🌷🌷🌷🌷لاله های باغ میهن🌷🌷🌷🌷
شهید سرافراز، عباس ربیعی طرهای
فرزند: مرحوم علی اکبر
تاریخ تولد: 1340
تاریخ شهادت: ششم بهمن 1365
محل شهادت: منطقه جنوب(سقوط هواپیما)
@t94dara
شهید سرافراز، عباس ربیعی طرهای
فرزند: مرحوم علی اکبر
تاریخ تولد: 1340
تاریخ شهادت: ششم بهمن 1365
محل شهادت: منطقه جنوب(سقوط هواپیما)
@t94dara
🌷🌷🌷🌷لاله های باغ میهن🌷🌷🌷🌷
شهید سرافراز، اصغر رحیمی طرهای
فرزند: مرحوم ماشاءلله.
تاریخ تولد: 24 آذر 1337
تاریخ شهادت: 6 بهمن 1365
محل شهادت: منطقه جنوب(سقوط هواپیما)
@t94dara
شهید سرافراز، اصغر رحیمی طرهای
فرزند: مرحوم ماشاءلله.
تاریخ تولد: 24 آذر 1337
تاریخ شهادت: 6 بهمن 1365
محل شهادت: منطقه جنوب(سقوط هواپیما)
@t94dara
امام علی :
سَبُع حَطومٌ اکولٌ خیرٌ مِنْ والٍ غَشومٍ ظَلومٍ.
میلاد امام علی(ع) و روز پدر گرامی باد.
@t94dara
سَبُع حَطومٌ اکولٌ خیرٌ مِنْ والٍ غَشومٍ ظَلومٍ.
میلاد امام علی(ع) و روز پدر گرامی باد.
@t94dara
#تقویم_رعیتی
طبق گاهشماری رعیتی در روستای طره، پنجم بهمن ماه، اولین روز از "چله کوچک" (چآهلآووجوقچآ čählä vüjüqčä) و پنجمین روز از هشت روز "چار چار čår čår"، سردترین روزهای زمستان است.
@t94dara
طبق گاهشماری رعیتی در روستای طره، پنجم بهمن ماه، اولین روز از "چله کوچک" (چآهلآووجوقچآ čählä vüjüqčä) و پنجمین روز از هشت روز "چار چار čår čår"، سردترین روزهای زمستان است.
@t94dara
🍀 روزشمار تاریخ ایران🍀
تصميم خسرو انوشيروان به انتخاب دِهگان برای هر روستای ايران و تماس مستقيم با مردم
🔹۲۶ ژانويه سال ۵۶۰م مطابق با پنجم بهمنماه، ۶۲ سال قبل از هجرت (چهار روز مانده به جشن سده) خسرو انوشيروان _شاه ساسانی ايران_ در ديدار با موبدان و بزرگان ايران در تالار تيسفون (ايوان مدائن که ساختمان آن تا به امروز باقی مانده است) برای اطلاع از چگونگی برپايی مراسم جشن سده آن سال، كه پنجاه روز پيش از نوروز برگزار میشود؛ به آنان گفت كه تصميم گرفته است كه برای هر روستای ايران يک «دهگان ـ دهقان» انتخاب شود و تنظيم امور روستا، جمعآوری ماليات، معرفی سرباز هنگام ضرورت، پرورش اسب برای فروش به ارتش و داوری برای حل اختلاف بَرزگر و اَرباب زمين به او واگذار شود و چنين فردی بايد هم بَرزگر باشد و هم صاحب زمينی كه در آن كشت میكند (خُرده مالک) تا با مشكلات هر دوطرف آشنا باشد.
بهعلاوه او بايد لايق، مُنصِف، امين و راستگو و مورد اعتماد بيشتر ساكنان روستا باشد و اگر روستا كوچک است؛ چند روستای مجاور هم يک دهگان [کَدخُدا] داشته باشند. اين دهگان يكک تكليف عمومی هم دارد و آن گزارش وضعيت محصولات روستا، نارضايتیهای محلی و ستمگری و اجحاف مقامهای دولتی و اربابان به نمايندگان شخص اوست كه در هر گوشه و كنار كشور در دسترس خواهند بود.
اين دهگانان بركنار نخواهند شد مگر اين كه درستی و كفايت خود را از دست بدهند و ثابت شود که در مواردی دروغ هم گفتهاند. وظيفه ميهنی اين دهگانان اين است كه بدون چشمداشت بكوشند كه توليدات روستا سال به سال افزايش يابد و همچنين بتوانند هنگام بروز خطر با بسيج مردان روستا، در کار مددرسانی و دفاع مشارکت كنند.
اين تصميم كه شرح آن در دائرةالمعارف دمكراسی آمده است، به اجرا درآمد و به تدريج زیر عنوان «گراس روتس دموکراسی ـ جهانی و ماندگار شده است.
خسروانوشیروان شخصاًبه شکایات مردم و نیز نظرات و پیشنهادها رسیدگی میکرد و دیدار عام داشت.
پس از پیروزی انقلاب بلشویکی روسیه، لنین به اقتباس از شاه ساسانی ایران این ابتکار را اجباری کرد که پس از مرگ او در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ دیری نپایید و حذف تماس مستقیم مقامات و مردم از علل فروپاشی نظام کمونیستی روسیه بهشمار آورده شده است.
در ایران ـ در دهه ۱۳۴۰ (۱۹۶۰م) و تا نیمه دهه بعد، وزیران و مدیران کل اجبار داشتند که یک روز در هفته را اختصاص به دیدار و گفتوگو با مردم دهند و این دیدار ِ عام عموماً در تالار ساختمان همان اداره و علنی انجام میشد. برای مثال، وزیر آموزش و پرورش در تالار آیین دیدار عام داشت.
در ميان سران ايران باستان، خسرو انوشيروان از لحاظ سازماندهی و تنظيم امور قضایی و اداری، وضع ضوابط و سامان دادن به امور مالياتی، ايجاد دارالترجمه و دارالتحرير به منظور ترجمه و تحرير كتاب، و تشويق ورزش، هنر و سرگرمیهای سالم رهبری ممتاز و شاخص است. مورّخان او را به دليل توجه به امور قضايی و احقاق حق و رسيدگی مستقيم به مشكلات مردم و آگاه شدن از درد دل آنان _رهبری كه به پيشبُرد تمدن بشر كمك بسيار كرد_ توصيف كرده، «دادگر» لقب داده و «انوشيروان دادگر» خطاب میكنند.
در قرن ۱۸ میلادی، کریمخان زند تا توانست همان روش خسروا نوشیروان را دنبال کرد. شاه عباس صفوی هم تماس بیشتری با مردم داشت. شاه عباس برای آگاه شدن «بدون واسطه» از مشکلات مردم، برخی از شبها به گونهای ناشناس در کوچه و پسکوچه و این گوشه و آن گوشه به پَرسهزنی میپرداخت.
📚 بنمایه: روزشمار_تاریخ_ایران و جهان،
دكتر كيهانیزاده
@t94dara
تصميم خسرو انوشيروان به انتخاب دِهگان برای هر روستای ايران و تماس مستقيم با مردم
🔹۲۶ ژانويه سال ۵۶۰م مطابق با پنجم بهمنماه، ۶۲ سال قبل از هجرت (چهار روز مانده به جشن سده) خسرو انوشيروان _شاه ساسانی ايران_ در ديدار با موبدان و بزرگان ايران در تالار تيسفون (ايوان مدائن که ساختمان آن تا به امروز باقی مانده است) برای اطلاع از چگونگی برپايی مراسم جشن سده آن سال، كه پنجاه روز پيش از نوروز برگزار میشود؛ به آنان گفت كه تصميم گرفته است كه برای هر روستای ايران يک «دهگان ـ دهقان» انتخاب شود و تنظيم امور روستا، جمعآوری ماليات، معرفی سرباز هنگام ضرورت، پرورش اسب برای فروش به ارتش و داوری برای حل اختلاف بَرزگر و اَرباب زمين به او واگذار شود و چنين فردی بايد هم بَرزگر باشد و هم صاحب زمينی كه در آن كشت میكند (خُرده مالک) تا با مشكلات هر دوطرف آشنا باشد.
بهعلاوه او بايد لايق، مُنصِف، امين و راستگو و مورد اعتماد بيشتر ساكنان روستا باشد و اگر روستا كوچک است؛ چند روستای مجاور هم يک دهگان [کَدخُدا] داشته باشند. اين دهگان يكک تكليف عمومی هم دارد و آن گزارش وضعيت محصولات روستا، نارضايتیهای محلی و ستمگری و اجحاف مقامهای دولتی و اربابان به نمايندگان شخص اوست كه در هر گوشه و كنار كشور در دسترس خواهند بود.
اين دهگانان بركنار نخواهند شد مگر اين كه درستی و كفايت خود را از دست بدهند و ثابت شود که در مواردی دروغ هم گفتهاند. وظيفه ميهنی اين دهگانان اين است كه بدون چشمداشت بكوشند كه توليدات روستا سال به سال افزايش يابد و همچنين بتوانند هنگام بروز خطر با بسيج مردان روستا، در کار مددرسانی و دفاع مشارکت كنند.
اين تصميم كه شرح آن در دائرةالمعارف دمكراسی آمده است، به اجرا درآمد و به تدريج زیر عنوان «گراس روتس دموکراسی ـ جهانی و ماندگار شده است.
خسروانوشیروان شخصاًبه شکایات مردم و نیز نظرات و پیشنهادها رسیدگی میکرد و دیدار عام داشت.
پس از پیروزی انقلاب بلشویکی روسیه، لنین به اقتباس از شاه ساسانی ایران این ابتکار را اجباری کرد که پس از مرگ او در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ دیری نپایید و حذف تماس مستقیم مقامات و مردم از علل فروپاشی نظام کمونیستی روسیه بهشمار آورده شده است.
در ایران ـ در دهه ۱۳۴۰ (۱۹۶۰م) و تا نیمه دهه بعد، وزیران و مدیران کل اجبار داشتند که یک روز در هفته را اختصاص به دیدار و گفتوگو با مردم دهند و این دیدار ِ عام عموماً در تالار ساختمان همان اداره و علنی انجام میشد. برای مثال، وزیر آموزش و پرورش در تالار آیین دیدار عام داشت.
در ميان سران ايران باستان، خسرو انوشيروان از لحاظ سازماندهی و تنظيم امور قضایی و اداری، وضع ضوابط و سامان دادن به امور مالياتی، ايجاد دارالترجمه و دارالتحرير به منظور ترجمه و تحرير كتاب، و تشويق ورزش، هنر و سرگرمیهای سالم رهبری ممتاز و شاخص است. مورّخان او را به دليل توجه به امور قضايی و احقاق حق و رسيدگی مستقيم به مشكلات مردم و آگاه شدن از درد دل آنان _رهبری كه به پيشبُرد تمدن بشر كمك بسيار كرد_ توصيف كرده، «دادگر» لقب داده و «انوشيروان دادگر» خطاب میكنند.
در قرن ۱۸ میلادی، کریمخان زند تا توانست همان روش خسروا نوشیروان را دنبال کرد. شاه عباس صفوی هم تماس بیشتری با مردم داشت. شاه عباس برای آگاه شدن «بدون واسطه» از مشکلات مردم، برخی از شبها به گونهای ناشناس در کوچه و پسکوچه و این گوشه و آن گوشه به پَرسهزنی میپرداخت.
📚 بنمایه: روزشمار_تاریخ_ایران و جهان،
دكتر كيهانیزاده
@t94dara
" انت الباقی و کلشیئ هالک "
وفات مرحوم «سعید سلطان بایزید ابیانه»، ساکن طره.
به تاریخ غره شهر صفر
حدود دویستوپنجاه سال پیش. (با توجه به قبور مجاور)
مزار روستای "طره"
@t94dara
وفات مرحوم «سعید سلطان بایزید ابیانه»، ساکن طره.
به تاریخ غره شهر صفر
حدود دویستوپنجاه سال پیش. (با توجه به قبور مجاور)
مزار روستای "طره"
@t94dara
کانال روستای طره ( دارا )
ذونیه چیچیآ؟؟ @t94dara
نام این وسیله، در گویش طرهای «کرمالا kermålä» است.
این وسیله، بیخ بوته گون به همراه ریشههای آن است که برای تمیز کردن تنور ، قبل از شروع پخت نان و گرفتن شدت حرارت اولیه تنور استفاده میشود.
برای این هدف، بعد از فروکش کردن شعلههای تنور و تبدیل هیزمهای درحال سوختن به ذغال گداخته، کرمالا را در آب فرو برده و به دیوارههای تنور سفالی میمالند.
با این کار هم دمای بالای دیوارههای تنور کاهش مییابد و نانهای اولیه، نمیسوزند و هم دیوارههای تنور از دوده و خاکسترهای ناشی از سوختن هیزم، پاک میشود.
در گویش طرهای به تنور «کر ker» یا «kera» و به نانهای سری اول که از تنور خارج میشوند «آوله کره ävvale kere» میگویند که نسبت به نانهای بعدی کیفیت کمتری دارند.
@t94dara
این وسیله، بیخ بوته گون به همراه ریشههای آن است که برای تمیز کردن تنور ، قبل از شروع پخت نان و گرفتن شدت حرارت اولیه تنور استفاده میشود.
برای این هدف، بعد از فروکش کردن شعلههای تنور و تبدیل هیزمهای درحال سوختن به ذغال گداخته، کرمالا را در آب فرو برده و به دیوارههای تنور سفالی میمالند.
با این کار هم دمای بالای دیوارههای تنور کاهش مییابد و نانهای اولیه، نمیسوزند و هم دیوارههای تنور از دوده و خاکسترهای ناشی از سوختن هیزم، پاک میشود.
در گویش طرهای به تنور «کر ker» یا «kera» و به نانهای سری اول که از تنور خارج میشوند «آوله کره ävvale kere» میگویند که نسبت به نانهای بعدی کیفیت کمتری دارند.
@t94dara
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#آیین_ها
هیا کردا به کو هر آته
hayå kördä ba ku her ätte
فردا کرد از کوه به زیر میآید.
مردم روستای طره بر این باور بودند که پنجاهویک روز مانده به نوروز (روز نهم بهمنماه)، «کُردا» به کوه میرود و فردای آن روز (روز دهم بهمنماه، بهمنگان یا روز جشن سده)، با پشتهای از سوخت (بوتههای «گونا» و «دِرَمبا» و «چازا») از کوه به زیر میآید.
پس از بازگشت «کردا» زَهر هوا میشکند و طبع هوا از سردی به اعتدال میگراید و یخ زمین از عمق شروع به بازشدن میکند و این آغازی است بر پایان زمستان بزرگ که از ابتدای ماه «تُمکار» ( آبان ماه) آغاز میشود.
به عبارت دیگر زمین از عمق تب میکند و این تب روزبهروز بیشتر به سطح زمین نزدیک میشود تا اول اسفند که اوج تب زمین در زمستان است و میگویند:
«تَوِشنَه دیم اَمَّیِه»
(tavešna dim ammaye)
یعنی تب به سطح زمین رسیده است.
در این هنگام گیاهان برای رویش آماده میشوند.
جوانان و نوجوانان روستا فردای روزی که «کردا» به کوه میرفت (دهم بهمنماه، روز جشن سده)، در یکی از میدانهای روستا آتشی، که سوختش (بوتههای گونا و درمبا و چازا و ...) را از کوههای اطراف آورده بودند، میافروختند و در گرداگردش شادی میکردند.
مردم روستای طره بر این باور بودند که گوشِ «کُردا» از شدت سرما به سنگ سرد کوه چسبیده و نمیتواند از کوه به زیر آید. به همین دلیل جوانان، این آتش بزرگ را میافروختند تا با گرمشدن هوا گوش «کُردا» از سنگ جدا شود و «کردا» هرچه زودتر بازگردد.
به زیر آمدن «کُردا» از کوه، موعد بسیاری از وعدههایی بود که در طول زمستان به کودکان میدادند. به اینصورت که با هر درخواست نامعقول کودک در طول زمستان سرد، پاسخ میدادند:
«باهال کُردآ بَه کو هِر اَهِه»
(bähäl kördä ba ku her ahe)
یعنی بگذار کرد از کوه پایین بیاید!
و یا :
«هآر وآقت کُردآ بَه کو هِر اَمّآ»
(här vaqt kördä ba ku her ammä)
یعنی هروقت کرد از کوه به زیر آمد!
این بود فلسفه به کوه رفتن کرد و روشنکردن آتش و شادیکردن کودکان و نوجوانان و مردم روستا در اطراف آن آتش در روز «سده» در روستای طره.
@t94dara
#آیین_ها
هیا کردا به کو هر آته
hayå kördä ba ku her ätte
فردا کرد از کوه به زیر میآید.
مردم روستای طره بر این باور بودند که پنجاهویک روز مانده به نوروز (روز نهم بهمنماه)، «کُردا» به کوه میرود و فردای آن روز (روز دهم بهمنماه، بهمنگان یا روز جشن سده)، با پشتهای از سوخت (بوتههای «گونا» و «دِرَمبا» و «چازا») از کوه به زیر میآید.
پس از بازگشت «کردا» زَهر هوا میشکند و طبع هوا از سردی به اعتدال میگراید و یخ زمین از عمق شروع به بازشدن میکند و این آغازی است بر پایان زمستان بزرگ که از ابتدای ماه «تُمکار» ( آبان ماه) آغاز میشود.
به عبارت دیگر زمین از عمق تب میکند و این تب روزبهروز بیشتر به سطح زمین نزدیک میشود تا اول اسفند که اوج تب زمین در زمستان است و میگویند:
«تَوِشنَه دیم اَمَّیِه»
(tavešna dim ammaye)
یعنی تب به سطح زمین رسیده است.
در این هنگام گیاهان برای رویش آماده میشوند.
جوانان و نوجوانان روستا فردای روزی که «کردا» به کوه میرفت (دهم بهمنماه، روز جشن سده)، در یکی از میدانهای روستا آتشی، که سوختش (بوتههای گونا و درمبا و چازا و ...) را از کوههای اطراف آورده بودند، میافروختند و در گرداگردش شادی میکردند.
مردم روستای طره بر این باور بودند که گوشِ «کُردا» از شدت سرما به سنگ سرد کوه چسبیده و نمیتواند از کوه به زیر آید. به همین دلیل جوانان، این آتش بزرگ را میافروختند تا با گرمشدن هوا گوش «کُردا» از سنگ جدا شود و «کردا» هرچه زودتر بازگردد.
به زیر آمدن «کُردا» از کوه، موعد بسیاری از وعدههایی بود که در طول زمستان به کودکان میدادند. به اینصورت که با هر درخواست نامعقول کودک در طول زمستان سرد، پاسخ میدادند:
«باهال کُردآ بَه کو هِر اَهِه»
(bähäl kördä ba ku her ahe)
یعنی بگذار کرد از کوه پایین بیاید!
و یا :
«هآر وآقت کُردآ بَه کو هِر اَمّآ»
(här vaqt kördä ba ku her ammä)
یعنی هروقت کرد از کوه به زیر آمد!
این بود فلسفه به کوه رفتن کرد و روشنکردن آتش و شادیکردن کودکان و نوجوانان و مردم روستا در اطراف آن آتش در روز «سده» در روستای طره.
@t94dara
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
..باز هم #پنجشنبه..
..باز هم دلتنگی..
شادروان: فاطمه شبان.
فرزند مرحوم حسین شبان(حسین میرزا)
در سالگرد درگذشتش، یادش را گرامی
میداریم.
روانش شاد.
@t94daraط
..باز هم #پنجشنبه..
..باز هم دلتنگی..
شادروان: فاطمه شبان.
فرزند مرحوم حسین شبان(حسین میرزا)
در سالگرد درگذشتش، یادش را گرامی
میداریم.
روانش شاد.
@t94daraط