📩
با درود و احترام، چند ساعتی نخواهم بود، امید که در اولین فرصت ممکن در خدمتتون باشم، شبانگاه که بازگردم از عشق و عرفان و موسیقی بیشتر خواهم گفت، نیز از نیکرویان خجند و سمرقند که مدتیست از ایشان سخنی با شما نگفتهام.
راستی کسی از شمایان، از علی مطهری خبری نداره!؟ قرار بود به همت و دعای روزنهگشایانی چون محمد فاضلی، کاری کند کارستان! نمیبینمش در لیست اعلامی تهران. نکند در خانهاش در قُلهک نشسته و رویاهای بربادرفتهاش را مرور میکند، یا بلکم حماقتش را. واقعاً مجلس بدونِ مطهری یک چیزی کم دارد!
@tahlilvarasad
با درود و احترام، چند ساعتی نخواهم بود، امید که در اولین فرصت ممکن در خدمتتون باشم، شبانگاه که بازگردم از عشق و عرفان و موسیقی بیشتر خواهم گفت، نیز از نیکرویان خجند و سمرقند که مدتیست از ایشان سخنی با شما نگفتهام.
راستی کسی از شمایان، از علی مطهری خبری نداره!؟ قرار بود به همت و دعای روزنهگشایانی چون محمد فاضلی، کاری کند کارستان! نمیبینمش در لیست اعلامی تهران. نکند در خانهاش در قُلهک نشسته و رویاهای بربادرفتهاش را مرور میکند، یا بلکم حماقتش را. واقعاً مجلس بدونِ مطهری یک چیزی کم دارد!
@tahlilvarasad
.
🎼حالات روانی دستگاهها و آوازهای ایرانی از نگاه روانشناسی و ارکان آنها:
۱- دستگاه #شور: آگاهی- درک- تفکر و اندیشه
۲- آواز #دشتی: سوز و گداز- گریه و مویه
۳- آواز #ابوعطا: گله وشکایت
۴- آواز_افشاری: افسوس و حسرت- هجران از معشوق
۵- آواز #بیاتترک: تعلیم- شادی درون
۶- دستگاه #همایون: متانت- سربلندی- نصیحت و پذیرش
۷- آواز #اصفهان: اوج احساس
۸- دستگاه #سهگاه: بزم و شادمانی- شور و شوق
۹- دستگاه #چهارگاه: ستیز و جنگ، حتی رو در روی معشوق- مقاومت و پیروزی- تلاش در رسیدن به آرزوهای دیرین عاشقی
۱۰- دستگاه #ماهور: رویا پردازی- پرش از قله شادی به همراه ذهنی رویایی- آرزو
۱۱- دستگاه #نوا: رازداری- حکایت
۱۲- دستگاه #راستپنجگاه: ستایش معبود (خدا)- بزرگمندی و تعریف
@tahlilvarasad
📣 آواز_اصفهان
حالت : مناجات با خدا، متفکرانه
رنگ: سبز روشن
عنصر: شعله آتش
زمان شنیدن: قبل از طلوع آفتاب
آواز اصفهان مرموز، عمیق، راز و نیاز با خدا و متفکرانه است. آواز اصفهان وصف عشقی عرفانی، ندامت عشق و حست عشق گذشته است.
📣 دستگاه_نوا
حالت: صلح آمیز، آرام ، مقدس، هشدار دهنده
رنگ: شفاف
عنصر: آتش همراه باد
زمان شنیدن: آخرشب
دستگاه نوا خاطرات دوری از عشق گذشته را بیان میکند.
نکته: گوشه نهفت در دستگاه نوا به دوره ساسانیان مربوط میشود که توسط ابن سینا ذکر شده است.
📣 دستگاه_همایون
حالت: شاهانه، اشرافی، شادان
رنگ: سبز تیره
عنصر: شعله آتش
زمان شنیدن: صبح زود
دستگاه همایون فضایی شاهانه خلق میکند و بیان کننده شکوه و گریه عشقی است که در پشیمانی پایان یافته است و نیز بزرگی عشق در حد اعلای آن است.
📣 دستگاه_ماهور
حالت : خوشحال و شاد، با شکوه، اشرافی
رنگ: آبی آسمانی
عنصر: باد یا نسیم
زمان شنیدن: بعد از غروب آفتاب
نکته: در دستگاه ماهور، گام منطبق بر گام ماژور میباشد. در راک ماهور میتوان گریزی به شوشتری زد.
📣 دستگاه_چهارگاه
حالت: قدرتمند، قهرمانی، جشن، عقل، تحرک میهنپرستانه
رنگ: زرد طلایی
عنصر: بخار
زمان شنیدن: ۶ تا ۸ صبح
از چهارگاه برای خواندن قطعات حماسی و پهلوانی شاهنامه استفاده میشود. چهارگاه تمام شدن عشق و نیز خوشحالی عشق، لاف وگزافگویی در موفقیت عشق را بیان میکند.
📣 دستگاه_راست_پنجگاه
حالت: تمرکز
رنگ: برنزه روشن
عنصر: زمین
زمان شنیدن: از ۸ تا ۱۰ صبح
راست پنجگاه شبیه ماهور به نظر میرسد، مقامی است برای هدایت به تفکر، تمرکز و روشنفکری که میتواند با دلایل منطقی مجالست کند.
📣 دستگاه_سهگاه
حالت: درد ، غصه، پشیمانی منجر به امید
رنگ: آبی لاجوردی تیره
عنصر: آب
زمان شنیدن: بعد از ظهر تا غروب آفتاب
دستگاه سهگاه بیانگر گذشته و موفقیتهای عشقی و ندامتهای آن است که منجر به امید میشود.
📣 آواز_دشتی
حالت: دلخراش، سوگ، شکوِهآمیز
رنگ: قهوهای
عنصر: زمین
آواز دشتی بازگو کننده عشق یکطرفه، ناله و حسرت از غم فراق است و زمان شنیدن این آواز از سر ظهر تا ۴ بعد ازظهر است و بسیاری از آوازهای منطقه شمال ایران به ویژه در حاشیه دریای خزر مانند دیلمان و گیلکی به استان گیلان یا جنوب ایران مربوط میشود.
📣 آواز_افشاری
حالت: درد، رنج، ندامت
رنگ: قهوهای
عنصر: زمین
زمان شنیدن این آواز از سر ظهر تا ۴ بعد ازظهر میباشد.
آواز افشاری بیان کننده شکوِه، گِلِه، ندامت جدایی را بیان میکند.
📣 آواز_بیات_ترک
حالت: نوستالژیک مذهبی
رنگ: سیاه
عنصر: زمین
بهترین زمان شنیدن این آواز از سر ظهر تا ۴ بعدازظهر میباشد.
بیات ترک غم غربت. حسرت گذشته، حالتی متفکرانه و مذهبی دارد و بعضی گوشههای ترک برای خواندن آوازهای مذهبی اسلامی نظیر اذان استفاده میشود.
📣 آواز_ابوعطا
حالت: محرک
رنگ: بنفش یا قهوهای روشن
عنصر: زمین
زمان شنیدن آواز ابوعطا از سر ظهر تا ۴ بعد ازظهر میباشد.
ابوعطا بیان کننده عشق گذشته در یک پیر طریقت با امید و آرزویی بالاست.
@tahlilvarasad
🎼حالات روانی دستگاهها و آوازهای ایرانی از نگاه روانشناسی و ارکان آنها:
۱- دستگاه #شور: آگاهی- درک- تفکر و اندیشه
۲- آواز #دشتی: سوز و گداز- گریه و مویه
۳- آواز #ابوعطا: گله وشکایت
۴- آواز_افشاری: افسوس و حسرت- هجران از معشوق
۵- آواز #بیاتترک: تعلیم- شادی درون
۶- دستگاه #همایون: متانت- سربلندی- نصیحت و پذیرش
۷- آواز #اصفهان: اوج احساس
۸- دستگاه #سهگاه: بزم و شادمانی- شور و شوق
۹- دستگاه #چهارگاه: ستیز و جنگ، حتی رو در روی معشوق- مقاومت و پیروزی- تلاش در رسیدن به آرزوهای دیرین عاشقی
۱۰- دستگاه #ماهور: رویا پردازی- پرش از قله شادی به همراه ذهنی رویایی- آرزو
۱۱- دستگاه #نوا: رازداری- حکایت
۱۲- دستگاه #راستپنجگاه: ستایش معبود (خدا)- بزرگمندی و تعریف
@tahlilvarasad
📣 آواز_اصفهان
حالت : مناجات با خدا، متفکرانه
رنگ: سبز روشن
عنصر: شعله آتش
زمان شنیدن: قبل از طلوع آفتاب
آواز اصفهان مرموز، عمیق، راز و نیاز با خدا و متفکرانه است. آواز اصفهان وصف عشقی عرفانی، ندامت عشق و حست عشق گذشته است.
📣 دستگاه_نوا
حالت: صلح آمیز، آرام ، مقدس، هشدار دهنده
رنگ: شفاف
عنصر: آتش همراه باد
زمان شنیدن: آخرشب
دستگاه نوا خاطرات دوری از عشق گذشته را بیان میکند.
نکته: گوشه نهفت در دستگاه نوا به دوره ساسانیان مربوط میشود که توسط ابن سینا ذکر شده است.
📣 دستگاه_همایون
حالت: شاهانه، اشرافی، شادان
رنگ: سبز تیره
عنصر: شعله آتش
زمان شنیدن: صبح زود
دستگاه همایون فضایی شاهانه خلق میکند و بیان کننده شکوه و گریه عشقی است که در پشیمانی پایان یافته است و نیز بزرگی عشق در حد اعلای آن است.
📣 دستگاه_ماهور
حالت : خوشحال و شاد، با شکوه، اشرافی
رنگ: آبی آسمانی
عنصر: باد یا نسیم
زمان شنیدن: بعد از غروب آفتاب
نکته: در دستگاه ماهور، گام منطبق بر گام ماژور میباشد. در راک ماهور میتوان گریزی به شوشتری زد.
📣 دستگاه_چهارگاه
حالت: قدرتمند، قهرمانی، جشن، عقل، تحرک میهنپرستانه
رنگ: زرد طلایی
عنصر: بخار
زمان شنیدن: ۶ تا ۸ صبح
از چهارگاه برای خواندن قطعات حماسی و پهلوانی شاهنامه استفاده میشود. چهارگاه تمام شدن عشق و نیز خوشحالی عشق، لاف وگزافگویی در موفقیت عشق را بیان میکند.
📣 دستگاه_راست_پنجگاه
حالت: تمرکز
رنگ: برنزه روشن
عنصر: زمین
زمان شنیدن: از ۸ تا ۱۰ صبح
راست پنجگاه شبیه ماهور به نظر میرسد، مقامی است برای هدایت به تفکر، تمرکز و روشنفکری که میتواند با دلایل منطقی مجالست کند.
📣 دستگاه_سهگاه
حالت: درد ، غصه، پشیمانی منجر به امید
رنگ: آبی لاجوردی تیره
عنصر: آب
زمان شنیدن: بعد از ظهر تا غروب آفتاب
دستگاه سهگاه بیانگر گذشته و موفقیتهای عشقی و ندامتهای آن است که منجر به امید میشود.
📣 آواز_دشتی
حالت: دلخراش، سوگ، شکوِهآمیز
رنگ: قهوهای
عنصر: زمین
آواز دشتی بازگو کننده عشق یکطرفه، ناله و حسرت از غم فراق است و زمان شنیدن این آواز از سر ظهر تا ۴ بعد ازظهر است و بسیاری از آوازهای منطقه شمال ایران به ویژه در حاشیه دریای خزر مانند دیلمان و گیلکی به استان گیلان یا جنوب ایران مربوط میشود.
📣 آواز_افشاری
حالت: درد، رنج، ندامت
رنگ: قهوهای
عنصر: زمین
زمان شنیدن این آواز از سر ظهر تا ۴ بعد ازظهر میباشد.
آواز افشاری بیان کننده شکوِه، گِلِه، ندامت جدایی را بیان میکند.
📣 آواز_بیات_ترک
حالت: نوستالژیک مذهبی
رنگ: سیاه
عنصر: زمین
بهترین زمان شنیدن این آواز از سر ظهر تا ۴ بعدازظهر میباشد.
بیات ترک غم غربت. حسرت گذشته، حالتی متفکرانه و مذهبی دارد و بعضی گوشههای ترک برای خواندن آوازهای مذهبی اسلامی نظیر اذان استفاده میشود.
📣 آواز_ابوعطا
حالت: محرک
رنگ: بنفش یا قهوهای روشن
عنصر: زمین
زمان شنیدن آواز ابوعطا از سر ظهر تا ۴ بعد ازظهر میباشد.
ابوعطا بیان کننده عشق گذشته در یک پیر طریقت با امید و آرزویی بالاست.
@tahlilvarasad
Audio
.
اندیشه سیاسی حکیم نظامی گنجهای
🎙سخنرانی جواد رنجبر درخشیلر
دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲
ارومیه دانشکاه آفاق
@tahlilvarasad
اندیشه سیاسی حکیم نظامی گنجهای
🎙سخنرانی جواد رنجبر درخشیلر
دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲
ارومیه دانشکاه آفاق
@tahlilvarasad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#بارون
قصهی عامیانهای
در میان #کرمانجها
تماشاگر اجرای دوتار
و روایتِ قصه
با صدای هنرمند کرمانجی
#محسن_میرزاده
@tahlilvarasad
#بارون
قصهی عامیانهای
در میان #کرمانجها
تماشاگر اجرای دوتار
و روایتِ قصه
با صدای هنرمند کرمانجی
#محسن_میرزاده
@tahlilvarasad
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
اسلاوی ژیژک در این ویدیو-مقاله با توجه به دو فیلم «سولاریس» و «استاکر»، (تقابل انسداد در استاکر با انسداد در سولاریس)، به درونیترین ساحت آدمی، به عمیقترین آسیبهای روحی، رویاها، ترسها و امیال او میپردازد و طریقهی مواجههی تارکوفسکی با این تنش و نوع نگاه او را بررسی میکند.
@tahlilvarasad
اسلاوی ژیژک در این ویدیو-مقاله با توجه به دو فیلم «سولاریس» و «استاکر»، (تقابل انسداد در استاکر با انسداد در سولاریس)، به درونیترین ساحت آدمی، به عمیقترین آسیبهای روحی، رویاها، ترسها و امیال او میپردازد و طریقهی مواجههی تارکوفسکی با این تنش و نوع نگاه او را بررسی میکند.
@tahlilvarasad
.
📚دهکدهی پرملال (کمیاب)
🖌امین فقیری - ۱۳۴۷
امین فقیری برای عموم خوانندگان #داستان_فارسی نام آشنایی نیست. مهمترین مجموعه داستان او به نام «دهکدهی پرملال» در اسفند ۱۳۴۷ چاپ شد و در کنار «قرعهی آخر» منوچهر شفیانی مجموعهی کمنظیری از داستانهایی بود که در نتیجهی اعزام سپاهیان دانش به مناطق روستایی و دورافتادهی ایران به تحریر درآمدند. این داستانها که از تجربهی واقعی نویسندگانشان در بخشهای جنوبی رشتهکوه زاگرس خلق شدند با نگاه غالب شهرنشینان آن زمان تفاوتهای مهمی داشتند. سختیها و محرومیتها، کینه و بدجنسی، نامردی و تبعیض، تعصب و خشونت چنان در این داستانها پررنگاند که تصور رومانتیک و سانتیمانتال از زندگی روستاییان و عشایر را خدشهدار میکنند. اینجا از «خوشا به حالت، ای روستایی» خبری نیست اما صرفاً گزارش مرارتهای زندگی روستا هم نیست، بلکه فقیری در حداقل بعضی داستانها موفق شده موضوعهای عام انسانی را در طرح داستانی درست با گرهاندازی خوب و استفاده از بستر اسطورهای و طبیعی قالب بزند و البته با قلم زیبا و توصیفات گیرایش بر لذت خواندنشان بیفزاید.
انتخاب از بین هفده داستان «دهکدهی پرملال» کار دشواری است، اما اگر شخصاً بخواهم یک داستان از این مجموعه را به خاطر بیاورم، «آبی و عشقش» است که به سهراب سپهری تقدیم شده و اتفاقاً خیلی هم «پرملال» نیست. ساخت فضای عاشقانهی داستان و توصیفات بصری آن بسیار شبیه تابلوی نقاشی است:
«گندمها بلند شده بودند و سبز میزدند. موج میزدند و زنها صبح و عصر میرفتند برای علف و من عصرها با محمود در حاشیهی صحرا قدم میزدم یا گاهی تنها میرفتم که فکر کنم اما طبیعت با فکر غمآلود دمسازی نمیکند. زنها توی صحرا به شقایقهایی میماندند که باد جابجایشان میکند. با آن شلیتههای رنگارنگ و پیراهن قرمز بر زمینهی سبز گندم. حکایتی است. آبی میان همه از دور پیدا بود. صدایش میآمد. میخواند و من دور از آنها مینشستم به تماشایشان. مرا که میدید انگار دنیا را بهش میدادند. روی پاهایش بند نمیشد. شوخی میکرد. سر بدنبال دیگران میگذاشت. انگار از بوی سکرآور درختان سنجد مست میشدند.»
آبی اسم زنی لر است که با وجود شوهرش نازلی و بچهای کوچک عاشق مدیر مدرسهی ده شده و در این عشق جسور هم هست ولی مدیر روشنفکر افسرده و فکرآلودی است که در عوالم خود سیر میکند و «نمیداند توقعش از عشق چیست» -پسزمینهای خاکستری است که لکهی آبی عشق رویش میافتد ولی او جسارت و نیروی حیات کافی برای پاسخ به آن ندارد، اما از گرمی این رنگ هم نمیتواند بگذرد، این «زن مهربان و قشنگی که نمیداند چه رابطهی ذهنی با او دارد.».
مدیر که انگار دنبال «غمی ملایم و شیرین» و مرهمی برای زخمی نامعلوم است، به نظربازی میان پنجرهی خانهی آبی و ایوان مدرسه و دیدارهای گهگاه و «تنها بوسهای بر چشم او» قناعت میکند. اما زخم واقعی را درنهایت آبی میخورد که در دعوای دهاتیها سر آب، خواهرش خبر میآورد که «سنگ خورده به سرش –سفیدی مغزش معلومه- دائم اسم شما رو میاره!» پنج سال از انتشار این داستان گذشته بود که شاملو در ۱۳۵۲ این شعر را سرود: «آی عشق، آی عشق / چهرهی آبیت پیدا نیست / و خنکای مرهمی / بر شعلهی زخمی / نه شور شعله / بر سرمای درون...»
و پایانبندی داستان:
«-آقای مدیر پس چرا نیامدید؟
-آمدم نازلی گفت که آبی دیشب مرده!
-نه آقای مدیر دروغ گفته. دم صبحی مرد و بعد زار زد. رو کندهی کنار جو نشسته بودم. قورباغهها از آب بالا میپریدند –چه زشت. چشمانشان را به من میدوختند. نه یکی نه دو تا –از خشم خندهام گرفته بود. سنگی به آب انداختم –آب ترکید- گل آلود شد، قورباغهها نیست شدند، تو گویی اصلاً وجود نداشتند.»/ فرهیختگان
@tahlilvarasad
📚دهکدهی پرملال (کمیاب)
🖌امین فقیری - ۱۳۴۷
امین فقیری برای عموم خوانندگان #داستان_فارسی نام آشنایی نیست. مهمترین مجموعه داستان او به نام «دهکدهی پرملال» در اسفند ۱۳۴۷ چاپ شد و در کنار «قرعهی آخر» منوچهر شفیانی مجموعهی کمنظیری از داستانهایی بود که در نتیجهی اعزام سپاهیان دانش به مناطق روستایی و دورافتادهی ایران به تحریر درآمدند. این داستانها که از تجربهی واقعی نویسندگانشان در بخشهای جنوبی رشتهکوه زاگرس خلق شدند با نگاه غالب شهرنشینان آن زمان تفاوتهای مهمی داشتند. سختیها و محرومیتها، کینه و بدجنسی، نامردی و تبعیض، تعصب و خشونت چنان در این داستانها پررنگاند که تصور رومانتیک و سانتیمانتال از زندگی روستاییان و عشایر را خدشهدار میکنند. اینجا از «خوشا به حالت، ای روستایی» خبری نیست اما صرفاً گزارش مرارتهای زندگی روستا هم نیست، بلکه فقیری در حداقل بعضی داستانها موفق شده موضوعهای عام انسانی را در طرح داستانی درست با گرهاندازی خوب و استفاده از بستر اسطورهای و طبیعی قالب بزند و البته با قلم زیبا و توصیفات گیرایش بر لذت خواندنشان بیفزاید.
انتخاب از بین هفده داستان «دهکدهی پرملال» کار دشواری است، اما اگر شخصاً بخواهم یک داستان از این مجموعه را به خاطر بیاورم، «آبی و عشقش» است که به سهراب سپهری تقدیم شده و اتفاقاً خیلی هم «پرملال» نیست. ساخت فضای عاشقانهی داستان و توصیفات بصری آن بسیار شبیه تابلوی نقاشی است:
«گندمها بلند شده بودند و سبز میزدند. موج میزدند و زنها صبح و عصر میرفتند برای علف و من عصرها با محمود در حاشیهی صحرا قدم میزدم یا گاهی تنها میرفتم که فکر کنم اما طبیعت با فکر غمآلود دمسازی نمیکند. زنها توی صحرا به شقایقهایی میماندند که باد جابجایشان میکند. با آن شلیتههای رنگارنگ و پیراهن قرمز بر زمینهی سبز گندم. حکایتی است. آبی میان همه از دور پیدا بود. صدایش میآمد. میخواند و من دور از آنها مینشستم به تماشایشان. مرا که میدید انگار دنیا را بهش میدادند. روی پاهایش بند نمیشد. شوخی میکرد. سر بدنبال دیگران میگذاشت. انگار از بوی سکرآور درختان سنجد مست میشدند.»
آبی اسم زنی لر است که با وجود شوهرش نازلی و بچهای کوچک عاشق مدیر مدرسهی ده شده و در این عشق جسور هم هست ولی مدیر روشنفکر افسرده و فکرآلودی است که در عوالم خود سیر میکند و «نمیداند توقعش از عشق چیست» -پسزمینهای خاکستری است که لکهی آبی عشق رویش میافتد ولی او جسارت و نیروی حیات کافی برای پاسخ به آن ندارد، اما از گرمی این رنگ هم نمیتواند بگذرد، این «زن مهربان و قشنگی که نمیداند چه رابطهی ذهنی با او دارد.».
مدیر که انگار دنبال «غمی ملایم و شیرین» و مرهمی برای زخمی نامعلوم است، به نظربازی میان پنجرهی خانهی آبی و ایوان مدرسه و دیدارهای گهگاه و «تنها بوسهای بر چشم او» قناعت میکند. اما زخم واقعی را درنهایت آبی میخورد که در دعوای دهاتیها سر آب، خواهرش خبر میآورد که «سنگ خورده به سرش –سفیدی مغزش معلومه- دائم اسم شما رو میاره!» پنج سال از انتشار این داستان گذشته بود که شاملو در ۱۳۵۲ این شعر را سرود: «آی عشق، آی عشق / چهرهی آبیت پیدا نیست / و خنکای مرهمی / بر شعلهی زخمی / نه شور شعله / بر سرمای درون...»
و پایانبندی داستان:
«-آقای مدیر پس چرا نیامدید؟
-آمدم نازلی گفت که آبی دیشب مرده!
-نه آقای مدیر دروغ گفته. دم صبحی مرد و بعد زار زد. رو کندهی کنار جو نشسته بودم. قورباغهها از آب بالا میپریدند –چه زشت. چشمانشان را به من میدوختند. نه یکی نه دو تا –از خشم خندهام گرفته بود. سنگی به آب انداختم –آب ترکید- گل آلود شد، قورباغهها نیست شدند، تو گویی اصلاً وجود نداشتند.»/ فرهیختگان
@tahlilvarasad
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
Gracias a La Vida
(Cover) by Daniela Andrade
بازخوانیِ بسیار زیبا از ترانهٔ «سپاس زندگی»
با صدای #لزلی_دانیلا_آندراد_ریورا خواننده و ترانهسرای هندوراسی-کانادایی
چون به جان مینگرم
جانم درد میکند
و چون به دل مینگرم
دلم درد میکند
و چون به فعل مینگرم
قیامتم درد میکند
و چون به وقت مینگرم
«تو» ام درد میکنی.
الهی!
اگر اندامم درد کند
شفا تو دهی
چون «تو» ام درد کنی
چه کسی مرا شفا میدهد؟
«ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی»
تذکرةالأولیاء #عطار_نیشابوری
@tahlilvarasad
Gracias a La Vida
(Cover) by Daniela Andrade
بازخوانیِ بسیار زیبا از ترانهٔ «سپاس زندگی»
با صدای #لزلی_دانیلا_آندراد_ریورا خواننده و ترانهسرای هندوراسی-کانادایی
چون به جان مینگرم
جانم درد میکند
و چون به دل مینگرم
دلم درد میکند
و چون به فعل مینگرم
قیامتم درد میکند
و چون به وقت مینگرم
«تو» ام درد میکنی.
الهی!
اگر اندامم درد کند
شفا تو دهی
چون «تو» ام درد کنی
چه کسی مرا شفا میدهد؟
«ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی»
تذکرةالأولیاء #عطار_نیشابوری
@tahlilvarasad
.
🔴#غیر_رسمی:
بر اساس آمار منتشره، ۲۰٪ تو انتخابات تهران شرکت کردن؛ نصفشون آراء باطله بودن.
@tahlilvarasad
🔴#غیر_رسمی:
بر اساس آمار منتشره، ۲۰٪ تو انتخابات تهران شرکت کردن؛ نصفشون آراء باطله بودن.
@tahlilvarasad
.
✅اشاره: بیشتر آراء باطلهی شهر رشت، بهنام صادق بوقی در صندوق ریخته شده بود و جالب اینکه، تعداد آراء باطله از رای باقر نوبخت بیشتر بود. حال نگاهی بیندازیم به سخنان شاذ نوبخت در تابستان گذشته و پاسخ قرمطی مر اورا.
🟠محمد باقر نوبخت- ۱۹ مرداد ۱۴۰۲
ما شرایطمان مطلوب نیست به قسمی که نارضایتیهایی در عرصههای مختلف اقتصادی سیاسی و اجتماعی در مردم وجود دارد بهطوریکه بعضی از این نارضایتیها متاسفانه سرریز میشود به صورت اعتراض.
حالا اونهایی که دنبال براندازی هستند باید بدانند این کشور بالاخره یک نظامی دارد و در این نظام مثل همه کشورها که در برابر نافرمانی های مدنی شما کشورهای که مدعی دمکراسی را هم ببینید بالاخره آنهم نیروی قهریه دارند برخورد میکنند!
🟡تعریضی بر سخنان نوبخت
سخنم با توست نوه آیتالله ابوالقاسم حجتی! اگر وضعیت کشور مطلوب نیست، علت این است که در طول ۴دههی گذشته، مدیران نالایقی چون تو بر مسند امور بودهاند و مدیریت کشور عرصهای شده بود برای آزمون و خطای مسئولان ناکارامد و نامجرّب. (این گزاره برای همه جناحهای سیاسی موجود در کشور قابل تعمیم است)
چرا اکنون بهجای مذمّت سیاستگذاران، به سرزنش و تهدید مردم برخاستهای و رندانه شیوهی برخورد با معترضان توسط قوهی قهریه را به رُخمان میکِشی؟
کدام شیوه حکومتداریتان شبیه کشورهای توسعهیافته است که اِعمال اقتدار توسط قوه قهریه را با آنان مقایسه میکنید؟
اندکی جلوتر بیا نوبخت! بیا تا برایت بگویم: مردم تا به کِی منتظر بمانند تا شمایان درهای بهشت وعده داده شده را به آنان بنمایانید؟
او که جامه چاک داده، موزه میکاییلی را از پای درآورده، و آهنگ خیابان کرده؛ دیوانه نیست که جانش را به کفِ دست گرفته و آن را آماج گلولههای سُربیِ نیروی قهریه تو کند! بخت برگشتهی غمگساریست که تمشیت امورش را به دست ناتوان و پرمدعای همتایان تو سپرده، که گَه او را کرکس بخوانند و گاهی با دریدگی تمام، به شهروند درمانده هماستانیات توصیه به خوردنِ یونجهاش کنند!!
یقین بدار نوبخت! اگر من رییس آن کابینه بودم، بعد از مراجعت حجتی از ماموریتِ گیلان، سرش را در آخور اسطبلِ ستوران میکردم تا بهقدر نیاز یونجه بخورد که دیگر به هیچ شهروندی چنین توصیهی وقیحانهای نکند.
باری، البته که از نگاه تو مردم باید در خانه بمانند و در هر شرایطی نسبت به وضعیت نابسامانِ موجود تمکین کنند، تا سفره انقلاب برای تو و همپالگیهایت هماره رنگین بماند تا در برخورداری ۱۰۰۰ فامیلِ نظام از تنعماتِ آن، داماد احمد خاتمی (امام جمعه تهران) را که برادر عروسِ توست، در سازمان برنامه و بودجه به خدمت بگیری! و فراموش کنی که حضور اعتراضآمیز مردم در خیابان مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی یک حق بدیهی است که حاکمیت، آن را از مردم ستانده است.
✍غلامرضا علیزاده
@tahlilvarasad
✅اشاره: بیشتر آراء باطلهی شهر رشت، بهنام صادق بوقی در صندوق ریخته شده بود و جالب اینکه، تعداد آراء باطله از رای باقر نوبخت بیشتر بود. حال نگاهی بیندازیم به سخنان شاذ نوبخت در تابستان گذشته و پاسخ قرمطی مر اورا.
🟠محمد باقر نوبخت- ۱۹ مرداد ۱۴۰۲
ما شرایطمان مطلوب نیست به قسمی که نارضایتیهایی در عرصههای مختلف اقتصادی سیاسی و اجتماعی در مردم وجود دارد بهطوریکه بعضی از این نارضایتیها متاسفانه سرریز میشود به صورت اعتراض.
حالا اونهایی که دنبال براندازی هستند باید بدانند این کشور بالاخره یک نظامی دارد و در این نظام مثل همه کشورها که در برابر نافرمانی های مدنی شما کشورهای که مدعی دمکراسی را هم ببینید بالاخره آنهم نیروی قهریه دارند برخورد میکنند!
🟡تعریضی بر سخنان نوبخت
سخنم با توست نوه آیتالله ابوالقاسم حجتی! اگر وضعیت کشور مطلوب نیست، علت این است که در طول ۴دههی گذشته، مدیران نالایقی چون تو بر مسند امور بودهاند و مدیریت کشور عرصهای شده بود برای آزمون و خطای مسئولان ناکارامد و نامجرّب. (این گزاره برای همه جناحهای سیاسی موجود در کشور قابل تعمیم است)
چرا اکنون بهجای مذمّت سیاستگذاران، به سرزنش و تهدید مردم برخاستهای و رندانه شیوهی برخورد با معترضان توسط قوهی قهریه را به رُخمان میکِشی؟
کدام شیوه حکومتداریتان شبیه کشورهای توسعهیافته است که اِعمال اقتدار توسط قوه قهریه را با آنان مقایسه میکنید؟
اندکی جلوتر بیا نوبخت! بیا تا برایت بگویم: مردم تا به کِی منتظر بمانند تا شمایان درهای بهشت وعده داده شده را به آنان بنمایانید؟
او که جامه چاک داده، موزه میکاییلی را از پای درآورده، و آهنگ خیابان کرده؛ دیوانه نیست که جانش را به کفِ دست گرفته و آن را آماج گلولههای سُربیِ نیروی قهریه تو کند! بخت برگشتهی غمگساریست که تمشیت امورش را به دست ناتوان و پرمدعای همتایان تو سپرده، که گَه او را کرکس بخوانند و گاهی با دریدگی تمام، به شهروند درمانده هماستانیات توصیه به خوردنِ یونجهاش کنند!!
یقین بدار نوبخت! اگر من رییس آن کابینه بودم، بعد از مراجعت حجتی از ماموریتِ گیلان، سرش را در آخور اسطبلِ ستوران میکردم تا بهقدر نیاز یونجه بخورد که دیگر به هیچ شهروندی چنین توصیهی وقیحانهای نکند.
باری، البته که از نگاه تو مردم باید در خانه بمانند و در هر شرایطی نسبت به وضعیت نابسامانِ موجود تمکین کنند، تا سفره انقلاب برای تو و همپالگیهایت هماره رنگین بماند تا در برخورداری ۱۰۰۰ فامیلِ نظام از تنعماتِ آن، داماد احمد خاتمی (امام جمعه تهران) را که برادر عروسِ توست، در سازمان برنامه و بودجه به خدمت بگیری! و فراموش کنی که حضور اعتراضآمیز مردم در خیابان مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی یک حق بدیهی است که حاکمیت، آن را از مردم ستانده است.
✍غلامرضا علیزاده
@tahlilvarasad
Telegram
attach 📎