موفقیت و توسعه فردی
4.69K subscribers
303 photos
95 videos
2 files
25 links
💢فلسفه ایجاد این کانال کمک به توسعه فردی مخاطبان برای تقویت خودآگاهی و خودشناسی جهت دستیابی به اهداف و رسیدن به موفقیت است.

برای دریافت مشاوره کسب وکار به شماره ۰۹۳۵۵۰۸۱۶۰۴ پیامک بدهید

👈تماس با ادمین:
@managementpd
Download Telegram
💢علاقه مندان به آموزش چکیده مباحث MBA و DBA در تلگرام می توانند از مطالب کانال ذیل استفاده کنند:

@mba_event
@mba_event
@mba_event
💢بازیکنان اسبق منچستر می‌گفتند اگر ببازید و الکس فرگوسن معتقد باشد نهایت سعی خود را کرده‌اید، مشکلی وجود نخواهد داشت، اما اگر به ضعف خود ببازید... باید مراقب گوش‌هایتان باشید!

🔺اما بعد از چند سال الکس فرگوسن گفته است که با بالاتر رفتن سن، متوجه شده‌ام نشان دادن خشم همیشه موثر نیست. باید لحظات را انتخاب کنید. به عنوان مربی، باید در زمان‌های متفاوت نقش‌های متفاوت ایفا کنید. گاهی باید دکتر باشید، گاهی معلم و گاهی پدر. همیشه نمی‌توانید فریاد بکشید و جیغ بزنید؛ جواب نمی دهد.

🔺هیچ کس از انتقاد خوشش نمی‌آید. کمتر کسی با انتقاد بهتر می‌شود. در عوض اکثریت به تشویق پاسخ می‌دهند. برای یک بازیکن و برای هر انسانی هیچ چیز بهتر از شنیدن آفرین نیست.

کانال آموزه های سازمانی

@success_pd
💢چه کنیم که عاقل‌تر باشیم؟! ۷ توصیه‌ی فلسفی یک روان‌شناس

🖊دکتر هادی صمدی
■از منظر فلسفی به این پرسش می‌توان پاسخ‌های متنوعی داد یا اساساً نحوه‌ی طرح پرسش را زیرسؤال برد. مقاله‌ای که اخیراً در نشریه‌ی مروری بر روان‌شناسی عمومی نگاشته شده یک روان‌شناس در دفاع از فلسفه‌ورزی برای همه‌ی سنین سخن می‌گوید. برداشت‌های کلی یک روانشناس از هفت بخش‌ مختلف فلسفه، در قالب چند "باید" و "نباید" جالب است.

□هر چه بیشتر هوش مصنوعی گسترش می‌یابد اهمیت فلسفه‌ورزی به مثابه‌ی نوعی شیوه‌ی زیستن، و نه صرفاً مجموعه‌ای از گزاره‌ها که فیلسوفان بیان کرده‌اند، بیشتر می‌شود. چاپ مقالاتی مانند این مقاله در معتبرترین نشریه‌های علمیِ روان‌شناسی گواهی است از افزایش توجه علم به فلسفه.

●در شرح مقاله که در سایت روان‌شناسی روز آمده می‌خوانیم که عاقل شدن را باید به‌عنوان یک فرایند در نظر گرفت: فرایندی که فقط از طریق تجربیات زندگی به دست می‌آید: زیرا ما در مسیر خود با مشکلاتی که زندگی پیش رویمان می‌گذارد، دست و پنجه نرم می‌کنیم. عقلانیت یک خصیصه‌ی مشخص مانند یکی از خصیصه‌های شخصیتی نیست که آن را به‌سادگی بتوان سنجید یا به کسی نسبت داد یا کسی را از آن بی‌بهره دانست. عاقل کسی است که در ساحت‌های مختلف، عملکردهای بهتری نسبت به سایرین دارد. نویسنده بابت اینکه این ساحت‌ها را از هم تمییز دهد به سراغ فلسفه می‌رود.

○در این مقاله فلسفه‌ورزی در هفت ساحت قرار می‌گیرد که پرداختن به هر کدام بخشی از عقلانیت را در ما تقویت می‌کند: هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، اخلاق، زیباشناسی، ارزش‌شناسی، منطق، هرمنیوتیک. دعوی مقاله آن است که با تجزیه‌ی «عاقلانه عمل‌کردن» به این مؤلفه‌ها قدری از آن ابهام‌زدایی می‌شود. انسانی که فلسفه‌ورزی کند به معانی زیر عاقلانه‌تر عمل می‌کند.

■یک. انسان عاقل بهتر از سایرین می‌داند که چه می‌داند و چه نمی‌داند. ممکن است به نظر برسد که فرد عاقل همه چیز می‌داند، اما معرفت‌شناسی به ما می‌آموزد که همواره احتمالی برای خطا بودن دانسته‌ها باز بگذاریم. به عنوان مثال، عاقلانه است که به محدودیت‌های خود اعتراف کنیم. و عاقلانه نیست مدعی دانستن چیزی شویم که نمی‌دانیم، یا هرگز نمی‌توانیم بدانیم. وقتی حدسی می‌زنیم، هرچند حدسِ عالمانه‌ای‌ باشد، هرگز با اطمینان کامل از درستی آن سخن نگوییم.

□دو. انسان عاقل خیر دیگران را سرلوحه‌ی تصمیمات خود قرار می‌دهد. انسان عاقل چرخ را از نو اختراع نمی‌کند. جهان را به وسع خود می‌شناسد و از امکانات در دسترس در جهان برای رسیدن به اهداف خود بهره می‌گیرد. در این مسیر خودخواهانه، خیر دیگران را فراموش نمی‌کند.

●سه. انسان عاقل درست و نادرست را به خوبی درک می‌کند و به آن پایبند است. عاقل بودن به این معنی است که سخت تلاش کنیم تصمیماتی را دنبال کنیم که به هدفی ارزشمند کمک می‌کند. افراد نادان تمام تلاش خود را برای رسیدن به هدف، صرف نظر از عواقب آن برای دیگران انجام می‌دهند.

○چهار. قضاوت‌های انسان عاقل بر اساس تحلیل است و نه صرفاً احساسات درونی. هیچ‌گاه انسان عاقل در توجیه یک تصمیم «خطیر» نخواهد گفت «هر چند ممکن است غیرمنطقی باشد، اما دلم می‌گوید فلان کار را بکنم!»

■پنج. برای انسان عاقل زیبایی ارزشمند است. برای انسان عاقل ساده‌ترین لذات طبیعی از جمله دیدن غروب آفتاب در ساحلی آرام ارزشمند است. فقدان عقلانیتِ زیبایی‌شناسی باعث دردسرهای بزرگی می‌شود. [کارلسون، فیلسوفی که در زمینه‌ی زیباشناسی محیط زیست می‌نویسد، همنوا با دعوی این روان‌شناس معتقد است علت اصلی تخریب‌های گسترده در محیط زیست در دهه‌های اخیر ضعیف شدن ذائقه‌ی زیباشناسی مردم است.]

□شش. انسان عاقل موقعیت‌ها را بر اساس واقعیت‌های موجود ارزیابی می‌کند و نه آمال و آرزوهایش. ممکن است فرد عاقل آرزو کند که اعضای خانواده‌اش بهتر با هم کنار بیایند، اما وضعیت را آن‌طور که هست ارزیابی می‌کند. فرد نادان به امید و آرزوهای خود ادامه می‌دهد که شاید روزی اعضای خانواده به نحو معجزه‌آسایی با هم کنار بیایند.

●هفت. انسان عاقل از منطق و استدلال برای تصمیم‌گیری استفاده می‌کند. عاقل‌بودن به این معنی است که بر حقایقی که از راه تجزیه و تحلیل شواهد رسیده‌ایم تکیه کنیم. افراد نادان اجازه می‌دهند که باورهایشان تعیین کنند که چه چیزی درست است.

○در جامعه‌ای که عموماً خردورزی تحقیر می‌شود فریب کسانی را که علیه منطقی‌بودن سخن می‌گویند نخوریم. همگان بلد هستیم به حرف دل، دل بسپاریم و عموماً نیز چنین می‌کنیم! اما فقط دسته‌ی کوچکی از  ما معقول عمل می‌کنیم.

@success_pd
🌲  همراهان گرامی 🌲

🔹ضمن تبریک عید نوروز، در ادامه آدرس چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.

🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در سال ۱۴۰۳ در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.

👇👇👇👇👇👇👇👇

💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior

مهارت های مدیریت
@management_skill

🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm

⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique

مدیریت به زبان ساده
@management_simple

🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022

🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd

💲 هوش مالی
@fqskill

تفکر استراتژیک
@strategym_academy

🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy

📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022

💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi

🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy

🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m

🆗  مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
💢چجوری تو جمع خوش صحبت و شیرین زبان باشیم :

1- لحن و تن صدای مناسب داشته باشید
حین صحبت کردن آرامشتون رو حفظ کنید. فراموش نکنید
شما گفتگو میکنید، نه جنگ!
سعی کنید برای خودتان شتاب سنجی در نظر بگیرید که سرعت حرف هایتان را در نظر داشته باشید، هرگاه سرعتتان بالا رفت از نفس کشیدن استفاده کنید؛ قبل از اینکه صحبت طرف مقابلتان به اتمام برسد،
پاسخی ندهید یا اظهار نظر نکنید.
تن صدای خود را کنترل کنید. نه آنقدر بلند که گوش فلک را کر کند و نه آنقدر آرام که هیچ صدایی شنیده نشود.
2- برای این که بتوانید خوب سخن بگویید، باید خوب بشنوید!
3- پرحرفی و حاشیه پراکنی نکنید.
4- در صحبت کردن طناز باشید.
طنازی و مزاح کردن و حاضر جوابی (البته از نوع مثبت) بین صحبت هم می‌تواند به کلام شما جان بدهد، البته به شرطی که بجا باشد
5- غرور بیجا نداشته باشید.
خوب است که بخواهیم اطلاعاتی را به مخاطب منتقل کنیم، اما باید حواسمان باشد که ادعا و اطلاعاتمان را به رخ نکشیم و مغرورانه بیان نکنیم. از طرفی هم این را در نظر داشته باشید که نباید طوری رفتار کنید که حرف ها، نظرات و اتفاقات اطراف برایتان بی اهمیت است
6- دوستانه برخورد کنید.
آنچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند!
7- فرصت شناس باشید.
یک فرد حرفه ای دقیقا می داند که زمان صحبت کردن چه موقع است،
کی باید از لحن طنز و شوخی استفاده کند و کی باید جدی و رسمی
صحبت کند.

@success_pd
💢جوهر شخصیت شما سطح عزت نفس شماست. عزت نفس شما نشان می دهد که تا چه اندازه برای خود ارزش قائل می شوید و خود را چه اندازه موفق ارزیابی می کنید.

عزت نفس منبع نیروی شخصیت شما است که میزان انرژی، اشتیاق، انگیزه و الهام شما را مشخص می سازد. هر چه خودتان را بیشتر دوست بدارید و به خود احترام بیشتری بگذارید، در هر کاری که انجام دهید موفق تر می شوید.

برايان تريسی

@success_pd
🌲  همراهان گرامی 🌲

🔹ضمن تبریک عید نوروز، در ادامه آدرس چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.

🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در سال ۱۴۰۳ در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.

👇👇👇👇👇👇👇👇

💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior

مهارت های مدیریت
@management_skill

🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm

⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique

مدیریت به زبان ساده
@management_simple

🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022

🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd

💲 هوش مالی
@fqskill

تفکر استراتژیک
@strategym_academy

🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy

📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022

💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi

🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy

🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m

🆗  مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
💢مهارت استراتژیک نه گفتن

■چه شما یک سرمایه گذار باشید چه مسئول خرید مایحتاج خانه. چه رییس جمهور باشید چه رییس مدرسه؛ مهارت استراتژیکی وجود دارد به نام "نه گفتن" که باید حتما آن را بیابید. تمرکز استراتژیک فقط حاصل انتخاب نیست بلکه حاصل کنار گذاشتن گزینه های نامناسب ولو جذاب نیز هست.

□بارها شده است که به ما پیشنهادهایی شده است که آن پیشنهادها را دوست نداشته ایم اما به ناچار بله گفته ایم. همکارتان که با وی رو دربایستی دارید پیش شما می آید و شما را به یک میهمانی دعوت می کند شما نه محیط آن میهمانی را می پسندید و نه از رخدادهای آن دل خوشدارید.

●درخواست یک دوست برای تقلب رساندن در یک امتحان حساس؛ درخواست برای سرمایه گذاری صوری در یک حوزه غیرسود ده؛ پیشنهاد مصرانه برای پذیرش یک مسئولیت جدید که اصلا در آن تخصصی ندارید؛ پیشنهاد همکاری در یک معامله غیرشفاف از طرف یک دوست قدیمی.

○برای رهایی از پیشنهادهای نامطلوب، ۵ تکنیک ساده معرفی می شود:

۱. تمرکز بر کاری دیگر: پیشنهاد خوبیه اما الان زمان خوبی نیست چرا که من متمرکز بر کار دیگری هستم. چطور است که ما در زمان  X در این مورد صحبت کنیم. خیلی پیش می آید که شما در میان انجام کاری هستید که ناگهان درخواستی از شما می شود. اول، به او این اجازه را بدهید که دریابد “الان زمان خوبی نیست” چرا که شما در حال انجام چیزی هستید. دوم، با پیشنهاد زمانی دیگر به او بفهمانید که شما مشتاق به کمک هستید. از این طریق، او احساس بدی نخواهد کرد. با این کار، شما مستقیماً نه نگفته اید و احتمالا تا زمان X، مشکل طرف هم حل شده است.

۲. خرید زمان: اجازه بده ابتدا درباره آن فکر کنم، تا فردا [یا یک زمان مشخص دیگر] خبرت می کنم. یکی از موانع نه گفتن به دیگران خجالت از نه گفتن رو در رو است. اگر می خواهید به دیگران نه بگویید این یک روش عالی است. فردا می توانید تلفنی، اس ام اسی و یا ایمیلی ضمن توضیح موقعیت خود به او نه بگویید. این جوری خجالت کمتری می کشید. این راه خیلی کاربردی و هوشمندانه است.

۳. گزینه ذهنی: ممنون از پیشنهادت، این رو به عنوان یک گزینه در ذهنم نگه خواهم داشت. در این حالت شما نه %۱۰۰ رد می کنید و نه %۱۰۰ تایید. این رو به عنوان یک گزینه حفظ می کنید تا بعدا اگر نظرتان تغییر کرد آن پیشنهاد/درخواست را رد یا تایید کنید. در ضمن به طرف مقابل هم هیچ قولی نداده اید و هیچ انتظاری ایجاد نکرده اید در عین اینکه سرخورده هم نمی شود.

۴. فرد جایگزین: من بهترین فرد برای کمک در این مورد نیستم. برای اینکه ... و چرا از فلانی در این مورد درخواست نمی کنی؟ یکی از بهترین روش ها برای نه گفتن معرفی یک راه حل دیگر به جز خودتان است. این توضیح کمک می‌کند که طرف مقابل بفهمد شما به دلایل حرفه ای و منطقی وارد این کار نمی شوید. مثلاً کسی از شما درخواست مشورت کرده، شما هم وقت ندارید به جای اینکه فقط بگویید نه بگویید: من مشاور خوبی در این زمینه نیستم اما فلان سایت یک مطلب خیلی خوب در این مورد داره که حتما پیشنهاد می کنم بخونیش. در ضمن این موسسه نیز خدمات مشاوره رو می ده و یه کتاب خوب هم ...

۵. تاریخچه موضوع: قبلا هم فلانی و فلانی هم این پیشنهاد رو داده بودند یا این درخواست رو کرده بودند اما من ... این هم یکی از روش های خوب است. شما به جای اینکه مستقیماً بگویید نه، تاریخچه موضوع را می گویید و مشخص می کنید که چرا با این پیشنهاد یا درخواست نه اکنون که از دیرباز مخالفید و چرا درخواست های قبلی شبیه به این را رد کرده اید. خود طرف به این جمع بندی می رسد که جواب شما نه است.

●مهم ترین مانع ذهنی ما این است که فکر می کنیم نه گفتن به معنای بی ادبی است. اگر این مانع ذهنی را کنار بگذاریم و هوشمندانه از تکنیک های بالا استفاده کنیم آنگاه زمان و تمرکز بیشتری برای کارهای مهم ترمان خواهیم یافت.

@success_pd
💢 علاقه مندان به حوزه استارتاپ و کارآفرینی، مطالب این کانال ارزشمند اکیدا توصیه می شود
👇👇👇

@startups_academy
@startups_academy
@startups_academy
💢مورچه‌ها منطق فوق العاده‌ای دارند که می‌تواند برای استراتژیست‌ها الهام بخش باشد.

منطق مورچه‌ای دارای ۴ قسمت است:

اولین بخش آن این است:
«یک مورچه هرگز تسلیم نمی شود»
منطق خوبی است، اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقف‌شان کنید به دنبال راه دیگری می‌گردند . بالا می‌روند، پایین می‌روند، دور می‌زنند.
آنها به جستجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه می‌دهند. چه منطق قدرتمندی؛ هرگز از جست و جوی راهی که تو را به مقصد مورد نظر می‌رساند دست نکش.

بخش دوم این است:
«مورچه‌ها کل تابستان را زمستانی می‌اندیشند»
این نگرش مهمی است. نمی‌توان اینقدر ساده لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است . پس مورچه‌ها وسط تابستان در حال جمع آوری غذای زمستانشان هستند .
آینده نگری اصل مهمی است و باید در تابستان فکر طوفان را هم کرد . باید همچنان که از آفتاب و شن لذت می برید به فکر سنگ و صخره هم باشید.

سومین بخش از منطق مورچه این است:
«مورچه‌ها کل زمستان را مثبت می‌اندیشند»
این هم مهم است . در طول زمستان مورچه‌ها به خود یادآور می‌شوند که این دوران زیاد طول نمی‌کشد‌؛ به زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت‌. و در اولین روز گرم‌، مورچه‌ها بیرون می‌آیند . اگر دوباره سرد شد آنها برمی‌گردند زیر ، ولی باز در اولین روز گرم بیرون می‌آیند . آنها برای بیرون آمدن نمی‌توانند زیاد منتظر بمانند.

و اما آخرین بخش:
یک مورچه در تابستان چه قدر برای زمستان خود جمع می‌کند؟
«هر چه قدر که در توانش باشد»
چه منطق فوق العاده‌ای است این منطق که هر چه قدر در توانایی‌ات است.
یک بار دیگر با هم مرور کنیم:
1 هرگز تسلیم نشو
2 آینده را ببین (زمستانی بیاندیش)
3 مثبت بمان (تابستان را به خاطر بسپار)
4 همه تلاشت را بکن

آیا شما به اندازه یک مورچه منطقی هستید؟
مانند یک مورچه منطقی باشیم و مانند مورچه بزرگ بیندیشیم!

@success_pd
💢این سه کلید درکامپیوتر مهم‌اند، اما در زندگی مهمتر!

1⃣ کنترل کردن خودمان
2⃣ پیدا کردن راه‌حل جایگزین
3⃣ حذف موقعیت‌هایی که تنش و انرژی منفی می‌دهند.

@success_pd
💢چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟

■اسپنسر جانسون در کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟ مانند سایر کتاب‌های خود، داستانی تمثیلی را برای چگونگی مواجه شدن با تغییری سخت و دشوار در زندگی روایت می‌کند. او از شخصیت‌های نمادین داستان استفاده کرده است تا به خواننده نشان دهد که چگونه موقعیت در حال تغییر را جدی بگیرد، اما مسئله را برای خود سخت نکند.

□دکتر جانسون هنگامی که با یک تغییر سخت و دشوار در زندگی‌اش مواجه شد داستان چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟ را برای خود خلق کرد تا بتواند بر دکتر جانسون آن موقعیت غلبه کند. زمانی‌که دوستان او متوجه بهبود زندگی او شدند، از او علت را پرسیدند و دکتر جانسون داستان پنیرش را برای آن‌ها تعریف کرد.

●در سالیان بعد دوستان او اذعان کردند که شنیدن داستان پنیر باعث شد که در سخت‌ترین شرایط هم روحیه‌ی خود را حفظ کنند و با روحیه‌ی خوب خود به دستاوردهای بیشتری دست یابند. پس از آن بود که «بلانچارد»، دوست و همکار او پیشنهاد کرد که دکتر جانسون داستان خود را به صورت کتابی منتشر کند تا دیگران هم بتوانند از این داستان در زندگی خود بهره ببرند. بیست سال بعد از خلق داستان کتاب چه کسی پنیرم را جابجا کرد؟ منتشر شد و در دو سال اول پس از انتشار، ۱۰ میلیون نسخه از آن به چاپ رسید.

●داستان ماجرای دو موش به نام‌های اسنیف و اسکِری و دو آدم کوچولو به نام‌های هِم و ها است که همگی در دالانی پر پیچ و خم زندگی می‌کنند و به دنبال پنیر برای پر کردن شکم خود و رسیدن به سعادت و خوشبختی هستند.

■در این داستان، پنیر استعاره‌ای است از آنچه انسان می‌خواهد و آرزویش را دارد. مثل آرزوی شاگرد اول شدن یا نمرات خوب گرفتن، عضو تیمی شدن، به دست آوردن شغلی خوب و مناسب، داشتن رابطه‌ای خوب و دوستانه و در نهایت داشتن احساسی خوب از خود.

□دالان، نماد جایی است که می‌توان در آن برای آرزوی خود تلاش کرد مثل خانواده، جامعه، مدرسه، محل کار و یا جایی که در آن بازی می‌کنید.

●چهار شخصیت داستان با تغییری غیرمنتظره مواجه می‌شوند ولی تنها یکی از آن‌ها به خوبی به تغییر واکنش مناسب می‌دهد و سپس آن‌چه را که آموخته است را بر روی دیوار‌های دالان ‌می‌نویسد. زمانی‌که خواننده دست‌نوشته‌های روی دیوار را می‌خواند متوجه می‌شود که چگونه بر ترس‌هایش غلبه کند و از تغییر پیش آمده به عنوان راهی برای رسیدن به موقعیت بهتر استفاده کند. شخصیت‌های خیالی کتاب موش‌ها و آدم کوچولوها بدون در نظر گرفتن جنس، سن و ملیت نماینده بخش‌های ساده و پیچیده‌ی شخصیت ما هستند و هرکدام از ما در بخش‌هایی از زندگی احتمالا شبیه به یکی از شخصیت‌های داستان عمل کرده‌ایم.
• اسنیف به خوبی تغییرات را درک می‌کند.
• اسکری به سرعت وارد عمل می‌شود.
• هم از تغییر می‌ترسد چون فکر می‌کند تغییرات منجر به خراب شدن اوضاع می‌شود، در برابر تغییرات مقاومت می‌کند و آن‌ را انکار می‌کند.
• ها وقتی متوجه می‌شود تغییرات می‌تواند منجر به اوضاع و شرایط بهتری شود، می‌آموزد که چگونه خود را با تغییرات به بهترین شکل وفق دهد تا به نتیجه دلخواه خود برسد.

■این گروه یک منبع بزرگ از خوراکی مطلوب شان یعنی پنیر پیدا کرده اند. همه چیز خوب پیش می رود. هم و هاو حتی به آن نزدیکی ها کوچ می کنند تا به منبع پنیر نزدیک باشند و همین منبع محور زندگی آنها می شود. اما آنها متوجه نیستند که ذخیره پنیر درحال تمام شدن است. یک روز صبح وقتی به محلی می روند که پنیر ها در آن انبار شده بود متوجه می شوند که هیچ پنیری در آنجا وجود ندارد و بسیار ناراحت می شوند.

□در اینجاست که داستان دو جریان جداگانه را پی می گیرد. اسکری و اسنیف خیلی زود تمام شدن منبع پنیر را می پذیرند و برای پیدا کردن یک منبع جدید در هزارتو جستجو می کنند ولی آدم کوچولوها از آنجایی که زندگی شان را حول آن منبع سازمان داده بودند، احساس می کنند که قربانی یک توطئه یا دزدی شده اند. اما این برخورد آنها با قضیه باعث می شود که روز به روز گرسنه تر شوند و مشکل شان پیچیده تر شود. در همین زمان موش هایی که از آنجا رفته اند منبع پنیر دیگری پیدا می کنند.

●منابع پنیر دیگری هم وجود دارد. این حکایت به خوبی توصیف می کند که در لحظه از دست دادن یک شغل یا شکست خوردن در یک رابطه چه احساسی دارید و چطور به این نتیجه می رسید که دنیا به آخر رسیده است. در چنین لحظه ای، از نظر شما همه مسائل خوب مربوط به گذشته می شود و تنها چیزی که در آینده وجود دارد ترس است. ولی پیام جانسون این است که به جای اینکه تغییر را پایان چیزی بدانید، باید یاد بگیرید که آن را یک آغاز بدانید. این حرف را همه ما شنیده ایم ولی گاهی اوقات انگیزه زیادی نداریم.

■هاو برای پذیرش این واقعیت، این جمله را روی دیوار هزارتو می نویسد: «اگر تغییر را نپذیری نابود می شوی.»

@success_pd
💢تغییر ناگهانی می تواند در شما بیزاری از خویش یا افسردگی ایجاد کند زیرا احساس هویت شما حول شرایطی که در گذشته داشته اید شکل گرفته بود. توصیه و راهنمایی فوق العاده ای که در این داستان به چشم می خورد این است که نباید به خودتان زیاد سخت بگیرید. وقتی گرفتار موقعیت دشواری می شوید تمایل به خندیدن و جدی نگرفتن مسائل در بدترین شرایط هم می تواند تسکین بخش باشد. وابستگی به حدی باعث ضعف می شود که شگفت انگیز و حتی مضحک است.

■هاو یک پرسش دیگر را روی دیوار هزارتو می نویسد تا از آن الهام بگیرد: «اگر نمی ترسیدی چه کار می کردی؟» او از خودش اراده نشان می دهد و برخلاف انتظار از شروع جستجو برای پیدا کردن منبع جدید پنیر لذت می برد. خودش هم نمی داند کجا می خواهد برود ولی همین که در حال حرکت است احساس خیلی خوبی دارد. او همچنین متوجه می شود از ابزاری برخوردار است که موش ها از آن برخوردار نیستند: «قدرت تجسّم خلاق» برای پیدا کردن پنیر جدید. استفاده از قدرت تخیل برای کسب احساس اعتماد و انتظار، او را از وضعیت بدی که در آن گرفتار بود نجات می دهد.

□در لحظه وقوع تغییر ما هرکدام از شخصیت‌ها که باشیم در یک موضوع مشترک هستیم: «پیدا کردن راهمان در دالان پر و پیچ خم زندگی و موفقیت در زمانی که تغییر رخ می‌دهد.»

●سایر جملاتی که هاو روی دیوار نوشته است، عبارتند از:
• داشتن پنیر شما را خوشحال می کند.
• هر چه پنیر برایت اهمیت بیشتری داشته باشد بیشتر می خواهی آن را حفظ کنی.
• اگر تغییر نکنی می میری.
• اگر نمی ترسیدی چه کاری انجام می دادی؟
• حرکت در مسیر جدید به تو کمک می کند تا پنیر جدیدی بیابی.
• وقتی ماورای ترس حرکت کنی، احساس آزادی می کنی.
• تصور لذّت بردن از پنیر جدید، حتی قبل از پیدا کردن آن ما را به سوی آن سوق میدهد.
• هر چقدر زودتر پنیر کهنه را بگذاری و بروی، زودتر پنیر جدید می یابی.
• جستجو کردن مطمئن تر از ماندن در وضعیت بی پنیری است.
• اعتقادات کهنه تو را به سمت پنیر تازه سوق نمیدهد.
• وقتی می بینی که میتوانی پنیر جدید پیدا کنی و از آن لذت ببری پس خط مشی خود را تغییر بده.
• توجه کردن سریع به تغییرات کوچک به تو کمک میکند با تغییرات بزرگی که در شرف وقوع است سازگار شوی.

@success_pd
💢"فیلتر ذهنی"

■ما در برخورد با پدیده های اطراف، هیچ وقت دارای موضع خنثی و بی طرف نیستیم، بلکه با یک لنز یا فیلتر ذهنی به همه چیز نگاه می کنیم. این فیلتر تشکیل شده است از خواسته ها، احساسات، تجربه های شخصی و عوامل بسیار دیگر. آگاهی یافتن از این فیلتر به معنای پا گذاشتن به دنیای واقعیت هاست.

□مولانا معتقد است که اگر می خواهی واقعیت های عالم را ببینی، باید این شیشه ها را کنار بزنی:

آبگینه زرد چون سازی نقاب
زرد بینی جمله نور آفتاب
در شکن شیشه کبود و زرد را
تا شناسی گرد را و مرد را

●برای مثال، شما حرفی را به من می زنید، خیلی ناراحت می شوم، همان حرف را به دوست دیگرتان می گویید، او ناراحت نمی شود. بالاخره این حرف بد بود یا بد نبود؟ پاسخ این است که من که ناراحت شدم فیلتر ذهنی داشتم و دوست دیگرتان فیلتر ذهنی نداشت.

○این فیلتر ذهنی، نوع نگرش ماست که می تواند زندگی مان را فلج کند و ضعف و بیماری و ناامیدی ایجاد کند.

پیش چشمت داشتی شیشه کبود
زان سبب عالم کبودت می نمود
گر نه کوری، این کبودی دان ز خویش
خویش را بد گو، مگو کس را تو بیش

■ما آدمیان بیش از آنکه ساکن دنیای بیرونی باشیم، ساکن دنیای ذهن خود هستیم.
بنابراین برای اینکه در دنیای پر از مشکلات فراوان آسیب نبینیم، به جای اینکه به دنبال این باشیم که دنیا را فرش کنیم، باید کفش بپوشیم؛ یعنی نگرش و زاویه دید خود را اصلاح کنیم.

□مثلث نگرش سه ضلع دارد:
︎ باور
︎انتظار
︎ قضاوت

●اگر باورهای خود را باز تعریف کنیم، انتظارات خود را تعدیل کنیم و در قضاوت هایمان بازبینی کنیم، حس بهتری خواهیم داشت. این به معنی مثبت اندیشی نیست. نه مثبت اندیشی درست است و نه منفی  اندیشی.  مثبت اندیشی مایه خیال بافی و ساده لوحی است و منفی اندیشی عامل افسردگی و ناامیدی است. چشم ما باید واقعیت ها را ببیند، نه بیشتر و نه کم تر. اما نیمه خالی لیوان نباید ما را مایوس کند و نیمه پر به ما امید واهی بدهد‌.

📝ساسان حبیب وند

@success_pd
💢عقده یونس، ترس از موفقیت

همه ما انگیزه ای برای ترقی خود، برای بیشتر کردن قدرت ها و استعدادهای بالقوه خود، برای خود شکوفایی یا انسان کامل بودن یا تعالی انسانی داریم. وقتی وجود چنین انگیزه ای را مسلم بدانیم پس چه چیزی مانع از رشد ما می شود؟ چه چیزی راهمان را سد می کند؟

در نگاه اول، ترس از موفقیت به نظر خیلی ترس وحشتناکی به حساب نمی‌آید. اما ترس از موفق شدن واقعیت دارد و می‌تواند شما را از خیلی جهات عقب نگه‌ دارد و مانع پیشرفت‌تان شود. نام دیگر ترس از موفقیت عقده یونس است. احتمال دارد خودِ موفقیت نباشد که از آن می‌ترسید، بلکه ترس‌تان از بهای همراه با آن باشد.

ما صاحب دو نیروی انگیزشی هستیم؛ یکی انگیزه رشد که برآمده از وضعیت‌های رشدی ما است و جهت دهی درونی برای ایجاد تغییر و گرایش به پیشروی است و دیگری انگیزه امنیت که میل درونی ما به حفظ ثبات و سکون می باشد. روانشناسان انگیزه امنیت را یکی از ریشه‌های اصلی ترس از موفقیت می‌دانند. ریشه‌های دیگر به شرح زیر است:
▪️ترس از واقعی نبودن: فرد توانمندی‌ها و استعدادهایش را باور ندارد و آن‌ها را واقعی نمی‌داند و هزاران علت دیگر را به موفقیت‌هایش نسبت می‌دهد.
▪️ترس از رسیدن به سقف ارزش‌های والای خود: این افراد نگرانند که محقق شدن یک خواسته و رسیدن به غایت تعیین شده باعث شود که بعد آن به ناتوانی برسند.
▪️ترس از سرخوردگی: این افراد نگرانند که مبادا محقق شدن یک خواسته باعث شود تا بفهمند که اصلا این موقعیت را نمی‌خواستند و یا شاید اینکه با رویه ناخوشایند آن خواسته رو به رو شوند.
▪️ترس از دست دادن جایگاه فعلی: این افراد گمان می‌کنند که موفقیت‌ها ثبات موقعیت فعلی را از او می‌گیرند و شرایط ناآشنایی ایجاد می‌کنند که فرد خیلی در جریان جنبه‌های مختلف آن نیست.
▪️ترس از مورد حسادت یا تهدید واقع شدن: این افراد از طرد شدن یا پذیرفته نشدن یا مورد عناد قرار گرفتن توسط دیگران واهمه دارند.

ترس از موفق شدن می‌تواند به راحتی با ترس از شکست خوردن اشتباه گرفته شود زیرا هر دو می‌توانند مانعِ استفاده از پتانسل‌تان شوند. به ترس از موفقیت با عنوان «اضطراب موفقیت» یا «فوبی موفقیت» هم اشاره می‌کنند. نام دیگر ترس از موفق شدن عقده یونس است. اسم این امر هر چه باشد، تاثیر منفی‌ای بر رضایت کلی شما از زندگی می‌گذارد.

■روان‌شناس آمریکایی آبراهام مزلو مشاهده کرد که همه‌ی ما یک نیاز درونی به پیشرفت داریم. او برای ایجاد اصطلاح خود-شکوفایی معروف است، که اشاره دارد به اشتیاق ما به شکوفایی پتانسیل‌های‌مان و دست‌یابی به اهداف‌مان. مزلو از داستان حضرت یونس برای نام‌گذاری این سندروم یعنی عقده یونس بهره برد.

در داستان زندگی یونس پیامبر، او تلاش بسیاری در دعوت مردم به یکتاپرستی می‌کند، بعد از چندی آن‌ها را به هیچ وجه اصلاح شدنی ندانسته و دست از دعوت برمی دارد. پس از آن که یونس آن‌ها را ترک می‌کند، مردمان به علت ترس از نزول عذاب الهی دست از بت پرستی بر می‌دارند و به یکتا پرستی ایمان می‌آورند. یونس سوار بر کشتی راهی دیار دیگر می‌شود که در میان راه به نشانه هشدار الهی و فرار از مسئولیت در شکم ماهی گرفتار می‌آید. ترس از موفقیت یا عقده یونس نوعی فرار از مسئولیت و اضطراب تحقق استعدادهای بالقوه خویشتن است، اما برخی آن را واکنشی در برابر ترس از شکست می‌دانند.

●مازلو در کتاب خود با عنوان “دستیابی به اوج ماهیت انسانی” می‌گوید: “در یادداشت‌هایم این موضع‌گیری و حالت دفاعی را ابتدا با چنین عناوینی آورده بودم: “ترس از عظمت خویش”، “گریز از سرنوشت خویش” یا “فرار از بهترین استعدادهای خویشتن”. بدین وسیله میخواستم بی پرده و با صراحت هرچه بیشتر روی این نکته تاکید کنم که ما علاوه بر بدترین استعدادهای خود از بهترین آنها نیز به گونه‌ای متفاوت وحشت داریم.

○نشانه‌های ترس از موفقیت عبارتند از:
▪️اهداف کوچک. تعیین اهدافی که سطحی بوده و چالش برانگیز نیستند.
▪️تعلل. شما آنقدر کار را به تعویق می‌اندازید که فرصت مهیا شده بگذرد و از دست برود.
▪️کمال‌گرایی. برای انجام کارها به طور کمالگرایانه تلاش می‌کنید و زمانی که به ناچار از برنامه عقب می‌افتید، این را دلیل خوبی برای ادامه ندادن می‌دانید.
▪️منصرف شدن. درست زمانی که در نزدیک‌ترین مرحله به موفقیت هستید، دلیلی برای استعفا یا انصراف دادن می‌یابید.
▪️آسیب به خویشتن. سوءمصرف مواد و سایر رفتار‌های آسیب زا ممکن است منجر به عدم موفقیت شود.

■هر یک از این رفتارها می‌توانند شما را از درک تمام پتانسیل‌های‌تان بازدارند.

@success_pd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢تابحال درباره طولانی‌ترین مطالعه صورت گرفته پیرامون شادی چیزی شنیدین؟ به نظرتون چه عاملی یه زندگی شاد رو براتون رقم میزنه؟
ثروت؟ شهرت؟ موفقیت‌های شغلی؟

□رابرت والدینگر، روان پزشک و استاد دانشگاه هاروارد، تو این تدتاک با تکیه بر نتایج مطالعه‌ای که طی سال‌ها انجام شده به سوالات بالا پاسخ میده‌.

@life_skills2022