتی» با یک نامه در دست برای وزیر و وکیل، یا از راه چاپلوسی و تملقی برای کسانی که خود بخشی از مشکلاند، حل کند، طبیعتاً فکر نمیکند و به تئوریهای علوم انسانی و اجتماعی اهمیتی نمیدهد. اما چه کسیست که مسألهای ندارد!؟ اگر این پذیرفته است که اکثریت شهروندان مسألهای با جامعهی خود دارند و در رضایت کامل، و هماهنگی تام و تمام با محیط اجتماعی خود نیستند، سوال این است: پس چرا علوم انسانی در کشور ما این قدر ذلیل و به اصطلاح عامیانه «خاک- بر سری»ست!؟ آیا غیر از این است که کمترین تمایلی که یک ایرانی دارد، فرموله کردن مسألهی خود به مثابهی یک مسألهی اجتماعیست!؟ «دروغ»، «ریاکاری» و «دودوزهبازی» منطقاً ابزار کار مردمیست که اگر شکلی از تفریح را دوست دارند و یا اگر نوعی از رفتار اجتماعی را حق مسلم خود میدانند، به جای طرح آن و دفاع کردن از آن با زبانی فاخر، پنهانش میکنند! در عوض، با پذیرش مناسبات جاری، هم اعتبار سیستم را اخذ میکنند و در جیب میگذارند، هم هزینه نمیدهند و هم به خواستهی خود (به تصور باطلی که دارند) در خفاء میرسند. من این طور نتیجه میگیرم: برای اینکه علوم انسانی ارج و قربی داشته باشد، نیاز است که شهروندان حداقلی از صدق نیت، شجاعت و مناعت طبع داشته باشند. فقط در این صورت است که مبدأ عزیمت «مسأله» به تصدیق علوم انسانی منتهی خواهد شد.
🔸صداقت یک فضیلت اخلاقی معرفی شده است اما چیزی بیشتر از یک فضیلت اخلاقی، یعنی یک زیبندگی برای رفتار ظاهری شهروند است. فضیلتیست که با آن میتوان یک جامعه را ساخت و از درافتادنش در بیفکری و بیپرنسیپی و بیچیزی فرهنگی حفظ نمود. امروز بیشتر از همیشه میفهمم که چرا برخی از ستودنیترین رهبران معنوی جامعهی ما، تأکید ویژهی خود را بر «صدق و اخلاص» میگذاردند تا حدی که یک بدمست عربدهکش در میدان شهر را به مفتی پاک و پاکیزهی شهر ترجیح میدادند. آنها فهمیده بودند که جامعهای که پنهان نمیکند «آنچه را که واقعاً هست» با تکیه بر همین صدق و مناعت طبعش میتوان اصلاح کرد. اما جامعهی درغلتیده به آفت ریا و پنهانکاری را چه بسا اصلاً دوایی نباشد. شهروندی که در حقیقت شهروند نیست، و شخصیتی که در حقیقت تشخصی ندارد، قابل برنامهریزی نیست و به تغییرش امید نمیتوان بست. در اسرارالتوحید، پرسش و پاسخ کوتاهی هست که «صداقت» را، نه فقط به عنوان یک فضیلت اخلاقی و شرطی برای پیمودن یک مسیر، بلکه خود در حد یک مقصد عالی و منتهای راه معرفی میکند: (درویشی گفت: «یا شیخ! کسی خفته مانده است، در خواب به منزل رسد!؟» شیخ گفت: «اگر در ظلّ اخلاص خفته است، عین خوابش صدر منزل بُوَد!») (تصحیح شفیعی کدکنی؛ ص 312)
🔹نقل از کانال علوم انسانی
@humansciences
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#علوم_انسانی
✍یادداشتی از نیما قاسمی
🔸کسی که با جامعهی خود «مسأله» دارد، و برای حل و فصل این مسأله درگیری ذهنی پیدا میکند، به اصطلاح «فکری» میشود، طبیعتاً به علوم انسانی گرایش پیدا میکند. منظورم این نیست که لزوماً دانشجوی علوم انسانی میشود که مضمونش حل مسائل اجتماعیست. بلکه او در معنای عام کلمه علوم انسانی را جدی خواهد گرفت و ارج خواهد نهاد حتی اگر خود یک تکنسین باشد و یا حتی تحصیلات آکادمیک نداشته باشد. تنها در دو صورت است که این مسیر «مسأله- فکر- علوم انسانی» طی نخواهد شد:
#الف: اینکه شهروند مسألهای نداشته باشد؛
#ب: اینکه برای حل مسألهی خود راهحلهای شخصی را مدنظر قرار دهد؛ یعنی به دنبال فرموله کردن مسألهی خود به صورتی کلی و پیدا کردن یک «پاسخ» به طور کلی نباشد.
🔸فرموله کردن مسأله به طور کلی، و تلاش برای پاسخ گفتن به آن به عنوان یک راهحل همگانی، چیزی جز تئوریپردازی نیست. اما شهروندی که تلاش میکند مسألهاش را «خصوصی» و «از درِ پشتی» با یک نامه در دست برای وزیر و وکیل، یا از راه چاپلوسی و تملقی برای کسانی که خود بخشی از مشکلاند، حل کند، طبیعتاً فکر نمیکند و به تئوریهای علوم انسانی و اجتماعی اهمیتی نمیدهد. اما چه کسیست که مسألهای ندارد!؟ اگر این پذیرفته است که اکثریت شهروندان مسألهای با جامعهی خود دارند و در رضایت کامل، و هماهنگی تام و تمام با محیط اجتماعی خود نیستند، سوال این است: پس چرا علوم انسانی در کشور ما این قدر ذلیل و به اصطلاح عامیانه «خاک- بر سری»ست!؟ آیا غیر از این است که کمترین تمایلی که یک ایرانی دارد، فرموله کردن مسألهی خود به مثابهی یک مسألهی اجتماعیست!؟ «دروغ»، «ریاکاری» و «دودوزهبازی» منطقاً ابزار کار مردمیست که اگر شکلی از تفریح را دوست دارند و یا اگر نوعی از رفتار اجتماعی را حق مسلم خود میدانند، به جای طرح آن و دفاع کردن از آن با زبانی فاخر، پنهانش میکنند! در عوض، با پذیرش مناسبات جاری، هم اعتبار سیستم را اخذ میکنند و در جیب میگذارند، هم هزینه نمیدهند و هم به خواستهی خود (به تصور باطلی که دارند) در خفاء میرسند. من این طور نتیجه میگیرم: برای اینکه علوم انسانی ارج و قربی داشته باشد، نیاز است که شهروندان حداقلی از صدق نیت، شجاعت و مناعت طبع داشته باشند. فقط در این صورت است که مبدأ عزیمت «مسأله» به تصدیق علوم انسانی منتهی خواهد شد.
🔸صداقت یک فضیلت اخلاقی معرفی شده است اما چیزی بیشتر از یک فضیلت اخلاقی، یعنی یک زیبندگی برای رفتار ظاهری شهروند است. فضیلتیست که با آن میتوان یک جامعه را ساخت و از درافتادنش در بیفکری و بیپرنسیپی و بیچیزی فرهنگی حفظ نمود. امروز بیشتر از همیشه میفهمم که چرا برخی از ستودنیترین رهبران معنوی جامعهی ما، تأکید ویژهی خود را بر «صدق و اخلاص» میگذاردند تا حدی که یک بدمست عربدهکش در میدان شهر را به مفتی پاک و پاکیزهی شهر ترجیح میدادند. آنها فهمیده بودند که جامعهای که پنهان نمیکند «آنچه را که واقعاً هست» با تکیه بر همین صدق و مناعت طبعش میتوان اصلاح کرد. اما جامعهی درغلتیده به آفت ریا و پنهانکاری را چه بسا اصلاً دوایی نباشد. شهروندی که در حقیقت شهروند نیست، و شخصیتی که در حقیقت تشخصی ندارد، قابل برنامهریزی نیست و به تغییرش امید نمیتوان بست. در اسرارالتوحید، پرسش و پاسخ کوتاهی هست که «صداقت» را، نه فقط به عنوان یک فضیلت اخلاقی و شرطی برای پیمودن یک مسیر، بلکه خود در حد یک مقصد عالی و منتهای راه معرفی میکند: (درویشی گفت: «یا شیخ! کسی خفته مانده است، در خواب به منزل رسد!؟» شیخ گفت: «اگر در ظلّ اخلاص خفته است، عین خوابش صدر منزل بُوَد!») (تصحیح شفیعی کدکنی؛ ص 312)
🔹نقل از کانال علوم انسانی
@humansciences
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️در مذمت راه حلهای "عملی"!
🔻#بازنشر
🔻#کمی_متفاوت!
🔸اسلاوی ژیژک* یک نوشته بامزه در کتاب خود به نام "خشونت" دارد که شاید برای کسی که خواهان فعالیت [فرهنگی، اجتماعی و] سیاسی جدی است بد نباشد، او میگوید در دوران سوسیالیسم، توصیه لنین به جوانانی که از او میپرسیدند چه کار باید بکنند این بود: "آموختن، آموختن، آموختن". این توصیه همیشه در برابر چشمان همه بود و بر در و دیوار مدارس نقش بسته بود.
🔸لطیفهای هم بود که از مارکس، انگلس و لنین میپرسند که آیا ترجیح میدهند همسری برای خود اختیار کنند یا معشوقه داشته باشند. مارکس که در مسائل خصوصی تا حدودی محافظهکار بود پاسخ میدهد: "همسر". ولی انگلس که خوشگذرانتر از او بود معشوقه داشتن را انتخاب میکند. اما در کمال تعجب لنین میگوید: "هر دو". قضیه خوشگذرانی است؟ نه. او توضیح میدهد: "زیرا بدین ترتیب میتوانم به همسرم بگویم که پیش معشوقهام میروم و به معشوقهام میگویم باید پیش همسرم باشم ..." و از او میپرسند: "و بعد چه میکنی؟" لنین پاسخ میدهد: "یک گوشه خلوت پیدا میکنم و میآموزم و میآموزم و میآموزم!"
🔸ژیژک اشاره میکند آیا این دقیقا این همان کاری نیست که لنین پس از فاجعه 1914 (شکست روسیه از آلمان در جنگ جهانی اول که آن را زمینهساز انقلاب اکتبر روسیه 1917 میدانند) کرد؟ او به گوشهای تنها در سوئیس خزید و در آنجا با مطالعه منطق هگل "آموخت و آموخت و آموخت".
🔸به نظر حرف این مرد تپل (ژیژک) برای حال و احوال فعلی مملکت هم رواست، زمانی که همه در جستجوی راهحلهای "عملی" برای به سلامت گذشتن از این به اصطلاح پیچ تاریخیاند؛ شاید باید در مقابل وسوسه دادن راهحلهای "عملی" مقاومت کرد؛ شاید "عملیترین" کار این باشد که هیچ کاری نکرد، بلکه به کنجی رفت و آموخت و آموخت و آموخت تا اصولاً فهمید اوضاع از چه قرار است، یحتمل این بهترین کاری است که خیلی از ما و از جمله نگارنده این سطور میتواند انجام دهد، والله اعلم.
*اسلوی ژیژک؛ فیلسوف، نظریهپرداز، جامعهشناس، منتقد فرهنگی و سیاستمدار اسلوونیایی و متولد 1949 است.
🔹نقل از کانال راهبرد
@RahbordChannel
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#بازنشر
🔻#کمی_متفاوت!
🔸اسلاوی ژیژک* یک نوشته بامزه در کتاب خود به نام "خشونت" دارد که شاید برای کسی که خواهان فعالیت [فرهنگی، اجتماعی و] سیاسی جدی است بد نباشد، او میگوید در دوران سوسیالیسم، توصیه لنین به جوانانی که از او میپرسیدند چه کار باید بکنند این بود: "آموختن، آموختن، آموختن". این توصیه همیشه در برابر چشمان همه بود و بر در و دیوار مدارس نقش بسته بود.
🔸لطیفهای هم بود که از مارکس، انگلس و لنین میپرسند که آیا ترجیح میدهند همسری برای خود اختیار کنند یا معشوقه داشته باشند. مارکس که در مسائل خصوصی تا حدودی محافظهکار بود پاسخ میدهد: "همسر". ولی انگلس که خوشگذرانتر از او بود معشوقه داشتن را انتخاب میکند. اما در کمال تعجب لنین میگوید: "هر دو". قضیه خوشگذرانی است؟ نه. او توضیح میدهد: "زیرا بدین ترتیب میتوانم به همسرم بگویم که پیش معشوقهام میروم و به معشوقهام میگویم باید پیش همسرم باشم ..." و از او میپرسند: "و بعد چه میکنی؟" لنین پاسخ میدهد: "یک گوشه خلوت پیدا میکنم و میآموزم و میآموزم و میآموزم!"
🔸ژیژک اشاره میکند آیا این دقیقا این همان کاری نیست که لنین پس از فاجعه 1914 (شکست روسیه از آلمان در جنگ جهانی اول که آن را زمینهساز انقلاب اکتبر روسیه 1917 میدانند) کرد؟ او به گوشهای تنها در سوئیس خزید و در آنجا با مطالعه منطق هگل "آموخت و آموخت و آموخت".
🔸به نظر حرف این مرد تپل (ژیژک) برای حال و احوال فعلی مملکت هم رواست، زمانی که همه در جستجوی راهحلهای "عملی" برای به سلامت گذشتن از این به اصطلاح پیچ تاریخیاند؛ شاید باید در مقابل وسوسه دادن راهحلهای "عملی" مقاومت کرد؛ شاید "عملیترین" کار این باشد که هیچ کاری نکرد، بلکه به کنجی رفت و آموخت و آموخت و آموخت تا اصولاً فهمید اوضاع از چه قرار است، یحتمل این بهترین کاری است که خیلی از ما و از جمله نگارنده این سطور میتواند انجام دهد، والله اعلم.
*اسلوی ژیژک؛ فیلسوف، نظریهپرداز، جامعهشناس، منتقد فرهنگی و سیاستمدار اسلوونیایی و متولد 1949 است.
🔹نقل از کانال راهبرد
@RahbordChannel
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
Forwarded from اتچ بات
🔻تشکیل زنجیرهی انسانی برای کمک به اثاثکشی یک کتابفروشی
صدها نفر از مردم شهر بندری ساوتهمپتون در جنوب انگلیس، برای کمک به اثاثکشی کتابفروشی آکتوبر بوکس (October Books) زنجیرهی انسانی تشکیل دادند و هزارها کتاب را دستبهدست از محل قدیمی کتابفروشی به محل جدیدش منتقل کردند.
این کتابفروشی چهلساله که قادر نبوده از پس افزایش اجارهبها در محل سابق خود برآید، از مدتی پیش اعلام کرده بود که برای اثاثکشی در روز ۲۹ اکتبر به کمک داوطلبان نیاز دارد.
همان طور که در عکسهای زیر میبینید، مردم از کوچک و بزرگ چند ساعت بین دو مغازهی قدیم و جدید (در مسافتی حدود ۱۵۰ متر) ایستادند و کتابها را به خانهی جدیدشان منتقل کردند.
شیرینتر اینکه محل جدید کتابفروشی هم با جمعآوری کمکهای مالی مردم خریده شده و صاحب آن دیگر دغدغهی پرداخت اجارهبها هم ندارد!
یادمان باشد؛ "کتاب مادر تمدنها و عصاره آنها و یکی از جلوههای کمال بشری است"
#کانال_بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
صدها نفر از مردم شهر بندری ساوتهمپتون در جنوب انگلیس، برای کمک به اثاثکشی کتابفروشی آکتوبر بوکس (October Books) زنجیرهی انسانی تشکیل دادند و هزارها کتاب را دستبهدست از محل قدیمی کتابفروشی به محل جدیدش منتقل کردند.
این کتابفروشی چهلساله که قادر نبوده از پس افزایش اجارهبها در محل سابق خود برآید، از مدتی پیش اعلام کرده بود که برای اثاثکشی در روز ۲۹ اکتبر به کمک داوطلبان نیاز دارد.
همان طور که در عکسهای زیر میبینید، مردم از کوچک و بزرگ چند ساعت بین دو مغازهی قدیم و جدید (در مسافتی حدود ۱۵۰ متر) ایستادند و کتابها را به خانهی جدیدشان منتقل کردند.
شیرینتر اینکه محل جدید کتابفروشی هم با جمعآوری کمکهای مالی مردم خریده شده و صاحب آن دیگر دغدغهی پرداخت اجارهبها هم ندارد!
یادمان باشد؛ "کتاب مادر تمدنها و عصاره آنها و یکی از جلوههای کمال بشری است"
#کانال_بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
Telegram
attach 📎
⭕️انتقادات دکتر شریف لکزایی به سند پایه الگوی پیشرفت
#رأی_و_نظر
#دکتر_شریف_لکزایی
#الگوی_ایرانی_اسلامی_پیشرفت
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت درباره انتقادات وارد شده به متن سند الگوی پایه گفت: یکی از انتقادات این است که نظریه پشتیبان فلسفی مبانی و کل سند مشخص نیست. در واقع نمیدانیم که چه نظریه و فلسفه سیاسی از این سند پشتیبانی میکند که باید روشن شود تا بتوان آن را به یک بحث نظری ارجاع داد. به عقیده من باید از اینکه تنها چیزهای خوب را بیان کرد دست برداشت و گزارههای اندک و دارای انسجام درونی را کنار هم گذاشت تا ما را به عمل منتهی کند که در آن صورت میتوان گفت این الگو یک نقشه راه است.
🔸چندی قبل رهبر معظم انقلاب در پیامی دستگاهها، مراکز علمی، نخبگان و صاحبنظران را به بررسی عمیق ابعاد مختلف سند تدوینشده و ارائه نظرات مشورتی جهت تکمیل و ارتقای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت فراخواندند؛ سندی که قرار است الگوی پیشرفت کشور برای پنجاه سال آینده باشد.
🔸در این باره دکتر شریف لکزایی ، عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفتوگویی داشتهاند تا در آن نقاط قوت و ضعف متن منتشر شده فعلی تبیین شود.
🔹مشروح این گفتوگو را در لینک زیر بخوانید↙️
http://iqna.ir/fa/news/3759933/
#رأی_و_نظر
#دکتر_شریف_لکزایی
#الگوی_ایرانی_اسلامی_پیشرفت
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت درباره انتقادات وارد شده به متن سند الگوی پایه گفت: یکی از انتقادات این است که نظریه پشتیبان فلسفی مبانی و کل سند مشخص نیست. در واقع نمیدانیم که چه نظریه و فلسفه سیاسی از این سند پشتیبانی میکند که باید روشن شود تا بتوان آن را به یک بحث نظری ارجاع داد. به عقیده من باید از اینکه تنها چیزهای خوب را بیان کرد دست برداشت و گزارههای اندک و دارای انسجام درونی را کنار هم گذاشت تا ما را به عمل منتهی کند که در آن صورت میتوان گفت این الگو یک نقشه راه است.
🔸چندی قبل رهبر معظم انقلاب در پیامی دستگاهها، مراکز علمی، نخبگان و صاحبنظران را به بررسی عمیق ابعاد مختلف سند تدوینشده و ارائه نظرات مشورتی جهت تکمیل و ارتقای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت فراخواندند؛ سندی که قرار است الگوی پیشرفت کشور برای پنجاه سال آینده باشد.
🔸در این باره دکتر شریف لکزایی ، عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفتوگویی داشتهاند تا در آن نقاط قوت و ضعف متن منتشر شده فعلی تبیین شود.
🔹مشروح این گفتوگو را در لینک زیر بخوانید↙️
http://iqna.ir/fa/news/3759933/
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
چقدر خوشحال شدم از دیدن یک بانوی محجبهی مسلمان در بین صفِ زنجیرهی انسانی برای کمک به اثاثکشی کتابفروشی آکتوبر بوکس (October Books) در شهر ساوتهمپتون انگلیس.
#بهروزفخر
@behruzfakhr
#بهروزفخر
@behruzfakhr
⭕️تأسیس تمدن مهم، اما تداوم آن مهمتر است
✍ حجتالاسلام دکتر رسول جعفریان
🔸برخی از دوستان ما که خود را تئوریسین #تمدن_نوین_اسلامی میدانند، از تحقق طلیعههای آن #تمدن سخن میگویند. خواستم عرض کنم، تغییر و تحول در جامعه برای رسیدن به نقطه اوج عزت، قوانین خاص خود را دارد که اگر رعایت نشود، به جای اوج عزت، در حضیض ذلت فرو خواهد رفت.
🔸صد البته، اگر شناخت درست از مسیر باشد، اگر ابزار و وسیله درست برای انتقال و حرکت در این مسیر انتخاب شود، اگر #اخلاق و #رفتار لازم برای طی مسیر وجود داشته باشد، اگر #هدف مشخص و معین باشد، اگر مشارکت همه نیروها و امکانات باشد، و اگر خرابکاری در بین نشود، نه ما بلکه اقوام دیگر هم اگر چنین کنند، به #تمدن میرسند. طی راه پر از سنگلاخ و مشکل که برابر #جامعه_انسانی است، مردان نیرومند، فهمیده و دانشمندی را میطلبد که #واقعگرا باشند، قدرتطلبی نکنند، و نیروها و سرمایههای مادی و معنوی یک ملت را به باد ندهند.
🔸گاهی همه اینها هست، اما پس از مدتی، مثل گاو نه من شیرده، کسی میآید و لگدی میزند و تمام ظرف شیر را وارونه میکند. کم نبوده و نیستند انقلابات و جنبشهایی که اساس وضع آنها برای رسیدن به نقطه ایدهآل بود، زحمت زیادی کشیده شد، اما در مسیر، گرفتار دشواری شدند و به آمال و آرزوهای یک ملت که رسیدن به یک زندگی انسانی و آرام و #فلاح و #رستگاری یعنی همان تمدن بود، نرسیدند.
🔸خواستم عرض کنم، #طلیعه_تمدن، مهم نیست، مهم ادامه آن راه است که وقتی این طلیعه آمد، و اساس شکل گرفت، راه باید درست طی شود. یکی از اساسیترین اصول، وجود یک #منطق_نیرومندِ فکری است که بتواند نقطه مشترک همه اقوامی باشد که در یک مجموعه سیاسی با هم زندگی میکنند. اگر تمدنی در فکر استفاده از نیروی همسایگان هم هست، باید منطقی را دنبال کند که همپوشانی لازم را برای همراه ساختن آنان هم داشته باشد. البته که باید #قدرت و #استقامت و #قدرت-دفاعی لازم را هم برای دفاع از دستاوردهای خود داشته باشد.
🔸در این میان، دو چیز بیش از همه مهم است، #اول تفکر درست و #دوم سیاست صحیح. اصل همان #تفکر است. اگر اندیشه استواری باشد، و #سیاست درستی در پیش گرفته شود، میانه راه هم خطایی رخ ندهد، میتوان امیدی برای رسیدن به نقطهای مطلوب را داشت. سیاست بر محور #تفکر معنا و مفهوم پیدا میکند. در ایران، نادرشاه یکی از نیرومندترین چهرههای سیاسی و نظامی بود، اما از #تفکر و #اندیشه تهی بود، به عکس صفویه که مسیر مشخصی در #تفکر داشتند و نزدیک دو قرن و نیم دوام آوردند، اما روزی که از درون، این #تفکر، از هم پاشید، آنها هم از میان رفتند.
🔸این #تفکر را خطرات زیادی تهدید میکند. این که اساس آن استوار باشد، منطقی و معقول باشد، گرفتار #خرافهگرایی و #بیهودهخواهی نشود، ابزار دست مُشتی سیاستمدار برای رسیدن به مطامعِشان نباشد، طیفهایی از جامعه که طرفدار افراطگری و ایجاد نفرت در جامعه و تفرقه میان مردم هستند، اندیشههای خاص خود را حاکم نکنند، و خیلی از مسائل دیگر در حفظ سلامت #تفکر و تأثیرگذاری آن اهمیت دارد. هر لحظه باید مراقب آن بود و در ارتباط با آن فریب نخورد.
🔸توهم داشتن #تفکر و #اندیشه، مشکل مهمی است، کسانی اندیشههایی را با اهداف انحرافی رواج میدهند، عدهای را جذب خواستههای باطل خود میکنند، و با استفاده از اهرمها و قدرتی که در اختیار دارند، آن را وجه غالب #تفکر مقبول جامعه نشان میدهند، و عاقبت همه چیز را بر باد میدهند.
داشتن یک #تفکر سالم، به داشتن #متفکران سالم است، به تعهد یک حکومت در استفاده از اندیشمندان فکور است. به داشتن روش فکری و تربیتی اصیل و استوار است، به پرهیز از روشهای خشونتگرا و افکار واپسزده و ارتجاعی است. به دور کردن #خرافات از جامعه و اندیشههای حاکم بر اذهان مردم آن است.
🔸مورد اخیر، یعنی #خرافات، شاید یکی از مهمترین مسائل باشد. همین چند روز دیدیم کسی که گفته شد، چندین بار در سیمای جمهوری اسلامی به عنوان دانشمند و نخبه معرفی شده، مدعی امام زمانی شد. این نمونهها که اندک هم نیستند، نشان از رواج افکاری در زیر پوست جامعه دارد که زمینه آنها را فراهم میکند و گاه شاهدیم که یک خطا، مانند آنچه به اسم بابیه و بهائیه در میانه قرن سیزدهم رخ داد، سیلی را به راه میاندازد و بخش مهمی از توان جامعه را به هدر میدهد.
#ادامه_مطلب... 👇
✍ حجتالاسلام دکتر رسول جعفریان
🔸برخی از دوستان ما که خود را تئوریسین #تمدن_نوین_اسلامی میدانند، از تحقق طلیعههای آن #تمدن سخن میگویند. خواستم عرض کنم، تغییر و تحول در جامعه برای رسیدن به نقطه اوج عزت، قوانین خاص خود را دارد که اگر رعایت نشود، به جای اوج عزت، در حضیض ذلت فرو خواهد رفت.
🔸صد البته، اگر شناخت درست از مسیر باشد، اگر ابزار و وسیله درست برای انتقال و حرکت در این مسیر انتخاب شود، اگر #اخلاق و #رفتار لازم برای طی مسیر وجود داشته باشد، اگر #هدف مشخص و معین باشد، اگر مشارکت همه نیروها و امکانات باشد، و اگر خرابکاری در بین نشود، نه ما بلکه اقوام دیگر هم اگر چنین کنند، به #تمدن میرسند. طی راه پر از سنگلاخ و مشکل که برابر #جامعه_انسانی است، مردان نیرومند، فهمیده و دانشمندی را میطلبد که #واقعگرا باشند، قدرتطلبی نکنند، و نیروها و سرمایههای مادی و معنوی یک ملت را به باد ندهند.
🔸گاهی همه اینها هست، اما پس از مدتی، مثل گاو نه من شیرده، کسی میآید و لگدی میزند و تمام ظرف شیر را وارونه میکند. کم نبوده و نیستند انقلابات و جنبشهایی که اساس وضع آنها برای رسیدن به نقطه ایدهآل بود، زحمت زیادی کشیده شد، اما در مسیر، گرفتار دشواری شدند و به آمال و آرزوهای یک ملت که رسیدن به یک زندگی انسانی و آرام و #فلاح و #رستگاری یعنی همان تمدن بود، نرسیدند.
🔸خواستم عرض کنم، #طلیعه_تمدن، مهم نیست، مهم ادامه آن راه است که وقتی این طلیعه آمد، و اساس شکل گرفت، راه باید درست طی شود. یکی از اساسیترین اصول، وجود یک #منطق_نیرومندِ فکری است که بتواند نقطه مشترک همه اقوامی باشد که در یک مجموعه سیاسی با هم زندگی میکنند. اگر تمدنی در فکر استفاده از نیروی همسایگان هم هست، باید منطقی را دنبال کند که همپوشانی لازم را برای همراه ساختن آنان هم داشته باشد. البته که باید #قدرت و #استقامت و #قدرت-دفاعی لازم را هم برای دفاع از دستاوردهای خود داشته باشد.
🔸در این میان، دو چیز بیش از همه مهم است، #اول تفکر درست و #دوم سیاست صحیح. اصل همان #تفکر است. اگر اندیشه استواری باشد، و #سیاست درستی در پیش گرفته شود، میانه راه هم خطایی رخ ندهد، میتوان امیدی برای رسیدن به نقطهای مطلوب را داشت. سیاست بر محور #تفکر معنا و مفهوم پیدا میکند. در ایران، نادرشاه یکی از نیرومندترین چهرههای سیاسی و نظامی بود، اما از #تفکر و #اندیشه تهی بود، به عکس صفویه که مسیر مشخصی در #تفکر داشتند و نزدیک دو قرن و نیم دوام آوردند، اما روزی که از درون، این #تفکر، از هم پاشید، آنها هم از میان رفتند.
🔸این #تفکر را خطرات زیادی تهدید میکند. این که اساس آن استوار باشد، منطقی و معقول باشد، گرفتار #خرافهگرایی و #بیهودهخواهی نشود، ابزار دست مُشتی سیاستمدار برای رسیدن به مطامعِشان نباشد، طیفهایی از جامعه که طرفدار افراطگری و ایجاد نفرت در جامعه و تفرقه میان مردم هستند، اندیشههای خاص خود را حاکم نکنند، و خیلی از مسائل دیگر در حفظ سلامت #تفکر و تأثیرگذاری آن اهمیت دارد. هر لحظه باید مراقب آن بود و در ارتباط با آن فریب نخورد.
🔸توهم داشتن #تفکر و #اندیشه، مشکل مهمی است، کسانی اندیشههایی را با اهداف انحرافی رواج میدهند، عدهای را جذب خواستههای باطل خود میکنند، و با استفاده از اهرمها و قدرتی که در اختیار دارند، آن را وجه غالب #تفکر مقبول جامعه نشان میدهند، و عاقبت همه چیز را بر باد میدهند.
داشتن یک #تفکر سالم، به داشتن #متفکران سالم است، به تعهد یک حکومت در استفاده از اندیشمندان فکور است. به داشتن روش فکری و تربیتی اصیل و استوار است، به پرهیز از روشهای خشونتگرا و افکار واپسزده و ارتجاعی است. به دور کردن #خرافات از جامعه و اندیشههای حاکم بر اذهان مردم آن است.
🔸مورد اخیر، یعنی #خرافات، شاید یکی از مهمترین مسائل باشد. همین چند روز دیدیم کسی که گفته شد، چندین بار در سیمای جمهوری اسلامی به عنوان دانشمند و نخبه معرفی شده، مدعی امام زمانی شد. این نمونهها که اندک هم نیستند، نشان از رواج افکاری در زیر پوست جامعه دارد که زمینه آنها را فراهم میکند و گاه شاهدیم که یک خطا، مانند آنچه به اسم بابیه و بهائیه در میانه قرن سیزدهم رخ داد، سیلی را به راه میاندازد و بخش مهمی از توان جامعه را به هدر میدهد.
#ادامه_مطلب... 👇
⭕️تأسیس تمدن مهم، اما تداوم آن مهمتر است #ادامه_مطلب_بالا👆
🔸منصفانه بگوییم ،وقتی نگاهی به جامعه ایران در سه چهار قرن اخیر میاندازیم، سیر صعودی رواج خرافات را شاهدیم. به نظرم، این روند، هیچگاه و حتی پس از #انقلاب متوقف نشده، بلکه از جهاتی شدت یافته است. باید پرسید، چه عاملی سبب شده است تا ما نتوانیم دامن #تفکر انسانی و اسلامی خود را از خرافات بپیراییم؟ آیا #تفکر درست و اصیلی داریم؟ آیا راه درست را میشناسیم؟ آیا ابزاری که برای رفتن این راه انتخاب کردهایم، ابزار معقول و درستی است؟
🔸خیلی ساده است، #دین که بخش مهمی از #تفکر جامعه ماست و باید ما را راهنمایی کند، گاه در دستان عدهای ابزاری برای رسیدن به اهداف نادرست میشود، به طوری که کسی نمیتواند #دین را از دست آنان نجات دهد. امر غریبی نیست که از امام علی علیه السلام بشنویم که در یک دوره، #دین اسیر در دست اشرار بوده که از آن برای دنیا خواهی استفاده کردهاند؛ (فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَى وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا.) این #دین، اگر به این روز بیفتد، نمیتواند ما را به فلاح که #تمدن مادی و معنوی مطلوب است، برساند.
🔸در یک جامعهای که #تفکر_اصیل وجود ندارد، آگاهی مردمان چندان بالا نیست، همچنان میلیونها نفر بیسواد هستند، بسیاریشان در عمرشان یک #کتاب نمیخوانند، و... کسانی هم خواهند بود که از #دین، ابزاری برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند. استفاده از خرافات یکی از اموری است که به راحتی میتواند آنها را سوار بر گُرده مردم کند، و آن وقت است که مسیر گم میشود، و رسیدن به آن اهداف، محال.
🔸به نظر میرسد رسیدن به #تمدن نیاز به سروصدا ندارد، رسیدن به #تمدن، نیازمند #تفکر_سالم، رفتار درست و قانونمند، و #رعایت_اصول اخلاقی و قانونی و حقوقی است. اگر کسی #تمدن میخواهد، باید نظام حقوقی خود را اصلاح کند و در اجرای آن تبعیض روا ندارد. اگر کسی #تمدن میخواهد، باید باور به اشتراک گذاشتن همه افکار و اندیشهها در کنار هم داشته باشد. اگر کسی #تمدن میخواهد، باید بکوشد که در سه اصل #علم و #قانون و #اخلاق، جدیّت بخرج بدهد. اینها و مشابه اینهاست که در عمل میتواند ما را به تمدن برساند.
🔸ما خوشحال خواهیم شد که عدهای باور به این #طلیعه داشته باشند، اما خواهشمان از آنها این است که بدانند در #تمدن، تأسیس مهم است، اما مهمتر فکر کردن برای #تداوم آن است.
🔹نقل از کانال رسول جعفریان
@jafarian1964
ا----------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸منصفانه بگوییم ،وقتی نگاهی به جامعه ایران در سه چهار قرن اخیر میاندازیم، سیر صعودی رواج خرافات را شاهدیم. به نظرم، این روند، هیچگاه و حتی پس از #انقلاب متوقف نشده، بلکه از جهاتی شدت یافته است. باید پرسید، چه عاملی سبب شده است تا ما نتوانیم دامن #تفکر انسانی و اسلامی خود را از خرافات بپیراییم؟ آیا #تفکر درست و اصیلی داریم؟ آیا راه درست را میشناسیم؟ آیا ابزاری که برای رفتن این راه انتخاب کردهایم، ابزار معقول و درستی است؟
🔸خیلی ساده است، #دین که بخش مهمی از #تفکر جامعه ماست و باید ما را راهنمایی کند، گاه در دستان عدهای ابزاری برای رسیدن به اهداف نادرست میشود، به طوری که کسی نمیتواند #دین را از دست آنان نجات دهد. امر غریبی نیست که از امام علی علیه السلام بشنویم که در یک دوره، #دین اسیر در دست اشرار بوده که از آن برای دنیا خواهی استفاده کردهاند؛ (فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَى وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا.) این #دین، اگر به این روز بیفتد، نمیتواند ما را به فلاح که #تمدن مادی و معنوی مطلوب است، برساند.
🔸در یک جامعهای که #تفکر_اصیل وجود ندارد، آگاهی مردمان چندان بالا نیست، همچنان میلیونها نفر بیسواد هستند، بسیاریشان در عمرشان یک #کتاب نمیخوانند، و... کسانی هم خواهند بود که از #دین، ابزاری برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند. استفاده از خرافات یکی از اموری است که به راحتی میتواند آنها را سوار بر گُرده مردم کند، و آن وقت است که مسیر گم میشود، و رسیدن به آن اهداف، محال.
🔸به نظر میرسد رسیدن به #تمدن نیاز به سروصدا ندارد، رسیدن به #تمدن، نیازمند #تفکر_سالم، رفتار درست و قانونمند، و #رعایت_اصول اخلاقی و قانونی و حقوقی است. اگر کسی #تمدن میخواهد، باید نظام حقوقی خود را اصلاح کند و در اجرای آن تبعیض روا ندارد. اگر کسی #تمدن میخواهد، باید باور به اشتراک گذاشتن همه افکار و اندیشهها در کنار هم داشته باشد. اگر کسی #تمدن میخواهد، باید بکوشد که در سه اصل #علم و #قانون و #اخلاق، جدیّت بخرج بدهد. اینها و مشابه اینهاست که در عمل میتواند ما را به تمدن برساند.
🔸ما خوشحال خواهیم شد که عدهای باور به این #طلیعه داشته باشند، اما خواهشمان از آنها این است که بدانند در #تمدن، تأسیس مهم است، اما مهمتر فکر کردن برای #تداوم آن است.
🔹نقل از کانال رسول جعفریان
@jafarian1964
ا----------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
🔻 #تلنگر/ بهمناسبت روز جهانی فلسفه!
امتحان پایانی درس فلسفه بود.
استاد فقط یک سوال مطرح کرده بود! سوال این بود:
شما چگونه میتوانید مرا متقاعد کنید که صندلی جلوی شما نامرئی است؟
تقریباً یک ساعت زمان برد تا دانشجویان توانستند پاسخهای خود را در برگه امتحانیشان بنویسند، به غیر از یک دانشجوی که تنها 10 ثانیه طول کشید تا جواب را بنویسد!
چند روز بعد که استاد نمرههای دانشجویان را اعلام کرد، آن دانشجو بالاترین نمره کلاس را گرفته بود!
او در جواب فقط نوشته بود:
«کدام صندلی؟!»
مسائل ساده را پیچیده نکنید!
۲۴#_آبان_۱۳۹۷ روز جهانی فلسفه گرامی باد
@tamadone_novine_islami
امتحان پایانی درس فلسفه بود.
استاد فقط یک سوال مطرح کرده بود! سوال این بود:
شما چگونه میتوانید مرا متقاعد کنید که صندلی جلوی شما نامرئی است؟
تقریباً یک ساعت زمان برد تا دانشجویان توانستند پاسخهای خود را در برگه امتحانیشان بنویسند، به غیر از یک دانشجوی که تنها 10 ثانیه طول کشید تا جواب را بنویسد!
چند روز بعد که استاد نمرههای دانشجویان را اعلام کرد، آن دانشجو بالاترین نمره کلاس را گرفته بود!
او در جواب فقط نوشته بود:
«کدام صندلی؟!»
مسائل ساده را پیچیده نکنید!
۲۴#_آبان_۱۳۹۷ روز جهانی فلسفه گرامی باد
@tamadone_novine_islami
#معرفی_کتاب:
"درآمدی بر اجتهاد تمدّنساز"
مولف: علیرضا اعرافی
ویراستار: حامد عبداللهی
تحقیق و تنظیم کتاب: علی بخشی
ناشر کتاب: موسسه اشراق و عرفان
@tamadone_novine_islami
"درآمدی بر اجتهاد تمدّنساز"
مولف: علیرضا اعرافی
ویراستار: حامد عبداللهی
تحقیق و تنظیم کتاب: علی بخشی
ناشر کتاب: موسسه اشراق و عرفان
@tamadone_novine_islami
"کتاب مادر تمدنها و عصاره آنها و یکی از جلوههای کمال بشری است"
۲۴ آبان روز کتاب و کتابخوانی گرامی باد
@tamadone_novine_islami
۲۴ آبان روز کتاب و کتابخوانی گرامی باد
@tamadone_novine_islami
سخنی با اعضاء و مخاطبین محترم کانالِ بهسوی تمدن نوین اسلامی
سلام و عرض ارادت خدمت تمام دوستانی که از 13 خردادماه 1395 در مدت بیش از دوسالونیم، این افتخار را به بنده دادند تا در این کانال میزبان حضور مهربانشان باشم. دوستان فرهیختهای که صبورانه و دقیق مطالب کانال را که با #رویکرد_تمدنی منتشر میشد پیگیری میکردند. مدتی بود که بنا به دلایلی توفیق نداشتم کانال را بهروز کنم و مطالب جدید در آن بارگذاری و منتشر نمایم.
لذا ضمن سپاس و تشکر از تمام اعضاء و مخاطبین محترم که با تداوم حضورشان در کانال، مشوّق و امیدبخش نگارنده برای ادامۀ این راه بودند بهاطلاع میرسانم، در نظر است تا در فعالیّت مجدد کانال علاوه بر مطالب تمدنی، در رویکرد جدید، مطالب و مباحثی دیگری هم منتشر شود. متن، نقد، نظر و تحلیل در حوزۀ #تاریخ_معاصر، در زیرشاخههای #تاریخ_سیاسی، #تاریخ_اجتماعی و #تاریخ_فرهنگی محوریترینِ این موضوعات خواهد بود.
در پایان امیدوارم در این رویکرد جدید با بهرهمندی از نظرات، پیشنهادات و یادداشتهای شما عزیزان مطلب و مباحث سودمندی در کانال منتشر شود.
#جواد_بهروزفخر
ا-----------------------------ا
https://t.me/tamadone_novine_islami
سلام و عرض ارادت خدمت تمام دوستانی که از 13 خردادماه 1395 در مدت بیش از دوسالونیم، این افتخار را به بنده دادند تا در این کانال میزبان حضور مهربانشان باشم. دوستان فرهیختهای که صبورانه و دقیق مطالب کانال را که با #رویکرد_تمدنی منتشر میشد پیگیری میکردند. مدتی بود که بنا به دلایلی توفیق نداشتم کانال را بهروز کنم و مطالب جدید در آن بارگذاری و منتشر نمایم.
لذا ضمن سپاس و تشکر از تمام اعضاء و مخاطبین محترم که با تداوم حضورشان در کانال، مشوّق و امیدبخش نگارنده برای ادامۀ این راه بودند بهاطلاع میرسانم، در نظر است تا در فعالیّت مجدد کانال علاوه بر مطالب تمدنی، در رویکرد جدید، مطالب و مباحثی دیگری هم منتشر شود. متن، نقد، نظر و تحلیل در حوزۀ #تاریخ_معاصر، در زیرشاخههای #تاریخ_سیاسی، #تاریخ_اجتماعی و #تاریخ_فرهنگی محوریترینِ این موضوعات خواهد بود.
در پایان امیدوارم در این رویکرد جدید با بهرهمندی از نظرات، پیشنهادات و یادداشتهای شما عزیزان مطلب و مباحث سودمندی در کانال منتشر شود.
#جواد_بهروزفخر
ا-----------------------------ا
https://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
اگر هیچ توجهی به کلمات نکنیم، ممکن است مثل آن آدم اتوکشیدۀ منزویای بشویم که ماشینِ حرکتِ دائمیِ جديد به شیوه قدیمی اختراع میکند بدون هیچ اطلاعی از نقشههای قبلی، و سپس از اینکه ماشین کار نمیکند متعجب میشود. چنانچه ما توجه خود را صرفاً محدود کنیم به زبان ویژه امروز -یعنی اگر خود را منحصراً وقف [مطالب و] ادبیات مدرن کنیم، این فکر به سرمان میافتد که جهان در حال پیشرفت است، در حالیکه تنها در حال تکرار شدن است... صرفاً وقتی آدم چیزهایی را میخواند که مدتها پیش نوشته شده، در مییابد که بهترین چیزهای قدیمی تا چه اندازه مطلقاً مدرناند.
#کتابِ لذت خواندن در عصر حواس پرتی (نوشته آلن جیکوبز - ترجمه علی امیری)، انتشارات ترجمان، ص 61
@tamadone_novine_islami
#کتابِ لذت خواندن در عصر حواس پرتی (نوشته آلن جیکوبز - ترجمه علی امیری)، انتشارات ترجمان، ص 61
@tamadone_novine_islami
⭕️منابع تاریخ شفاهی و نقش آن در بازخوانی تاریخ معاصر
✍... حمید قزوینی
🔸یکی از ویژگیهای تاریخ شفاهی که در همایشهای تخصصی و مقالات کارشناسان این رشته همواره بر آن تاکید میشود، دموکراتیک شدن تاریخنگاری و تولید منابع قابل اعتماد برای مورخان، پژوهشگران و علاقمندان رویدادهای تاریخی است. در روزهای اخیر اظهارات سید محمد موسوی خوئینیها و بیان خاطراتی درباره [مرحوم] هاشمی رفسنجانی، که در آن اشارهای هم به رابطه [شهید] مصطفی چمران و امام موسی صدر با انقلاب اسلامی شده بود، بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. این مصاحبه واکنش دو گروه را برانگیخت. گروه اول مدافعان آقای هاشمی رفسنجانی (عمدتاً از یک طیف سیاسی) بودند که به جای نقد خاطرات آقای موسوی خوئینی یا بیان خاطراتی در پاسخ وی، با طرح مطالبی عمدتاً تحلیلی سعی در تخطئه او داشتند.
🔸گروه دوم افرادی بودند که با سلایق مختلف سیاسی و فرهنگی و بدون هماهنگی قبلی، بر اساس تشخیص و زاویهی نگاه خود در دفاع از شهید چمران و امام موسی صدر با اتکا و استناد به خاطرات و مصاحبههای تاریخ شفاهی که در گذشته منتشر شده به نقد سخنان موسوی خوئینیها پرداختند. در حقیقت این گروه نشان دادند که منابع تاریخ شفاهی تا چه اندازه میتواند مورد استناد و استفاده علاقمندان به بازخوانی تاریخ قرار گیرد. روشی که ترویج آن میتواند جامعه را از تندروی دور کرده و اجازه دهد مخاطبان خود به تحلیل رویدادها و ارزیابی منابع بپردازند.
🔹نقل از کانال انجمن تاریخ شفاهی ایران
🔻برچسبها
#تاریخ_شفاهی #موسوی_خوئینیها #هاشمی_رفسنجانی #مصطفی_چمران #امام_موسی_صدر #انقلاب_اسلامی #حمید_قزوینی
ا---------------------------ا
@tamadone_novine_islami
✍... حمید قزوینی
🔸یکی از ویژگیهای تاریخ شفاهی که در همایشهای تخصصی و مقالات کارشناسان این رشته همواره بر آن تاکید میشود، دموکراتیک شدن تاریخنگاری و تولید منابع قابل اعتماد برای مورخان، پژوهشگران و علاقمندان رویدادهای تاریخی است. در روزهای اخیر اظهارات سید محمد موسوی خوئینیها و بیان خاطراتی درباره [مرحوم] هاشمی رفسنجانی، که در آن اشارهای هم به رابطه [شهید] مصطفی چمران و امام موسی صدر با انقلاب اسلامی شده بود، بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. این مصاحبه واکنش دو گروه را برانگیخت. گروه اول مدافعان آقای هاشمی رفسنجانی (عمدتاً از یک طیف سیاسی) بودند که به جای نقد خاطرات آقای موسوی خوئینی یا بیان خاطراتی در پاسخ وی، با طرح مطالبی عمدتاً تحلیلی سعی در تخطئه او داشتند.
🔸گروه دوم افرادی بودند که با سلایق مختلف سیاسی و فرهنگی و بدون هماهنگی قبلی، بر اساس تشخیص و زاویهی نگاه خود در دفاع از شهید چمران و امام موسی صدر با اتکا و استناد به خاطرات و مصاحبههای تاریخ شفاهی که در گذشته منتشر شده به نقد سخنان موسوی خوئینیها پرداختند. در حقیقت این گروه نشان دادند که منابع تاریخ شفاهی تا چه اندازه میتواند مورد استناد و استفاده علاقمندان به بازخوانی تاریخ قرار گیرد. روشی که ترویج آن میتواند جامعه را از تندروی دور کرده و اجازه دهد مخاطبان خود به تحلیل رویدادها و ارزیابی منابع بپردازند.
🔹نقل از کانال انجمن تاریخ شفاهی ایران
🔻برچسبها
#تاریخ_شفاهی #موسوی_خوئینیها #هاشمی_رفسنجانی #مصطفی_چمران #امام_موسی_صدر #انقلاب_اسلامی #حمید_قزوینی
ا---------------------------ا
@tamadone_novine_islami
🔻اگر ما بهسمت تمدن نوین اسلامی حرکت نکنیم چه میشود؟
اگر ما به سمت تمدن [نوین] اسلامی حرکت نکنیم، بیم آن میرود که در مرحله نظامسازی متوقف شویم. امروز در گسترۀ "جهانیشدن" و فراگیری مدرنیته، نظام ایدهآل، "لیبرال دموکراسی" است. پشتوانه لیبرال دموکراسی و در کل مدرنیسم، تمدن غربی است. حال اگر بخواهیم نظام سیاسی اسلامی مطلوب داشتهباشیم نمیتواند بدون پشتوانۀ تمدن اسلامی باشد. به بیان بهتر، ما بین دو حلقۀ تمدنی گذشته و آینده قرار گرفتهایم. یکی از کارکردهای #انقلاب_اسلامی وصل کردن این دو حلقه تمدنی به یکدیگر بوده است. به این معنا که انقلاب اسلامی خواسته "گسستگی مدرن" را به "پیوستگی اسلامی" تبدیل کند.
#دکتر_موسی_نجفی
@tamadone_novine_islami
اگر ما به سمت تمدن [نوین] اسلامی حرکت نکنیم، بیم آن میرود که در مرحله نظامسازی متوقف شویم. امروز در گسترۀ "جهانیشدن" و فراگیری مدرنیته، نظام ایدهآل، "لیبرال دموکراسی" است. پشتوانه لیبرال دموکراسی و در کل مدرنیسم، تمدن غربی است. حال اگر بخواهیم نظام سیاسی اسلامی مطلوب داشتهباشیم نمیتواند بدون پشتوانۀ تمدن اسلامی باشد. به بیان بهتر، ما بین دو حلقۀ تمدنی گذشته و آینده قرار گرفتهایم. یکی از کارکردهای #انقلاب_اسلامی وصل کردن این دو حلقه تمدنی به یکدیگر بوده است. به این معنا که انقلاب اسلامی خواسته "گسستگی مدرن" را به "پیوستگی اسلامی" تبدیل کند.
#دکتر_موسی_نجفی
@tamadone_novine_islami
⭕️لزوم نگاهی فلسفی به مسئله تغییر
🔸#تغییر از موضوعاتی است که ما کمتر مجال آن را یافتهایم که پیرامون آن به مطالعه، بررسی و تفکر بپردازیم. این در حالی است که همواره با این مفهوم مواجه و برخورد داریم. هر روزه در برون و درون خود با وضعیت و حالاتی روبرو میشویم که در مقایسه با قبل تفاوتهایی پیدا کردهاند، معمولاً در این شرایط است که مفهوم تغییر برای ما تداعی و دلالت مییابد.
🔸بخشی از آیه یازدهمِ سوره مبارکۀ رعد شامل گزارهای است که بسیار آن را شنیدهایم؛ " إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ " (خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!) قرآن در این گزاره، تغییرِ شرایط اجتماعی یک جامعه را مشروط به تغییرِ درونی افراد آن جامعه کرده است.
🔸آنچه که در این بخش از آیه، برجستگی ویژهای یافته، مسئله و موضوع #تغییر است. در نگاهی فلسفی به مفهوم تغییر، و تبیین فلسفی آن، پرسش از #چیستی، #چرایی و #چگونگی تغییر مطرح میگردد. اینکه اساساً ماهیت تغییر چیست؟ چرا و به چه دلیل و علت بوجود میآید؟ شکل، نوع و فرآیند کمی و کیفی آن چگونه است؟ ارتباط و نسبت فردی و اجتماعی آن به چه شکل است؟ و... پرسشهایی هستند که این نوع مواجه برای ما مطرح میکند.
🔸به نظر میرسد در این زمانه و زمینه، لازم باشد در کنار رویکرد تفسیری، فقهی و کلامی به سوره و آیات قرآنی، با تأمل و تعمق بیشتری از نظرگاه فلسفی به بررسی و تفکر پیرامون برخی از مفاهیم آن . شاید از این منظر شاهد فتح بابی دیگر در بهرهبرداری از دریای بیکران معارف قرآنی باشیم. انشاءالله!
🔹#جواد_بهروزفخر
@tamadone_novine_islami
🔸#تغییر از موضوعاتی است که ما کمتر مجال آن را یافتهایم که پیرامون آن به مطالعه، بررسی و تفکر بپردازیم. این در حالی است که همواره با این مفهوم مواجه و برخورد داریم. هر روزه در برون و درون خود با وضعیت و حالاتی روبرو میشویم که در مقایسه با قبل تفاوتهایی پیدا کردهاند، معمولاً در این شرایط است که مفهوم تغییر برای ما تداعی و دلالت مییابد.
🔸بخشی از آیه یازدهمِ سوره مبارکۀ رعد شامل گزارهای است که بسیار آن را شنیدهایم؛ " إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ " (خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!) قرآن در این گزاره، تغییرِ شرایط اجتماعی یک جامعه را مشروط به تغییرِ درونی افراد آن جامعه کرده است.
🔸آنچه که در این بخش از آیه، برجستگی ویژهای یافته، مسئله و موضوع #تغییر است. در نگاهی فلسفی به مفهوم تغییر، و تبیین فلسفی آن، پرسش از #چیستی، #چرایی و #چگونگی تغییر مطرح میگردد. اینکه اساساً ماهیت تغییر چیست؟ چرا و به چه دلیل و علت بوجود میآید؟ شکل، نوع و فرآیند کمی و کیفی آن چگونه است؟ ارتباط و نسبت فردی و اجتماعی آن به چه شکل است؟ و... پرسشهایی هستند که این نوع مواجه برای ما مطرح میکند.
🔸به نظر میرسد در این زمانه و زمینه، لازم باشد در کنار رویکرد تفسیری، فقهی و کلامی به سوره و آیات قرآنی، با تأمل و تعمق بیشتری از نظرگاه فلسفی به بررسی و تفکر پیرامون برخی از مفاهیم آن . شاید از این منظر شاهد فتح بابی دیگر در بهرهبرداری از دریای بیکران معارف قرآنی باشیم. انشاءالله!
🔹#جواد_بهروزفخر
@tamadone_novine_islami