ولی دانشکده طب ایرانی هم جای باحالی بود، به هر استادی میگفتم بهم یه رب بده منو میبرد تو اتاقش و بهم یه رب میداد
یه بار دیگه هم طلوع کیری آفتاب رو دیدم و امیدوارم این آخرین باری باشه که میبینمش
Tabantino
یه بار دیگه هم طلوع کیری آفتاب رو دیدم و امیدوارم این آخرین باری باشه که میبینمش
یه تکنسین اورژانس بعد از این پست لفت داد، انقدر میشه با این قضیه شوخی کرد و جوک ساخت که ترجیح میدم چیزی نگم تا خودتون تصور کنیدشون
یه لیوان قهوه ۱۰۰روبوستا خوردم و انقدر تیکهای عصبیم زیاد شده که آهنگ گذاشتم بقیه فکرکنن دارم میرقصم
مگه اینجوری نیست که وقتی یه کاری رو روزانه و زیاد انجام میدیم مهارتمون توش میره بالا؟
پس این راننده تاکسیای مادرجنده چرا انقدر کیری رانندگی میکنن؟
پس این راننده تاکسیای مادرجنده چرا انقدر کیری رانندگی میکنن؟
Tabantino
چرا عقبموندهترین دانشجوهای پزشکی میرن بلاگر پزشکی میشن؟ البته نکتهای که وجود داره اینه که شما نمیفهمید اینا چه قدر احمق و ریتاردن ولی ما که اینارو از نزدیک میبینیم مثل روز روشنه برامون
این قضیه باعث میشه که حتی نسبت به بلاگرایی که نمیشناسمشون و اتفاقا کارشون از دور بد نیست هم گارد داشته باشم چون همش ناخودآگاهم اینه که این فرد کسخلترین آدم برای اطرافیانشه و حیف اکسیژنی که وارد ریه این آدم میشه
ولی جدی نمیشه مذاکرهای چیزی کنیم که این کسخلایی که تو آمریکا خایهمالی فلسطین رو میکنن بیان ایران و ما بریم جاشون، اگه قبول کنن که دو طرف راضی ایم و اگه قبول نکنن هم حداقل خفه میشن و انقدر گه خوری علنی نمیکنن
برای بازیگر شدن تو ایران علاوه بر قیافه خوب و چشم رنگی به یه جفت دست قدرتمند برای خایهمالی هم نیاز دارید
آخه کسکش تو رو که از زیر کیر عوامل فیلما جمع میکردن میاوردن جلو دوربین الان دیگه راجع به حقوق زنان گه اضافی نخور
همین تازگی اخبار پرونده نیکا شاکرمی اومد امثال این الناز شاکردوست جنده چیکار کردن؟ سکوت
پس الانم زبونتو بکن تو کونت و بیشتر از این جندگیت رو فریاد نزن
آخه کسکش تو رو که از زیر کیر عوامل فیلما جمع میکردن میاوردن جلو دوربین الان دیگه راجع به حقوق زنان گه اضافی نخور
همین تازگی اخبار پرونده نیکا شاکرمی اومد امثال این الناز شاکردوست جنده چیکار کردن؟ سکوت
پس الانم زبونتو بکن تو کونت و بیشتر از این جندگیت رو فریاد نزن
هر ثانیه از زندگیم برام مثل جهنم شده ولی جهنمیه که میتونم تحملش کنم و به نظر خودم بزرگترین ضعفم همین تحمل کردنشه
تا میرم سمت قرصا که تمومش کنم تصویر خونوادهام بعد از خودکشیم میاد جلوی چشمم، از همون اولش که جسدمو میبینن تا زمان خاکسپاری و بعدش، به اینا که فکرمیکنم میبینم که هنوز میتونم تحمل کنم و انگار یکم دیگه جا داره فعلا
ولی وقتی که مجبور باشم دیگه این فکرا نمیان تو ذهنم و کاری که خیلی وقت پیش باید انجام میدادم رو انجام میدم
به نوشتن فهرست کارهایی که باید قبل از مرگ انجام داد هم فکرکردم و خب نوشتن این فهرست یکی از اون کارا نبود
تا میرم سمت قرصا که تمومش کنم تصویر خونوادهام بعد از خودکشیم میاد جلوی چشمم، از همون اولش که جسدمو میبینن تا زمان خاکسپاری و بعدش، به اینا که فکرمیکنم میبینم که هنوز میتونم تحمل کنم و انگار یکم دیگه جا داره فعلا
ولی وقتی که مجبور باشم دیگه این فکرا نمیان تو ذهنم و کاری که خیلی وقت پیش باید انجام میدادم رو انجام میدم
به نوشتن فهرست کارهایی که باید قبل از مرگ انجام داد هم فکرکردم و خب نوشتن این فهرست یکی از اون کارا نبود
یه صبح دیگه / کیرم توی این زندگی میره
ثانیهها تخمی داره میره
امروزو خودکشی کن/ فردا دیگه دیره
ثانیهها تخمی داره میره
امروزو خودکشی کن/ فردا دیگه دیره
اجرای زنده دلا دیدی
محسن نامجو
دلا دیدی که خورشید از شب سرد، چو آتش سر ز خاکستر بر آورد
فردا میخوام تا جایی که توان و زمان دارم جق بزنم چون از شنبه که وارد بخش اورولوژی بشم بعید میدونم تا یه مدت بتونم جق بزنم؛ حتی برای خودم