Forwarded from Farzad Adibi
https://telegram.me/faigd
برای آنان که در آبان با زلزله رفتند و ما هیچ.ما نگاه هم نه. ما هیچ، ما اشک...ما هیچ، ما دریغ...
برای آنان که در آبان با زلزله رفتند و ما هیچ.ما نگاه هم نه. ما هیچ، ما اشک...ما هیچ، ما دریغ...
Forwarded from Farzad Adibi
هی رو، روله گیان
روله گیانکم...
تو زنگ می زنی اما حال خوشی ندارم که جواب بدهم
ببخش.
این ناله ی زنی که در گوشم و تا عمق جانم پیچیده و چنگ میزند به قلبم و روحم را می خراشد و اشکی که نمی گذارد صفحه را ببینم تا بنویسم و دردی که می پیچد از جان زمین تا روح مردمم و من و ما ؟...
ما هیچ. ما نگاه، هم حتی نه.
ما هیچ، ما اشک... ما هیچ، ما دریغ...
چه می توان کرد؟ چه می توان گفت؟ جان رفته ی کودک را چه کسی به کودک و کودک را به مادرش باز میتواند گرداند؟
از زمانی که خبر را شنیدم ، می دانستم این زمین آبستن حادثه می بلعد. بسیار بلعیده و حرص بلعیدن دارد بسیارتر. دست به قلم می برم برای کشیدن طرحی. شاید برای ادای دین و شاید به احترام رفتگان و شاید برای تسکین دل خودم دست به قلم می برم و اتود می کنم برای چشم های گریان. شانه های لرزان، برای دست های پینه بسته ای که آهن و آجر و خاک را چنگ می زنند و پس می زنند تا عزیز به خاک و خون غلتیده شان را باز یابند.
امروز کارهای زیادی باید انجام می دادم. همه را کنار می گذارم و می دانم قولی که داده ام میشکند، قولی برای تحویل جلد کتابی. بگذار بشکند مثل سقفی که بر سر آن کودک شکست و دل مادرش نیز...
هی رو، روله گیان
روله گیانکم...
آن ها مشغول مردنشان بودند و من مشغول طراحی پُستری برای آنها... همیشه مرددم که چنین وقتی کارکردن خوبست یا کار نکردن؟
همیشه در چنین اتفاقاتی تردید دارم که کار من چه دردی از آن ها را دوا می کند؟ شاید درد خودم را تسکین می دهم! شاید با کارم بغضم را فرومی نشانم یا شهوت حضور هنرمندانه را؟!
نمی دانم...
در این کشاکش ذهنی ام که تو زنگ می زنی و از من می خواهی برای روزنامه ی «جامعه فردا» دلنوشته ای بنویسم و من که می دانم کلاس دارم و می دانم چند کار دیگر را که قول داده ام باید انجام دهم، می گویم: می نویسم. اما چه چیزی می توان برای رنج های مردمی نوشت که روحشان زخمیست؟
هی رو، روله گیان
روله گیانکم...
نمی توانم نشنوم.
این مویه روحم را مچاله می کند. این نوحه، این هوره از کجای تاریخ سرازیر می شود؟...
سربند خاک آلود مادر، زخم های روی گونه و پیشانی اش، بوسه های گرمش بر گونه های سرد کودکی که نیست اما هست، و چشم های آهوانه ای که مات و مبهوت است و آرزو می کند این ها همه خواب باشند ...
روله گیانکم...
تو زنگ می زنی اما حال خوشی ندارم که جواب بدهم
ببخش.
این ناله ی زنی که در گوشم و تا عمق جانم پیچیده و چنگ میزند به قلبم و روحم را می خراشد و اشکی که نمی گذارد صفحه را ببینم تا بنویسم و دردی که می پیچد از جان زمین تا روح مردمم و من و ما ؟...
ما هیچ. ما نگاه، هم حتی نه.
ما هیچ، ما اشک... ما هیچ، ما دریغ...
چه می توان کرد؟ چه می توان گفت؟ جان رفته ی کودک را چه کسی به کودک و کودک را به مادرش باز میتواند گرداند؟
از زمانی که خبر را شنیدم ، می دانستم این زمین آبستن حادثه می بلعد. بسیار بلعیده و حرص بلعیدن دارد بسیارتر. دست به قلم می برم برای کشیدن طرحی. شاید برای ادای دین و شاید به احترام رفتگان و شاید برای تسکین دل خودم دست به قلم می برم و اتود می کنم برای چشم های گریان. شانه های لرزان، برای دست های پینه بسته ای که آهن و آجر و خاک را چنگ می زنند و پس می زنند تا عزیز به خاک و خون غلتیده شان را باز یابند.
امروز کارهای زیادی باید انجام می دادم. همه را کنار می گذارم و می دانم قولی که داده ام میشکند، قولی برای تحویل جلد کتابی. بگذار بشکند مثل سقفی که بر سر آن کودک شکست و دل مادرش نیز...
هی رو، روله گیان
روله گیانکم...
آن ها مشغول مردنشان بودند و من مشغول طراحی پُستری برای آنها... همیشه مرددم که چنین وقتی کارکردن خوبست یا کار نکردن؟
همیشه در چنین اتفاقاتی تردید دارم که کار من چه دردی از آن ها را دوا می کند؟ شاید درد خودم را تسکین می دهم! شاید با کارم بغضم را فرومی نشانم یا شهوت حضور هنرمندانه را؟!
نمی دانم...
در این کشاکش ذهنی ام که تو زنگ می زنی و از من می خواهی برای روزنامه ی «جامعه فردا» دلنوشته ای بنویسم و من که می دانم کلاس دارم و می دانم چند کار دیگر را که قول داده ام باید انجام دهم، می گویم: می نویسم. اما چه چیزی می توان برای رنج های مردمی نوشت که روحشان زخمیست؟
هی رو، روله گیان
روله گیانکم...
نمی توانم نشنوم.
این مویه روحم را مچاله می کند. این نوحه، این هوره از کجای تاریخ سرازیر می شود؟...
سربند خاک آلود مادر، زخم های روی گونه و پیشانی اش، بوسه های گرمش بر گونه های سرد کودکی که نیست اما هست، و چشم های آهوانه ای که مات و مبهوت است و آرزو می کند این ها همه خواب باشند ...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دردناکتر از این وجود ندارد
زلزله بدترینِ بدترینهاست
برای همهی شهرها و روستاهایی که امروز عزادارند،غمگین و بینهایت اندوهگینیم. با تمام وجود همراهشان هستیم و دستشان را به یاری میفشاریم
@SONQORIHA
زلزله بدترینِ بدترینهاست
برای همهی شهرها و روستاهایی که امروز عزادارند،غمگین و بینهایت اندوهگینیم. با تمام وجود همراهشان هستیم و دستشان را به یاری میفشاریم
@SONQORIHA
فوری
کلاسهای درس دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه تا روز شنبه 27 آبان تعطیل اعلام شد.
کانال سنقر 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
کلاسهای درس دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه تا روز شنبه 27 آبان تعطیل اعلام شد.
کانال سنقر 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
رئیس دانشگاه پیام نور سنقروکلیایی در گفتگو با #سهیل_سنقر خبر داد:
فعالیت های آموزشی و اداری دانشگاه پیام نور مرکز سنقر تا روز شنبه ۲۷ آبان تعطیل است
@soheilesonghor
@sonqoriha
فعالیت های آموزشی و اداری دانشگاه پیام نور مرکز سنقر تا روز شنبه ۲۷ آبان تعطیل است
@soheilesonghor
@sonqoriha
🏴هیئت دولت فردا را عزای عمومی اعلام کرد
🔸هیئت دولت با صدور اطلاعیه ای فردا سه شنبه را عزای عمومی اعلام کرد.
🔸هیئت دولت همچنین ضمن تقدیر از کلیه نیروهای امدادی حاضر در مناطق زلزله زده، مجددا کلیه وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی را موظف به ارائه خدمات به حادثه دیدگان کرد.
@SONQORIHA
🔸هیئت دولت با صدور اطلاعیه ای فردا سه شنبه را عزای عمومی اعلام کرد.
🔸هیئت دولت همچنین ضمن تقدیر از کلیه نیروهای امدادی حاضر در مناطق زلزله زده، مجددا کلیه وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی را موظف به ارائه خدمات به حادثه دیدگان کرد.
@SONQORIHA
تعطیلی مدارس استان کرمانشاه
روابط عمومی آموزش و پرورش استان کرمانشاه اعلام کرد: به دلیل خطرات ناشی از وقوع زلزله، فردا سه شنبه مورخ 23 آبان ماه تمامی مدارس دوره های تحصیلی سطح استان در گروه صبح و ظهر تعطیل است.
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
روابط عمومی آموزش و پرورش استان کرمانشاه اعلام کرد: به دلیل خطرات ناشی از وقوع زلزله، فردا سه شنبه مورخ 23 آبان ماه تمامی مدارس دوره های تحصیلی سطح استان در گروه صبح و ظهر تعطیل است.
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
Telegram
سنقر
کانال سنقر:
@sonqoriha 👈
دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد
شهرستان سنقروکلیایی در شمال شرقی استان کرمانشاه از مناطق زیبای ایران عزیز ماست. مردم این خطه به زبان های کردی و ترکی و فارسی تکلم میکنند. قدمت شهر سنقر به دوران سلجوقیان بازمیگردد.
@Sonqorvatan
@sonqoriha 👈
دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد
شهرستان سنقروکلیایی در شمال شرقی استان کرمانشاه از مناطق زیبای ایران عزیز ماست. مردم این خطه به زبان های کردی و ترکی و فارسی تکلم میکنند. قدمت شهر سنقر به دوران سلجوقیان بازمیگردد.
@Sonqorvatan
دقایقی پیش #كرند ، كرمانشاه لرزید
بزرگی : ۲.۰
عمق : ۱۰ کیلومتر
زمان : ۱۳۹۶/۰۸/۲۲ ۲۲:۰۳:۱۳.۵
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
بزرگی : ۲.۰
عمق : ۱۰ کیلومتر
زمان : ۱۳۹۶/۰۸/۲۲ ۲۲:۰۳:۱۳.۵
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
🔺 مثلث حیات را فراموش نکنید
🔹هنگام زلزله در موقعیت های مشخص شده در تصاویر بالا قرار گیرید. این فضای خالی به نجات شما کمک می کند.
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
🔹هنگام زلزله در موقعیت های مشخص شده در تصاویر بالا قرار گیرید. این فضای خالی به نجات شما کمک می کند.
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
چه گلها در غم بلبل نشستند
چه بلبل ها به سوگ گل نشستند
غبار ماتم و گرد مصیبت
شبی بر چهره ی سرپل نشستند
* * * * * * *
شب است و ماتمی بسیار سنگین
شب است و شیون فرهاد غمگین
دل جمعیتی می سوزد اما
نمی سوزد چراغ قصر شیرین
علی عمرانی
کانال سنقر
👇👇
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
چه بلبل ها به سوگ گل نشستند
غبار ماتم و گرد مصیبت
شبی بر چهره ی سرپل نشستند
* * * * * * *
شب است و ماتمی بسیار سنگین
شب است و شیون فرهاد غمگین
دل جمعیتی می سوزد اما
نمی سوزد چراغ قصر شیرین
علی عمرانی
کانال سنقر
👇👇
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
سنقر،ورمزیار،کلیایی،کیونانات
✅پزشک زنی که کسی نامش را هنوز نمیداند، اما گفته میشود در بیمارستان قصرشیرین، بار رسیدگی به مصدومان زلزله را به دوش گرفته و در اغلب گزارشهای تصویری، تلاش او دیده میشود. #اجتماعی @AkhbareFori
#پزشک زنی که کسی نامش را هنوز نمیداند، اما گفته میشود در بیمارستان قصرشیرین ، بار رسیدگی به مصدومان #زلزله را به دوش گرفته و در اغلب گزارشهای تصویری، تلاش او دیده میشود.
👆این پیام بارها در شبکه های مجازی انتشار یافت اما این #پزشک_مسئولیت_پذیر کسی نیست جز خانم #دکتر_اعظم_ستاری #پزشک_سنقری که در #بیمارستان_قصر_شیرین ، بار رسیدگی به مصدومان #زلزله را با دلسوزی و تلاش فراوان انجام میدهد.
@SONQORIHA
ضمن تسلیت به خانواده های داغدار این مصیبت عظیم و آرزوی بهبودی کامل برای مصدومین این ضایعه دردناک خداقوت ویژه ای می گوییم به این #دکتر_سنقری
#فرهنگ_سنقر
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
👆این پیام بارها در شبکه های مجازی انتشار یافت اما این #پزشک_مسئولیت_پذیر کسی نیست جز خانم #دکتر_اعظم_ستاری #پزشک_سنقری که در #بیمارستان_قصر_شیرین ، بار رسیدگی به مصدومان #زلزله را با دلسوزی و تلاش فراوان انجام میدهد.
@SONQORIHA
ضمن تسلیت به خانواده های داغدار این مصیبت عظیم و آرزوی بهبودی کامل برای مصدومین این ضایعه دردناک خداقوت ویژه ای می گوییم به این #دکتر_سنقری
#فرهنگ_سنقر
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
Telegram
سنقر
کانال سنقر:
@sonqoriha 👈
دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد
شهرستان سنقروکلیایی در شمال شرقی استان کرمانشاه از مناطق زیبای ایران عزیز ماست. مردم این خطه به زبان های کردی و ترکی و فارسی تکلم میکنند. قدمت شهر سنقر به دوران سلجوقیان بازمیگردد.
@Sonqorvatan
@sonqoriha 👈
دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد
شهرستان سنقروکلیایی در شمال شرقی استان کرمانشاه از مناطق زیبای ایران عزیز ماست. مردم این خطه به زبان های کردی و ترکی و فارسی تکلم میکنند. قدمت شهر سنقر به دوران سلجوقیان بازمیگردد.
@Sonqorvatan
....و دیگر بار
در این فصل غبار آلود
که دیگر قتل عام برگها پایان نمی گیرد
در این فصلی
که حتی شانه های کوه می لرزد
و با هر انفجار بمب
چه تن هایی که بی سر راه پیمایده
شکوفا می شود دل از شکاف سینه ها خونین
زمین لرزید
زمان درخاکریز بهت خیس
چشم ها یخ زد
دو باره خاطرات تلخ و جانفرسا
دوباره خون و خاک و آهن و سیمان
دوباره مرگ آدمها
نگاه حسرت آلود پدر بر تل خشت و خاک
دو چشم خیس مادر مات این آوار
که مانده کودک اش در زیر یک دیوار
چه می داند کسی شاید
ز نسل کودکان کار
هوا سرد آسمان ابری
نفس در سینه ها محبوس
بجز ویرانه ای گم در غبار شهر
و آوای حزین مادران درد
نمی آید بگوش از زندگی آهنگ موزونی
در این خاموشی مطلق
#شاهد_سنقری (اقبال بنیعامریان)
🌷🍂
کانال سنقر
👇👇
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
در این فصل غبار آلود
که دیگر قتل عام برگها پایان نمی گیرد
در این فصلی
که حتی شانه های کوه می لرزد
و با هر انفجار بمب
چه تن هایی که بی سر راه پیمایده
شکوفا می شود دل از شکاف سینه ها خونین
زمین لرزید
زمان درخاکریز بهت خیس
چشم ها یخ زد
دو باره خاطرات تلخ و جانفرسا
دوباره خون و خاک و آهن و سیمان
دوباره مرگ آدمها
نگاه حسرت آلود پدر بر تل خشت و خاک
دو چشم خیس مادر مات این آوار
که مانده کودک اش در زیر یک دیوار
چه می داند کسی شاید
ز نسل کودکان کار
هوا سرد آسمان ابری
نفس در سینه ها محبوس
بجز ویرانه ای گم در غبار شهر
و آوای حزین مادران درد
نمی آید بگوش از زندگی آهنگ موزونی
در این خاموشی مطلق
#شاهد_سنقری (اقبال بنیعامریان)
🌷🍂
کانال سنقر
👇👇
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
Forwarded from یوسف نعیمی
یوسف نعیمی دبیر انجمن صنفی
رانندگان حمل ونقل بار شهرستان سنقروکلیای آمادگی کامل جهت اعزام و حمل داوطلبانه کمک های انسان دوستانه به مناطق زلزله زده اعلام میدارد .
کلیه مبادی جمع آوری کمکهای انسان دوستانه در صورت نیاز به کامیون به انجمن رانندگان واقع در سه راه سیلو خیابان بلال حبشی چهارراه کانون مفتح ویا با شماره تلفن ۴۸۴۳۱۷۰۰ تماس حاصل نمایند .
وانت نیسان
کامیون
کمپرسی
تریلی
@songor_ranandegan
رانندگان حمل ونقل بار شهرستان سنقروکلیای آمادگی کامل جهت اعزام و حمل داوطلبانه کمک های انسان دوستانه به مناطق زلزله زده اعلام میدارد .
کلیه مبادی جمع آوری کمکهای انسان دوستانه در صورت نیاز به کامیون به انجمن رانندگان واقع در سه راه سیلو خیابان بلال حبشی چهارراه کانون مفتح ویا با شماره تلفن ۴۸۴۳۱۷۰۰ تماس حاصل نمایند .
وانت نیسان
کامیون
کمپرسی
تریلی
@songor_ranandegan
امروز کرد و ترک و عرب و فارس و لر و بلوچ، همه و همه با کمکها و اهدا خون، همدرد کرمانشاه بودند.
این روحیه ملی ماست. این نشان انسانیت ایرانی هاست.
@sonqoriha
این روحیه ملی ماست. این نشان انسانیت ایرانی هاست.
@sonqoriha