دیشب مهمونی بودیم و نزدیک به یک ساعت بیشتر یه نوزاد بغلم بود فکر کنم هنوز یک ماهش هم نبود.
خواب بود و تو خواب هی لبخند میزد بهم.
بعد من اینجوری بودم که خوش به حالش که نمیدونه تو چه دنیایی داره زندگی میکنه.
خوش به حالش که هنوز هیچ درکی از دنیای اطرافش نداره.
خوش به حالش که آگاه نیست!
و اونجا بود که من به خودم گفتم کاش واقعا جایه این کوچولو بودم، بیخیال از دنیا، راحت وسط مهمونی میگرفتم میخوابیدم و یکی اینجوری نازم میکرد و من بهش لبخند میزدم :)
❤8
Forwarded from 𝖨𝗍𝗌 𝖬𝗈𝖻𝗂𝗇𝖺
هر چه انسان تر باشیم،
زخمها عمیق تر خواهند بود
هر چه بیشتر دوست بداریم،
بیشتر غصه خواهیم داشت
بیشتر فراق خواهیم کشید
و تنهایی هایمان بیشتر خواهد شد.
- اوریانا فالاچی
زخمها عمیق تر خواهند بود
هر چه بیشتر دوست بداریم،
بیشتر غصه خواهیم داشت
بیشتر فراق خواهیم کشید
و تنهایی هایمان بیشتر خواهد شد.
- اوریانا فالاچی