✅اصلاح نظام اداری غربی، تمدنسازی نوین اسلامی را تسریع خواهد کرد
⭕️مباحث تمدنزایی شیعه(60)
🔻#گزیدهی_کتاب
🔻#تمدنزایی_شیعه
🔻#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸زمانه و فرهنگی که امثال بنده در آن زندگی میکردیم سراسر تأیید #تمدن_غرب بوده و تمدنی ماوراء آن تمدن هم تصور نمیشده است. بالاخره با مطالعهی کتابهایی که فرهنگ غرب را نقد میکرد و از آن مهمتر با روحانیت حضرت #امام_خمینی «رحمةاللهعلیه» آرام آرام به تمدن غربی و کارآیی آن شک کردیم و جوان امروزی در این شرایط جدید میخواهد از غرب بگذرد، حساب کنید نسل بعدی چقدر از نظر فرهنگ عبور از غرب از ما جلوتر است، نگویید که جمعیت دارد به سوی رذائل غربی سوق پیدا میکند، عنایت داشته باشید اولا: فواره چون بلند شود سرنگون شود. ثالیاً: با ظهور فروریختن #فرهنگ_مدرنیته، به سرعت همهی جهتها تغییر میکند و اگر زمینهی رجوع به #تمدن_اسلامی را فراهم کرده باشیم نظرها به سوی آن تمدن کشیده میشود.
🔸بنابراین اگر شما در حال حاضر #نظام_اداری موجود را اصلاح کنید باید ذهن و اندیشهی خود را به دور دستها سیر دهید و با افقی که در مقابل خود قرار میدهید کار را شروع کنید زیرا تمام مشکلات با #فرهنگ_غربی پدید آمده و با عطف توجه به تمدنی غیر از تمدن غربی طلوع اصلاح امور شروع میشود، ولی با این حال این سؤال پیش میآید که در حال حاضر باید با این ادارات چه کار کنیم؟ نمی شود که فعلاً آنها را تعطیل کرد و کشور را به هم ریخت. با توجه به این که #شیعه مکتبی است معقول و آیندهساز، در عین آن که مواظب است افق اصلی فراموش نشود، ابتدا #آفات نظام موجود اداری را به حداقل میرساند، مثلاً نسبت به #تکریم ارباب رجوع حساس میشویم و یا سعی میکنیم کارها #ساده شود تا اداریها نتوانند به ارباب رجوع به جهت پیچیدگی کارها فشار بیاورند، سعی میکنیم تا آنجا که ممکن است سرنوشت مردم را به ادارات گره نزنیم. این ها کارهای عادی است که باید کرد تا از جهت دیگر و با نگاه دیگر #روح_جامعه ابتدا از این تمدن آزاد شود و نسبت به #تمدن_مدرنیته به یک خودآگاهی برسد، آن وقت آنچه باید انجام شود خودش را مینمایاند. ولی در حال حاضر سایهی سیاه نظام ادارای غربی طوری بر ذهنهای همه سایه انداخته که ماوراء آن را نمیتوانند ببینند تا بخواهند به مرور چیزی غیر آن را به جای آن بگذارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 68 و 69؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
⭕️مباحث تمدنزایی شیعه(60)
🔻#گزیدهی_کتاب
🔻#تمدنزایی_شیعه
🔻#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸زمانه و فرهنگی که امثال بنده در آن زندگی میکردیم سراسر تأیید #تمدن_غرب بوده و تمدنی ماوراء آن تمدن هم تصور نمیشده است. بالاخره با مطالعهی کتابهایی که فرهنگ غرب را نقد میکرد و از آن مهمتر با روحانیت حضرت #امام_خمینی «رحمةاللهعلیه» آرام آرام به تمدن غربی و کارآیی آن شک کردیم و جوان امروزی در این شرایط جدید میخواهد از غرب بگذرد، حساب کنید نسل بعدی چقدر از نظر فرهنگ عبور از غرب از ما جلوتر است، نگویید که جمعیت دارد به سوی رذائل غربی سوق پیدا میکند، عنایت داشته باشید اولا: فواره چون بلند شود سرنگون شود. ثالیاً: با ظهور فروریختن #فرهنگ_مدرنیته، به سرعت همهی جهتها تغییر میکند و اگر زمینهی رجوع به #تمدن_اسلامی را فراهم کرده باشیم نظرها به سوی آن تمدن کشیده میشود.
🔸بنابراین اگر شما در حال حاضر #نظام_اداری موجود را اصلاح کنید باید ذهن و اندیشهی خود را به دور دستها سیر دهید و با افقی که در مقابل خود قرار میدهید کار را شروع کنید زیرا تمام مشکلات با #فرهنگ_غربی پدید آمده و با عطف توجه به تمدنی غیر از تمدن غربی طلوع اصلاح امور شروع میشود، ولی با این حال این سؤال پیش میآید که در حال حاضر باید با این ادارات چه کار کنیم؟ نمی شود که فعلاً آنها را تعطیل کرد و کشور را به هم ریخت. با توجه به این که #شیعه مکتبی است معقول و آیندهساز، در عین آن که مواظب است افق اصلی فراموش نشود، ابتدا #آفات نظام موجود اداری را به حداقل میرساند، مثلاً نسبت به #تکریم ارباب رجوع حساس میشویم و یا سعی میکنیم کارها #ساده شود تا اداریها نتوانند به ارباب رجوع به جهت پیچیدگی کارها فشار بیاورند، سعی میکنیم تا آنجا که ممکن است سرنوشت مردم را به ادارات گره نزنیم. این ها کارهای عادی است که باید کرد تا از جهت دیگر و با نگاه دیگر #روح_جامعه ابتدا از این تمدن آزاد شود و نسبت به #تمدن_مدرنیته به یک خودآگاهی برسد، آن وقت آنچه باید انجام شود خودش را مینمایاند. ولی در حال حاضر سایهی سیاه نظام ادارای غربی طوری بر ذهنهای همه سایه انداخته که ماوراء آن را نمیتوانند ببینند تا بخواهند به مرور چیزی غیر آن را به جای آن بگذارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 68 و 69؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی
🔻#گزیدهی_مقاله
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
🔻#دوفصلنامه_تخصصی_شمارهاول
🔸 #مفهوم_تمدن از حیث معناشناختی، به علت وجود رویکردهای خاصی که بیشتر، ناشی از تکثر حوزه مطالعاتی پژوهشگران مباحث تمدنی است، دارای معانی گوناگونی میباشد که مجموع آنها را با اندکی چشمپوشی میتوان ذیل چهار عنوان و مقوله کلی دسته بندی نمود. فهم تمدن از دریچه ارتباط فرهنگ و تمدن، یا از طریق بیان مؤلفهها و شاخصهها دو مقولهای است که به خاطر خلل و نقصانهای موجود در آن مخدوش بوده و پذیرفتنی نیست؛ تعريف تمدن به پیشرفت و توسعه همه جانبه و نیز مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی - که از سوی برخی پژوهشگران عرصه تمدن ارائه شده است - باتوجه به اختلاف منظر و زاویه دید آنها به این مسئله میتواند صحیح و صائب باشد؛ چراکه گروهی از منظری پیشینی به مباحث تمدنی نظر نموده، همچنانکه برخی دیگر از منظری پسینی و بعد از ایجاد حقیقتی به نام تمدن به تبیین چیستی آن پرداختهاند. ضمن اینکه تعریف تمدن به پیشرفت و توسعه، با معنای لغوی این واژه نیز هماهنگ میباشد.
🔸در پاسخ این پرسش که «مقصود از نوین بودن تمدن چیست و مراد از اسلامیت آن کدام است؟» باید گفت نوین بودن تمدن حاکی از گونهای غیریت با تمدنهای سابق و حاضر است که عمدتاً مراد از این تغایر، غیریت با تمدن پیشین اسلامی و تمدن غالب موجود، یعنی تمدن غرب میباشد؛ البته تغایر #تمدن_نوین به خاطر وصف اسلامیت که منجر به اختلاف با تمدن غرب در مبانی و غایات میشود، درنهایت به تقابل در اندیشه و نظر با آن تمدن میانجامد؛ همچنانکه با تمدن پیشین اسلامی نیز به خاطر طرح مسائلی نو در قالب تقریری جدید از تمدن، خود را مینماید.
🔹 #مقاله واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی؛
نویسندگان: محمدرضا ابراهیمنژاد/ محمد پورعباس
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#گزیدهی_مقاله
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
🔻#دوفصلنامه_تخصصی_شمارهاول
🔸 #مفهوم_تمدن از حیث معناشناختی، به علت وجود رویکردهای خاصی که بیشتر، ناشی از تکثر حوزه مطالعاتی پژوهشگران مباحث تمدنی است، دارای معانی گوناگونی میباشد که مجموع آنها را با اندکی چشمپوشی میتوان ذیل چهار عنوان و مقوله کلی دسته بندی نمود. فهم تمدن از دریچه ارتباط فرهنگ و تمدن، یا از طریق بیان مؤلفهها و شاخصهها دو مقولهای است که به خاطر خلل و نقصانهای موجود در آن مخدوش بوده و پذیرفتنی نیست؛ تعريف تمدن به پیشرفت و توسعه همه جانبه و نیز مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی - که از سوی برخی پژوهشگران عرصه تمدن ارائه شده است - باتوجه به اختلاف منظر و زاویه دید آنها به این مسئله میتواند صحیح و صائب باشد؛ چراکه گروهی از منظری پیشینی به مباحث تمدنی نظر نموده، همچنانکه برخی دیگر از منظری پسینی و بعد از ایجاد حقیقتی به نام تمدن به تبیین چیستی آن پرداختهاند. ضمن اینکه تعریف تمدن به پیشرفت و توسعه، با معنای لغوی این واژه نیز هماهنگ میباشد.
🔸در پاسخ این پرسش که «مقصود از نوین بودن تمدن چیست و مراد از اسلامیت آن کدام است؟» باید گفت نوین بودن تمدن حاکی از گونهای غیریت با تمدنهای سابق و حاضر است که عمدتاً مراد از این تغایر، غیریت با تمدن پیشین اسلامی و تمدن غالب موجود، یعنی تمدن غرب میباشد؛ البته تغایر #تمدن_نوین به خاطر وصف اسلامیت که منجر به اختلاف با تمدن غرب در مبانی و غایات میشود، درنهایت به تقابل در اندیشه و نظر با آن تمدن میانجامد؛ همچنانکه با تمدن پیشین اسلامی نیز به خاطر طرح مسائلی نو در قالب تقریری جدید از تمدن، خود را مینماید.
🔹 #مقاله واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی؛
نویسندگان: محمدرضا ابراهیمنژاد/ محمد پورعباس
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️دانش تمدنی نقطهی وصل تمدنسازی اسلامی
#تمدنسازی
#دانش_تمدنی
#تمدن_پژوهی
#گزیدهی_کتاب
🔸نقطهی وصل تمدنسازی
جامعهٔ اسلامی در آستانهٔ برآمدن تمدن نوین اسلامی - ایرانی قرار گرفته است؛ تمدنی که انتظار میرود بار دیگر بشریت معاصر را با دروازههای طلایی #اسلام و نیز #عقلانیت ایرانی آشنا ساخته و دریچههای #حیات_پاک جدید تمدنی را به روی وی بگشاید و هر آینه جانشین تمدن خسته و خمود کنونی شود.
🔸اما دستیابی به چنین تمدنی، بدون (دانش تمدنی) امکانپذیر نخواھد بود؛ چرا که تمدن صرفاً یک آرمان مطلوب ذهنی و تجریدی نیست، بلکه تماماً عینیتیافتگی سیطرهای فراگیر در گسترههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بشر امروزین است و البته تحقق چنین منظومههای شکلی و صوری نظام یافتهای، بدون بنیاد عمیق و دقیق دانش و دستاوردهای علمی و معرفتی و سپس فنی و تکنولوژیکی ممکن نیست.
🔸اما این دانش نوبنیاد چه نوع دانشی است؟ آیا همان مجموعه تفکرات و اندیشههای موجود در بستر و خاستگاه عقل نوبنیاد بشر قرون جدید است یا مجموعهٔ دانش موجود در سنت پیشینیان جهان اسلام ؟ و دیگر آن که آیا اصولاً میتوان برای پاسخگویی به یک نیاز نو و جدید، صرفاً بر داشتههای در دسترس و موجود تکیه کرد؟
#ادامه_دارد...
🔹کتاب تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص13.
ناشر: جامعهشناسان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تمدنسازی
#دانش_تمدنی
#تمدن_پژوهی
#گزیدهی_کتاب
🔸نقطهی وصل تمدنسازی
جامعهٔ اسلامی در آستانهٔ برآمدن تمدن نوین اسلامی - ایرانی قرار گرفته است؛ تمدنی که انتظار میرود بار دیگر بشریت معاصر را با دروازههای طلایی #اسلام و نیز #عقلانیت ایرانی آشنا ساخته و دریچههای #حیات_پاک جدید تمدنی را به روی وی بگشاید و هر آینه جانشین تمدن خسته و خمود کنونی شود.
🔸اما دستیابی به چنین تمدنی، بدون (دانش تمدنی) امکانپذیر نخواھد بود؛ چرا که تمدن صرفاً یک آرمان مطلوب ذهنی و تجریدی نیست، بلکه تماماً عینیتیافتگی سیطرهای فراگیر در گسترههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بشر امروزین است و البته تحقق چنین منظومههای شکلی و صوری نظام یافتهای، بدون بنیاد عمیق و دقیق دانش و دستاوردهای علمی و معرفتی و سپس فنی و تکنولوژیکی ممکن نیست.
🔸اما این دانش نوبنیاد چه نوع دانشی است؟ آیا همان مجموعه تفکرات و اندیشههای موجود در بستر و خاستگاه عقل نوبنیاد بشر قرون جدید است یا مجموعهٔ دانش موجود در سنت پیشینیان جهان اسلام ؟ و دیگر آن که آیا اصولاً میتوان برای پاسخگویی به یک نیاز نو و جدید، صرفاً بر داشتههای در دسترس و موجود تکیه کرد؟
#ادامه_دارد...
🔹کتاب تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص13.
ناشر: جامعهشناسان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی
🔻#گزیدهی_مقاله
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
🔻#دوفصلنامه_تخصصی_شمارهاول
🔸 #مفهوم_تمدن از حیث معناشناختی، به علت وجود رویکردهای خاصی که بیشتر، ناشی از تکثر حوزه مطالعاتی پژوهشگران مباحث تمدنی است، دارای معانی گوناگونی میباشد که مجموع آنها را با اندکی چشمپوشی میتوان ذیل چهار عنوان و مقوله کلی دسته بندی نمود. فهم تمدن از دریچه ارتباط فرهنگ و تمدن، یا از طریق بیان مؤلفهها و شاخصهها دو مقولهای است که به خاطر خلل و نقصانهای موجود در آن مخدوش بوده و پذیرفتنی نیست؛ تعريف تمدن به پیشرفت و توسعه همه جانبه و نیز مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی - که از سوی برخی پژوهشگران عرصه تمدن ارائه شده است - باتوجه به اختلاف منظر و زاویه دید آنها به این مسئله میتواند صحیح و صائب باشد؛ چراکه گروهی از منظری پیشینی به مباحث تمدنی نظر نموده، همچنانکه برخی دیگر از منظری پسینی و بعد از ایجاد حقیقتی به نام تمدن به تبیین چیستی آن پرداختهاند. ضمن اینکه تعریف تمدن به پیشرفت و توسعه، با معنای لغوی این واژه نیز هماهنگ میباشد.
🔸در پاسخ این پرسش که «مقصود از نوین بودن تمدن چیست و مراد از اسلامیت آن کدام است؟» باید گفت نوین بودن تمدن حاکی از گونهای غیریت با تمدنهای سابق و حاضر است که عمدتاً مراد از این تغایر، غیریت با تمدن پیشین اسلامی و تمدن غالب موجود، یعنی تمدن غرب میباشد؛ البته تغایر #تمدن_نوین به خاطر وصف اسلامیت که منجر به اختلاف با تمدن غرب در مبانی و غایات میشود، درنهایت به تقابل در اندیشه و نظر با آن تمدن میانجامد؛ همچنانکه با تمدن پیشین اسلامی نیز به خاطر طرح مسائلی نو در قالب تقریری جدید از تمدن، خود را مینماید.
🔹 #مقاله واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی؛
نویسندگان: محمدرضا ابراهیمنژاد/ محمد پورعباس
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#گزیدهی_مقاله
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
🔻#دوفصلنامه_تخصصی_شمارهاول
🔸 #مفهوم_تمدن از حیث معناشناختی، به علت وجود رویکردهای خاصی که بیشتر، ناشی از تکثر حوزه مطالعاتی پژوهشگران مباحث تمدنی است، دارای معانی گوناگونی میباشد که مجموع آنها را با اندکی چشمپوشی میتوان ذیل چهار عنوان و مقوله کلی دسته بندی نمود. فهم تمدن از دریچه ارتباط فرهنگ و تمدن، یا از طریق بیان مؤلفهها و شاخصهها دو مقولهای است که به خاطر خلل و نقصانهای موجود در آن مخدوش بوده و پذیرفتنی نیست؛ تعريف تمدن به پیشرفت و توسعه همه جانبه و نیز مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی - که از سوی برخی پژوهشگران عرصه تمدن ارائه شده است - باتوجه به اختلاف منظر و زاویه دید آنها به این مسئله میتواند صحیح و صائب باشد؛ چراکه گروهی از منظری پیشینی به مباحث تمدنی نظر نموده، همچنانکه برخی دیگر از منظری پسینی و بعد از ایجاد حقیقتی به نام تمدن به تبیین چیستی آن پرداختهاند. ضمن اینکه تعریف تمدن به پیشرفت و توسعه، با معنای لغوی این واژه نیز هماهنگ میباشد.
🔸در پاسخ این پرسش که «مقصود از نوین بودن تمدن چیست و مراد از اسلامیت آن کدام است؟» باید گفت نوین بودن تمدن حاکی از گونهای غیریت با تمدنهای سابق و حاضر است که عمدتاً مراد از این تغایر، غیریت با تمدن پیشین اسلامی و تمدن غالب موجود، یعنی تمدن غرب میباشد؛ البته تغایر #تمدن_نوین به خاطر وصف اسلامیت که منجر به اختلاف با تمدن غرب در مبانی و غایات میشود، درنهایت به تقابل در اندیشه و نظر با آن تمدن میانجامد؛ همچنانکه با تمدن پیشین اسلامی نیز به خاطر طرح مسائلی نو در قالب تقریری جدید از تمدن، خود را مینماید.
🔹 #مقاله واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی؛
نویسندگان: محمدرضا ابراهیمنژاد/ محمد پورعباس
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢فلسفه تمدن نوین اسلامی «درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی» https://media.mehrnews.com/d/2018/01/13/3/2687606.jpg 🔸تا کنون 5 شماره از سلسله مباحث فلسفه تمدن نوین اسلامی در این کانال ارائه شده است. انشاءالله در نظر داریم ادامۀ این مباحث را از امشب…
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(6)
🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدنهای برجسته (1)
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔸نکته دیگر اینکه، هر تمدنی لزوماً برجسته، اثرگذار و فراگیر نیست؛ بهبیان دیگر، ممکن است بتوان در طول تاریخ خیلی از جوامع را صاحب تمدن برشمرد اما این تمدنها از برجستگی و آثار فراگیر بهرهمند نباشند. در حقیقت، خیلی از تمدن شناسان، قانون، نظم و حکومت را سه مؤلفه اصلی تمدن معرفی می کنند اما واضح است که برجسته و اثرگذار شدن و به تبع آن، ماندگاری یک تمدن، به عنصر یا مؤلفه ای فراتر از این سه مؤلفه نیاز دارد که ما تلاش می کنیم درباره آن بحث و بررسی کنیم.
🔸بعضیها این عنصر را درجات عالی شهرنشینی و سازماندهی اجتماعی معرفی میکنند؛ به بیان دیگر، معتقدند تمدنی برجسته، اثرگذار و فراگیر است که نظم اجتماعی پیچیدهتر، دقیقتر و کارآمدتری داشتهباشد و این نظم اجتماعی، در درجات عالی شهرنشینی خود را نشان دهد. به نظر میرسد تأكيد بر روی نظم پیچیده، تأکید بجایی است؛ در واقع، یکی از نشانههای تمدن، توانایی جامعه برای ایجاد «نظمِ کارآمد» در پیچیدهترین عرصهها است. اما محصور کردن این نظم در امور مادی و یا جلوهگر کردن آن صرفاً در شهرنشینی (در هر سطحی)، نمیتواند سعادت بخش تلقی شود.
🔸برخی دیگر مانند جان استوارت میل، این عنصر را ترقی و پیشرفت توصیف میکنند. البته از نظر او، این ترقی و پیشرفت، خود محتاج یک مؤلفه دیگر است و آن، سازوکاری است که بتواند بین اعضای جامعه صلح و دوستی برقرار کند چراکه بدون وجود صلح، همکاری اتفاق نمیافتد و بدون همکاری، ترقی و پیشرفت حاصل نمیشود. البته ما اصل این حرف را قبول داریم اما سؤال این است که چه چیزی میتواند مولد صلح پایدار باشد؟ چه چیزی میتواند منشأ همکاریهای حقیقی باشد؟ آیا قرارداد اجتماعی یا اصالت سود و نفع، قدرت ایجاد صلح پایدار با همکاری حقیقی میان اعضای جامعه را دارد یا خیر؟ به نظر میرسد که اینها، یعنی قرارداد اجتماعی و رویکردهای منفعت گرایانه که نمیتوانند خارج از چهارچوب نسبیّت معنا شوند، قادر به برقراری صلح و دوستی پایدار و یا همکاری های حقیقی نیستند؛ از این رو، بشر به عنصری نیاز دارد که بتواند از جایگاه یک امر متعالی و فرابشری، زمینههای شکلگیری صلح و همکاری را مهیا کند، این عنصر دین است که در جلسات بعدی به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 26 - 24.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدنهای برجسته (1)
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔸نکته دیگر اینکه، هر تمدنی لزوماً برجسته، اثرگذار و فراگیر نیست؛ بهبیان دیگر، ممکن است بتوان در طول تاریخ خیلی از جوامع را صاحب تمدن برشمرد اما این تمدنها از برجستگی و آثار فراگیر بهرهمند نباشند. در حقیقت، خیلی از تمدن شناسان، قانون، نظم و حکومت را سه مؤلفه اصلی تمدن معرفی می کنند اما واضح است که برجسته و اثرگذار شدن و به تبع آن، ماندگاری یک تمدن، به عنصر یا مؤلفه ای فراتر از این سه مؤلفه نیاز دارد که ما تلاش می کنیم درباره آن بحث و بررسی کنیم.
🔸بعضیها این عنصر را درجات عالی شهرنشینی و سازماندهی اجتماعی معرفی میکنند؛ به بیان دیگر، معتقدند تمدنی برجسته، اثرگذار و فراگیر است که نظم اجتماعی پیچیدهتر، دقیقتر و کارآمدتری داشتهباشد و این نظم اجتماعی، در درجات عالی شهرنشینی خود را نشان دهد. به نظر میرسد تأكيد بر روی نظم پیچیده، تأکید بجایی است؛ در واقع، یکی از نشانههای تمدن، توانایی جامعه برای ایجاد «نظمِ کارآمد» در پیچیدهترین عرصهها است. اما محصور کردن این نظم در امور مادی و یا جلوهگر کردن آن صرفاً در شهرنشینی (در هر سطحی)، نمیتواند سعادت بخش تلقی شود.
🔸برخی دیگر مانند جان استوارت میل، این عنصر را ترقی و پیشرفت توصیف میکنند. البته از نظر او، این ترقی و پیشرفت، خود محتاج یک مؤلفه دیگر است و آن، سازوکاری است که بتواند بین اعضای جامعه صلح و دوستی برقرار کند چراکه بدون وجود صلح، همکاری اتفاق نمیافتد و بدون همکاری، ترقی و پیشرفت حاصل نمیشود. البته ما اصل این حرف را قبول داریم اما سؤال این است که چه چیزی میتواند مولد صلح پایدار باشد؟ چه چیزی میتواند منشأ همکاریهای حقیقی باشد؟ آیا قرارداد اجتماعی یا اصالت سود و نفع، قدرت ایجاد صلح پایدار با همکاری حقیقی میان اعضای جامعه را دارد یا خیر؟ به نظر میرسد که اینها، یعنی قرارداد اجتماعی و رویکردهای منفعت گرایانه که نمیتوانند خارج از چهارچوب نسبیّت معنا شوند، قادر به برقراری صلح و دوستی پایدار و یا همکاری های حقیقی نیستند؛ از این رو، بشر به عنصری نیاز دارد که بتواند از جایگاه یک امر متعالی و فرابشری، زمینههای شکلگیری صلح و همکاری را مهیا کند، این عنصر دین است که در جلسات بعدی به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 26 - 24.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(6) 🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدنهای برجسته (1) #درسگفتارها #گزیدهی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔸نکته دیگر اینکه، هر تمدنی لزوماً برجسته، اثرگذار و فراگیر نیست؛ بهبیان…
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(7)
🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدنهای برجسته (2)
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔸از طرفی، بعضی دیگر مانند هابز، مؤلفه اصلی در شکلگیری تمدنهای برجسته، اثرگذار و فراگیر را توسعه سیاسی و سبک زندگی معرفی میکنند که البته طبعاً منظور، توسعه سیاسی و سبک زندگی مدرن و غربی است. با این دیدگاه، جوامع متمدن به جوامعی اطلاق میشود که نُرمهای غربی را به صورت یکپارچه پذیرفته باشند؛ در این منظر، هر جامعهای غیر از این جوامع، متمدن محسوب نمیشوند حتی اگر به برخی اصول مانند مردمسالاری پایبند باشند؛ از طرف دیگر، باید دید توسعه سیاسی یا سبک زندگی بدون سایر مناسبات اجتماعی چقدر در #تمدنسازی با توفیق روبهرو خواهند بود؟ چیزی که امروز در جوامع غربی با عنوان سطحی شدن اندیشه و فرهنگ و یا خالی شدن اقتصاد از فرهنگ قابل بحث و بررسی است.
🔸برخی نیز مانند دورکیم و مارس موس، این عنصر را محیط اخلاقی معرفی میکنند که سازنده یک کل واحد باشد. با اینحال، مشخص نیست عنصر اخلاقی در شرایطی که با نسبیّت گره خورده و فاقد تکیهگاه محکمی چون عقل فطری است، چگونه میتواند یک کل واحد را تشکیل دهد و این كل واحد تا کجا از خود صیانت خواهد کرد؟
🔸افراد دیگری مانند آنتونی پاکدن این مؤلفه را بروز آزادانه استعدادها یا همان تحقق آزادی توصیف میکنند. به یقین آزادی در شکلگیری #تمدن نقش منحصر به فردی دارد اما واقعیتها نشان میدهد آزادی بدون اخلاق و عدالت نمیتواند دوام و بقای خود را تضمین کرده و منجر به ظهور اَنواعی از استبداد و خودکامگی نشود؛ از این رو، خیلی مهم است تا با قبول اصالت عدالت، مدلی از آزادی ارائه شود که با اخلاق و عدالت قابل جمع باشد. آنچه مسلم است، مدلهایی که امروزه با اهتمام نظریهپردازانی نظیر جان رالز به منظور مواجهه با چالش بیعدالتی در غرب ظاهراً درپی پیوند آزادی و عدالت ارائه شده است نتوانسته توفیقی در این جهت داشته باشد و همچنان اخلاق و عدالت را قربانی آزادی میکند.
🔸همچنین، افرادی مانند گالینگوود بر روی #حقوق_مدنی تأکید دارند؛ حقوقی که از نظر او، بدون تهدید، اجبار فیزیکی و حتى اجبار اخلاقی، اعضای جامعه را به سمت قانع کردن هم در رقابت آزادانه سوق دهد. چه بسا منظور گالینگوود از حقوق مدنی، همان قرارداد اجتماعی باشد که مبتنی بر منافع سیال اعضای جامعه شکل میگیرد؛ در واقع او میخواهد بگوید که مؤلفه کلیدی، رقابت آزادانه است اما رقابت آزادانه بدون حقوق مدنی با این مختصات، منتفی است. حال باید پرسید که این حقوق با تکیهگاه ضعیف و جوهر سیالی که دارد چگونه تضمین کننده رقابت آزادانه خواهد بود.
🔸در هر حال، به نظر میرسد اگر عنصر اصلی برجسته، اثرگذار و فراگیرشدن یک تمدن را ترقی و پیشرفت بدانیم، به بیراهه نرفتهایم؛ در واقع عامل اصلی حیات و پویایی یک جامعه و بهحرکت در آوردن آن به سمت مقصد، پیشرفت است اما بحث بر سر این است که اولاً، منظور از ترقی و پیشرفت چیست؟ و ثانياً، این پیشرفت چه لوازمی دارد؟ شاید بتوان مفاهیمی مانند امنیت، صلح، همکاری، آزادی، اخلاق و حتی عدالت را ذیل پیشرفت و با عنوان لوازم این پیشرفت بررسی کرد.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 26 و 27.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدنهای برجسته (2)
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔸از طرفی، بعضی دیگر مانند هابز، مؤلفه اصلی در شکلگیری تمدنهای برجسته، اثرگذار و فراگیر را توسعه سیاسی و سبک زندگی معرفی میکنند که البته طبعاً منظور، توسعه سیاسی و سبک زندگی مدرن و غربی است. با این دیدگاه، جوامع متمدن به جوامعی اطلاق میشود که نُرمهای غربی را به صورت یکپارچه پذیرفته باشند؛ در این منظر، هر جامعهای غیر از این جوامع، متمدن محسوب نمیشوند حتی اگر به برخی اصول مانند مردمسالاری پایبند باشند؛ از طرف دیگر، باید دید توسعه سیاسی یا سبک زندگی بدون سایر مناسبات اجتماعی چقدر در #تمدنسازی با توفیق روبهرو خواهند بود؟ چیزی که امروز در جوامع غربی با عنوان سطحی شدن اندیشه و فرهنگ و یا خالی شدن اقتصاد از فرهنگ قابل بحث و بررسی است.
🔸برخی نیز مانند دورکیم و مارس موس، این عنصر را محیط اخلاقی معرفی میکنند که سازنده یک کل واحد باشد. با اینحال، مشخص نیست عنصر اخلاقی در شرایطی که با نسبیّت گره خورده و فاقد تکیهگاه محکمی چون عقل فطری است، چگونه میتواند یک کل واحد را تشکیل دهد و این كل واحد تا کجا از خود صیانت خواهد کرد؟
🔸افراد دیگری مانند آنتونی پاکدن این مؤلفه را بروز آزادانه استعدادها یا همان تحقق آزادی توصیف میکنند. به یقین آزادی در شکلگیری #تمدن نقش منحصر به فردی دارد اما واقعیتها نشان میدهد آزادی بدون اخلاق و عدالت نمیتواند دوام و بقای خود را تضمین کرده و منجر به ظهور اَنواعی از استبداد و خودکامگی نشود؛ از این رو، خیلی مهم است تا با قبول اصالت عدالت، مدلی از آزادی ارائه شود که با اخلاق و عدالت قابل جمع باشد. آنچه مسلم است، مدلهایی که امروزه با اهتمام نظریهپردازانی نظیر جان رالز به منظور مواجهه با چالش بیعدالتی در غرب ظاهراً درپی پیوند آزادی و عدالت ارائه شده است نتوانسته توفیقی در این جهت داشته باشد و همچنان اخلاق و عدالت را قربانی آزادی میکند.
🔸همچنین، افرادی مانند گالینگوود بر روی #حقوق_مدنی تأکید دارند؛ حقوقی که از نظر او، بدون تهدید، اجبار فیزیکی و حتى اجبار اخلاقی، اعضای جامعه را به سمت قانع کردن هم در رقابت آزادانه سوق دهد. چه بسا منظور گالینگوود از حقوق مدنی، همان قرارداد اجتماعی باشد که مبتنی بر منافع سیال اعضای جامعه شکل میگیرد؛ در واقع او میخواهد بگوید که مؤلفه کلیدی، رقابت آزادانه است اما رقابت آزادانه بدون حقوق مدنی با این مختصات، منتفی است. حال باید پرسید که این حقوق با تکیهگاه ضعیف و جوهر سیالی که دارد چگونه تضمین کننده رقابت آزادانه خواهد بود.
🔸در هر حال، به نظر میرسد اگر عنصر اصلی برجسته، اثرگذار و فراگیرشدن یک تمدن را ترقی و پیشرفت بدانیم، به بیراهه نرفتهایم؛ در واقع عامل اصلی حیات و پویایی یک جامعه و بهحرکت در آوردن آن به سمت مقصد، پیشرفت است اما بحث بر سر این است که اولاً، منظور از ترقی و پیشرفت چیست؟ و ثانياً، این پیشرفت چه لوازمی دارد؟ شاید بتوان مفاهیمی مانند امنیت، صلح، همکاری، آزادی، اخلاق و حتی عدالت را ذیل پیشرفت و با عنوان لوازم این پیشرفت بررسی کرد.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 26 و 27.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(7) 🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدنهای برجسته (2) #درسگفتارها #گزیدهی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔸از طرفی، بعضی دیگر مانند هابز، مؤلفه اصلی در شکلگیری تمدنهای برجسته،…
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(8)
🔻اشکال تلقى فاکت از تمدن و نگاهی به رویکرد ضد تمدنی در غرب
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔸اشکال تلقى فاکت از تمدن
بحث دیگر مهم، تلقى «#فاکت» از تمدن است که در کلام امثال #فرانسوا_گیزو قابل مشاهده است. گیزو تأکید میکند که «تمدن، فاکتی است همچون دیگر فاکتها». دقت فرمایید، وقتی تمدن را فاکت در نظر گرفتیم، عملاً وجه متافیزیکی و الهی آن را منتفی دانستهایم. در این صورت، حتی در بعد فیزیکی هم تا میتوانیم تمدن را در ساحت فنی توسعه میدهیم تا امکان اندازهگیری و پیشبینی تمدن را از دست ندهیم؛ از اینرو، در این تلقی از تمدن، فکر و فرهنگ در حاشیه است و اگر هم حضور داشته باشد، فرم بر محتوا غلبه دارد.
🔸نگاهی به رویکرد ضد تمدنی در غرب
شاید از همین نقطه بتوانیم به بحثهای #ضد_تمدنی در خود غرب هم توجه کنیم، بحثهایی که به ویژه در نگاه روشنفکران آلمانی از اوایل قرن نوزده میلادی بروز و ظهور پیدا کرده است؛ در واقع، مبدأ رویکردهای ضد تمدنی را عمدتاً باید در نقد تلقی صرف مادی انگارانه از تمدن جستوجو کرد و چه بسا بحث #هگل در تبیین رابطه فرهنگ و تمدن و مترادف دانستن فرهنگ و تمدن، ریشه در همین نقدها داشته باشد. حتی #فروید تعبیری دارد که می گوید: «من از جدا کردن فرهنگ و تمدن بیزارم».
🔸از دیگر کسانی که در این زمینه اظهارنظر صریح دارند، #توماس_مان است که در زمان دریافت جایزه نوبل ادبی در سال ۱۹۲۹ میلادی می گوید: «فرهنگ مساوی معنویت است، اما تمدن یعنی ماشین وارگی». برای #نیچه، تمدن چیزی نیست جز تحمیل نظم، سرکوب و تقلیل فرد انسانی. نیچه در جایی میگوید: «نقاط اوج فرهنگ و تمدن از هم فاصله دارد؛ نباید در گرداب تضادی که بین فرهنگ و تمدن برپا است، گمراه شد. شکوهمندترین بزنگاههای فرهنگ. اگر از نظر اخلاقی بگوییم . در زمانههای فساد بوده است نه آن دورههای مکرری که در آن انسانها داوطلبانه یا به زور، چون حیوانات رام میشوند و اصطلاحاً به آن تمدن میگویند. این دوران، برای بلندترین روحها و سختترین جانها تحمل ناپذیر است. تمدن در مجموع، خواهان چیزی است متفاوت از آنچه فرهنگ میپرود؛ چه بسا عکس آن است».
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 28 و 29.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻اشکال تلقى فاکت از تمدن و نگاهی به رویکرد ضد تمدنی در غرب
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔸اشکال تلقى فاکت از تمدن
بحث دیگر مهم، تلقى «#فاکت» از تمدن است که در کلام امثال #فرانسوا_گیزو قابل مشاهده است. گیزو تأکید میکند که «تمدن، فاکتی است همچون دیگر فاکتها». دقت فرمایید، وقتی تمدن را فاکت در نظر گرفتیم، عملاً وجه متافیزیکی و الهی آن را منتفی دانستهایم. در این صورت، حتی در بعد فیزیکی هم تا میتوانیم تمدن را در ساحت فنی توسعه میدهیم تا امکان اندازهگیری و پیشبینی تمدن را از دست ندهیم؛ از اینرو، در این تلقی از تمدن، فکر و فرهنگ در حاشیه است و اگر هم حضور داشته باشد، فرم بر محتوا غلبه دارد.
🔸نگاهی به رویکرد ضد تمدنی در غرب
شاید از همین نقطه بتوانیم به بحثهای #ضد_تمدنی در خود غرب هم توجه کنیم، بحثهایی که به ویژه در نگاه روشنفکران آلمانی از اوایل قرن نوزده میلادی بروز و ظهور پیدا کرده است؛ در واقع، مبدأ رویکردهای ضد تمدنی را عمدتاً باید در نقد تلقی صرف مادی انگارانه از تمدن جستوجو کرد و چه بسا بحث #هگل در تبیین رابطه فرهنگ و تمدن و مترادف دانستن فرهنگ و تمدن، ریشه در همین نقدها داشته باشد. حتی #فروید تعبیری دارد که می گوید: «من از جدا کردن فرهنگ و تمدن بیزارم».
🔸از دیگر کسانی که در این زمینه اظهارنظر صریح دارند، #توماس_مان است که در زمان دریافت جایزه نوبل ادبی در سال ۱۹۲۹ میلادی می گوید: «فرهنگ مساوی معنویت است، اما تمدن یعنی ماشین وارگی». برای #نیچه، تمدن چیزی نیست جز تحمیل نظم، سرکوب و تقلیل فرد انسانی. نیچه در جایی میگوید: «نقاط اوج فرهنگ و تمدن از هم فاصله دارد؛ نباید در گرداب تضادی که بین فرهنگ و تمدن برپا است، گمراه شد. شکوهمندترین بزنگاههای فرهنگ. اگر از نظر اخلاقی بگوییم . در زمانههای فساد بوده است نه آن دورههای مکرری که در آن انسانها داوطلبانه یا به زور، چون حیوانات رام میشوند و اصطلاحاً به آن تمدن میگویند. این دوران، برای بلندترین روحها و سختترین جانها تحمل ناپذیر است. تمدن در مجموع، خواهان چیزی است متفاوت از آنچه فرهنگ میپرود؛ چه بسا عکس آن است».
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 28 و 29.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(8) 🔻اشکال تلقى فاکت از تمدن و نگاهی به رویکرد ضد تمدنی در غرب #درسگفتارها #گزیدهی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔸اشکال تلقى فاکت از تمدن بحث دیگر مهم، تلقى «#فاکت» از تمدن است که در کلام…
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(9)
🔻فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔸فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن
البته من نقدهای جدی روی این حرفها دارم اما هدف از خواندن این مطلب برای شما این بود که اجمالاً بدانید جریان ضدتمدنی در خود غرب چه میگوید. در سخنِ #نیچه، روی چند چیز تکیه شده است: اول، بر روی فردگرایی و اینکه هیچ چیز نباید آن را تحتالشعاع قرار دهد؛ ثانياً، بر روی نقش و سهم هنر، ادبیات، نقاشی، شعر و اندیشههای فلسفی که جنبههای انسانی بشر را بروز و ظهور میبخشد. واقعیت این است که #فردگرایی به قیمت قربانی کردن جامعه برای تأمین آزادیها و منافع اقلیتی که به دلیل بهرهمندی از ثروت، خود را طبقه برتر در جامعه محسوب میکنند هیچ توجیهی ندارد. در نقطه مقابل، #جامعهگرایی به مفهوم حذف شدن فرد انسانی و هضم کامل آن در جامعه نیز حتماً با آنچه آزادی و عدالت اقتضا میکند، منافات دارد؛ از این رو، در نگاه اسلام، فرد و جامعه هر دو محترماند و هر دو به وسیله عدالت به هم میرسند. از طرف دیگر، گرچه هنر، ادبیات و اندیشههای فلسفی میتواند زمینه بروز و ظهور جلوههای خاص انسانی را فراهم کند، همین هنر، ادبیات و اندیشههای فلسفی میتواند در مادیترین شکل ممکن، انسان را از عمق و حقیقت وجودش غافل کرده و به یک حیوان انساننما تقلیل دهد؛ بنابراین، این گونه نیست که فرهنگ به معنای آنچه امثالِ نیچه آن را توصیف میکنند، بتواند ذیل جهانبینیهای الحادی خود را از آنچه آنها آن را #مادیزدگی یا #ماشینوارگی میخوانند، خلاص کند بلکه میتواند به جاده صافکن و تسهیلگر پروژههای بزرگ مادیگرا مبدل شود.
🔸با این وجود، نقد اساسی من به حرف نیچه درباره فرهنگ به آنجا برمیگردد که او شکوهمندترین بزنگاههای فرهنگ را در زمانههای فساد معرفی میکند. معلوم نیست نیچه این انحصار را از کجا آوردهاست؟ آیا تاریخ این را تأیید میکند؟ در نقطه مقابل سخن نیچه، تاریخ مملوّ از شکوهمندترین بزنگاههای فرهنگ است که در شرایط فقدان فساد شکل گرفته و قهرمانان این بزنگاهها، نه تنها خود از هرگونه آلودگی و فساد مبرّا هستند از شرایط پاک وسالم جامعه در جهت رشد خود بهرهها بردهاند؛ از این رو، نه تنها انحصار قابل قبول نیست، بیتفاوتی در برابر مفاسد اجتماعی نیز موجه نیست. با این حال، باید گفت اصولاً ابتلائات و آزمونهای بزرگ و پیچیده در دنیا، که یک طرف آن شیطان و دعوتهای شیطانی قرار دارد، از راههای کلیدی برای رشد و تعالی انسان محسوب میشود. ضمناً این مطلب را نیز متذکر میشوم که ما #فرهنگ را (با تعریف حقیقیاش) با #تمدن (به معنای درستش) قابل جمع میدانیم و این گونه نیست که پذیرش تمدن را لزوماً به منزله کنار گذاشتن فرهنگ تلقی کنیم که بحث آن مفصل است. با این حال، آنچه مسلم است، بحث #هویت_فردی و سرنوشت آن در تمدن بحث مهمی است که باید در جای خود به آن پرداخت؛ در واقع، در بسیاری از تمدنها، هویتهای فردی قربانی همگرایی میشود و این خود در تضعیف فرهنگ و اندیشه مؤثر است.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 29 و 30.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔸فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن
البته من نقدهای جدی روی این حرفها دارم اما هدف از خواندن این مطلب برای شما این بود که اجمالاً بدانید جریان ضدتمدنی در خود غرب چه میگوید. در سخنِ #نیچه، روی چند چیز تکیه شده است: اول، بر روی فردگرایی و اینکه هیچ چیز نباید آن را تحتالشعاع قرار دهد؛ ثانياً، بر روی نقش و سهم هنر، ادبیات، نقاشی، شعر و اندیشههای فلسفی که جنبههای انسانی بشر را بروز و ظهور میبخشد. واقعیت این است که #فردگرایی به قیمت قربانی کردن جامعه برای تأمین آزادیها و منافع اقلیتی که به دلیل بهرهمندی از ثروت، خود را طبقه برتر در جامعه محسوب میکنند هیچ توجیهی ندارد. در نقطه مقابل، #جامعهگرایی به مفهوم حذف شدن فرد انسانی و هضم کامل آن در جامعه نیز حتماً با آنچه آزادی و عدالت اقتضا میکند، منافات دارد؛ از این رو، در نگاه اسلام، فرد و جامعه هر دو محترماند و هر دو به وسیله عدالت به هم میرسند. از طرف دیگر، گرچه هنر، ادبیات و اندیشههای فلسفی میتواند زمینه بروز و ظهور جلوههای خاص انسانی را فراهم کند، همین هنر، ادبیات و اندیشههای فلسفی میتواند در مادیترین شکل ممکن، انسان را از عمق و حقیقت وجودش غافل کرده و به یک حیوان انساننما تقلیل دهد؛ بنابراین، این گونه نیست که فرهنگ به معنای آنچه امثالِ نیچه آن را توصیف میکنند، بتواند ذیل جهانبینیهای الحادی خود را از آنچه آنها آن را #مادیزدگی یا #ماشینوارگی میخوانند، خلاص کند بلکه میتواند به جاده صافکن و تسهیلگر پروژههای بزرگ مادیگرا مبدل شود.
🔸با این وجود، نقد اساسی من به حرف نیچه درباره فرهنگ به آنجا برمیگردد که او شکوهمندترین بزنگاههای فرهنگ را در زمانههای فساد معرفی میکند. معلوم نیست نیچه این انحصار را از کجا آوردهاست؟ آیا تاریخ این را تأیید میکند؟ در نقطه مقابل سخن نیچه، تاریخ مملوّ از شکوهمندترین بزنگاههای فرهنگ است که در شرایط فقدان فساد شکل گرفته و قهرمانان این بزنگاهها، نه تنها خود از هرگونه آلودگی و فساد مبرّا هستند از شرایط پاک وسالم جامعه در جهت رشد خود بهرهها بردهاند؛ از این رو، نه تنها انحصار قابل قبول نیست، بیتفاوتی در برابر مفاسد اجتماعی نیز موجه نیست. با این حال، باید گفت اصولاً ابتلائات و آزمونهای بزرگ و پیچیده در دنیا، که یک طرف آن شیطان و دعوتهای شیطانی قرار دارد، از راههای کلیدی برای رشد و تعالی انسان محسوب میشود. ضمناً این مطلب را نیز متذکر میشوم که ما #فرهنگ را (با تعریف حقیقیاش) با #تمدن (به معنای درستش) قابل جمع میدانیم و این گونه نیست که پذیرش تمدن را لزوماً به منزله کنار گذاشتن فرهنگ تلقی کنیم که بحث آن مفصل است. با این حال، آنچه مسلم است، بحث #هویت_فردی و سرنوشت آن در تمدن بحث مهمی است که باید در جای خود به آن پرداخت؛ در واقع، در بسیاری از تمدنها، هویتهای فردی قربانی همگرایی میشود و این خود در تضعیف فرهنگ و اندیشه مؤثر است.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 29 و 30.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(9) 🔻فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن #درسگفتارها #گزیدهی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔸فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن البته من نقدهای جدی روی این حرفها دارم اما هدف…
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(10)
✅تعریفی برای تمدن و عناصر اصلی این تعریف
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔻تعریف تمدن
تا اینجا روشن شد که #تمدن یک مفهوم ساده نیست و تعریف کردن آن کار بسیار دشواری است و شاید به دلیل همین امر باشد که تا الآن دهها تعریف از تمدن ارائه شده است که بین بخش مهمی از آنها وجه اشتراک جدی دیده نمیشود؛ ازاینرو، برای من هم سخت است که بتوانم تعریفی جامع و مانع از تمدن ارائه کنم. با این حال، از سر اجبار و برای جلورفتن بحث، تعریفی را ارائه میکنم. بهنظر میرسد تمدن عبارت است از ظهور و بروز فرایندی پیشرفتهای هدفمند و نظاممند در یک یا چند جامعه، بر اساس طرز تفکری روشن، که شکل معنادار و منضبط به خود گرفته و جامعه را به مقصد مورد نظر میرساند.
🔸همان طور که ملاحظه میکنید، در این تعریف بر روی چند عنصر تأكيد شده است:
#اول: بر روی بروز و ظهور که من از آن به اصل «عینیّتیافتگی» تعبیر میکنم. اصل عینیّتیافتگی یعنی اینکه تمدن صرفاً یک فکر یا ایده نیست بلکه تمدن به تحقق عینی یک فکر و یا ایده اطلاق میشود. هر قدر هم که یک تفکر یا ایده قوی باشد، تا زمانی که در مقام عینیّت محقق نشود به آن تمدن گفته نمیشود.
#دوم: بر روی فرایندی بودن تمدن تأکید شده است. #فرایندی_بودن تمدن در مقابل پروژهای بودن آن است. این صحیح نیست که کسی تصور کند تمدن یک امر پروژهای است؛ یعنی کسی یا جریانی میتواند بر اساس یک پروژه، خالق یک تمدن باشد. خیر، تمدن محصول یک روند طبیعی است که البته پروژهها میتوانند در سرعت بخشیدن یا تقویت آن نقشآفرین باشند اما نمیتوان گفت ساخت یک تمدن امری کاملا مدیریتپذیر است. هزاران عامل ریزودرشت وجود دارد که اساساً از نگاهها مخفی است چه رسد به اینکه قابل مدیریت باشد.
#سوم: بر روی پیشرفتهای هدفمند و نظاممند تأکید شدهاست؛ همانطور که اشارهشد، از نظر من تفاوت اصلی جامعه بدوی و ساکن با جامعه مدنی در همین تحرک و پویابودن جامعه است که از آن در اینجا به پیشرفت تعبیر میکنیم، آن هم پیشرفت هدفمند و نظاممند که بتواند در سطح جامعه و حتی در سطحی بالاتر، یعنی در یک منطقه بزرگ و حتی کل جهان، تحوّلآفرین باشد.
#چهارم: بر روی ابتنای آن بر تفکری روشن تأكید روشن شده است. هیچ تمدنی را نمیتوان پیدا کرد که خالی از تفکر و فاقد عقبه اندیشهای باشد. البته تفکّرات از جهانبینیهای گوناگون زاییده میشوند و همین امر میتواند آنها را به اقسام مختلف تقسیم کند. ما در این تعریف اصل تفکر را مدنظر قرار دادهایم و طبعاً درباره درونمایه این تفکر، صحبت خواهیم کرد.
#پنجم: تأکید بر روی معناداری و انضباط میان حلقههای گوناگون پیشرفت یک جامعه است که اگر نباشد، تمدنی خلق نمیشود. شاید بتوان از این معناداری، به روح واحد حاکم بر کالبدهای یک جامعه نیز تعبیر کرد.
#ششم: تأكيد بر روی مقصد است؛ در واقع، تمدن نمیتواند بی مقصد باشد، هر پیشرفتی هم دارای مقصد است و البته این مقصد، رابطه تنگاتنگی با طرز تفکر حاکم بر تمدن دارد.
🔸به نظر میرسد، در هر قسمت از تاریخ که تمدن پرآوازه و اثرگذاری را پیدا میکنیم، این تعریف تقریباً بر آن قابل صدق است. البته انطباق این تعریف بر یک تمدن، به منزله زوال ناپذیری آن تمدن نیست؛ چراکه ما در این تعریف وارد محتوا و درونمایه تمدن نشدیم. ضمناً همانطور که ملاحظه میکنید، این تعریف، در قبال فرهنگ بینظر نیست. در حقیقت، ما در آنجایی که روی طرز تفکر روشن تأکید میکنیم، فرهنگ را چه به عنوان علت محدثه و چه به عنوان علت مُبقیه، لازمه شکلگیری یک تمدن به حساب میآوریم اما اینکه این فرهنگ چیست و باید چه رتبه و منزلت یا چه مؤلفههایی داشتهباشد، بحث دیگری است که باید در جای خود به آن پرداخت.
«والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته»
پایان درسگفتار اول.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 33 - 31.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✅تعریفی برای تمدن و عناصر اصلی این تعریف
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔻تعریف تمدن
تا اینجا روشن شد که #تمدن یک مفهوم ساده نیست و تعریف کردن آن کار بسیار دشواری است و شاید به دلیل همین امر باشد که تا الآن دهها تعریف از تمدن ارائه شده است که بین بخش مهمی از آنها وجه اشتراک جدی دیده نمیشود؛ ازاینرو، برای من هم سخت است که بتوانم تعریفی جامع و مانع از تمدن ارائه کنم. با این حال، از سر اجبار و برای جلورفتن بحث، تعریفی را ارائه میکنم. بهنظر میرسد تمدن عبارت است از ظهور و بروز فرایندی پیشرفتهای هدفمند و نظاممند در یک یا چند جامعه، بر اساس طرز تفکری روشن، که شکل معنادار و منضبط به خود گرفته و جامعه را به مقصد مورد نظر میرساند.
🔸همان طور که ملاحظه میکنید، در این تعریف بر روی چند عنصر تأكيد شده است:
#اول: بر روی بروز و ظهور که من از آن به اصل «عینیّتیافتگی» تعبیر میکنم. اصل عینیّتیافتگی یعنی اینکه تمدن صرفاً یک فکر یا ایده نیست بلکه تمدن به تحقق عینی یک فکر و یا ایده اطلاق میشود. هر قدر هم که یک تفکر یا ایده قوی باشد، تا زمانی که در مقام عینیّت محقق نشود به آن تمدن گفته نمیشود.
#دوم: بر روی فرایندی بودن تمدن تأکید شده است. #فرایندی_بودن تمدن در مقابل پروژهای بودن آن است. این صحیح نیست که کسی تصور کند تمدن یک امر پروژهای است؛ یعنی کسی یا جریانی میتواند بر اساس یک پروژه، خالق یک تمدن باشد. خیر، تمدن محصول یک روند طبیعی است که البته پروژهها میتوانند در سرعت بخشیدن یا تقویت آن نقشآفرین باشند اما نمیتوان گفت ساخت یک تمدن امری کاملا مدیریتپذیر است. هزاران عامل ریزودرشت وجود دارد که اساساً از نگاهها مخفی است چه رسد به اینکه قابل مدیریت باشد.
#سوم: بر روی پیشرفتهای هدفمند و نظاممند تأکید شدهاست؛ همانطور که اشارهشد، از نظر من تفاوت اصلی جامعه بدوی و ساکن با جامعه مدنی در همین تحرک و پویابودن جامعه است که از آن در اینجا به پیشرفت تعبیر میکنیم، آن هم پیشرفت هدفمند و نظاممند که بتواند در سطح جامعه و حتی در سطحی بالاتر، یعنی در یک منطقه بزرگ و حتی کل جهان، تحوّلآفرین باشد.
#چهارم: بر روی ابتنای آن بر تفکری روشن تأكید روشن شده است. هیچ تمدنی را نمیتوان پیدا کرد که خالی از تفکر و فاقد عقبه اندیشهای باشد. البته تفکّرات از جهانبینیهای گوناگون زاییده میشوند و همین امر میتواند آنها را به اقسام مختلف تقسیم کند. ما در این تعریف اصل تفکر را مدنظر قرار دادهایم و طبعاً درباره درونمایه این تفکر، صحبت خواهیم کرد.
#پنجم: تأکید بر روی معناداری و انضباط میان حلقههای گوناگون پیشرفت یک جامعه است که اگر نباشد، تمدنی خلق نمیشود. شاید بتوان از این معناداری، به روح واحد حاکم بر کالبدهای یک جامعه نیز تعبیر کرد.
#ششم: تأكيد بر روی مقصد است؛ در واقع، تمدن نمیتواند بی مقصد باشد، هر پیشرفتی هم دارای مقصد است و البته این مقصد، رابطه تنگاتنگی با طرز تفکر حاکم بر تمدن دارد.
🔸به نظر میرسد، در هر قسمت از تاریخ که تمدن پرآوازه و اثرگذاری را پیدا میکنیم، این تعریف تقریباً بر آن قابل صدق است. البته انطباق این تعریف بر یک تمدن، به منزله زوال ناپذیری آن تمدن نیست؛ چراکه ما در این تعریف وارد محتوا و درونمایه تمدن نشدیم. ضمناً همانطور که ملاحظه میکنید، این تعریف، در قبال فرهنگ بینظر نیست. در حقیقت، ما در آنجایی که روی طرز تفکر روشن تأکید میکنیم، فرهنگ را چه به عنوان علت محدثه و چه به عنوان علت مُبقیه، لازمه شکلگیری یک تمدن به حساب میآوریم اما اینکه این فرهنگ چیست و باید چه رتبه و منزلت یا چه مؤلفههایی داشتهباشد، بحث دیگری است که باید در جای خود به آن پرداخت.
«والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته»
پایان درسگفتار اول.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 33 - 31.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(10) ✅تعریفی برای تمدن و عناصر اصلی این تعریف #درسگفتارها #گزیدهی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔻تعریف تمدن تا اینجا روشن شد که #تمدن یک مفهوم ساده نیست و تعریف کردن آن کار بسیار دشواری است…
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(11)
✅ضرورت، تمایزات، تعریف و مراحل تمدن نوین اسلامی
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
⭕️اسلام و گرایش به تمدنسازی
🔸در این جلسه، ابتدا به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی هستیم که آیا اساساً اسلام گرایشی به #تمدنسازی دارد؟ و آیا مسلمانان موظف به گام برداشتن در مسیر خلق تمدنی بزرگ، اثرگذار و فراگیر هستند یا خیر، تمدنسازی متعلق به میدان دنیاگرایی و این جهانی شدن است؟ حتی در اینجا دیدگاههایی وجود دارد که معتقد است، تمدنسازی #جامعه_اسلامی را از مسیر اصلی خود که رشد و تعالی معنوی است دور میکند و آنچه با عنوان تمدنسازی مطرح است، بیش از همه، از علایق جوامع طاغوتی است!
از آنجا که من در درس گفتارهای #اسلام و #پیشرفت به میزان کفایت وارد این بحث شدهام، قصد ندارم در اینجا بحث تفصیلی داشته باشم و علاقهمندان را به همان درس گفتارها ارجاع میدهم اما لازم میدانم چند نکته کلیدی را در این زمینه ذکر کنم.
🔸#اول: استفاده از دنیا و نعمات فراوان آن که لاجرم از مسیر #آبادسازی_دنیا میگذرد جزء وظایف انسان مسلمان است و آنچه به عنوان دنیاگرایی یا دنیازدگی مطرح است، هیچ نسبتی با استفاده صحیح از نعمات دنیوی ندارد بلکه منظور، اصالت دادن به دنیا، نفی یا غفلت از معاد و دنیاپرستی است. #قرآن_مجید در سوره هود آیه ۶۱ میفرماید: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ». یعنی او است که شما را از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش طلبید، سپس به سوی او بازگردید که پروردگارم (به بندگان خود نزدیک و اجابت کننده خواستههای آنها) است»!
🔸#دوم: ما در آیات و روایات، هیچگاه با تقبیح نفسِ #جوامع_مدنی عظيم و قدرتمند روبهرو نیستیم بلکه آنچه مورد نقد قرار گرفته است، درون مایه و جهتگیریهای مشرکانه و شیطانی بعضی جوامع و تمدنهای بزرگ مانند هود، ثمود، عاد، لوط و فرعون است. حتی در مقابل، شاهد توصیف یکی از عظیمترین تمدنهای بشری در دوران نبوت حضرت سلیمان نبی(ع) و همچنین، حضرت یوسف پیامبر(ع) به عنوان عزیز مصر هستیم که نه تنها در این توصیفات دستیابی به قدرت مادی تنبیح نشده است، از نصرتهای الهی برای شکلگیری چنین قدرتهایی نیز پردهبرداری شدهاست؛ بنابراین، اگر کسی تمدن را یک پديدۀ طاغوتی و ضد اسلامی پندارد، طبعاً باید قادر باشد تا توجیه درخوری از تمدنهای عظیم عصر سلیمان نبی(ع) یا یوسف پیامبر(ع) ارائه کند.
🔸#سوم: تعالیم اسلامی دائماً بر روی عناصری چون قانون (شریعت)، نظم، حکومت، آبادانی، فقرزدایی و امثال اینها تأکید دارد و تمدن چیزی جز تجميع نظاممند این عناصر و تأمین لوازم و اقتضائات آنها مانند اخلاق، عدالت، آزادی، پیشرفت و غیره نیست؛ از این رو، نه تنها نمیتوان گفت اسلام با تمدنسازی مخالف است، شواهد فراوانی در زمینه سوقدهی مسلمانان به سمت تمدنسازی وجود دارد.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 36 - 37.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✅ضرورت، تمایزات، تعریف و مراحل تمدن نوین اسلامی
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
⭕️اسلام و گرایش به تمدنسازی
🔸در این جلسه، ابتدا به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی هستیم که آیا اساساً اسلام گرایشی به #تمدنسازی دارد؟ و آیا مسلمانان موظف به گام برداشتن در مسیر خلق تمدنی بزرگ، اثرگذار و فراگیر هستند یا خیر، تمدنسازی متعلق به میدان دنیاگرایی و این جهانی شدن است؟ حتی در اینجا دیدگاههایی وجود دارد که معتقد است، تمدنسازی #جامعه_اسلامی را از مسیر اصلی خود که رشد و تعالی معنوی است دور میکند و آنچه با عنوان تمدنسازی مطرح است، بیش از همه، از علایق جوامع طاغوتی است!
از آنجا که من در درس گفتارهای #اسلام و #پیشرفت به میزان کفایت وارد این بحث شدهام، قصد ندارم در اینجا بحث تفصیلی داشته باشم و علاقهمندان را به همان درس گفتارها ارجاع میدهم اما لازم میدانم چند نکته کلیدی را در این زمینه ذکر کنم.
🔸#اول: استفاده از دنیا و نعمات فراوان آن که لاجرم از مسیر #آبادسازی_دنیا میگذرد جزء وظایف انسان مسلمان است و آنچه به عنوان دنیاگرایی یا دنیازدگی مطرح است، هیچ نسبتی با استفاده صحیح از نعمات دنیوی ندارد بلکه منظور، اصالت دادن به دنیا، نفی یا غفلت از معاد و دنیاپرستی است. #قرآن_مجید در سوره هود آیه ۶۱ میفرماید: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ». یعنی او است که شما را از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش طلبید، سپس به سوی او بازگردید که پروردگارم (به بندگان خود نزدیک و اجابت کننده خواستههای آنها) است»!
🔸#دوم: ما در آیات و روایات، هیچگاه با تقبیح نفسِ #جوامع_مدنی عظيم و قدرتمند روبهرو نیستیم بلکه آنچه مورد نقد قرار گرفته است، درون مایه و جهتگیریهای مشرکانه و شیطانی بعضی جوامع و تمدنهای بزرگ مانند هود، ثمود، عاد، لوط و فرعون است. حتی در مقابل، شاهد توصیف یکی از عظیمترین تمدنهای بشری در دوران نبوت حضرت سلیمان نبی(ع) و همچنین، حضرت یوسف پیامبر(ع) به عنوان عزیز مصر هستیم که نه تنها در این توصیفات دستیابی به قدرت مادی تنبیح نشده است، از نصرتهای الهی برای شکلگیری چنین قدرتهایی نیز پردهبرداری شدهاست؛ بنابراین، اگر کسی تمدن را یک پديدۀ طاغوتی و ضد اسلامی پندارد، طبعاً باید قادر باشد تا توجیه درخوری از تمدنهای عظیم عصر سلیمان نبی(ع) یا یوسف پیامبر(ع) ارائه کند.
🔸#سوم: تعالیم اسلامی دائماً بر روی عناصری چون قانون (شریعت)، نظم، حکومت، آبادانی، فقرزدایی و امثال اینها تأکید دارد و تمدن چیزی جز تجميع نظاممند این عناصر و تأمین لوازم و اقتضائات آنها مانند اخلاق، عدالت، آزادی، پیشرفت و غیره نیست؛ از این رو، نه تنها نمیتوان گفت اسلام با تمدنسازی مخالف است، شواهد فراوانی در زمینه سوقدهی مسلمانان به سمت تمدنسازی وجود دارد.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 36 - 37.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr