کانال روستای طره ( دارا )
941 subscribers
7.63K photos
327 videos
47 files
61 links
کانال عمومی روستای طره ((هندات))
خبر، عکس، فیلم، مطلب و .....
در مورد روستای طره
و" آموزش گویش طره ای ".

ارتباط با ادمین :
@a_asghari_dara
Download Telegram
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

..باز هم پنجشنبه..
..باز هم دلتنگی..

شادروان محسن نعیمی

در نخستین سالگرد درگذشتش یادش را گرامی می‌داریم.

@t94dara
کانال روستای طره ( دارا )
مصطفی جان برای ما تا آخر دنیا هرروز پنجشنبه‌ست. با سپاس از سرکار خانم مهشید رجالی. @t94dara
#برای_مصطفی

روز واقعه

از روز واقعه ما جماعت طره‌ای سه روز گذشت...

و آن‌چه گذشت، ظهر عاشورایی بود که  زینب‌هایی چشم به راه علی‌اکبرشان مویه کردند و شیون سر دادند و با دیدن تن برادر، خون گریستند و ناخن بر روی کشیدند و نقل و گل دامادی بر تن بی‌جانش ریختند...

و آن‌چه گذشت برادرهایی که حسین‌وار سر عباس‌شان را در بغل گرفتند و خمیده‌پشت، تن برادر در آغوش گرفتند و بر همه یادها و خاطرات‌شان نماز وداع گزاردند و کنار تن بی‌جان اش ضجه زدند و جان به جانش دادند...

و آن‌چه گذشت دوستانی بودند که ایستاده بر روی صخره غرورشان، چون زنان به پهنای صورت اشک ریختند و چهره، خیس اشک دل‌تنگی و فراق کردند و خون به دل سنگ نمودند و واژه رفاقت را خجل معرفت و هم‌دلی‌ها و یک‌دلیها کردند...

و آن‌چه گذشت جماعتی از ایل و طایفه و قبیله بودند که از دور و نزدیک لب به دندان حسرت گزیدند و برای این سرو بی‌جان گریستند...

و آن‌چه گذشت دست‌هایی بود که یک دنیا آرزو و امید را پیچیده در پارچه‌ای سپید  به دست سرد خاک سپردند...

و آن‌چه گذشت دل‌هایی بود که جاماند در گوشه‌ای از خاک دهکده‌ای فرسنگ‌ها دور دور دور...

و آن‌چه ماند بغض‌هایی است رسوب‌بسته در گلو تا انتهای تاریخ...

و آن‌چه ماند خونی است که چون اناری که بکوبی بر دیوار شتک زد روی قلب‌ها...

و آن‌چه ماند جگرهایی است سوخته از غم فراق و نبودن‌ها و نداشتن‌ها...

و آن‌چه ماند سرگذشت است برای ما که به قبل از مصطفی و بعد از او تقسیم شد...

و آن‌چه ماند مایی است که چون لاله داغ بر دل، باید از  این روزهای سخت گذر کنیم...

و آن‌چه ماند عکسی است در پس ذهن ما از مصطفی با چشمانی مهربان و لبخندی در کنه نگاه که با هر بار یادش و دیدنش آتش درون‌مان شعله‌ورتر شود...

و آن‌چه ماند شرمساری و خجلت ابدی است برای قلمی که باید به یاد مصطفی و در بیان خاطرات او بر روی کاغذ بلغزد!...

و آن‌چه ماند روزها و روزگاری است که در نبودن او سخت می‌گذرد؛ خیلی سخت...

کامیاب طره

@t94dara
#اطلاعیه

تمام بود و نبودم وجود مادر بود...

به اطلاع هم‌دیاران محترم می‌رساند؛
مراسم تشییع و تدفین مرحومه "فاطمه کریمی"
فردا ۱۹ فروردین‌ماه، ساعت ۱۰ صبح در مزار روستای طره برگزار خواهد شد.
روحش شاد

@t94dara
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑

"کلُ مّن علیها فان"

کانال روستای طره ضایعه درگذشت زنده‌یاد "مصطفی حسین‌زاده " را به خانواده‌های محترمِ حسین‌زاده، رحیمی، رجالی و دیگر خانواده‌های وابسته تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت الهی و برای باز ماندگان صبر و اجر مسئلت می‌نماید.


🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑

@t94dara
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑

"کلُ مّن علیها فان"

کانال روستای طره ضایعه درگذشت شادروان "فاطمه کریمی" را به خانواده‌های محترمِ ، ابوالقاسمی، کریمی و دیگر خانواده‌های وابسته تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن مرحومه رحمت و مغفرت الهی و برای باز ماندگان صبر و اجر مسئلت می‌نماید.


🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑

@t94dara
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑

"کلُ مّن علیها فان"

کانال روستای طره ضایعه درگذشت شادروان "داود خدابخش" را به خانواده‌های محترمِ ، خدابخش، برجی و دیگر خانواده‌های وابسته تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت الهی و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت می‌نماید.


🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑

@t94dara
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پرده اسرار فنا خواهی رفت

می نوش ندانی از کجا آمده‌ای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت

دارا، بندگاهار

@t94dara
این قافله عمر عجب می‌گذرد
دریاب دمی که با طرب می‌گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می‌گذرد

دارا،
پاچو päčču

@t94dara
#قباله

الیهم الِّف بینهما و طیب نسلها.

مهرنامچه و عقدنامه «رمضان فرزند مرحوم صائب طره» و
عصمت و عفت‌پناه، باکره عاقله رشیده، «مرواریدخانم فرزند مرحوم چراغ‌بیک».
(بیش از دویست سال پیش)

@t94dara
#آیین_ها

#شب‌خوانی

(شَو خونیَه šavxuniya)

در گذشته‌های نه‌چندان دور، در روستای طره، زمانی که هنوز برق و بلندگو و رادیو و تلویزیون نبود؛ برای آگاه‌کردن مردم از زمان سحر و بیدار کردن آن‌ها، شب‌خوانی می‌‌کردند.

به این منظور بر پشت‌بام‌های بلند می‌رفتند و اشعاری با مضامین پندآموز و یا در منقبت پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام با صدای بلند و خوش می‌خواندند.

گاه این کار در چند محله هم‌زمان انجام می‌شد.

در زمان افطار، پس از محو شدن شفق و زمانی که کاه بر روی کاهگل دیوار (در فضای باز) تشخیص داده نمی‌شد، موذن با بانگ اذان روزه‌داران را آگاه می‌کرد.

با این مقدمه یاد می‌کنیم از آخرین شب‌خوانان روستای طره در ماه مبارک رمضان، روحشان شاد و یادشان گرامی.

شادروان: محمد زارع در محله "مار"
شادروان: عباس جهانگردان در محله "مار"
شادروان: عباس قاسمی در محله "کوچه"

@t94dara
شادروان محمد زارع
(محمد علی‌آخوند)

شب‌خوان سحرهای ماه مبارک رمضان و مؤذن روستای "طره"

@t94dara
شادروان عباس جهانگردان

شب‌خوان سحرهای ماه مبارک رمضان و مؤذن روستای "طره "

@t94dara
شادروان عباس قاسمی

شب‌خوان سحرهای ماه مبارک رمضان و مؤذن روستای "طره "

@t94dara
شکوفه یافت وصال ثمر ز بی‌برگی

بریز برگ ز خود تا ثمر توانی یافت

وُشکو وایوم "vöšku våyum"

شکوفه بادام.

@t94dara
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است 
بر طرف چمن روی دل‌افروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش ومگو ز دی که امروزخوش است.
"خیام"

وشکو شاه‌مووا vöšku šåhmüvä

شکوفهِ شاه‌میوه.

@t94dara
برای همه بیماران، خصوصا هم‌وطنان و هم‌دیاران‌مان که در بیمارستان تحت درمان هستند و یا در خانه در بستر بیماری هستند دعا کنیم...

🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃

التماس دعا و تلاوت آیه شریفه أمّن یجیب برای شفای عاجل بیمار منظور و همه بیماران، إن‌شاءالله.

اَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اذا دعاه و یَکشِفُ السوء

خداوندا،
ای مهربان توانا؛

بیماران‌مان را شفا بده و تندرستی ارزانی دار.
آمین.

برای شفای بیماران دعا کنیم 🤲🌺


🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿

@t94dara
#تشکر

وقتی که دست تقدیر، گلِ حاصل خون دل خوردن‌های‌مان را پریشان کرد و آن‌گاه که قرة‌العین‌مان بشد و کارمان را مشکل کرد و آن لحظه که در لحد ماه کمان‌ابروی‌مان منزل کرد و آن دم که
غفلت روزگار از کام‌یابی و حظ داشتن جوان محروم‌مان کرد، کمر خمیده و آتش به جگر به ستون‌هایی نیاز داشتیم تا تکیه‌گاه دستان لرزان‌مان کنیم و خنکای محبتی طلب می‌کردیم تا زبانه آتش درون‌مان را کمی آرام‌ نماییم و چشمان مهربانی می‌خواستیم تا چشمان خون‌بارمان را مهمان گرمی نگاه‌اش کنیم تا این غم عظیم را تاب بیاوریم و رشته سرنوشت و تقدیر نامناسب را به قفل کفران نعمت گره نزنیم و چرخ گردون را با همه پستی‌بلندی‌هایش بفهمیم و اندک امیدی بماند برای ماندن و رنج کشیدن و رفتن!

و در آن میانه آدم‌هایی پیدا شدند زلال و فرشته‌وش از جمع فامیل و دوست و هم‌تبار که قد رعنای‌شان کنارمان ستون دستان ناتوان‌مان شد و بغض در گلوی‌شان آغوش مهری برای روح خسته‌مان شد و صورت‌های خیس از اشک‌شان دل‌گرمی داشتن هم‌راهان یک‌دله‌ای بود وقتی به سختی احساس تنهایی می‌کردیم!

و چه لذت‌بخش است داشتن این همه آدم زلال و هم‌دل و دوست‌داشتنی که در وانفسای گرفتاری‌های دنیایی، به وقت حادثه دورت حلقه می‌زنند تا از غم و غصه‌ات بکاهند به حد امکان و توش توان!

و چه آرامش‌بخش است داشتن فامیل و دوست هم‌دل و هم‌زبان به اندازه و گستره جغرافیای یک روستا!

از همه آن‌هایی که با حضور محترم یا ‌هم‌دلی‌های دورادور شان نور امید در ظلمات شب حادثه بودند و گرمای دل‌های‌مان در انجماد هولناک تنهایی از صمیم قلب و از کنه جان و از انتهای وجود قدردانی و تشکر می‌نماییم.

از طرف خانواده‌های سوگوار: حسین‌زاده، رحیمی ، آقابیگی، بختیاری، رجالی، زینعلی

@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶

📚📚 "#گویش_طره‌ای" 📘📙


#واژگان_ریشه_واژگان :


#واژه: "پالتاغِلَه": “ pältäqela "

🔴 = جوش چرکی .

🌑 #ریشه : واژه pältäqel به معنی جوش چرکی قطعا با واژه "پیخال"که در متون فارسی قدیم آمده مرتبط است، که این واژه از ریشه واژه ایرانی باستان "patixarda" به معنی چرکین و کثیف است.

♦️واژه "پیخال" در کتاب "برهان قاطع" این‌گونه معنی شده:
فضله مرغان را گویند و چرک کنج‌های چشم را هم گفته‌اند.

🔹 شکل دیگر این واژه "پَغَر" است که در گویش طره‌ای " پاغار " تلفظ می‌شود.

@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶

📚📚 "#گویش_طره‌ای" 📘📙


#واژگان_ریشه_واژگان :


#واژه: " اِسِّفا
"essefå "

🔴 = توجه، دقت

⭕️ بَه اسفا (ba essefå) = با دقت

⭕️اسفا بکه(essefå baka) = دقت کن، توجه کن

@t94dara
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑


با نهایت تاسف و تاثر
درگذشت مرحوم مغفور،
«علی نعیمی‌خالدی»

را به اطلاع هم‌دیاران محترم می‌رساند.
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑

@t94dara